این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط mohammad hamzeh در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1368در قرآن طبق آیه ی24 سوره ی نساء دستور داده شده که متعه(ازدواج موقت)آزاد است و لي عمر آن را حرام اعلام کرد. وامروزه اهل سنت مدعي اين هستند كه متعه در زمان حيات رسول اكرم(ص) از سوي ايشان حرام گرديده در حالي كه اگر اين امر درزمان خود رسول الله واقع شده پس چه نيازي بود كه دوباره بعد از گذشت چندين سال پس از رحلت پيامبر اين قضيه از طرف عمر ممنوع شود ثانياْ این موضوع در کتب اهل سنت نیز درج شده است كه متعه را عمر خود سرانه حرام اعلام كرده و اينگونه در مقابل فرمان خداوند ايستاده و حلال خدا را حرام كرده است. منابع آن به شرح زیر است:
الف- از ابی رجاء نقل شده که میگوید: آیه متعه در کتاب خدا نازل شده و رسول خدا ما را به انجام آن امر فرمود و آیهای که آن را نهی و نسخ نموده باشد نیز نازل نشده است و بعداً مردی برای خودش گفت آنچه میخواست.
ب- در زمان رسول خدا (ص) ما متمتع میشدیم و مردی هر آنچه میخواست برای خودش گفت
ج- از جابر بن عبد الله نقل شده است؛ ما در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ابوبکر با یک مشت خرما متعه مینمودیم، تا آنکه عمر آنرا نهی کرد.
د- از عروة بن زبیر نقل است، که خوله دختر حکیم وارد بر عمر شده وگفت: ربیع بن امیه زنی را متعه نمود و آن زن آبستن شد. پس عمر بیرون رفت در حالی که عبایش را از ناراحتی میکشید گفت؛ این متعه است، اگر من جلوتر دربارة آن رأی داده بودم، هر آینه او را سنگسار میکردم.
و- از حکم پرسیدند آیا آیة متعة نساء منسوخه است؟ گفت: خیر. و علی(ع) فرمود: اگر عمر نهی از متعه نکرده بود، کسی زنا نمیکرد مگر شقی و جنایتکار.
ش- از ابیجریج نقل است که ابن عباس میگفت؛ خداوند بر عمر رحم کند، متعه نبود مگر رحمتی از خدا که به سنّت آن بر امت محمّد(ص) ترحم کرده بود و اگر عمر آنرا نهی نمیکرد، کسی محتاج به زنا نمیشد مگر اندکی از مردم پست وبدبخت.
ک- از ابی سعید خدری و جابر بن عبد الله انصاری نقل شده است، ما تا نیمی از خلافت عمر، متعه مینمودیم تا آنکه عمر مردم را از آن کار منع کرد.
هـ- ابی رشد میگوید: ما در زمان رسول خدا (ص) و ابوبکر و نیمی از خلافت عمر متعه مینمودم سپس عمر مردم را از آن نهی کرد.
1- صحیح مسلم، جلد اول، ص 474 ، و قرطبی، جلد دوم، ص 365.
2 صحیح بخاری، جلد سوم، ص 151.
3 صحیح مسلم، جلد اول، ص 395، تیسیر الوصول ابن ربیع، جلد چهارم، ص262، فتح الباری ابن حجر، جلد 9، ص 141
4- مالک در موطا، جلد 2، ص 30، شافعی در کتاب ام، جلد7، ص 219، بیهقی در سنن الکبری، ج 7، ص 206.
5- تفسیر طبری، ج 5، ص 9، تفسیر ثعلبی، تفسیر رازی، جلد 3، ص 200، تفسیر ابی حیان، ج 3، ص 218، تفسیر نیشابوری الدر منثور، ج 2، ص 140.
6- احکام القرآن جصاص، ج 2، ص 179، بدایه المجتهد ابن رشد، ج 2، ص 58، النهایه ابن اثیر، ج 2، ص 249، تاج العروس، ج 10، ص 200.
7- عمدة القاری، ج 8 ، ص 310.
8- بدایه المجتهد، ج 3 ، ص 58.
