عدم تحریف قران از سوی بزرگان شیعه ۲

Home انجمن ها بررسی مسائل تحریف کتاب ها عدم تحریف قران از سوی بزرگان شیعه ۲

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  dlsvkhth14.blogfa.com در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 27)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1729

    مسئله تحریف قران؛ وسیله ای شده دست وهابیت تکفیری برای کشتن شیعه؛ مقالاتی که در سایت اسلام تکس در مورد تحریف قران بود را خواندم. سوال بنده این است اگر شما با روایات تحریف در کتب خودتان این گونه به توجیه و تاویل می پردازید چرا روایات موجود در کتب شیعه در مورد تحریف قران هست و ضعیف هستند را توجیه بردار نمی دانید؟ با اینکه بنده در مقاله “عدم تحریف قران از سوی بزرگان شیعه 1” اشاره کردم که علمای ما بر عدم تحریف قران و مردود دانستن روایات اشاره کردند. چه از شیعه و چه از سنی. در مقاله این سایت به توجیه کردن روایات پرداختند یا روایت را مردود دانستند. خوب در روایات شیعه همین گونه است. چرا به دروغ و تهمت می خواهید بگویید که شیعه قائل به تحریف قران است؟ بسیاری از علمای اهل شیعه و اهل سنت بر عدم تحریف قران اشاره کردند و روایات موجود در هر دو کتاب را مردود دانستند.اما چه شده که دشمنان اسلام که همان سلفی های تکفیری یا وهابیت تکفیری هستند، چماغ تکفیر به دست گرفتند در بین کشور های اسلامی به شیعه و سنی رحم نمی کنند و عملا دارند کار های اجرایی دشمنان اسلام را اجرا می کنند. و بهانه شده برای کشتن شیعه و از بین بردن اسلام. در ضمن طبق نظر شما{ جناب اوربان}{ هر چند بنده با احترام شما را جناب اوربان بیان می کنم اما شما متاسفانه دریغ از یک ادب اسلامی؛ بماند} می نویسید که شیعه روایات متواتر ندارد؛ شیعه روایات موضوعه و ضعیف دارد.پس با این دیدگاه شما باید روایاتی که در مورد تحریف قران هست را موضوعه و ضعیف می پندارید و دیگر نیازی به بحث نیست. آنچه كه مهم و اساسي است اين است كه فعاليت امروز وهابي‌ها از اين تحريف قرآن چه حربه‌اي براي شيعه ساخته‌اند ؛

    #5312

    يكي از مفتيان عربستان سعودي به نام شيخ عبد‌الله بن جبريل ؛ که جزو مفتيان تكفيري و افراطي وهابي است ؛ در يك سؤالي كه از او كرده‌اند جواب داده و جوابش هم الان روي اينترنت هست ، مي‌گويد : فالرافضة بلا شكٍ كفّارٌ لأربعة ادلة طعنهم للقرآن و ادّعائهم أنّه حذف منه أكثر من ثلثه … شيعيان به چهار دليل از ديدگاه ما كافر هستند اول اينكه شيعه معتقد است دو ثلث قرآن حذف شده و قرآن موجود يك سوم قرآني است كه بر نبي مكرم نازل شده است . دوم اينكه اينها بر سنت پيغمبر اعتراض دارند ، سنت پيغمبر را قبول ندارند به روايات صحيح بخاري و مسلم عمل نمي‌كنند چون صحابه را كافر مي‌دانند . دليل سوم اينكه اينها اهل سنت را كافر و نجس مي‌دانند و چهارم اينكه اينها دربارۀ اهل بيت غلو مي‌كنند و به جاي « يا الله » « يا علي » مي‌گويند . اين را مي‌توانید در سايت ويژه‌اي كه بن‌جبريل دارد و سايت خيلي مفصلي است يا كتابي به نام اللؤلؤ المكّي من فتاوي شيخ بن‌جبريل ، ص39 . بنابراین بخث در چند مطلب خلاصه می شود. 1: عدم تحریف قران از سوی بزرگان شیعه. 2: عدم تحریف قران از سوی بزرگان اهل سنت. 3: بررسی روایات تحریف در کتاب کافی و فصل الخطاب محدث نوری. 4: بررسی ناسخ و منسوخ و ادعای عجیب در این مورد. 1: عدم تحریف قران از سوی بزرگان شیعه: هر چند مورد اول و دوم در مقاله قبل توضیح داده شد. اما گویا اقایان دنبال فتنه انگیزی و ایجاد اختلاف در بین مسلمین هستند و گویا این ها را نمی بینند و تهمت های ناروا و به دور از هر گونه واقعیت سر می دهند. اما دوباره برای اطلاع بیشتر و رفع تهمت بیان می کنیم. شيخ صدوق (متوفاي380هـ ) در شرح باب حادي‌عشر ، ص93 مي‌گويد : اعتقادنا أنّ القرآن الذي أنزله الله علي نبيّه هو ما بين الدفتين و هو ما في ايدي الناس …قرآني كه خدا بر پيغمبرش نازل كرده همين قرآن در اختيار مردم است …شيخ مفيد (متوفاي413هـ )

