اسلام تکس بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط 
-
نوشته ها
-
اینکه گفته ای (اولا: همانطور که پيشتر گفتم و تو البته نخواستي بفهمي ، موسي براي لکنت خود، قبلا دعا کرده بود (واحلل عقده من لسانى ) پس ديگر چه حاجتي داشت که باز براي لکنتش ،هارون را به کمک بخواهد مگر از برآورده شدن دعايش نا اميد بود!!)
برادرم همانطوری که پیامبر اسلام هم دعا کرد و قبول نشد و خداوند در ایه ی (اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّ‌ةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّـهُ لَهُمْ) (80 توبه) دعای برطرف شدن لکنت زبان موسی هم قبول نشد .
اینکه گفته ای (. همچنانکه مي گوييد منظور رسول خدا در واقعه غدير ، دوستي است ولي از واژه مولي که معناي اصلي آن سرپرستي است استفاده کرده است!!)
برادرم اولا در قضیه غدیر خم (برکه ی اب) جایی که همیشه کاروانیان برای استراحت و … آنجا توقف می کردند موضوع رفع کدورت بین افرادی که با حضرت علی در یمن بودند مطرح شد .
دوما : وقتی ادامه ی حدیث من کنت مولا را بخوانی امده است اللهم وال من والا و عاد من عادا که نشان دهنده ی دوستی و دشمنی می باشد نه خلافت و جانشینی .
سوما : اگر معنی کلمه ی ولی فقط سرپرستی باشد شما در اذان می گویید اشهد ان علی ولی الله .
پس منظور شما اینست که حضرت علی سرپرست خداست ؟؟!!
اینکه گفته ای (خير ، طبق برداشت احمقانه تو از آيه ،رسول اکرم مانند موسي لکنت داشت لذا فرمود:مثل علي به من مانند هارون است به موسي!!)
پیامبر فرمودند : انت بمنزله هارون من موسی(خطاب به حضرت علی) بهت میگم رسول الله ص این حدیث را وقتی به حضرت علی گفتند که عازم جنگ تبوک بودند وحضرت علی را جانشین خویش در شهر کردند که حضرت علی به پیامبر میگوید مگر من لیاقت جهاد در راه خدا را ندارم که حضرت به خاطر دلداری به ایشان میگوید که تو جانشین من در شهر هستی همان طور که هارون جانشین موسی ع شد.
و جانشین پس از فوت خود قرار ندادند .
وقتی که حضرت موسی عازم کوه طور بود واگر این شباهتها را دلیل جانشینی بدانی بالاتر از این حدیث در وصف شیخین(حضرت ابوبکر وعمر رض)داریم که در ماجرای اسرای بدر رسول الله ص حضرت ابوبکر را به خاطر رحم دلی شان به حضرت ابراهیم وحضرت عمر را به خاطر خوی خشن در برابر دشمنان دین به حضرت موسی تشبیه کردند.
اینکه گفته ای (آيا وظيفه موسي ابلاغ نبود. پس چرا براي خود وزير و شريک تعيين کرد.)
برادرم اولا : حضرت موسی به لحاظ اینکه که لکنت زبان داشت از خداوند در خواست کرد .
دوما : برای پس از فوت خود جانشین تعیین نکرد و از خدا هم درخواست نکرد که برای پس از فوتش جانشین تعیین کند .
جناب abdollah1990إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ
قضاوت با خوانندگان محترم
اینکه گفته ای (. چون اغلب کتب نوشته اند که هارون قبل از موسي فوت کرده ، ما فعلا آن را قبول مي کنيم. ولي خيلي ذوق نکن. چراکه چيزي عوض نمي شود. مگر زماني که موسي هارون را وزير و شريک رسالت خود مي کرد، از هارون تعهد گرفته بود که قبل از او بميرد تا بعد از مرگش ديگر شريک و جانشين او نباشد!!)برادرم خدا را شکر می کنم که بالاخره قبول کردی هارون جانشین بعد از فوت موسی نبوده .
و همچنین خداوند که هارون را تعیین کرد می دانست که قبل از موسی فوت می کند .
