Home › انجمن ها › شرکیات. توسل، شفاعت و بدعت › شرک چیست؟ مشرک کیست؟
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط mojahed.din در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1808شرک چيست؟ مشرک کيست؟
خداوند در سوره نساء آیات 48 و116 میفرماید:
اِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ اَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء وَمَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَی اِثْمًا عَظِیمًا
< <محققا خدانمی آمرزد شرک آوردن باورا ومی آمرزد پایین تر از آنرا برای هرکس کهبخواهد می آمرزد وآنکه بخدا شرک آورد پس بتحقیق گناه بزرگی را مرتکب شده است.>>
اِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ اَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء وَمَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِیدًا
< < محققا خدانمی آمرزد شرک آوردن باورا ومی آمرزد پایین تر از آنرا برای هرکس که بخواهد وآنکه شریک برای خدا قائل شود پس بتحقیق گمراه شده گمراهی دوری.>>
ببینید عزیزان خداوند درقیامت برای بخشش گناهان برای خود حق وتوی گذارده که اگر خواست هرگناهی را ببخشد!ولی تنها گناهی که فرموده هرگز نخواهم بخشید گناه شرک است!… شرک چیست؟!…:
لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ اِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ!…شرک ظلم عظیمی است!…وهرگز بخشیده نخواهد شد؟!
شرک به چهار دسته تقسیم میشود1-شرک در ذات خدا.2-شرک در صفات خدا.3-شرک در افعال خدا.4-شرک در عبادت.
شرک در ذات خدا یعنی به یک واجب الوجود اعتقاد نداشتن که البته این اعتقاد چه در گذشته وچه حال بسیار نادر بوده واکثر مردم بیک ذات واجب الوجود اعتقاد دارند…شرک در صفات مانند اینکه بگویم غیر خدا در همه جا هست!یا غیر او راموثر در عالم هستی بدانیم!یا اینکه غیر خدارا آگاه وشنوا وبینا در احوال خلق دانستن…وشرک در افعال خدا مانند اینکه غیر خدا را درخلق اشیا بدون اسباب بپنداریم وخرق عادت را بدیگری نسبت دهیم چون فقط اوست که میتواند به آتش دستور سرد شدن دهد ویا زنده شدن مرده ویا زنده کردن پرندگان کشته شده را دهد…واما شرک چهارم شرک در عبادت است که اغلب مردم درزمان پیامبر وهمچنین در حال حاظر مبتلا به آن بوده وهستند.برای آشنائی بهتر آن با استفاده از قرآن می بینیم که خداوند به چه دلیلی عقاید مردم مکه ویهود ونصارارا شرک دانسته وبه آنان مشرک خطاب فرموده ومردم ما نیز چگونه به آن مبتلا اند…
ابتدا باید بدانیم که مشرکین مکه همه توحید در ذات وافعال خدا را قبول داشته اند:
وَلَئِن سَاَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْاَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَاَنَّی یُوْفَکُونَ
واگر از ایشان بپرسی چه کسی آسمانها وزمین را خلق کرده وخورشید وماه را که مسخر نموده؟البته خواهند گفت الله پس بکجا سر گردانند
وَلَئِن سَاَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَاَحْیَا بِهِ الْاَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ اَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ
واگر از آنان بپرسی که از آسمان آبی نازل کرد که زمین را پس از موات بودنش احیا کند؟البته خواهند گفت خدا بگو الحمد الله بلکه بیشترشان بی خردند.
یا در سوره زخرف آیه 87 میفرماید:
وَلَئِن سَاَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَاَنَّی یُوْفَکُونَ
واگر از ایشان سئوال کنی چه کسی ایشان را خلق کرده البته می گویند خدا پس بکجا برده میشوند
البته نمونه های عملی آن هم بوده مانند اینکه بعضی نام فرزندانشان را عبدالله می گذاشتند پس الله را می شناختند!ولی مهمترین مشکل آنان عبادت غیر خدا بود که اتفاقا خود آنها این اعمال را عبادت نمی دانستند وآنرا وسیله تقرب بخدا ویا شفیع نزد خدا می پنداشتند:
اَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ اَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ اِلَّا لِیُقَرِّبُونَا اِلَی اللَّهِ زُلْفَی اِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ اِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ
آگاه باش دین خالص فقط برای خداست وآنانکه اولیائی غیراز خدا گرفته اند بعنواناینکه عبادتشان نمی کنیم مگر برای آنکه مارا بسوی خدا نزدیک کنند محققا خدا بینایشان در آنچه اختلاف میکنند حکم میکند.محققا خدا هدایت نمی کند کسی را که دروغگوی نا سپاس است.
