Home › انجمن ها › گفتگوی ازاد › حقانیت شیعه و پاسخ شبهات وارد بر شیعه
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط مسلمان حقیقی در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۰ خرداد ۱۳۹۳ در ۱:۵۷ ب.ظ #9479شنبه، ۱۰ خرداد ۱۳۹۳ در ۱۱:۱۴ ب.ظ #9480با سلام اما بعد : شما گفتید (امام زمان که اهل تشیع می گویند بدنیا آمده و زنده هست و برای هدایت مردم هست تا مردم گمراه نشوند ، چرا در مکان مشخصی در دسترس تمام مردم نیست تا مثل پیامبر اسلام جواب سوالات دینی مردم را بدهد . ) در پاسختان میگویم زیرا مردم هنوز به آن درجه از لیاقت نرسیده اند که آمادگی استفاده ی علنی از امام زمان را داشته باشند و شاهد ای مدعا این است که اگر تاریخ یازده امام دیگر را بررسی کنید میبینید هر کدامشان به دست همین مردمی که میگویید و حکومت های ستمگر به نحوی شهید شده اند و دوباره گفتید ( یا حداقل اختلافات فقهی بین مراجع را حل و فصل نماید . تا فتوا های متضاد صادر نکنند . ) در جوابتان بگویم که اولا مراجع ما اختلافات اساسی با هم ندارند و اگر اختلافی نیز باشد بسیار جزئی و ثانیا برای ظهور امام زمان شرایط باید فراهم شود که تا الان این گونه نشده است واسلامجمعه، ۱۶ خرداد ۱۳۹۳ در ۳:۳۸ ق.ظ #9501اینکه گفته ای (بیش از صد شخص با نام های ابوبکر و عمر و عثمان وجود داشته اند و در واقع حساسیتی در آن برهه ی زمانی بر روی این اسم ها نبوده و این اسامی دز آن زمان رایج بوده )
برادرم هر چند هم اسامی که اندک رایج باشد وقتی یک خانواده از آن اسامی خاطرات تلخی داشته باشند آن اسامی را حداقل نمی گذارند که هر روز یاد آور خاطرات به قول علمای شما قتل ناموسش و فرزندش و اتش کشیدن خانه اش زنده شود !!
آیا کدام شیعه حاضر است که پس از هزار و چند صد سال اسم پسرش را شمر بگذارد .
در خاتمه برادرم هیچ یکی از این موضوعات را خداوند در روز قیامت از من و شما سوال نمی کند .
(تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ )
(ترجمه ایت الله مکارم شیرازی :آنها امتی بودند که درگذشتند. اعمال آنان، مربوط به خودشان بود و اعمال شما نیز مربوط به خود شماست؛ و شما هیچگاه مسئول اعمال آنها نخواهید بود.)
و همچنین (وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ) (و هیچ گنهکاری گناه دیگری را متحمّل نمیشود)
و آنچه که خداوند در روز قیامت از من و شما سوال می کند عقیده و اعمال خود ما می باشد .
و ما اهل سنت عقیده ی خود را از ابوبکر و عمر و عثمان و علی و حسن و حسین نمی گیریم بلکه از قران می گیریم .
و شما هم که معتقد به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام هستید و علمای شما معتقد هستند که در قیامت از ما سوال می کند خواهشمندم به این سوالاتی که می گذارم جداگانه زیر هر کامنت پاسخ بدهید تا خوانندگان قضاوت کنند و به حقیقت برسند .
جمعه، ۱۶ خرداد ۱۳۹۳ در ۵:۵۴ ق.ظ #9502اینکه به ایه 124 سوره بقره استناد کرده ای :ایه 124 سوره بقره در وصف فرد دیگری نازل شده است (حضرت ابراهیم ع) و اوصاف و صفت یک فرد را نمی توان به یک شخص دیگری نسبت داد و برای ان مقام و منصب الهی تراشید و در عقیده نمی توان قیاس کرد و حتی قیاس در احکام در مذهب شیعه باطل است چه برسد به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام .
به مصداق من آنم که رستم بود پهلوان.
و حضرت ابرهیم که به امتحانات الهی زیادی دچار شد ( مثل افکنده شدن در اتش و به قربانگاه بردن فرزند و … ) ایا امام نهم محمد تقی که در سن 8 سالگی به گفته شما به مقام امامت رسید ، به چه ازمایش الهی مبتلا شد ( طبق ایه 124 بقره که مثل ابراهیم ابتلا شده باشد ) که انقدر مهم بوده که به مقام امامت برسد ؟؟!!
