بی نامش آغاز نکنم
اولا جناب آقای الهاشمي الحسني با نسبت دادن زندقه به یک مسلمان، ماهیت غیر اسلامی خویش را خوب بر ملا کرده است! حال ببینیم که ایشان چه ادعای جاهلانه ای کرده است. البته برای کسی که در بحثی دیگر مجموعه ای از جهالات را به تصویر کشیده بود، بعید نبود که اینجا نیز این اشتباه جاهلان را مرتکب شود. وی در آن بحث:
1- مدعی شد مسلم از نسائی و ترمذی نقل حدیث کرده است. اما نه تنها در کتبی چون تهذیب الکمال و غیر آن، وارد نشده که مسلم از ترمذی و نسائی حدیث شنیده باشد، بلکه بر عکس این ترمذی است که در کتاب سنن خویش حدیثی را از مسلم نقل کرده است!
سال وفات و طبقه ی نسائی هم متاخر از مسلم است.
2- کتاب های تهذیب و استبصار تالیف شیخ طوسی از علمای شیعه را تالیف شیخ مفید دانست!
3- عبارت "کافٍ لشیعتنا" را "کافٌ لشیعتنا"نوشت!
4- مدعی شد تعداد احادیث صحیح سنن ابن ماجه از کافی بیشتر است؛ در حالی که احادیث صحیح کافی حدود 5 تا 6 هزار است، و کل احادیث ابن ماجه 4 هزار حدیث و احادیث صحیح آن حدود 3 هزار تا!!
5- مدعی شد تعداد جلدهای بحار 150 تاست، در حالی که چاپ جدید این کتاب شامل 110 جلد است که فقط تا جلد 101 حدیث دارد.
6- مدعی شد کافی یک حدیث متصل السند هم به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) ندارد، در حالی که تمام احادیث ائمه ی شیعه از رسول اکرم می باشد. ضمن این که در کافی احادیث متصل السند از نگاه اهل سنت هم وجود دارد.
7- مدعی شد کسانی که به بخاری طعنه زده اند، همگی شیعه و کذاب بوده اند. در حالی که بسیاری از بزرگان علم رجال اهل سنت همچون: ابوزرعه رازی (264 هـ)، ابن ابی حاتم (327 هـ)، خطیب بغدادی (463 هـ)، حافظ مزی (742 هـ)، حافظ ذهبی (748 هـ) و حافظ ابن حجر (852 هـ) در کتب خویش مفصلا و مجملا به اشتباهات عدیده و بلکه هفتصدگانه ی (!) بخاری در کتاب های رجالش اشاره کرده اند.
8- این مَثَل را: "آمد ابرویش را اصلاح کند، زد چشمش را هم کور کرد" ، این طور نوشت: به قول معروف آمد سیبیل رو درست کنه زد کور کرد
9- مدعی شد یک سوم احادیث کتاب "من لا یحضره الفقیه" شیخ صدوق مرسل است؛ در حالی که در ابتدای احادیث این کتاب سند ذکر نشده، در عوض شیخ صدوق در پایان کتاب، طریق تمام روایات خود را با عنوان مشیخه مشخص کرده است.
البته این ها تنها تعداد اندکی از جهالات ایشان بود که در بحث مذکور جلوه کرد. اما اکنون ببینیم که چه نوشته و مجددا چه ادعائی بر اساس جهل و نادانی کرده است.
وی حدیثی آورده که در آن عبارت "دون ماله" آمده که در این حدیث به معنای "به خاطر مالش" می باشد. اما این آقای هاشمی حسنی نادان عبارت را چه ترجمه کرده باشد خوب است؟ بدون مالی!!! و سپس بر اساس این ترجمه ی مسخره، امام صادق (علیه السلام) و جناب شیخ کلینی را تخطئه نموده است.
تو را به خدا ای خواننده ی گرامی! بر جهالات این فرد چه باید کرد؟! او که مصداق "ضالّ و مضلّ " است!