9- البیان والتبیین جاحظ، جلد 2، ص 223، احکام القرآن جصاص، جلد 1، ص 342 و ص 345، وجلد 2، ص 714، تفسیر قرطبی، جلد 2، ص 370، ضوء الشمس، جلد2، ص 94، ابی صالح وطحاوی، ص 294.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2341شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2384رسولان خداوند اجازه ی تشریع از خود ندارند و آنان گوش به فرمان وحی از سوی خالق و رازق و نازل کننده ی وحی هستند.الله تعالی در هیچ جای قرآن به متعه امر نفرموده است.
از بی بضاعتی شیعه همین بهترین سند است که به روایات پناهنده می شود چون قرآن سندشان نیست .
الله تعالی در تمام کتابش امر به نکاح دایم فرموده و در صورت عدم قدرت امر به صبر.
اگر متعه راه حل سوم می بود حتما بدان اشاره میشد.
لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ ((وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ )) مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا ﴿52﴾ الأحزاب
در عهد جاهليت مردان بر اساس ميل و هواى خود با زنان ازدواج موقت مى داشتند و اين آيه شاهد براندازى اين عادت است.
هرچند آیه خطاب به رسول الله می باشد ولی امر ” عدم تبدیل زوج بر اساس اعجاب ” امریست که عمومیت تبدیل زوج یا همسر در سابقش را اثبات می کند.اگر شیعه راستگوست یک آیه برای شرعیت ازدواج موقت بیاورد تا صدق شان معلوم شود و همه یقین کنند که عمر کی باشد که تغییر حکم خدا و رسول کند و از خود شریعت بسازد!!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #3530علمای شیعه روایاتی نقل می کنند که ازدواج متعه دارای اجر و پاداش زیادی است، از جمله این روایت: روايتي كه ابوجعفر قمي در كتاب (من لايحضره الفقيه) كه يكي از صحاح چهارگانه شيعه است، نقل كرده که « مؤمن ایمانش كامل نميشود مگر وقتي كه صيغه بكند.»
ودر این مورد روایات متعدد ومتنوعي وجود دارد.که به ذکر این روایت اکتفا کردم.
حال سوال اینجاست که:
آیا آخوندان شیعه و كساني كه ازدواج متعه را قبول دارند و به این روایات اعتقاد دارند خودشان حاضر هستند یکی از نزدیکانشان مانند مادر، دختر و یا خواهرشان را به ازدواج متعه کس دیگری دربیاورند و آیا اصلا بدون راضی شدن به این کار ایمانشان کامل می شود؟ كساني كه متعه را براي مادران و دختران و خواهران خود نمي پسندند، علت دوری كردن آنان از انجام آن چیست آیا از انجام آن احساس شرم و ننگ و زشتی می کنندآیا کارشان با كرامت و شرف خانواده منافات دارد؟ پس چرا دخترانشان را در اختیار مردم قرار نمی دهند تا آنان را به عقد متعه ی خود دربیاورند؟ اگر فضیلتی دارد آنها نسبت به آن اولی ترند ما از عوام شیعه می خواهیم نزد علمای خود بروند و از آنان درخواست کنند که یا دخترانشان را برای عقد متعه آماده کنند یا از گفتن فضایل آن دست بکشند.
