Home › انجمن ها › گفتگوی ازاد › مناظره اوربان با نماینده مدعی شیعه در دنیای مجازی بنام جناب ولیعصر عج
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط اوربان موحد در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4713شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4714
گفتی=
ما با دو وحی روبهرو هستیم: «وحی قرآنی» و «وحی تبیینی». در وحی قرآنی لفظ و معنا هر دو از ناحیه خدا است; اما در وحی تبیینی معنا از خدا و لفظ از سوی رسول خدا است.
«و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون; ما بر تو «ذکر» را نازل کردیم تا قرآنی را که برای مردم نازل شده تبیین و تفسیر کنی و زمینه تفکر آنها را فراهم سازی».این ذکر همان «وحی تبیینی» است که تمام سخنان پیامبر در زمینه معارف و دستورالعملهای دینی را شامل میشود
حضرت در خطبة 203 نهج البلاغه مي فرمايد : نظرت الي کتاب الله و ما وضع لنا و امرنا بالحکم فيه فاتّبعت و ما استنّ النّبيّ فاقتديته. آن حضرت نفرمود بمن وحي مي شود و يک کلمه بر اصول و فروع دين نيفزود ولي اينان هر چه خواستند بر دين خدا بنام آن حضرت بافتن و زياد کردند.کجاست اسمی از امامت و سنت خود علی؟
وحی یکی است و این همه فلسفه تراشی نمیخواهد. «بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ» يعنى روى آنكه اين قرآن را بر تو وحى كرديم.و اما چیزی که تو اسمش را وحی تبینی گذاشتی همان وحی قرانی هست و میخواهی با این روش زیرکانه بیای و بگویی تببین نبی در غدیر همان اصل ماست ولی این راه فرار است. قران وحی را برای ما مشخص نموده و ایه که ذکر نمودم.ایا بس نیست انحراف؟گفتی پیامبر با وحی تبینی امامتش را تبیین نموده برای علی.علی خودش در نهج البلاغه به امامت و خلافتش به چشم تحقیر نگریسته و از ان سخنی نرانده آن وقت اقایون مدعی این اصل شدن.هذا عجیب جدا!!!!!!!!!!!!!!
پس یک وحی داریم ان هم وحی قرانی و شما بفرما از کتاب الله این اصل را برایمان تببین کن تا بفهمیم .قافیه چو به تنگ اید شاعر به جفنگ اید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4715گفتی: از روشهای جالب توجه قرآن تاکید بر صفات و ویژگیها و عدم اصرار بر ذکر نام اشخاص است. شاید حکمت این روش توجه دادن امت به صفات و ویژگیهای خوب و بد در طول زمان است تا بر اساس اوصاف ذکر شده به شناخت اشخاص و تطبیق صفات بر آنان بپردازند واهمیت و جایگاه اشخاص را با میزان صفات تجلی یافته در آنان بسنجند
پاسخ: عزیزم من یک درجه بهت تخفیف میدم و میگم بدن ذکر اسم علی امامت علی را از قران ثابت کن . ولی باید بگویم ذکر نام تمام انبیا برای کتابی که ایین زندگی است لزوم ندارد ولی اسم علی لازم است باشد چرا که شما اصل امامتش را ملاک ایمان قرار نموده ایم پس لازم است باشد. ما هم این را بدانیم تا از گمراهی که 1میلیار و 600میلیون مسلمان بدان اعتقاد ندارند خلاص شویم.پس رجوع کن به اصل ضرورت . بنا به ضرورت باید اسم پیامبر باشد چون دین اسلام از اوست واسم علی هم بنا به ضرورت باید باشد چرا که شما میگوید اصل اسلام راستین است .منتظرم برای پاسخ علمی نه فلسفه کودکانه.
