این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط konar در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8522شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8523
در 61 و 62 سوره مائده که در سال آخر عمر مبارک حضرت رسول نازل شده؛
وَ إِذا جاؤُكُمْ قالُوا آمَنَّا وَ قَدْ دَخَلُوا بِالْكُفْرِ وَ هُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما كانُوا يَكْتُمُونَ***وَ تَرى كَثيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَعْمَلُون.
در انتهای عمر مبارک حضرتش خداوند حال برخی از اصحابش را معلوم می دارد.
در 91 مائده؛
إِنَّما يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُون.
خمر و میسر وسیله شیطان است… . خداوند در یکی از آخرین سوره ها به اصحاب که به قول شما امت وسطا هستند و خیر امت هستند، فرموده که فهل انتم منتهون؟ آیا دست برمی دارید؟ بی خیال نمی شوید؟
در 25و26و27 توبه؛
لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ في مَواطِنَ كَثيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرينَ** ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذينَ كَفَرُوا وَ ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرينَ** ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ عَلى مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيم
بعد از فرار برخی، خداوند سکینه را بر کی نازل کرده؟ رسول و مومنین. بعد فرموده توبه را می پذیرد. نفرموده بر رسول و شما سکینه فرستاده. یعنی همه را مومن ندانسته. لفظ مومن هم آورده که خیال ملت راحت شود. نتیجه اینکه گروهی از صحابه مومن نیستند. توبه همه را هم مقبول اعلام نفرموده. از هر کس بخواهد قبول می کند. یعنی شاید یک فراری توبه هم کرده باشد اما دلیل بر قبولش کجاست؟
در چهلمین آیه سوره توبه؛
إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَرُوا السُّفْلى وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيم
روشن است که این آیه کفر فرد همراه پیامبر را مانند روز آشکارا بیان می کند. خدا بعد از گذشت سال ها اشاره به آن کفر می کند. برای چه؟ سکینه هم که بر او نازل نفرموده پس همراه رسول قطعا مومن نیست.
42 توبه؛
لَوْ كانَ عَرَضاً قَريباً وَ سَفَراً قاصِداً لاَتَّبَعُوكَ وَ لكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَ سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنا لَخَرَجْنا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُون.
اگر چیزی به آنها برسد می آیند. حالا که مشقت دارند، بی خیال رسول و خدایش.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #852461 توبه؛
وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَليم.
جالب اینجاست که پیامبر را در حد هیچ هم قبول ندارند.
از همین صحابه کسانی مسبب افک شدند. مومن بودند؟
اینها با این همه خصوصیت در زمره اصحاب نبوده اند؟
همین اصحاب مورد مدح در چند مورد پیامبر را رها کردند و خود را بر ایشان ترجیح دادند؟
همین صحابه نبودند که ما ینطق عن الهوی را منکر شدند؟ لیهجر.
همین صحابه نبودند که لطف کرده و حسبنا کتاب الله را گفتند و مصداق اتم آیه 61 نساء شدند؟ وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودا. خدا آری. پیامبر خیر. آیا این همان نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْض در 150 نساء نیست؟
احادیث هم که چون مطرح نکردید من هم ننوشتم.
.
قیاس دوم؛
معنای حرفتان ایسنت که اصول باید در قرآن باشد. من از شما قبول میکنم که اصل دین باید در قرآن باشد. اما لطفا آیه نشان دهید که بفرماید اصل دین در قرآن هست. یا بفرماید که اینها اصول دین هستند. اگر این چنین آیه نشان بدهید، بنده امامت را با لفظ صریح از قرآن برای شما اثبات خواهم کرد. به لفظ اصل و اصول زیاد دقت کنید.
نکته اینجاست که شما آیاتی که فرموده جعل خلیفه و امام با خداست را می بینید اما… . لتبین للناس را هم میبینید اما چون تابع سلف صالح هستید می شوید 61 نساء و 150 همان.
در مورد محفوظ بودن قرآن هم یک صحابیه که دست بر قضا با نبی یک نسبتی هم دارد یک نظر دیگری دارد. داجن.
یک صحابی هم که صاحب سر نبی بوده هم نظری دارد. یک صحابی که خلیفه هم بوده همینطور.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8544با سلام . خواهشمندم درباره ی سلامی که درباره ی مهدی گذاشته ای پاسخ بده که آیا کسی که شما برای سلامتیش دعا می خوانید از حضرت علی شجاعتر است ؟؟!!!و از ده امام دیگر شجاع تر است ؟؟!!
