Home › انجمن ها › انتقاد از احادیث شیعه › دفاع از احادیث شیعه ۲
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط dlsvkhth14.blogfa.com در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5444شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5445
و كليني نقل كرده: جعفر صادق ميگويد: وقتي كه عبداللهبن سلول وفات كرد، پيامبرe بر جنازهاش حضور يافت. آنگاه عمر به رسول خدا گفت: آيا خداوند تو را نهي نكرده كه بر سر قبرش نايستي؟! آنگاه پيامبرe ساكت شد. باز دوباره گفت: اي رسول خدا، آيا خدا تو را نهي نكرده كه بر سر قبرش نايستي؟! آنگاه پيامبرe به او گفت: واي بر تو، هيچ ميداني چه گفتم؟! گفتم: خدايا، شكمش را و قبرش را پر از آتش كن!، و او را به آتش داخل كن!»
ببینيد كه شيعه چگونه نسبت به پيامبر افترا و تهمت ميزند، مدّعي هستند (آن هم به دروغ و بهتان) كه رسولالله بر آن منافق نماز خوانده، اما در آن نماز، براي او دعا نكرده، بلكه بر عليه او دعا كرده است. شكي نيست كه اين از كارهاي نفاق است، و نسبت دادن نفاق به شخص پيامبرe اهانت و جرم بزرگي است!
و همچنين كليني روايت كرده كه: ابوعبدالله ميگويد: مردي از منافقان مرد. آنگاه حسينu بيرون شد و با او به راه افتاد. يكي از خدمتكارهايش به او رسيد. حسين به او گفت: فلاني به كجا ميروي؟! گفت: از دست اين جنازه فرار ميكنم تا بر آن نماز نخوانم؟! حسين به او گفت: نگاه كن. در كنار راست من بايست، و آنچه را كه من ميگويم، تو هم بگو! وقتي كه حسين تكبير گفت، به طرف او آمد، حسين گفت: الله اكبر، خدايا فلان عبدت را هزار لعنت جورواجور كن! خدايا او را در ميان بندگانت و شهرهایت رسوا كن! و او را به آتشت وارد ساز، و سختترين عذابت را به او بچشان! چون که او، با دشمنانت دوستي ميكرد، و با اولياي تو دشمني … و اهل بيت پيامبر تو را مبغوض ميداشت.»
نگاه كن خدا تو را خيرت دهد كه شيعه چگونه بر حضرت حسين افترا بسته آنجا كه ميگويند: او بر مردي منافق نماز خوانده و بر عليه او لعن و دعا كرده اين در حالي است كه نماز فقط و فقط براي دعا و طلب مغفرت و رحمت است … و بدين صورت نفاق و دوريي را به دروغ به او نسبت ميدهند. و ما پناه ميبريم به خدا از اينكه حسين اينگونه منافق و چاپلوس باشد!! اگر قرار است كه دين براساس نفاق استوار شود، ديگر چه نيازي بود كه مصيبت و اذيت و آزار از طرف كفار مشركين و يهوديان و ديگران بشود؟! و اگر واقعاً اينگونه ميبود جنگ كربلا هيچوقت به وقوع نميپيوست، و حضرت حسينu شهيد نميشد.؟!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5446محمد باقر مجلسي در كتاب فارسي حقاليقين ميگويد: «اعتقاد ما اين است كه از بتهاي چهارگانه يعني ابوبكر و عمر و عثمان و معاويه، و زنان چهارگانه يعني عايشه و حفصه، و هند، و امحكم و از جميع اشياع و اتباع ايشان بيزاري جويند و اينكه ايشان بدترين خلق خدايند. و آنكه اقرار به خدا و رسول و ائمه تمام وکمال نميشود مگر به بيزار از دشمنان ايشان»
و اين در توهين به عايشه و حفصه و ديگر زنان پيامبرe واضح است. اين در حالي است که :الأحزاب: ٦
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5447و محمدباقر مجلسي در كتاب فارسي «حياةالقلوب» ميگويد: «ابنبابويه در ـ عللالشرايع ـ روايت ميكند كه امام محمد باقر گفته است: چون امام مهدي ظاهر شود، عايشه را زنده خواهد ساخت، و بهعنوان انتقام فاطمه، او را حد خواهد زد.»