گفتی: خداوند متعال در اين مسئله مهم ؛ امت اسلامي را امتحان كرده تا نفوسي كه در مقابل دستورات خدا و پيامبر تسلميند، از نفوس متمرد و سركش جدا شده و شناسايي شوند
پاسخ: ایا مسئله نبوت مهم تر بود یا امامت؟؟ خدا راحت فرموده محمد رسول الله دیگه نیازی که فلسفه تراشتی نیست افرین بر شهامتت که به نبود اصل امامت در قران اعتراف نمودی.تبریک به اهل سنت .اعتراف خوبی ازت گرفتم
قران کتاب راهنمایی بشر است تا مردم با توجه به اون ابتلا پیدا کنند نه اینکه اصلی توش نباشه تا مردم گمراه بشند . میدونی چی میگی ؟؟ مستی؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4716چی میگی ؟؟ مستی؟
گفتی:
مگر اصحاب ،سخن رسول خدا در غدير را دوستي معني نکرده اند، در آن که ديگر شکي نداشتند . ولي آيا دوستي کردند؟ آيا عايشه هنگام فتنه گري داشت دوستي مي کرد ؟آيا معاويه و عمروعاص و ديگران هنگام جنگ با حضرت علي داشتند دوستي مي کردند؟ ابن ملجم هنگام شمشير کشيدن برفرق مبارک ايشان ،چطور؟
پاسخ:خیر اصحاب چنین برداشتی از غدیر نداشتن وعلی هم نداشت. اگر داشت چرا هنگام انتخاب شدن خلفای ماسبق بدان استشهاد نکرد که بگوید من را نبی در غدیر امام تعیین فرموده؟؟
گفتی عایشه صدیقه هنگام فتنه گری.اول دهن نجست را بشور بعد اسم زن پیامبر را ببر . شماها خود نواده ی صیغه هستید و فکر میکنید همه مثل شما بی عفت هستند .ما رو ناموس نبی حساسیم دیگر دهن کجی نکن ای رافضی.در ضمن در جوابت بگویم که قضیه آن جنگ را قشنگ بخوان .مطالبش در اینترنت هست و حال از تفصیلش خودداری میکنم تا خودت بری اصل ماجرا رو بفهمی.فتنه گر اصلی شما روافض هستید امیدوارم خداوند شماها را از سر امت اسلامی کم کند یا هدایت کند . نوادگان عبدالله بن سبا از آنان انتظاری جز اهانت نیست. گفتی ابن ملجم؟عزیزم به ما چه ابن ملجم از خود شیعیان علی بوده و به ظاهر دوستش داشته وبعدش شهید کرده؟ خودتون شهیدش کردید حالا هم یاوه گویی میکنید. سیدنا علی ما با علی شما فرق دارد. مال ما فاتح خیبر است و شیر میدان مال شما کسی است که زنش را جلوش تکه تکه کردن و لبخند زد؟هههههههههههه
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4717گفتی: مگر در کتب شما نداريم که عايشه بخاطر تنفر از علي حتي در بيان روايات ، نام علي را نمي برد و مثلا مي گفت يک نفر حين بيماري رسول خدا ،دست او را مي گرفت. به اين ترتيب چه تضميني بود که بخش ديگري از قرآن زير تخت عايشه توسط بزغاله خورده نمي شد وحذف نمي شد( سنن ابن ماجه، ج 1، ص 625)!!!!
پاسخ:
جواب شما از چند وجه است
1-در آن زمان کاغذ نبوده بلکه بروی پوست ایات رو مینوشتن.ایا بز پوست خشک رو میخوره؟؟
2-این روایت ضعیف است در سند آن محمد بن اسحاق رواسی امده
حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنِ ابْنِ إِسْحَاقَ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي بَكْرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ حَزْمٍ عَنْ عَمْرَةَ بِنْتِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَائِشَةَ زَوْجِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَتْ لَقَدْ أُنْزِلَتْ آيَةُ الرَّجْمِ وَرَضَعَاتُ الْكَبِيرِ عَشْرًا فَكَانَتْ فِي وَرَقَةٍ تَحْتَ سَرِيرٍ فِي بَيْتِي فَلَمَّا اشْتَكَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ تَشَاغَلْنَا بِأَمْرِهِ وَدَخَلَتْ دُوَيْبَةٌ لَنَا فَأَكَلَتْهَا
محمد بن اسحاق نویسنده کتاب مغازی می باشد و ایشان را عده ای قبول دارند وعده ای رد نموده اند اما کسانی که در رجال تشکیکی هستند نه متساهل اورا ضعیف دانسته اند
مثلا ابن حجر عسقلانی میگوید که : صاحب المغازي صدوقمشهور بالتدليس عن الضعفاء والمجهولين
و در حکم نهایی میگوید که صدوق يدلس، و رمى بالتشيع و القدر واین درجه حدیث رو از صحت میاره پایین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
و امام ذهبی در کتابش می فرماید که الإمام كان صدوقا من بحور العلم، و له غرائب فى سعة ما روى تستنكر، و اختلف فى الاحتجاج به، و حديثه حسن و قد صححه جماعةوابن اسحاق حجة في المغازي إذا أسند وله مناكير وعجائب
و امام نسائی می فرماید که نسائى: ليس بالقوى- و حنبل ابن اسحاق هم جالبه که میگه لیس بحجه و الی آخر.
