Home › انجمن ها › خلفای راشدین › مقایسه حکومت خلفای راشدین با حکومت نائب امام زمان!
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط عقيده و جهاد در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1246
مقایسه حکومت خلفای راشدین با حکومت نائب امام زمان! در طریقه تعامل با مخالفین قسمت اول عثمان بن عفان و علی خامنه ای در ترازوی عدالت به قلم:سلمان فارسی منبع:maqdesi.wordpress.com
در روزهای اخیر مردم ایران شاهد اعتراضات و تظاهرات مخالفین حکومت ایران در خیابانهای تهران وتبریز و قم واصفهان و شهرهای دیگر بودند وهمگان دانستند که چطور مزدوران رژیم متمثل در بسیج و لباس شخصی ها ونیروی انتظامی ،عکس العمل وحشانه و بسیارخشنی را به دستور علی خامنه ای که فرمانه کل قوا است،علیه مردم معترض به کار بستند. به طوریکه به اعتراف خود رژیم چندین نفر کشته ومجروح وتعداد زیادی باز داشت شدند. این بود تعامل علیخامنه ای نائب امام زمان دروغین روافض، که خود را شیعه (پیرو) علی و اهلبیت می داند وحکومت خود را حکومت عدل علی معرفی می نماید.حال ببینیم خلفایراشدینی چون حضرت عثمان رضی الله عنه که علی خامنه ای وامثال او،آنها رامرتد وظالم می دانند در حوادثی مشابه آنچه که امروز درخیابانهای تهران وتبریز و.. می گذرد چه رفتاری را با معترضین ومخالفین خود داشته اند:
تعامل عثمان با مخالفین: حادثه شورش مخالفین حکومت حضرت عثمان درشهرمدینه ومحاصره خانه ایشان رابسیار شنیده ایم که به قتل حضرت عثمان رضی الله عنه منجر شد.اما آیا تا بهحال تعجب نکرده اید که عثمان که خلیفه یک شبه امپراطوری بود و صد ها هزارنفر گوش به فرمان داشت به طوری که در خلافت او بسیاری ازشهر ها وکشورها فتح شده و مرزهای خلافت اسلامی بسیار بیش ازگذشته فراتر رفت ،دراین جریانشورش و محاصره خانه اش،هیچ یک از مخالفین را به قتل نرساند وحتی یک نفر از آنها را بازداشت هم نکرد؟!!این در حالی بود که بسیاری از صحابه ومردم با شورش مخالفین، لباس رزم به تن کرده و تصمیم به کشتن مخالفین گرفتند اما…………… روایات تاریخی دراین مورد به تواتر رسیده که عثمان از کشتن شورشیانمنع کرده و مردمی را که برای دفاع از او آمده بودند به خانه هایشان برگرداند[فی التاریخ تألیف خلیفه بن خیاط.ص173-174،الحریةاو الطوفان.ص43].
واین در حالی بود که مخالفین در خیابانهای مدینه تظاهرات کرده وآشکارا عثمان را به قتل تهدید کرده و براین کارقسم یاد می کردند. از عبدا لله بن عمر رضی الله عنه روایت است که از مسور بن مخرمه(یکیازمخالفین حکومت)شنید که او در بازار می گوید:سوگندبه الله عثمان راخواهیم کشت.[ابن شبة درکتابش جلد چهارم ص1175 این واقعه را با اسنادصحیح(که راویان ش راویان مسلم است)روایت کرده است.]. و ازاین هم بالاتر،وقتی معترضین با او روبروشدند او را تهدید به قتلکردند،اما او به جای مجازات آنها و فرمان به دستگیری و اعدام آنها،با نرمی و مهربانی آنها را به مذاکره فرا خواند: عثمان رضی الله عنه از محاصره کنند گان خانه اش پرسید:چه میخواهید؟گفتند:یا تو را می کشیم یا از حکومت برکنار می کنیم.گفت:به جای اینکار به استانهای کشور خبرم بفرستیم تا مردم هرشهر نماینده ای را از جانب خودشان و به انتخاب خود،بفرستند تا آنهابین ما قضاوت کنند،اگر من حقی را ازشما منع کرده ام حاضرم که آن را به شما بدهم.[ابن شبه 4/1192]. و برخی ازشورشیان درهنگام عملی کردن نقشه ترور دستگیرشدند اما عثمان….. مردی درتعقیب عثمان رضی الله عنه بود و قصد ترور او را داشت که دستگیرشد،عثمان با صحابه رضی الله عنهم دراین باره مشورت کرد:نظر آنها اینبود که (جرم او به حدی نرسیده که مستحق مجازات اعدام باشد)،به این خاطرعثمان او را آزاد کرد. [ابن شبة3/1026 با اسناد صحیح]. و درروایت دیگری آمده که صحابه گفتند،(کاربسیاربدی انجام داده اما به هرحال تو را نکشته است واگرتو را کشته بود مجازاتش اعدام بود)،به اینخاطرعثمان رضی الله عنه او را آزاد کرد. [ابن شبة3/1026 با اسناد حسن].