اگر پاسخ مثبت است حالا که حکومت ایران هم در خدمت ایشان می باشد چرا ظهور نمی کند ؟؟؟
و چرا این همه انسان در ظلم و جور به سر می برند و ایشان به قول شما نظاره گر می باشد !!
سوال این است : پیامبر اسلام با نام و وظایف مشخص در ایات متعدد قران ، از طرف خداوند معرفی شده است .
و هر زمان که پیروان پیامبر دچار مشکل می شدند برای حل مشکل ، و اگر در مسائل دینی و عبادی دچار اختلاف می شدند به پیامبر رجوع می کردند .
و اگر عالم و یا فرستاده پیامبر اسلام در اطراف و شهرهای دیگر در بیان احکام دین اسلام با مردم آن شهر و دیار ، دچار مشکل می شدند ، هر فردی که می خواست می آمد در مدینه ، بدون واسطه وبدون معطلی نزد پیامبر اسلام و مشکل دینی و … خود را مطرح و جواب صحیح را از پیامبر اسلام می گرفت .
و حتی صحابه پیامبر اگر دچار اختلاف فقهی می شدند به پیامبر رجوع می کردند و پیامبر حکم صحیح شرعی را برایشان بیان می کرد .
و امام زمان که اهل تشیع می گویند بدنیا آمده و زنده هست و برای هدایت مردم هست تا مردم گمراه نشوند ، چرا در مکان مشخصی در دسترس تمام مردم نیست تا مثل پیامبر اسلام جواب سوالات دینی مردم را بدهد .
و یا حداقل اختلافات فقهی بین مراجع را حل و فصل نماید .
تا فتوا های متضاد صادر نکنند .
و امروز با توجه به وسائل ارتباط جمعی امام زمان می توانست با یک شبکه تلوزیونی پاسخ هر سوال کننده ای در اقصی نقاط دنیا را بدهد .
و چرا تا امروز حتی کتابهای روایی و حدیثی اهل تشیع را تصحیح نکرده است ، که یک عالم اهل تشیع بگوید این حدیث صحیح است و دیگری بگوید این حدیث ضعیف است .
آن هم در زمانی که امام معصوم حی و حاضر است .
و چرا نهج البلاغه را تصحیح نکرده است ؟؟
تا گفتار صحیح حضرت علی برای مردم مشخص کند .
و چرا قران را تفسیر نکرده است تا هرکسی درباره ی ایات قران اظهار نظر نکند و به رای خود تفسیر نکند ؟؟؟
و با توجه به اینکه مدت 30 سال می شود که حکومت دست نائب ایشان است آن کتابهای تصحیح شده ، چاپ و منتشر و مردم از اسلام ناب مستفیض می شدند .
آیا این سردرگمی مردم گناهش بر گردن چه کسی می باشد ؟؟؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8545. اولا: یکی از معجزات قران واقعا در این دوره برای من روشن شد ، که خداوند در ایه 3 ابراهیم
(الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا ۚ أُولَـٰئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ)
و 40 فصلت (إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ )
فرموده مصداق کامل آن شما هستید .
دوما : تمام آیاتی که در سوال اولیه مطرح شده مورد خطابش صحابه ی مهاجر و انصار پیامبر می باشند . ولی آنچه شما استناد کرده ای هیچ کدام مورد خطابش صحابه ی پیامبر نمی باشد .
و تعریف صحابه در نزد اهل سنت بدین قرار است :
صحابه به کسی گفته می شود که در کنار پیامبر اسلام بوده و با جان و مالش در خدمت پیامبر اسلام بوده و به پیامبر اسلام ایمان آورده و با همان ایمان از دنیا رفته .
و اینکه گفته ای (ابتدا باید ارتباط آیاتی که مدعی هستید در مورد صحابه می باشد را با صحابه معلوم کنید.)
برادرم اگر یک کم عقل و شعور می داشتی ارتباط آن ایات با صحابه پیامبر به صراحت معلوم است .
و من از خوانندگان محترم می خواهم که به ایات 100 سوره توبه و 11 انفال و 72 انفال و 74 انفال و 18 فتح و 41 نحل و 58 حج و 218 بقره و … مراجعه کنند .