و اینکه به ایه 73 سوره انبیا و ایه 24 سوره سجده استناد کرده ای برادرم در کجای این ایات موضوع امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام بیان شده است ؟؟
و تمام موضوع این آیات پیامبران گذشته بوده اند و اگر به فعل (جَعَلْنَا) توجه میکردی متوجه می شدی که ماضی است و برای گذشتگان بوده و کلمه (ستجعل) به کار نرفته .
و آیا هر جا کلمه ائمه به کار رفته باشد شما مصداق آن را به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر نسبت می دهید ؟؟
به طور مثال ایه ی 41 قصص و ایه 12 توبه و چندین ایه دیگر …
و در مورد ایه 67 سوره مائده و ایه ی 55 سوره مائده من چندین بار در لینک هایی که برای شما در قسمت اوربان معرفی کردم گذاشته ام و برای شما در همان قسمت توصیه برادرانه کردم که اول به این لینک ها مراجعه کن و بعد امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام را مطرح کن .
و اگر آیاتی غیز از این ایات که پاسخ آنها چندین بار داده شده است نمی توانی ارائه کنی دوباره همان توصیه را برایتان می نمایم که برو تیله بازی کن .
و موضوعات تکراری را مطرح نکن که بیشتر باعث رسوایی عقیده ی شما می شود و همه می فهمند که شما نمی توانید امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام را با ایات مرتبط با موضوع ثابت کنید .
و مجبور می شوید که به ایاتی که ربطی به پس از فوت پیامبر اسلام ندارد متوسل شوید .
به مصداق مثل : من آنم که رستم بود پهلوان .
و اینجا هم لینک ها را می گذارم :
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2205
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2148
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2126
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2206
جمعه، ۱۶ خرداد ۱۳۹۳ در ۷:۱۳ ق.ظ #9504…………..جمعه، ۱۶ خرداد ۱۳۹۳ در ۴:۳۹ ب.ظ #9506برادرم یا سوال من درباره ی وظائف امامان را که در قران نیامده است خوب نخوانده ای و یا با کپی کردن یک مقاله و گذاشتن آن می خواستی بحث را به انحراف بکشانی .و همین که نتوانستی به 5 مورد از سوالات مطرح شده درباره ی وظائف امامان 12 گانه پس از فوت پیامبر اسلام پاسخ بدهی نشان دهنده ی اینست که هیچ پاسخی ندارید و بیشتر موجب بطلان عقیده ی خود شده اید .
و اینکه به سوره ی قدر استناد کرده ای :
در کجای سوره ی قدر وظائف امامان 12 گانه به صراحت بیان شده مثل وظائف پیامبر اسلام که در قران بیان شده است .
و همچنین اگر با استدلال شما از سوره ی قدر فردی بخواهد می تواند طبق ایه ی 30 سوره ی فصلت همه ی مومنین را امام زمان معرفی کند !!
(إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ)
(ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!)
برادرم برای چندمین بار از شما می خواهم که اگر می خواهی بیشتر موجب هتک حرمت مذهب خود نشوی به این گونه استدلالات متوسل نشو .
و به همان توصیه من گوش فرا بده .
چون ده ها بار اینگونه استدلالات که هیچ ربطی به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام ندارد و به وظائف امامان پس از فوت پیامبر اسلام ندارد و …. پاسخ داده شده است.
و به همین لحاظ من به شما گفتم که به این لینک ها مراجعه کن و بعد بیا بحث کن .