و در روایت دیگری آمده:عثمان رضی الله عنه گفت:(او اراده کرد مرا بکشد اما الله اراده نکرد)،پس او را رها کرد و نکشت.[ابن شبة 3/1027] و در روایت دیگری آمده است که عثمان از او پرسید:این چه کاری بود؟ آن مرد گفت:می خواستم تورا بکشم. عثمان گقت:سبحان الله! تو را چه می شود!چرا میخواهی مرا بکشی؟ گفت:استاندار تو در یمن به من ظلم کرد. عثمان گفت:مگرتو به من شکایت کردی ومن حق تو را پس نگرفتم که حالا تصمیم گرفته ای مرا بکشی؟ سپس عثمان گفت: بنده خدایی است که می خواست گناهی(قتل)انجام دهد اما خدا مرا از او نجات داد. راوی می گوید:یک شلاق هم به او نزد وحتی یک روز هم او را زندانی نکرد.[ابن شبة 3/1028 با اسناد حسن مرسل].[1] وبه هیچ یک از زیردستان خود اجازه نداد که مخالفین را مجازات کند: وقتی مخالفت با سیاستهای عثمان درمصر ظهور شروع شد،
عثمان رضی الله عنه،عماربن یاسر را به آنجا فرستاد تا اوضاع را بررسی کند.عمار رضی الله عنه درمصر به مخالفین پیوست و مردم را علیه عثمان شوراند. ابن ابی الصرح استاندار مصر به عثمان نامه ای نوشت و از او برای مجازات یا قتل عمار ویارانش اجازه خواست،خلیفه درجواب او چنین نوشت:چه دیدگاه بدی ارائه کرده ای!چه کسی به تو اجازه می دهد که عمار و یارانش را مجازات کنی.[ابن شبة3/1123 با اسناد صحیح].
این بود عثمان و این است خامنه ای!که کوچکترین مخالفت واعتراض و انتقادی را بر نمی تابد. عثمان را تهدید به قتل کردند و بر قتلش قسم یاد کردند وبه رویش نیزگفتند وخانه اش را محاصره کردند اما عثمان دستش را به خون آنها آلوده نکرد و حتی یک نفر از آنها را به اندازه یک روز هم بازداشت نکرد و یک شلاق هم نزدو کسی را که قصد جان او را کرده بود بدون کوچکترین مجازاتی رها کرد ولیخامنه ای در قبال خواسته مردم نسبت به عزل او و گاه وبیگاه شعارهایی مثلم.رگ برخامنه ای برآشفته و دستور تیراندازی به سوی مردم کوچه و خیابان و قتل و زندانی و شکنجه مخالفین می دهد و این درحالی است که مردم شعار قتلاو را مطرح نکرده و او را تهدید به قتل نکرده اندبلکه فقط خشم خود را ازظلمهای او ابراز کرده اند. والبته نباید از عثمان تعجب کرد. اخلاق ومنش تربیت شدگان مکتب محمدی واسلام ناب قرآنی چنان باید باشد ولاغیر. آنها آموخته بودند که حاکم فقط خدمتگذارمردم است و بس.او نائب مردم است (نه نائب امام زمان معدوم) و ازسوی مردم تعیین شده(بنا بر اعتقاد اهل سنت نه ادعای دروغین روافض که حاکماز طرف خدا منصوب شده می شود!!) تا خواسته های مردم را برای اداره ملت وکشور اجرا کند و آنطور باید عمل کند که آنها می خواهند نه آنطور که خود میپسندد و مردم که قدرت وحکومت را به او امانت دادند حق اعتراض به سیاستحاکم را دارند و حاکم اجازه ندارد به روی ملت خود شمشیر بکشد حتی اگر ملتتصمیم به قتل او بگیرند. اینست اسلام حقیقی واینست اعتقاد اهل سنت وجماعت و صحابه و خلفای راشدین چنین عمل می کردند.