    #5313

    در كتاب اوائل المقالات ، ص54 تا56 مي‌گويد : قد قال جماعة من اهل الإمامية أنّه لم‌ينقص من كلمة و لا من آية و لا من سورة و لكن حذف ما كان مثبتاً في مصحف اميرالمؤمنين من تأويله و تفسير معانيه علي حقيقة تنزيله. هيچ كلمه و آيه و سوره‌اي از قرآن كم نشده است ؛ بله ، ما معتقديم آنچه كه در قرآن اميرالمؤمنين بوده حذف شده كه عبارت بودند از مطالبي كه حضرت حقيقت تأويل و تفسير آيات را بيان فرموده بود كه مربوط به خود آيات نمي‌شد . سيد مرتضي همين تعبير را دارد . شيخ طوسي در كتاب تبيان ، ج1، ص4 صراحت دارد بر اينكه اين قرآن موجود در ميان مسلمين همان قرآن منزَل بر رسول خدا صلي الله عليه و آله است . علامه حلّي در قرن هفتم و هشتم در كتاب أجوبة المسائل المعنائيه ، ص121، مسأله13 مي‌گويد :

    لا تأويل و لا تأخير و لا تقديم فيه و أنّه لم‌يزد و لم‌ينقص و نعوذ بالله من أمّة تعتقد مثل ذلك. … پناه مي‌بريم از أمتي كه معتقد به تحريف قرآن باشد . مرحوم آقاي خوئي در كتاب البيان ، ص295 مي‌فرمايد : إنّ حديث تحريف القرآن حديث خُرافة و خيانة . داستان تحريف قرآن داستاني خرافي و خيالي است و حقيقت ندارد . مرحوم امام رضوان الله تعالي عليه در تهذيب الأصول ، ج2 ، ص165 مي‌فرمايد : « كتاب منزَل بر رسول خدا همان كتابي است كه در اختيار مردم است و هيچ عاقلي نظر و توجه نمي‌كند به روايتي كه مربوط به تحريف قرآن ». يعني تحريف قرآن عقيده مجانين و ديوانه‌ها است و توجه به اين روايت از صاحبان عقول قابل قبول نيست ؛ اين عقيده و سخنان بزرگان شيعه. جناب آقاي سبحاني در كتاب مفاهيم القرآن ، ج10 ، ص448 مي‌فرمايد : از اين نسبت تحريف ــ چه سني‌ها عليه ما داشته باشند و چه ما عليه آنها ــ جز دشمنان اسلام كسي بهره نمي‌بَرَد .

    #5314

    2:عدم تحریف قران از سوی بزرگان اهل سنت: آقاي شيخ محمد ابو‌زهره ــ كه از او به امام ابوزهره تعبير مي‌كنند و مصري است و همه طوائف اهل سنت او را قبول دارند در كتاب الامام الصادق، ص296 مي‌گويد : برادران شيعه ما هم با همه اختلاف سليقه‌هائي كه در فتاوا دارند نظرشان نسبت به قرآن همان نظري است كه ما اهل سنت داريم … باز در همين كتاب ، ص329 مي‌گويد : من كتاب سيد مرتضي را مطالعه كرده‌ام كه مي‌گويد : اگر چنانچه كسي معتقد به تحريف قرآن باشد در حقيقت معجزه پيغمبر را زير سؤال بُرده است ؛ اين سخن سيد مرتضي عالِم بزرگ شيعه است . اين نشان مي‌دهد كه برخي از افرادي كه در هر گوشه‌اي مطالبي عليه شيعه مطرح مي‌كنند اقوال شيعه را نديده‌اند . آقاي شيخ محمد غزالي ــ كه از علماء بزرگ معاصر و پرآوازه اهل سنت است ــ تعبير زيبائي دارد ، ايشان در كتاب دفاعٌ عن الحقيقة و الشريعه ، ص117 و در كتاب الشيعه في المملكة السعودية ، ج2 ، ص414 مي‌گويد: سمعت من هؤلاء يقول في مجلس علمٍ إنّ للشيعة قرآناً آخر يزيد و ينقص عن قرآننا المعروف فقلت له أين هذا القرآن ، لماذا لم‌يطّلع الإنس و الجنّ علي نسخة منه … از بعضي از اين وهابي‌ها در يك مجلسي علمي شنيدم كه مي‌گفت : شيعيان يك قرآني دارند كه نسبت به قرآني كه ما داريم برخي از آيات را ندارد و برخي از آياتي هم دارند كه ما نداريم . من به او گفتم : اين قرآني كه مي‌گوئيد ، كجاست ؟ چطور قرآني اين چنيني در طول چهارده قرن نزد شيعه است ولي نه انساني و نه جنّي تا به حال بر اين قرآن اطلاع پيدا نكرده است ؟ چرا اين افتراء را در ميان مردم پخش مي‌كني ؟ چرا چنين افترائي بر شيعه و بر وحي قرآن مطرح مي‌كني ؟