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدينشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #3531بسمه تعالی
خدمتتون عرض کنم که اولا متعه در کتابهای خودتون تحریم شده ولی چون با مذهبتون(مذهب صفوی) نمیخونه مجبورین که بگین که امامان(ع) از جهت تقیه آن را تحریم کردند
ثانیا اگر عمر(رض) متعه را تحریم میکرد حتما بقیه صحابه با او مخالفت میکردند حتی خود حضرت علی(رض) و گرنه گناهش گردن همه ست
و عمر(رض) هم با توجه به متواضع بودنش حتما به اشتباهش پی برده و انتقاد صحابه را میپذیرفت چنانکه انتقاد یک زن را مبنی بر قضیه مهریه پذیرفت
ثالثا تنها منبع معتبر متفق بین شیعه و سنی قرآنه که اشاره ای به صیغه نکرده و در آنجا به معنای بهره بردن هست و در ضمن عقد دایم اومده
چنانکه اگر عقد موقتی وجود میداشت احکامش مثل عقد دایم ذکر میشد
پس ما نمیتونیم فقط با احادیث چیزی را اثبات کنیم و چنانکه امام صادق(ع) فرمودند اگر حدیثی با قرآن مغایرت داشت آن را به دیوار بکوبید یعنی آن را رها کنید
چهارما اگر از لحاظ عقلی بگیریم دفع خطر احتمالی عقلا واجب است و عموم مسلمین متعه را قبول ندارند و اگرشخصی متعه نکند و عفت نگه دارد در قیامت به خاطر آن بازخواست نمیشود ولی اگر اشتباه باشد چه راه فراری دارد؟
و همه عقلا میدانن که متعه فقط برای ارضاء میل جنسی هست و لا غیر
در حالی که خداوند و پیامبر(ص) ازدواج دایم را ستوده اند و پیامبر(ص) فرمودند ازدواج سنت من است و نفرمودند ازدواج موقت سنت منه و خداوند هم ازدواج را برای تداوم نسل و آرامش بین زن و شوهر قرار داده
در حالی که ازدواج موقت فقط ارضاء میل جنسیست و یک مرد در یک شبانه روز میتواند حداقل با 50 زن نزدیکی کند و این چیزی جز فساد نیست فقط اسمشون فرق میکنه و الان چه زنی جز فاحشه خوشش میاد که هر چند گاهی پیش یکی باشه وبدنشو مردها ببینن و این چه تناسبی با آیه قرآن داره که فرموده اگر ازدواج ممکن نبود عفت پیشه کنین و صبر کنین
تازه اگر آن آیه ای که میگین به فرض اگه برای متعه باشد باز بوسیله این نسخ میشهشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4746برادر عزیز کاش مذهب خود را زیر سوال نمی بردید.شما اعتقاد راسخ به صحیح بودن کتب و احادیث خود دارید و به اینکه یک خبر هر چند واحده باشد معتبر است پس اعتقادات خود را فراموش نکنید و زیرش نزنید. وام این ایه را توجه فرمائید فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَريضَةً وَ لا جُناحَ عَلَيْکُمْ فيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَريضَةِ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَليماً حَکيماً(نسا24).جمهور علمای اسلام حداقل این ایه را سندی بر حلالیت متعه در ابتدای اسلام دانسته اند.این هم تفاسیر علمایتانشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4747وإلى ذلك ذهبت الإمامية والآية أحد أدلتهم على جواز المتعة وأيدوا استدلالهم بها بأنها في حرف أبي فما استمعتم به منهن إلى أجل مسمى وكذلك قرأ ابن عباس وابن مسعود رضي الله تعالى عنهم والكلام في ذلك شهير ولا نزاع عندنا في أنها أحلت ثم حرمت
و شيعه به همين نظر ميل دارند و اين آيه يکي از ادله ايشان بر جواز متعه است ؛ و استدلال خود را با اين مطلب که اين آيه در قرائت أبيّ و ابن عباس “إلي أجل مسمي” بوده است تاييد مي کنند ؛ و کلام در اين مطلب مشهور است . ما نيز در اين مطلبي بحثي نداريم که متعه در ابتدا حلال بود سپس حرام شد .
