این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط konar در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
چهارشنبه، ۴ دی ۱۳۹۲ در ۲:۵۹ ق.ظ #8472سه شنبه، ۱۰ دی ۱۳۹۲ در ۲:۰۴ ب.ظ #8503اینکه گفته ای (در مورد سوال شبهه دومتان هم میگویم که همان طور که اصل نماز و دیگر مسائل در قران ذکر شده ولی دون جزئیات اصل امامت نیز در قرآن امده است)
برادرم اگر راست می گویی آیاتی که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را بیان کرده بگذار .
و برایت آوانس میدهم آیاتی که به گفته ی شما دون جزئیات امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را بیان کرده بگذار .
در قران ده ها ایه به صراحت وظائف پیامبر اسلام و اطاعت از پیامبر اسلام و نام پیامبر اسلام و … بیان کرده است .
شما که معتقد هستید امامت بالاتر از نبوت است ، آیاتی که وظائف امامان و اطاعت از امامان 12 گانه و نام آنها را به صراحت گفته بگذار تا دروغگو و کذاب رسوا شود .
اینکه گفته ای (ابن عساكر ، از علماي بزرگ اهل سنت در تاريخ دمشق مينويسد :)
برادرم قران امروز در نزد همه ی مسلمانان وجود دارد .
نیازی نیست که ابن عساکر چه گفته است .
اگر راست می گویی آن ایات را بگذار تا برای همگان روشن شود .
خواهشمندم به این سوال پاسخ بده .
آیا امامت 12 امام پس از فوت پیامبر را منصوص تاریخ دمشق و تاریخ بغداد و ابن عساکر و …. میدانی و قبول داری ؟؟؟
یا امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را قبول داری ؟؟
اگر الهی قبول داری و میدانی پس باید از کتاب خدا مثل آیات نبوت پیامبر اسلام ثابت کنی .و در آخر از شما می خواهم به کتاب الصواعق المحرقة علی الرفض والضلال والزندقة مراجعه کنید و ببینید که چطوری عقائد شما را به آتش کشیده است !!
و اگر مطلبی را ذکر کرده برای آن بوده که آن را به نقد کشیده و رد کرده است .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1474قیاسی باطل برای اثبات باطل! || دوستان و برادران چه از اهل سنت و چه از تشیع،لطفا این متن را بدون تعصب و احساسات بخونید و نظر و نقد خودتون رو بگید || قیاس باطل اول: زمانی که از اخوندها پرسیده میشه که مگر میشود اصحاب پیغمبر صلی الله علیه و سلم خیانت بکنند و کافر بشوند!؟ پاسخ ایشان اینه: مگر قوم موسی با دیدن آن همه معجزه فریب سامری را نخوردند و کافر نشدند! پس اینکه اصحاب هم مرتد شده باشند چیز عجیبی نیست! اثبات بطلان این قیاس : آیا اصحاب نبی با قوم موسی قابل قیاس هستند!؟ اگر به قران رجوع کنیم ایات زیادی را در ذم بنی اسراییل و در مقابل ایات زیادی رو در مدح و فضل اصحاب نبی می یابیم! ذم بنی اسراییل: و إذ أخذنا ميثاق بني إسرائيل لا تعبدون إلا الله و بالوالدين إحسانا و ذي القربى و اليتامى و المساكين و قولوا للناس حسنا و أقيموا الصلاة و آتوا الزكاة ثم توليتم إلا قليلا منكم و أنتم معرضون ﴿۸۳﴾ و چون از بنی اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که: «جز خدا را نپرستید، و به پدر و مادر، و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید، و با مردم [به زبان ] خوش سخن بگویید، و نماز را به پا دارید، و زکات را بدهید»؛ آن گاه، جز اندکى از شما، [همگى ] به حالت اعراض روى برتافتید. (۸۳) ” بقره” لقد أخذنا ميثاق بني إسرائيل و أرسلنا إليهم رسلا كلما جاءهم رسول بما لا تهوى أنفسهم فريقا كذبوا و فريقا يقتلون ﴿۷۰﴾ ما از بنی اسرائیل سخت پیمان گرفتیم، و به سویشان پیامبرانى روانه کردیم. هر بار پیامبرى چیزى بر خلاف دلخواهشان برایشان آورد، گروهى را تکذیب مى کردند و گروهى را مى کشتند. (۷۰) ” المائده” و ایات زیاد دیگر از جمله ایات ۱۳۵،۱۳۴،۱۳۶ اعراف و و و و و خیلی ایات دیگر! و اما.. مدح اصحاب نبی: و كذلك جعلناكم أمة وسطا لتكونوا شهداء على الناس ..﴿۱۴۳﴾” بقره” و بدین گونه شما را امتى میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید ! || ایا خداوند مردمان خائن را برای گواه بودن مردم انتخاب کرده! ایا همچین چیزی دور از علم بی انتهای خداوند علیم نیست!؟ || كنتم خير أمة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تؤمنون بالله و لو آمن أهل الكتاب لكان خيرا لهم منهم المؤمنون و أكثرهم الفاسقون ﴿۱۱۰﴾” ال عمران” شما بهترین امتى هستید که براى مردم پدیدار شده اید: به کار پسندیده فرمان مى دهید، و از کار ناپسند بازمى دارید، و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب ایمان آورده بودند قطعا برایشان بهتر بود؛ برخى از آنان مؤمنند و[لى ] بیشترشان نافرمانند. (۱۱۰) || شما بهترین امت هستید! فک نکنم نیاز به توضیح بیشتر باشه|| و السابقون الأولون من المهاجرين و الأنصار و الذين اتبعوهم بإحسان رضي الله عنهم و رضوا عنه و أعد لهم جنات تجري تحتها الأنهار خالدين فيها أبدا ذلك الفوز العظيم ﴿۱۰۰﴾” التوبه” و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار، و کسانى که با نیکوکارى از آنان پیروى کردند، خدا از ایشان خشنود و آنان [نیز] از او خشنودند، و براى آنان باغهایى آماده کرده که از زیر[درختان ] آن نهرها روان است. همیشه در آن جاودانه اند. این است همان کامیابى بزرگ. (۱۰۰) ||طبق ایات صریح قران، خداوند علیم و حکیم از اصحاب و بخصوص کسانی که هجرت کردند! خشنود و راضی میباشد و امت پیغمبر را بهترین امت معرفی میکند!!پس اصحاب نه تنها اهل خیانت نبودند بلکه اهل امانت بودند طبق ایات صریح قران که در مدح و فضل ایشان امده است || حالا ایا عقل سلیمی پیدا میشود که فریب این قیاس باطل اخوندها را بخورد!؟؟ ********************************** قیاس باطل دوم : زمانی که از اخوندهای شیعه پرسیده میشه که چرا خداوند حکیم و رحمان از امامت بعد از نبوت در قران کریم سخنی نگفته!؟ پاسخ میدن که مگر تعداد رکعات نماز در قران اومده! پس همه چیز تو قران نیومده! پس نیومدن امامت در قران اشکالی ندارد!! پاسخ به این قیاس باطل : اولا ایا مگر اصل امامت نزد شیعه از فروعات دینی میباشد !؟پس چرا اصلی از اصول دینتون رو با فروع دین ( نماز) قیاس میگیرید!؟ دوما در قران ایات صریحی در مورد نماز وجود دارد! یعنی، اینکه نماز باید جزء دین باشد را خداوند در قران به صراحت بیان کرده!حتی در مورد وضو و تیمم هم ایه داریم! ولی درمورد وجود و وجوب ایمان به امامت بعد از ختم نبوت هیچ اشاره ای نشده! حداقل باید ایه ای درمورد اینکه امامتی وجود دارد در قران باشد که… !!اما دریغ از یک نصه ایه( فراموش نکنیم که یکی از دلایل محفوظ ماندن قران برای اتمام حجت برای ایندگان میباشد) !!! قل لعبادي الذين آمنوا يقيموا الصلاة و ينفقوا مما رزقناهم سرا و علانية من قبل أن يأتي يوم لا بيع فيه و لا خلال ﴿۳۱﴾ به آن بندگانم که ایمان آورده اند بگو: «نماز را بر پا دارند و از آنچه به ایشان روزى داده ایم، پنهان و آشکارا انفاق کنند، پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن نه داد و ستدى باشد و نه دوستیى.» (۳۱) وجالب اینست که اخوندهای شیعه بر علیه اصحاب تبلیغ میکنند با وجود ایات صریحی که در مدح اصحاب در قران موجوده،و اکثریت مسلمین جهان را بخاطر اصلی که هیج ردی تو قران نداره گمراه میدونند!! حال قضاوت با شما… اللهم اهدنا الصراط المستقیم.. آمین.. ” الله مستعان”شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8470بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابی طالب علیه الصلاة و السلام
در مورد شبهه اولتان باید بگویم که خود نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم از پیمان شکنی صحابه و مردم خبر داده اند:
أبو يعلي موصلي در مسندش به نقل از امير المؤمنين عليه السلام مينويسد :
…
قال قلت يا رسول الله ما يبكيك قال ضغائن في صدور أقوام لا يبدونها لك إلا
من بعدي قال قلت يا رسول الله في سلامة من ديني قال في سلامة من دينك .مسند أبي يعلى ، أحمد بن علي بن المثنى أبو يعلى الموصلي التميمي الوفاة: 307هـ) ج 1 ، ص426 ، ناشر : دار المأمون للتراث – دمشق – 1404 – 1984 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : حسين سليم أسد .
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گريست و صداى گريهاش بلند شد. پرسيدم: علت
گريه شما چيست؟ فرمود: علت گريه من، حسادتهائى است كه مردم نسبت تو در دل
دارند و آشكار نمىكنند و هنگامى آثار حسادتشان را بروز مىدهند كه من دعوت
حق را اجابت كردهام و در ميان شما نيستم ، علي عليه السلام مي گويد :
سؤال كردم : اي فرستاده خدا ! آيا در آن هنگام دين من سالم است ، فرمود :
بلي دينت سالم است .و همچنین حاكم نيشابوري نيز المستدرك مينويسد :
عن علي رضي الله عنه قال إن مما عهد إلي النبي صلى الله عليه وسلم أن الأمة ستغدر بي بعده .
از علي عليه السلام نقل شده كه فرمود : از چيزهايي كه رسول خدا (ص) به من فرمود اين است كه : پس از من، مردم با حيلهگرى با تو رفتار مىكنند
و بعد از نقل روايت ميگويد :
هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه
المستدرك على الصحيحين ، محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ) ج 3 ، ص150 ، ناشر : دار الكتب العلمية – بيروت – 1411هـ – 1990م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا .
و ام المومنین عائشه میگوید: لما قبض رسول الله ارتد العرب قاطبة واشرابت النفاق. وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله از دنیا رفت همه عرب مرتد شدند و نفاق میان مردم برخاست..تاريخ دمش ابن عساکر ج 3 ص 314–اسنن الکبری بیهقی ج 8 ص 200 -البدایة والنهایة ابن کثیر ج ج ص 336
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8471و بعلاوه در صحیح ترمذی آمده است که راوی میگوید دیدم انس بن مالک صحابی پیامبر تنها نشسته و گریه میکند.سوال کردم چرا گریه میکنی؟ گفت :از انچه از سنت پیامبر دیده بودم چیزی نمانده است.صحیح ترمذی ج 3 ص 302رهبر مالکی ها از انس بن مالک نقل میکند که گفته است: از انچه ما در زمان پیامبر اکرم با آن خو گرفته بودیم فقط اذان نماز مانده است موطا مالک ج 1 ص 93
محمد بن ادریس شافعی میگوید: در این مدیت سنت های پیامبر اکرم تغییرات زیادی پیدا کرد حتی نماز الان الشافعی ج 1 ص 356.صحیح ترمذی ج 1 ص 302.جامع بیان العلم ج2 ص 244
[lتنها وصیت نبی مکرم در مورد حضرت علی علیه السلام نبود که صحابه ان را پشت سر انداختند بلکه در خیلی از موارد برخلاف دستور وسنت عمل میکردند که مجال گفتن ان نیست
مشکل شما اینست که فکر میکنید وجود معصوم در بین مردم باعث عصمت دیگران نیز میشود
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8493
ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﺒﻬﻪ ﺍﻭﻟﺘﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﻧﺒﯽ ﻣﮑﺮﻡ ﺍﺳﻼﻡ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﺍﺯ ﭘﯿﻤﺎﻥ ﺷﮑﻨﯽ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ: ﺃﺑﻮ ﻳﻌﻠﻲ ﻣﻮﺻﻠﻲ ﺩﺭ ﻣﺴﻨﺪﺵ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻣﻲﻧﻮﻳﺴﺪ :]/ size[ … ﻗﺎﻝ ﻗﻠﺖ ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺎ ﻳﺒﻜﻴﻚ ﻗﺎﻝ ﺿﻐﺎﺋﻦ ﻓﻲ ﺻﺪﻭﺭ ﺃﻗﻮﺍﻡ ﻻ ﻳﺒﺪﻭﻧﻬﺎ ﻟﻚ ﺇﻻ ﻣﻦ ﺑﻌﺪﻱ ﻗﺎﻝ ﻗﻠﺖ ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻓﻲ ﺳﻼﻣﺔ ﻣﻦ ﺩﻳﻨﻲ ﻗﺎﻝ ﻓﻲ ﺳﻼﻣﺔ ﻣﻦ ﺩﻳﻨﻚ . ﻣﺴﻨﺪ ﺃﺑﻲ ﻳﻌﻠﻰ ، ﺃﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﻟﻤﺜﻨﻰ ﺃﺑﻮ ﻳﻌﻠﻰ ﺍﻟﻤﻮﺻﻠﻲ ﺍﻟﺘﻤﻴﻤﻲ ﺍﻟﻮﻓﺎﺓ: 307ﻫـ( ﺝ 1 ، ﺹ426 ، ﻧﺎﺷﺮ : ﺩﺍﺭ ﺍﻟﻤﺄﻣﻮﻥ ﻟﻠﺘﺮﺍﺙ – ﺩﻣﺸﻖ – 1404 – 1984 ، ﺍﻟﻄﺒﻌﺔ : ﺍﻷﻭﻟﻰ ، ﺗﺤﻘﻴﻖ : ﺣﺴﻴﻦ ﺳﻠﻴﻢ ﺃﺳﺪ . ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﮔﺮﻳﺴﺖ ﻭ ﺻﺪﺍﻯ ﮔﺮﻳﻪﺍﺵ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ. ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: ﻋﻠﺖ ﮔﺮﻳﻪ ﺷﻤﺎ ﭼﻴﺴﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻋﻠﺖ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻦ، ﺣﺴﺎﺩﺗﻬﺎﺋﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺴﺒﺖ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻧﻤﻰﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺁﺛﺎﺭ ﺣﺴﺎﺩﺗﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﻰﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺴﺘﻢ ، ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ : ﺳﺆﺍﻝ ﻛﺮﺩﻡ : ﺍﻱ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺧﺪﺍ ! ﺁﻳﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﻳﻦ ﻣﻦ ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ ، ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺑﻠﻲ ﺩﻳﻨﺖ ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ
بسم تعالی دوست من شماهمشه عادت دارین قیچی کنین حدیثو بگذریم این حدیث ضیعف است . ﻗﺎﻝ ﺍﻟﻤﺤﻘﻖُ ]2[ : ﺍﻟﻔﻀﻞُ ﺑﻦ ﻋﻤﻴﺮﺓ ﺍﻟﻘﻴﺴﻲ : ﻗﺎﻝَ ﺍﻟﻌﻘﻴﻠﻲ : ﻻ ﻳﺘﺎﺑﻊ ﻋﻠﻰ ﺣﺪﻳﺜﻪِ ، ﻭﺫﻛﺮﻩُ ﺍﺑﻦ ﺣﺒﺎﻥ ﻓﻲ ﺍﻟﺜﻘﺎﺕ ، ﻭﻗﺎﻝ ﺍﻟﺬﻫﺒﻲ : ﺑﻞ ﻫﻮ ﻣﻨﻜﺮ ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ ﻭﺃﻭﺭﺩَ ﻟﻪُ ﻫﺬﺍ ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ ﻣﻦ ﻣﻨﺎﻛﻴﺮﻩِ ، ﻭﺑﺎﻗﻲ ﺭﺟﺎﻟﻪُ ﺛﻘﺎﺕ ، ﻭﺃﺑﻮ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﻫﻮ ﺍﻟﻨﻬﺪﻱ ﻭﻫﻮ ﻣﻮﻗﻮﻑ ﻭﻟﻜﻦ ﻣﺜﻠﻪُ ﻟﻪُ ﺣﻜﻢُ ﺍﻟﺮﻓﻊ ﻷﻧﻪُ ﻻ ﻳﻘﺎﻝُ ﺑﺎﻟﺮﺃﻱ ﻭﺻﺤﺤﻪ ﺍﻟﺤﺎﻛﻢ ﻓﻲ ﺍﻟﻤﺴﺘﺪﺭﻙ ﻭﻭﺍﻓﻘﻪُ ﺍﻟﺬﻫﺒﻲ . ﻗﺎﻝ ﺍﻟﻬﻴﺜﻤﻲ ]3[ : ) ﺭﻭﺍﻩُ ﺃﺑﻮ ﻳﻌﻠﻰ ﻭﺍﻟﺒﺰﺍﺭ ، ﻭﻓﻴﻪ ﺍﻟﻔﻀﻞ ﺑﻦ ﻋﻤﻴﺮﺓ ﻭﺛﻘﻪ ﺍﺑﻦ ﺣﺒﺎﻥ ﻭﺿﻌﻔﻪُ ﺁﺧﺮﻭﻥ ﻭﺑﻘﻴﺔ ﺭﺟﺎﻟﻪ ﺛﻘﺎﺕ ( ﻗﻠﺖُ : ﻭﺍﻟﺤﺪﻳﺚُ ﺿﻌﻴﻒٌ ﺟﺪﺍً ﻻ ﻳﺼﺢ ﻗﺎﻝ ﺍﻟﺒﺰﺍﺭ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﻭﺭﺿﻲ ﻋﻨﻪ : ] ﻭَﻫَﺬَﺍ ﺍﻟْﺤَﺪِﻳﺚُ ﻻ ﻧَﻌْﻠَﻤُﻪُ ﻳُﺮْﻭَﻯ ﻋَﻦْ ﻋَﻠِﻲٍّ ﺇِﻻ ﻣِﻦْ ﻫَﺬَﺍ ﺍﻟْﻮَﺟْﻪِ ﺑِﻬَﺬَﺍ ﺍﻹِﺳْﻨَﺎﺩِ . ﻭَﻻ ﻧَﻌْﻠَﻢُ ﺭَﻭَﻯ ﺃَﺑُﻮ ﻋُﺜْﻤَﺎﻥَ ﺍﻟﻨَّﻬْﺪِﻱُّ ، ﻋَﻦْ ﻋَﻠِﻲٍّ ﺇِﻻ ﻫَﺬَﺍ [ ﻓﺎﻟﺤﺪﻳﺚ ﻻ ﻳﺜﺒﺖ ﻣﻦ ﺍﻟﻨﺎﺣﻴﺔ ﺍﻟﺤﺪﻳﺜﻴﺔ شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8494
ﻟﻤﺎ ﻗﺒﺾ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺭﺗﺪ ﺍﻟﻌﺮﺏ ﻗﺎﻃﺒﺔ ﻭﺍﺷﺮﺍﺑﺖ ﺍﻟﻨﻔﺎﻕ. ﻭﻗﺘﯽ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺍﻟﻪ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ ﻫﻤﻪ ﻋﺮﺏ ﻣﺮﺗﺪ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻧﻔﺎﻕ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ..ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺩﻣﺶ ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﮐﺮ ﺝ 3 ﺹ –314ﺍﺳﻨﻦ ﺍﻟﮑﺒﺮﯼ ﺑﯿﻬﻘﯽ ﺝ 8 ﺹ 200 -ﺍﻟﺒﺪﺍﯾﺔ ﻭﺍﻟﻨﻬﺎﯾﺔ ﺍﺑﻦ ﮐﺜﯿﺮ ﺝ ﺝ ﺹ 336
اما باسخ اين جاهل؛دوست من اكر اين روايت صحيح باشدكه تمام عرب مرتد شدن شامل خودش و بدرش وحتي علي كرم الله وجهه ميشودکه بعد فوت نبی ص مرتد شدن ايا شما حاضر بپذیری؟پس اگه اینطورباشد ان کس که با مرتدین جهاد کرد کی بود ؟
ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ، ﺍﯾﻦ ﺷﺨﺺ ﺟﺎﻫﻞ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻟﻌﯿﺎﺫﺑﺎﻟﻠﻪ ﻋﻠﯽ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻭ ﺩﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﯿﻦ ﻭ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﻢ ﺍﺟﻤﻌﯿﻦ ﻧﯿﺰ ﻣﺮﺗﺪ ﺷﺪﻧﺪ! ﺯﯾﺮﺍ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ، ﺗﻤﺎﻡ ﻋﺮﺏ ﻣﺮﺗﺪ ﺷﺪﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﺎﻣﻞ ﺁﻥ ﻋﺰﯾﺰﺍﻥ ﻫﻢ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﭙﺬﯾﺮﯾﻢ ﮐﻪ ﻋﻠﯽ ﻭ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻭ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﻢ ﻋﺮﺏ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ
ﻭ ﻇﺎﻫﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﺷﺨﺺ ﺟﺎﻫﻞ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﻥ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺑﺪﺍﻧﺪ، ﻭﮔﺮﻧﻪ ﭼﻪ ﺩﻟﯿﻠﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﺿﻌﯿﻒ ﯾﺎ ﻧﺎﻣﻌﺘﺒﺮ ﺍﺳﺘﻨﺎﺩ ﮐﻨﺪ؟! ﺁﯾﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺟﺎﻫﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﺣﺎﺩﯾﺚ ﺿﻌﯿﻒ ﻭ ﻧﺎﻣﻌﺘﺒﺮ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؟شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8495ﺍﺻﻼ ﺑﺎﻟﻔﺮﺽ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﺴﺎﺏ ﺁﻥ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺑﻪ ﻋﺎﯾﺸﻪ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﺎ ﺻﺤﯿﺢ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﯾﻦ ﺩﻟﯿﻠﯽ ﺑﺮ ﺍﺭﺗﺪﺍﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﻟﻔﻆ “ﻗﺎﻃﺒﺔ” ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻣﺬﮐﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﺒﺎﻟﻐﻪ ﻭ ﮐﺜﺮﺕ ﺁﻣﺪﻩ، ﯾﻌﻨﯽ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻣﺮﺗﺪ ﺷﺪﻧﺪ )ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﻭ ﺍﻫﻞ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻣﺮﺗﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ(!! ﻭ ﺍﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺍﺭﺩ، ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻗﺒﺎﯾﻞ ﻋﺮﺏ ﻭ ﺑﺎﺩﯾﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻣﺮﺗﺪ ﮔﺸﺘﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﯾﺎ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻨﺪ، ﻭ ﯾﺎ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﻬﺎﺩ ﺷﺪ! ﻭ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﻬﺎﺩ ﮐﺮﺩ ﺍﺑﻮﺑﮑﺮ ﺻﺪﯾﻖ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻭ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﯼ ﻟﺸﮑﺮ ﻭﯼ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺍﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺍﺯ ﻣﺴﻠﻤﺎﺕ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺣﺪﺍﻟﻨﺎﺳﯽ ﻣﻨﮑﺮ ﺁﻥ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻟﺬﺍ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﻣﻔﺴﺮ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻄﺎﺏ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺁﯾﻪ ﯼ ﺯﯾﺮ، ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺍﺑﻮﺑﮑﺮ ﻭ ﻟﺸﮑﺮ ﻭﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ: ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ: َ»ﺍ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﺁﻣَﻨُﻮﺍْ ﻣَﻦ ﻳَﺮْﺗَﺪَّ ﻣِﻨﻜُﻢْ ﻋَﻦ ﺩِﻳﻨِﻪِ ﻓَﺴَﻮْﻑَ ﻳَﺄْﺗِﻲ ﺍﻟﻠّﻪُ ﺑِﻘَﻮْﻡٍ ﻳُﺤِﺒُّﻬُﻢْ ﻭَﻳُﺤِﺒُّﻮﻧَﻪُ ﺃَﺫِﻟَّﺔٍ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ ﺃَﻋِﺰَّﺓٍ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟْﻜَﺎﻓِﺮِﻳﻦَ ﻳُﺠَﺎﻫِﺪُﻭﻥَ ﻓِﻲ ﺳَﺒِﻴﻞِ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَﻻَ ﻳَﺨَﺎﻓُﻮﻥَ ﻟَﻮْﻣَﺔَ ﻵﺋِﻢٍ ﺫَﻟِﻚَ ﻓَﻀْﻞُ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻳُﺆْﺗِﻴﻪِ ﻣَﻦ ﻳَﺸَﺎﺀ ﻭَﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَﺍﺳِﻊٌ ﻋَﻠِﻴﻢٌ« )ﻣﺎﺋﺪﻩ 54(. ﯾﻌﻨﯽ: ﺍﻱﻣﺆﻣﻨﺎﻥ! ﻫﺮ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺩﻳﻦ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ ﭘﺲ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﺧﺪﺍ ﻗﻮﻣﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻣﻲﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲﺩﺍﺭﻧﺪ« ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﻮﻡ ﻛﻪﺧﺪﺍﻱ ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﺻﺪﻳﻖ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻭ ﻟﺸﻜﺮﺵ ﺍﺯ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﻭ ﺗﺎﺑﻌﻴﻦﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺣﻠﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﺑﺎ ﺍﻫﻞ ﺭﺩﻩ )ﻣﺮﺗﺪﺍﻥ( ﺟﻨﮕﻴﺪﻧﺪ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺧﺪﺍﻱ ﻋﺰﻭﺟﻞ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﺩﻭﺳﺖﺷﺎﻥ ﻣﻲﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻛﻪﺁﻧﺎﻥ: »ﺑﺎ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻦ ﻭ ﺑﺮ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺩﺭﺷﺖﻃﺒﻊ ﻭ ﺳﺨﺖﮔﻴﺮﻧﺪ«شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8496ﻳﻌﻨﻲ: ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻋﺎﻃﻔﻪ ﻭ ﺷﻔﻘﺖ ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻨﻲ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻛﻔﺎﺭ، ﺷﺪﺕ ﻭ ﻏﻠﻈﺖ ﻭﮔﺮﺩﻥﻓﺮﺍﺯﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﻣﻲﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﻭﺻﻒ ﺑﺰﺭﮒ ﻛﻪ: »ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﻟﻠﻪ ﺟﻬﺎﺩ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻼﻣﺖ ﻫﻴﭻ ﻣﻼﻣﺘﮕﺮﻱ ﻧﻤﻲﺗﺮﺳﻨﺪ« ﻳﻌﻨﻲ: ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﺪﻱ ﺩﺭ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﻭ ﻋﻤﻞ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍﺳﺦ ﻭ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﻭ ﺳﺮﺳﺨﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﻧﻴﺮﻧﮓﻫﺎﻱ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺣﻖ ﻭ ﺣﺰﺏ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﮕﻴﺰﻩ ﺣﺴﺪ ﻭ ﺑﻐﺾ ﻭ ﻧﻔﺮﺕ ﺍﺯ ﺣﻖ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺁﻥ، ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﺤﻘﻴﺮ ﻭ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺧﻮﺑﻲﻫﺎ ﻭ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﺷﺖ ﻭ ﻛﺎﺭﻧﺎﻣﻪﻫﺎ ﻭﻣﻔﺎﺧﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻌﻴﻮﺏ ﺟﻠﻮﻩﮔﺮ ﻣﻲﺳﺎﺯﻧﺪ، ﻫﻴﭻ ﺍﺭﺯﺵ ﻭ ﺍﻫﻤﻴﺘﻲ ﻧﻤﻲﺩﻫﻨﺪ. »ﺍﻳﻦ« ﺍﻭﺻﺎﻓﻲ ﻛﻪ ﺫﻛﺮ ﺷﺪ: »ﻓﻀﻞ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺮﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﻲﺩﻫﺪ ﻭﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮔﺸﺎﻳﺸﮕﺮ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8497
ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻮﺍﻝ ﺷﺒﻬﻪ ﺩﻭﻣﺘﺎﻥ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﺻﻞ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺩﺭ ﻗﺮﺍﻥ ﺫﮐﺮ ﺷﺪﻩ ﻭﻟﯽ ﺩﻭﻥ ﺟﺰﺋﯿﺎﺕ ﺍﺻﻞ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ ، ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺩﻣﺸﻖ ﻣﻲﻧﻮﻳﺴﺪ : ﻋﻦ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ، ﻗﺎﻝ :» ﻧﺰﻟﺖ ﻓﻲ ﻋﻠﻲّ ﺛﻼﺛﻤﺎﺋﺔ ﺁﻳﺔ « . ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻣﺪﻳﻨﺔ ﺩﻣﺸﻖ ، ﺝ 42 ، ﺹ364، ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺍﻟﺨﻠﻔﺎﺀ ، ﺹ 171 ، ﺍﻟﺼﻮﺍﻋﻖ ﺍﻟﻤﺤﺮﻗﺔ ، .196 ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ 300 : ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺧﻄﻴﺐ ﺑﻐﺪﺍﺩﻱ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﻣﻲﻧﻮﻳﺴﺪ : ﻋﻦ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻗﺎﻝ : ﻧﺰﻟﺖ ﻓﻲ ﻋﻠﻲ ﺛﻼﺛﻤﺎﺋﺔ ﺁﻳﺔ .ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺑﻐﺪﺍﺩ ، ﺝ 6 ، ﺹ . 221 ﻭ
پاسخ:میبنیم که چقد عاجز هستید برای مهمترین ادعاتان یعنی (امامت پس ازفوت پیامبر)از قران کاملأ نا امید شدید و چنگ زدید به روایت ضیعف و اگر از شما همین روایت ضیعف رابگیرند دینتان نابود میشود یعنی دینتان رو احادیث ضیعف وخرافی استوار است برای همین است که حتی یک حدیث صحیح درکتابتان با قواعد رجالی خودتان پیدا نمیشود ایا این مذهب است که شما دارید؟ کی قرار است خجالت بکشید؟ و اما بررسی روایت: ﻗﺎﻝ ﻓﻲ ﺍﻟﻬﺎﻣﺶ )/59 74( ﻋﻦ ﻗﻮﻟﻪ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺍﻟﻤﺬﻛﻮﺭ: )ﺃﺧﺮﺟﻪ ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ ﻋﻦ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻛﻤﺎ ﻓﻲ ﺍﻟﻔﺼﻞ 3 ﻣﻦ ﺍﻟﺒﺎﺏ 9ﻣﻦ ﺍﻟﺼﻮﺍﻋﻖ ﺹ 76(
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8498ﻗﻠﺖ: ﻗﻮﻝ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻫﺬﺍ ﺃﻭﺭﺩﻩ ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﻓﻲ ﺍﻟﺼﻮﺍﻋﻖ، ﻧﻌﻢ ﻟﻜﻨّﻪ ﻟﻢ ﻳﺘﻜﻠﻢ ﻋﻠﻰ ﺻﺤﺘﻪ ﻭﻟﻢ ﻳﺒﻴﻦ ﺇﺳﻨﺎﺩﻩ، ﻭﻗﺪ ﺫﻛﺮﻩ ﺍﺑﻦ ﺍﻟﺠﻮﺯﻱ ﻓﻲ )ﺍﻟﻤﻮﺿﻮﻋﺎﺕ( )/1 352( ﻭﻗﺎﻝ: ﺣﺪﻳﺚ ﻣﻮﺿﻮﻉ. ﻭﻣﻦ ﻟﻢ ﻳﻘﻞ ﺑﻮﺿﻌﻪ ﻭﻛﺬﺑﻪ ﻗﺎﻝ ﺇﻧﻪ ﺿﻌﻴﻒ ﺟﺪﺍً ﻛﻤﺎ ﻓﻌﻞ ﺍﻟﻜﻨﺎﻧﻲ ﻓﻲ )ﺗﻨﺰﻳﻪ ﺍﻟﺸﺮﻳﻌﺔ( )/1 362(ﻭﻗﺪ ﺃﺧﺮﺟﻪ ﺍﻟﺨﻄﻴﺐ ﻓﻲ ﺍﻟﺘﺎﺭﻳﺦ )/6 221( ﻭﻓﻲ ﺇﺳﻨﺎﺩﻩ ﺟﻮﻳﺒﺮ ﺍﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﺍﻟﺒﻠﺨﻲ. ﻗﺎﻝ ﺍﻟﺤﺎﻓﻆ ﻓﻲ )ﺍﻟﺘﻘﺮﻳﺐ(: ﺿﻌﻴﻒ ﺟﺪﺍً، ﻭﻗﺎﻝ ﺍﻟﻨﺴﺎﺋﻲ ﻭﻏﻴﺮﻩ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﻭﻓﻲ ﺇﺳﻨﺎﺩﻩ ﻛﺬﻟﻚ ﺳﻼﻡ ﺑﻦ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺍﻟﺜﻘﻔﻲ ﻭﻫﻮﺿﻌﻴﻒ ﺃﻳﻀﺎً ﻛﻤﺎ ﻓﻲ )ﺍﻟﺘﻘﺮﻳﺐ(. ﺛﻢ ﺇﻧﻪ ﻣﻦ ﺭﻭﺍﻳﺔ ﺍﻟﻀﺤﺎﻙ ﺑﻦ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﻋﻦ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻭﻟﻢ ﻳﻠﻘﻪ ﻭﻓﻲ ﺇﺳﻨﺎﺩﻩ ﺃﻳﻀﺎً ﺇﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﺑﻦ ﻣﺤﻤّﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮّﺣﻤﻦ ﺍﻟﻤﺪﺍﺋﻨﻲ ﻭﻫﻮﻣﺠﻬﻮﻝ.
