Home › انجمن ها › خلفای راشدین › شبهه روافض :غذا
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط الشیعة در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1612بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدلله کما هو اهله و والسلام علی محمد و آله المعصومین
با سلام خدمت دوستان اندیشمند و عزیزان متفکر در دین.در این مقاله قصد داریم به دور از هرگونه اهانت و بی ادبی به شخصی به نقل انچه که در کتاب های جماعت عمری وجود دارد بپردازیم.پس شکته باد دهان آن کسانی که ما را به اهانت متهم بکنند.زیرا اگر اهانتی هم باشد در کتابهای خودشان است.
در این پست میخواهیم به بررسی رژیم غذایی جناب عمر بن خطاب از صحابی رسول الله بپردازیم و حکم بعض از احکام جماعت عمری را نقد کنیم.در کتب این جماعت روایت شده که جناب عمر علاقه زیادی به خوردن مارمولک و ملخ داشته اند.
«عن عمر قال:ما احب ان لی بالضباب حمر النعم»کنزالعمال ج8 جزء15 ص190 حدیث41767
ترجمه:«از عمر که گفت:من دوست ندارم که مارمولک را از من بگیرند و به جای آن شتر سرخ موی(گران قیمت)بدهند»
در جای دیگر جناب عمر دوباره علاقه خود را به خوردن مارمولک ابراز میکنند:
«فقال عمر:ما یسرنی فی ان مکان کل ضب دجاجة سمینة و لوددت ان فی کل حجر ضب ضبین» المغنی ج11 ص81
ترجمه:«عمر گفت:من دوست ندارم که برای من به جای مارمولک پرگوشت یک مرغ چاق بیاورند و آرزو دارم در هر سوراخی که دست برده شود در آن سوراخ مارمولک پرگوشتی باشد»
و این نشان از علاقه شدید ایشان به مارمولک است.حتی آن را به مرغ نیز ترجیح میدهند.
اما حکم خوردن مارمولک در مذاهب جماعت عمری چگونه است؟
«..و بهذا قال مالک و اللیث و الشافعی و ابن المنذر و قال ابوحنیفه:هو حرام و بهذا قال الثوری لما روی عن النبی انه نهی عن اکل لحم الضب» المغنی ج11 ص81
ترجمه:«(بعد از قول عمر)و مالک و اللیث و شافعی و ابن منذر به این قول قائل اند(حلال است)و ابوحنیفه گفت:آن حرام است و همچنین در این قول الثوری نیز هست که از پیامبر روایت میکند که ایشان از خوردن مارمولک نهی فرمودند»
پس مشاهده میشود که در نزد مذاهب مالکی و شافعی و (حنبلی) خوردن گوشت مارمولک جایز است ولی ابوحنیفه فتوا به حرمت آن داده است. یعنی سه مذهب از مذاهل جماعت عمری موافق عمر هستند ولی یک مذهب مخالف نظر او.
همچنین در کتب این جماعت نقل شده که پیامبر گوشت مارمولک را نجس میدانسته:
«عن عبدالله بن عمر قال:اکل عند رسول الله ضب فقذره و نحن نقذره ما فذر رسول الله» المعجم الکبیر الطبرانی ج6 جزء12 ص245
ترجمه:«از عبدالله بن عمر که گفت:نزد پیامبر کسی مارمولکی خورد و پیامبر گفت که آن ناپاک است و ما نیز آن را ناپاک میدانیم آنچه را ایشان ناپاک دانسته»
پس واضح شد اولا)پسر جناب عمر خود مخالف نظر پدرش را داشت و ثانیا)پیامبر آن را نجس میدانست
اما علاقه جناب عمر به خوردن ملخ:
«از عبدالله بن عمر که گفت:روزی عمر را دیدم که آب از دهانش سرازیر بود و به او گفتم:دلیل این امر چیست ای امیرالمومنین؟ پس گفت:من هوس ملخ بریان شده را کرده ام» کنزالعمال جزء12 حدیث35971
یا در روایتی دیگر:
«…عن جابر بن عبدالله انصاری:قل الجراد فی سنة من سنی عمر التی ولی فیها.فسال عنه و لم یخبر به شی فاغتم لذلک فارسل راکبا الی کذا و آخر الی الشام و آخر الی العراق.سال:هل روی من الجراد شی ام لا؟؟»تفسیر ابن کثیر جزء2 سوره انعام ص179
ترجمه:«..از جابر انصاری که گفت:در یکی از سالهای حکومت عمر ملخ کمیاب شد پس عمر درخواست آن(ملخ)کرد پس خبری از آن نشد.پس به خاطر این امر ناراحت شد.پس سواری را به فلن جا فرستاد و دیگری را به شام و دیگری را به عراق.از آنها پرسید:ایا پیزی از ملخ دیدید یا نه؟؟»
همانطور که در حدیث مشخص است عمر به حدی به خوردن ملخ علاقه داشت که کسانی را مامور میکرد که برای او ملخ پیدا کنند.البته شاید این کار او نیز برای مردم بوده.