    #5315

    دكتر علي عبدالواحد ــ عضو مجمع بين المللي علم الإجتماع ــ در كتاب المصدر بين الشيعة و اهل السنة ، ص35 مي‌گويد : يعتقد الشيعة الجعفرية كما يعتقد اهل السنة أنّ القرآن الكريم هو كلام الله المنزَل علي رسوله .عقيده شيعه همان عقيده اهل سنت است كه اين قرآن همان قرآن نازل شده بر پيغمبر است. حضرت آيت الله العظمي خوئي رضوان الله تعالي عليه در كتاب البيان ، ج1 ، ص4 صراحت دارد بر اينكه : « رواياتي كه نشانگر آن است كه به ظاهر در قرآن تحريف شده برخي از آنها جعلي و ساختگي است ، برخي از اين روايات ضعيف است و برخي مُعرَضً عنه فقهاء شيعه است ، برخي هم مربوط به تحريف قرآن نيست بلكه نشانگر آن است كه در نزد اميرالمؤمنين و ائمه عليهم السلام قرآني بوده كه مشتمل بر تأويل و تفسير و شآن نزول قرآن بوده است كه مشابه اين روايات در كتب روائي اهل سنت نيز هست » ؛ آقاي سيوطي در الدرّ المنثور در ذيل آيه شريفه يا أيِها الرسول بلّغ ما أنزل اليك من ربّك … و إن لم‌تفعل فما بلّغت رسالته از عبدالله بن مسعود نقل مي‌كند : كنّا نقرأ في عهد رسول الله « بلّغ ما أنزل اليك من ربّك أنّ عليّاً مولي المؤمنين و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته » . اين روايتي است كه آلوسي آورده ، شوكاني آورده ، همه‌شان آورده‌اند . آيا در قرآني كه الآن در عربستان چاپ مي‌شود اين طور نوشته شده است چرا كه تعبير روايت است كه « كنّا نقرء في عهد رسول الله » يعني همه ما صحابه اين گونه مي‌گفتيم ، مشابه اين روايات را هم ما داريم و مي‌گوئيم : « أنّ عليّاً مولي المؤمنين » در حقيقت تأويل قرآن بوده ، تفسير قرآن بوده ، شأن نزول قرآن بوده است ؛ ما نيز مشابه اين روايات را در كتاب‌هايمان زياد داريم . اينها به هيچ وجهي دلالت كننده بر تحريف قرآن نيست .

    #5316

    لذا ما مي‌بينيم كه برخي از بزرگان اهل سنت مثل استاد محمد مديني ــ كه معاون دانشگاه شريعتِ دانشگاه بزرگ الازهر است ــ وقتي كه به روايات ما مي‌رسند مي‌گويند : أمّا الإمامية يعتقدون نقص القرآن ؟ فمعاذ الله إنّما هي روايات رُوِيَت في كتبهم كما روي مثلها في كتبنا و اهل التحقيق من الفريقين قد ضعفوها و بيّنوا بطلانها … آيا شيعه معتقد به نقص قرآن است ؟ پناه مي‌بريم به خدا ، اينها رواياتي است كه در كتب آنها صرفاً نقل شده همان طوري كه اين روايات در كتاب‌هاي ما هم ذكر شده است و اهل تحقيق از شيعه و سني اين روايات را ردّ كرده‌اند و بطلان اين روايات را ثابت كرده‌اند و كسي از شيعه را من نمي‌بينم كه معتقد باشد اين روايات جزو سنت پيغمبر است . مجله رسالة الاسلام ، شماره4 ، سال11 ، ص382. تعدادي از اين بزرگان وهابيت مي‌گويند : نظير رواياتي كه در كتب شيعه آمده در كتاب‌هاي ما نيز نقل شده است و همان طور كه بزرگان ما اين روايات قبول ندارند و ردّ كرده‌اند بزرگان شيعه هم اين روايات را ردّ كرده‌اند . آقاي دكتر علي عبدالواحد در كتاب المصدر بين الشيعه و اهل السنة ، ص30 ، 31، 37 همين تعبير را دارد ، شيخ رحمت الله هندي در كتاب اظهار الحق ، تعليق دكتر احمد حجازي ، ص431 ، آقاي شيخ محمد غزالي در كتاب السلفيّة بين اهل السنة و الاماميه ، ص17 و ده‌ها نفر از بزرگان اهل سنت اين تعبير را دارند و به اين مطلب اعتراف كرده‌اند .