و چرا خود شما به آیاتی استناد نکرده اید که مورد خطابش صحابه ی مهاجر و انصار پیامبر باشد .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8546و اینکه آیه 100 سوره توبه را با عقل ناقص خود ترجمه کرده ای (می فرماید سابقون از مهاجر و انصار. پس در گام نخست همه را شامل نمی شود.)
برادرم اولا اگر همین ترجمه خود را قبول داری ابوبکر و عمر و عثمان و علی و … جزو سابقون و مهاجرین می باشند .
دوما : اگر با ترجمه ناقص شما استدلال شود پس تکلیف ایه 30 سوره حج که می فرماید (فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ) آیا شامل همه ی بت ها نمی شود ؟؟
و اینکه به ایه 86 ال عمران استناد کرده ای در کجای این ایه خداوند مهاجرین و انصار را مورد خطاب قرار داده است ؟؟؟
و این ایه درباره ی کسانی می باشد که با ایمان از دنیا نرفته اند .
و تعریف صحابه در نزد اهل سنت بدین قرار است :
صحابه به کسی گفته می شود که در کنار پیامبر اسلام بوده و با جان و مالش در خدمت پیامبر اسلام بوده و به پیامبر اسلام ایمان آورده و با همان ایمان از دنیا رفته .
و اینکه گفته ای (بعد اینکه آیا این رضایت دائمی است؟)
برادرم خداوندی که از گذشته و اینده خبر دارد به صراحت در ایه 100 توبه فرموده (وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ)
پس معنی (وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا) چه می باشد ؟؟
اگر دائمی نیست پس خداوند به اعتقاد شما کشکی وعده داده است ؟؟!!!!
و اینکه گفته ای (احتمالا مستحضرید افرادی که در زمان نبی ایمان آورده اند و ایشان را دیده اند لقبی به نام صحابی دارند.)
تعریف صحابه در نزد اهل سنت بدین قرار است :
صحابه به کسی گفته می شود که در کنار پیامبر اسلام بوده و با جان و مالش در خدمت پیامبر اسلام بوده و به پیامبر اسلام ایمان آورده و با همان ایمان از دنیا رفته .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8547و اینکه به ایه 176 و 177 ال عمران استناد کرده ای چه ربطی به صحابه ی مهاجر و انصار پیامبر اسلام دارد ؟؟
که خدا دربارشان ایه 100 سوره توبه و 11 انفال و 72 انفال و 74 انفال و 18 فتح و 41 نحل و 58 حج و 218 بقره و … را نازل فرموده .
و اینکه به ایه 101 سوره توبه استناد کرده ای .
آیا خداوند با استدلال شما یادش رفته بود که یک ایه قبل رضایت خود را از آنها اعلام کرده و وعده بهشت داده ؟؟
و واقعا که شما مصداق ایه 45 اعراف (الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ)
و 86 اعراف (وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا ۚ وَاذْكُرُوا إِذْ كُنتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ ۖ وَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ) می باشید .
و اینکه به ایه 41 مائده استناد کرده ای و گفته ای (متوجه هستید که به صراحت آیه، نفاق در بین اصحاب پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم موج می زند. گروهی که سرعت در کفر دارند.)
برادرم : در کجای این ایه صحابه ی انصار و مهاجر پیامبر مورد خطاب قرار گرفته اند ؟؟
چرا در روز روشن دروغ می گویی ؟؟؟
و چرا می خواهی بحث را به انحراف بکشانی ؟؟
و در سوال اولیه به ایاتی استناد شده است که مورد خطابش صحابه ی پیامبر می باشند .
و اینکه به ایه 52 سوره مائده استناد کرده ای .
در کجای این ایه صحابه ی پیامبر اسلام مورد خطاب قرار گرفته است ؟؟
و واقعا که شما مصداق ایه
3 ابراهیم (الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا ۚ أُولَـٰئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ) و
40 فصلت (إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ) می باشید .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8548و اینکه به ایه 61 و 62 سوره مائده استناد کرده ای و خود شما گفته ای (در سال آخر عمر مبارک حضرت رسول نازل شده؛)
برادرم کسی را که بخواهد رسوا کند بدست خودش رسوا می کند .
اگر در بین صحابه ی انصار و مهاجر پیامبر کسی منافق و کافر می بود خداوند به صراحت در این ایه بیان می کرد .
همانطوری که در ایه 100 سوره توبه و 18 فتح بصراحت رضایت خود را بیان کرده است .