درپایان از تمامی صاحبان خرد و اندیشمندان تقاضا دارم که به دور از تعصب و لجاجت در نوشته های اینجانب تفکر نمایند.باشد که رستگار شویم.همچنین از تمامی دست اندرکاران این سایت تشکر میکنم که این فرصت را برای ما ایجاد کردند.اجرکم عندالله
والسلام
والسلام
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4166شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4167باز در بخاری بَاب قَبُولِ الْهَدِيَّةِ
2575 – حَدَّثَنَا آدَمُ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ إِيَاسٍ قَالَ سَمِعْتُ سَعِيدَ بْنَ جُبَيْرٍ عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ أَهْدَتْ أُمُّ حُفَيْدٍ خَالَةُ ابْنِ عَبَّاسٍ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَقِطًا وَسَمْنًا وَأَضُبًّا فَأَكَلَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ الْأَقِطِ وَالسَّمْنِ وَتَرَكَ الضَّبَّ تَقَذُّرًا قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ فَأُكِلَ عَلَى مَائِدَةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَلَوْ كَانَ حَرَامًا مَا أُكِلَ عَلَى مَائِدَةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ
ترجمه: ابن عباس رضي الله عنهما مي گويد: خالة ابن عباس ؛ام حفيد؛ مقداري كشك، روغن و ضب(مارمولک) به رسول الله – صلى الله عليه وسلم – هديه كرد. رسول الله – صلى الله عليه وسلم – از كشك و روغن تناول فرمود. اما از ضب، اظهار كراهيت نمود و آن را نخورد. ابن عباس رضي الله عنهما مي گويد: ضب بر سفرة رسول الله – صلى الله عليه وسلم – خورده شد. (يعني ديگران آنرا خوردند). اگر چنانچه حرام مي بود، بر سفرة رسول الله – صلى الله عليه وسلم – خورده نمي شد.
در صحیح مسلم باب إِبَاحَةِ الضَّبِّ آمده است
5140 – وَحَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ حَدَّثَنَا لَيْثٌ ح وَحَدَّثَنِى مُحَمَّدُ بْنُ رُمْحٍ أَخْبَرَنَا اللَّيْثُ عَنْ نَافِعٍ عَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ سَأَلَ رَجُلٌ رَسُولَ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- عَنْ أَكْلِ الضَّبِّ فَقَالَ « لاَ آكُلُهُ وَلاَ أُحَرِّمُهُ ».
ابن عمر میگوید مردی از رسول خدا سوال کرد درباره ی خوردن مارمولک پیامبر فرمود « نه آن را میخورم و نه آن را حرام میکنم»
و باز در همان باب آمده است
5144 – وَحَدَّثَنَا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ مُعَاذٍ حَدَّثَنَا أَبِى حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ تَوْبَةَ الْعَنْبَرِىِّ سَمِعَ الشَّعْبِىَّ سَمِعَ ابْنَ عُمَرَ أَنَّ النَّبِىَّ -صلى الله عليه وسلم- كَانَ مَعَهُ نَاسٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فِيهِمْ سَعْدٌ وَأُتُوا بِلَحْمِ ضَبٍّ فَنَادَتِ امْرَأَةٌ مِنْ نِسَاءِ النَّبِىِّ -صلى الله عليه وسلم- إِنَّهُ لَحْمُ ضَبٍّ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- « كُلُوا فَإِنَّهُ حَلاَلٌ وَلَكِنَّهُ لَيْسَ مِنْ طَعَامِى ».
