Home › انجمن ها › خلفای راشدین › عمر ،عثمان را بعد از خود بهترین فرد نمی داند
این جستار شامل 10 پاسخ ، و دارای 2 کاربر است ، و آخرین بار توسط mohammad در 9 سال، 5 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
پنج شنبه، ۴ تیر ۱۳۹۴ در ۱۰:۲۹ ب.ظ #25578
+ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مَعْرُوفٍ ، قال : حَدَّثَنَا ضَمْرَةُ بْنُ رَبِيعَةَ ، عَنِ الشَّيْبَانِيِّ ، عَنْ أَبِي الْعَجْفَاءِ ، قَالَ : قِيلَ لِعُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ : يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَوْ عَهِدْتَ ؟ قَالَ : ” لَوْ أَدْرَكْتُ أَبَا عُبَيْدَةَ بْنَ الْجَرَّاحِ لَوَلَّيْتُهُ ، فَإِنْ قَدِمْتُ عَلَى رَبِّي ، فَقَالَ لِي : مَنْ وَلَّيْتَ عَلَى أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ؟ ، قُلْتُ : سَمِعْتُ عَبْدَكَ وَخَلِيلَكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، يَقُولُ : ” لِكُلِّ أُمَّةٍ أَمِينٌ ، وَأَمِينُ هَذِهِ الأُمَّةِ أَبُو عُبَيْدَةَ بْنُ الْجَرَّاحِ ” ، وَلَوْ أَدْرَكْتُ مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ ، ثُمَّ وَلَّيْتُهُ ثُمَّ قَدِمْتُ عَلَى رَبِّي فَقَالَ لِي : مَنْ وَلَّيْتَ عَلَى أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ؟ ، قُلْتُ : إِنِّي سَمِعْتُ عَبْدَكَ وَخَلِيلَكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، يَقُولُ : ” يَأْتِي بَيْنَ الْعُلَمَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِرَتْوَةٍ ” ، وَلَوْ أَدْرَكْتُ خَالِدَ بْنَ الْوَلِيدِ ثُمَّ وَلَّيْتُهُ ، ثُمَّ قَدِمْتُ عَلَى رَبِّي فَسَأَلَنِي مَنْ وَلَّيْتَ عَلَى أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ؟ لَقُلْتُ : سَمِعْتُ عَبْدَكَ وَخَلِيلَكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ : ” سَيْفٌ مِنْ سُيُوفِ اللَّهِ سَلَّهُ عَلَى الْمُشْرِكِينَ.
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=159&pid=108847&hid=1391
________________________________________________________________________
+مگر اهل سنت نمی گویند عثمان بعد از عمر بهترین فرد است،پس چرا عمر می گوید اگر ابا عبیده بن جراح و معاذ بن جبل و خالد بن ولید زنده بودند انها را ولی می کردم. پس عثمان کجاست؟؟؟جمعه، ۵ تیر ۱۳۹۴ در ۱۲:۳۶ ق.ظ #25579اینکه عمر رضی الله عنه عثمان و یا هر کس دیگر را بهترین بداند ،چه رکنی از ارکان ایمان و دین تغییر می کند؟
پر واضح است که نظر و اجتهاد هر شخص انعکاس و برداشت خودش می باشد.
و تقلید کور و پیروی و اطاعت محض از غیر الله سبحانه و تعالی جایز نیست.
اینکه گرفتاران در بند آیین های خرافی و ضد دینی در پیله شخصیت محوری می مانند محصول تفکر غیر دینی و بشر بنیادی است که بر آنان تحمیل شده.
از این روی است که اگر داوری های مرسوم و زایدالوصف افراد و شخصیت ها که خود مبتنی بر برداشتهای غلط و محرف و خیانت آمیز هستد را از پسروان آیین های ضاله و مخالف جماعت موحد بگیرید دیگر ابزازی در ابراز اباطیلشان ندارند.