و اینکه به ایه 91 سوره مائده استناد کرده ای چه ربطی به صحابه ی پیامبر اسلام دارد ؟؟
و تعریف صحابه در نزد اهل سنت بدین قرار است :
صحابه به کسی گفته می شود که در کنار پیامبر اسلام بوده و با جان و مالش در خدمت پیامبر اسلام بوده و به پیامبر اسلام ایمان آورده و با همان ایمان از دنیا رفته .
و اینکه به ایه 25 و 26 و 27 توبه استناد کرده ای .
شما که خود را به دست خود رسوا کرده ای .
من با ترجمه ی ایت الله مکارم شیرازی می گذارم تا خوانندگان قضاوت کنند .
(لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّـهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ ۙ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ ۙ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ ﴿٢٥﴾ ثُمَّ أَنزَلَ اللَّـهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ ﴿٢٦﴾ثُمَّ يَتُوبُ اللَّـهُ مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٢٧﴾)
(به راستی خداوند شما را در موارد بسیار و نیز در جنگ حنین یاری کرده است، آنگاه که کثرتتان شما را شاد و شگفتزده کرد، ولی هیچ سودی به حال شما نداشت، و زمین با همه گستردگیاش، بر شما تنگ آمد، آنگاه [به دشمن] پشت کردید [و گریختید] (۲۵) سپس خداوند آرامش خویش را بر پیامبرش و بر مؤمنان نازل کرد و سپاهیانی که شما نمیدیدید [به کمک شما] فرو فرستاد و کافران را به رنج و عذاب انداخت، و کیفر کافران این چنین است (۲۶)سپس خداوند از هرکس که بخواهد درمیگذرد و خداوند آمرزگار مهربان است (۲۷))
و خداوند به صراحت مومنین را در قران تعریف کرده است :
(وَالَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَالَّذِينَ آوَوا وَّنَصَرُوا أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا ۚ لَّهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ) (74 انفال)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8549و اینکه ایه 40 سوره توبه را با مغز ناقص العقل خود ترجمه کرده ای (روشن است که این آیه کفر فرد همراه پیامبر را مانند روز آشکارا بیان می کند.)
و به دست خودت نشان داده ای که فی قلوبهم زیغ می باشید خدا را شاکر و سپاسگذارم .
و در کجای این ایه گفته است که رفیق تو کافر است ؟؟
من از خوانندگان می خواهم که به سایت تنزیل مراجعه کنند و ترجمه علمای شیعه را بخوانند و بعد قضاوت کنند .
و این آقای عبدالحسین کذاب و دروغگو را بشناسند .
و در ایه 40 سوره توبه زمانی که حضرت ابوبکر اندوهگین شد آیه می فرماید (فَأَنزَلَ اللَّـهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ) پس پیامبر که اندوهگین نشده بود و حضرت ابوبکر که اندوهگین شد خداوند سکینه را بر او نازل کرد .
چون سکینه بر کسی نازل شده که اندوهگین شده بود .
و اینکه به ایه 42 توبه استناد کرده ای .
چه ربطی به صحابه ی مهاجر و انصار پیامبر دارد ؟؟؟
و تعریف صحابه در نزد اهل سنت بدین قرار است :
صحابه به کسی گفته می شود که در کنار پیامبر اسلام بوده و با جان و مالش در خدمت پیامبر اسلام بوده و به پیامبر اسلام ایمان آورده و با همان ایمان از دنیا رفته .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8550و اینکه گفته ای (جالب اینجاست که پیامبر را در حد هیچ هم قبول ندارند.)
برادرم اگر قبول نداشتند پس چطوری در مکه همه ی سختی ها را قبول کردند ؟؟؟
و در شعب ابوطالب چند سال در کنار پیامبر بودند .
و تمام زندگی خود را در مکه از دست دادند و به مدینه مهاجرت کردند و در مدینه در کنار پیامبر اسلام با جان و مال خود فداکاری کردند .
و اینکه گفته ای (از همین صحابه کسانی مسبب افک شدند. مومن بودند؟)
برادرم اگر دو نفر در بین چند هزار نفر کار خلافی انجام دادند و خداوند خلاف آن دو نفر را با ایات سوره نور روشن ساخت چه ربطی به چند هزار نفر دیگر دارد که خداوند در ایات زیادی انها را ستوده است .
و از همین موضوع افک معلوم می شود اگر آنها هم خلافکار می بودند خداوند به صراحت اعلام می کرد و از کسی نمی ترسید .