ﺛﻼﺙ ﻣﺌﺔ ﺁﻳﺔ ﺿﻌﻴﻒ ﺟﺪﺍ
. ﺟﻮﻳﺒﺮ ﻋﻦ ﺍﻟﻀﺤﺎﻙ ﻋﻦ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ. ﻭﻫﻮﺇﺳﻨﺎﺩ ﻭﺍﻩ ﺟﺪﺍ. ﻭﺁﻓﺘﻪ ﺟﻮﻳﺒﺮ ﻗﺎﻝ ﺍﻟﺤﺎﻓﻆ ” ﺷﻌﻴﻒ ﺟﺪﺍ .. ﻭﺍﻟﻀﺤﺎﻙ ﻭﻫﻮﺍﺑﻦ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺍﻟﻬﻼﻟﻲ ﻟﻢ ﻳﻠﻖ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ” )ﺳﻠﺴﻠﺔ ﺍﻷﺣﺎﺩﻳﺚ ﺍﻟﻀﻌﻴﻔﺔ4929(. ﻧﺰﻟﺖ ﻓﻲ ﻋﻠﻲّ ﺛﻼﺛﻤﺎﺋﺔ ﺁﻳﺔ ﻭﺍﻟﺜﺎﻧﻲ ﻗﻮﻟﻪ: )ﻧﺰﻟﺖ
ﻓﻲ ﻋﻠﻲّ ﺛﻼﺛﻤﺎﺋﺔ ﺁﻳﺔ(،
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8499ﻭﻫﻮﺑﺎﻃﻞ ﻻ ﻳﺜﺒﺖ ﻋﻦ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ، ﻭﻗﺪ ﺭﻭﺍﻩ ﺍﻟﺨﻄﻴﺐ )/6 221( ﻭﺗﻘﺪﻡ ﺍﻟﻜﻼﻡ ﻋﻠﻴﻪ ﻓﻲ )ﺝ/1 246 – 247( ﻭﺑﻴﻨﺎ ﺃﻥ ﺍﺑﻦ ﺍﻟﺠﻮﺯﻱ ﻋﺪّﻩ ﻓﻲ )ﺍﻟﻤﻮﺿﻮﻋﺎﺕ(، ﻭﺃﻥ ﻓﻲ ﺇﺳﻨﺎﺩﻩ ﺃﺭﺑﻊ ﻋﻠﻞ: ﺟﻮﻳﺒﺮ ﺑﻦ ﺳﻌﻴﺪ ﻭﻫﻮﻣﺘﺮﻭﻙ، ﻭﺳﻼﻡ ﺑﻦ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺍﻟﺜﻘﻔﻲ ﻭﻫﻮﺿﻌﻴﻒ، ﻭﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﻤﺪﺍﺋﻨﻲ ﻭﻫﻮﻣﺠﻬﻮﻝ ﻻ ﻳﻌﺮﻑ, ﻭﺍﻻﻧﻘﻄﺎﻉ ﺍﻟﺬﻱ ﻓﻴﻪ ﺑﻴﻦ ﺍﻟﻀﺤﺎﻙ ﻭﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ
و دراخر سوالی ازروافض:اگر طبق ادعا شما همه صحابه که امامت در غدیر را منکر شدن منافق بودن ؛پس ده ها ایاتی که در شانشان نازل شده الکی بوده؟ در اینجا دو سوال ایجاد میشود
ایا امامت در غدیر ساخته روافض است و صحابه منافق نبودن یا بایدبه مابگویند که ماقران فعلی راقبول نداریم و قران ما دست امام زمان است
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8500با سلام . برادرم اولا : شما چون به سوال اولیه از قران پاسخ نداری به کتاب تاریخ دمشق و تاریخ بغداد متوسل می شوید .دوما : آیات نص و صریح و واضح قران در مورد صحابه ی مهاجر و انصار پیامبر در قران موجود است . (100 توبه و 18 فتح و … )
و طبق گفته ی پیامبر هر روایتی از پیامبر که خلاف قران باشد باید به دیوار کوبید .
و چون خود پیامبر طبق ایه 44 سوره ی نحل (وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ) می باشد .
هیچ وقت پیامبر خلاف ایه 100 سوره توبه و ایه 18 سوره فتح و چندین ایه دیگر مطلبی نمی گوید .
سوما : به صراحت بگویید که آیا آیات نص و واضح و روشن قران را قبول داری یا روایت های ضعیف که خلاف آیات نص قران است ؟؟؟
چهارما : آیا شما معتقد به منصوص بودن الهی 12 امام پس از فوت پیامبر هستید ؟؟
یا به منصوص بودن 12 امام پس از فوت پیامبر از جانب تاریخ دمشق و ابن عساکر و تاریخ بغداد و …. ؟؟
لطفا بدون حاشیه روی به این موارد پاسخ بدهید .
تا به همان عقیده ای که شما دارید با شما بحث کنم .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8502اینکه گفته ای (ارتداد صحابه) اگر کسی به قران اعتقاد داشته باشد و به اینکه خداوند اول و آخر اعمال افراد را آگاهی دارد ایمان داشته باشد ، باید قبول کند که خداوند در ایه 100 سوره توبه و 18 سوره ی فتح و ده ها ایه دیگر رضایت خود را از صحابه ی مهاجر و انصار پیامبر اعلام کرده است .آیا خداوند از آینده آگاهی نداشته که این همه آیه در قران در مورد فضائل صحابه مهاجر و انصار نازل کرده .
