Home › انجمن ها › اهل بیت › حدیث فاطمه بضعه منی وأنا منها فمن آذاها فقد آذانی را پیامبر در شان حضرت علی ایراد فرموده اند با سند صحیح از کتب شیعه
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط khaled ebn valid در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9940شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9941شما اگر در متن حدیث میبینی که به پدر عرض کرده باشند چه شده، به من هم نشان بده.
اینه که میگم نخوندی.
و خوشحالم که اصرار عجیبی دارید تا همگان بدانند. آره.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9942توی متن نوشته؟ کجاش؟ نقش آن سه نفر چه می شود؟ عجب.کدام اتفاق؟ یکجا که راوی یک بچه پنج یا شش ساله است که جنب و محتلم میشده و هر دو جا هم متن با قرآن نی سازد. در جای دیگر متن با عقاید آن فرقه نمی سازد. در جای دیگر هم که با هیچ یک از عقاید این گروه نمی سازد.
راستی چرا این جمع برای عثمان بلا مانع ولی برای امیرالمومنین سلام الله علیه مشکلناک است؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9956السلام علی المهدی الذی وعد الله به الامم ان یملا الارض به عدلا و قسطا بعد ما ملئت ظلما و جورا.
خب ابتدا دقت کنیم که استناد شما از حدیث چیست.
ظاهرا به دنبال علت صدور عبارت فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذ الله هستید.
خب فرض کنیم(فرض محال که محال نیست)که علت صدور حدیث، خواستگاری از دختر ابوجهل بوده است. خب این شده علتی تا این حدیث بیان شود. پس بنابر فرض، علت صدور امیرالمومنین سلام الله علیه بوده اند. خب بعد از صدور حدیث چه اتفاقی افتاده؟ ایشان مورد غضب حضرت صدیقه سلام الله علیه قرار گرفته اند یا حداقل کاری کرده اند که موجب اذیت ایشان شده است. خب نتیجه و عاقبت این امر چه بوده؟ طبق این حدیث ” فَفَرِحَتْ فَاطِمَةُ “. یعنی آن اذیت و آزار و غضب منتفی شده است. غیر از اینست؟
خب در همین حدیث و البته احادیث فریق شما، آمده که این لفظ از پیامبر صادر شده اما نتیجه آن دامن چه کسانی را گرفته؟ طبق این حدیث که حضرت صدیقه سلام الله علیها ” فَفَرِحَتْ فَاطِمَةُ “. یعنی بار مسوولیت از امیرالمومنین سلام الله علیه هم برداشته شده. اما طبق احادیث دیگر حتی در فریق شما، ایشان از دنیا رفت در حالیکه نسبت به یک نفر(حداقل) چه حالتی داشتند؟ در انتهای همین حدیث آمده. در کتب خودتان لفظ فهجرت را دنبال کنید.
حالا ببینیم که معنای ان الله یغضب لغضبها چیست.
قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم لفاطمة ان الله يغضب لغضبك ويرضى لرضاك * هذا حديث صحيح الاسناد ولم يخرجاه در مستدرک ج3ص154
طی این مطلب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یک چک سفید امضاء به دخترشان می دهند. این چک چیست؟ غضب و رضایت صدیقه طاهره سلام الله علیها همان غضب و رضایت خداست. معنایش چیست؟
مردی طبق جواز قرآن، دقت کنید جواز قرآن، به خواستگاری زنی میرود(فرض میکنیم). همسر اول آن مرد کسی است که غضب و رضایتش همان غضب و رضایت خداست و از این خواستگاری که بر طبق جواز خداست اذیت می شود. غضب می کند. خب معلوم است که در نتیجه خداوند هم اذیت شده و غضب می کند. حالا تکلیف آن مرد که بر طبق جواز خدا این کار را کرده چیست؟ آیا خداوند جواز انجام کاری را می دهد و بعدا به جهت انجام همان کار فرد را مواخذه می کند؟ بر او غضب می کند؟ در حالیکه هیچ دلیلی وجود ندارد که آن مرد بداند می تواند به خواستگاری دیگری برود یا نرود. یعنی خداوند مواخذه می کند بدون بیان. عقاب بلا بیان.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9957حالاهدف از ساخت این متن برای این حدیث چیست؟
دختری که پدرش بنا به عقیده گروهی پیامبر است ولی عصمت ندارد(اگر بگویند دارد دروغی بیش نیست.غرانیق را یادتان باشد) حالا همان پیامبر آمده و گفته که دخترش ملاک رضایت و عدم رضایت خداست. خب این پیامبر که معصوم نیست. پس به طریق اولی دخترش هم معصومه نیست. حالا این دختر غیر معصومه از دست کسی مثلا شوهرش ناراحت میشود. پس شوهرش مورد غضب خدا قرار می گیرد. با قسم خوردن شوهرش و تصدیق پدرش، غضب به فرح تبدیل می شود. چرا؟ چون آن دختر نه علم دارد و نه عصمت. در حالیکه گفتار پدرش در مورد رضا و غضب او، دلیلی محکم بر عصمت اوست. اما آن گروهی که پیامبرشان معصوم نیست این قول را قبول ندارند.
حالا که مبنا این شد، یعنی بچه ننر بازی شد، این دختر هر موقع که بخواهد قهر و آشتی می کند. لذا دیگر ملاک نیست. بنابراین می توانیم بگوییم که بر مبنای احساسات گاهی غضب می کند و گاهی راضی می شود. پس حالا که در آستانه مرگ قرار دارد و نسبت به نفراتی غضبناک است، این غضب را هم بر اساس احساسات و امیال دانسته و خوشحال و شاد و خندانیم.
اما اگر عقل و شرف موجود باشد، دقت می کنیم که پیامبر الزاما باید معصوم باشد. اگر نباشد که نمی توان به او اطمینان کرد. اگر نباشد یعنی خدا امر به اطاعت از کسی کرده که محتم الخطا و الصواب است. قرآنش هم این لزوم عصمت را تایید می کند. ماینطق عن الهوی. بر این اساس فرموده که غضب و رضای دخترم همان غضب و رضای خداست. یعنی چه؟ یعنی من که معصوم هستم یک چک سفید امضا به دخترم می دهم تا اگر او از کسی ناراحت شد، خدا از او ناراحت شود. اگر از کسی شاد شد، خدا از او شاد و راضی شود. لذاست که نمی توان این حالات را بر اساس امیال و احساسات دانست. در واقع با این سخن پیامبر، معلوم می شود که صدیقه طاهره سلام الله علیها به محل رضا و غضب خدای منان آگاه است. لازمه این امر چیست؟ احتمالا علم. چه علمی؟ بدون خطا. لازمه این چیست؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9958حالا با این توضیح، اگر صدیقه طاهره سلام الله علیها همینجوری و از روی احساسات زنانه بر کسی غضب کند آیا خدا هم تابع آن احساس زنانه می شود؟ اگر بگوییم که جواب مثبت است که با شما کاری نداریم. شما بمانید و خدایی که بر اساس احساس رفتار می کند نه عدل و علم.
اگر جواب منفی باشد، پس باید بگوییم که پیامبر این فرقه دوباره حرف لغوی زده و خدا و دخترش و امتش را بازی داده است. چرا که خدا بر مبنای احساسات زنانه یک زن رفتار نمی کند و در اینصورت لازم می آید که نسبت به غضب و رضایت دختر پیامبرش در مواردی که حق با او نیست، خنثی عمل کند. شدنی است؟
حالا برای اینکه این موضوع یعنی الکی و همینجوری راضی و غاضب شدن دختر پیامبر جا بیفتد و استبعاد نداشته باشد، چند حدیث می سازیم و به اسم صحیح به خورد ملت می دهیم و در آنها بیان می کنیم که پیامبر، همان که بزرگ مومنین است و خودش قطعا در زمره آنهاست، کار لغو هم می کرده است. جان شما.
