اسلام تکس بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط 
-
نوشته ها
-
از شما خوانندگان فهیم خواهشی دارم..
مطالبی که این رافضی بصورت شماره وار گفته را بخوانید تا این مطلب بر شما آشکار شود که دروغگو چقدر کم حافطه است و گاهی برای رسیدن به هدف قلب بیمار خود چگونه خود را رسوا میکند…!!! الله اکبر…
فکر نمیکنم نیازی به پاسخ به اراجیف دیگر ایشان داشته باشم…
فقط نکته ای که هست در مورد بحرین و یمن…این مورد را هم همه میدانند که چه خبر است اما تعجب من از این رافضی است که متوجه نیست. حکومت شما با حکومت کشورهای عربی فرق میکند عزیز. آخر این حرف شما چیست که میزنید. حکومت شما را اگر از پشت پرده ی کربلا و عزاداری بکشیم بیرون، رسوای همه ی عالم میشود اما حکومتهای دیگر ممالک اسلامی چنین نیست. اگر اندکی سواد سیاسی داشتی این حرف را نمیزدی…
یکمی از سایت ول عصر بیا بیرون. خودت تجزیه و تحلیل کن رافضی
قضاوت بر عهده خوانندگان…
مخصوصا در مورد “واژه مولی”…و نحوه ی مقایسه ی این رافضی از همه جا بی خبر…
انشاالله در ادامه تفسیر آیاتی که گفتی را می آورم تا معلوم شود که واقعا مولی در این آیات به چه معناست (البته همانطور که گفتم اگر به معنای سرپرستی هم باشد، ربطی به حرف دل بیمار این رافضی ندارد بلکه بر ضد اعتقادات اوست)…در پناه الله (برای اهل سنت و مسلمانان )
یا علی ، یا حسین، علی پشت و پناهت، رضا ضمانت سلامتیتان تا بعد (برای مدعیان مشرک تشیع)!!!!!! (خدایا توبه)
جنال میشه بگی معنی ولی تو این جمله چیه؟اشهد ان علی ولی الله
اینطور که شما به خیال خودت از قران معنی ولی رو در اوردی
پس علی سرپرست خداست دیگه (نعوذ بلله)
همبن جمله که به اذون اضافه کذدین البته شاه اسماعیل صفوی..هرچند میگیم و خوتونم معترفین که جز اذان نیست.ولی همین جمله که جز اذان هم نبست و معترفین خودتون اضافش کردین باعث شده که اجازه ندین صدای اذان اهل سنت از بلندگو پخش بشه…
لزفا جواب منو بدین اول
و بعد جواب دروغگویی قرایتی و شیرازی رو هم هنوز پاسخ نگفتین..از شیعیان میخام پاسخگو باشن..
سلام علیکم(وَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَوْلاَكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ)انفال 40
با توجه به قولی که داده بودم در مورد آیه هایی از قرآن که جناب ار ار دبلیو رافضی ارایه داده بودند، در سه کتاب از کتابهای تفسیری که بنده در اختیار داشتم به بررسی پرداختم..برای امروز بطور اتفاقی در مورد آیه ی 40 سوره انفال که ایشون آورده بودند تحقیق کردم که اینجا به حضورتون ارایه میدم نتایج نحقیق را…
کتابهایی تفسیر که بنده در اختیار داشتم و از آنها بررسی کردم و نتایج آن:
1- تفسیر معارف القرآن نوشته ی دانشمند عالم اسلام حضرت علامه مفتی شفیع عثمانی دیوبندی (ره) و مترجم: حضرت مولانا محمد یوسف حسین پور (ره):
چون مطالب زیادی در مورد این آیه نوشته بودند که بنده لازم نمیبینم اینجا بیارم، شما را به صفحه ی 93 تا 98 کتاب جلد 6 انتشارات شیخ الاسلام احمد جام رجوع میدهم. اما بطور خلاصه:گفته اند: و اگر آنها تسلیم نشدند، بدانید که خدا حامی شماست و او حامی و کمک بسیار خوبی است…و در بخشی گفته اند: اگرچه لشکر و وسایل کفارنسبت به مسلمانان بیشتر باشد، ولی نصرت و حمایت غیبی خداوند شامل حال مسلمین است…و فرمود که هرکسی که در دنیا متکی به حمایت دیگران باشد، تنها پشتوانه اش همان حامی و یار اوست. و بدیهی است که هیچ علم و بصری به حریم قدرت و شکوه ذات ذوالجلال نمیرسد…در ترجمه ی آیه نیز در این کتاب، “حامی” آمده است برای مولا…لطفا بروید ببینید تا صحت گفته ی بنده را مشاهده کنید.