همچنین جوزقانی که شخصی متساهل الحدیث است میگوید این رو در اباطیل است و اون رو در کتابش ذکر نموده . این هم از این کودک جان
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4718گفتی: با تمام اينها از روایات استفاده میشود که آيات بسياري در قرآن درباره امامت و ولایت امام علی و شأن و منزلت آن حضرت نازل و وارد شده است که اهم آن را میتوان، آیهی اکمال، آیهی تبلیغ ، ولایت، آیهی اولوالامر، و آیهی تطهیر و مباهله و… دانست. (که بحث ان در اينجا نمي گنجد
پاسخ=همه این ایات ربطی به امامت منصوص من عندالله علی و فرزندانش ندارد. اگر ذره ای اطمینان داری که این ایات دال بر امامت علی و فرزندانش است یکیشون رو که میگی خیلی قوی است انتخاب کن و تشریف بیار اثبات کن من تشنه حقیقت نهفته ام
.
گفتی جوابت را دادم .مبسوط هم دادم. ولي گويا مغز قفل شده تو نمي خواهد باز شود. امام محق ترين فرد براي خلافت است. اصلا علي به همين علت که خود را محق خلافت مي دانست شش ماه مقاومت کرد تا اينکه با زور از او بيعت گرفتند. اما سالها بعد زماني که بايد خلافت خرابه اي مملو از جاهليت و نيرنگ را قبول مي کرد، مي بايست با مردم اتمام حجت مي نمود مثل مربي با سواد و کار بلدي که در آغاز قبول مسئوليت يک تيم ، براي اتمام حجت، از قبول مربي گري طفره مي رود(خصوصا بدانيم زماني که امکان اصلاح تيم وجود داشت، به سراغ او نرفته بودند و او را فراموش کرده بودند)
پاسخ:بنظرم مغزی که قفل شده شماها هستید . شاید این جمعه بیاید و مغزتان را باز کند.علی خودش به امامتش اعتقاد نداشت . اگر داشت بفرما سندی صحیح ارایه بده نه با فسلفه و تدلیس. خدا مربی فرستاد و برای مردم اتمام حجت کرد مگر قران نخوندی؟قران میفرماید رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا 165نسا
در نهج البلاغه هم میگوید بعد نبی دیگر اتمام حجت شده.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4719گفتی:دوست عزيز اين اشتباه عمدي نبود . بنده يکبار اسم شما را خواندم . و چون اهل کردستان هستي، به ذهنم (اورامانات کردستان) تداعي شد. و به اشتباه اورمان نوشتم . بدين وسيله معذرت مي خواهم.
پاسخ: خیر من اورامان نمیدانم کجاست دقیقا . جوانی 20ساله هستم و تابع سنت راستین نبی و دوست ندارم الکی اطلاعات بازی دربیاری.با منطق دینتون را ثابت کنید تا با زور شمشیر
گفتی پس مي تواني بفرماييد اگر ايشان نسبت به امامت و حق خلافتش متواضع بود چرا با ابوبکر بيعت نمي کرد. و پس از شش ماه و با زور بيعت نمود
جواببنظرم شما خیلی پرتی دوست عزیز . علی چطور فاتح خیبر هست و قوس عربی دارد(بحارالانوارنوشته) ان وقت مردم با زور ازش بیعت میگرن
حضرت علي – رضي الله عنه – در مورد بيعت با خلفا چنين ميفرمايد:
“فمشيت عند ذلک إلي أبي بکر، فبايعته ونهضت في تلک الأحداث …فلما احتضر بعث إلي عمر، فولاه فسمعنا وأطعنا وبايعنا وناصحنا..
الغارات، ثقفي، ص302- مستدرک نهج البلاغه، شيخ کاشف الغطاء، چاپ لبنان، ص 119 و 120- همچنين با کمي تفاوتنامة 62، نهج البلاغه، شرح فيض الاسلام- منار الهدي، علي بحراني، ص373- ناسخ التواريخ، ج3، ص532.
