Home › انجمن ها › شرکیات. توسل، شفاعت و بدعت › فلسفه توسل چیست؟؟
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط یه دوست در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
سه شنبه، ۱ بهمن ۱۳۹۲ در ۱۲:۱۱ ق.ظ #8729شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1738فلسفه توسل چیست ؟ این سوالی بود که ذهن این حقیر رو درگیر خودش کرده بود . بعد از تحقیق از چند سایت شیعه جوابی پیدا کردم که میخواهم نقدش کنم قبل از نقد فلسفه توسل ، فلسفه محتاج شدن و نیازمند شدن رو بررسی میکنیم : ﮐَﻼّ ﺇِﻥَّ ﺍﻟْﺈِﻧْﺴﺎﻥَ ﻟَﯿَﻄْﻐﻰ {6} ﺃَﻥْ ﺭَﺁﻩُ ﺍﺳْﺘَﻐْﻨﻰ {7} ﺇِﻥَّ ﺇِﻟﻰ ﺭَﺑِّﮏَ ﺍﻟﺮُّﺟْﻌﻰ {8} ﺑﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻃﻐﯿﺎﻥ ﻣﻰ ﮐﻨﺪ .(6) ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻰ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﺒیﻨد.(7) به یقین بازگشت (همه) بسوی پروردگار توست (8) فلسفه نیازمند شدن انسانها جلوگیری از طقیان و فراموش کردن خداست و راهی برای بازگشت به سوی خدا است فلسفه دیگر نیازمند شدن ارتباط خالص و خاشعانه با خداست در این ارتباط داستان قرانی که میگه وقتی گروهی از مردم در دریا دچار طوفان شدند خالصانه و خاشعانه با خدا ارتباط برقرار کردن و خدا درخواستشون رو قبول کرد در حالی که خداوند میدونست وقتی به خشکی میرسن باز خدا رو فراموش میکنن ولی اون ارتباط خالصانه و خاشعانه و به یاد خدا بودن فلسفه نیازمند بودن ماست و چه فلسفه شیرینی وقتی نیازمند شدی یعنی خدا تو رو طلبیده میخواهد باهات ارتباط برقرار کنه . ما باید سعی کنیم این ارتباط رو جاودانه کنیم . بعد از این توضیح مختصر به بحث توسل به خیال و ارواح میرسیم 2 تا فلسفه برای این موضوع عنوان کردند که اگر فلسفه دیگری هم دارد دوستان عنوان کنند . فلسفه اول خداوند میخواسته ائمه رو کانون توجه قرار بده . فلسفه دوم مسبب و اسباب. در مورد فلسفه اول درسته شیعه یان ائمه را کانون توجه قرار دادند .::اما در کجا و بجای چه کسی::. ؟؟؟ این فلسفه ای که عنوان میکنند دقیقا نقشه شیطان است که انسانها را از کانون توجه اصلی یعنی خداوند دور کند این عمل ضد فلسفه نیازمند شدن ماست . فلسفه دوم : خداوند هر کاری بخواهد انجام بدهد با اسباب و وسایل آن کار را انجام میدهد مثال اگر بخواهد ما را شفا دهد با دکتر قرص و دارو … یا مثال های متعدد دیگر. اگر بخواهیم این مثالها رو به توسل به خیال و ارواح نسبت دهیم اینطور باید بیان کنیم : خداوند بخشنده و مهربان است و مسبب و دلیلش ائمه هستتد و هر کس ارواح و خیال ائمه را با خشوع و خضوع بخواند خدا مهربان و بخشنده میشود به او عطا میکند حاجتش را . این فلسفه هم ضد فلسفه محتاج شدن ما به خداست . دوستان این پست در مورد فلسفه و چرایی توسل است دو تا سوال اساسی 1 کانون توجه بجای چه کسی؟ 2 خیال ائمه مسبب چه چیزی هستن چه کسی خیال ائمه رو مسبب قرار میدهد ما یا خدا؟ .لطفا از موضوعات انحرافی خودداری کنید.با تشکر از همه خواهران و برادران شیعه و سنی.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8352سلام