    #5317

    3: بررسی روایات تحریف در کتای کافی و فصل الخطاب. كتاب فصل الخطاب مرحوم نوري حدود 200 سال قبل چاپ شد و در همان زمان عليه اين كتاب قيامتي بر پا شد ، مرحوم شهرستاني مي‌گويد : من در سامراء بودم ، وقتي اين كتاب چاپ شد مردم در جلسات خود گريه كردند ، عزا گرفتند و چاپ اين كتاب را مصيبتي دانستند ، حالا انگيزه مرحوم نوري چه بوده به اين كار نداريم ؛ ولي همين قدر مي‌دانيم كه شيخ محمود تهراني كتابي نوشت در ردّ كتاب فصل الخطاب و اسمش را « كشف الإرتياب عن تحريف الكتاب » گذاشت و اين جوابيّه در اختيار مرحوم نوري قرار گرفت ، مرحوم نوري فرمود : لاأرضي أن مَن يطالع فصل الخطاب و يترك النظر الي تلك الرسالة . من راضي نيستم كتاب مرا بخواند و اين ردّيه را نخواند . مرحوم نوري هم اجتهاد كرده است ؛ چطور شما در مورد عايشه ، طلحه و زبير كه جنگ جمل را به راه انداختند و20 هزار نفر را به كشتن دادند مي‌گوئيد : اينها اجتهاد كردند و در اجتهادشان خطا رفتند ، نه تنها گناهي نكرده‌اند بلكه ثوابي هم بُرده‌اند چون المجتهد إذا اصاب فله أجران و إذا أخطأ فله أجرٌ واحدٌ . معاويه مجتهد بوده ؛ 18 ماه جنگ صفين طول كشيده ، 110 هزار انسان مظلوم و مسلمان از طرفين كشته شدند با اين حال نه تنها معاويه گناهي مرتكب نشده بلكه ثوابي هم كرده است ؛ ولي اگر چنانچه مرحوم نوري كه از بزرگان شيعه است اجتهاد كرد و گفت كه من از اين روايات ، تحريف قرآن را مي‌فهمم ايشان كافر ، بي‌دين و لامذهب مي‌شود ؟ شما به جديدترين كتاب وهابيت ، اصول مذهب الشية الامامية را كه نويسنده آن دكتر قفاري است و اين كتاب ، كتاب درسي دانشگاه مدينه است وقتي مراجعه كنيد مي‌بينيد كه هر كجا نام مرحوم نوري را آورده با يك القاب خيلي ركيك و زننده كه اصلاً چنين تعبيري زيبندۀ نه تنها مسلمان نيست بلكه انسان عاقل چنين تعبيري نسبت به انسان ديگر نمي‌كند ؛

    #5318

    ولي معاويه و طلحه و زبير و ديگران و ديگران حتي از اين بالاتر ، ابن‌حزم مي‌گويد : عبدالرحمان بن ملجم مرادي كه علي را كشت اجتهاد كرد و در اين اجتهاد خود خطا رفت پس يك اجر براي اوست ؛ به‌به به اين اجتهاد . همچنان که می دانید در زمان جناب عثمان، قرآن هاي متعددي بود و چون آن زمان دستگاه چاپ نبود، هر كس براي خودش قرآني نوشته بود و براي خود قرائت مي كرد و اينها با هم تفاوت داشت و كم و زياد داشت؛ مثل مصحف عايشه، حفصه، أنس، عبدالله مسعود، ابو هريره، أبي بن كعب و … . عثمان دستور داد تمام قرآن ها را جمع كنند و همه را آتش زد، جز يك قرآن و گفت بايد اين يك قرآن در ميان مردم منتشر بشود؛ و عقيده أهل سنت است كه اين قرآني كه الآن داريم همان قرآني است كه عثمان بر روي آن تكيه كرد و در ميان مسلمانان منتشر كرد. آقاي شعراني از علماي بزرگ أهل سنت مي گويد: آيات زيادي جزو قرآن بود، ولي در قرآن عثمان وجود ندارد. شما أهل سنت از اين چه جواب مي دهيد؟ ما هم همان جواب را در مورد كتاب هاي خودتان مي دهيم. جناب آلوسي، متوفاي1270، صاحب كتاب روح المعاني، از مفسران بنام أهل سنت كه عقيده وهابي دارد، صراحت دارد و مي گويد: والروايات في هذا الباب، أكثر من أن تحصي. روايات ما در كتب أهل سنت در باب تحريف قرآن، قابل شمارش نيست. روح المعاني، ج1، ص24. همچنین جناب ابو داود سجستاني متوفاي 316 هجري،‌ كتابي نوشته به نام المصاحف، درآن كتاب ثابت كرده تحريف قرآن را؛ شما هر جوابي در مورد كتاب ابو داود سجستاني داديد، ما هم همان جواب را از كتاب فصل الخطاب خواهيم داد. در قرن حاضر فردي به نام محمد الخطيب از علماي دانشگاه الأزهر مصر، كتابي نوشت به نام الفرقان في تحريف القرآن ، در زماني كه آقاي شلتوت، مفتي أعظم مصر زنده بود، مانع شد از چاپ اين كتاب، و بعد از او اين كتاب چاپ شد.{{ الآن در كتابخانه موسسه امام صادق (عليه السلام) آيت الله سبحاني، نمونه اي از اين كتاب موجود است.}}