.آیا میتوان در این زمان به این بهانه ها ما یا علی یا حسین یامحمد یاموسی یاعیسی بگویم وخود را نیز موحد بدانیم؟؟!!
خداوند خواندن را عبادت دانسته ودر سوره غافر آیه 60 میفرماید:
وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی اَسْتَجِبْ لَکُمْ اِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ
وپروردگارتان فرمود مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم محققا کسانیکه از بندگی وعبادت من تکبر ورزند بزودی بحال خواری داخل دوزخ گردند.
پس خواندن غیر خدا عبادت وشرک است. خداوند در سوره شعراآیه 213 میفرماید: فَلَاتَدْعُ مَعَ اللَّهِ اِلَهًا آخَرَ فَتَکُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِینَ
نخوانید با خدا اله(مرکزتوجه) دیگری را که از عذاب شدگان خواهی بود. ودر سوره جن میفرماید: وَاَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ اَحَدًا
بیقین مساجد مخصوص خداست پس نخوانید با خدا احدی را.
یعنی در مسجد حق نداری بجز یاالله کسی دیگررا صدا بزنی والا مشرکی!
قُلْ اِنَّمَا اَدْعُو رَبِّی وَلَا اُشْرِکُ بِهِ اَحَدًا
بگو همانا فقط پروردگارم را میخوانم واحدی را شریک او نمی کنم.>>
بعضی از نادانها میگویند همین طور که پدر ومادر ویا فرزند خودرا میخوانیم ومیگویم آب بدهوبنانوا میگویم نان بده وبدکتر میگویم دوا بده این شرک نیست!پس خواندن انبیاء واولیاوصالحین نیز شرک نیست!جواب اینست که خواندن شرعی ودعا خواندن یک مدعو غیبی است نه یک خواندن عرفی متعارفی خواندن عرفی متعارفی خواندن مخاطب حاضر ومرئی
است که آنان زنده وحاضرند اما اگر شاطر بمیرد نمیتوان باو گفت نان بده!پس دعای عبادت را با خواندن عرفی قیاس کردن جائز نیست وقیاس در دین باطل است باضافه ارواح انبیا واولیا در این دنیا نیستند واز اهل دنیا بی خبرند!چنانچه در سوره مائده آیه 109 میفرماید:
یوم یجمع الله الرسل فیقول ماذا اجبتم قالوا لا علم لنا انک انت علام الغیوب
روزی که تمام انبیا را جمع کنیم واز آنان سئوال شود چقدر شمارا اجابت کردند گویند ما اطلاعی نداریم فقط توئی که عالم به همه چیزي وعزیر پیغمبر را خدا صد سال میراند او وخرش خاک شدند وبعداز صدسال که زنده شد حتی از خرخود نیز خبر نداشت!کسانیراکه غیراز خدا میخوانند آنان نه صدای خواننده خودرا میشنوند ونه بفرض محال اگر بشنوند می توانند جواب دهند! ودر آخرت هم آن افرادی راکه مردم میخوانند (از محمد وعلی وحسین…) باآنان دشمن میشوند!چطور؟؟..به این آیات توجه کنید.سوره احقاف آیات5و6 :
وَمَنْ اَضَلُّ مِمَّن یَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا یَسْتَجِیبُ لَهُ اِلَی یَومِ الْقِیَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ ﴿ وَاِذَا حُشِرَ النَّاسُ کَانُوا لَهُمْ اَعْدَاء وَکَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ کَافِرِینَ.
وکیست گمراهتر از آنکه غیر خدا را میخواند کسی راکه اجابت نمیکند اورا تاقیامت وآنان از دعا وخواندن ایشان غافلند.وچون مردم محشور شوند دشمنان ایشان گردندوبعبادت ایشان کافرند.
وهمچنین سوره یونس آیات 28و29 میفرماید:
وَیَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ اَشْرَکُواْ مَکَانَکُمْ اَنتُمْ وَشُرَکَآوُکُمْ فَزَیَّلْنَا بَیْنَهُمْ وَقَالَ شُرَکَآوُهُم مَّا کُنتُمْ اِیَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿ فَکَفَی بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ اِن کُنَّا عَنْ عِبَادَتِکُمْ لَغَافِلِینَ.
