سئوالاتی راجع به امامت وخلافت؟

Home انجمن ها جانشینی سئوالاتی راجع به امامت وخلافت؟

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  monji-2008 در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1465

    monji-2008
    کاربر
    دوستان عزيز وحق جو با سلام

    از شما دوست عزيزم از هر فرقه ومذهبي كه هستيد خواهش ميكنم با دقت و تفكر اين سئوالات را بخواني و اگر پاسخ مستند ومنطقي داري جواب بدهيد.
    سئوالاتي راجع به امامت وخلافت:

    1)آیا تعیین خلیفه کار خوبی است یا نه ؟
    – اگر خوب است چرا می گویند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خلیفه تعیین نکرد ؟
    – اگر بد است چرا ابوبکر و عمر این کار را کردند ؟
    – و اگر تعیین خوب نیست چطور مانند عبد الله بن عمر به پدرش اعتراض کرد ؟

    پی نوشت: 1- عبدالله در آخرین لحظات زندگی پدرش به او گفت : مردم گمان کرده اند که خلیفه تعیین نمی کنی ، همانا اگر برای گله شتران یا گوسفندانت چوپانی تعیین کنی ، سپس او گله را رها کن و به جانب تو آید ، عمل او را ضایع می دانی ، پس نگهبانی مردمان مهمتر است .
    صحیح مسلم ، کتاب الاماره ، باب الاستخاف و ترکه ، حدیث دوم 1455/3 ، و السننن البیهقی ، کتاب قتال اهل البغی ، باب الاستخلاف ، حدیث سوم ، 149/8 ، و حلیه الاولیاء ، عمربن الخطاب 44/1 .

    2) چرا هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در بستر بیماری فرمودند : « دوات و قلم بیاورید تا چیزی برایتان بنویسم که هرگز گمراه نشوید »
    عمر گفت :« درد بر او غلبه کرده و کتاب خدا ما را بس است »؛ ولی هنگامی که ابوبکر خواست وصیت بنویسد نگفت درد بر او غلبه کرده کتاب خدا ما را بس است ؟

    پی نوشت: 1:- عمر گفت : ان النبی صلی الله علیه و آله و سلم غلبه الوجع و عندنا کتاب الله حسبنا ، صحیح البخاری ،کتاب العلم باب کتابه العلم ، ج 120/1

    3) متقی هندی این حدیث را از عمر نقل می کند که گفت : « هیچ امتی پس از پیامبرش با هم اختلاف نکردند مگر این که گروه باطل آنها ب گروه حق پیروز شدند . » با توجه به این حدیث اختلاف سقیفه ، پیروزی ابوبکر و عمر ار چگونه توجیه می کنید ؟

    پی نوشت: 1-ما اختلفت امه بعد نبیها الا ظهر اهل باطلها علی اهل حقها ، کنزالعمال کتاب الاعتصام بالکتاب و السنه ، 183/1 ، حدیث 929 .

    4) اگر نحوه بیعت گیری و انتخاب خلیفه در سقیفه صحیح بود، چرا عمر آن را « فلته » ( یعنی کار ناگهانی و بدون تدبیر و فکر ) نامید ؟

    5) اگر بیعت با کسی بدون مشورت جایز است چرا عمر تهدید به قتل کرد و گفت :« اگر بعد از این کسی چنین کاری کند بیعت کننده و بیعت شونده کشته خواهند شد .» و اگر حرام است و موجب مهدور الدم شدن ، چرا این حکم را در جریان سقیفه جاری نکرده و جاری نمی دانید ؟

    پی نوشت: 1-صحیح البخاری ، کتاب المحاربین ، باب الحبلی من الزنا ، 585/8 ، در ضمن یک حدیث طولانی .