و اینکه گفته ای (و بعلاوه در صحیح ترمذی آمده است که راوی میگوید دیدم انس بن مالک صحابی پیامبر تنها نشسته و گریه میکند.سوال کردم چرا گریه میکنی؟ گفت :از انچه از سنت پیامبر دیده بودم چیزی نمانده است.)
شما اگر تمام آن مطلب را مطالعه کرده باشی این اتفاق ها در دمشق افتاده که تازه مسلمان بوده اند و هیچ ربطی به شهر مدینه و مکه و صحابه مهاجر و انصار پیامبر ندارد .
چون شما مصداق آیه فی قلوبهم زیغ می باشید ، آن را برای فتنه گری تاویل می کنید .
و اینکه گفته ای (تنها وصیت نبی مکرم در مورد حضرت علی علیه السلام نبود که صحابه ان را پشت سر انداختند بلکه در خیلی از موارد برخلاف دستور وسنت عمل میکردند که مجال گفتن ان نیست)
اولا : کدام وصیت پیامبر اسلام در مورد حضرت علی بوده است ؟؟
به صراحت بیان کن .
دوما : اگر در بین صحابه در مسائل حقوقی و غیر دینی اختلاف جزئی رخ داده باشد چه ربطی به دین اسلام دارد ؟؟
و حضرت علی میزان دین اسلام که نبوده اند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8520السلام علی المهدی الذی وعد الله به الامم ان یملأ الارض به عدلا و قسطا بعد ما ملئت ظلما و جورا.سلام علیکم.
در مورد قیاس ادعایی اول شما؛
ابتدا باید ارتباط آیاتی که مدعی هستید در مورد صحابه می باشد را با صحابه معلوم کنید.
ثانیا شما آیات را در خصوص همه صحابه می دانید؟
ثالثا می دانید که شیعه همه صحابه را رد نمی کند. کسانی بودند از صحابه که تابع رسول و وصی ایشان بودند. آنها روی چشم شیعه جای دارند. از جمله ایشان افرادی هستند که در این اواخر قبورشان تخریب شده است.
در مورد آیه 100 توبه؛
می فرماید سابقون از مهاجر و انصار. پس در گام نخست همه را شامل نمی شود. بعد اینکه آیا این رضایت دائمی است؟ یعنی اگر رفتند هر کاری کردند مسوول نیستند؟ در اثر گناه احتمالی، معاقب نیستند؟
خب لازمه این رضایت حتما ایمان است. آیاتی در قران وجود دارد که ایمان اصحاب البته همه را خیر اما برخی را زیر سوال می برد.
كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْماً كَفَرُوا بَعْدَ إيمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمين 86 آل عمران.
این کسانی که ایمان، دقت کنید، ایمان آورده اند و بعد از آن کافر شده اند در حالیکه همان ها شهادت داده اند که رسول حق است و البته بینات هم برای آنها آمده است.
احتمالا مستحضرید افرادی که در زمان نبی ایمان آورده اند و ایشان را دیده اند لقبی به نام صحابی دارند. قرینه بینات در آیه این موضوع را ثابت می کند که آنها صحابی بوده اند. این آیه ایمان برخی صحابه را زیر سوال می برد. زیر سوال که چه عرض کنم کلا نابود می کند. می فرماید کافر شدند. چه کسانی هستند؟
إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا بَعْدَ إيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الضَّالُّون 90 آل عمران.
این آیه هم می فرماید که این مدل افراد که بعد از ایمان کافر شده اند سپس بر کفرشان افزوده اند …. . دقت می کنید که این آیه استثناء آیه قبلش که فرموده غیر از کسانی که توبه کنند و اصلاح کنند، را محدود میکند. و حتما می دانید که آیه 86 عام است و 89 خاص. و استثناء نیازمند دلیل است. یعنی هر کسی را که بخواهیم شامل آیه 89 بدانیم باید برای آن دلیل بیاوریم.
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
ابن عساكر ، از علماي بزرگ اهل سنت در تاريخ دمشق مينويسد :
عن ابن عباس ، قال :« نزلت في عليّ ثلاثمائة آية » .
تاريخ مدينة دمشق ، ج 42 ، ص364، تاريخ الخلفاء ، ص 171 ، الصواعق المحرقة ، 196.
ابن عباس مي گويد : 300 آيه از قرآن كريم در باره علي عليه السلام نازل شده است .
و همچنين خطيب بغدادي در تاريخ بغداد مينويسد :
عن ابن عباس قال : نزلت في علي ثلاثمائة آية .تاريخ بغداد ، ج 6 ، ص 221 .
و سيوطي از بزرگترين علماي تاريخ اهل سنت نيز مينويسد :
عن ابن عباس قال : نزلت في علي ثلاثمائة آية .
تاريخ الخلفاء ، ص 171 ، الصواعق المحرقة ، ص 196.
و در جاي ديگر مينويسد :
قال ابن عباس : نزلت في علي أكثر من ثلاثمائة آية في مدحه .
تاريخ الخلفاء ، ص 172، و السيرة النبويّة ، زيني دحلان بهامش السيرة الحلبيّة ، ج2 ، ص11 و الصواعق المحرقة ، ص 125 ط . المحمديّة و 76 ط. الميمنة بمصر .
بيش از سيصد آيه از قرآن كريم ، در ستايش از علي عليه السلام نازل شده است .
و ابن حجر هيثمي در كتاب الصواعق المحرقة كه آن را در رد عقائد شيعه نوشته است ، در اين باره مينويسد :
وروى سعيد بن جبير ، عن ابن عباس ، قال : ما نزل في أحد من كتاب اللّه ما نزل في علي .
الصواعق المحرقة ، ص 76 ، الباب التاسع ، الفصل الثالث .