وروزی که همه ایشان را محشور سازیم سپس به کسانیکه مشرک شدند می گوئیم شما وشریکانی که قائل شدید برجای خود باشید پس میان ایشان جدائی میافکنیم وشریکان ایشان گویند شما مارا نمی پرستیدید. خداوند بین ما وشما برای شهادت کافی است براستی که ما از عبادت شما غافل بودیم.
سوره فاطر آیات 13و14 وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا یَمْلِکُونَ مِن قِطْمِیرٍ ﴿ان تَدْعُوهُمْ لَا یَسْمَعُوا دُعَاءکُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَکُمْ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیرٍ.
…وآنان را که غیر از خدا می خوانید مالک پوست هسته خرمائی نیستند.اگر بخوانید شا ن د عای شمارا نشنوند واگر بشنوند جوابتان ندهند وروز رستاخیز شرک شمارا انکار کنند وکسی مانند خدای آگاه تورا خبر ندهدوبلاخره به مثال قرآن گوش کنید در سوره حج آیات 73و 74که میفرماید:
یَا اَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ اِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَاِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَّا یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ﴿مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ اِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ .
ای مردم مثلی زده شد بآن گوش دهید محققا کسانیرا که میخوانید غیر از خدا وپایین تر از او هرگز مگسی را خلق نکنند واگر چه برای آن اجتماع کنند واگر مگس چیزی ازایشان برباید ازاونتوانند پس گیرند طالب ومطلوب(خواننده وخوانده شده)هردو عاجزند. قدر خدارا آنچه سزاوار عظمت اوست نشناختند زیرا خدا توانای عزیز است.
بعضی از مردم در توجیه این اعمال خود میگویند که ما آنهاراشفیع در پیش خدا می دانیم واین کارها عبادت نیست!قرآن کریم پاسخ این سخنان باطل را فرمودهوَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَوُلاء شُفَعَاوُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ اَتُنَبِّئُونَ اللّهَ بِمَا لاَ یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِی الاَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَی عَمَّا یُشْرِکُونَ
اینان غیر از خدا چیزهائی را میپرستند که نه ضررمی رساند ونه سودی عایدشان میکنند ومیگویند اینها شفیعان ما نزد الله هستند!بگو آیا خدارا از وجود چیزهائی با خبر می سازید که خداوند در آسمانها وزمین سراغی از آنها ندارد!خداوند منزه است از آن چیز هائی که مشرکان شریک او قرار میدهند
ودر سوره زمر آیات 43تا46 میفرماید:
اَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاء قُلْ اَوَلَوْ کَانُوا لَا یَمْلِکُونَ شَیْئًا وَلَا یَعْقِلُونَ ﴿ قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعًا لَّهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْاَرْضِ ثُمَّ اِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿ وَاِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَاَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُوْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَاِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ اِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ ﴿ قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْاَرْضِ عَالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ اَنتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبَادِکَ فِی مَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ
آیا غیر خدا را شفیعانی گرفته اند؟ بگو آیا واگر چه مالک چیزی نباشند واگر چه اینان تعقل نمی کنند. بگو مخصوص خداست شفاعت تمام آن. ملک اوست آسمانها وزمین سپس باو بازگشت می شوید. وچون خدارا بتنهائی یادشود منزجر شود دلهای آنها که به آخرت ایمان ندارند وچون پایین تراز خدارا یاد شود آنوقت است که ایشان شاد شوند. بگو ای خدای ایجادکننده آسمانها وزمین ای دانای غیب وآشکار تو در میان بندگانت درباره آنچه درآن اختلاف می کرده اند داوری میکنی
پس نگاه کنیم به این آیات خداوند بهانه مشرکین را برای خواندن غیر خدا بعنوان شفیعان مردود دانسته وشفاعت را کلا وجمعا مخصوص خود میداند ویکی از حالات مشرکین را اینطور بیان میفرماید که اگر به آنان گفته شود فقط خدا را بخوانیم ویا موسی وعیسی ومحمد وعباس .. را نخوانیم دلهای آنان منزجر شود واگر بگویم با خدا دیگران راهم بخوانیم آنگاه شاد شوند!!