کدام ادم عاقل همه را محکوم می کند و از دایره دین خارج می کند برای خلاف دو نفر مگر مثل شما ادم ناقص العقل .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8551و اینکه گفته ای (همین صحابه نبودند که ما ینطق عن الهوی را منکر شدند؟ لیهجر.)
اولا : این یک توهین بزرگ برای حضرت علی می باشد که با ان شجاعت و فاتح خیبر بودن نتوانست کسی که به گفته شما به پیامبر توهین کرد ، ان را به قتل برساند و از ان شخص ترسید !!!
و چرا شما همیشه حضرت علی را ترسو و کسی که نمی تواند از خود پیامبر و از ناموس پیامبر و از ناموس خودش دفاع کند معرفی می کنید .
(و می گویند بدترین دشمنی دفاع بد از شخص می باشد . )
و دوما : زمان مریضی پیامبر چند روز طول کشید اگر پیامبر می خواست چیزی را بگوید می توانست در حضور حضرات علی ، عباس ، ابوذر ، سلمان ، عمار و … و در مسجد در حضور مردم بگوید .
چون به گفته شما همه اینها ترسو بودند و در حضور ان شخص که از او می ترسیدند نمی گفت !!!
و سوما : شما که می گویید در روز غدیر دین به اتمام رسیده و کامل شده چطور باز پیامبر می خواست چیز جدیدی را بنویسد !!!
چهارما : در این 70 روزی که پیامبر پس از حجت الوداع زنده بود چرا یک خطبه و امامت نماز جمعه را به حضرت علی نداد ؟؟!!
و در حضور مردم در مسجد قلم و دوات نخواست که نام و تعداد امامان را بنویسد ؟؟!!
و دیگر اختلافی وجود نداشت نه در اصل امامت که منصوص الهی است و نه در بین اهل تشیع که بر سر تعداد امامان اختلاف دارند .( زیدیه 3 امامی ، اسماعیلیه ، 12 امامی و …. )
پنجما : طبق ایه 48 عنکبوت پیامبر امی بوده و خط نمی نوشته است .
و همچنین در طول تاریخ کسی ادعا نکرده که پیامبر خط می نوشته است .
و ششما : پیامبر در خانه ی خودش بوده و اگر دستور می داد باید به حضرت علی می داد . نه به مهمانهایش .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8552و اینکه گفته ای (معنای حرفتان ایسنت که اصول باید در قرآن باشد. من از شما قبول میکنم که اصل دین باید در قرآن باشد.)
برادرم تمام مراجع شیعه می گویند که اصول دین قابل تقلید نیست .
پس از کجا اصول دین را مراجع شما فهمیده اند ؟؟
چرا به مغلطه بازی افتاده ای ؟؟
اگر اصول یک دین در کتاب اصلی یک دین نباشد پس در کجا می باشد ؟؟!!!
و هر ادم با عقل و شعوری می داند البینه علی المدعی می باشد .
من که مدعی امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر نیستم .
آیا اصول قانون اساسی در داخل کتاب قانون اساسی موجود است یا در داخل قانون جزا و مالک ومستاجر ؟؟؟!!!!!!!!
شارع دین و قانون گذار این دین کیست ؟؟ غیر از خدا ؟؟؟
خوب کتابی که الله نازل کرده و بدور از تحریف است چیست ؟؟؟ غیر از قران ؟؟؟؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8553و اینکه گفته ای (در مورد محفوظ بودن قرآن هم یک صحابیه که دست بر قضا با نبی یک نسبتی هم دارد یک نظر دیگری دارد. داجن.)
اولا : قران را در زمان پیامبر روی پوست و چوب و چرم و استخوان می نوشتند .
برادرم به تمام کتب تاریخی اسلامی و غیر اسلامی مراجعه کنید ، خواهید فهمید که من راست گفته ام .
و دوما : ده ها برابر کاتبان قران قاریان و حافظان قران وجود داشته اند از جمله خود حضرت علی و ابوذر و سلمان و عمار و… اگر کسی ادعا می کرد که قسمتی از ایات قران کم و زیاد شده قاریان و حافظان قران حضور داشتند از جمله حضرت علی .
ایا با استدلال شما مغز انها را هم بزغاله خورده بود ؟؟؟!!!
سوما : خود حضرت علی همین قران موجود را قبول داشتند .