اما خامنه ای مردم را خدمتگذار خود وخود را ولی نعمت آنان می داند، اوخود را نائب امام زمان می داند و از آنجایی که امام زمان ازسوی خدا تعینگشته پس خامنه ای منصوب خداوند جهان است و اعتراض به او اعتراض به خداونداست و کفر گمراهی. ومعترض ومخالف شایسته باتوم وشلاق وفتل وزندان وتجاوزجنسی. عثمان بن عفان چنان می کرد و خامنه ای چنین می کند….. از این سخنان نتیجه می گیریم که :
1.علی خامنه ای و یارانش بویی ازاسلام نبرده و اسلام از آنان بیزاراست. او با نام دین و با سوء استفاده ازدین برمردم حکومت می راند . اماتمام اقوال وافعالش مخالف آموزه های دین می باشد. ادعای دروغین مسلمانی شان را باید برملا کرد ونقاب دینداری ازچهره بی دین آنان باید برکشید.
2.اعمال ننگین حکومت ولایت فقیه نباید منجر به بیزاری از اسلام شود بلکه باید در پی کشف اسلام اصیل و مکتب محمدی که شاگردانی چون عثمان پروردهبود برآمد. باید اسلام راستین را از اسلام دروغین،مسلمان واقعی را ازمسلمان شناسنامه ای بازشناخت.
3.خشت اول چون نهد معمارکج تا ثریا می رود دیوار کج .علی خامنه ای ها مولود عقاید خرافی وشیطانی مذهب روافض است که با نام پیرویومحبت اهل بیت وبا سوء استفاده از احساسات مسلمین نسبت به اهل بیت، خود رابین مسلمین جا داده اند.خشت اول این دیوارمنحوس را که عبد الله بن سبأیهودی با آجرهایی مانند عقیده به ولایت وامامت وعصمت وامام زمان و انتظار غائب آل محمد و لعن خلفاء و طعنه به همسران پیامبر و واعتقاد به تحریف قرآن و امام پرستی و…. بنا نهاده بود نباید هم تعجب کرد که چنین مکتبی جلادهای کذاب و جنایت کارانی چون علی خامنه ای تربیت کند. اما خلفای راشدین که تربیت شده پیامبر و دانش آموز قرآن بودند چنان بودند که دیدیم.
4.شگفت انگیز است که امثال خامنه ای با این اعمال ننگینشان،امثال عثمان بن عفان با آن اعمال فوق انسانی وافتخار آمیزشان، را تکفیرکرده و آنها را کافر ومرتد و زندیق ومنافق وظالم!!! نامیده و به پیروان ومقلدانشان بغض و نفرت و لعن و نفرین آنان را می آموزند.
و در پایان این سخن، غیر مسلمانان وحتی اسلام ستیزان را مخاطب قرارمی دهمومی گویم:اسلام را با آن روایات و با اعمال مسلمانان واقعی چون عثمان بنعفان بشناسید نه با لکه خون به جای مانده از گلوله سربازان ولایت فقیه .واعمال این روافض معمم ضد اسلام را که لعن ونفرین پاکی و پاکان را موجبتقرب وکسب ثواب می دانند،ملاک شناخت اسلام نکنید. ومردم را به بهانه اعمال ننگین این نامسلمانها و جنایتهای حکومت نائب امام زمان ، از اسلام حقیقی و حکومت نائبان مردم نرانید. و به روافض به ستوه آمده از حکومت نائب امام زمان می گویم:این نتیجهطبیعی عقائد شیطانی و خرافی است که به اسم اهل بیت به شما خورانده اند وتازمانی که از این عقائد دست نکشید و به اسلام واقعی باز نگردید تکرار اینمصیبتها بعید نیست و تا زمانی که به پاکانی چون عثمان لعن ونفرین می کنیدناپاکانی چون خامنه ای برگرده شما سوار خواهند بود.آیا وقت آن نرسیده کهسره را از ناسره تشخیص دهید؟
باور کنید،من وقتی برای اولین بار این روایت را دیدم کم مانده بود موبرتنم راست شود واشک در چشمانم حلقه زد،و از آن همه منش انسانی واخلاق زیبای حکومت داران صدراسلام و از آن همه آزادی سیاسی وآزادی بیان وحق اظهارنظر واعتراض به حکومت،درحیرت فرو رفتم.
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.