Home › انجمن ها › جانشینی › سوال: چراحضرت موسی مدت کوتاهی برای خود جانشین تعیین کردند چطورپیامبراسلام برای خود بعداز وفات جانشین تعیین نکردند؟
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط raameen در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6567شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6568
و اینکه گفته اید (و من عنده علم الکتاب؟ این کی هست؟) برادرم . خدا را شکر می کنم و سپاسگذارم که نتوانستی امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را از ایات قران مثل ایات نبوت و معاد ثابت کنید . و همان ضرب المثل که برای شما به کار بردم (پلنگی که به دنبال شکار سایه خود می دود و آخر خود را به چاله می اندازد) مثل اینکه افاقه کرد . و خود را در چاله انداختی و به ایه ای از قران استناد کرده ای که چندین اشکال به امامت 12 امام وارد می کند .
اولا : که این ایه 43 سوره رعد چه ربطی به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر دارد و اگر هر ادم عاقل و باشعور و با سوادی مطالعه کند متوجه می شود که موضوع ربطی به امامت ندارد .
دوما :اگر بر فرض محال و از روی اغماض استناد شما به عنده علم الکتاب را مورد بحث قرار دهیم . در عنده ، (ه) ضمیر مفرد مذکر است . پس نمی توانید برای 11 امام دیگر علم کتاب را ثابت کنید .
سوما : به استناد گفته ی خود شما ، ایا 11 امام دیگر با توجه به اینکه علم کتاب ندارند ، امامت آنها باطل است .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6569و اینکه گفته اید (برای هدایت آمده بودند یا حکومت. چون خلیفه را مستخلف عنه معلوم میکنه.)
اولا : هدایت دست خداوند بوده و طبق ایات قران هدایت بدست پیامبر نبوده است . (إِن تَحْرِصْ عَلَىٰ هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَن يُضِلُّ ۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ) (37 نحل ) و همچنین شما هنوز مثل اینکه معنی خلافت را نمی دانی و پیامبر اسلام خلیفه نبوده که مستخلف عنه داشته باشد . و خلیفه را طبق گفته ی حضرت علی شورای مهاجرین و انصار تعیین می کنند . (وَ اِنَّمَا الشُّورى لِلْمُهاجِرينَ وَ الاْنْصار فَاِنِ اجْتَمَعُوا عَلى رجُل وَ سَمَّوْهُ اِماماً كانَ ذلِكَ لِلّهِ رِضًى ِ) (خطبه 6 نهج البلاغه)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6570خواهشمندم برای فرار از اصل موضوع بحث (که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر)می باشد این همه فلسفه بافی نکن . برادرم من هم حداقل چند سالی در همان کلاسی درس خوانده ام که شما درس خوانده ای . و استادانی که روشهای فرار از پاسخگویی به سوالات اساسی را یاد می دادند ، دیده ام و من هم طریقه ی به انحراف کشیدن موضوع اصل بحث و مشوش کردن ذهن مخاطب را که به شما یاد داده اند ، می دانم . و خود شما هم می دانید که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اصلا قابل اثبات نیست . خواهشمندم بیش از این از روشهایی که برای من شناخته شده است استفاده نکن . و البته خدا را شکر با این روشهای فریبکارانه شما ، دیگر دوستان هم متوجه انواع فریبکاری های شما می شوند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6587سلام علیکم.28؛
دستگاه هاضمه ام از بین رفت اینقدر که بابت این کار شما حالم بد شد و بالا آوردم. حرف را یا کامل بخوان یا کامل بفهم. سخته؟
” بعد اینکه احسنت. آموزش کل که آن مدیر را تعیین کرده باید جانشین تعیین کند. من هم گفتم که پیامبر تعیین نمیکند. معرفی میکند. این اصل قضیه است. آن که میگویید و میگویند که باید تعیین کند یا تعیین نکند یک لزوم عقلی است. والا اصل قضیه اینه که پیامبر معرفی میکند. “
آن آیه که پیامبر طبق آن گفته نماز صبح دو رکعت است را که بلدی؟ کنار همان است. بالاخره لتبین للناس است.