    6) اگر هدف و نظر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مساله خلافت ، تعیین ابوبکر یا عمر بود چرا آنان را در نزديكي رحلتش که قبلا پیش بینی نزدیک شدن رحلتش را نیز فرموده بود ، آنان را اعزام به جبهه تحت فرماندهی اسامه نمود و تاکید فراوان هم بر حرکت آن لشکر می فرمود ؟

    7) شما می گویید ابوبکر و عمر مصداق آیه ای هستند که می فرماید : « وعدالله الذین آمنوا منکم و عملو الصالحات لیستخلفنهم فی الارض » ، خداوند وعده داده افراد با ایمان و عمل صالح را به خلافت در زمین برساند .
    اگر ابوبکر و عمر دستور حضرت را عمل می کردند و همراه لشکر اسامه از شهر بیرون می رفتند مسلماَ شخص دیگری خلیفه می شد ، بنابراین چگونه اطاعت نکردن از فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم زمینه اجرای وعده الهی شد ؟ لذا سزاوار است کمی در آیه شریفه دقت کنید و ببینید چه کسانی آیات شریفه را تفسیر به رای می کنند !!

    پی نوشت: 1 – البخاری ، کتاب المحاربین ، باب الحبلی من الزنا ، 585/8 ، در ضمن یک حدیث طولانی .

    8)عقل می گوید برای فرماندهی لشکر باید تواناترین و مدیرترین و شجاع ترین انتخاب شود ، چرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آنها را فرمانده یک گروه اعزامی برای جهاد قرار نداد ؟ و چرا اسامه را فرمانده و آنان را فرمانبر قرار داد و آنها را لايق این فرماندهی ندانست ؟ چگونه کسی که برای فرماندهی یک لشکر سزاوار نیست ، برای جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که مقامی است بسیار بالاتر ، لایق باشد ؟!!

    پی نوشت : 1 – تاریخ یعقوبی می نویسد : و کان فی الجیش ابوبکر و عمر … فلما اشتدت علیه (صلی الله علیه و آله و سلم ) قال : انفذوا جیش اسامه ! فقالها مراراَ و اعتلَّ اربعه عشر یوماً . ص 113 .
    ابوبکر و عمر داخل در لشکر اسامه بودند ( اسامه فرمانده آنان بود ) … زمانی که بیماری پیامبر شدت یافت حضرت فرموند: لشکر اسامه را به حرکت در آورید و یاری کنید ؛ این امر را بارها فرمود و لکن این لشکر چهارده روز معطل ماند .

    9)شما می گویید حضرت علی علیه اسلام خلفا را قبول داشت و حال آن که عمر می گوید : « حضرت علی علیه السلام و عباس عموی پیامبر ، ابوبکر را دروغگو و گنهکار و نیرنگ باز می دانست ؟ »
    شما راست می گویید یا عمر !؟ (1)
    و نیز طبری می گوید : « مردی از زهری پرسید : آیا حضرت علی علیه السلام شش ماه با ابوبکر بیعت نکرد ؟ پاسخ داد : نه تنها حضرت علی (ع) بلکه احدی از بی هاشم نیز با او بیعت نکردند . » (2)
    آیا شما راست می گویید یا علماء و مورخین شما ؟

    پی نوشت : 1 – « فرایتماه کاذباً آثماً غادراً خائناً » صحیح مسلم ، کتاب الجهاد و السیر ، باب حکم الفیء ، در ضمن یک حدیث طولانی . ج 1379/3 .
    2 – تاریخ الطبری ّ ، حوادث سنه 11 ، حدیث السقیفه 448/2 .

    10) خلیفه دوم شش نفر را تعیین کرد و گفت اینها از میان خود یک نفر را انتخاب کنند ، یعنی هر یک از اینها لیاقت رهبری امت اسلامی و جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دارند ، بعدا گفت : « اگر کسی از آنها مخالفت کرد ، گردنش را بزنید ! » (1 )

    چگونه کسی که لیاقت خلافت دارد جایز القتل می شود ؟

    پی نوشت 1: – تاریخ الطبری ، حوادث سنه 23 ، قصه الشوری ، 294/3 ، الکامل لابن اثیر ، ذکر قصه الشوری ، سنه 23 ، 67/3 و…

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.