ابن عمر میگوید همراه پیامبر مردمی از اصحاب پیامبر بودند که در بینشان سعد هم بود که برایشان گوشت مارمولک(ضب) آورده شد یکی از زنان پیامبر ندا کرد که آن گوشت مارمولک است. پس پیامبر خدا فرمود آن را بخورید که همانا حلال است منتها از غذای (مورد علاقه) من نیست.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4168نوشته ای:
همچنین در کتب این جماعت نقل شده که پیامبر گوشت مارمولک را نجس میدانسته:
«عن عبدالله بن عمر قال:اکل عند رسول الله ضب فقذره و نحن نقذره ما فذر رسول الله» المعجم الکبیر الطبرانی ج6 جزء12 ص245
ترجمه:«از عبدالله بن عمر که گفت:نزد پیامبر کسی مارمولکی خورد و پیامبر گفت که آن ناپاک است و ما نیز آن را ناپاک میدانیم آنچه را ایشان ناپاک دانسته»
پاسخ: دوست جاهل و مغرض ، قذر به معنی نجس نیست. هم نجس و هم قذر ریشه عربی دارند و اگر نجس میبود باید ابن عمر میگفت: اکل عند رسول الله الضب فنجسه و نحن نجسه ما نجس رسول الله….
قذر به معنی کثیف است و در این جمله به این معنی است که پیامبر الضب را به خاطر قذر بودن مکروه میدانست و ما نیز از آن کراهت داریم. هر کثیفیی نجس نیست حد اقل این را که باید بدانی.
نوشته ای:
اما علاقه جناب عمر به خوردن ملخ:
«از عبدالله بن عمر که گفت:روزی عمر را دیدم که آب از دهانش سرازیر بود و به او گفتم:دلیل این امر چیست ای امیرالمومنین؟ پس گفت:من هوس ملخ بریان شده را کرده ام» کنزالعمال جزء12 حدیث35971
پاسخ: ای کاش خجالت میکشیدی و حیا میکردی. اما خوب است که نمیکشی تا به این وسیله ابروی خودت را ببری و سببی برای کم شدن رویت باشد.
طبق معمول معنی عبارات عربی را به دلخواه مینویسی اما در اینجا از عبارت عربی خبری نیست هیچ، بلکه معنی فارسی ان را نیز سراسر دستکاری کرده و از معده ات تراوش کرده ای. البته از دشمنان اسلام و دشمنان داماد پیامبر و داماد علی بیش از این انتظاری نیست.
اما باز خوب است شماره روایت را نوشته ای. این هم روایت:
35971- عن أسلم قال: قال عمر: لقد خطر على قلبي شهوة السمك الطري
از اسلم روایت است که گفت ، عمر گفت در قلبم شهوت خوردن ماهی نرم خطور کرد…
تا چه حد دروغ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و در مورد حلال بودن ملخ، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند:
” أحل لنا میتتان و دمان، أما المیتتان فالحوت والجراد، و أما الدمان فالکبد و الطحال ” (صحیح ابن ماجة : 210)
«دو مردار و دو خون برای ما حلال شدهاند دو مردار ماهی و ملخ مرده، و دو خون کبد و طحال هستند»پس ملخ کاملا حلال است و نصی بر حرام بون ان وجود ندارد
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4169اما من از همان کتابی که به آن استناد کردی یعنی کنز العمال این روایت را پیش کشت میکنم:
41746- عن علي قال: رخص رسول الله صلى الله عليه وسلم في أكل ثلاثة أشياء: أكل الطير الأبيض، وأكل الجراد، وأكل الطحال. کنز العمال ج15 ص440
علی بن ابی طالب میگوید پیامبر صلی الله علیه و سلم اجازه داد به خوردن سه چیز: خوردن پرنده سفید و ملخ و طحال.