29؛
متن شما ” 2- پیامبر اگر جانشین داشته باشد پس باید وحی الهی ادامه داشته باشد . ”
متن من ” . این الزام از کجاش میاد؟ الان که مثلا جانشین نداشته، اونهایی که اومدن گفتن ما جانشینش هستیم به وحی مرتبط بودن؟ لزومی داشت که به وحی مرتبط باشند؟ یا در اینکه جانشین او هستند کذاب بوده اند؟ ”
متن شما ” – پیامبر اسلام اگر جانشین و خلیفه می داشت پس خاتم النبین نبود . (وَلَـٰكِن رَّسُولَ اللَّـهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ) ”
متن من ” . مشکل اینه که جانشین را فقط پیامبر میدانید. اگر درست باشد شما ادامه تکلیف هدایت را معلوم کن. علم قرآن را کی باید به ملت برساند. خدا؟ او که دیگه وحی رو تموم کرده. پیامبر؟ ایشان که دیگه آخرین بوده و الان هم در قید حیات نیست. و من عنده علم الکتاب؟ این کی هست؟ نکنه منظور از این کتاب، کتابت بوده و ما اشتباه گرفتیم. ”
همین که گفته اند جانشین پیامبریم این یعنی تکذیب خاتم بودن طبق ادعای شما. و طبق ادعای شما چون جانشین پیامبر هستند باید به وحی مرتبط باشند. پس اگر انکار کرده باشند یا اصلا مال این مقام نبوده اند چرا که یک الزامش یعنی ارتباط با وحی را که شما معتقدی نمیدانسته اند یا غاصب بوده اند که وحی به آنها نمیرسیده. افتاد؟
امیرالمومنین سلام الله علیه نیز به چه کسی این نامه را داده؟ طرف چه چیزی را قبول داسته؟ قاعده الزام میدانی چیه؟ واله اگر میدانستی اطاله کلام نمیدادی.
30؛
ادامه هدایت؟
اولا شما؛ عزیزم بیا و بگو که این هدایت که ونحصر است در خدا(طبق آیات) بعد از پیامبر چگونه است؟
دوما شما؛ الان چند فرقه هستند که به این قرآن صراط مستقیم استناد میکنند و فقط صراط خود را منطبق با قرآن میدانند و بقیه را تعطیل؟ طبق حدیث افقتراق چند فرقه بوجود می آید؟ 72 یا 73. یعنی به این تعداد صراط مستقیم وجود دارد؟ اگر اینست که خب سایت را تعطیل کنید برید پی زندگیتون.
الان من و شما بر سر یک دوستی یا ولایت دعوا داریم. کدام درست است؟ صراط تا جاییکه من میدونم یک راه است. جمع نیست. هست؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6588من به خاطر این همه شادی که به شما عطا میکنم حتما میرم بهشت.اصل مطلب این بود؛ “مشکل اینه که جانشین را فقط پیامبر میدانید. اگر درست باشد شما ادامه تکلیف هدایت را معلوم کن. علم قرآن را کی باید به ملت برساند. خدا؟ او که دیگه وحی رو تموم کرده. پیامبر؟ ایشان که دیگه آخرین بوده و الان هم در قید حیات نیست. و من عنده علم الکتاب؟ این کی هست؟ نکنه منظور از این کتاب، کتابت بوده و ما اشتباه گرفتیم. ” گفتم امامت؟ از شما ادامه هدایت را خواستم. شما معتقدی که قرآن صراط است و برای هدایت. قبول. علمش کجاست؟ این و من عنده کیست؟ پیامبر؟ فوت شده. امام؟ قبول نداریم. خلیفه؟ فاکهة و ابا را نمیدانست. اکثر الناس افقه رو میگه. احدث احداثا رو میبینم. سگهای حوئب رو میبینم. بالاخره کی هست؟علم قرآن را کی باید به ملت برساند؟
جان مادرت سوال را بفهم. شما گفتی خاتم النبیین من چی گفتم؟ چی پرسیدم؟ از امامت حرفی زدم؟
32؛
وای.وای.وای.