واقعاً اين منتهاي وقاحت و بيادبي نسبت به عايشة صديقه و محبوبة رسول خداe ميباشد. ما نميدانيم كه با چه بياني در ارتباط با اين دروغگوییهاي آنان داد سخن سر دهيم و آن را توضيح دهيم، ولي آنها را بهدست خداوند ﻷ ميسپاريم تا خود براي حبيبش حضرت محمد، از آنها انتقام بگيرد.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5448می بینم وقتی چند تا شیعه می ایند ونظر می ددهند اقیان به تکاپو می افتند تا جواب بدهند. هر چند بند دیگه قصد ندارم ادمه جواب ایشان را بدهم. چون قبلا هم اعلان کردم. می خواهم در یک پست جداگانه ای روی یک مطلب متمرکز شوم. بنابراین اگر جوابی در این پست داده نشد دلیل بر بی جوابی نیست. چون حالا که که می بینم جناب اوربان بسیار فعال شدند و متاسفانه مانند جناب سنی چیزی جز بی ادبی در چتنه ندارند…و به قول معروف از کوزه همان تراود که در اوست. بنده تا الان اهانتی نکردم. مگر مگر اینکه علیه العنه یا لعنت الله علیه بر معاویه لعنت الله علیه گفتم. چون معاویه مورد نفرین پیامیر صل الله علیه و اله و سلم بود که بیان شده. و کسی است که با امام حق یعنی امام علی علیه السلام جنگدید و فرزندش منحوسش یزید لعنت الله علیه هم فرمان قتل امام حسین علیه السلام را صادر کرد. بنابراین اگر جناب اوربان و جناب سنی محب معاویه لعنت الله علیه هستند…بدانند که عاقیتی ندارند. مگر اینکه از معاویه لعنت الله علیه بری بجویند شاید رستگار شوند…بنابراین با تاکیدات فراوان می بینم اینها کمترین بویی از ادب نبردند. این را به حساب تبلیغات سوء دشمنان بر ضد مکتب اهلبیت علیهم السلام می گذارم.
اگر جوابی در ادامه نیامد بدانید که قصد دارم مطلب را در یک موضوع پی بگیرم و لو به هزار پست برسد. بنابراین جارو جنجال راه نیندازید ها وهوی که ما دلسوخته را فراری دادیم. قبلا هم اشاره کردم. انشاالله مشکلم حل شود ان وقت در خدمت دوستان هستیم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5449می بینم وقتی چند تا شیعه می ایند ونظر می ددهند اقیان به تکاپو می افتند تا جواب بدهند. هر چند بند دیگه قصد ندارم ادمه جواب ایشان را بدهم. چون قبلا هم اعلان کردم. می خواهم در یک پست جداگانه ای روی یک مطلب متمرکز شوم. بنابراین اگر جوابی در این پست داده نشد دلیل بر بی جوابی نیست. چون حالا که که می بینم جناب اوربان بسیار فعال شدند و متاسفانه مانند جناب سنی چیزی جز بی ادبی در چتنه ندارند…و به قول معروف از کوزه همان تراود که در اوست. بنده تا الان اهانتی نکردم. مگر مگر اینکه علیه العنه یا لعنت الله علیه بر معاویه لعنت الله علیه گفتم. چون معاویه مورد نفرین پیامیر صل الله علیه و اله و سلم بود که بیان شده. و کسی است که با امام حق یعنی امام علی علیه السلام جنگدید و فرزندش منحوسش یزید لعنت الله علیه هم فرمان قتل امام حسین علیه السلام را صادر کرد. بنابراین اگر جناب اوربان و جناب سنی محب معاویه لعنت الله علیه هستند…بدانند که عاقیتی ندارند. مگر اینکه از معاویه لعنت الله علیه بری بجویند شاید رستگار شوند…بنابراین با تاکیدات فراوان می بینم اینها کمترین بویی از ادب نبردند. این را به حساب تبلیغات سوء دشمنان بر ضد مکتب اهلبیت علیهم السلام می گذارم.