همچنین در تبیان طوسی ج 3 ص 429 آمده است:
وقد روي عن النبي (صلى الله عليه وآله) انه سمى الجراد والسمك ميتا فقال: ميتتان مباحان: الجراد، والسمك
یعنی از پیامبر روایت شده که ملخ و ماهی را میته خوانده است و گفت دو مردار مباح هستند ملخ و ماهی
و در کافی شریفتان آمده است:
عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبي عبد الله، عن أبيه، عن عون بن جرير، عن عمرو بن هارونالثقفي، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قال أمير المؤمنين عليه السلام: الجراد ذكي فكله.الکافی ج 6 ص222
ابا عبد الله میگوید امیر المومنین علی گفت ملخ پاک است پس آن را بخور.
نوشته ای:
«…عن جابر بن عبدالله انصاری:قل الجراد فی سنة من سنی عمر التی ولی فیها.فسال عنه و لم یخبر به شی فاغتم لذلک فارسل راکبا الی کذا و آخر الی الشام و آخر الی العراق.سال:هل روی من الجراد شی ام لا؟؟»تفسیر ابن کثیر جزء2 سوره انعام ص179
پاسخ: این روایت ضعیف است همانطور که خود طبری در زیر آن نوشته است.
سند آن چنین است:
حدثني محمد بن عيسى بن كيسان حدثنا محمد بن المنكدر عن جابر بن عبد
الله قال: قل الجراد في سنة من سني عمر.. تا اخر روایت.و در ادامه اش مینویسد محمد بن عيسی هذا وهو الهلالي ضعيف.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4177بسم الله الرحمن الرحیم والحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقاءبه به!!
میبینم که پیامبر رو هم مارمولک خور کردین نعوذبالله!!از شما جماعت برمیاد این توهین ها!!
خب وقتی میگین پیامبر عایشه رو به گردنش سوار میکرد بین جماعت میگردوندش,نباید از این حرف شما تعجب کرد
گفته ای:دوست جاهل و مغرض قذر به معنی نجس نیست.هم نجس و هم قذر ریشه عربی دارند.واگر نجس میبود باید ابن عمر میگفت.. و گفته ای:قذر به معنی کثیف است
جواب:والله ما که معنی قذر رو زدیم اومد:ناپاک,کرم خورده,آلوده,زشت,نجس,کثیف
حالا نمیدونم به سلیقه شما کدوم میخوره!!!
گفته ای:طبق معمول معنی عبارات عربی را به دلخواه مینویسی
جواب:اولا در حدیثیکه من آوردم اصلا کلمه ماهی نیست.اصلا راوی ابن عمر هستش.مثل اینکه خودتو به کوچه عمر چپ زده ای!!
گفته ای:امیرالمومنین علی گفته:ملخ پاک است پس آن را بخورید
جواب:مقصود من این نبوده که بگم ملخ در نزد شیعه پاک است یا نه.مقصود من بیان علاقه عمر به ملخ بوده در حد المپیک
گفته ای:روایت عن جابر:قل الجراد فی سنة من سنی عمر…»ضعیف است همانطور که خود طبری در زیر آن نوشته
جواب:میشه بگی در کجای تفسیر ابن کثیر این را نوشته؟؟
درضمن گفته ای مذاهب به قول خودت اهل سنت خوردن مارمولک رو حلال میدونن.ولی چیزی درباره مذهب ابوحنیفه نگفتی؟؟آیا ابوحنیفه حلال پیامبر رو حرام کرده؟؟
والسلام
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4183سلام عليكم
كاربر – الشيعة-
ديدگاه خود را خود را عاقلانه، منطقی و بدون تعصب و توهین ذکر کنید
در غیر این صورت شما از تالار طرد و تمامی مطالب شما حذف خواهد شد
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4184——————————–شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4192نوشته اي:میبینم که پیامبر رو هم مارمولک خور کردین نعوذبالله!!از شما جماعت برمیاد این توهین ها!!