و مسلمان موحد است که اصل دین را با عمل افراد خلط نمی کند. هرچند که از کمترین خدشه و تنقیص و وهنی نسبت به ائمه و اولیا پرهیز دارند.جمعه، ۵ تیر ۱۳۹۴ در ۱۰:۰۶ ق.ظ #25581+اینکه عمر رضی الله عنه عثمان و یا هر کس دیگر را بهترین بداند ،چه رکنی از ارکان ایمان و دین تغییر می کند؟
_چه ربطی داره.مگر عثمان ارکان دینه؟
+پر واضح است که نظر و اجتهاد هر شخص انعکاس و برداشت خودش می باشد.
_عمر اجتهاد کرده دیده سه نفر در امت بهتر از عثمان هستند.جمعه، ۵ تیر ۱۳۹۴ در ۵:۰۴ ب.ظ #25584قدر مسلم نه افراد و نه اجتهادات شخصی رکن دین نیستند.
بلکه نفس اجتهاد تکلیف اساسی و محتوم هر مومن است.
میزان و ملاک تحقیق درستی و انطباق اجتهاد نه در نظر شخصی که مبانی مسلم و نص است.
لذا می بینیم که تاکید بر پرهیز از تقلید کور و شخصیت محوری مصرح است.
حال باید دقت کرد و دانست که چرا فرق ضاله تا این اندازه صرفا” ملاک و معیارشان بر افراد بنا می شودجمعه، ۵ تیر ۱۳۹۴ در ۶:۴۲ ب.ظ #25591+حال باید دقت کرد و دانست که چرا فرق ضاله تا این اندازه صرفا” ملاک و معیارشان بر افراد بنا می شود
_ببخشید ملاک ما سنتی که صحابه از پیامبر نقل کردند نباشه،پس ملاک چی باشه؟شما با ماشین زمان میری سال پنجم هجری سنت را از خود پیامبر میگیری میایی!
همین حرف را درباره شورا 6 نفره من دراوردی عمر هم میگی؟یکشنبه، ۷ تیر ۱۳۹۴ در ۷:۱۷ ب.ظ #25595در دام غفلت بودن و مبتنی بر مفروضات تحمیلی و موروثی باطل سوار شدن حاصلی جز چنین مواضعی ندارد.
انتخاب خلیفه و امیر مومنان نمایانگر شرایط حاکم است و بسته به آن معین و جاری می شود.
در حالی که اکمال دین و ختم نیوت و تضمین حفظ دین مرضی حق تعالی مصرح است.
این ادعا توسط منحرفین و جهال همواره مطرح بوده که در امری اجتماعی بنام نعیین خلیفه و امارت مسلمین خواستار تحمیل بدعنهای خود بودند که با هشیاری امت موحد هم عصر نبی خاتم صلی الله علیه و آله و سلم این توطئه خنثی شد.
اما تفاله های چنین تفکراتی در اعصار موخر معاندانه و جاهلانه آب را به همان آسیابی هدایت کرده و می کنند که نقش یهودیت مغرض در آن روشن است.دوشنبه، ۸ تیر ۱۳۹۴ در ۱۱:۵۲ ب.ظ #25601+این ادعا توسط منحرفین و جهال همواره مطرح بوده که در امری اجتماعی بنام نعیین خلیفه و امارت مسلمین خواستار تحمیل بدعنهای خود بودند که با هشیاری امت موحد هم عصر نبی خاتم صلی الله علیه و آله و سلم این توطئه خنثی شد.
_کدام ادعا؟من یک ادعا اوردم ان هم حرف عمر!!!خودت جدا میفهمی چی نوشتی؟!!سه شنبه، ۹ تیر ۱۳۹۴ در ۸:۰۸ ب.ظ #25602امامت منصوص توطئه و بدعتی بود که اولین بار توسط ابن سبا یهودی علم شد که با درایت صحابه و اهل بیت در هم شکسته شد.
اما فریب خوردگانی بر این جهالت و خدعه باقی ماندند.و آثار شوم این بدعت و انحراف را از اواخر خلافت عثمان رصی الله عنه و تمام دوران علی علیه السلام شاهد بودند.
و نتیجه این تفکر ضد دینی و دروغ بزرگ تاریخی را امروزه شاهدبم و می بینیم که فریب خوردگان و مسحوران این طلسم چه گونه در چرخه کور و ارتجاعی تحمیل خرافات و بدعتهای ضاله در دام هلاکت و کفر و شرک دست و پا می زنند.