روح المعاني ج5/ص5وقد استدل بعموم هذه الآية على نكاح المتعة ولا شك أنه كان مشروعا في ابتداء الإسلام ثم نسخ بعد ذلك وقد ذهب الشافعي وطائفة من العلماء إلى أنه أبيح ثم نسخ ثم أبيح ثم نسخ مرتين وقال آخرون أكثر من ذلك وقال آخرون إنما أبيح مرة ثم نسخ ولم يبح بعد ذلك وقد روى عن بن عباس وطائفة من الصحابة القول بإباحتها للضرورة وهو رواية عن الإمام أحمد وكان بن عباس وأبي بن كعب وسعيد بن جبير والسدي يقرؤون فما استمتعتم به منهن إلي أجل مسمي فآتوهن أجورهن فريضة وقال مجاهد نزلت في نكاح المتعة
و به اين آيه براي اثبات نکاح متعه استدلال شده است ؛ وشکي نيست که متعه در ابتدا جايز بوده است و سپس نسخ شده است ؛ و شافعي همين نظر را دارد و عده اي چنين مي گويند که در ابتدا جايز شد و سپس نسخ شد و دوباره مباح شد و دوباره نسخ شد ؛ و عدهاي ديگر بيشتر از اين نيز گفته اند . و عده اي نيز مي گويند تنها يک بار جايز شده و بعد از آن حرام شده و ديگر جايز نشد . و مباح بودن آن به خاطر ضرورت ، از ابن عباس و عده اي از صحابه نقل شده است. و اين روايت از امام احمد است . و ابن عباس و أبي بن کعب و سعيد بن جبير و سدي آيه را چنين مي خواندند: ” إلي أجل مسمي …” و مجاهى نيز گفته است که در نکاح متعه نازل شده است .
تفسير ابن كثير ج1/ص475
در کتب ذيل همين مطلب به بيان هاي مختلف آمده است :
فتح القدير ج 1 ص499 – جامع البيان ج 5 ص18 بتحقيق صدقي جميل العطار چاپ دار الفكر بيروت – تفسير أبي حيّان ج 3 ص 218- در المنثور ج2 ص140، چاپ مطبعة الفتح جدّة – نواسخ القرآن ابن الجوزي ص 124– تفسير الثعالبي ج 2 ص215 – تفسير الرازي ج3 ص200
برادرم متاسفانه در کتب شما و مذاهبتان تناقض های بسیاریست که قابل پاسخگویی نیستند.دلیل آن هم معلوم است متاسفانه تعصب کورکورانه مانع از فهم حقیقت شده است.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6412محمد بن اسماعيل بخاري در صحيحش نقل ميكند كه :
حدثنا مسدد حدثنا يحيى عن عمران أبى بكر حدثنا أبو رجاء عن عمران بن حصين رضى الله تعالى عنه قال نزلت آية المتعة في كتاب الله ففعلناها مع رسول الله صلى الله عليه وسلم ولم ينزل قرآن يحرمه ولم ينه عنها حتى مات قال رجل برأيه ما شاء قال محمد يقال إنه عمر .
صحيح البخاري ، ج 5 ، ص 158 .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6434نوشته ای:در قرآن طبق آیه ی24 سوره ی نساء دستور داده شده که متعه(ازدواج موقت)آزاد استپاسخ:
خداوند میفرماید:
{ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً } النساء 24
ترجمه: و زنان شوهردار ( بر شما حرام شدهاند ) مگر زناني كه ( آنان را در جنگ ديني مسلمانان با كافران ) اسير كرده باشيد ، كه براي شما حلال ميباشند . اين را خدا بر شما واجب گردانده است. براي شما ازدواج با زنان ديگري جز اينان حلال گشته است و ميتوانيد با اموال خود زناني را جويا شويد و با ايشان ازدواج كنيد و پاكدامن و از زنا خويشتندار باشيد . پس اگر با زني از زنان ازدواج كرديد و از او كام گرفتيد ، بايد كه مهريّه او را بپردازيد ، و اين واجب است . و بعد از تعيين مهريّه ، گناهي بر شما نيست در آنچه ميان خود بر آن توافق مينمائيد.
در این آیه خداوند «محصنین: طالبان پاكدامني و عفّت» را آورده است.
سوال اینجاست که آیا ازدواج موقت مردان و زنان را محصن میکند؟ این روایت از وسائل الشیعه حر عاملی جواب این معما خواهد بود.