آیا انسان عاقل خدای حاضر ناظر قادرمطلق را رها میکند وبرود بدنبال کسانی که در این جهان نیستند؟؟!!ببینید خداوند بما بندگانش چه فرموده:
وَاِذَا سَاَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَاِنِّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُوْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
وچون بندگانم از تو بپرسند از دوری ونزدیکی من پس براستی که من نزدیکم وجواب خواننده را هرگاه که مرا بخواند می دهم پس باید مرا اجابت کنند وبه من ایمان آورند تا برشد وتکامل برسند
وبعضی هم دوست داشتن ومحبت زیاد به انبیا واولیا را سبب اینکارها میدانند ولی خداوند افراط در این کاررا شرک میداند ودر سوره بقره آیه 165 میفرماید:
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ اَندَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ اَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ یَرَی الَّذِینَ ظَلَمُواْ اِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ اَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعاً وَاَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ
وبعضی از مردم کسانی از غیر خدا را مانند خدا میگیرند!وآنان را دوست میدارند مانند دوست داشتن خدا! ومومنین خدارا بیش از هر چیز دوست میدارند واگر چه ستمگران هنگام دیدن عذا ب می بینند که حقا قدرت وتوانائی مخصوص خداست وحقا عذاب خدا سخت استباامید آنکه مردم ما بحقایق قرآن آگاه شوند واز شرک وبت پرستی دست برداشته وتوحید خالص را بپذیرند…ان شاء الله
_____________
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7217شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7218حالا ما یک خواندن داریم برای خدایی که مرئی نیست و برای مثلا نانوایی مه مرئی است. این تفکیک از کجا آمده، معلوم نیست. هست؟
کدام یک از این 3 معنی است؟ اگر عبادت باشد خب ما عبادت نمیکنیم چون معنای را در میدانیم.
اگر خواندن باشد که خب حصری ندارد که مشکل ساز باشد. اگر فریاد خواهی باشد که این هم حصری ندارد. چطور میشود که ملکی تدبیر امور کند یا جان بستاند که کار خدایی هستند اما به فریاد نرسد؟
نوشتید بفرض محال که بشنود؛
سوال اینه که اگر کسی زنده باشد میشنود یا نه. اگر کسی مرد ولی خداوند او را زنده دانست و فرمود که لا تشعرون، تکلیف چیست؟
یه حدیث هم بخاری دارد که البته مهم نیست. چون قصد ورود به حدیث ندارم.
در توجیه اعمال خود…؛
آن یعبدون اول آیه ندای الفاتحه نیست؟ معنای فرموده خداوند خداوند چیست؟ کمی شبیه 3 زمر نیست؟
این تکرار و تاکید شما برای اینست که تعریف از نمیدهید.
شفاعت؛
شفاعت را هم معنی کنید و اینکه بفرمایید برای چیست بد نیست. و آیا مختص خداست؟ عمل پسران یعقوب و 64نساء و البته 5 منافقون چه میفرمایند؟ عنده الا باذنه؟
اینکه آیه فرموده فقط مرا بخوانید. اجیب یعنی چه؟ شما میگی خدا جان خداوند هم به شما میگه بنده جان؟
آن انداد 165 بقره را هم دقت کنید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7546بنده همچنان منتظرم که تعریفی از شرک بدهید. از مشرک.وقت هم کردید سوالات و ایرادات را جواب بدهید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8210سلام علیکم.آقای مجاهد همچنان منتظر هستم تا تعاریف خواسته شده را ارائه دهید و از سخن خود دفاع کنید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8294چی شد؟شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8297[شرک را تعریف نکردید بلکه تنها به 4نوع تقسیم کردید. تعریف شرک چیست؟] تقسیم شرک یعنی تعریف آن، مثلأ کسی که منکر وجود خدا نیست اما منکر انبیا است، پس کافر است …تقسیم کفر: منکر قران.منکرخدا.منکرفلان. پس تقسیم کفر یعنی تعریف کفر.===========================================[شما خیلی زود رفتید سراغ دعا و عبادت. اول عبادت را بفرمایید که چیست. در قرآن فرموده و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. خب این عبادت فقط دعاست؟ چون در آیات شما فقط یعبدون و یدعون هست. ع ب د… د ع ی)و…ا( بقیه عبادات؟] عبادت یعنی بندگی وعبد بودن مطلق خدا، وقتی بنده ی کسی غیرخدا هستی عبد مطلق او نیستی ودر برابر او سجده نمیکنی وفوقش کارهای اورا انجام میدهی در واقع او نیازمند تو است ولی تو نه. پس خدا نیازمندکسی نیست و میتوان گفت عبد بودن خدا بهتراست. اما عبد بودن کافی نیست باید اعمال عبد را انجام بدهی تا بشویی عابد .آنوقت عبادت خدا را انجام دادی. ودعا خواندن جزیی از اعمال عابد وعابده هست. نه اینکه بگوییم فقط دعا خواندن عبادت است.] ===========================================[در مورد آیاتی که فرموده میگویند خداوند خالق است؛