و اینجا هم لینک ها را می گذارم :
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2205
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2148
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2126
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2206
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1881با سلام خدمت تمام بازدید کنندگان گرامی اما بعد خواهشمندم مطالب این تاپیک و تاپیک قبلی مرا با دقت بخوانید و با عقل و وجدان خود قضاوت کنید شبهه ی اول میگویند اگر علی جانشین رسول خدا بود پس چرا ایشان به طور کاملا واضح این مطلب را اعلان نکردند. پاسخ : پیامبر خدا در دو مرحله علی را جانشین خود معرفی کردند بار اول هنگامی که میان چهل نفر از اقوام خود از قریش حاضر شده و آنان را به اسلام فرا خواندند و گفتند کسی که ایمان بیاورد همانا برادر و جانشین من بعد از من خواهد بود و در آن جمع کسی ایمان نیاورد جز علی و اما بار دوم صحنه ی غدیر است که فرمودند هر کس من مولای او هستم از این به بعد علی مولای اوست شاید بگویید این سخن پیامبر دال بر محبت علی است و ربطی به جانشینی وی ندارد اما من از شما میپرسم آیا جایز است رسول خدا در غدیر توقف کرده و دهها کاروان را که از عقب یا جلو میروند در آن هوای گرم و سوزان فرا خواند حدود صد و بیست هزار نفر جمع شوند با آن سختی و رنج سفر در ایام قدیم با آن هوای سوزان فقط برای اینکه بگویند علی را دوست داشته باشید آیا به نظر شما عظمت و بزرگی این واقعه فقط به این جمله ختم میشود یا موضوع فراتر است؟؟؟؟؟؟؟ شاید باز بگویید پیامبر برای شکایتی که لشکریان اعزامی ایشان به یمن در هنگام بازگشت از علی داشتند توقف کرده تا میان لشگریان و علی را اصلاح کنند اما باز از شما میپرسم اگر فقط موضوع همین بود چرا ایشان فرمان توقف عمومی دادند و فقط لشگریان را فرمان توقف ندادند بلکه حدود صد و بست هزار نفر فقط برای رنجش از علی جمع شدند مگر کل لشکر اعزامی یه یمن چقدر بود حتی یکدهم این جمعیت هم نبود!!!!!!!!! شبهه ی دوم میگویند اگر رابطه ی علی با خلفای سه گانه خوب نبوده پس چرا به ایشان راهنمایی و مشاوره میداده. پاسخ : علی تنها به دلیل حفظ جایگاه دین اسلام و عزت عموم مسلمین به خلفا مشورت میداده همانند شخصی که کافر بود و نزد عمر رفت و به وی گفت شما که میگویید کافر در آتش است چرا این جمجمه ای که در دست دارم با اینکه متعلق به فردی کافر است داغ نیست عمر که نتوانست پاسخ دهد علی را خبر کردند و ایشان هم تنها به این دلیل رفتند و پاسخ دادند که مودانستند اگر او پاسخ سوالش را نگیرد بر علیع عموم مسلمین تبلیغات منفی میکند پس در واقع کمک ایشان به خلفای شما فقط برای حفظ کیان اسلام و مصلحت عمومی مسلمین بود و بیشتر نیز به مسائل حقوقی ختم میشد شاهد این ماجرا آن است که علی هیچگاه در زمان ابی یکر و عمر و عثمان به جنگی نرفتند و امارت هیچ شهری را نپذیرفتند با اینکه ایشان از جنگجویان بزرگ زمان پیامبر بود و دلیل بزرگتر اینکه هنگامی که عمر وفات کرد و عبدالرحمن ابن عوف به ایشان گفت با تو بیعت میکنم بر کتاب خدا و سنت پیامبرش و سیرت ابوبکر و عمر و ایشان فرمودند دو شرط نخست را می پذیرم اما سوم را نه. آیا این به معنی مخالفت علی با روش ابی بکر وعمر نبود؟؟؟؟؟؟؟؟ شبهه ی سوم میگویند اگر علی دوستدار خلفا نبوده پس چرا اسم سه فرزندش به نام آنهاست. پاسخ : اولا ایشان فقط دو فرزند به نامهای عمر و عثمان داشتند و ابوبکر کنیه و لقب یکی از فرزندانشان بوده ثانیا ایشان طبق گفته شان اسم عمر را بخاطر علاقه ای که به عمربن ابی سلمه و اسم عثمان را بخاطر علاقه ای که به عثمان بن مظعون داشتند بر روی فرزندانشان گذاشتند ثالثا این اسامی آن روزه رایج بوده و حساسیتی بر روی آنها نبوده چنانچه اگر تاریخ را بررسی کنید بیش از صد شخص به این اسامی وجود داشته است. السلامشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9454با سلام و عرض ادب خدمت شما .امیدوارم که مباحثه من و شما ادامه پیدا کند و هر پاسخی که می خواهید بدهید زیر همان کامنت بگذارید و مثل بعضی از افراد که زیر همان کامنت پاسخ نمی دادند و فرار می کردند نباشید .
پاسخ شبهه اول :
پیامبر الهی یعنی پیامرسان الهی . و پیامبر اگر جانشین می داشت پس خاتم النبیین معنا نداشت و همانطوری که وظائف پیامبر در قران مشخص شده اگر جانشین می داشت وظائف آن هم در قران بیان می شد .و پیامبر اسلام در زمان نزول ایه ی (وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ) که اول بعثت بود و خود پیامبر را کسی قبول نداشت چه برسد به مسئله جانشینی و اگر حضرت علی که یک بچه ی ده دوازده ساله بود را به عنوان جانشین خود معرفی می کرد مورد تمسخر تمام بزرگان قریش قرار می گرفت .