اگر جوابی در ادامه نیامد بدانید که قصد دارم مطلب را در یک موضوع پی بگیرم و لو به هزار پست برسد. بنابراین جارو جنجال راه نیندازید ها وهوی که ما دلسوخته را فراری دادیم. قبلا هم اشاره کردم. انشاالله مشکلم حل شود ان وقت در خدمت دوستان هستیم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5450شيعه اين روايتهاي توهينآميز را فقط به اين خاطر سرهم كردهاند كه خاصتاً از ارزش و جايگاه ولاي حضرت عايشة صديقه و ساير زنان پيامبرe بكاهند. در حاليكه خداوند در قرآن مجيد، در حاليكه پيامبرش را دربارة زنانش مورد خطاب قرار ميدهد، آنها را ميستايد:
« و بعد از اين [موارد پيش گفته] زنان براى تو حلال نيستند. و نه [حلال است] آنكه زنانى ديگر جايگزين آنها كنى. و هر چند زيبايى آنان تو را به شگفت آرد مگر آنچه ملك يمينت شود. و خداوند بر همه چيز نگهبان است »=الأحزاب: ٥٢
پيامبر نسبت به مؤمنان از نفس خودشان هم سزاوارتر است و زنانش مادران آنها ميباشند.»=الأحزاب: ٦
«اي زنان پيامبر شما مانند هيچ يك از زنان ديگر نيستيد.» ==الأحزاب: ٣٢
«الله تعالي صرفاً ميخواهد كه رجس و پليدي را از شما اهل بيت بزدايد، و بكلي شما را پاك سازد.»==الأحزاب: ٣٣
و بخصوص در ارتباط با حضرت عايشه آياتي از سورة نور نازل شد كه طهارت و عفت و پاكدامني او را به اثبات رساندند.
و صراحتاً خداوند اذعان داشته كه تهمتزنندگان به او، از دسته منافقان ميباشند. الله تعالي در آخر این آیات ميفرماید:
خداوند به شما اندرز مىدهد كه اگر مؤمن هستيد، هرگز به انجام چنين افترائاتي باز نگرديد،«و چنين تهمتهايي نزنيد»==النور: ١٧
شما ميبينيد كه شوهري هرگز اجازه نميدهد به هيچشكلي با ناموس و آبرويش بازی شود و شايد انساني شجاع و با شهامت ذلت و خواري خود را تحمل كند اما هرگز نميتواند طعنه زدن و بيآبرو كردن خانوادهاش را شاهد باشد و آن را تحمل نمايد. با اين حال، چگونه اين شيعيان به خود جرأت ميدهند. و بدون هيچگونه شرم و حيايي از خدا و بندگانش، نسبت به همسران پيامبرe توهين و بدگويي نمایند؟!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5451كليني در فروع كافي ذكر كرده است: «وقتي كه پيامبرe فاطمه را به عقد حضرت علي در آورد، بر او وارد شد در حاليكه گريه ميكرد، آنگاه به او گفت: چرا گريه ميكني، بخدا اگر در ميان اهل بيتم از او بهتر سراغ داشتم، تو را به ازدواج او در نميآوردم. و من او را به شوهري تو انتخاب نكردم بلكه الله تعالي تو را به همسري او در آورد.»
– فروع کافی, ج 2 , کتاب نکاح ص 157
و همچنين كليني ذكر كرده: ابوعبدالله گفته است: فاطمه به رسول خدا گفت: مرا با مهرية كمي به ازدواج درآوردی؟! پيامبرe به او گفت: من تو را به همسري او در نياوردم بلكه خداوند از آسمان تو را به همسري (او) درآورد.»