    #5319

    اگر شما بر علماي ما ايراد مي گيريد كه كتاب در مورد تحريف قرآن نوشتند و كفر و شرك و قتل شيعه را ثابت مي كنيد، ‌در مورد اين كتاب ها چه مي گوئيد؟ همچنین به ما مي گويند در كتب اربعه شما در كتاب اصول كافي و تهذيب روايات دال بر تحريف هست. اما ما شيعه معتقديم در كتاب كافي، فيه روايات صحيحة و روايات ضعيفة، هم روايات صحيح دارد و هم ضعيف؛ و فقهاي ما به تمام روايات كافي عمل نمي كنند و هر فقيهي كه مي خواهد از كافي يا تهذيبين استنباط كند حكمي را، بررسي سندي مي كند؛ اگر سند صحيح بود، عمل مي كند. وهابي ها هم در سايت هاي مختلف مي گويند: امام زمان شيعيان به آنها گفته كه: الكافي كافٍ لشيعتنا. كتاب كافي، براي شيعيان ما كفايت مي كند. اين اساسا دروغ و جعلي و بي پايه است. مرحوم نوري در مستدرك صراحت دارد كه همچنين روايتي، حتي با سند ضعيف هم به ما نرسيده؛ و ساخته پرداخته بعضي از پيرزن هايي است كه كنار سفره نشسته و شعر و قصه مي بافند. مرحوم كليني اين كتاب را در ايران و در ري نوشته، به سمت بغداد ‌مسافرتي نداشته و با هيچيك از نواب اربعه، يك ديدار هم نداشته؛ اگر ديداري داشت، به عنوان سند محكم براي اثبات اعتبار كتاب كافي، قطعا آن را در كافي مي آورد. حتي شما ببينيد كه خيلي از افراد كتاب مي نوشتند و اينها را توسط نواب به محضر آقا ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) مي دادند و حضرت يا تائيد مي كرد و يا رد مي كرد. حتي حسين بن روح نوبختي كتابي مي نويسد و شايسته بود كه اين كتاب توسط حضرت ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) اظهار نظر بشود؛ ولي تمام بزرگان شيعه به اتفاق نقل كرده اند كه حسين بن روح اين كتاب را فرستاد به حوزه علميه قم، كه آن زمان بالاترين و قويترين حوزه علميه شيعه در روي زمين بود و در رأسش هم احمد بن محمد بن عيسي اشعري بود و شخصيت هاي برجسته ديگر مانند ابراهيم بن هاشم قمي كه بيش از 7 هزار روايت از او داريم، پسر بزرگوارش علي بن ابراهيم، احمد بن محمد بن خالد برقي و سهل بن زياد و … در قم بودند؛