و همچنین طبق ایه 44 سوره نحل که پیامبر تبیین کننده ی آنچه می باشد که ایه ی آن از طرف خداوند نازل شده باشد .
اگر ایه ای در قران وجود دارد که به پیامبر دستور داده شده که برای پس از فوت خود جانشین تعیین کن را بگذارید تا خوانندگان قضاوت کنند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9455و درباره ی موضوع غدیر خم (برکه آب) :درباره کدورت عده ای از کسانی که به همراه حضرت علی در یمن برای جمع اوری زکات و …رفته بودند ، پیامبر در غدیر خم (برکـــــــه اب) جایی که همه ی کاروانیان به جهت استراحت و نماز و برداشتن اب جمع شده بودند پیامبر انجا را بهترین مکان تشخیص داد ، برای اینکه بین فقط اشخاصی که با حضرت علی در یمن بودند رفع کدورت شود.
و اگر مسئله خاصی می بود در مکه در صحرای عرفات که مردم مکه و یمن و طائف و دیگر شهرها حضور داشتند مسئله خلافت و جانشینی را مطرح می کرد .
و اگر ادامه ی گفته ی من کنت مولاه و هذا علی مولاه را بخوانی که پیامبر گفته است اللهم وال من والاه و عاد من عاداه کاملا مشخص می شود که موضوع دوستی و دشمنی بوده و امامت و جانشنی پس از فوت پیامبر مطرح نبوده .
اگر امامت و خلافت برای حضرت علی از جانب خداوند معین شده است با استدلال علمای شما چطوری حضرت علی امر الهی را اطاعت نمی کند !!!
به مردم می گوید من وزیر باشم بهتر است تا امیر شما باشم !!!
و دوما چطور می گوید خلافت از اب بینی بز هم بی ارزشتر است !!!
ایا یک دفعه پیامبر اسلام گفته است نبوت بی ارزش است !!! و مثل اب بینی بز است !!!
و یا از لنگه کفش کهنه بی ارزشتر است !!!
به هیچ عنوان در نامه ششم به موضوع غدیر خم برای اثبات امامت و خلافت خود استناد نکرده است .
1- خلافت خود را الهی نمی داند و خود را منصوب مردم و شورای مهاجرین و انصار می داند .
2- خلافت خود را مثل خلافت سه خلیفه ی قبل مردمی و شورایی معرفی می کند . نه منصوص الهی . (اِنَّهُ بايَعَنِى الْقَوْمُ الَّذينَ بايَعُوا اَبابَكْر وَ عُمَرَ وَ عُثْمانَ)
3- موضوع تعیین خلیفه را منحصر در شورای مهاجرین و انصار می داند .( اِنَّمَا الشُّورى لِلْمُهاجِرينَ وَ الاْنْصارِ)
4- هر فردی را که شورای مهاجرین و انصار معرفی کند و تعیین نماید ، امـــــــــام می داند .( فَاِنِ اجْتَمَعُوا عَلى رَجُل وَ سَمَّوْهُ اِماماً )
5- از همه مهمتر این گفتار صریح و روشن حضرت علی که به تصریح علما امام بلاغت و کلام بوده ، این مورد می باشد ، که رضایت خداوند هم در ان انتخابی است که شورای مهاجرین و انصار انجام داده اند . (كانَ ذلِكَ لِلّهِ رِضًى)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9456پاسخ شبهه دوم :اینکه گفته ای (علی تنها به دلیل حفظ جایگاه دین اسلام و عزت عموم مسلمین به خلفا مشورت میداده)
برادرم طبق احادیث شما در اصول کافی که بعد از فوت پیامبر همه مرتد شدند به جز سه کس دیگر عزت عموم مسلمین معنا نداشته .
و دیگر اسلام جایگاهی نداشته و طبق احادیث شما که همه مرتد شدند به جز سه کس تعجب اینست که چرا آن همه مرتد دین آبا و اجداد خود را دوباره احیا نکردند و رسمیت نبخشیدند .
اینکه گفته ای (شاهد این ماجرا آن است که علی هیچگاه در زمان ابی یکر و عمر و عثمان به جنگی نرفتند و امارت هیچ شهری را نپذیرفتند)
برادرم حضرت علی چون وزیر و مشاور ارشد بود و تعداد لشکریان اسلام زیاد بود نیازی به حضور حضرت علی در جنگ نبود .