من یک سوال دارم اینکه هرروز هزاران نفر صف میکشند در بیمارستان ها و پیش این دکتر و آن دکتر می روند و پول ها خرج میکنند آیا با توجه کردن ما به خداوند منافات ندارد؟ مگر خداوند شفادهنده نیست؟ آیا کسی که پیش دکتر می رود به این معنا نیست که یعنی من به خداوند اعتماد ندارم؟ آیا این کار ها با فلسفه محتاج بودن به خداوند منافات ندارد؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8358سلام دوست عزیز ببخشید که دیر جواب میدم من هر موقع فیلتر شکن گوشیم کار کنه میتونم بیام سایت. این سوالی که از من کردید باید از بیماران سوال کرد که وقتی میروند پیش دکتر با توکل بر خدا میروند یا اینکه فقط خود دکتر را شفادهنده میدانند و خدا در این وسط هیچ کاره است با توجه به اینکه هر برگی که از درختان میافتد با اراده و اجازه خداوند میباشد نکته ای که به آن باید اشاره کنم فلسفه بیمار شدن است اینکه ما نعمتی که همیشه داریم ولی شکرش را بجا نمیاوریم و چند مورد دیگرکه اگه لازم شد عرض میکنمشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8359با توجه به اینکه هر کاری که بخواهیم انجام بدهیم باید به خدا توکل کنیم در هنگام توسل. توکل بر خدا انجام داده و از امام. درخواست میکنیم. یا بر ائمه توکل کرده از خدا درخواست میکنیم ؟؟شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8362سلام برادرم . با عرض ارادت خدمت شماچند نکته را می خواستم یاد آوری کنم .
اولا : خدا را شکر که متوجه شده اید که مخالفین خارج از بحث اولیه مطالبی را برای به انحراف کشاندن موضوع مطرح می کنند و بعضی از دوستان را فریب می دهند .
دوما : در مورد توسل باید به دستورات خداوند در قران توجه کرد . ایاک نستعین.
و در موضوعات دینی فقط دستورات خداوند و آنچه که خداوند به پیامبر نازل نموده و پیامبر تبیین نموده ملاک عمل است .
و به تنهایی فلسفه یک موضوع ملاک عمل دینی نمی باشد .
سوما : فلسفه طرفداران توسل به اهل قبور در تمام دورانها خالی کردن جیب مردم و رسیدن به نان و نوا برای خودشان می باشد .
و در صدر اسلام هم اکثر کسانی که در مکه از راه توسل نان می خوردند مخالف دین اسلام و پیامبر اسلام بوده اند .
و مردم دیگر شهرها مثل مدینه که از راه توسل نان نمی خوردند خیلی راحت دین اسلام را پذیرفتند .
چهارما : دو سوالی که مطرح کرده اید :
1- فلسفه اول خداوند میخواسته ائمه رو کانون توجه قرار بده .
اگر خداوند چیزی را می خواست مطرح کند از کسی نمی ترسید و خیلی راحت با آیات واضح و روشن بیان می کرد .
2- فلسفه دوم مسبب و اسباب.
خداوند مسبب و اسباب توسل را به صراحت بیان نموده .
توسل به جهاد و نماز و صبر .