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5452ای فراریییی تو اگر جوابی داشتی، حتما میدادی…برادر اوربان جواب خط به خط بهت داد و من هم تا توانستم جواب پست به پست بهت دادم…این تمام!!
اما ای نادان؟؟به اسم تایپیکت توجه کن: “دفاع از احادیث شیعه 2”!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پس بیا از احادیث شیعه دفاع کن اگر میتوانی…..
بیاااااا…
هاتو برهانکم ان کنتم صادقین: اگر راست میگویی و صادق هستی بیا و برهان و دلیل بیاور برای احادیث شیعه…..
نهههه نمیتوانی …پس فرررااارررر میکنیییییی….
ما هنوز نصف خزعبلات کتب اخادیث تو رو نیاوردیم…..کجا فرار میکنی؟؟؟بیا و دفاع کنننن
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5454و محمد باقر مجلسي در كتاب فارسي جلاءالعيون، ميگويد: «امام محمد باقر در كتاب (كشفالغمه) گفته است كه يك روز فاطمه به پيامبرe گلايه كرد و گفت: علي هر مالي را كه بهدست ميآورد در بين فقراء و مسكينان تقيسم ميكند. آنگاه پيامبرe فرمود: آيا تو ميخواهي برادرم و برادرزادهام را عصباني و ناراحت سازم؟! بدان كه عصبانيت و خشم او، خشم و عصبانيت من است، و خشم و عصبانيت من خشم و عصبانيت الله تعالي است آنگاه فاطمه گفت: من پناه ميبرم بر خدا از غضب الله و غضب پيامبرش.»
از اين دو روايت سابق چنين برميآيد كه حضرت فاطمه (نعوذ بالله) به علت فقر علي و كمي مهريه، به اين ازدواج راضي نبوده است. شيعيان با اين مطالب آشكارا به سالار زنان بهشتي حضرت فاطمه، توهين ميكنند. او از زاهدترين زنان دنيا و علاقمندترين آنها به آخرت بوده است، و اصلاً چگونه تصور ميشود كه وي به علت فقر يا كمبود مهريه به اين ازدواج راضي نبوده باشد واقعاً اين تصور از ايشان بدور است:؟! و از روايت سوم چنين هويدا ميشود كه فاطمه، نسبت به دستگيري مالياي كه حضرت علي از فقراء و مسكينان بهعمل ميآورد، چندان خشنود نبوده، و در ارتباط با اين امر، نزد پيامبرe زبان به شكايت و گلايه گشوده است!! و آيا ميتوانيم اين (مسأله) را تصور كنيم و به آن اذعان نمائيم در حاليكه او بانوي كريمهاي است كه دختر شخصيتي كريم و بزرگوار و سخي طبع ميباشد؟!
عجب از اين داريم كه شيعه، چگونه پس از اين همه تهمتهاي زشتي كه به حضرت فاطمه ميزنند، باز هم مدعي دوست داشتن وي هستند؟!
مگر نه اينكه اينگونه شئونات حتي زيبندة يك زن آبرومند و شريف هم نيست چه رسد به فاطمه ـ رضياللهعنها ـ
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5456این جناب میگوید من بی احترامی نکردم!!!