همینطوری که امروز اکثر وزرای دفاع و فرمانده کل قوا در خط مقدم جبهه شرکت نمی کنند .
و اگر حضرت علی آن جنگ ها را قبول نمی داشت پس چرا از عنائم آن استفاده می کرد و دختر پادشاه ایران را که به اسارت گرفتند به امام حسین داد .
پس اگر آن جنگ ها غاصبانه بوده پس ازدواج امام حسین با آن دختر هم غاصبانه بوده است .
و استفاده از بیت المال هم غاصبانه بوده است .
اینکه گفته ای (دلیل بزرگتر اینکه هنگامی که عمر وفات کرد و عبدالرحمن ابن عوف به ایشان گفت با تو بیعت میکنم)
برادرم اگر حضرت علی امام منصوص عند الله بعد از فوت پیامبر بود چرا عضو شورای شش نفره تعیین خلیفه شد .
آیا پیامبر اسلام که منصوب الهی بود اگر در مکه مشرکین شورایی می داشتند عضو آن می شد ؟؟
پاسخ شبهه سوم :
اینکه گفته ای (اولا ایشان فقط دو فرزند به نامهای عمر و عثمان داشتند و ابوبکر کنیه و لقب یکی از فرزندانشان بوده)
برادرم خلیفه ی اول نامش عبدالله بوده و کنیه اش ابوبکر بوده پس حضرت علی که کنیه یکی از فرزندانش به قول شما ابوبکر گذاشته خلیفه ی اول را دوست داشته .
و دو فرزند دیگرش را هم اگر از عمر و عثمان ناراحتی می داشت اسم دیگری می گذاشت مگر اسم قحطی بود ؟؟
و اسم کسی را بگذارد که هر روز یاد آور خاطرات به قول علمای شما قتل ناموسش و فرزندش و اتش کشیدن خانه اش زنده شود !!
آیا کدام شیعه حاضر است که پس از هزار و چند صد سال اسم پسرش را شمر بگذارد .
در خاتمه برادرم هیچ یکی از این موضوعات را خداوند در روز قیامت از من و شما سوال نمی کند .
و آنچه که خداوند در روز قیامت از من و شما سوال می کند عقیده و اعمال خود ما می باشد .
و ما اهل سنت عقیده ی خود را از ابوبکر و عمر و عثمان و علی و حسن و حسین نمی گیریم بلکه از قران می گیریم .
و شما هم که معتقد به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام هستید و علمای شما معتقد هستند که در قیامت از ما سوال می کند خواهشمندم به این سوالاتی که می گذارم جداگانه زیر هر کامنت پاسخ بدهید تا خوانندگان قضاوت کنند و به حقیقت برسند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9457شما بیایید به این سوال پاسخ بدهید که مربوط به عقیده ی خود شما می باشد و طبق عقیده ی شما خداوند از شما سوال می کند .
هنوز یک عالم شیعه پیدا نشده است که بتواند به این سوال ، پاسخ صحیح بدهد . مستند با ایات قران و مستند به ایاتی که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را به صراحت مثل توحید و نبوت و معاد ثابت کند ، و دوباره این سوال را می گذارم
چرا برای معرفی دشمنی ابولهب با پیامبر یک سوره کامل با نام ابولهب در قران وجود دارد ولی از امامت که به گفته علمای شما یک اصل دینی است ، یک سوره و یا یک ایه با نام و تعداد امامان وجود ندارد ؟؟
برای معرفی چگونگی تولد عیسی و معرفی داستان یوسف و داستان نوح ایات صریح واضح و روشن در قران وجود دارد ایا مسئله امامت که به اعتقاد علمای شما یک اصل از اصول دین است ارزش ان کمتر از این مسائل بود که با ایات واضح و روشن و با نام و تعداد امامان در قران نیامده است .
اگر جزو ارکان ایمان هم می بود خداوند در ایه 177 سوره بقره ارکان ایمان را به صراحت بیان نموده
1-ایمان به خدا
2- ایمان به رسولان
3- ایمان به کتب الهی
4 – ایمان به ملائکه
5 – ایمان به معاد.
و ایمان نداشتن به همین 5 مورد را در ایه 136 نسا جزو ضلالت و گمراهی دانسته ولی از ایمان به امامت چیزی نگفته است .
و همچنین در اول سوره مومنون و دیگر ایات اوصاف مومنین به صراحت بیان شده ولی باز هم از امامت خبری نیست .