زهير بن حرب حدثنا جرير عن الأعمش عن أبي الضحى عن مسروق عن عائشة قالت دخل على رسول الله صلى الله عليه وسلم رجلان فكلماه بشئ لا ادرى ما هو فأغضباه فلعنهما وسبهما فلما خرجا قلت يا رسول الله من أصاب من الخير شيئا ما اصابه هذان قال وما ذاك قالت قلت لعنتهما وسببتهما قال أوما علمت ما شارطت عليه ربى قلت اللهم إنما انا بشر فأي المسلمين لعنته أو سببته فاجعله له زكاة وأجرا . صحیح مسلم در جلد 8 ص 24 تحت عنوان باب من لعنه النبی….. .
خب دقت کنید که در این حدیث، خود پیامبر اولا ما ینطق عن الهوی را قبول ندارد. اینکه بشر است اما نه مانند بقیه آحاد بشر را هم قبول ندارد. الا یوحی الیّ را فراموش کرده. تمام تفاوت رسول و باقی ملت همین است. خب ثانیا وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون را هم قبول ندارد. چرا؟ این که من لعن و سب کنم و خواسته باشم که تبدیل به خیر شود، لغو نیست؟ یعنی من که پیامبر هستم بر اساس احساساتم رفتاری می کنم و می خواهم که آن رفتار من چیز دیگری باشد.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9959نکته بعدی این حدیث اینست؛
خداوند به رسولش فرموده که ” ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَة… ” حالا این پیامبر چگونه رفتار کرده؟ سب کرده و لعن کرده. عجب. بر این اساس وقتی بگوید که خدا شکمت را سیر نکند هم یعنی دعا کرده.
حالا ببینید وقتی پیامبر امتی معصوم نباشد و کلی کار همینجوری انجام داده باشد دیگر چه انتظاری از دخترش وجود دارد؟ منبع اصلی در دین اینها را باید نمک زد چه رسد به فرعیات.
البته این پیامبر من نیست. پیامبر گروهی است که برای آنها همه چیز مهم است جزء پیامبرشان. یعنی حاضرند خدا و دنیا و پیامبرشان را به لجن بکشند(کما اینکه کشیده اند) اما مشتی منافق را هم رده و بلکه بالاتر از خدا بدانند.
دقت بفرمایید.
حالا باز مینویسم که فرض کنیم که علت صدور این حدیث عمل امیرالمومنین سلام الله علیه بوده. عاقبت، غضب دامنگیر چه کسی شده؟
البته بماند که به هیچ کدام از ایراداتی که به متن این حدیث گرفته شده فکر هم نکرده اید. چه رسد به اینکه جواب دهید. همان مخالفتش با قرآن کفایت می کند. یادم هست که 1990 گفت حدیث اگر صحیح هم باشد ولی مخالف قرآن به دیوار کوبیده می شود. آیا همین حدیث مسلم را به دیوار می کوبد؟ گرچه که سندش بر اساس صحت کلی کتاب مسلم، صحیح است. اما متنش؟ یادتان باشد که چه حرفهایی می زنید.
.
بنده انشاء الله فردا جهت مشرف شدن به زیارت شمس الشموس اباالحسن الرضا سلام الله علیه عازم مشهد الرضا خواهم بود. لذا بنویسد تا در مراجعت ببینیم با پیامبرتان چه کرده اید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9962با سلام .اینکه گفته ای (ظاهرا به دنبال علت صدور عبارت فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذ الله هستید.)
برادرم : چون شما صدها سال با این عبارت مردم را فریب می دادید و علت صدور آن را پنهان می کردید .
اینکه گفته ای (. خب نتیجه و عاقبت این امر چه بوده؟ طبق این حدیث)
برادرم : خداوند وقتی بخواهد کسی را رسوا کند بدست خودش رسوا می کند .