خب یک آیه ای داریم که فرموده به اینها سب نکنید که آنها در مقابل به الله سب میکنند. در حالیکه اینها به فرموده شما الله را قبول دارند. خب چرا سبش میکنند؟] خداوند فرموده به آنها سب نکنید که آنها هم به الله سب نکنند. اما نکته: باید دید، که نگرش آنها نسبت به الله چگونه است؟…بله آنها خداوند را تجسیم میکنند وقایل به قدرت محدود او هستند و وقتی که مسلمانان آیاتی در باره خدا میخوانند طبیعی است که آنها خدای مدنظر خود را با اللهی که در قران درباره او هست متفاوت ببینند واین دید ونگرش آنها نسبت به خدایمان هست.پس آنها به زعم خودشان به الله مسلمانها توهین میکنند نه به خدای آفریدگار مدنظرخودشان!] =========================================شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8413شیخ؟تعریف شرک؟ ریاضی یعنی 4 عمل اصلی. این میشه تعریف ریاضی؟ شما شرک را تعریف کنید، بعد تاپیک را خود به خود میبندید. تعریف کنید.
بنده کسی غیر از خدا یعنی چه؟
و خب این عبادات چی هستند؟ رفیقتان گفته دعا یعنی عبادت. آیاتی آورده که یعبدون دارند. بعد آیاتی آورده که تدعون دارند. خدا تنها همین یک مصداق را برای عبادت فرموده؟ آن آیه ما خلقت الجن و الانس چی میشه؟ یعنی تنها دعا عبادت است؟
عزیزم شما هم خدا را تجسیم میکنید و البته محدود. میدانید که هر جسمی محدود است. محدود که باشد قدرتش هم محدود است. اما شما به روی خود نمی آورید. فرق شما با آن مشرکین چیست؟
دقت کنید که فرموده ” الله “. از این نام در کجای قرآن برای کسی غیر از آن اللهی که من وشما میشناسیم استفاده شده؟ به چه قرینه ای میگویید که الله با الله متفاوت است؟ و دوستتان گفته که اینها الله را قبول دارند. اگر نداشتند که شرک معنا نداشت. داشت؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8669با سلام . برادرم چرا فلسفه بافی می کنی ؟؟
موضوع سوال برادر مجاهد خیلی روشن و واضح می باشد .
مشرکین مکه همانطوری که خداوند در ایه 3 زمر می فرماید (أَلَا لِلَّـهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّـهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّـهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ )
(ترجمه ایت الله مکارم شیرازی :آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آنها که غیر خدا را اولیای خود قرار دادند و دلیلشان این بود که: «اینها را نمیپرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند»، خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داوری میکند؛ خداوند آن کس را که دروغگو و کفرانکننده است هرگز هدایت نمیکند!)
و در آیه ی 18 یونس خداوند می فرماید (وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَـٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّـهِ)
(ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : آنها غیر از خدا، چیزهایی را میپرستند که نه به آنان زیان میرساند، و نه سودی میبخشد؛ و میگویند: «اینها شفیعان ما نزد خدا هستند!»)
و امروز هم کسانی می گویند یا محمد مدد. و یا علی مدد. و یا مهدی ادرکنی ، و یا می گویند ( يامُحَمَّدُ ياعَلِيُّ، ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ، إِكْفِيانِي فَإِنَّكُما كافِيانَ، يامُحَمَّدُ ياعَلِيُّ، ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ، انْصُرانِي فَإِنَّكُما ناصِرانَ،يامُحَمَّدُ ياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ إِحْفَظانِي فَإِنَّكُما حافِظانَ) که مخالف آیات صریح قران است .