وبالإسناد عن صفوان، عن إسحاق بن عمار، قال: سألت أبا إبراهيم (عليه السلام) عن الرجل إذا هو زنى وعنده السرية والأمة يطؤها تحصنه الأمة وتكون عنده ؟ فقال: نعم، إنما ذلك لأن عنده ما يغنيه عن الزنا، قلت: فان كانت عنده أمة زعم أنه لا يطؤها ؟ فقال: لا يصدق، قلت: فان كانت عنده امرأة متعة أتحصنه ؟ فقال: لا، إنما هو على الشئ الدائم عنده.وسائل الشیعه جلد 28 ص 68
و با اسنادش از صفوان و او از اسحاق بن عمار میگوید: از أبا ابراهيم (علیه السلام) در مورد مردي سوال كردم كه اگر زنا كند در حاليكه كنيزي دارد وميتواند باكنيز همبستر شود آيا كنيز او را محصن ميكند؟ فرمود: بله. در نزد او چیزی استن که او را از زنا بینیاز میکند ،گفتم: اگر نزد او کنیزی باشد که فکر میکند که اجازه همبستری را بهش نمیدهد؟ گفت که راست نمیگوید، گفتم: اگر زن صيغه اي داشت آيا او را محصن ميكند ؟ فرمود : خير بلكه اين فقط بر امر دائم است
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6435نوشته ای:در قرآن طبق آیه ی24 سوره ی نساء دستور داده شده که متعه(ازدواج موقت)آزاد استپاسخ:
خداوند میفرماید:
{ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً } النساء 24
ترجمه: و زنان شوهردار ( بر شما حرام شدهاند ) مگر زناني كه ( آنان را در جنگ ديني مسلمانان با كافران ) اسير كرده باشيد ، كه براي شما حلال ميباشند . اين را خدا بر شما واجب گردانده است. براي شما ازدواج با زنان ديگري جز اينان حلال گشته است و ميتوانيد با اموال خود زناني را جويا شويد و با ايشان ازدواج كنيد و پاكدامن و از زنا خويشتندار باشيد . پس اگر با زني از زنان ازدواج كرديد و از او كام گرفتيد ، بايد كه مهريّه او را بپردازيد ، و اين واجب است . و بعد از تعيين مهريّه ، گناهي بر شما نيست در آنچه ميان خود بر آن توافق مينمائيد.
در این آیه خداوند «محصنین: طالبان پاكدامني و عفّت» را آورده است.
سوال اینجاست که آیا ازدواج موقت مردان و زنان را محصن میکند؟ این روایت از وسائل الشیعه حر عاملی جواب این معما خواهد بود.
وبالإسناد عن صفوان، عن إسحاق بن عمار، قال: سألت أبا إبراهيم (عليه السلام) عن الرجل إذا هو زنى وعنده السرية والأمة يطؤها تحصنه الأمة وتكون عنده ؟ فقال: نعم، إنما ذلك لأن عنده ما يغنيه عن الزنا، قلت: فان كانت عنده أمة زعم أنه لا يطؤها ؟ فقال: لا يصدق، قلت: فان كانت عنده امرأة متعة أتحصنه ؟ فقال: لا، إنما هو على الشئ الدائم عنده.وسائل الشیعه جلد 28 ص 68
و با اسنادش از صفوان و او از اسحاق بن عمار میگوید: از أبا ابراهيم (علیه السلام) در مورد مردي سوال كردم كه اگر زنا كند در حاليكه كنيزي دارد وميتواند باكنيز همبستر شود آيا كنيز او را محصن ميكند؟ فرمود: بله. در نزد او چیزی استن که او را از زنا بینیاز میکند ،گفتم: اگر نزد او کنیزی باشد که فکر میکند که اجازه همبستری را بهش نمیدهد؟ گفت که راست نمیگوید، گفتم: اگر زن صيغه اي داشت آيا او را محصن ميكند ؟ فرمود : خير بلكه اين فقط بر امر دائم است
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6437نوشته ای:در قرآن طبق آیه ی24 سوره ی نساء دستور داده شده که متعه(ازدواج موقت)آزاد استپاسخ:
خداوند میفرماید:
{ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً } النساء 24
ترجمه: و زنان شوهردار ( بر شما حرام شدهاند ) مگر زناني كه ( آنان را در جنگ ديني مسلمانان با كافران ) اسير كرده باشيد ، كه براي شما حلال ميباشند . اين را خدا بر شما واجب گردانده است. براي شما ازدواج با زنان ديگري جز اينان حلال گشته است و ميتوانيد با اموال خود زناني را جويا شويد و با ايشان ازدواج كنيد و پاكدامن و از زنا خويشتندار باشيد . پس اگر با زني از زنان ازدواج كرديد و از او كام گرفتيد ، بايد كه مهريّه او را بپردازيد ، و اين واجب است . و بعد از تعيين مهريّه ، گناهي بر شما نيست در آنچه ميان خود بر آن توافق مينمائيد.