شما وقتی لالایی بلدی چرا در مورد آیات اول سوره ی تحریم همین نتیجه گیری را نمی کنید که پیامبر آنها را طلاق نداد . یعنی آن اذیت و آزار و غضب منتفی شده است. غیر از اینست؟
پس معلوم می شود شما فی قلوبهم زیغ می باشید .
اینکه گفته ای (طی این مطلب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یک چک سفید امضاء به دخترشان می دهند.)
فارغ از صحت و سقم رجالی و سندی و نقل این حدیث پس با استدلال شما پیامبر هویژوری (با اصطلاحات شما) بدون ما نزل الیهم چک سفید امضا برای خانواده ی خود صادر می کرده و حکومت خانوادگی تشکیل داده بوده !!!
با استدلال شما یعنی دیکتاتوری مطلق !!!
اینکه گفته ای (غضب و رضایت صدیقه طاهره سلام الله علیها همان غضب و رضایت خداست. معنایش چیست؟)
طبق فرموده پیامبر هر حدیثی که مخالف قران باشد باید به دیوار کوبید .
این گفته ی شما مستند به کدام آیه ی قران می باشد که خداوند غضب و رضایت خود را در گرو غضب و رضایت حضرت فاطمه قرار داده باشد ؟؟
اینکه گفته ای (مردی طبق جواز قرآن، دقت کنید جواز قرآن، به خواستگاری زنی میرود)
برادرم جواز قران مشروط به اینست (فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً)
و پیامبر که تبیین کننده ی آیات قران بوده و خبر داشته که حضرت علی نان شب ندارد این حدیث را گفته است .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9963اینکه گفته ای (حالا همان پیامبر آمده و گفته که دخترش ملاک رضایت و عدم رضایت خداست.)برادرم برای حضرت علی که غضب دخترش را ملاک قرار داده مستند به این ایه می باشد (فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً)
و اگر می گویی برای همه ی انسانها و تمام دورانها بوده است مستند به کدام ما نزل الیهم می باشد ؟؟
اینکه گفته ای (. خب این پیامبر که معصوم نیست.)
برادرم پیامبر اسلام در رساندن پیام الهی معصوم است و از آیات قران به روشنی معلوم می شود .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9964اینکه گفته ای (حالا این دختر غیر معصومه از دست کسی مثلا شوهرش ناراحت میشود.)برادرم طبق این آیه (فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً) حضرت فاطمه شکایت پیش پدرش برده است .
اینکه گفته ای (. در حالیکه گفتار پدرش در مورد رضا و غضب او، دلیلی محکم بر عصمت اوست.)
برادرم : گفتار پدرش در این مورد خاص مستند به همان آیه می باشد .
و اگر می گویی برای همه ی انسانها و تمام دورانها بوده است مستند به کدام ما نزل الیهم می باشد ؟؟
اینکه گفته ای (اما اگر عقل و شرف موجود باشد، دقت می کنیم که پیامبر الزاما باید معصوم باشد. اگر نباشد که نمی توان به او اطمینان کرد.)
برادرم اگر عقل و شرف موجود باشد خلط مبحث نمی کنید .
پیامبر در رساندن پیام الهی معصوم است .
چون اگر خطایی در ابلاغ رسالت انجام دهد طبق ایه ی قران خداوند رگ قلبش را قطع می کند .
اینکه گفته ای (قرآنش هم این لزوم عصمت را تایید می کند. ماینطق عن الهوی.)
برادرم باز هم آیات قران را ناقص تفسیر می کنی ؟؟
ما ینطق عن الهوی مرتبط و مقید وحی یوحی می باشد .