(أَلَيْسَ اللَّـهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ)
و نیز مخالف آیات 48 و 86 بقره و 136 و 160 ال عمران و چندین ایه دیگر …
(وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8670و همچنین در زیارت جامعه کبیره می خوانند 🙁إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ وَ فَصْلُ الْخِطَابِ عِنْدَكُمْ)
که مخالف صریح ایات قران می باشد :
(إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ)
(ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُم)
(وَاللَّـهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ ۖ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ ۗ إِنَّ اللَّـهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ)
ضمنا خداوند در سوره حمد گفته (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ) و کاملا عبادت و استعانت را حصر کرده . شما و امثال شما چون منبع در امد و … از ان مقبره ها می باشد. و رزق و روزیتان از ان است و به جاه و مقام می رسید !!! حصر را در (إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ) که خداوند حصر کرده قبول ندارید ؟!
همچنین در خطبه ی نهج البلاغه حضرت علی توسل را کامل و واضح توضیح داده است .
و اگر توسل به اهل قبور جایز می بود حتما توصیه می کرد !! پس با این استدلال شما که چرا حضرت علی حصر نکرده بودایی ها می توانند بگویند !! به بودا هم می شود توسل جست و هندوها هم می توانند بگویند به رام می شود توسل جست !!! و ….
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8671و 5 احقاف (وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّـهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ ) (چه کسی گمراهتر است از آن کس که غیر خدا را میخواند که تا قیامت هم به او پاسخ نمیگوید و از خواندن آنها (کاملا) ً بیخبر است؟! (و صدای آنها را هیچ نمیشنود!)) آیا وقتی آیاتی به این روشنی وجود دارند شما چرا قران را که خداوند نازل کرده رها می کنید و به دنبال فلسفه بافی و مغلطه بازی می روید .
1- آیا امام زادگان من دون الله هستند یا نه ؟؟
2- آیا امام زادگان به ندای صدا زنندگان پاسخ می دهند ؟؟؟؟
3- در زمان زنده بودن ندای آنها قابل شنیدن بود ایا اکنون نیز قابل شنیدن است ؟؟؟
و 22 سبا (قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّـهِ ۖ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ) (معنی : بگو: «کسانی را که غیر از خدا میپندارید و بخوانید! (آنها هرگز گرهی از کار شما نمیگشایند، چرا که) آنها به اندازه ذرّهای در آسمانها و زمین مالک نیستند، و نه در (خلقت و مالکیّت) آنها شریکند، و نه یاور او (در آفرینش) بودند.)
1- آیا امام زادگان من دون الله هستند یا نه ؟؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8672آیا وقتی آیاتی به این روشنی وجود دارند شما چرا قران را که خداوند نازل کرده رها می کنید و به فلسفه بافی و مغلطه بازی و به انحراف کشاندن اصل موضوع می روید .
و آیه 22 فاطر (وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ ۖ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ) ( معنی : و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند! خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد میرساند، و تو نمیتوانی سخن خود را به گوش آنان که در گور خفتهاند برسانی!)
1-آیا امام زادگان مرده هستند یا نه ؟؟؟
2- آیا غیر احیا هستند یا نه ؟؟؟
3- آیا در گور خفته اند یا نه ؟؟؟
4- و اگر پس از رحلت از این دنیا ، زنده اند و در همه جا حاضر و ناظرند ، ایا همبستر شدن زنانشان بعد از فوت آنها که با دیگران ازدواج کرده بودند را می دیدند ؟؟؟
20و 21 نحل (وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ ﴿٢٠﴾ أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ) (معنی : کسانی را که غیر از خدا میخوانند، چیزی را خلق نمیکنند؛ بلکه خودشان هم مخلوقند! (۲۰) آنها مردگانی هستند غیر زنده ؛ و نمیدانند در چه زمانی محشور میشوند! )
1- آیا امام زادگان من دون الله هستند یا نه ؟؟
2-آیا امام زادگان مرده هستند یا نه ؟؟؟
3- آیا غیر احیا هستند یا نه ؟؟؟
4- آیا خالقند یا مخلوق ؟؟؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8723مَا نَعْبُدُهُمْ در 3 زا و يَعْبُدُونَ در 18 یونس این کافی از جواب نیست که به این آیه استناد دوباره نکنید؟نعبدهم تمام رشته های شما را پنبه میکند. در مورد 107 انعام هم همان نقاشی های کودکانه خودتان که قیچی نکنید و هر آدم بی غرض و مرض کافی است. ضمن اینکه آیه برای مشرکین زمان پیامبر است. ربطش به الان چیه؟ مثل خدوتان نوشتم نه؟
حسبک الله و من اتبعک من المومنین…. فالمدبرات امرا.