واگر توسل به اهل قبور جایز می بود حتما خداوند در قران بیان می کرد .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8363با سلام برادرم . سوال خیلی خوبی مطرح کرده ای و من با اجازه ی شما همان سوال را یک کمی دستکاری می کنم ان شا الله که ناراحت نشوید .با توجه به اینکه هر کاری که بخواهیم انجام بدهیم باید به خدا توکل کنیم .(اللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ وَعَلَى اللَّـهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ) و (وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ فَهُوَ حَسْبُهُ) و (عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ۖ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ)
سوال اینست :
1- آیا هنگام توسل ، توکل بر خدا انجام داده و از امام درخواست میکنیم ؟؟؟
2- یا بر ائمه توکل کرده و از خدا درخواست میکنیم ؟؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8373سلام برادربا توجه به جوابی که فرمودید یک سوال دیگر از شما دارم. این که گفته می شود توکل مخصوص خداوند است به چه معنا است؟ چون کسانی که برای امور خود وکیل می گیرند به نوعی به او توکل می کنند. و مانند این مسائل. پس بفرمائید منظور از توکل چیست؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8486سلام به همه برادران و خواهران مسلمان؛ ( ﯾﻮﻧﺲ) -ﺁﯾﻪ :108 ﻗُﻞْ ﻳَﺎ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟﻨَّﺎﺱُ ﻗَﺪْ ﺟَﺎﺀﻛُﻢُ ﺍﻟْﺤَﻖُّ ﻣِﻦ ﺭَّﺑِّﻜُﻢْ ﻓَﻤَﻦِ ﺍﻫْﺘَﺪَﻯ ﻓَﺈِﻧَّﻤَﺎ ﻳَﻬْﺘَﺪِﻱ ﻟِﻨَﻔْﺴِﻪِ ﻭَﻣَﻦ ﺿَﻞَّ ﻓَﺈِﻧَّﻤَﺎ ﻳَﻀِﻞُّ ﻋَﻠَﻴْﻬَﺎ ﻭَﻣَﺎ ﺃَﻧَﺎْ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢ ﺑِﻮَﻛِﻴﻞٍ. )ﻫﻮﺩ (- ﺁﯾﻪ :12 ﺇِﻧَّﻤَﺎ ﺃَﻧﺖَ ﻧَﺬِﻳﺮٌ ﻭَﺍﻟﻠّﻪُ ﻋَﻠَﻰ ﻛُﻞِّ ﺷَﻲْﺀٍ ﻭَﻛِﻴﻞٌ . ترجمه: ﺑﮕﻮ ﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺣﻖ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﯾﺎﺑﺪ، ﻫﺪﺍﯾﺖ ﭘﺬﯾﺮﺩ، ﭘﺬﯾﺮﺍﯼ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﯾﺶ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ. ﻫﺮ ﮐﻪ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﮔﺮﺩﺩ، ﮔﻤﺮﺍﻫﯽ ﺭﺍ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﻧﻤﺎﯾﺪ، ﭘﺬﯾﺮﺍﯼ ﮔﻤﺮﺍﻫﯽ ﻭ ﺿﻼﻟﺖ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﺑﻪ ﺯﯾﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺧﻮﺩ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻣﻦ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﻭﮐﯿﻞ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﮐﺎﻟﺘﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ.- ﻓﻘﻂ ﻣﻨﺤﺼﺮﺍً ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻭﺧﺒﺮ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻭﮐﯿﻞ ﺍﺳﺖ . ( ﺍﺳﺮﺍﺀ) ﺁﯾﻪ :17 ﻭَﻛَﻔَﻰ ﺑِﺮَﺑِّﻚَ ﺑِﺬُﻧُﻮﺏِ ﻋِﺒَﺎﺩِﻩِ ﺧَﺒِﻴﺮَﺍً ﺑَﺼِﻴﺮًﺍ . ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ، ﮐﻔﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﺫﻧﻮﺏ ﻋﺒﺎﺩ ﻭ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﺧﺒﺮ ﻭ ﺑﯿﻨﺎ ﺑﺎﺷﺪ( ﮔﻨﺎﻩ، ﺟﺮﻡ ﻭ ﺳﯿﺌﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺣﺘﯽ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺘﯽ ﻭﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺘﯽ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﭘﯿﮕﯿﺮ ﻗﻀﺎﯾﺎﺑﺎﺷﻨﺪ؛ ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺯ ﭘﯿﮕﯿﺮﯼ ﻭﺗﺠﺴﺲ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺧﺪﺍ، ﺷﺮﻉ ﻭﺩﯾﻦ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ) )ﻏﺎﺷﯿﻪ( -ﺁﯾﻪ 21ﻭ :22 ﻓَﺬَﻛِّﺮْ ﺇِﻧَّﻤَﺎ ﺃَﻧﺖَ ﻣُﺬَﻛِّﺮٌ. ﻟَّﺴْﺖَ ﻋَﻠَﻴْﻬِﻢ ﺑِﻤُﺼَﻴْﻄِﺮٍ . ﭘﺲ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﮐﻦ، ﭘﻨﺪ ﻭﺍﻧﺪﺭﺯ، ﻧﺼﯿﺤﺖ ﮐﻪ ﻭﻇﯿﻔﻪﺭﺳﻮﻻﻥ ﺍﺳﺖ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻩ . ﺗﻮ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﯿﭻ ﮔﻮﻧﻪ، ﺳﯿﻄﺮﻩ ﻭ تسلط ﻧﺪﺍﺭﯼ ! ) ﺯﻣﺮ (- ﺁﯾﻪ :62 ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺧَﺎﻟِﻖُ ﻛُﻞِّ ﺷَﻲْﺀٍ ﻭَﻫُﻮَ ﻋَﻠَﻰ ﻛُﻞِّ ﺷَﻲْﺀٍ ﻭَﻛِﻴﻞٌ . ﺧﺪﺍ ﺁﻓﺮﯾﺪﮔﺎﺭ ﻭ ﺧﺎﻟﻖ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻭ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭ ﺍﻭﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻭﮐﺎﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ . ﻭﮐﯿﻞ، ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﻭ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺳﺖ .شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8487(سوره اسراء) آیه 54-: ﺭَﺑُّﮑُﻢْ ﺃَﻋْﻠَﻢُ ﺑِﮑُﻢْ ﺇِﻥْ ﻳَﺸَﺄْ ﻳَﺮْﺣَﻤْﮑُﻢْ ﺃَﻭْ ﺇِﻥْ ﻳَﺸَﺄْ ﻳُﻌَﺬِّﺑْﮑُﻢْ ﻭَ ﻣﺎ ﺃَﺭْﺳَﻠْﻨﺎﮎَ ﻋَﻠَﻴْﻬِﻢْ ﻭَﮐﻴﻼً . : پﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﺪ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺣﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ، ﻭ ﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻋﺬﺍﺑﺘﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ، ﻭ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﻭﮐﯿﻞ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﯽ . ( ﺍﻧﻌﺎﻡ) -ﺁﯾﻪ :66 ﻭَﻛَﺬَّﺏَ ﺑِﻪِ ﻗَﻮْﻣُﻚَ ﻭَﻫُﻮَ ﺍﻟْﺤَﻖُّ ﻗُﻞ ﻟَّﺴْﺖُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢ ﺑِﻮَﻛِﻴﻞٍ – ) ﺯﻣﺮ( – ﺁﯾه 