با توجه به اینکه خود خداوند قادر متعال حفاظت قران را تضمین نموده است (9حجر).
منتظر جواب با دلیل و مستند به ایات قران ، در رابطه با امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر مثل آیات نبوت و معاد هستم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9458خداوند وظیفه پیامبر را در قران به صراحت بیان نموده :
(17 یس و 18 عنکبوت و 99 مائده و 12 تغابن و 82 نحل) (وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ)
و نیز 45 ق (نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ ۖ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ)
و همچنین پیامبر طبق ایه 44 نحل تبیین کننده ایات قران می باشد .
(الْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ ۗ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ)
و نیز (57 فرقان) (قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاءَ أَن يَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا)و چندین آیه دیگر ….1-اگر امامت 12 امام پس از فوت پیامبر از جانب خداوند بوده و منصوص الهی است ، آیاتی که وظیفه ی امامان 12 گانه پس از فوت پیامبر را مشخص می کند در کدام سوره و کدام آیه قران است ؟؟!!!
2- اگر امامت 12 امام پس از فوت پیامبر از جانب خداوند بوده و منصوص الهی است ، آیاتی که غیبت صغری و غیبت کبری امام 12 را مشخص می کند در کدام سوره و کدام آیه قران است ؟؟!!!
3- اگر امامت 12 امام پس از فوت پیامبر از جانب خداوند بوده و منصوص الهی است ، آیاتی که اطاعت از 12 امام پس از فوت پیامبر را مشخص می کند در کدام سوره و کدام آیه قران است ؟؟!!! به لحاظ اینکه در آیات زیادی از قران ، خداوند دستور به اطاعت از پیامبر داده است .
4 – آیاتی در قران که اعتقاد و ایمان به نبوت می باشد ، به صراحت بیان شده . آیاتی که اعتقاد و ایمان داشتن به امامت 12 امام پس از فوت پیامبر بیان شده ، در کدام سوره و ایه قران است ؟؟؟!!
5- آیاتی که اعتقاد نداشتن به نبوت موجب ضلالت و گمراهی می شود ، در قران به صراحت بیان شده . آیاتی که اعتقاد و ایمان نداشتن به امامت 12 امام پس از فوت پیامبر موجب ضلالت و گمراهی می شود در کدام سوره و ایه قران بیان شده است ؟؟!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9459از اعمال کسانی که در 1400 سال قبل زندگی می کردند خداوند از ما سوال نمی کند طبق این ایه قران (تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ) و همچنین (وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ)
و بحث کردن بر سر موضوعات آن زمان که ما حضور نداشتیم و شاهد و ناظر نبودیم هیچ سودی به اعمال ما ندارد .و به عقیده ی ما ربطی ندارد.
و شما بیایید به این سوال پاسخ بدهید که مربوط به عقیده ی خود شما می باشد و طبق عقیده ی شما خداوند از شما سوال می کند .پیامبر اسلام با نام و وظایف مشخص در ایات متعدد قران ، از طرف خداوند معرفی شده است .
و هر زمان که پیروان پیامبر دچار مشکل می شدند برای حل مشکل ، و اگر در مسائل دینی و عبادی دچار اختلاف می شدند به پیامبر رجوع می کردند .
و اگر عالم و یا فرستاده پیامبر اسلام در اطراف و شهرهای دیگر در بیان احکام دین اسلام با مردم آن شهر و دیار ، دچار مشکل می شدند ، هر فردی که می خواست می آمد در مدینه ، بدون واسطه وبدون معطلی نزد پیامبر اسلام و مشکل دینی و … خود را مطرح و جواب صحیح را از پیامبر اسلام می گرفت .
و حتی صحابه پیامبر اگر دچار اختلاف فقهی می شدند به پیامبر رجوع می کردند و پیامبر حکم صحیح شرعی را برایشان بیان می کرد .
و امام زمان که اهل تشیع می گویند بدنیا آمده و زنده هست و برای هدایت مردم هست تا مردم گمراه نشوند ، چرا در مکان مشخصی در دسترس تمام مردم نیست تا مثل پیامبر اسلام جواب سوالات دینی مردم را بدهد .
و یا حداقل اختلافات فقهی بین مراجع را حل و فصل نماید . تا فتوا های متضاد صادر نکنند .
و امروز با توجه به وسائل ارتباط جمعی امام زمان می توانست با یک شبکه تلوزیونی پاسخ هر سوال کننده ای در اقصی نقاط دنیا را بدهد .