    #5320

    ايشان با كتابش از بغدا‌د آمد به حوزه علميه قم و آنان نگاه كردند و ديدند به جز يك روايت كه نقلش صحيح نيست، ‌كتاب را تائيد كردند؛ ولي مرحوم كليني حتي اين را هم نداشت؛ اگر بود، ‌قطعا در مقدمه كتابش مي نوشت. اگر روايات كافي معتبر است،‌ معنايش اين نيست كه همه اش صحيح است. يعني شأنيت براي استنباط احكام شرعي دارد. بعضي از كتاب ها هستند كه شأنيت ندارند؛ مثل فقه الرضا عليه السلام كه معلوم نيست اين كتاب براي چه كسي است؟ ولي كافي براي مرحوم كليني است و شأنيت دارد كه فقهاي ما مراجعه كنند و روايات صحيح و مرسل و ضعيف و.. را از هم جدا مي كنند براي استنباط حكم شرعي؛ ولي شما نسبت به صحيح مسلم و بخاري چه مي گوييد؟ آقايان مي فرمايند كتاب صحيحين بعد از قرآن كريم اصح الكتب است. مي گويند: من كان في بيته صحيح بخاري، كأن في بيته نبي يتكلم. هركس در منزلش صحيح بخاري داشته باشد، گويا يك پيامبري در خانه او سخن مي گويد. جالب اينجاست كه ابو موسي اشعري كه از بزرگان شماست و به او هم افتخار مي كنيد، و به كسي هم اجازه نمي دهيد كه بگويد بالاي چشم ابو موسي اشعري ابرو هست، در صحيح مسلم مي گويد: اصلا دو سوره به تمامه از قرآن حذف شده است. و إنا كنا نقرأ سورة، كنا نشبهها في الطول و الشدة ببراءة؛ فأنسيتها غير أني قد حفظت منها لو كان لإبن آدم واديان من مال لايبتغي واديا ثالثا و لا يملأ جوف إبن آدم إلا التراب؛ و كنا نقرأ سورة نشبهها بإحدي المسبحات؛ فأنسيتها غير أني حفظت منا يا أيها الذين آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون فتكتب شهادة في أعناقكم فتسألون عنها يوم القيامة. يك سوره اي بود كه ما تشبيه مي كرديم آن را از نظر طول و شدت، به سوره برائت و آن را فراموش كرديم؛ غير از اينكه فقط يك آيه اش را حفظم و آن هم اين است كه اگر فرزند آدم دو دره بزرگ مال داشته باشد، دنبال يك دره ديگري هم مي رود و پر نمي كند شكم فرزند آدم را غير از خاك؛ يك سوره ديگري هم حذف شده است كه ما آن را تشبيه مي كرديم به مسبحات، و فقط يك آيه از آن را حفظم و آن اين است كه اي كساني كه ايمان اورده ايد، چرا چيزي را مي گوئيد كه انجام نمي دهيد خودتان و.. صحيح مسلم،ج3، ص100، ح2466، كتاب الزكاة، ‌باب لو أن لإبن آدم واديين. اين عبارت ها را اگر كنار آيات قرآن بگذاريم، ‌كاملا مشخص است كه من آيه قرآن نيستم. اگر در روايات كافي هست كه يك آيه يا دو آيه چنين است، در صحيح مسلم شما دارد كه يك سوره كامل به اندازه سوره برائت و يك سوره كامل شبيه مسبحات، از قرآن حذف شده است و نيست. شما به اينها چه جوابي مي دهيد؟ ما هم همان جواب را به شما مي دهيم.

    #5322

    4: بررسی ناسخ و منسوخ و ادعای عجیب در این مورد: در این مورد برای توجیه روایات تحریف در کتب خودشان می گویند: نسخ قرائتها و بقيت حكمها. اينها يك آياتي بوده كه قرائتش نسخ شده و حكمش مانده. وهابيت اين جواب را از دوران مدارس ابتدائي و راهنمائي به فرزندانشان ياد مي دهند كه چگونه جواب بدهند. شما ببينيد در اتقان سيوطي و درالمنثور سيوطي و طبري، همه همين جمله را مي گويند. اين را ما دو جواب داريم كه يكي را آقاي خوئي (رضوان الله تعالي عليه) داده و مي گويد: اين آيات كه قرائتش نسخ شد، زمان رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نسخ شد يا بعد از ايشان؟ اگر زمان رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نسخ شده، ما از شما دليل مي خواهيم كه به چه دليل حذف شده؟ شما حتي يك روايت ضعيف هم نداريد كه بگويد در زمان رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين آيات نسخ شده و فقط حدسيات آقايان علماء است. اگر زمان رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نسخ شده، ‌بايد شما اقامه دليل كنيد؛ و اگر بعد از زمان رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نسخ شده،‌ اين همان تحريف قرآن است؛ تحريف كه شاخ و دم ندارد. اين جوابي است كه آقاي خوئي (رضوان الله تعالي عليه) در البيان داده است. يك جواب خيلي عوام فهم هم مي گوئيم و سؤال مي كنيم: عائشه كه مي گويد چند آيه از قرآن حذف شده، ابو موسي اشعري مي گويد چند سوره از قرآن حذف شده، حتي بعدا مي خوانيم كه مي گويند از سوره احزاب 200 آيه حذف شده، و شما هم مي گوئيد قرائت اينها نسخ شده، ولي حكمش مانده؛ شما چند نمونه از اين آياتي كه قرائتش نسخ شده، ولي حكمش مانده، براي ما قرائت كنيد؛ كداميك از احكام شرعيه در كتب شما أهل سنت هست كه در قرآن بوده و قرائتش نسخ شده، ‌ولي حكمش باقي مانده است؟