آقای محترم! باید بدانید که همین حرف شما توهین به شعور خواننده است…
اصلا قرار نیست ما در اینجا در مورد این بحث کنیم که شما بی احترامی کردین یا نه!!!!( توجه کنید لطفا)
بحث ما بر سر این است که شما تایپیکی زدین به این نام:
“دفاع از احادیث شیعه 2”
حال من از شما میپرسم: آیا این اسنادی که بنده و برادر اوربان از احادیث شیعه آوردیم (بعد از جواب به توهین شما به اصحاب)، چیست؟؟ این همه توهین چیست؟؟به پیامبر،عایشه، علی، حسن، حسین، فاطمه، اصحاب…شما اصلا حق نداری از خودت حرف بزنی!!! شما باید از کتب حدیث شیعه دفاع کنی (طبق اسم تایپیکت:دفاع از احدیث شیعه2)و بیای ثابت کنی اینها توهین نیست!!!پس بهانه برای فرار هم سرهم میکنی، جوری بهانه بیار که به شعور خوانندگان توهین نکنی!!!چون همه میفهمند که داری از بحث فرار میکنی!!!
آیا این توهین نیست؟؟؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5459بسم الله الرحمن الرحیماللهم صلی علی محمد و علی آله و اصحابه اجمعین
دوستان دیدید چگونه این رافضی فراری شد؟؟
بنده نمیخواستم بیش از این ، این تایپیک را ادامه بدم…اما:
این رافضی میگوید:”مت تا حالا توهین نکردم مگر در مورد معاویه !!!!”
اولا: این حرفت خودش توهین است. توهین به صحابه است و توهین به کاتب وحی…اما چون برای شما توهین عادی شده، این مورد را توهین حساب نمیاورید!!!!!!!!!!
دوما: باز هم دروغ گفتی رافضی…چون توهین هایت را خواهم آورد:
1- گفتی اهل سنت برخی از آیات در مورد مدح اصحاب را میبینند و در مورد آیاتی مانند آیه 11 سوره جمعه چیزی نمیگویند.انگار این آیه وجود ندارد…پس ای رافضی گوش کن: پس چرا در ادامه حدیثی از “صحیح بخاری” آوردی که میگوید: أقبلت عير يوم الجمعة و نحن مع النبي صلي الله عليه و سلم، فثار الناس إلا إثنا عشر رجلا، فأنزل الله «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها». در يك روز جمعهاي يك قافلهاي وارد مدينه شد و ما هم با پيامبر (صلي الله عليه و سلم) در نماز جمعه بوديم. تمام صحابه، پيامبر (صلي الله عليه و سلم) را رها كردند و فقط 12 نفر ماندند و اين آيه هم نازل شد: «هنگامي كه تجارت يا سرگرمي و لهوي را ببينند، پراكنده ميشوند و به سوي آن ميروند». صحيح البخاري لمحمد بن اسماعيل البخاري، ج 6، ص 63، ح 4899، كتاب التفسير، باب «وَ إِذَا رَأَوْا تِجَارَةً»!!!!!
الله اکبر…الله اکبر…الله اکبر…دیدی داشتی بر اهل سنت از یک طرف توهین میکردی و از طرف دیگر خودت، خودت را رسوا کردی و ندانسته از چاله به چاه افتادی؟؟؟ اگر اهل سنت تعصب الکی دارد پس این حدیثی که خودت آوردی چیست؟؟؟؟جواب بده ای رافضی…
2- در ادامه گفتی:(( اين چه لهو و لعبي بود؟ چه تار و تنبور و طبل و شيپوري بود كه صحابه به طرف آن رفتند و خطبه نماز جمعه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را رها كردند؟!))….ای نادان آیا این توهین نیست؟؟؟ پس دروغ نگو که توهین نکردم.کجای این حرفهایت بوی احترام دارد؟؟؟جوری حرف میزنی انگار اصحاب همش دنبال لهو و لهب بودند. برو نهج البلاغه ات را بخوان و ببین حضرت علی در مورد اصحاب و عبادات و شب زنده داریشان چه میگوید؟؟!!
3- مساله دوات و قلم را پیش کشیدی و باز مثل همیشه دوتا بی احترامی کردی:اول دروغ و دوم توهین به اصحاب…برو مطالعه کن از همین سایت و لینکهایی که داده شده…اگر جواب دادی، بعدا بیا بحث کنیم…پس تدلیس نکن که خوانندگان شعورشان از شما خیلی بالاتر است که به بازی کلامی شما قافیه را ببازند…
4- در مورد تعداد احادیثتان و جوابهایی که اهل سنت داده، فقط یک جواب بهت میدم: “بدون شرح”…نیازی به شرح نیست..