نه اینکه اگر بگوید غذا شور است یا یک من خرما قیمتش چند است وحی الهی است !!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9965اینکه گفته ای (. در واقع با این سخن پیامبر، معلوم می شود که صدیقه طاهره سلام الله علیها به محل رضا و غضب خدای منان آگاه است.)برادرم طبق این آیات قران (عَبَسَ وَتَوَلَّىٰ ﴿١﴾ أَن جَاءَهُ الْأَعْمَىٰ ﴿٢﴾ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّىٰ ﴿٣﴾ أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَىٰ ﴿٤﴾ أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَىٰ ﴿٥﴾ فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّىٰ ﴿٦﴾ وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّىٰ ﴿٧﴾ وَأَمَّا مَن جَاءَكَ يَسْعَىٰ ﴿٨﴾ وَهُوَ يَخْشَىٰ ﴿٩﴾ فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّىٰ ﴿١٠﴾)
(ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : چهره در هم کشید و روی برتافت… (۱) از اینکه نابینایی به سراغ او آمده بود! (۲) تو چه میدانی شاید او پاکی و تقوا پیشه کند، (۳) یا متذکّر گردد و این تذکّر به حال او مفید باشد! (۴) امّا آن کس که توانگر است، (۵) تو به او روی میآوری، (۶) در حالی که اگر او خود را پاک نسازد، چیزی بر تو نیست! (۷) امّا کسی که به سراغ تو میآید و کوشش میکند، (۸) و از خدا ترسان است، (۹) تو از او غافل میشوی! (۱۰))
(اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّـهُ لَهُمْ)
(ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : چه برای آنها استغفار کنی، و چه نکنی، (حتّی) اگر هفتاد بار برای آنها استغفار کنی، هرگز خدا آنها را نمیآمرزد!)
و چندین آیه ی دیگر وقتی پیامبر اسلام خودش به محل رضا و غضب خدای منان آگاه نبوده است .
چطوری به دیگران چک سفید امضا می داده ؟؟!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9966اینکه گفته ای (حالا با این توضیح، اگر صدیقه طاهره سلام الله علیها همینجوری و از روی احساسات زنانه بر کسی غضب کند آیا خدا هم تابع آن احساس زنانه می شود؟)برادرم این توضیح شما با عقل ناقص شما جور می اید نه با آیات قران .
اینکه گفته ای (حالا برای اینکه این موضوع یعنی الکی و همینجوری راضی و غاضب شدن دختر پیامبر جا بیفتد و استبعاد نداشته باشد، چند حدیث می سازیم)
برادرم خودت را در اینه دیده ای ؟؟
این شما هستی که برای خالی کردن جیب مردم احادیث جعلی امامت پس از فوت پیامبر اسلام و معصومیت مطلق برای افراد خاص می سازید .
اینکه گفته ای (خب دقت کنید که در این حدیث، خود پیامبر اولا ما ینطق عن الهوی را قبول ندارد.)
فارغ از صحت و سقم رجالی و سندی و نقل این حدیث ما ینطق عن الهوی مرتبط و مقید وحی یوحی می باشد .
نه اینکه اگر بگوید غذا شور است یا یک من خرما قیمتش چند است وحی الهی است !!
ضمنا خواهشمندم بحث اصلی این تاپیک را به انحراف نکشان و بحث اصلی یعنی غضبناک شدن حضرت فاطمه از حضرت علی را منحرف نکن .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9967اینکه گفته ای (خداوند به رسولش فرموده که ” ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَة… ” حالا این پیامبر چگونه رفتار کرده؟)برادرم باز هم ایه یرا دلبخواهی تفسیر کردی ؟؟
ایه ی 125 سوره ی نحل را کاملا بگذار تا خوانندگان متوجه بشوند هیچ ربطی به این موضوع ندارد .
اینکه گفته ای (حالا ببینید وقتی پیامبر امتی معصوم نباشد)
برادرم اگر عقل و شرف موجود باشد خلط مبحث نمی کنید .
پیامبر در رساندن پیام الهی معصوم است .
چون اگر خطایی در ابلاغ رسالت انجام دهد طبق ایه ی قران خداوند رگ قلبش را قطع می کند .
ما ینطق عن الهوی مرتبط و مقید وحی یوحی می باشد .
نه اینکه اگر بگوید غذا شور است یا یک من خرما قیمتش چند است وحی الهی است !!