    #5323

    در اخر از شما می پرسم. نظر شما در مورد این روایت چیست؟ جناب عظيم آبادي عبارتي در عون المعبود خود دارد و اين قضيه را شايد حدود 50 كتاب أهل سنت نقل كرده اند، مي گويد كه: أول من جمع القرآن أبو بكر و كتبه زيد بن ثابت ، وكان الناس يأتون زيد بن ثابت فكان لا يكتب آية إلا بشاهدي عدل، و إن آخر سورة براءة لم توجد إلا مع خزيمة بن ثابت فقال اكتبوها فإن رسول الله صلى الله عليه و سلم جعل شهادته بشهادة رجلين فكتب، و إن عمر أتى بآية الرجم فلم يكتبها لأنه كان وحده. جناب عمر بن الخطاب مي گويد وقتي داشتند در زمان ابوبكر قرآن ها را جمع مي كردند، و زيد بن ثابت داشت اينها را مي نوشت؛ هركسي كه آيه اي مي آورد، بايد دو شاهد هم بياورد كه اين آيه و اين هم دو شاهد، كه اين آيه بر پيامبر صلي الله عليه و سلم نازل شده است؛ بله، ديدند كه جناب عمر بن الخطاب هم آمد و گفت من هم يك آيه اي را شاهد بودم كه بر پيامبر صلي الله عليه و سلم نازل شده، گفتند خوب دو شاهد داري؟ گفت نه، من يك شاهد بيشتر ندارم، گفتند از تو قبول نمي كنيم، شما تشريف ببريد و هر وقت دو شاهد آورديد، ما آن آيه را به قرآن اضافه مي كنيم، كه عمر آمد و آيه رجم را آورد و زيد بن ثابت قبول نكرد و ابوبكر از او قبول نكرد و هيئت تدوين قرآن نپذيرفتند و ايشان رفت بيرون و شاهد هم پيدا نكرد. جناب عمر آمد و يك آيه اي در آخر سوره برائت بود و گفت اين را من دارم، گفتند كه شاهدت كيست؟ گفت آقاي خزيمة بن ثابت، گفتند اين يك نفر است، گفت اين آقا در زمان پيامبر صلي الله عليه و سلم، شهادتش به جاي دو شاهد قبول بود، گفتند نه نمي شود. عون المعبودالعظيم آبادي، ج10، ص20 – الإتقان في علوم القرآن سيوطي، ج1، ص163. صحيح ترمزي مي گويد روايت حسن است. جناب متقي هندي در كنزالعمال، ج5، ص430 حديث را آورده مي گويد هذا صحيح و همچنين جناب آقاي احمد ابن ادريس شافعي صراحت دارد بر اينكه جناب عمر گفت: والذي نفسي بيده لولا أن يقول الناس زاد عمر في كتاب الله، لكتبتها. قسم به كسي كه جانم در دست اوست، اگر نمي ترسيدم از اينكه مردم بگويند عمر يك آيه در قرآن اضافه كرده،‌ اين آيه رجم را قطعا در قرآن اضافه مي كردم. اختلاف الحديث شافعي، ص533 صحيح بخاري، ج8، ص113 سنن كبري بيهي، ج8، ص213 فتح الباري إبن حجر، ج12، ص127.

    #5479
    گفتی==============================

    مسئله تحریف قران؛ وسیله ای شده دست وهابیت تکفیری برای کشتن شیعه؛ مقالاتی که در سایت اسلام تکس در مورد تحریف قران بود را خواندم. سوال بنده این است اگر شما با روایات تحریف در کتب خودتان این گونه به توجیه و تاویل می پردازید چرا روایات موجود در کتب شیعه در مورد تحریف قران هست و ضعیف هستند را توجیه بردار نمی دانید؟

    جواب=====================================

    اولا من وهابی نمیدانم کیس و چیست .من بک مسلمان ازاد اندیش هستم و فقط قرآن و سنت صحیح رو صدرصد قبول دارم . ولی شما از روایات خود بی خبری که اهل سنت را حلال الدم میدانید؟؟؟؟

    من نمونه اش را ذکر میکنم

    أبي عن سعد عن أحمد بن محمد عن علي بن الحكم عن ابن عميرة عن ابن فرقد قال: قلت لابي عبد الله عليه السلام: ما تقول في

    قتل الناصب ؟ قال: حلال الدم أتقي عليك فان قدرت أن تقلب عليه حائطا أو تغرقه في ماء لكي لا يشهد به عليك فافعل، قلت: فما ترى في ماله ؟ قال توه ما قدرت عليه

    (1) كنز الفوائد: 208. (2) مناقب آل ابي طالب 3: 1693 3-بحارالانوار

    این را همیشه ذکر کردم و میکنم . پس شما تکفیری هستی . مذهب روافض است که روایاتش فحش دادن را خیر می داند . و مذهب ساختگی شماست که تکفیر می کند .این شما هستید که در سوریه کودکان مظلوم اهل سنت را می سوزانید و زن پاکدامن اهل سنت رو مورد تجاوز قرار می دهید . این شما هستید که مساجد و علما رو نابود میکنید . یک سند بیاور که یک اهل سنت هرچند فاجر هم باشد بیاید حتی با یک زن صیغه ای شیعه همبستر شده باشد حتی تجاوز هم نمیگویم . شماها مثل یهود مظلوم نمایی میکنید درحالی که از گرگی درنده تر و چرنده تر هستید.

