خداوند از نظر اهل توحید اینگونه است؟!

Home انجمن ها شرکیات. توسل، شفاعت و بدعت خداوند از نظر اهل توحید اینگونه است؟!

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  محمد35 در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 6 نوشته (از کل 21)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #6933

    خالد35
    کاربر

    گفتی : درحالیکه اهل سنت می گوید خداوند صاحب”ید” است ولی نه آن دستی که شما در ذهن متصور می کنید بلکه دستی که لایق به ذات پاک الله تعالی است که هیچکس بجز خود او از کیفیت آن خبر ندارد.

    باز هم تصریح کردید که خداوند صاحب ید است ولی دستی که لایق ذات باری تعالی است پس خدا در یک کلمه دست دارد زیرا نمی شود که خدا هم دست داشته باشد وهم نداشته باشد زیرا در این صورت اجتماع نقیضین پیش می آید(می دانید اجتماع نقیضین چیست؟) بنا براین خدا دست دارد ولی دستی که خود او از کیفیت آن خبر دارد بنا براین خداوندترکیبی است از دست ،چشم، گوش، ساق، صورت وصد البته صورت جوانی دارد که ریشش در نیامده ومویی فر فری در هیات نوجوانی که هنوز امرد است وریش در نیاورده (بنا بر نظر ابن تیمیه ) خوب حال چنین خدایی با این تفاصیل وتراکیب چگونه می تواند خدا باشد خدایی که برای شنیدن به گوش برای دیدن به چشم وبرای انجام کارها به دست وبرای رفتن به پا احتیاج دارد چگونه با این همه احتیاج ونیاز خداست ؟!!!!

    مالکم کیف تحکمون

    گفتی: کیفیت “ید” خداوند مجهول است و به ما ربطی ندارد زیرا خداوند ما را موظف نکرده که در مورد کیفیت “ید” یا سایر صفات او تحقیق و کنجکاوی نماییم و بنابراین سوال کردن در این مسائل صحیح نیست.

    جواب : خداوند دو رسول برای هدایت بشر فرستاده یک رسول ظاهری است که پیامبرای خدا هستند ویک رسول باطنی که عقل است ووقتی عقل را تعطیل کنیم بله همه این گفته های شما را می پذیریم ولی وقتی عقل بیدار باشد وبپرسد دیگر جای این تناقضات نیست.

    #6935

    خالد35
    کاربر

    گفتی: طریقه اهل سنت بر این است که هر آن چیزی را که خداوند در کتابش، و توسط رسولش بر خود به ثبت رسانیده است، اثبات می کنند، و این اثبات بدون هیچ گونه تحریف، تعطیل، تکییف (چگونگی) و تمثیل (مشابهت) صورت می پذیرد.”

    بله طریقه اهل سنت همین است اما با ناتوانی از پاسخ به سوالاتی که هر انسان عاقلی از آنها می پرسد بنا بر همین تحفظ به ظواهر خدایی دارند که شاب وامرد است دارای ساق وصورت آنچنانی است یعنی از چیزی که فرار می کنند در همان دام گرفتار می شوند با این همه تناقضاتی که در فراز های پیشین عرض کردم وا زآنها هم با توجه به نوشتار ای آقا مفری ندارند حال جای سوال این جا است که آیا از آیاتی که در ظاهر مثل آیه بل یداه مبسوطتان …اثبات ید برای خدا می کند هیچ معنا ومدلول دیگری غیر از آنچه ظاهر گراهای اهل سنت گفته اند نیست؟!

    #7028

    mojahed.din
    کاربر
    آبروی رفته را نمیتوانی با روضه خوانی جمع کنی اقای کذاب 35

    شما با عقل ناقصتان میخواهید خدا را درک کنید که چگونه است؟ یا قصد تحریف و تعطیل و تاویل قرآن دارید؟؟ عقلت قد نداد باید قرآن را متناسب با عقلت تغییر بدی؟ یا نکند خدا هم وهابی بوده؟؟؟

    خدا فرموده است

    « قَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ»(مائده 64)

    یعنی: و یهود گفتند: «ید خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست او، گشاده است.

    { اگر واقعا اينگونه است، پس چه لزومي داشت که خداوند متعال بجاي لفظ “قدرت” از “دست” استفاده کند؟! زيرا اگر آيه ي فوق را بر اساس تعبير آنها ترجمه کنيم، معني آيه بصورت زير در خواهد آمد: « و يهود گفتند: «قدرت خدا بسته است، قدرتهايشان بسته باد! و بخاطر اين سخن، از رحمت (الهى) دور شوند! بلکه هر دو قدرت او، گشاده است.»

