عوامل پیدایش فرقهها و مذاهب
از همان آغاز ظهور اسلام کینه و دشمنی مشرکان به ویژه یهودیان جزیرة العرب و مناطق مجاور و مجوسیان ایران و
توطئهها و کارشکنیهایشان در باره مسلمانان به قصد جلوگیری از گسترش فزاینده دعوت و رسالت اسلام و
خاموشنمودن نور آن آغاز گردید؛ غافل از اینکه:
ﮋ ﮄ ﮅ ﮆ ﮇ ﮈ ﮉ ﮊ ﮋ ﮌ ﮍ ﮎ ﮏﮊ (الصف:٨( «میخواهند که نور (روشنگر دین) خدا را با باد دهانهایشان خاموش کنند، اما خداوند نور خود را (با کمال
روشنایی) کامل میکند، هرچند که کافران را خوش نیاید»..
اما علیرغم شکستهای مکررشان بازهم این حقد و دشمنی نسبت به اسلام و پیروان آن ادامه یافت و پیوسته ادامه خواهد داشت!.
همانگونه که میدانیم اسلام در جزیرة العرب تقریباً در همان عصر پیامبرص گسترش یافت و نه مشرکین و نه اهل کتاب نتوانستند با آن مقابله کنند و مانع فراگیری آن بشوند و در آن دوران پربار و پربرکت هیچگونه اختلاف سیاسی، نظری و یا عقیدتی بین اصحاب پیامبر ص که سبب سوء استفاده دشمنان بشود روی نداد.
پس از رحلت پیامبر ص مسلمانان با ابوبکربیعت کردند و جز در مورد سقیفهی بنی ساعده که تنها یک اختلاف سیاسی طبیعی بود در روابط ایمانی و اجتماعی آنان هیچگونه اختلافی پیش نیامد، آن اختلاف نظر طبیعی و اندک هم با پیوستن علی رضی الله عنه به جرگهی بیعت کنندگان در همانروز کاملاً برطرف شد، نیرو و قدرت مسلمانان در عهد ابوبکر با اینکه دوران کوتاهی بود بیشتر شد و سلسلهی فتوحات خارج از مرزهای جزیرة العرب آغاز گردید، در عهد عمر نیز همینطور سرعت و دامنهی گسترش فتوحات گستردهتر شد و سرزمینهای زیادی به ویژه مناطق عظیمی از دو امپراطوری وقت ایران و روم به جرگهی اسلام پیوستند و تحت سلطهی مسلمانان درآمدند..
پس از شهادت حضرت عمر آن فتوحات در عهد عثمان نیز تا چندی همچنان ادامه یافت و مسلمانان تا شش سال اول خلافتش در امور سیاسی و اعتقادی منسجم و متحد بودند و در آن مدت توانستند در جنگهای خارجی، حکومتهای استبدادی ایرانیان و رومیان و مصریان را ساقط و مردم را برای انتخاب نوع زندگی مورد پسند خویش آزاد بگذارند، اما در سال هفتم خلافتش در خود جزیرة العرب و در مرکز خلافت آتش فتنهی فتنهگران شعلهور گردید و به تدریج زمینهی پراکندگی اعتقادی و اختلافات سیاسی را میان مسلمانان فراهم ساخت!