مستخلف عنه یعنی چه؟ امیرالمومنین علیه السلام به یک نفری که امامت او را قبول ندارد، خلافت او را قبول ندارد بر اساس آنچه که همون بابا قبول دارد استدلال میفرماید. معنایش چیست؟
مستخلف عنه را بگو یعنی چه؟ تو رو خدا. جان هر کی دوست داری.
اصل مطلب این بود ” . ایشان در مدینه چه کار میکرده؟ بماند که ما نگفتیم پادشاه بوده. بماند آنها که به عنوان جانشین او حاکم شدند برای هدایت آمده بودند یا حکومت. چون خلیفه را مستخلف عنه معلوم میکنه. حالا پیامبر اینان را معلوم کرده بود؟ اگر برای حکومت بوده آیا پیامبر حاکم و شاه بوده؟ اگر برای هدایت بوده آیا اینها پیامبرند؟ یا اینکه پیامبر خودش را خاتم نمیدانسته؟ ”
ایشان یعنی پیامبر. اینکه به حاکمان بعد از رسول میگید خلفا اینها خلیفه کی هستند؟ احتمالا پیامبر. خب اینها به عنوان پیامبر بر مردم حاکم شدند؟ یعنی مردم آمدند و بعد از خاتم النبیین یک نبی دیگری انتخاب کردند؟ چطوری به وحی مرتبط شدند؟(بالاخره جانشین پیامبر یعنی کسی که خودش هم پیامبر است طبق حرف شما)
اینها به عنوان حاکم بر مردم حاکم شدند و لقب خلیفه داشتند؟ خب خلیفه کی بودند؟ پیامبر؟ مگر ایشان پادشاه بوده که جانشین داشته باشد؟ خلیفه کسانی شدند که قبل از پیامبر بودند؟ یعنی به قهقرا رفتند؟ بالاخره چی؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #658933؛مکتب میرفتی یا اکابر؟
.
پس معلو کنید؛
1. خاتم بودن پیامبر یا عدم آن را.
2. نبی بودن خلفای پیامبر یا عدم آن را.
3. خلفای بعد از نبی خلیفه چه کسی بودن.
4. پیامبر پادشاه بوده که افرادی به عنوان جانشین او حاکم شدند.
5. آن حکام واقعا حاکم بودند با غاصب و کذاب.
6. مستخلف عنه را ترجمه نمایید.
7. قاعده الزام چیست.
8. وقتی قرآن یک داستانی را تعریف میکند هدفش غیر از تخمه شکستن و سرگرمی چیست. آن هم از داستانهای بنی اسرائیل.
این روایات چی میگن؟
وَالَّذِي نَفْسِي بيده لَتَرْكَبُنَّ سُنَّةَ من كان قَبْلَكُم. ترمذی.ج3ص322
أَنَّ النبي صلى الله عليه وسلم قال لَتَتَّبِعُنَّ سَنَنَ من قَبْلَكُمْ شِبْرًا بِشِبْرٍ وَذِرَاعًا بِذِرَاعٍ حتى لو سَلَكُوا جُحْرَ ضَبٍّ لَسَلَكْتُمُوهُ
بخاری.ج4ص144
لتركبن سنن من كان قبلكم شبرا بشبر وذراعا بذراع حتى لو أن أحدكم دخل جحر ضب
لدخلتم وحتى لو أن أحدهم جامع امرأته بالطريق لفعلتموهمستدرک حاکم.ج4ص455
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6664یعنی شیر مردی پیدا نمیشه جواب منو بدهباز میپرسم
.
اگر جانشینی واجب است چرا مهدی غیب شد و امت را بدون جانشین رها کرد؟؟؟؟؟؟؟؟
.