اینکه گفته ای (. پیامبر گروهی است که برای آنها همه چیز مهم است جزء پیامبرشان. یعنی حاضرند خدا و دنیا و پیامبرشان را به لجن بکشند)
برادرم خودت را در اینه دیده ای ؟؟
شما برای خالی کردن جیب مردم و فریب دادن مردم حاضرید همه چیز را به لجن بکشید و برای مردم کاملا واضح و روشن شده است .
من قضاوت را به خوانندگان واگذار می کنم .
اینکه گفته ای (حالا باز مینویسم که فرض کنیم که علت صدور این حدیث عمل امیرالمومنین سلام الله علیه بوده. عاقبت، غضب دامنگیر چه کسی شده؟)
برادرم : گفتار پدرش در این مورد خاص مستند به همان آیه می باشد .
و اگر می گویی برای همه ی انسانها و تمام دورانها بوده است مستند به کدام ما نزل الیهم می باشد ؟؟
اینکه گفته ای (یادم هست که 1990 گفت حدیث اگر صحیح هم باشد ولی مخالف قرآن به دیوار کوبیده می شود. آیا همین حدیث مسلم را به دیوار می کوبد؟)
برادرم اگر راست می گویی و دروغگو و کذاب نیستی این ادعای خودت را با ذکر تاریخ کامنت من بگذار تا خوانندگان قضاوت کنند .
از خوانندگان محترم میخواهم قضاوت کنند که این آخوندها چقدر فریب کار و مغلطه باز هستند .آدم ناقص العقل حدیثی که مخالف قران باشد مشخص است که صحیح نمی باشد مگر در مذهب شیعه .
اینکه گفته ای (بنده انشاء الله فردا جهت مشرف شدن به زیارت)
برادرم خواهشمندم لب تاب خود را به همراه ببرید تا من بیکار نشوم و بیشتر بتوانم عقاید شما را باطل کنم .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9968اینکه گفته ای (عزیزم دقت بفرما که بنده نوشتم اصل بر عصمت است.)برادرم : برای چندمین بار می گویم با کدام دلیل قرانی عصمت 12 امام و حضرت فاطمه را ثابت می کنید ؟؟
اگر کیلویی و شکمی است به صراحت اعلام کنید .
اینکه گفته ای (اولا بخشی از آن در تعارض با قرآن است)
برادرم خداوند وقتی بخواهد کسی را رسوا کند به دست خودش رسوا می کند .
اگر این حدیث متعارض با قران است پس باطل است .
نمی شود چیزی باطلی را بخش بخش کرد و به میل خود هر قسمتی را که خواستید بپذیرید .
اگر باطل است همه ی آن باطل است .
آن ادعای چک سفید امضای شما نیز باطل است .
شما مصداق جفت گیری گربه ماده در لب بام می باشید !
جلو هم می روید متضرر می شوید و عقب هم بیایید متضرر می شوید !!
قضاوت با خوانندگان محترم .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9969. -
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
بعد فرض کنیم که حضرت به خواستگاری رفته باشد، اینکه با قرآن سازگاری دارد. ایرادش کجاست که پیامبر وی را مواخذه کرده اند؟
دقیقا باید بر مبنای اعتقاد طرف بتوانی او را محکوم کنی. در غیر اینصورت مسیحی طبق اعتقاد خودش می کوید که مسلمان کذاب است و مسلمان می گوید که یهودی کذاب است….. . این خیلی واضح است اما فقط باید مثل خودت باشی تا نفهمی. که الحمدلله هستی.
سوال پایانی خطاب به طیف شماست که منکر علم غیب هستید.
یک تناقض دیگر در متن همین است. علی علیه السلام می داند که چه شده ولی پیامبر نمی داند. می شود؟ بر مبنای عقیده هر کس که خواستی جواب بده.
این را هم یادم رفت؛
شما همیشه مطالب را گسسته می کنید و تکه تکه. بعد این عمل را به بقیه نسبت می دهید.