و استعینوا بالصبر و الصلاة. با ایاک نستعین تناقض ندارد؟ اگر خدا به کسی بدهد و ما از آن کس که خدا در اختارش نهاده بخواهیم، ایراد دارد؟ چرا؟
حصر در آن خطبه را نشان دهید.
عمر هم می تواند بگوید به عموی یامبر میشود متوسل شد. بلال هم به قبر پیامبر. عایشه هم.
تعریف شرک؟
تعریف من دون الله؟
تعریف اله؟
معنای یدعون و تدعون… ؟
پیامبر نخوانده بود که ولاتحسبت الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا…. . چرا با زن زید ازدواج کرد؟
فلسفه چی هست؟ اینکه طرف هر چرندی بگوید و سوال کنی که تعریف ارائه بده این فلسفه بافی است یا ایستادگی در برابر حرف مفت؟
نمی دانم چرا این همه در برابر فهمیدن مقاومت می کنید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9105با سلام . اینکه گفته ای (مَا نَعْبُدُهُمْ در 3 زا)برادرم چرا تمام ایه 3 سوره زمر را نمی خوانی ؟؟!!
تا متوجه شوی خود خداوند که از عقیده ها آگاه است به صراحت توضیح داده و از کلمه ی لیقربون الی الله زلفی مشخص است .
چرا شما ها فریب کاری می کنید ؟؟
و در ایه 18 یونس هم از کلمه (شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّـهِ) مشخص است .
و خداوند خیلی واضح و روشن هدف آنها را در هر دو آیه بیان نموده .
اینکه گفته ای (ضمن اینکه آیه برای مشرکین زمان پیامبر است. ربطش به الان چیه؟)
برادرم اولا :پس آیا با این استدلال شما امروز مردم مکه می توانند دوباره لات و منات و عزی را دوباره احیا کنند و مورد تکریم و احترام قرار بدهند ؟؟!!
دوما : پس ایا با این استدلال شما هیچ آیه ای شامل مشرکین امروز نمی شود و برایشان وجود ندارد ؟؟!!
و یا مردم امروز بگویند نماز و زکات مربوط به زمان پیامبر بوده ؟؟!!
و اینکه به ایه ی 64 سوره انفال و 5 سوره نازعات استناد کرده ای .
در کجای این آیات خداوند دستور به اهل قبور و مردگان داده است ؟؟!!
اینکه گفته ای (و استعینوا بالصبر و الصلاة. با ایاک نستعین تناقض ندارد؟)
اولا : خداوند هر دستوری بدهد ما قبول داریم . و از هرچه که خداوند دستور به آن عمل داده است ما اطاعت می کنیم .
و حتی اگر رقصیدن را خداوند می فرمود عبادت است ما اطاعت می کردیم .
و مثل شما نیستیم که هرچه از قران باب میل ما بود و مقاصد شوم ما را تضمین می کرد می گفتیم اطاعت می کنیم و جیب مردم را خالی می کردیم .
و هرچه مخالف ثروت و شهوت باشد خداوند را به تناقض گویی متهم می کردیم .
و از همین گفته ی شما که خداوند را به تناقض گویی متهم می کنیم معلوم می شود که چه افکار باطلی دارید .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9106اینکه گفته ای (حصر در آن خطبه را نشان دهید.)
برادرم وقتی در خطبه ی 110 نهج البلاغه حضرت علی توسل را معنی کرده و تبیین کرده و توسل به مردگان و اهل قبور را ذکر نکرده مشخص می شود چنین توسلی جایز نمی باشد .
شما که مدعی توسل به اهل قبور هستید باید سند و مدرک ارائه دهید .البینه علی المدعی
اینکه گفته ای (عمر هم می تواند بگوید به عموی یامبر میشود متوسل شد.)
برادرم فارغ از صحت و سقم نقلی که کرده ای اولا : خود همین موضوع نشان دهنده ی این است اگر عمر توسل به قبر مردگان را قبول می داشت باید می گفت به قبر پیامبر متوسل شوید .