پاسخ:
متاسفانه هیچ تعبیر مناسب تری برای شما سراغ ندارم مگر اینکه شما را کودن خطاب کنم.
جناب کودن من این همه روایت آوردم که پیامبر از خودن مامولک امتناع ورزیده و آن را نخورده و به آن بی میل بوده اما با این حال حرامش ندانسته است بعد شما میگویید پیامبر را هم مارمولک خور کردید!!! الحق که شیعه ی اصل هستی.
نوشته ای:
خب وقتی میگین پیامبر عایشه رو به گردنش سوار میکرد بین جماعت میگردوندش,نباید از این حرف شما تعجب کرد
پاسخ: چرا دروغ میگویی؟
اما من از این تهمت هایی که به پیامبر نسبت دادی تعجب میکنم
از امام صادق –عليه السلام –روايت است كه:
« رسول خدا –صلي الله عليه وآله- تا صورت فاطمه را نمي بوسيدند نمي خوابيدند »
بحار الانوار 43-44
« حضرت صورتشان را بين پستانهاي او ميگذاشتند، (و كان يضع وجهه بين ثدييها!)
بحار الانوار 43/87فاطمه –سلام الله عليها – زن بالغه اي بود آيا باعقل جوردر مي آيد كه رسول الله- صلي الله عليه وآله وسلم- صورتشان را بين پستانهاي او بگذارند ؟! اگر اين حال پيامبر و فاطمه باشد پس بقيه بايد چكار كنند ؟!!
نوشته ای:اولا در حدیثیکه من آوردم اصلا کلمه ماهی نیست.اصلا راوی ابن عمر هستش.مثل اینکه خودتو به کوچه عمر چپ زده ای!!
پاسخ:
میدانی چرا کلمه ماهی نیست؟ برای اینکه دروغ گفته ای ولی فکر نمیکردی که مچت رو بگیرند. از سایت ها و این ور آن ور مسئولیت سخت کپی پست را بر عهده داری و بدون تحقیق و با تعصب نقل میکنی.
اما باز خوب بود که شماره روایت را دادی تا به وسیله ی شماره روایت آبرویت را ببری و دروغش اشکار شود.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4193نوشته اي:مقصود من این نبوده که بگم ملخ در نزد شیعه پاک است یا نه.مقصود من بیان علاقه عمر به ملخ بوده در حد المپیک
پاسخ: دوست عزیز وقتی ملخ حلال است و کسی به آن علاقه زیاد داشته باشد آیا مشکلی با این مساله داری؟
یک مثال ساده میزنم . ازدواج با همسر حلال است کامجویی هم از وی حلال است . حال ایا اگر علی بن ابی طالب زنان را تنها برای شهوت و خوابیدن در بین دست و پاهایشان بخواهد با اینکه این کار حلال است ایا عیبی بر وی هست؟
دوست عزیز من به همین شیوه مغرضانه شما پیش میروم و به سیدنا علی طعن بیجا میزنم. ایا این کار درست است؟
در الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء سلام الله عليها ،ج3،ص:115 المتن:88 چنین آمده است
قال منصور بن الحسين الآبي: كانت أمّ أبان بنت عتبة بن ربيعة عند يزيد بن أبي سفيان فمات عنها، فخطبها علي عليه السّلام فردّته، فقيل لها: أتردّين علي بن أبي طالب عليه السّلام ابن عم رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله و زوج فاطمة عليها السّلام و أبا الحسن و الحسين، و حاله في الإسلام حاله؟
قالت: نعم، لا أوثر هواه على هواي، ليس لامرأته منه إلا جلوسه بين شعبها الأربع، و هو صاحب صر من النساء.