و موسی هارون را تعیین نکرد بلکه از خدا خواست به لحاظ لکنت زبانی که داشت .
اینکه گفته ای (حال برسيم به موضوع بحث .آيا عمل خداوند بيانگر سنت اوهست؟ بله)
برادرم اولا : خداوند برای بعد از فوت کدام پیامبر جانشین تعیین کرده ؟؟ ((البته پیامبر مبعوث کرده))
دوما : بعد از حضرت عیسی 600 سال چه کسی جانشین عیسی بوده است ؟؟
سوما: اگرخداوند برای بعد از فوت پیامبر اسلام جانشین تعیین کرده ایه ی ان را بگذار تا دروغگو و کذاب رسوا شود .
چهارما : خداوندی که برای تعیین فرمانده ی لشکر و تعیین نقبا ایه ی صریح نازل کرده چطوری برای پس از فوت پیامبر هیچ ایه ی صریح و مرتبط با موضوع نازل نکرده ؟؟
اینکه گفته ای (حال آيا شما نصي داريد که خداوند اين سنت را براي رسول اکرم نسخ کرده باشد؟ا)برادرم اولا : خداوند برای بعد از فوت هیچ پیامبری جانشین تعیین نکرده .
دوما : شما که مدعی امامت منصوص الهی 12 امام بعد از فوت پیامبر هستی باید با ایات قران و مرتبط با آن موضوع ثابت کنی .
البینه علی المدعی
و همانطوری که گفته ای و خود شما قبول کرده ای خداوندی که در ایه 12 سوره مائده برای 12 نقیب از بنی اسرائیل پیمان گرفت و برای تعیین فرمانده ی لشکر ایه ی نص و واضح نازل کرده ، پس با استدلال شما چطوری برای 12 امام بعد از فوت پیامبر اسلام هیچ ایه ای در قران وجود ندارد ؟؟
ایا متوجه می شوی که موضوع بحث امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام می باشد یا باز می خواهی خود را به تحمیق بزنی و با مغلطه بازی موضوع پس از فوت پیامبران را با موضوع قبل از فوت قاطی کنی ؟؟
با سلام . و اینکه به این زودی پا به فرار گذاشتی من دلخور شدم .به لحاظ اینکه اگر شبهات بیشتری مطرح می کردی تا پاسخ می دادم.
و خوانندگان قضاوت می کردند به نفع ما اهل سنت بود .
و برای خوانندگان روشن می شد که شما هیچگونه مدرک الهی و نص در قران برای جانشینی پس از فوت پیامبر اسلام ندارید و با مغلطه بازی از حیات پیامبران گذشته قیاس مع الفارق می کنید .
و هیچ ایه ای حتی برای جانشین معصوم بعد از فوت پیامبران گذشته هم در قران وجود ندارد .
و فقط مبعوث شدن پیامبر دیگری پس از فوت پیامبران گذشته در قران وجود دارد .
و من از علمای شما می خواهم که به این سوال پاسخ مستند به ایات قران و مرتبط با موضوع بدهند .
کسانی که اعتقاد به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر دارند ، پاسخ دهند !
خواهشمندم با آیات واضح و روشن قران این عقیده را ، (امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر) را ثابت کنند .
اینکه گفته ای (و همچنين گره گشايي از زبانش دعا کرده بود)برادرم من هم گفته بودم که موسی به لحاظ اینکه لکنت زبان داشت از خداوند خواست که برادرش برای ابلاغ رسالت همکار او باشد .
(وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ) (17 یس)
و اینکه گفته ای (و او را شريك كارم گردان .)
برادرم اولا : آیا حضرت علی هم شریک رساندن پیام الهی بوده است ؟؟
آیه اش را بگذار تا دروغگو و کذاب رسوا شود .
دوما : هارون برای زمان زنده بودن موسی بوده است نه جانشین برای پس از فوتش .
البته چون شما سواد نداری و نمی فهمی که هارون قبل از موسی فوت کرده است فهم آن برای شما مشکل است .