در این آیه خداوند «محصنین: طالبان پاكدامني و عفّت» را آورده است.
سوال اینجاست که آیا ازدواج موقت مردان و زنان را محصن میکند؟ این روایت از وسائل الشیعه حر عاملی جواب این معما خواهد بود.
وبالإسناد عن صفوان، عن إسحاق بن عمار، قال: سألت أبا إبراهيم (عليه السلام) عن الرجل إذا هو زنى وعنده السرية والأمة يطؤها تحصنه الأمة وتكون عنده ؟ فقال: نعم، إنما ذلك لأن عنده ما يغنيه عن الزنا، قلت: فان كانت عنده أمة زعم أنه لا يطؤها ؟ فقال: لا يصدق، قلت: فان كانت عنده امرأة متعة أتحصنه ؟ فقال: لا، إنما هو على الشئ الدائم عنده.وسائل الشیعه جلد 28 ص 68
و با اسنادش از صفوان و او از اسحاق بن عمار میگوید: از أبا ابراهيم (علیه السلام) در مورد مردي سوال كردم كه اگر زنا كند در حاليكه كنيزي دارد وميتواند باكنيز همبستر شود آيا كنيز او را محصن ميكند؟ فرمود: بله. در نزد او چیزی استن که او را از زنا بینیاز میکند ،گفتم: اگر نزد او کنیزی باشد که فکر میکند که اجازه همبستری را بهش نمیدهد؟ گفت که راست نمیگوید، گفتم: اگر زن صيغه اي داشت آيا او را محصن ميكند ؟ فرمود : خير بلكه اين فقط بر امر دائم است
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6438نوشته ای:ثانياْ این موضوع در کتب اهل سنت نیز درج شده است كه متعه را عمر خود سرانه حرام اعلام كرده و اينگونه در مقابل فرمان خداوند ايستاده و حلال خدا را حرام كرده است
پاسخ:
آیا سیدنا عمر خود متعه را با اجتهاد خود حرام کرده و به هیچ دلیل و حدیثی از پیامبر استناد نکرده بود؟
روایات بسیاری هستند که این ادعای شیعه را رد میکند و برای مثال در زیر روایاتی ذکر خواهد شد که سیدنا علی به احادیث پیامبر استناد کرده و حکم حرمت آن را به کسانی که علم به موضوع نداشتند گفته است. برای مثال این حدیث صحیح در سنن ابن ماجه در باب نهی از نکاح المتعه تمام ادعای روافض را بر هم میزند.
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ خَلَفٍ الْعَسْقَلَانِيُّ حَدَّثَنَا الْفِرْيَابِيُّ عَنْ أَبَانَ بْنِ أَبِي حَازِمٍ عَنْ أَبِي بَكْرِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ ابْنِ عُمَرَ قَالَ لَمَّا وَلِيَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ خَطَبَ النَّاسَ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَذِنَ لَنَا فِي الْمُتْعَةِ ثَلَاثًا ثُمَّ حَرَّمَهَا وَاللَّهِ لَا أَعْلَمُ أَحَدًا يَتَمَتَّعُ وَهُوَ مُحْصَنٌ إِلَّا رَجَمْتُهُ بِالْحِجَارَةِ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَنِي بِأَرْبَعَةٍ يَشْهَدُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَحَلَّهَا بَعْدَ إِذْ حَرَّمَهَا.