41 ﻭ :62 ﺇِﻧَّﺎ ﺃَﻧﺰَﻟْﻨَﺎ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﺍﻟْﻜِﺘَﺎﺏَ ﻟِﻠﻨَّﺎﺱِ ﺑِﺎﻟْﺤَﻖِّ ﻓَﻤَﻦِ ﺍﻫْﺘَﺪَﻯ ﻓَﻠِﻨَﻔْﺴِﻪِ ﻭَﻣَﻦ ﺿَﻞَّ ﻓَﺈِﻧَّﻤَﺎ ﻳَﻀِﻞُّ ﻋَﻠَﻴْﻬَﺎ ﻭَﻣَﺎ ﺃَﻧﺖَ ﻋَﻠَﻴْﻬِﻢ ﺑِﻮَﻛِﻴﻞٍ – )ﺷﻮﺭﺍ (- ﺁﯾﻪ :6 ﻭَﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﺍﺗَّﺨَﺬُﻭﺍ ﻣِﻦ ﺩُﻭﻧِﻪِ ﺃَﻭﻟِﻴَﺎﺀ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺣَﻔِﻴﻆٌ ﻋَﻠَﻴْﻬِﻢْ ﻭَﻣَﺎ ﺃَﻧﺖَ ﻋَﻠَﻴْﻬِﻢ ﺑِﻮَﻛِﻴﻞٍ – )ﻧﺴﺎﺀ (- ﺁﯾﻪ :81 ﻭَﻳَﻘُﻮﻟُﻮﻥَ ﻃَﺎﻋَﺔٌ ﻓَﺈِﺫَﺍ ﺑَﺮَﺯُﻭﺍْ ﻣِﻦْ ﻋِﻨﺪِﻙَ ﺑَﻴَّﺖَ ﻃَﺂﺋِﻔَﺔٌ ﻣِّﻨْﻬُﻢْ ﻏَﻴْﺮَ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﺗَﻘُﻮﻝُ ﻭَﺍﻟﻠّﻪُ ﻳَﻜْﺘُﺐُ ﻣَﺎ ﻳُﺒَﻴِّﺘُﻮﻥَ ﻓَﺄَﻋْﺮِﺽْ ﻋَﻨْﻬُﻢْ ﻭَﺗَﻮَﻛَّﻞْ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَﻛَﻔَﻰ ﺑِﺎﻟﻠّﻪِ ﻭَﻛِﻴﻠًﺎ. – (ﺍﻧﻌﺎﻡ) -ﺁﯾﻪ 48 ﻭ :52 ﻭَﻣَﺎ ﻧُﺮْﺳِﻞُ ﺍﻟْﻤُﺮْﺳَﻠِﻴﻦَ ﺇِﻻَّ ﻣُﺒَﺸِّﺮِﻳﻦَ ﻭَﻣُﻨﺬِﺭِﻳﻦَ.- ﻭَﻣَﺎ ﻣِﻦْ ﺣِﺴَﺎﺑِﻚَ ﻋَﻠَﻴْﻬِﻢ ﻣِّﻦ ﺷَﻲْﺀٍ .شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8489سلامانسان وقتی یک آیه را میخواند ولی نداند که کلمه ها و الفاظش چه معنایی از نظر لغوی و فرهنگ زبانی قرآن دارند چه طور می تواند در مورد آن قضاوت کند.
هر کلمه در قران یک حکمتی داره مثلا وقتی لفظ شفاعت می اید برای اون استثنا هم اورده میشه.
توسل، توکل، شفاعت هر کدام از نظر قران یک بار معنایی دارند. نمی توان در مورد فلسفه توسل سخن گفت و فقط از ایات توکل استفاده کرد. باید اول قران را فهمید.
وقتی قران میفرماید به جای راعنا بگویید انظرنا یعنی هر کلمه را باید فهمید نه برای قضاوت کردن به یک معنای ساده اکتفا کرد.
اگر شما می گویید خداوند بر هر چیزی وکیل است خوب این یعنی چه؟ یعنی باید گفت وکیل بودن انسان ها باطل و حرام است؟
اینکه خداوند می فرماید ای پیامبر تو وکیل نیستی منظور، وکالت در چه چیزی است؟
باید متذکر شوم که من هم ایات قران را قبول دارم اما مثل شما برداشت نمی کنم. چون می دانم هر لفظ را باید فهمید. هر لفظ یک بار منایی دارد که لفظ دیگر ندارد.
اگر ایات را می خواهید بررسی کنید باید جامع باشد نه بعضی از ایات را نگاه کنیم و بقیه را نعوذ بالله نگاهی هم نکنیم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8668با سلام برادرم . چرا به سوال من پاسخ نمی دهید و فلسفه بافی می کنید ؟؟من سوالم را دوباره می گذارم :
سوال اینست :
1- آیا هنگام توسل ، توکل بر خدا انجام داده و از امام درخواست میکنیم ؟؟؟
2- یا بر ائمه توکل کرده و از خدا درخواست میکنیم ؟؟
و جواب اینکه گفته اید (انسان وقتی یک آیه را میخواند ولی نداند که کلمه ها و الفاظش چه معنایی از نظر لغوی و فرهنگ زبانی قرآن دارند چه طور می تواند در مورد آن قضاوت کند.)