    حال اين آيه چه معنايي خواهد داد؟ منظور از “دو قدرت خدا” در اينجا چيست؟ چرا نفرمود قدرت خدا، يعني خداوند متعال دو قدرت دارد؟ چرا سه قدرت ندارد؟ و يا بيشتر ندارد..؟ اصلا چرا خدا از همان ابتدا بجاي لفظ “دست” از لفظ “قدرت” استفاده نکرد؟ آيا خداوند متعال معني “يد” را نمي دانست که به “دست” تعبير مي شود؟

    خداوند دست دارد و الله هر کسی را که بگوید خدا دست ندارد نیز بکشد و لعنت بکند طبق نص آیه «غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ »

    #7029

    mojahed.din
    کاربر
    نوشته ای«از طرفی می گویید خدای متعال فرموده لیس کمثله شئ واز طرفی با توجه به خبر صحیح بخاری برای خداوند اثبات ساق می کنید ومی فرمایید مومنین در قیامت ساق خداوند را می بینند ویا با توجه به ظاهر آیه قرآن کریم اثبات ید برای خدا وند می کنید خوب این همه تناقض برای چیست »

    دوست عزیز

    خداوند واضح میفرماید

    لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ

    هيچ چيزي همانند خدا نيست و او شنوا و بينا است

    طبق این آیه هیـــــــــــــــــــچ جیزی شبیه خداوند نیست اما باز با این حال میشنود و میبیند.

    حال چون ما انسان ها میشنویم و میبینیم آیا صفت شنیدن و دیدن را هم از خدا صلب میکنی؟

    آیا در این آیه آمده که چشم و گوش خدا همانند چشم و گوش انسان است؟

    چون شنیدن که احتیاح به گوش درونی و بیرونی و حلزون گوش و دیگر مخلفات دیگرش دارد.

    و دیدن نیز نیاز به قرنیه مشیمیه و زجاجیه و دیگر چیزهایی که در چشم بشر وجود دارد، دارد.

    حال آیا صفت دیدن را از خدا صلب میکنی؟؟؟؟؟؟؟

    این را بدان که صفات خداوند و انسان تنها در اسمشان مشابه هستند نه در صفتشان. هم انسان هم الله دست دارد اما تنها در اسم مشترک هستند نه در کیفیت

    وقتی من میگویم دست مرغ فورا بال او در ذهنت مصور میشه وقتی میگم دست گربه فورا پنجه اش را تصور میکنی وقتی میگم دست انسان فورا دست خودت را میبینی اما وقتی میگم دست خدا چرا مغز ناقصت فورا دست خودت را تصور میکند؟ کی گفته دست خداوند فلان شکل و فلان صفت را دارد؟

    اهل سنت هرررررکسی که برای صفات خداوند تعیین کیفیت کند یا برایش مثال بزند یا صفات را تعطیل کند زندیق میداند

    خداوند دو دست دارد

    قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ 75 ص

    فرمود : اي ابليس ! چه چيز تو را بازداشت از اين كه سجده ببري براي چيزي كه من آن را مستقيماً با دو دست خود آفريده‌ام‌ ؟

    ولی کسی حق ندارد بگوید دست خدا جسم است همانند دست من و یا بگوید منظور از دست یعنی قدرت

    #7030

    mojahed.din
    کاربر
    نوشته ای«چنین خدایی با این تفاصیل وتراکیب چگونه می تواند خدا باشد خدایی که برای شنیدن به گوش برای دیدن به چشم وبرای انجام کارها به دست وبرای رفتن به پا احتیاج دارد چگونه با این همه احتیاج ونیاز خداست ؟!!!!»

    دوست عزیز خداند دارای اسماء و صفات است و صفات خداوند جدا از خداوند نیستند مخلوق نیستند بلکه جزو ذات خداوند هستند خداوند از نظر عقل پوچ و ناقص معطله خدایی است بر خلاف قرآن بر روی عرش نیست بلکه در همه جا است و به هر جا که بروی مثل توالت و حمام طبق عقیده شیعه خداوند با ذات خودش آنحا حضور دارد.