2- کتاب تفسیر دوم که بنده بررسی کردم کتاب تابشی از قرآن نوشته ی آیت الله العظمی سید ابوالفضل ابن الرضا برقعی قمی بوده که در تفسیر این آیهچیزی نگفته در مورد تفسیرش و چند آیه را باهم آورده و به تفسیر آیات دیگر پرداخته (در مورد خمس گفته و…). احتمالا کلمه ی مولا را که جناب ار ار دبلیوی رافضی انقدر در بوق و کرنا میکرده، برای این مفسر بزرگ و عالم محترم چندان هم مهم نبوده است! ولی در ترجمه آیه نوشته: و اگر روگردان شدند (از ایمان وتوبه) پس بدانید که خدا مولای شماست خوب مولا وخوب یاوری است(40)
جلد دوم، صفحه 205 از کتاب را رجوع کنین لطفا…
و همانطور که میبینیم ایشان نیز به حامی و یاور توجه داشتند تا “سرپرست”…در این آیه.
3- تفسیر جلالین نوسته علامه جلال الدین سیوطی است که در جلد دوم صفحه ی 181.موسسه انتشاراتی حسینی اصل 1385 در مورد این آیه و کلمه مولی کلمه ی “یاری دهنده” را آورده است و در پاورقی حدیثی از امام بخاری آورده که: از ابن عباس روایت است که پیامبر در روز بدر فرمود: خدایا از تو طلب میکنم پیروزی ای را که فرمودی و و وعده داده ای .خدایا اگر میخواهی مسلمانان هلاک شوند کسی تو را عبادت نمیکند (درحالیکه دو دستش بالا بود و عبایش افتاده بود). پس ابوبکر دستش را گرفت (و عبا را بدوش مبارکش انداخت) پس گفت کافی است برای تو پس بسوی غزوه بدر آمد در حالیکه میفرمود: قطعا جماعت کفار شکست میخورند و به عقب برمیگردند…
انشا الله رسوایت خواهم کرد…این تمام!و اما بعد:
برای كسي كه در صدد تفسير آيه‌هاي قرآن بر آيد، لازم است كه با اصول تفسير مانند اسباب نزول، ناسخ و منسوخ و خاص و عام (بلاغت و معانی) آشنايي كامل داشته باشد تا تفسيرش مطابق وهم آهنگ با اصول تفسير باشد، علامه زركشي در كتابش «برهان» مي‌گويد: «. . . تفسير در اصطلاح عبارت است از: علم به اسباب نزول آيه‌ها، علم سوره‌ها، علم قصه‌هاي مربوطه و علم اشارات نهفته در آنها. بعد علم به مكي بودن و مدنی بودن آيه‌ها» همچنين علم به محكم و متشابه، علم به ناسخ و منسوخ، علم به خاص و عام، علم به مطلق و مقید، علم به مجمل و مفسر. عده‌اي پا را فراتر گذاشته چنين نيز گفته‌اند: برای مفسر بودن لازم است كه علم حلال و حرام. وعده و وعيد، علم امر و نهی و علم عبر و امثال را نيز داشته باشد. اما كسي كه ناقل تفسير آيه‌هاي كتاب باشد، بر وي واجب است كه به اقوال علماي مفسرين مراجعت كند.