بی نامش آغاز نکنم
اولا جناب آقای الهاشمي الحسني با نسبت دادن زندقه به یک مسلمان، ماهیت غیر اسلامی خویش را خوب بر ملا کرده است! حال ببینیم که ایشان چه ادعای جاهلانه ای کرده است. البته برای کسی که در بحثی دیگر مجموعه ای از جهالات را به تصویر کشیده بود، بعید نبود که اینجا نیز این اشتباه جاهلان را مرتکب شود. وی در آن بحث:
1- مدعی شد مسلم از نسائی و ترمذی نقل حدیث کرده است. اما نه تنها در کتبی چون تهذیب الکمال و غیر آن، وارد نشده که مسلم از ترمذی و نسائی حدیث شنیده باشد، بلکه بر عکس این ترمذی است که در کتاب سنن خویش حدیثی را از مسلم نقل کرده است!
سال وفات و طبقه ی نسائی هم متاخر از مسلم است.
2- کتاب های تهذیب و استبصار تالیف شیخ طوسی از علمای شیعه را تالیف شیخ مفید دانست!
3- عبارت "کافٍ لشیعتنا" را "کافٌ لشیعتنا"نوشت!
4- مدعی شد تعداد احادیث صحیح سنن ابن ماجه از کافی بیشتر است؛ در حالی که احادیث صحیح کافی حدود 5 تا 6 هزار است، و کل احادیث ابن ماجه 4 هزار حدیث و احادیث صحیح آن حدود 3 هزار تا!!
5- مدعی شد تعداد جلدهای بحار 150 تاست، در حالی که چاپ جدید این کتاب شامل 110 جلد است که فقط تا جلد 101 حدیث دارد.
6- مدعی شد کافی یک حدیث متصل السند هم به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) ندارد، در حالی که تمام احادیث ائمه ی شیعه از رسول اکرم می باشد. ضمن این که در کافی احادیث متصل السند از نگاه اهل سنت هم وجود دارد.
7- مدعی شد کسانی که به بخاری طعنه زده اند، همگی شیعه و کذاب بوده اند. در حالی که بسیاری از بزرگان علم رجال اهل سنت همچون: ابوزرعه رازی (264 هـ)، ابن ابی حاتم (327 هـ)، خطیب بغدادی (463 هـ)، حافظ مزی (742 هـ)، حافظ ذهبی (748 هـ) و حافظ ابن حجر (852 هـ) در کتب خویش مفصلا و مجملا به اشتباهات عدیده و بلکه هفتصدگانه ی (!) بخاری در کتاب های رجالش اشاره کرده اند.
8- این مَثَل را: "آمد ابرویش را اصلاح کند، زد چشمش را هم کور کرد" ، این طور نوشت: به قول معروف آمد سیبیل رو درست کنه زد کور کرد
9- مدعی شد یک سوم احادیث کتاب "من لا یحضره الفقیه" شیخ صدوق مرسل است؛ در حالی که در ابتدای احادیث این کتاب سند ذکر نشده، در عوض شیخ صدوق در پایان کتاب، طریق تمام روایات خود را با عنوان مشیخه مشخص کرده است.
البته این ها تنها تعداد اندکی از جهالات ایشان بود که در بحث مذکور جلوه کرد. اما اکنون ببینیم که چه نوشته و مجددا چه ادعائی بر اساس جهل و نادانی کرده است.
وی حدیثی آورده که در آن عبارت "دون ماله" آمده که در این حدیث به معنای "به خاطر مالش" می باشد. اما این آقای هاشمی حسنی نادان عبارت را چه ترجمه کرده باشد خوب است؟ بدون مالی!!! و سپس بر اساس این ترجمه ی مسخره، امام صادق (علیه السلام) و جناب شیخ کلینی را تخطئه نموده است.
تو را به خدا ای خواننده ی گرامی! بر جهالات این فرد چه باید کرد؟! او که مصداق "ضالّ و مضلّ " است!