چهارما : اگر این قران صحیح نیست اولین وظیفه ی حضرت علی در دوران خلافت 5 ساله اشان نوشتن قران و توزیع ان به سراسر حکومت اسلامی بود .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8562جواب سلام را در تکلیف ابوبکر گرفته اید. جای دیگری مطرح کنید و نقاشی بکشید.110 آل عمران و 143 بقره ربطش با صحابه چیست؟
عدم ارتباط آیاتی مطروحه بنده را با صحابه بگویید.
جان و مالش؟ آن که در جنگ جانش را برداشت و و رفت، در این تعریف هست؟
عقل و شعور را هم که معلوم کردید چه کسی ندارد در تکلیف ابوبکر.
100 توبه همه را شامل نمی شود در حالیکه دوست شما ادعای همه را دارد. بخوانید که نوشته ” ایات زیادی رو در مدح و فضل اصحاب نبی می یابیم ” مهاجر و انصار میبینید؟
” شما بهترین امت هستید! فک نکنم نیاز به توضیح بیشتر باشه ” مهاجر و انصار؟
” طبق ایات صریح قران، خداوند علیم و حکیم از اصحاب و بخصوص کسانی که هجرت کردند! خشنود و راضی میباشد و امت پیغمبر را بهترین امت معرفی میکند!!پس اصحاب نه تنها اهل خیانت نبودند بلکه اهل امانت بودند طبق ایات صریح قران که در مدح و فضل ایشان امده است ” مهاجر و انصار؟
بحث بر روی دوام رضایت است.
در 86 لفظ را نیاورده. اما چه کسانی را فرموده؟ دقت کنید که ظرف عسل را از ته باز نکنید. دوست شما گفت صحابه. نگفت مهاجر و انصار. من هم نوشتم صحابه نه مهاجر و انصار. بحث روی صحابه است نه مهاجر وانصار. پس الکی مهاجر و انصار نکنید. بحث در مورد کلیت صحابه است. حواستون باشه که حواسم هست.
تعریف را از کجا آوردید؟
توضیح اشتری را دیدید؟ ربط 176 و 177 آل عمران را می فهمید به اصحاب. من نگفتم مهاجر یا انصار. اصحاب گفتم.
من قبلا در موارد متعدد به شما گفته ام که مصداق 61 نساء هستید. چون تابع همان سلف صالحی هستید که مصداق این آیه بود. حسبنا را که می دانید. ببینید این قضیه روشن است که این جمله حسبنا کتاب الله خود نفاق است به صراحت قرآن. حالا این سلف صالح هر کس که بوده، مهاجر است یا انصار؟ از دید من معلوم است کی بوده. از دید شما هر کس که باشد برای من مهم نیست. مهاجر و انصارش مهم است.
البته من ننوشتم مهاجر یا انصار. نوشتم اصحاب.
همین آیه 101 خط و نشانی برای آیه 100 است.
این سوال شما از خداست. این را هم از ایشان بپرسید که چرا از آن اهل مدینه که مردوا علی النفاق بودند کسی را معرفی نکرد تا این مباحث پیش نیاید؟
خطاب 91 مائده به زرتشتیان ایران بوده که فرموده فهل انتم منتهون. من اشتباه کردم. باباجون ببینید که حکم برای چه کسی است. قرآن مسلمانان است نه تورات یهودیان. نقاشی را بی حیا گونه یاد گرفته اید.
یک نکته اینست که من خودم ترجمه میکنم چون این حد از عربی را بلدم. ترجمه آقای مکارم وحی منزل است؟
اما آیه فراریان را هم مومن دانسته؟ اگر این باشد باید گفت که تعریف شما از صحابه بر باد است. چون فراری که ا جانش دفاع نکرده بلکه فرار کرده.
عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ. قبلش فرموده که نصرکم الله. چرا اینجا نفرموده رسوله و انتم مثلا. یا علیکم؟
فراری در چه چیزی مجاهدت کرده؟ حفظ جانش. اگر اینست که تمام اروی های صدر اسلام مجاهد بوده اند آن ه مچه مجاهدی. نیاز به آب برای تطهیر داشتند. 11 انفال.