در غير اين صورت گفته‌هاي تفسيري اش مصداق صحيحي نخواهد داشت.آقای رافضی در تفسير این به هيچ يك از اين دو مورد توجه ننموده است. لذا او نه شخصاً مفسر است و نه به اقوال علماي مفسرين اتكال و توجه نموده است. هر كس چنين حالتي داشته باشد قطعاً تفسير او، تفسير سفسطه خواهد بود!؟ و چنین است شان صاحبان هوا و هوس.
پس ای رافضی این از سه تفسیری که حداقل من بهشان دسترسی داشتم…برو توبه کن از تفسیر برای قرآن…
منتظر آیه های دیگری که آوردی باش…
سلامیک کتاب تفسیر دیگر دانلود کردم: تفسیر انواراالقرآن نوشته ی عبدالرووف مخلص:
در جلد اول صفحه ی 952 این کتاب آمده:
وَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَوْلاَكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿۴۰﴾
«و اگر روي برتافتند» از ايمان و از كفر باز نايستادند «پس بدانيد» اي مؤمنان «كه الله مولاي شماست» يعني: نصرت‌دهنده شماست لذا به ولايت و نصرت وي اعتماد كنيد «چه نيكو مولايي و چه نيكو ياري‌دهنده‌اي است» لذا هر كس به شرف ولايت و دوستي اللهY نايل شد؛ رستگار و هر كس كه از نصرت وي برخوردار گشت؛ پيروز است.
منتظر ارایه مدارک از تفسیرهای دیگر باشید.
﴿وَإِن تَوَلَّوْاْ﴾ و اگر از فرمان خدا روي برتافتند و در تباهي شتاب ورزیدند، (فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَوْلاَكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى ﴾ پس بدانيد که خداوند ياور و سرپرست شما است، و او بهترين ياور است، و بندگان مومنش را سرپرستي مي‌نمايد، و منافعشان را به آنان مي‌رساند، و مصالح ديني و دينوي‌شان را براي آنان آسان و فراهم مي‌گرداند. ﴿ونِعْمَ النَّصِيرُ﴾ و بهترين ياور است، آنان را ياري مي‌نمايد، و مکر فاسقان و هجوم اشرار را بر آنان دفع مي‌کنند. و هرکس که خدا ياور و سرپرست وي باشد بر او ترسي نيست. و هرکس که خداوند با او مخالف باشد هيچ قدرتي ندارد و به جايي نخواهد رسيد.رجوع کنید به جلد اول صفحه 1148 از کتاب تفسیر راستین اثر علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی.
بنام خداالسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
توضیحات شیوای جناب سنی مظلوم ایرانی زیبا و روان است ولی افسوس بین مدعی تشیع گوش شنوایی ندارد.چرا که خواب را می شود بیدار کرد و خود را به خواب زده هرگز.
مهر وحشتی که ملت تحت نفوذ این مبلغان شیطانی در دلشان خورده خیلی سنگین و البته ظاهرا” شکست نخور است.و چنین القائات این مشرکین دین فروش مع الاسف کار استحمار و تحمیق و به تبعش استثمار توده های تحت ستمشان را برایشان به ارمغان آورده.
بنده از آن موقع که به قول معروف قوه تشخیص خود را به دست آوردم شبهاتی به عنوان یک انسان و بعد یک مسلمان در ذهن داشتم و با توجه به اسارت در جامعه بسته مدعیان تشیع تنها مرجع رفع آنها را مراجع تحریف می دانستم ولی به هیچ عنوان پاسخ قانع کننده ای از این مدبرین نشنیده ام و اکنون اطمینان دارم که نخواهم شنید.مگراز زبان مجاهدان بزرگی چون علامه برقه ای نور هدایت الهی در دلشان روشن شده باشد و یا به فضل خدا بشود.
جالب است که دندان شکن ترین پاسخ این از خدا بی خبران دین فروش ذکر کرامات واهی و نقل خواب های مجعول راویان و تئورسین هایشان است.و با غلو و نسبت دادن های مجعول و شگفت انگیز به شخصیت های مذهب ضاله شان ذهن شنونده بی خبر و مسحور افسانه هاشان را قبضه می کنند.