و چرا تا امروز حتی کتابهای روایی و حدیثی اهل تشیع را تصحیح نکرده است ، که یک عالم اهل تشیع بگوید این حدیث صحیح است و دیگری بگوید این حدیث ضعیف است . آن هم در زمانی که امام معصوم حی و حاضر است .
و چرا نهج البلاغه را تصحیح نکرده است ؟؟ تا گفتار صحیح حضرت علی برای مردم مشخص کند .
و چرا قران را تفسیر نکرده است تا هرکسی درباره ی ایات قران اظهار نظر نکند و به رای خود تفسیر نکند ؟؟؟و با توجه به اینکه مدت 30 سال می شود که حکومت دست نایب ایشان است آن کتابهای تصحیح شده ، چاپ و منتشر و مردم از اسلام ناب مستفیض می شدند .
آیا این سردرگمی مردم گناهش بر گردن چه کسی می باشد ؟؟؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9460با سلام خدمت شما اما بعد: در پاسخ به شبهه ی شما باید بگویم که ما نیز قبول داریم که پیامبر یعنی پیامرسان الهی اما گفتی پیامبر اگر جانشین می داشت پس خاتم النبیین معنا نداشت اما خاتم النبیین بود پیامبر ربطی به جانشینی ایشان ندارد زیرا دو بحث جدا از هم است پیامبر خاتمه دهنده نبوت بوده و علی آغاز کننده ی امامت بوده و در واقع خودت جواب خودت را دادی زیرا با پایان نبوت الهی امامت شروع میشده اما گفتی که اول بعثت بود و خود پیامبر را کسی قبول نداشت چه برسد به مسئله جانشینی و اگر حضرت علی که یک بچه ی ده دوازده ساله بود را به عنوان جانشین خود معرفی می کرد مورد تمسخر تمام بزرگان قریش قرار می گرفت . الله اکبر شما در حین سوالت خودت جوابت را میدهی و اینکه میگویی علی کم سن و سال بود درست است و اتفاقا این که گفتی بزرگان قریش پیامبر را مسخره میکردند اتفا قا همین کار را هم کردند و با دست پیامبر را به همدیگر نشان داده و میگفتند او چه ساده لوح است هنوز خودش حکومتی ندارد جانشین برای خودش معرفی میکند اما سوال من از شما این است که آیا پیامبر از مسخره شدنش در راه خدا و عزت دین میترسید؟؟؟؟؟؟؟ مگر آن بزرگوار را حتی دشنام نمیدادند اما آیا تاثیری در کار ایشان داشت؟؟؟؟؟؟؟ و اما این که گفتی اگر ایه ای در قران وجود دارد که به پیامبر دستور داده شده که برای پس از فوت خود جانشین تعیین کن را بگذارید تا خوانندگان قضاوت کنند . بدان که قرآن یک کتاب بزرگ و کلی است و تمام موارد را به صورت کلان مطرح میکند مثلا در آیه ای میگوید( آیا پنداشته ای کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند) یعنی به طور کلی ارزش علم را بیان میکند اما دیگر در آن ریز نمیشود که مثلا بگوید فلان دانشمند که علم دارد ار آن جاهل برتر است بلکه قرآن مانند یک دریای بزرگ از علوم و فضایل مختلف است که ما باید با استفاده از قدرت تفکر خودمان مغز آیه را بفهمیم نه سطح آن را در واقع معنی باطنی قرآن از معنی ظاهریش بسیار مهمتر است ودلیل زنده بودن قرآن تا زمان کنونی آن دیدگاه کلان قرآن در باره ی مسائل است اما تمام این ها را گفتم که درک بهتری از قرآن داشته باشید و اما یه عنوان مثال آیه ی شریفه ی ( از پیامبر و فرماندهان مومن خود اطاعت کنید )اشاره به اصل جانشینی میکند زیرا اگر پیامبر جانشینی نداشت باید میگفت فقط از پیامبر اطاعت کنید آیا این طور نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ امیدوارم که جوابتان را گرفته باشیدشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9470با سلام اما بعدشما گفتی (درباره کدورت عده ای از کسانی که به همراه حضرت علی در یمن برای جمع اوری زکات و …رفته بودند ، پیامبر در غدیر خم (برکـــــــه اب) جایی که همه ی کاروانیان به جهت استراحت و نماز و برداشتن اب جمع شده بودند پیامبر انجا را بهترین مکان تشخیص داد ، برای اینکه بین فقط اشخاصی که با حضرت علی در یمن بودند رفع کدورت شود.