برادرم خداوند در ده ها ایه قران فرموده (یبین الایات) و (نفصل الایات) و همچنین در ایه 17 قمر فرموده (وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ)
و اینکه گفته اید (اگر شما می گویید خداوند بر هر چیزی وکیل است خوب این یعنی چه؟ یعنی باید گفت وکیل بودن انسان ها باطل و حرام است؟)
برادرم خداوند در تمام کارها وکیل است ولی انسانها در کارهای روزمره زندگی می توانند وکیل بگیرند .
ولی در کارهای عقیدتی نمی توانند وکیل بگیرند .
و اینکه گفته ای (اینکه خداوند می فرماید ای پیامبر تو وکیل نیستی منظور، وکالت در چه چیزی است؟)
برادرم وکالت در هدایت مردم و …
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8682با سلام برادر. گفتید آیا هنگام توسل توکل برخدا انجام داد و از امام درخواست می کنیم؟ یا بر ائمه توکل کرده و از خدا دخواست می کنیم؟جواب( گرچه جواب های مختلفی به سوال می شود داد و سوال مبهم است چون توکل معلوم نیست که به چه معنا است و وجوه دیگری هم هست. مثلا در قران کلمه اولیاء داریم ولی یک جا شرک است و یکجا شرک نیست و ایمان است.
اما فعلا برای اینکه شما خیلی مایل هستید یک جوابی داده شود من این را می گویم. من به ائمه توکل نمی کنم ولی از انها درخواست می کنم. همانطور که به بقیه انسانها توکل نمی کنیم ولی از انها درخواست می کنیم.))
گفتید خداوند در دهها آیه قران فرموده یبین الایات و نفصل الایات و ……و لقد یسرنا القران للذکر فهل من مدّکر
جواب(( اگر قران این قدر آسان است نیاز به تعلیم و تبیین نداشت درحالی که می فرماید
کما ارسلنا فیکم رسولا منکم یتلو علیکم آیاتنا و یزکیکم و یعلّمکم الکتاب و الحکمة و یعلّمکم ما لم تکونوا تعلمون 151 بقره
و اگر این قدر اسان بود دیگر اختلافی بین مسلمین نبود. این همه فرقه و تفسیر قرآن ، گفته شما را نقض میکند.
و آیه می فرماید هل من مدّکر یعنی عده ای از سخن ساده هم متذکر نمی شوند و پند نمی گیرند و سایر ایات هم هست مراجعه کنید.
……فمال هولاء القوم لایکادون یفقهون حدیثا 78 نساء
و قران این همه تاکید به تفکر و تدبر و تعقل و تفقه می کند. و قران می فرماید کتاب فصلت ایاته قرانا عربیا لقوم یعلمون 3 فصلت یا انا انزلنا قرانا عربیا لعلکم تعقلون 2 یوسف
بعد هم تفاوت یک عرب دان فصیح با یک عام که ترچمه می خواند در چیست؟ اگر اینقدر فهم قران اسان است پس چرا شما دیگران را برای فهمشان نسبت به قران توبیخ می کنید درحالی که خود میگویید خدا فرموده که مردم به اسانی میفهمند.پس خودتان مخالف خداوند سخن مگویید.
البته من نمیگویم فرد عام هیچ نمیفهمد ولی اینکه قضاوت کند که مثلا چه کسی مشرک است یا قضاوتهای دیگر خیر.مگر قواعد کار را رعایت کند. با علم سخن بگوید.)))
گفتید ولی انسانها در کارهای روزمره زندگی می توانند وکیل بگیرند.