تمام هم و غم مدعی تشیع گرفتار در اوهام و اباطیل ابن سبا و اخلافش در داوری اشخاص خلاصه شده.و تنها هنر آنها و دغدغه ذهنی شان در غلو و تنقیص ابلهانه اشخاص است.
کافی است که شعار ها و مراسم و افضل عبادات این موجودات را دید تا به عمق فجایع و گمراهی و انحراف شان پی برد.
یا گرم جشن تولد و اعیاد مبدع خویشند و یا مسحور عزاداری های شرک آلود و ناسپاسانه خود و یا طواف قیور و نذورات بر من دون الله.
و نهایتا” جدا شدن از جماعت مسلمین و گوش بستن بر نصایح و چشم بستن بر آیات و حقایق الهی.
تمام نصوص دینی علیه افکار ملحدانه و التقاطی و در یک کلام باطل اینان دلالت صریح دارد.
و همین سبب اصرار این مفلوکان مضطر است بر توقف بر گزارشات خیانت بار و مقلوب تاریخی.
تا با مظلوم نمایی و جلب ترحم زندگی انگلی و فنا شده خود را مغفول مانند و چند صباحی بیشتر دکان خمس و صیغه و نذورات مقابر و دین فروشی رواج داشته باشدسه شنبه، ۹ تیر ۱۳۹۴ در ۹:۰۹ ب.ظ #25605+امامت منصوص توطئه و بدعتی بود که اولین بار توسط ابن سبا یهودی علم شد که با درایت صحابه و اهل بیت در هم شکسته شد.
_من کجا حرف از امامت منصوب الهی زدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟انگار نبیذ زیاد مصرف کردی یا به قول عمر درد برت غالب شده.بیچاره برو یک صدقه به فقیر بده شاید خدا شفات بده . من دارم میگم عمر قبل از عثمان برای خلافت چند نفر را مدنظر داشته ولی انها مرده بودند،تو داری میگی امامت الهی!!!!اخه گو…به شقیقه چه ارتباطی داره!چرا حرفهای بی ربط میزنی!تو که دو زار سواد نداری چرا بحث میکنی،بلد نیستی جواب بدی خوب نظر نده مگه مجبوری.اخه خمس و صیغه چه ربطی به جانشین عمر داره؟چهارشنبه، ۱۰ تیر ۱۳۹۴ در ۸:۰۲ ب.ظ #25624خبث وجود خود و تفرعن ذاتی جماعت خود را علنی کردی.و به فحاشی که اصل آیین ضاله ات هست پناه بردی.
تو که سواد داری بگو اگر گفته شود :در دوره های اجتماعی شکل اداره جامعه و نوع گزینش رهبری تابع عرف اجتماعی همان عصر است ،نشان بی سوادی گوینده است؟
تو که با فضولی های احمقانه تصمیم یک رهبر محبوب و مقبول را نه می فهمی و نه توان درک شرایط را نداری باسوادی؟
اگر سواد با ملاک های التقاطی و کور و تعصبی تو و اربابانت تعریف شود همان به که بی سواد بودن.
همه انفجارات و دست و پا زدن های تو و گردانندگان امثال تو در توجیه و تحمیل امامت منصوص است.
و الا چه لزومی دارد که تا دهانتان باز می شود به نوع تعیین خلیفه و فضولی در چگونگی شکل گیری جامعه صدر اسلام که کوچکترین اطلاع واقعی از آن ندارید لجن پراکنی کنید.
اگر کمی شعور داشتی و دست از هوچی بازی های معمول هم مسلکان خود بر می داشتی و کمی به سلول های خاکستری مغز خود فشار وارد می کردی می فهمیدی که چگونه ملعبه دست مشتی مفتخور شده ای.چهارشنبه، ۱۰ تیر ۱۳۹۴ در ۹:۱۵ ب.ظ #25627+خبث وجود خود و تفرعن ذاتی جماعت خود را علنی کردی.و به فحاشی که اصل آیین ضاله ات هست پناه بردی.
حالا خوبه تو مطلب دیگه به من گفتی احمق محترم!!!!!!!!!!!!!!
توصیه من به شما فقط و فقط دعا کردن و صدقه دادنه.همین -
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.