دوما : اگر آدم فردی از آدم زنده التماس دعا داشته باشد با کمک خواستن از مرده فرق دارد .
اینکه گفته ای (تعریف شرک؟) خداوند شرک را در قران به صراحت بیان کرده .
اینکه گفته ای (تعریف من دون الله؟ ) هر چیزی غیر از خدا ، من دون الله است .
اینکه گفته ای (تعریف اله؟)
هر چیزی را انسان مشرک می تواند اله قرار دهد مثلا در این ایه خداوند فرموده : (أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا) (ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود برگزیده است؟! آیا تو میتوانی او را هدایت کنی (یا به دفاع از او برخیزی)؟!)
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
خب مثل همیشه بدون ارائه تعریف رفتید سراغ طرح عقاید خودتان.
شرک را تعریف نکردید بلکه تنها به 4نوع تقسیم کردید. تعریف شرک چیست؟
در نوع اول؛ کسی که معتقد به عدم وجود خدا باشد مشرک است؟ پس کافر کیست؟ لازم شد که شرک و مشرک را با هم ترجمه کنید.
در نوع دوم؛ فالمدبرات امرا. اینها موثر نیستند؟
الله یتوفی الانفس حین موتها. بعد فرموده یتوفاکم ملک الموت الذی وکل بکم. جاءتهم رسلنا یتوفونهم. این چیه؟ خب این ملک و آن رسل کار خدایی نمیکنند؟ آن مدبرات چطور؟ اینطوری شرک ایجاد میشود؟ نمیشود؟
در نوع سوم؛ کمی شبیه نوع دوم است.
بدون اسباب خلق کردن مختص خداست. قبول. و اگر کسی اینکار را برای دیگری معتقد شود مشرک است. قبول. حالا اگر کسی این خلق کردن بدون اسباب را انجام دهد حکمش چیست؟ مثلا شتر پدید آورد.
خرق عادت. خب این چیه؟ آیا معجزه را هم شامل میشود؟ تا حالا چند نفر را دیده ای که از گل مجسمه درست کند و بعد به آن جان بدهد؟
در نوع چهارم؛
شما خیلی زود رفتید سراغ دعا و عبادت. اول عبادت را بفرمایید که چیست. در قرآن فرموده و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. خب این عبادت فقط دعاست؟ چون در آیات شما فقط یعبدون و یدعون هست. ع ب د… د ع ی(و…ا) بقیه عبادات؟
در مورد آیاتی که فرموده میگویند خداوند خالق است؛
خب یک آیه ای داریم که فرموده به اینها سب نکنید که آنها در مقابل به الله سب میکنند. در حالیکه اینها به فرموده شما الله را قبول دارند. خب چرا سبش میکنند؟
در آیه 3 زمر الفاتحه بحث شما را سر داده اند. ما … . عبادت نمیکنیم مگر برای… . خب اینها مقر به عبادت غیر خدا بوده اند برای یک هدف خاص. دقت کنید که عبادت میکرده اند. بعد خدا فرموده که دروغ میگویند. حالا این دروغ در مورد ما نعبدهم است یا الا لیقربوننا؟
برای آیاتی که فرموده با خدا دیگری را نخوانید. نیازمند این هستید که حتما را ترجمه کنید. علاوه بر آن بفرمایید عملی که در برابر اله انجام میدهند چیست. اصولا وقتی یک شئ( نفر یا هر چیزی را) اله میگیرند برای چیست؟
شما یکبار میگی دعا یعنی عبادت. یکبار یعنی خواندن. در تاپیک دیگر یعنی به فریاد خواستن.
برای معنای اول یک آیه آوردید و برای دومی هیچ. در مورد دوم نوشته اید که هم داریم. آن هم برای شخص حاضر و مرئی. این از کجا آمد؟
حالا اگر دعا در رابطه با خدا عبادت باشد و معنای خواندن ندهد که هیچ. چون معنای عبادت میدهد و هیچ شیعه ای این ادعا را ندارد که پیامبر را عبادت میکند. یعنی مدعی است که او را میخواند.
اگر معنای خواندن بدهد که خب این میشود دعا یعنی خواندن و به اعتقاد شما منحصر است به خدا. خود شما این انحصار را شکسته اید با مثال خواندن عرفی متعارف.