حر عاملی در فواید وسایل الشیعه به اینکه اگر بپذیریم که اسناد و صحت احادیث کتب اربعه مستلزم بررسی است سخت در اشتباهیم و ثقه بودن نویسندگان برای ما کافی است،اقرار دارد.
می بینید پایه های این مذهب کجا در لجن گیر است.کسانی که کمترین ارزشی برای عقل قائل نیستند و تقلید کور و جهل تکوینی غیر معصومشان گوش فلک را کر کرده چگونه می توان از خواب بیدار کرد.و امید به فهم واقعیت و ارزش نعمات الهی کرد.
لذا همواره در جدل هایشان به روش قیاس با پیش فرض هایی که برایشان تعریف شده جهت گیری می کنند و با توجه به عدم اعتقاد اصالت عقل نمی توانند به درستی از این نعمت بهره ببرند.
نتیجه اینکه اضطرار و نگرانی و ندبه و پریشانی یک آن از حیات اینان دور نمی شود.و فاجعه اینجاست که افضل عباداتشان در اینها خلاصه می شود.
و السلام علی من اتبع الهدی
سلام علیکماولا از برادر حبیب تشکر میکنم که با ادبیات دلنشین خودشون باعث دلگرمی اهل سنت هستند.
اما همانگونه که مستحضرید شخصی رافضی آمده و ادعایی کرده و بنده قول داده بودم از کتب تفسیری که در دسترسم بودم، صحت و سقم ادعایش را بررسی کنم:ابتدا دوباره یادآوری میکنم که:
برای كسي كه در صدد تفسير آيه‌هاي قرآن بر آيد، لازم است كه با اصول تفسير مانند اسباب نزول، ناسخ و منسوخ و خاص و عام (بلاغت و معانی) آشنايي كامل داشته باشد تا تفسيرش مطابق وهم آهنگ با اصول تفسير باشد، علامه زركشي در كتابش «برهان» مي‌گويد: «. . . تفسير در اصطلاح عبارت است از: علم به اسباب نزول آيه‌ها، علم سوره‌ها، علم قصه‌هاي مربوطه و علم اشارات نهفته در آنها. بعد علم به مكي بودن و مدنی بودن آيه‌ها» همچنين علم به محكم و متشابه، علم به ناسخ و منسوخ، علم به خاص و عام، علم به مطلق و مقید، علم به مجمل و مفسر. عده‌اي پا را فراتر گذاشته چنين نيز گفته‌اند: برای مفسر بودن لازم است كه علم حلال و حرام. وعده و وعيد، علم امر و نهی و علم عبر و امثال را نيز داشته باشد. اما كسي كه ناقل تفسير آيه‌هاي كتاب باشد، بر وي واجب است كه به اقوال علماي مفسرين مراجعت كند.
در غير اين صورت گفته‌هاي تفسيري اش مصداق صحيحي نخواهد داشت.آقای رافضی در تفسير این به هيچ يك از اين دو مورد توجه ننموده است. لذا او نه شخصاً مفسر است و نه به اقوال علماي مفسرين اتكال و توجه نموده است. هر كس چنين حالتي داشته باشد قطعاً تفسير او، تفسير سفسطه خواهد بود!؟ و چنین است شان صاحبان هوا و هوس.
در ادامه نظر برخی مفسرین در مورد آیه 11 سوره محمد ارایه خواهد گردید.