    اما اهل سنت میگوید الله طبق قرآن در اسمان است و با علم خود بر همه جا احاطه دارد

    { يخافون ربهم من فوقهم }(النحل:50) آنها از پروردگارشان که بالای سرشان است ، می ترسند

    الله اشیاء را از نزد خود «نازل» میکند. و نزول از بالا به پایین است

    ( يدبر الأمر من السماء إلى الأرض) السجدة 5. یعنی کار (جهان هستی) را از آسمان تا زمین تدبیر می کند

    ( إنا نحن نزلنا الذكر ) الحجر/9 ما خود قران را نازل کردیم.

    و شبیه این ایات فراوان است.

    و اینکه اشیاء به طرف الله صعود میکند

    ( إليه يصعد الكلم الطيب والعمل الصالح يرفعه ) فاطر/10

    یعنی :سخن پاکیزه به سوی او بالا می رود، و خدا كردار پسنديده را بالا مي‌برد

    ( تعرج الملائكة والروح إليه ) المعارج/4. فرشتگان و جبرئيل به سوي او بالا مي‌روند.

    ( أأمنتم من في السماء أن يخسف بكم الأرض ) الملك /16. آيا از كسي كه در آسمان است ، خود را در امان مي‌دانيد.

    درباره عیسی علیه السلام میفرماید { إذ قال الله يا عيسى إني متوفيك ورافعك إلي }(آل عمران: 55 )

    هنگامي را كه خدا به عيسي فرمود : من تو را مي‌ميرانم و به سوی خویش بالا می برم.

    { بل رفعه الله إليه }(النساء: 157-158) بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد

    و الله بر روی عرش است :

    { الرحمن على العرش استوى }(طه:5) الله مهربان بر عرش قرار گرفت

    پس الله جا و مکان دارد تخت و کرسی و عرش دارد و در عین حال احدی نمیداند کیفیتش چگونه است

    #7031

    mojahed.din
    کاربر
    نوشته ای«خدایی دارند که شاب وامرد است »

    در این باره قبلا کامل توضیح داده بودم اما چون صم بکم عمی هستی جواب در تو اثر نکرده بود

    اما این روایت ضعیف است و علما تضعیفش کرده اند

    کسانی که تضعیفش کرده اند

    الإمام أحمد (المنتخب من علل الخلال لابن قدامة ص284)،

    والنسائي (العلل المتناهية لابن الجوزي: 1/30)

    وابن معين (تاريخ بغداد للخطيب: 13/311)،

    وابن حبان في (الثقات: 5/245)،

    وابن الجوزي في (العلل المتناهية: 1/36)،

    والذهبي في (سير أعلام النبلاء 10 / 113)،

    والسبكي في (طبقات الشافعية الكبرى 2 / 312)،

    وابن حجر في (تهذيب التهذيب 10/86)،

    والشوكاني في (الفوائد المجموعة ص447).

    حال فرض را بر این بگیریک که روایت صحیح است

    مهم این است که این توصیف و شکل در خواب بوده نه در بیداری.

    و ابن تیمیه میگوید

    وكلها (يعني روایاتی که خدا شاب وامرد است ) فيها ما يبين أن ذلك كان في المنام وأنه كان بالمدينة إلا حديث عكرمة عن ابن عباس وقد جعل أحمد أصلهما (أي حديث ابن عباس وأم الطفيل) واحدا وكذلك قال العلماء

    (بيان تلبيس الجهمية 7/229)

    یعنی همه ای روایات چنین هستند که این دیدار در خواب بوده و در مدینه رخ داده غیر از حدیث عکرمه از ابن عباس و احمد اصل روایت را یکی میداند و علما نیز این روایت را در خواب میدانند

    همانند

    1. الذهبي در (ميزان الاعتدال) (1/594) میگوید: (وهذه الرؤية رؤيا منام إن صحت.) این دیدن در خواب بوده به فرض صحت آن
    2. السيوطي در (اللآلئ المصنوعة) (1/34) میگوید : (وهذا الحديث إن حمل على رؤية المنام فلا إشكال) این روایت اگر بر خواب حمل شود در این صورت اشکالی ندارد
    3. العجلوني در (كشف الخفاء) (1/437) میگوید: (والحديث إن حمل على رؤية المنام فلا إشكال)این روایت اگر بر خواب حمل شود در این صورت اشکالی ندارد

در حال نمایش 6 نوشته (از کل 21)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.