همانطور که خودت فرموده ای (واقعا سکوت بهتر از اين نبود که نمیدانی هارون قبل از موسی فوت کرده است . و سخيف نبود)
اینکه گفته ای (لطفا از روي شکم حرف نزن. اولا : به چه علت اگر رسول خدا براي خود تعيين جانشين مي کرد، ملازم بود با ادامه وحي.)برادرم این شما هستید که به خاطر اینکه شکم خود را سیر کنید و مردم بیچاره را جیبشان را خالی کنید و مقبره و گنبد و بارگاه می سازید .
و عوام فریبنی می کنید .
اگر قران را مطالعه می کردید .
(مَّا عَلَى الرَّ‌سُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ)
(وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ )
و چون از قران فراری هستید هنوز نمیدانید وظیفه ی پیامبر چه می باشد و چرا نمی تواند برای خودش جانشین تعیین کند .
و اینکه گفته ای (ثانيا: هارون که وزير و جانشين موسي گرديد بعد از موسي نيز همچنان جانشين او بود.)
برادرم بی سوادی خودت را و ناقص العقلی خودت را مشخص کرده ای !!!
شما هنوز نمیدانی که هارون قبل از موسی فوت کرده چرا وارد بحث های مذهبی می شوی ؟؟
ان شا الله در این چند روزی که نیستی یک کمی به سوادت بیافزایی .
اینکه گفته ای (اينکه چرا خداوند نام جانشينان رسول خدا وتعداد آنها را بطور صريح در قرآن نياورد را بگذار در جايش خواهيم پرداخت.)
برادرم حواسم جمع است و نمی توانی من را فریب بدهی .
اصل موضوع اثبات جانشین رسول خدا و تعداد آنها با آیات قران است .
و چرا از پاسخ دادن فرار می کنی ؟؟
من قضاوت را به خوانندگان محترم واگذار می کنم .
علمای شیعه معتقد به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر چرا پاسخ نمی دهند ؟؟موفق باشیدابن تیمیه72
a-s-n
m-r-v
پاسخ حرفهای شما در تاریخ16/3/93اینجاست
اینکه گفته ای (اميدوارم مثل پدرانت نگو يي “حسبنا کتاب الله” که اگر چنين بود و کتاب به تنهايي کافي بود،من و شما حداقل وضويمان شبيه هم بود.ضمنا رسول خدا نيز قرآن را در کنار عترتش موجب رستگاري نمي دانست)
برادرم اولین گوینده ی حسبنا کتاب الله خود خداوند است که به پیامبر گفته است (فَذَكِّرْ بِالْقُرْ‌آنِ) (45 ق) و به پیامبر گفته است که با این قران با کفار جهاد کن (52 فرقان) و به پیامبر گفته است با این قران در بین مردم حکم کن (213 بقره) و ده ها ایه دیگر …
پس شما طبق این ایات قران داری به خداوند توهین می کنی !!!
علمای شیعه معتقد به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر چرا پاسخ نمی دهند ؟؟در بین چند صد هزار عالم شیعه یک نفر پیدا نمی شود عقیده ی خود را با ایات قرانی که مرتبط با موضوع باشد ثابت کند ؟؟علمای شیعه چرا پاسخ نمی دهند ؟؟
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
برادرم اولا : منظور خلافت خلفای راشدین می باشد که منصوص الهی نیست .
دوما : هارون جانشین پس از فوت موسی نبوده و نقبا هم معصوم نبوده اند و هیچ ربطی به جانشینی ندارد و فرمانده لشگر هم معصوم نبوده و هیچ ربطی به جانشینی پس از فوت پیامبر ندارد .
و اینکه گفته ای (آيا طبق آيات قرآن، سنت خداوند، نصب کارگزاران انبياء از جانشين وشريک تا نقيب و فرمانده لشکر است يا نه؟)
اولا برادرم هیچ کدام از نقبا و فرمانده ی لشگر معصوم نبوده اند و جانشین پیامبر نبوده اند .
دوما : شما چون پاسخی مستند به ایات قران به سوال اولیه من ندارید به قیاس مع الفارق متوسل شده اید .
سوال اولیه من خیلی واضح و روشن می باشد .