در آن هنگام نزد أبوبکر رفتم و با او بيعت کردم و در آن حوادث (جنگ با برخي از قبايل مرتد) با او همراه شدم، زماني که أبوبکر به حالت احتضار رسيد ولايت را به عمر سپرد و ما حرف شنويي داشتيم، اطاعت ميکرديم، بيعت نموديم و خيرخواهي نشان داديم
اقا از شیخ طوسی تون هم بگمممممممممممممم؟
شيخ طوسي نيز روايت کرده که حضرت علي – رضي الله عنه – در جمع شکست خوردگان جمل فرمود:
“فبايعت أبابکر کما بايعتموه فوفيت له بيعته… فبايعتم عثمان فبايعته وأنا جالس في بيتي، ثم أتيتموني غير داع لکم ولا مستکره لأحد منکم، فبايعتموني کما بايعتم أبابکر وعمر وعثمان، فما جعلکم أحق تفوا لأبيبکر وعمر وعثمان بيعتهم منکم ببيعتي؟”
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4720“با ابوبکر بيعت کردم، همانگونه که شما بيعت کرديد، با عمر نيز بيعت کردم، همانگونه که بيعت کرديد و در بيعت با او وفادار بودم… سپس با عثمان بيعت کرديد، من هم با او بيعت کردم و در شرايطي که در خانه ام نشسته بودم، نزد من آمديد و من از شما درخواست نکرده و کسي را هم به آن مجبور نساخته بودم، با من هم بيعت کرديد، همانطور که با أبوبکر و عمر و عثمان بيعت نموديد. بنابراين، چه چيز شما را وادار کرد که در بيعت با أبوبکر و عمر و عثمان با وفاتر از بيعت با من باشيد- الأمالي، شيخ طوسي، ج2، ص121، چاپ نجف.
اما ببينيم خود علي – رضي الله عنه – در بارة بيعت چه نظري دارد! او در ابتداي خلافتش خطاب به کساني که با وي بيعت کردند، فرمود:
“وأما حقي عليکم، الوفاء بالبيعة والنصيحة في المشهد والمغيب والإجابة حين أدعوکم والطاعة حين آمرکم- نهج البلاغه، شرح فيض الإسلام، خطبة 34.
اما حقي که من بر شما دارم، وفاداري و باقيماندن بر بيعت و اخلاص و دوستي و خيرخواهي در نهان و آشکار است، زماني که شما را به چيزي فرا ميخوانم اجابت کنيد و هرگاه فرماني ميدهم فرمانبرداري نماييد
اگر بگویی تقیه کرده جواب دندان شکنی برایت دارم .پس بهتره دیگه اسمی از مصلحت نبری برای بیعت
امیدوارم هدایت بشی بواسطه سخنانم
والله مستعان . دوستدار اسلام اوربان .خادم الاهل السنه
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4721“با ابوبکر بيعت کردم، همانگونه که شما بيعت کرديد، با عمر نيز بيعت کردم، همانگونه که بيعت کرديد و در بيعت با او وفادار بودم… سپس با عثمان بيعت کرديد، من هم با او بيعت کردم و در شرايطي که در خانه ام نشسته بودم، نزد من آمديد و من از شما درخواست نکرده و کسي را هم به آن مجبور نساخته بودم، با من هم بيعت کرديد، همانطور که با أبوبکر و عمر و عثمان بيعت نموديد. بنابراين، چه چيز شما را وادار کرد که در بيعت با أبوبکر و عمر و عثمان با وفاتر از بيعت با من باشيد- الأمالي، شيخ طوسي، ج2، ص121، چاپ نجف.
اما ببينيم خود علي – رضي الله عنه – در بارة بيعت چه نظري دارد! او در ابتداي خلافتش خطاب به کساني که با وي بيعت کردند، فرمود:
“وأما حقي عليکم، الوفاء بالبيعة والنصيحة في المشهد والمغيب والإجابة حين أدعوکم والطاعة حين آمرکم- نهج البلاغه، شرح فيض الإسلام، خطبة 34.