البته بنده انتظار ندارم جناب رافضی از اشتباه خود برگردند و بر بطلان عقایدشان اعتراف کنند اما برای توضیح به اهل سنتی که این مطالب را میخوانند می آورم:
1-کتاب تفسیر “ تابشی از قرآن” نوشته ی آیت الله العظمی سید ابوالفضل ابن الرضا برقعی قمی:ترجمه: پس آیا سیر در زمین نکردند تا بنگرند چگونه بوده فرجام آنانکه پیش از ایشان بودند خدا ایشان را از بین برد و برای کافرین نظیر آنهاست(10) این بدان سبب است که خدا یاور مؤمنین است و حقا کافران یاوری ندارند(11)
نکات: مقصود از سیر در زمین آنست که ببینند چگونه سلاطین با قدرت همه مغلوب و دست خالی از دنیا رفتند و یا هلاک شدند، و روایت شده که آیة (بان الله مولی الذین امنو) ، اشاره به روز أحد است که مسلمین مقتول و مجروح گشتند. و رسول خداr در میان دره های کوه بود. ابو سفیان دستور داد که کفار بگویند: “أعلی هبل، أعلی هبل” رسول خداr فرمود مسلمین در جواب ایشان بگویند: «الله مولانا و لا مولی لهم»
رجوع کنید به جلد چهارم صفحه ی 200-201 از کتاب مذکور
جناب رافضی ار ار دبلیو توجه فرمودین؟؟
2- تفسیر انواراالقرآن نوشته ی عبدالرووف مخلص. جلد سوم صفحه ی 2679. مراجعه کنید تا صحت گفتارم را دریابید.میگوید:
«اين» نصرت دادن مؤمنان و فرجام ناميمون براي كفار «به سبب آن است كه خدا مولاي مؤمنان است» يعني: او ياور و كارساز آنان است «ولي كافران مولايي ندارند» يعني: آنان يار و مددكاري ندارند كه از آنان دفاع كند، بدين جهت، فرود آمدن عقوبت الهي بر آنان قطعي است.
قتاده در بيان سبب نزول مي‌گويد: اين آيه در روز احد نازل شد آن‌گاه كه رسول اكرم ص در شكاف ميان دو كوه قرار داشتند و مشركان فرياد زدند: روزي در برابر روزي! ما بت «عزي» را داريم و شما عزايي نداريد! رسول اكرم ص فرمودند: «در پاسخ آنها بگوييد: الله مولانا، ولا مولي لكم: الله مولاي ماست و شما مولايي نداريد».
جناب رافضی ملاحظه فرمودین؟؟ توبه کن از جهت تفسیر به رای قرآن…
3- کتاب “تفسیر راستین نوشته ی علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی. جلد سوم صفحه ی 714:ترجمه آیات 10 و 11 سوره محمد:
«آیا در زمین به گشت و گذار نپرداخته‌اند تا بنگرند سرانجام کسانی‌که پیش از ایشان بوده‌اند به کجا کشیده و چه شده است؟ خداوند ( همه چیز) آنان‌را نابود کرد و کافران (کیفری) مانند آن‌را دارند».(10) «این بدان خاطر است که بی‌گمان خداوند کارساز مؤمنان است و همانا کافران هیچ کارسازی ندارند».(11)
توضیح میدهد:
چرا کسانيکه پيامبرص را تکذيب مي‌کنند در زمين به گشت و گذار نمي‌پردازند؟ تا بنگرند سرانجام کساني که پيش از ايشان بوده‌اند به کجا کشيده و چه شده است؟ آنها اگر بروند و بنگرند خواهند ديد که سرانجام پيشينيان کافر بدترين سرانجام بوده است. آنها اگر به چپ و راست بنگرند مي‌بينند کساني که پيش از اين‌ها بوده‌اند هلاک و نابود گشته‌اند و به سبب تکذيب و کفر ورزيدنشان ريشه‌کن شده‌اند و خداوند اموال و آبادي‌هايشان را تلف کرده است، بلکه اعمال و مکراشن را نابود گردانده است. و کافران در هر زمان و مکاني چنين سرانجام وخيم و کيفر زشتي خواهند داشت. ولي مومنان را از خداوند از عذاب نجات مي‌دهد و به آنان پاداش فراوان عطا مي‌کند. اين بدان خاطر