سنن ابن ماجه جلد 2ص131 و مصباح الزجاجه شهاب الدين البوصيرى دار النشر / دار الجنان ـ بيروت حدیث 701 جلد 1 ص 296 و کنز العمال رقم 45714 و …
محمد بن حسن العسقلانی حدیث گفت از فریانی از ابان بن ابی حازم از ابی بکر بن حفص از ابن عمر که گفت: موقعی که عمر بن خطاب به خلافت رسید برای مردم خطبه داد و گفت گفت: همانا رسول خداوند صلی الله علیه و سلم به ما اذن و اجازه ی متعه در سه مرتبه داد سپس آن را حرام اعلام کرد. والله اگر بدانم کسی متعه کرده است و محصن بوده او را سنگ رجم خواهم کرد. مگر اینکه چهار شاهد بیاورد که رسول خدا آن را حلال کرده است بعد از آنکه حرام اعلام کرده بود.
طبق این روایت پر واضح است که سیدنا عمر با بیان حرام بودن آن توسط پیامبر و اعلام آن به مردم با مردم اتمام حجت میکند و اشاره به سه نوبت در مباح و حرام شدن متعه میکند و اینطور نیست که بدون دلیل شرعی و با اجتهاد شخصی آن را نهی کند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6440و پر واضح است که عدم اختلاف اصحاب با گفتار عمر درباره ی متعه ی نساء خود دلیل بر تایید عمل او میباشد چراکه همه میدانستند حرام شده است مگر معدود افرادی که به رای و نظر آنها توجه نخواهد شد. حتی ابن عباس و دیگر موافقان نظر وی نیز نتوانستند چهار شاهد بیاورند که بعد از اینکه پیامبر برای بار سوم آن را حرام کرده است مجددا حلال کرده باشد.
و بر ماست که با جماعت اصحاب باشیم و هیچ گاه اجماع صحابه بر گمراهی متفق نخواهد شد. و ندیده شده است که بعد از سیدنا عمر سیدنا علی بیاید و دستور به متعه بدهد و ندیده شده است که دخترانش را به متعه کنندگان بدهد.
سیدنا عمر روزی بر بالای منبر میگوید «ای مردم اگر کسی از شما از من کج روی ببیند چه خواهد کرد؟ از بین جماعت یکی برمیخیزد و شمشیرش را از غلاف بیرون کشیده و میگوید که با این شمشیر راستت میکنم. سیدنا عمر حمد و ستایش خدای را بجای آورده و میگوید: الحمدلله که در امت محمدصلی الله علیه وسلم کسانی هستند که کج روی عمر را با شمشیر اصلاح میکنند.»
حال چطور حلال خدا را حرام میکند ولی کسی صدایش هم در نمی آید؟ علی شیر خدا و فاتح خیبر و شکافنده ی زمین کجا بود؟ همین ثابت میکند که ادعای شیعه دروغی بیش نیست و مردمی که نا آگاه بودند عمل آنها بر سواد اعظم صحابه حجت نخواهد بود و سیدنا عمر بعد از اتمام حجت و بیان احادیثی که پیامبر آن را حرام اعلام کرده است با مردم اتمام حجت کرده است. و روایتی که میگوید در زمان پیامبر و ابوبکر متعه میکردیم مربوط به کسانی است که جهل به نسخ شدن آن داشتند که عمر آنان را اگاه کرد.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6441در روایتی دیگر آمده است:
«وأخرج بن المنذر والبيهقي من طريق سالم بن عبد الله بن عمر عن أبيه قال صعد عمر المنبر فحمد الله وأثنى عليه ثم قال ما بال رجال ينكحون هذه المتعة بعد نهي رسول الله صلى الله عليه وسلم عنها لا أوتي بأحد نكحها إلا رجمته. »
فتح الباری ج 12 ص141 و السنن صغری البیهقی باب نکاح المتعه حدیث رقم 2610 ج 2 ص246 و کنز العمال 4516 و مسند البزار رقم 135 ج 1 ص37و …
یعنی: ابن منذر و بیهقی استخراج کرده اند این حدیث را از طریق سالم بن عبد الله از بن عمر از پدرش(عمر بن خطاب) که گفت: عمر بالای منبر رفت و حمد ثنای خداوند را کرد سپس گفت مردم را چه شده است نکاح متعه را انجام میدهند بعد از آنکه پیامبر صلی الله علیه و سلم آن را نهی کرده است.هرکس را ببینم که نکاح متعه کرده است رجمش خواهم کرد.