اما حقي که من بر شما دارم، وفاداري و باقيماندن بر بيعت و اخلاص و دوستي و خيرخواهي در نهان و آشکار است، زماني که شما را به چيزي فرا ميخوانم اجابت کنيد و هرگاه فرماني ميدهم فرمانبرداري نماييد
اگر بگویی تقیه کرده جواب دندان شکنی برایت دارم .پس بهتره دیگه اسمی از مصلحت نبری برای بیعت
امیدوارم هدایت بشی بواسطه سخنانم
والله مستعان . دوستدار اسلام اوربان .خادم الاهل السنه
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4722گفتی= اوربان داغ کرده الانه که منفجر بشه
با سلام
ای بابا اقای اوربان عجب سوادی داری ولی یادت باشه اعتراف به شکستت و فرار از مناظرت هنوز با منه
واما روای که گفتید:عبدالله بن صالح بن محمد جهمی باید بدانید که اصلا از حماد بن سلمه روایت نکرده و این دروغ آشکار شماست
نام راوی:عبد الله بن صالح بن محمد بن مسلم
سال تولد:137
سال وفات:222
رقم روایت
4864
1-اولا باید یک کم بخندم هههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه خب بسه.
2-تو منفجر نشی بری چاه امام زمان اونجا امام زمانت کثیف میشه گناه داره؟؟اینقدر به خودت فشار اوردی که این مطالبو بزاری؟؟
3-اعتراف به شکستی هم نداشتم. من حرفم اینه اگر هدفت بردوباخته باشه تو بردی . من هدفم نشان دادن بطلان شماست که 500 ساله خل شدید . حتی به ناموستون هم رحم نمیکنید . پس بپا با میمونی که فرستاده شد شما آخوندهای مسخره با اون دین ضعیفتون رو هم مدرم ایران نفرستن فضا
4-ای بابا ولیعصر تا حالا با یک خر حرف میزدم میفهمید مثل والحمار عفير فقال: أقبضها في حياتي. فذكر أمير المؤمنين عليه السلام أن أول شئ من الدواب توفي عفير ساعة قبض رسول الله صلى الله عليه وآله قطع خطامه ثم مر يركض حتى أتى بئر بني خطمة بقباء-اصول کافی جلد2ص 158. بنظرم با عفیر حرف میزدم آدم میشد ولی تو یکی کارت رو کم کنی هستی و من هم تا دیدم دنبال جدلی با شیوه خودت وارد شدم و از ابله بودنت شکی ندارم
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #47235- حدیث موقوف است . اگر ادمی و انسانی این سوال رو خوب برای ما شرح بده . موقوف اثر چیست ؟ حجیت موقوف اثر را ذکر کن؟منفصل بودن موقوفات چیست؟؟/
6-مردم خود میرند تحقیق میکنند لازم نیست تو هی حرفای قبلیتو کپی کنی ومیتونند تشخیص بدند عبدالله بن مسلم است یانه؟پس با شعور خواننده بازی کنی .پس بنظرم الان رفتی فضااااااااااااااا.ههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
7- گفتی:دروغ رو از کی یاد گرفتی سلفی؟
من بهت بگم دروغگوووووووووووووو کیه؟ههههههههههههههههه
جواب: اقا امام زمان و مذهب شما که سرتاسرش دروغ و تقیه ونفاق هست
1-کسي که تقيه ندارد ايمان ندارد- تهذيب الاحکام ج، 1 ص، 57
2-از ابو عبدالله روايت است كه فرمود: اي ابو عمرنه د هم دين در تقيه مي باشد، و کسي که تقيه نکند دين ندارد-رجال الکشي ص، 10.
3-ابوعبدالله (عليه السلام) گفت: اي سليمان، همانا شما بر ديني هستيد، که اگر کسي آن را پنهان کند خداوند وي را عزت مي دهد، و کسي که آن را پخش و آشکار کند خداوند او را ذليل و خوار خواهد کرد-اصول کافي ج، 2 ص، 222.
4-إنَّ تسعة أعشار الدين في التقية، ولا دين لمن لا تقية له»اصول کافی 2/218
بازم بگمممممممممممممممممممممممممممممممم؟
در واقع دروغ حقیقت اجتناب ناپذیر دین شماست. الان در تقیه(دروغ) هستید خدا رحم کنه قدرت رو بگیرید اون موقع قران ها سوزانده میشود و احادیث موقوف میشه؟؟ههههه
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #47248-گفتی-
ويكفي ذلك على أن مجرد الانقطاع ليس قادحا فقد وقع في مسلم بضعة عشر حديثا منقطعة وإن تبين وصلها من وجه آخر لأن مقطوع الثقة ليس كغيره ولذلك قبل من المراسيل مراسيل الثقات كما تقرر في موضعه.