اما در مواردی غیر از این تایپیک هم توینهای زیادی کردی که نیازی به آوردنش هست آیا؟؟؟
امیدوارم دیگر نگویی “توهین نکردم جز…”
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5460لطفا پست شماره 62 را بخوانید ( ببینید چگونه در مورد حضرت عمر (رض) دروغ بسته!!! و کلمه ی منافق رابجای کلمه فاجر گذاشته!!)البته برادر اوربان بطرز واقعا واقعا عالی رسوایش کرده اند..
جزاکم الله برادر اوربان موحد، خادم اهل سنت و جماعت و قاهر الروافض…
ای رافضی این دروغت به دومین خلیفه مسلمانان چه بویی از احترام دارد؟؟
پس بدان که خودت “بییییی ادبببب” هستی….نه احترام بحث را داشتی و نه احترام اولیا خدا را…
و بدان وقتی به مادر مومنان و خلفای راشدین و اصحاب توهین میکنی، ما نیز برخود لازم نمیدانیم احترامی برایت قایل باشیم…پس اگر سوالی داری، با احترام بپرس(البته بعد از جواب دادن به پستهای بالااااا) تا با احترام جواب شایسته و بایسته و علمی دریافت کنی…
ضمن آنگه ما اگرچه بهت گفتیم “رافضی” اما جوابهایت را علمی دادیم.
قضاوت برعهده خوانندگان عزیز
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5478جناب رافضیگفتی============================
می بینم وقتی چند تا شیعه می ایند ونظر می ددهند اقیان به تکاپو می افتند تا جواب بدهند. هر چند بند دیگه قصد ندارم ادمه جواب ایشان را بدهم. چون قبلا هم اعلان کردم. می خواهم در یک پست جداگانه ای روی یک مطلب متمرکز شوم
جواب============================
تو عددی نیستی برایم . من هدفم مراجع شما هستنتد که مثل موش رفتن تو سوراخ . این مراجع الاغ شما اگر درصدی عرضه دارند من انها را به چالش می طلبم .البته حجت الشیطانها سوادشان از این مراجع پوسیده بیشتر است . یک تلنگر ====این سیستانی مخوف السلطنه می گوید قبر رضا شفا دهندست . اگرشفا می دهد چرا خودش به انگلیس می رود برای شفا ؟؟ چرا نمی رود سر قبر این رضا ؟؟
دیگر زیاد وقتت دادم . هر بار پست مینویسیو رسوا میشوی اینبار نوبت تهاجم جانانه من است . البته چون مشغله داری من تا اسفند پستی نمی گذارم ولی اگر عمری باقی باشد آن موقع منتظر دفاعهایت خواهم بود . که در پستهای دیگر نوشتی دفاع از احادیث شیعه ولی بنده هیچ دفاعی ندیدم الا اینکه از کتب اهل سنت با تدلیس مطالبی مغرضانه ارایه نمودی و بنده هم بدجور فرارت دادم که جتی نمیتونی چند از سخنانم را رد کنی . این نشان از پیروزی ما دارد .الله اکبررررررررررررررررررررر
تناقض در سخنانت را نگاه کن نجس جان .مرتد جان .:1-حالا که که می بینم جناب اوربان بسیار فعال شدند و متاسفانه مانند جناب سنی چیزی جز بی ادبی در چتنه ندارند…2-مگر اینکه علیه العنه یا لعنت الله علیه بر معاویه لعنت الله علیه گفتم.