آنجا که سکینه را فرموده بر رسول و مومنین نازل کردیم و در 40 فرموده که بر علیه نازل کردیم. یک موردی هست و آن مرجع ضمیر ه . کدام است؟ یقول برای چیست؟
فرد دوم چی؟ اگر مومن بوده که چرا سکینه بر او نازل نشده؟ اگر نبوده هم که هیچ.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #856342. پیامبر برای جنگ و یاری خواستن به مردم هند امر میکرده اند یا اصحاب؟ من نگفتم مهاجر یا انصار. شلوغش نکنید. اصحاب.از خداوند بپرسید که هو اذن را فرموده. این را کی می گفته؟
اینجا یادتان رفته بنویسید مهاجر وانصار؛
اگر دو نفر در بین چند هزار نفر کار خلافی انجام دادند و خداوند خلاف آن دو نفر را با ایات سوره نور روشن ساخت چه ربطی به چند هزار نفر دیگر دارد که خداوند در ایات زیادی انها را ستوده است .
بماند که مدعی شده اید خداوند همه را مدح کرده. و تلویح شما در اینکه پس همه ممدوح نبوده اند. و این امکان هست که صحابه ممدوح هم کمیتش لنگ بزند. حالا این مسببین افک چه کسانی بودند؟
پیامبر افسار آن ملعونی که گفت لیهجر ا درجا کشیدند. قوموا عنی. حتما می دانید که امیرالمومنین سلام الله علیه تابع محض رسول بوده و مانند خدایان برخی نبوده اند.
بماند که سایر اصحاب هم همین مثلا توهین نصیبشان می شود. آنها چه کردند؟ همه اروی بودند؟
و من بحث قرطاس را ندارم. شما بیخود شلوغ می کنید. لیهجر ثابت است. نیست؟ این را صحابی گفته یا غیر صحابی؟ اگر صحابی گفته که مصداق 61 نساء است. یعنی منافق است. اگر هم صحابی نبوده، پس کی بوده؟
پس با 40 عنکبوت صحیح بخاری را گل و گلاب گرفتید. احسنت. این چه کتاب صحیحی است که این احادیث مغایر با قرآن را دارد؟ خجالت از خدا و رسولش نمی کشید که دروغ را به اسم صحیح تحویل ملت می دهید؟
شما آیه را نشان بدهید. چرا که مدعی وجود اصول در قرآن هستید.
از آن صحابیه بپرسید که داستان داجن چیست. دروغ گفته یا قضیه چیز دیگری است.
بحث امیرالمومنین نبود که. بحث آن صحابیه و داجنش بود. او معتقد به داجن است که از خدا قویتر است. علی علیه السلام که نفرموده داجن تا من جوابگو باشم.
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
و در 176 آل عمران فرموده؛
وَ لا يَحْزُنْكَ الَّذينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً يُريدُ اللَّهُ أَلاَّ يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ
و آیه بعدی؛
إِنَّ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيْمانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ
دقت دارید که اشتری یعنی خریدن. خدا حتما می دانسته که برای خرید باید بهایی پرداخت. بها را هم نمی شود از کیسه دیگران داد. از کجا باید داد؟ از آنچه که خریدار خودش دارد. پس آنها که کافر شدند، ایمانی داشته اند که آن را داده و کفر را خریده اند. خب اینها در زمان نبی بوده اند یا بعد از آن؟
در 101 توبه فرموده؛
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظيم.
از اهل مدینه افرادی هستند که بر نفاق هستند. منظورش یهود که نیست. افرادی هستند که رسول را دیده و اظهار اسلام کرده اما بر نفاق هستند. اینها صحابی نیستند؟ خیلی دقت کنید. پیامبر را دیده و ایمان یا اسلام آورده اند.
در 41 مائده؛
يا أَيُّهَا الرَّسُولُ لا يَحْزُنْكَ الَّذينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَ مِنَ الَّذينَ هادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتيتُمْ هذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً أُولئِكَ الَّذينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ
متوجه هستید که به صراحت آیه، نفاق در بین اصحاب پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم موج می زند. گروهی که سرعت در کفر دارند. به زبان ایمان آورده در دل ایمان ندارند. شنوندگانی برای قوم دیگری هستند که نزد رسول نیامده اند. به آنها می گویند اگر این را آورد بگیرید اگر داده نشد بر حذر باشید…. .
در 52 همین سوره؛
فَتَرَى الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسارِعُونَ فيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشى أَنْ تُصيبَنا دائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلى ما أَسَرُّوا في أَنْفُسِهِمْ نادِمين.
طرف قطعا صحابی است اما میل به پیامبر ندارد. میل به کجا دارد؟ برای چی؟ ایمان به وعده پیامبر ندارد. قرآن مبنی بر فتحا مبینا را منکر است. چرا که به امید فتح گروه مقابل است.