المسح على الجوربين صفحه
29
الرعینی:
وقال مالك وأبو حنيفة وأحمد في أشهر الروايتين عنه وجماعة من العلماء: المرسل حجة؛ لأنَّ الثقة لا يرسل الحديث إلا حيث يجزم بعدالة الراوي.
قرة العین صفحه۵۸
العیینی:
والمرسل حجة عندنا.
عمده القاری جلد۱۱صفحه۳۰۲
ابن عبدالهادی:
والمرسل حجة عندنا وعند الجمهور
ومرسل نزد ما و جمهور(علما)حجت است
حاشیه السندی صفحه۱صفحه۱۰۴
آلوسی:
أن المرسل حجة عند أكثر أهل العلم
مرسل نزد اکثر اهل علم حجت است
روح المعانی جلد۹صفحه۱۵۱
حال اینکه میبینیم که جناب اوربان خود را بالاتر از این ها میداند
پاسخ= برو قشنگ مطلب رو بخون که چه مراسیلی حجت هستند اون هم با چه شرایطی بازم برایت کلاس دریاه میگذارم بگو قزوینی بیاد یاد بگیره.مرسل صحابی علمای زیادی قبولش دارند . ولی مرسل تابعی محدثین 95درصد بر عدم حجیتش نظر دارند . علمای شما هم که ذکر کردم ان را به حجیت نمگیرن . به راستی این همه جووووووووووووووش زدن به خاطر چیه؟ایا غیر این است که دلیلی متقن و صحیح و بدون شک برایش ندارید؟؟ فرار از حقیقت تا کی بیچاره. برو بازم کلاسی که دیشب برات گذاشتم بخون. حدیث موقوف است و تو نمیتونی برای امامت منصوص من عندالله بهش استناد کنی. واقعا مذهب امام زمانی با گمراهی ها ازش انتظاری بیش نیست. یعنی تا این حد ضعیف هستید.ههههههههههههههههههههههههههههه هاهاهاهاههاهاهاهاهاههاها
اگر ذره ای شعور داشته باشی م بری قشنگ کلاس درایه ای که برات گذاشتم بخونی و دست از عناد برداری میفهمی و از خواب خرگووووووووووووووووووشی البته بدون گوش پا میشی. و در آخر میگم برای امامت منصوص من عندالله علی هیچ دلیل قطعی و بدون شکی ندارید. اگر دارید بفرمایید از امام زمانی که به لختی و با عورت عریان جلو مردم ظاهر میشو بیاورید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #47259-گفتی: شاگردتان مانند خودتان بی سوادی بیش نیست که میگفت:تو وقتی ی سند از بخاری میدی باید همه بخاری قبول داشته باشی هرچی بهش میگفتم عزیزم من برای تو استناد کردم تا تو بفهمی ولی باز نمیفهمید حرف خود را میزد و هنوز کپی مناظره را دارم
پاسخ: ماردین برای اینکه به شمای نادان بفهماند که قرن شیطان چیست از همون بخاری برات دلیل اورد تا بره تو اون مغز فندقی ات. خجالت نمیکشی از شاگردم که کودکی بیش نیست فرار میکنی؟شرم آوره با این همه ادعای توخالی اینجوری ضایع شدی. باز میگم برو قشنگ مطالبمو بفهم بعد نظر چرت بگووووووووووووووووووووووووووووووووو.علمای شما که مشهورند به سند جعلی قبول ندارن مرسل رو اونوقت توی جوجه بیسوادی کپی پیست گر میگی قبول داریم؟؟برو بیشتر از این سفهاتت رو نشان نده . احیانا نترکی تو چاه فاضلاب امام زمان
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #47271-گفتی: مگر در کتب شما نداريم که عايشه بخاطر تنفر از علي حتي در بيان روايات ، نام علي را نمي برد و مثلا مي گفت يک نفر حين بيماري رسول خدا ،دست او را مي گرفت. به اين ترتيب چه تضميني بود که بخش ديگري از قرآن زير تخت عايشه توسط بزغاله خورده نمي شد وحذف نمي شد( سنن ابن ماجه، ج 1، ص 625)!!!!