المصادر:
نثر الدرر للآبي: ص 61.حضرت علی از ام ابان خواستگاری میکند ولی او قبول نمیکند بهش میگویند ایا علی بن ابی طالب پسر عموی پیامبر را رد میکنی؟ در جواب میگوید بله چون او زنان را فقط برای نشستن در بین دست ها و پاهایشان میخواهد یعنی زن را فقط برای نزدیکی میخواهد
سوال اینجاست که این همه اشتها و علاقه ی علی به زنان در حد المپیک برای چیست؟آیا اینکه یک معصوم زنان را تنها برای نزدیکی بخواهد توهین به مقام زن نیست؟
اصلا ام ابان از کجا این را فهمید؟ ظاهرا تمام زنان ان زمان این خصیصه علی بن ابی طالب را فهمیده بودند؟؟؟ چه کسی به ام ابان این خصوصیت را گفته بود؟
نکند فاطمه اسرار خود با علی را برای دیگران بیان کرده؟
و بسیار سوالات مغرضانه ی دیگر را میتوان پرسید.
دوست عزیز کسی که خود در خانه شیشه ای نشسته به دیگران سنگ پرتاب نمیکند
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4194عمر همین غذا ها را میخورده فکر میکرده پیامبر هیچوقت نمیمیره و اگر یک نفر جنب باشد و اب نباشد نباید نماز بخواند و بقره را در 12 سال حفظ کرده.من مطمئنم مشکل از مارمولکه نبوده چون فرزندان عمر امروزه خاویار میخورتد و فکر میکنند میتوانند خدا را با چشم سر ببینند شاید عمر مارمولک میخورده میتوانسته خدا را ببینه.البته از اینکه جنبه خود را بالا بردید از شما متشکرم قبلا همچنین مطالبی مینوشتیم با اینکه از کتب اهل سنت بود خود مطلب و کاربری شخص را با هم لغو میکردند.اعراب ان موقع سوسمار و مگس هم میخوردند.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4196نوشته ای:»عمر همین غذا ها را میخورده فکر میکرده پیامبر هیچوقت نمیمیره
پاسخ: جناب مغرض خبر وفات پیامبر سخت است و عمر باور نمیکرد او مرده تا اینکه او را دید. نه اینکه هرگز نمیمیرد. پس چرت و پرت نگید.
حالا باز هم خوب است عمر مارمولک خورده است با اینکه حلال است اما عجیب تر این است که شیعه بول و غائط ادرار و مدفوع ائمه را میخورد و برایش بسیار بسیار متبوع و خوشبو و خوشمزه میباشد.
ليس في بول الأئمة وغائطهم استخباث ولا نتن ولا قذارة بل هما كالمسك الأذفر، بل من شرب بولهم وغائطهم ودمهم يحرم الله عليه النار واستوجب دخول الجنة) (أنوار الولاية لآية الله الآخوند ملا زين العابدين الكلبايكاني 1409هـ – ص 44در ادرار و مدفوع امامان نه پلیدی وجود دارد و نه گندی و چرکی، بلکه آن دو(ادرار و مدفوع) مانند مشک بسیار خوشبو هستند؛ اما هر کس که ادرار، مدفوع و خون آنان بنوشد، الله آتش جهنم را بر او حرام میگرداند و دخول بهشت بر او واجب میشود.
در اصول کافی نوشته شده که مدفوع امام بوی مشک دارد.اصول کافی/کتاب الحجه/باب موالید الائمه
این حدیث محک بسیار جالب و در عین حال محکمی است برای تشخیص اینکه آیا فردی که مدعی امام زمان میباشد، امام زمان اورجینال است یا قلابی، کافی است که مریدانش ظرفی را به او بدهند و از او بخواهند تا مقداری از مدفوع خویش را در آن قرار دهد، اگر بوی مشک داد، امام زمان اصلی است وگرنه شیادی بیش نیست.خخخخخخخخخخخخ
ظاهرا علما شیعه مانند کلینی از چاه فاضلابی که مدفوع و ادرار امام وقتش در آن جمع میشده استرزاق میکرده برای همین است که کتابش از کتاب ها ی هزار و یک شب و هری پاتر و دیگر افسانه ها نیز جالب تر است.