است که خداوند کارساز و ياور و سرپرست مومنان است و آنها را با رحمت خويش مورد سرپرستي قرار مي‌دهد، پس آنها را از تاريکي‌ها به سوي نور بيرون آورده و پاداش آنها و ياري کردنشان را به عهده گرفته است. و کسانيکه به خدا کفر ورزيده و ولايت الهي را از خود دور نموده و درهاي رحمت را به‌سوي خود بسته‌اند کارساز و ياوري ندارند که آنها را به سوي راه‌هاي سلامت و آسايش هدايت کند و آنها را از عذاب و کيفر خداوند نجات بدهد. بلکه . «کارساز و ياور ايشان طاغوت است که آنها را از نور به‌سوي تاريکي‌ها بيرون مي‌آورد. ايشان اهل دوزخند و در آن جاودانه مي‌مانند».[البقرة: 257]
ملاحظه فرمودین جناب رافضی؟؟؟ پس……
4- تفسیر معارف القرآن نوشته ی دانشمند عالم اسلام حضرت علامه مفتی شفیع عثمانی دیوبندی (ره) و مترجم: حضرت مولانا محمد یوسف حسین پور (ره): جلد 13 صفحات 14-19 در مورد آیات 10 و 11 سوره محمد توضیح میده که واقعا زیاده…اما بطور خلاصه در مورد مولی در ترجمه آیه 11 میگه:
این بخاطر آن است که الله رفیق کسانی است که یقین کردند و برای منکران هیچ رفیقی نیست.
در تفسیرش هم حرفهای جالب توجهی میزن( قابل توجه رافضی ار ار دبلیو!!!)
لفظ مولی به معانی مختلفی بکار میرود که یکی از آنها کارساز است. که مراد از آن در ﴿ و ان الکافرین لا مولی لهم﴾ همین است و معنای دیگرش مالک است چنانکه در آیه ی 30 سوره یونس نسبت به کفار آمده است.(و ردو الی الله مولاهم الحق) که در آنجا خداوند متعال را مولای کفار گفته است.( بنده میگویم:جناب رافضی ار ار دبلیو؟ توخود حدیث مفصل بگیر از این مجمل!) زیرا معنایش در آنجا مالک است و مالکیت الله تعالی شامل همه میباشد و هیچ یکی از مومن و کافر از آن خارج نیست.
در این مورد چه میگویی ای رافضی؟؟؟
5- تفسیر جلالین نوسته علامه جلال الدین سیوطی، جلد 6 صفحه 507:در اینجا مفسر گفته:
این نصرت دادن مومنان و فرجام نامیمون برای کافران (به سبب آن است که خدا مولا { یاور و کارساز} مومنان است ولی کافران مولایی ندارند.)
نکته: عبارات داخل پرانتز ترجمه ی آیه در کتاب فوق است…
ای رافضی برای بررسی صحت مطالبم به اسناد رجوع کن…
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
بنده در این پست گفتم: مثلا در مورد همین غدیر خم: تو باید معنی کلی حدیث را با آیه یا آیه هایی از قرآن که مرتبط با معنی حدیث است مقایسه میکردی…طبق سفارش پيامبرغ که مي فرمايند سخنان مرا (نه واژگانی از سخنان مرا) با قرآن تطبيق کنيد و اگر مطابق آن بود قبول کنيد…مي بينيم در قرآن نيز در رابطه با نزديکان و اهل بيت پيامبرغ آمده: بگو من اجري از شما نمي خواهم جز دوستي (موده) با نزديکانم.(نه خلافت یا ولایت یا امامت بلافصل یا منصوص)…
در پست 11 گفتم:
سئوال من اينجاست آيا خداوند به خاطر عدم فهم و درك چنين موضوع پيچيده و لاينحلي (حتي براي دانشمندان ادبيات عرب) ساير انسانها را به دوزخ مي برد و اصولا آيا اين است روش تبيين و تفهيم مهمترين اركان دين به مردم؟!!!
اما ای رافضی… تو آیاتی آوردی که به ضرر توست. اما چون بویی از قرآن نبردید و چسبیدید به مفاتیح الجنان، نمیفهمی از چاله به چاه می اندازی خودت را…( مفاتیح الجنان تو، مفاتیح لجنان است. کلید چاه پر از لجن جمکران)