پاسخ:
جواب شما از چند وجه است
1-در آن زمان کاغذ نبوده بلکه بروی پوست ایات رو مینوشتن.ایا بز پوست خشک رو میخوره؟؟
2-این روایت ضعیف است در سند آن محمد بن اسحاق رواسی امده
حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنِ ابْنِ إِسْحَاقَ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي بَكْرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ حَزْمٍ عَنْ عَمْرَةَ بِنْتِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَائِشَةَ زَوْجِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَتْ لَقَدْ أُنْزِلَتْ آيَةُ الرَّجْمِ وَرَضَعَاتُ الْكَبِيرِ عَشْرًا فَكَانَتْ فِي وَرَقَةٍ تَحْتَ سَرِيرٍ فِي بَيْتِي فَلَمَّا اشْتَكَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ تَشَاغَلْنَا بِأَمْرِهِ وَدَخَلَتْ دُوَيْبَةٌ لَنَا فَأَكَلَتْهَا
محمد بن اسحاق نویسنده کتاب مغازی می باشد و ایشان را عده ای قبول دارند وعده ای رد نموده اند اما کسانی که در رجال تشکیکی هستند نه متساهل اورا ضعیف دانسته اند
مثلا ابن حجر عسقلانی میگوید که : صاحب المغازي صدوقمشهور بالتدليس عن الضعفاء والمجهولين
و در حکم نهایی میگوید که صدوق يدلس، و رمى بالتشيع و القدر واین درجه حدیث رو از صحت میاره پایین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
و امام ذهبی در کتابش می فرماید که الإمام كان صدوقا من بحور العلم، و له غرائب فى سعة ما روى تستنكر، و اختلف فى الاحتجاج به، و حديثه حسن و قد صححه جماعةوابن اسحاق حجة في المغازي إذا أسند وله مناكير وعجائب
و امام نسائی می فرماید که نسائى: ليس بالقوى- و حنبل ابن اسحاق هم جالبه که میگه لیس بحجه و الی آخر.
همچنین جوزقانی که شخصی متساهل الحدیث است میگوید این رو در اباطیل است و اون رو در کتابش ذکر نموده . این هم از این کودک جان
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4734جاهل نادان منم روزی صد تا عکس میتونم بسازم که بگم ناموست هر روز صیغه میکنه ولی ایا راسته؟جهاد نکاحی رو ساختید تا بی ناموسی رافضی گری که بهش میگید صیغه توجیه کنید و اهل سنت رو هم مثل خودتون بی عفت نشون بدید . کووووووووووووووووووووووووووووووووووور خوندید جانم . بیشتر از این خودت را به کوچه امام زمان چپ نزن هههههههههههههههه
والله مستعان
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
سردر گم کردن مردم تا کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آيا كتابى كه هيچ چيز را فرونگذاشته و براى هدايت مردم – تا قيامت – نازل شده، موضوعى كه موجب تفرقه و اختلاف در بين مردم، و حتّى به جنگها و منازعاتى در ميانشان منجر شده، ترك مى كند و موضوع گذشتگان را به تفصيل شرح مى دهد؟ آيا پروردگارى كه از ذكر «پشه» در كتابش شرم و ابايى ندارد از ذكر صريح مسأله «امامت» امتناع مى كند؟! آيا اين است روش هدايت مردم؟!………………….
شاید بگویی چرا اسم ابوبکر نیامده؟ میگویم که ابوبکر امامت و خلافتش اصول نیست و این قیاس هم باطل است برادر گرامی.
گفتی: وقتی آیه نماز نازل شد، خدا در آن تعداد رکعات را نگفت . وقتي آیه زکات نازل شد، مقدار آن را نگفت . وظیفه بیان مصداقها و تبیین جزئیات بردوش پیامبر است
گفتی رکعات نماز کجاست؟؟
پاسخ: دوست عزیز از این قیاسهای باطل نکن . اصل نماز موجود است در قرآن و بیان فرعیاتش و نحوه ی انجامش در سنت است. عزیزم وقتی دلیلی اقامه میکنی بر جواب احتمالی اش هم خوب فکر کن.اصل امامت کجاست در قرآن ؟؟اصلش را ثابت کن . ما برای تببین فرعش میرویم به سنت و باهات سخن میگوییم. ولی این همه دلیل تراشی و فلسفه ات نشان از اعترافت به نبود آیه برای این اصل بود.همه ش قیاس میکنی با روشی فلسفی. قیاسهایت مع الفارقققققققققققققققققققققق هست!!!!!