نوشته ای:و اگر یک نفر جنب باشد و اب نباشد نباید نماز بخواند
پاسخ را اینجا نوشته ایم
http://www.islamtxt.net/?q=article/487
http://www.islamtxt.net/?q=question/30
نوشته ای:و بقره را در 12 سال حفظ کرده
پاسخ: آخرین ایه ی نازل شده از قران در سوره بقره قرار دارد.
پس خیالت از این بابت راحت باشد که خود پیامبر و علی نیز تا 23 سال کل بقره را حفظ نبوده اند.
دوما عمر حافظ کل قران بود شما مرد باش یک جزء حفظ کن.
شبهات آبکی شما را تا زمانی که من اینجا باشم جوابم خواهم داد…
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #4197نوشته ايدرضمن گفته ای مذاهب به قول خودت اهل سنت خوردن مارمولک رو حلال میدونن.ولی چیزی درباره مذهب ابوحنیفه نگفتی؟؟آیا ابوحنیفه حلال پیامبر رو حرام کرده؟؟
پاسخ:
از روایات بر می اید که پیامبر از ان کراهت داشته و در فقه امام ابو حنیفه رحمه الله علیه ایشان اینطور مذهب کرده و برداشت کرده که این نهی نهی حرام بودن میباشد و به روایاتی استناد کرده. و همه ی اینها اختلافات فقهی میباشد.
. در ضمن مذهب من بخاری و مسلم است . مذهب من قال الله و قال الرسول است.
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
جناب صاحب اندیشه و خرد و متفکر در دین که اصلا هیچ تعصبی هم نداری، الضب یا همان مارمولک یا سوسمار کوچک در نزد اهل سنت و جماعت به قول شما جماعت عمری حرام نیست و حدیث صحیح مذهب ما میباشد و روایات بسیار زیادی وجود دارد که دلیل بر غیر حرام بودن مارمولک دارند ولی اینجا تنها از صحیح ترین کتاب ها یعنی بخاری و مسلم چند روایت می اورم که ما را بی نیاز به دیگر روایات و کتب میکند.
در صحیح بخاری بَاب الضَّبِّ آمده است
5537- عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ رضى الله عنهما قَالَ : دَخَلْتُ أَنَا وَخَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ رضى الله عنه مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و سلم بَيْتَ مَيْمُونَةَ رضى الله عنها , فَأُتِيَ بِضَبٍّ مَحْنُوذٍ ، فَأَهْوَى إلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و سلم بِيَدِهِ , فَقَالَ بَعْضُ النِّسْوَةِ اللاَّتِي فِي بَيْتِ مَيْمُونَةَ رضى الله عنها : أَخْبِرُوا رَسُولَ اللَّهِ بِمَا يُرِيدُ أَنْ يَأْكُلَ ، فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَدَهُ عَنْ الضَّبِّ فَقَالَ خَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ أَحَرَامٌ الضَّبُّ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لَا وَلَكِنْ لَمْ يَكُنْ بِأَرْضِ قَوْمِي فَأَجِدُنِي أَعَافُهُ قَالَ خَالِدٌ فَاجْتَرَرْتُهُ فَأَكَلْتُهُ وَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَنْظُرُ إِلَيَّ.
ابن عباس میگوید من و خالد بن ولید همراه رسول خدا وارد خانه ی میمونه همسر پیامبر شدیم.و برای ما مارمولک کباب شده آورده شد و پیامبر دستش را به سوی مارمولک دراز کرد سپس بعضی از زنان پیامبر که در خانه میمونه بودند خبر دادند که پیامبر خواست آن را بخورد پس پیامبر دستش را از آن کشید و خالد بن ولید گفت ایا حرام است ای روسل خدا؟ گفت نه ولی در زمین قوم من نیست و احساس میکنم که از خوردنش بدم می آید. خالد گفت آن را کشیدم و خوردم رسول خدا به آن نگاه میکرد.
در مسلم نیز همین حدیث ذکر شده است.