اگر جانشینی واجب نیست پس چرا به پیامبر ایراد میگیرید که کارهایش را باب میل و دلتان انجام نداده است؟
.
.
دقت کنید هر جوابی برای عمل مهدی دادید همان جواب را برای پیامبر به شما میدهیم.
.
چون فرقی بین مهدی و پیامبر در نظر شما وجود ندارد.
.
پس به جای سفسطه یا سکوت کنید یا جواب من رو بدید.
منتظرم هنوز
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6965یه آیه ای در قرآن هست که اصابعهم دارد و اذانهم دارد. اما هدفش فقط سرگرمی بوده. تخمه شکستن. آخه میدونید که اون موقع فوتبال و ندو نبوده که ملت رو سرگرم کنن. خدا به جای اونها قرآن فرستاده..
قبلا گفتیم که؛
جواب شما در اعتقاد شیعه است نسبت به غیبت. چون علامه دهر هستید باید بدانید. غیبت را چگونه میدانند؟
البته تفاوت پیامبر و امام عصر اینست که پیامبر الان کجا هستند؟ حداقل به اعتقاد شما.
یک فرقی بین امام عصر و پیامبر وجود دارد در عقیده ما. این را هم چون علامه دهر هستید بفرمایید.
.
بعد ما گفتیم پیامبر جانشین ندارد؟ حضرت صاحب الامر سلام الله علیه را در چه منصب و مقامی میدانیم؟ از شما که عالم دهر هستید بعید بود.
ما میگیم شما که میگی پیامبر جانشین ندارد بر چه اساسی میگی؟ غیبت مهدی؟ ایشان که خودش جانشین است.
جواب شما چیست؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7024به این میگویند سفسطهباز هم میگویم هر جوابی برای مهدی بدهید همان جواب را برای شما خواهیم داد
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7039با سلام برادرم . اینکه گفته اید (دستگاه هاضمه ام از بین رفت اینقدر که بابت این کار شما حالم بد شد و بالا آوردم.)
. هنوز تازه متوجه شده اید و ان شا الله کم کم عادت می کنید و تحملش برایت آسان می شود.
و هضم آن هم آسان می شود .
اینکه حال شما بد شده و بالا می آورید مشکلی نیست .
خیلی از افراد که حامله می شوند این مشکل را دارند و اسم مریضی شما ویار است !
نیاز به پزشک نیست . به این لینک مراجعه کن کاملا برایت توضیح داده :
http://www.beytoote.com/wedlock/bardari/treatment-longing.html
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7040و اینکه گفته ای (آن آیه که پیامبر طبق آن گفته نماز صبح دو رکعت است را که بلدی؟ کنار همان است. بالاخره لتبین للناس است.) برادرم مثل اینکه یا خیلی نفهمی یا خود را به نفهمی زده ای .
اولا : آیات زیادی درباره ی اکثر احکام نماز در قران به صراحت آمده و اگر می خواهی بیشتر بدانی در ترجمه قران ایت الله مکارم شیرازی موجود است .
دوما : تعداد رکعات نماز را پیامبر در طول 23 سال هر روز در حضور افراد انجام داده .
سوما : چون علمای شما امامت 12 امام پس از فوت پیامبر را منصوص الهی می دانند و جزو اصول دین می دانند پس باید با ایات واضح در قران مثل ایات نبوت و معاد وجود داشته باشد و اصل نماز را فروع دین می داند .
و اگر رکعات نماز را علمای شما جزو اصول اعتقادی دین اسلام می دانستند حرف شما قابل بررسی بود .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7041اینکه گفته ای (این الزام از کجاش میاد؟)
برادرم اولا : پیامبر یعنی پیامرسان الهی .
دوما : وظیفه پیامبر در قران به صراحت بیان شده است . و در هیچ کجای قران نگفته برای خودت جانشین تعیین کن .