جواب(کجای قران فرموده که انسانها درکارهای روزمره زندگی میتوانند وکیل بگیرند؟ اگر آیه ای نیست دو صورت دارد یا بگوییم چون که خداوند از وکالت در کار روزمره نهی نکرده پس این نوع وکالت جایز است که باید گفت هرچه خدا از ان نهی نکرده جایز است. چون خداوند همه نهی ها را در قران نمی اورد.
یا بگوییم چون از وکالت انسان نهی نکرده است یا به ان امر نکرده است پس وکیل گرفتن در کارهای روزمره یا حرام است یا شرک است. پس اگر ایه ای هست بگویید))
گفتید در کارهای عقیدتی نمیتوانند وکیل بگیرند جواب(توضیح دهید.)
گفتید پیامبر وکالت در هدایت مردم ندارد و…. جواب( اولا نقطه چین را روشن کنید. دوما بله پیامبر وکیل در هدایت نیست اما ایا خدا در چیزهای دیگر هم نهی از وکالت کرده است؟ و اگر نهیی نیست پس اشکال ندارد.
پس لطفا پاسخ گو باشید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8698با سلام و عرض ارادت خدمت جناب عالی .
برادرم چرا صریحا و مستند به آیات قران پاسخ نمی دهی و فلسفه بافی می کنی ؟؟
و قیاس های باطل انجام می دهی ؟؟
اینکه گفته ای (. مثلا در قران کلمه اولیاء داریم ولی یک جا شرک است و یکجا شرک نیست و ایمان است.)
برادرم هر کجا در قران کلمه اولیا امده خداوند توضیح کامل داده که آیا مربوط به مشرکین است یا مربوط به ایمان است .
اینکه گفته ای (. من به ائمه توکل نمی کنم ولی از انها درخواست می کنم. همانطور که به بقیه انسانها توکل نمی کنیم ولی از انها درخواست می کنیم.)
برادرم اولا : چرا خلط مبحث می کنی ؟؟
شما در زمان حیات پدر خود یک لیوان اب بخواهید به شما می دهد . آیا پس از فوت به سر قبرشان بروید بگویی یک لیوان آب بده . به شما می دهد ؟؟
خواهشمندم دیگر از این فلسفه بافی ها نکن .
دوما : این گفته شما مخالف صریح ایه 20 و 21 سوره نحل می باشد .
(وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ ﴿٢٠﴾ أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ ﴿٢١﴾)
(ترجمه : کسانی را که غیر از خدا میخوانند، چیزی را خلق نمیکنند؛ بلکه خودشان هم مخلوقند! (۲۰) آنها مردگانی هستند غیر زنده ؛ و نمیدانند در چه زمانی محشور میشوند! (۲۱))
اینکه گفته ای (و اگر این قدر اسان بود دیگر اختلافی بین مسلمین نبود. این همه فرقه و تفسیر قرآن ، گفته شما را نقض میکند.)
برادرم در موضوع عقیده تمام اهل سنت با هم اتفاق نظر دارند و اگر اختلاف جزئی است در موضوع احکام فقهی می باشد .
اینکه گفته ای (و آیه می فرماید هل من مدّکر یعنی عده ای از سخن ساده هم متذکر نمی شوند و پند نمی گیرند و سایر ایات هم هست مراجعه کنید.)
برادرم اولا : آن عده باید به روانپزشک مراجعه کنند .
دوما : امکان دارد کسانی باشند که فی قلوبهم زیغ .
اینکه گفته ای (بعد هم تفاوت یک عرب دان فصیح با یک عام که ترچمه می خواند در چیست؟)
برادرم اولا : هیچ عربی ترجمه نمی خواند . ترجمه کسی می خواند که آن زبان را متوجه نمی شود .