و اگر مسئله خاصی می بود در مکه در صحرای عرفات که مردم مکه و یمن و طائف و دیگر شهرها حضور داشتند مسئله خلافت و جانشینی را مطرح می کرد .) برادرم خودت جوابت را دادی میگویی اگر مسئله ی مهمی بود در صحرای عرفات که همه بودند مطرح میشد و باز در چند سطر بالاتر از عبارت همه ی کاروانیان استفاده میکنی ما نفهمیدیم آخر در غدیر همه ی مردم بودند یا نه اگر بودند حتما موضوعی مهم در میان بوده و اگر نبودند که گفته ی شما نقض میشود!!!!!!!!!!!!!!!! اما گفتی اگر امامت و خلافت برای حضرت علی از جانب خداوند معین شده است با استدلال علمای شما چطوری حضرت علی امر الهی را اطاعت نمی کند برادرم این طور نیست که میگویی علی اطاعت نکرد بلکه نگذاشتند اطاعت کند و ایشان را در موضع ضعف قرار دادند و طبق آیه ی قرآن ( همانا از هر کس به جز توانش باز خواست نمیشود ) حضرت علی به وظیف ی خود عمل کرده و بیش از این دیگر توانی نداشته و اما اینکه میگویی به مردم می گوید من وزیر باشم بهتر است تا امیر شما باشم بدان ایشان این حرف را بعد از بیست و پنج سال از بعد رحلت پیامبر فرمودند چون میدانستند خلافتی که در این مدت زمانی راه غلط را طی کرده و مردم نیز به اینگونه خلافت عادت کرده اند این مردم هرگز تاب و توان تحمل حکومت الهی علی را ندارند و اتفاقا همین هم شد و در ایام خلافت ظاهری پنج ساله حضرت علی ایشان با سه گروه از فاثقان و کافران جنگیدند و اما اینکه گفتی چطور می گوید خلافت از اب بینی بز هم بی ارزشتر است !!! حضرت علی با این سخن میخواستند ارزش مادی خلافت را در نزد خود برای مردم روشن کنند زیرا علی حکومت را برای خودش نمی خواست بلکه باری خدا میخواست ایشان آنقدر بلند مرتبه بودند که هیچ چیز را برای خود نمی خواستند بلکه فقط هدفشان الله بود و اینکه گفتی خلافت خود را الهی نمی داند و خود را منصوب مردم و شورای مهاجرین و انصار می داند . حضرت علی این استدلالات را بری کسانی میگفتند که به خلافت الهی ایشان ایمان نداشتند در واقع ایشان بازبان عامع ی مردم با آنان سخن میگفتند والسلام
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
خداوند متعال در چهارمین آیه سوره مبارکه قدر میفرماید
تنزّل الملائکة و الرّوح فیها بإذن ربهّم من کلّ أمرٍ؛ فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هر کاری) فرود آیند. فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تکرار و بقاء «لیلةالقدر» دارد، و در آیات سوم و چهارم سوره دخان نیز: فیها ُیفرَق کلّ أمرٍ حکیم ؛ در آن شب، هر فرمانی، بر حسب حکمت صادر میشود.
دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا باب «تفعّل»(تنزَلُ بر وزن تفعُل) دلالت بر پذیرش یا تکلف یا هر دو مینماید. ظاهر این فعلها، خبر از تفریق و تنزل امر در لیلةالقدرهای آینده میدهد.
این امر که در زمان رسول خدا به آن حضرت نازل میشده است، و در هر شب قدر دیگر، باید بر کسی نازل و تبیین شود که شایسته نزول ملائکه باشد. حال اگرکسی ادعا کند مهدی موعود (عج) هنوز متولد نشده اند چاره ای ندارد جز آنکه این نزول ملائکه را انکار کند و هرکس نزول پیوسته فرشتگان و روح را در شب قدر بپذیرد ، ناگزیر باید ولی امر را هم بپذیرد وگرنه کافر به بعضی از آیات قرآن خواهد بود، که در آن صورت چنین کسی بنابر بیان خود قرآن کریم کافر واقعی استچنان که خداوند در آیات 150 و 151 سوره نساءمیفرماید کسانی که به خدا و پیامبران خدا کافر شدهاند و میخواهند بین خدا و رسولانش جدایی اندازند و میگویند به برخی ایمان میآوریم و به بعضی کافر میشویم و میخواهند در این میان ) بینابین) اتخاذ کنند، اینان حقا کافرند و ما برای کفرکیشان عذاب خوارکنندهای مهیا کردهایم