این تناقض را در سخنانش نگاه کنید . تو حرف از ادب میزنی . من سگ معاویه و خوکی که در اتاکاما است را به جنابت
عوض نمیکنم . ان خوک و شگ ارزشش برای ما اهل سنت از شما بیشتر است . اینم بی ادبی نیست در محضر شیخ اکبر امام اعظم و مرجع تقلید اقای dlsvkhth14.blog…
ولایتی نشانت دهم که رویت نشود بگویی رافضی هستی . لعنت الله بر تو و بر کسی که به تو ادب اموخته(مراجع -کلینی-مجلسی-صدوق-و…………………شاید هم پدر و مادرت بهت تربیت اموختن این چنین باشی)تا اسفند من هم برایت پستی نمیگذارم تا گرفتاریت تمام شود . این هم مرام من نسبت به جناب رافضیگفتی========================================اگر جناب اوربان و جناب سنی محب معاویه لعنت الله علیه هستند…بدانند که عاقیتی ندارند. مگر اینکه از معاویه لعنت الله علیه بری بجویند شاید رستگار شوند…جواب============================================من بر سیدنا معاویه افتخار میکنم . علی را هم دوست دارم . حسین هم دوست دارم . حسن هم دوست دارم .ولی بدان محب صددرصدسیدنا معاویه رضی الله عنه هستم و بدون شک او را در مرتیه یار وفادار رسول الله می دانم و ارزشش نزد من بیسار است . منم برای مقابله به مثل می گویم :امام زمان لعنه الله . لعنت بر خودش و مادرش که اورا از پهلو می زاید . این قاتل جلاد با مهدی مافرق داردتا اینجا فراریهایت بر همه عیان است -
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
و كليني در اصول كافي ذكر كرده: «جبرئيل بر پيامبرe نازل شد، آنگاه به او گفت: اي محمد خدا تو را به نوزادي مژدة ميدهد كه از فاطمه متولد ميشود، كه بعد از تو امتت او را خواهند كشت. آنگاه فرمود: اي جبرئيل، سلام مرا به پروردگارم برسان، (و به او بگو) من احتياج به نوزادي ندارم كه از فاطمه متولد ميشود و امتم بعد از من او را خواهند کشت. آنگاه جبرئيل بالا رفت، سپس پايين آمد و گفت: اي محمد، پروردگارت به تو سلام ميرساند و به تو خوش خبري ميدهد كه در دودمان و نسل آن نوزاد امامت و ولايت و وصيت را قرار ميدهد. آنگاه پيامبر گفت: من راضي شدم. پس دنبال فاطمه فرستاد. (و به او گفت) خدا مرا به نوازدي خوش خبري ميدهد كه از تو زاده ميشود، اما امتم بعد از من او را ميكشند، آنگاه به عرض او رساندم كه من احتياجي به چنين نوزادي ندارم … آنگاه خداوند براي من پيام فرستاد كه در سلالة او امامت و ولايت و وصيت قرار خواهد داد. من هم براي او پيام فرستادم كه راضي شدم. پس با اكراه به آن باردار شد و با ناخوشي آن را زائيد… و حسينu نه از فاطمه و نه از هيچ زني شير ننوشيد. او را نزد پيامبرe ميآوردند، و او انگشتش را در دهانش قرار ميداد، و او را ميمكيد، و آن مكيدن كفاف 2 الي 3 روزش را ميكرد.»
آيا اين اهانتي به سرور ما حضرت حسين نيست؟!
چرا که بنا به قول اينها، با وجود این كه الله تعالي، مژدة آمدن او را به پيامبر داده است، پيامبرe گفته است: «من نيازي به او ندارم!» و سپس مادرش فاطمة زهراء هم به آمدن او دلخوش نبوده، و با بيميلي به آن باردار شده و با بيميلي او را به دنيا آورده است و حتي او را شير هم نداده است. ما تا بهحال نشنيدهايم كه مادري نسبت به پسرش چنين بگويد و چنين كند، حال چه رسد به اين پسر كه در اوج بزرگواري است و سالار جوانان بهشتي ميباشد.
– اصول کافی, تالیف کلینی ص 294