دوما : در موضوع عقیده یک عرب کاملا متوجه می شود که خداوند چه فرموده .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8699اینکه گفته ای (اگر اینقدر فهم قران اسان است پس چرا شما دیگران را برای فهمشان نسبت به قران توبیخ می کنید درحالی که خود میگویید خدا فرموده که مردم به اسانی میفهمند.)
برادرم خداوند در ایه 7 سوره ال عمران گفته است کسانی هستند که فی قلوبهم زیغ .
اینکه گفته ای (کجای قران فرموده که انسانها درکارهای روزمره زندگی میتوانند وکیل بگیرند؟ اگر آیه ای نیست دو صورت دارد یا بگوییم چون که خداوند از وکالت در کار روزمره نهی نکرده پس این نوع وکالت جایز است که باید گفت هرچه خدا از ان نهی نکرده جایز است.)
برادرم موضوع بحث را به انحراف نکشان .
حواسم جمع است .
موضوع بحث توسل است .
آیات صریحی وجود دارد از جمله که خداوند گفته است (ایاک نستعین) .
حالا شما یک آیه بیاور که خداوند گفته باشد بروید سر قبر مرده ها و از آنها استعانت بجویید .
اینکه گفته ای (گفتید در کارهای عقیدتی نمیتوانند وکیل بگیرند جواب(توضیح دهید.)
برادرم واقعا شما اینقدر بی سواد هستید ؟؟!!
اینکه مراجع تقلید می گویند اصول دین قابل تقلید نیست پس چه می باشد ؟؟
پس هویج قابل تقلید نیست ؟؟!!
ایا فردی برای قبول توحید و نبوت و معاد می تواند وکیل بگیرد ؟؟
پس چرا مراجع شما می گویند حتی قابل تقلید نیست ؟؟ چه برسد به وکیل گرفتن !!
اینکه گفته ای (. دوما بله پیامبر وکیل در هدایت نیست اما ایا خدا در چیزهای دیگر هم نهی از وکالت کرده است؟)
برادرم مثل اینکه شما تا حالا قران را نخوانده ای .
یا اگر خوانده ای به عربی خوانده ای که نمی فهمی !
باید با ترجمه صحیح بخوانی تا بفهمی .
(وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ) ( وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ) (وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ) (فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ) و …
اینکه گفته ای (و اگر نهیی نیست پس اشکال ندارد.)
برادرم اولا : برای اثبات یک موضوع باید از قران دلیل آورد .
دوما : موضوع بحث توسل است .
شما باید برای توسل به اهل قبور از قران آیاتی که مرتبط با موضوع باشد بیاورید .
البینه علی المدعی .
برادرم حواسم خیلی جمع است و من مثل بقیه نیستم که فریب شما را بخورم و شما بتوانی بحث را به انحراف بکشانی .
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
اینکه گفته ای (خدا حفیظ و وکیل بودن را مثلا نفی کرده اما آیا خداوند از استغفار یا دعا کردن پیامبر نهی کرده است؟ خیر)
برادرم موضوع بحث توسل به بعد از فوت پیامبر و اهل قبور می باشد .
چه ربطی دارد به زمان حیات پیامبر ؟؟
و چندین بار از شما خواستم که ایاتی که دستور به توسل به قبر پس از فوت پیامبر را داده بیان کنید .
و آیاتی که دستور داده به سر قبر امام زادگان بروید را بیان کنید تا خوانندگان قضاوت کنند و دروغگو و کذاب رسوا شود .
خداوند با یک ایه خیلی کوچک توسل را نفی کرده است (ایاک نستعین)
و اینکه به ایه 99 سوره توبه استناد کرده ای .
در کجای این ایه دستور داده شده پس از فوت به سر قبر پیامبر بروید ؟؟
و اینکه گفته ای (ایات شنیدن مرده ها را هم اول گفتم.)
برادرم چرا در روز روشن دروغ می گویی ؟؟
در کدام ایه خداوند گفته بروید سر قبر مرده ها و آنها می شنوند و دعای شما را مستجاب می کنند ؟؟ بگذار تا دروغگو و کذاب رسوا شود .