    #5480
    گفتی====================

    در مقاله “عدم تحریف قران از سوی بزرگان شیعه 1” اشاره کردم

    جواب===========================

    همه بروند فرارشو اونجا نگاه کنند .حتما بروید نگاه کنید چطور کوبیدمش . لیکن روافض تکفیری شرم و حیا که ندارند

    گفتی==================================

    چرا به دروغ و تهمت می خواهید بگویید که شیعه قائل به تحریف قران است؟

    جواب===============================

    شیطان جان افترا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! دروغ!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تهمت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    عزیزم بر و بدون چقدر مستدل اثبات کردم . تازه میخوام در این پست اقوال سایر علمای رفض رو بیاورم تا قشنگ بره تو مخ پوسیدت

    گفتی=====================

    دشمنان اسلام که همان سلفی های تکفیری یا وهابیت تکفیری هستند، چماغ تکفیر به دست گرفتند در بین کشور های اسلامی به شیعه و سنی رحم نمی کنند و عملا دارند کار های اجرایی دشمنان اسلام را اجرا می کنند. و بهانه شده برای کشتن شیعه و از بین بردن اسلام.

    جواب==========================

    دشمن اسلام =روافض . ایا از شما دشمنتر وجود دارد .من چند تا شو میگم

    1-همین تحریف قرآن که نزدتان متواتر است

    2-دشنام به زن پیامبر . که حتی یهودی ها و مسیحی ها و وحشی های امازون و هندوها چنین عملی انجام نمیدن

    3-تخریب مساجد اسلام

    4-تخریب مدارس دینی

    5-ترور علمای اسلام

    6-دشمنی با صحابه رسول الله

    7-تجاوز به زنان اهل سنت

    8-خمس گرفتن به نام دین

    9-اسلامی هستید بدون حدیث صحیح و متواتر

    10-اصولی خود تراشیده

    اما امت اسلامی هیچکدام چنین عمل هایی انجام نمیدن .لیکن شماها دشمن اسلام و دوست یهود هستید

    گفتی===============================

    { جناب اوربان}{ هر چند بنده با احترام شما را جناب اوربان بیان می کنم اما شما متاسفانه دریغ از یک ادب اسلامی؛ بماند} می نویسید که شیعه روایات متواتر ندارد؛ شیعه روایات موضوعه و ضعیف دارد.پس با این دیدگاه شما باید روایاتی که در مورد تحریف قران هست را موضوعه و ضعیف می پندارید و دیگر نیازی به بحث نیست. آنچه كه مهم و اساسي است اين است كه فعاليت امروز وهابي‌ها از اين تحريف قرآن چه حربه‌اي براي شيعه ساخته‌اند ؛

    جواب===============================

    میشه بدون سند سخن نگویی من کدام حرفم در مورد احادیث رافضه بدون سند بود؟؟؟

    ثانیا جناب عفیری این شما هستید که بی ادب هستید . معاویه را لعنت می فرستی و می گویی آرام هم باشم؟؟؟

    خیر من با دشمن صحابه مثل یک سگ رفتار میکنم واگر حاکم اسلامی شوم تک تک کسانی که به صحابه اهانت کردن که در واقع طعن به ایات قرآن است حد می زنم

    شما روافض همانی هستید که عراق را که خاک امت اسلام است تحویل کافران دادید .همین جناب سیستانی خودش عراق به 200میلیون دلار فروخت . این پول پرست.شماها ننگی هستید برای اسلام

    #5481
    ای فرارییییییییی…ههههههههههههههههه

    تو یک رافضی به تمام معنایی…چرا از احادیث شیعه دفاع نکردی؟؟؟چرا فرار کردی؟؟؟؟

    اینجا هم باز شماره گذاشتی چون قبلا فرار کرده بودییییییییییی…

    آخر انصافا چطور رویت میشود در سایت آفتابی شوی؟؟؟ برو اول جواب پست های ما را بده بعد تایپیک جدید بزن ای فرارییییییی…فرارت را همه دیدند…همه دیدند چگونه در رفتی….

    تو یک عقده ای هستی…یک عقده ای فراری هستی جناب دلسوخته…در دلت آتش کینه نسبت به اصحاب و زنان پیامبر داری و برای همین “دلسوخته” هستی….تو در دلت عقده های گور تعصب داری…تعصب …اما نه تعصب به قرآن و سنت صحیح، بلکه تعصب به عقاید شرک آمیز…

    میدانم این حرفها ربطی به بحث ندارد اما زبان حال توست…

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 27)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.