در این روایت نیز سیدنا عمر به مردم میگوید که این عمل در زمان پیامبر حرام شده است و حرام کردن آن را به خود نسبت نداده است و نگفته است که من با اجتهاد خود از این به بعد متعه را حرام اعلام میکنم.
و در روایت جابر بن عبد الله که در بالا ذکر کرده ای او تنها نقل اتفاق تاریخی آن زمان را میکند . به این معنی که او میگوید متعه به خاطر عدم آگاهی بعضی بر نسخ آن در زمان پیامبر و ابوبکر انجام میشد اما عمر بن خطاب بعدا برای مردم بیان میکند و حدیث نقل میکند و نا آگاهان را آگاه میکند. و کسی هم با او مخالفت نکرد. ولی شیعه با عینک بد بینی و شهوت خواهانه به روایت نگاه میکند و دقیقا نصف خالی لیوان و بعد اشتباه جریان را میبیند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6444نوشته ای:الف- از ابی رجاء نقل شده که میگوید: آیه متعه در کتاب خدا نازل شده و رسول خدا ما را به انجام آن امر فرمود و آیهای که آن را نهی و نسخ نموده باشد نیز نازل نشده است و بعداً مردی برای خودش گفت آنچه میخواست.
پاسخ دندان شکن و رسوا کننده (به کسانی که تنها کپی و پست بلد هستند)
شیعه حدیثی را که در باره ی متعه ی حج است آورده و این روایت را در کنار روایاتی که درباره ی متعه ی نساء است قرار میدهد و سپس به نتیجه فاسدش میرسد.
اما اگر عقل داشتند و یا به شعور خوانندگانشان احترام میگذاشتند بهتر بود.بخاری این حدیث را در باب «35 – باب { فمن تمتع بالعمرة إلى الحج=پسهر كس با عمره به سوي حج بهره بگيرد } / البقرة 196 / » آورده است. و اصلا ارتباطی با متعه ی نساء یا همان ازدواج موقت ندارد ولی عجیب است این روافض نادان اصلا بر چه حسابی این روایت را نقل میکنند؟
شبیه این روایت در صحیح مسلم نیز آمده است در «باب جواز التمتع»
( 1226 ) حدثنا حامد بن عمر البكراوي ومحمد بن أبي بكر المقدمي قالا حدثنا بشر بن المفضل حدثنا عمران بن مسلم عن أبي رجاء قال قال عمران بن حصين نزلت آية المتعة في كتاب الله ( يعني متعة الحج ) وأمرنا بها رسول الله صلى الله عليه و سلم ثم لم تنزل آية تنسخ آية متعة الحج ولم ينه عنها رسول الله صلى الله عليه و سلم حتى مات قال رجل برأيه بعد ما شاء
یعنی: عمران بن حصین میگوید آیه متعه در کتاب خدا نازل شد ( یعنی متعه حج) و پیامبر صلی الله علیه و سلم ما را به آن امر کرد سپس ایه ای هم نازل نشد تا ایه متعه ی حج را نسخ کند و پیامبر نیز از آن نهی نکرد تا زمانی که وفات کردند بعد از ان مردی با رای خودش آنچه را خواست گفت.
پس همانطور که واضح و مبرهن است این روایات اصلا ارتباطی با متعه ی نساء ندارند بلکه درباره ی متعه ی حج است.
حیا- رافضی=صفر
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
اى كاش يكى از برومندان شيعه جرأت اظهار آن دلايل بسيار محكمشان در دفاع از فاحشه ى متعه را اينجا نشان مى داد تا برايمان ثابت شود هنوز بر اين اعتقادشان استوار هستند و از قرآن و قرآنيان نمى هراسند!