سوما : به پیامبر طبق ایات قران وحی می شده و اگر جانشین می داشت پس باید او هم با وحی ارتباط می داشت .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7042و اینکه گفته ای (الان که مثلا جانشین نداشته، اونهایی که اومدن گفتن ما جانشینش هستیم به وحی مرتبط بودن؟)
برادرم اولا : هیچ وقت و هیچ کجا خلفای راشدین ادعای منصوص الهی بودن را نکرده اند .
دوما : ادعای عصمت و معصومیت نکرده اند .
سوما : ادعای ولایت تکوینی نکرده اند . و … من چندین بار گفتم که خلافت اصول دین نیست .
و من چندین بار توضیح دادم خلافـــــــــت منصوص الهی نیست و یک اصل از اصول دیــــــــــــــن نیست حتی از ارکان ایــــــــــــــمان هم نیست و حتی فروع دیــــــــــــــن هم نیــــــــــــــست خلافت سرپرستی و اداره امور افراد یک سرزمین می باشد که به روشهای مختلف هر زمانی با امکانات و روشها و رسم رسوم ان زمان شخصی به خلافت می رسد.
و اگر اهلسنت ادعای منصوص بودن الهی خلافت را کرده بودند پس باید علمای اهل سنت می گفتند اصول دین توحید ، نبوت ، معاد و خلافت می باشد در حالیکه همه اهل سنت به سه اصل اعتقاد دارند توحید ، نبوت ومعاد و چون پاسخ روشن و مستند از قران به اصل امامت منصوب الهی ندارید دیگران را به دروغ متهم می کنید به چیزی که قبول ندارند .
و خلافت یعنی سرپرستی یک جامعه و مردم یک سرزمین معین ، که با ساز و کارهای انتخابی هر زمان و مکان ، و یا غیر انتخابی حاکم می شوند مثل خلافت عثمانی در ترکیه و دارالخلافه در زمان زندیه و قاجاریه در ایران .
و همین حالا هم در یزد به کسانی که در کاری تبهر ، دارند خلیفه می گویند و چند شیرینی فروشی خلیفه وجود دارد .
آیا این شیرینی فروشی ها در یزد خلیفه پیامبرند ؟؟؟!!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7043و اینکه گفته ای (شما ادامه تکلیف هدایت را معلوم کن)اولا : طبق ایات قران هدایت به دست خداست .( إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَـٰكِنَّ اللَّـهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ)
دوما : پیامبر هم نمی توانسته هدایت کند .
سوما : طبق ایات قران خداوند فرموده ایات قران واضح و روشن (وَيُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمُ الْآيَاتِ ۚ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ) و برای همه عاقلان آسان (وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ) است .
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
و اینکه گفته اید (مشکل اینه که جانشین را فقط پیامبر میدانید. اگر درست باشد شما ادامه تکلیف هدایت را معلوم کن.)
من به شما طبق ایات قران ثابت کردم که پیامبر چه وظایفی دارد و محدوده اختیاراتش چه مقدار است .
و اینکه گفته اید (شما ادامه تکلیف هدایت را معلوم کن. علم قرآن را کی باید به ملت برساند. خدا؟ او که دیگه وحی رو تموم کرده. پیامبر؟ ایشان که دیگه آخرین بوده و الان هم در قید حیات نیست. )
اولا : برادرم . چون شما کاملا قران را قبول نداری ، یا اینکه می خواهی به میل خود وارونه جلوه دهی . و اگر قران و گفته های خداوند را قبول داری که خداوند به صراحت در قران گفته هدایت فقط به دست خداست . (إِن تَحْرِصْ عَلَىٰ هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَن يُضِلُّ ۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ) (37 نحل )
و دوما : خداوند همین قران را ، صراط مستقیم می داند . (وَهَـٰذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا ۗ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ) (126 انعام) و(وَأَنَّ هَـٰذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) (153 انعام) و (فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا) (175 نساء) و بسیاری ایات دیگر .