حدیث فاطمه بضعه منی وأنا منها فمن آذاها فقد آذانی را پیامبر در شان حضرت علی ایراد فرموده اند با سند صحیح از کتب شیعه

Home انجمن ها اهل بیت حدیث فاطمه بضعه منی وأنا منها فمن آذاها فقد آذانی را پیامبر در شان حضرت علی ایراد فرموده اند با سند صحیح از کتب شیعه

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  khaled ebn valid در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 70)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #9900

    khaled ebn valid
    مشارکت کننده
    کم گوی و گزیده گوی چون در تا از کم تو شود جهان پر.

    اولا:سندش کاملا صحیحه و رجالش همه از ثقات هستند.

    دوما:این که روایت شما با عصمت ناسازگار هست را باید شما جواب بدهید نه ما.

    ثالثا:مشابه همین روایت و مناقشه بین حضزات فاطمه و علی رضوان الله علیهما را مجلسی در جلا العیون با سند معتبر نقل می کند و با روش خاص خود بدون رد سند ماست مالی می کند.فلذا شما هم بجای قصه حسن کرد شبستری می رفتید ماست مالی علامه مجلسی را کامنت می زدید.

    #9914

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    ای بابا چرا این دفعه به کما و عدم نرفتید؟

    شما یک حدیث آورده ای و ادعای تصحیح هم نمودی.

    بعد یادت رفته که حدیث یک متنی هم دارد.

    در متن تناقضاتی وجود دارد که مدلول شما را زیر سوال می برد.

    بعد در خود همین حدیث آمده که امیرالمومنین فرموده من کاری نکردم. پیامبر هم تصدیق نموده اند. بعد ما ایرادات و سوالات را نوشتیم. و نوشتیم که بر مبنای عقیده شیعه این حدیث مردود است. شما ادعا داری که نیست. بفرما تناقضاتش را حل کن.

    همان اعتقاد به عصمت که شیعه دارد، این حدیث را رد می نماید البته قسمت مورد استناد شما را.

    چه کنیم؟

    کم گوی و…. هم برای جایی است که طرف قصد کاری که شما کرده اید را نداشته باشد.

    بعد شما وقتی میتوانی به این حدیث استناد کنی که ایراداتش را رفع کنی. آن هم بر مبنای شیعه.

    اگر تنها به سند کفایت شود پس فقه الحدیث برای چیست؟ الکی است؟

    بعد مبنای شیعه عصمت است. لذا وقتی با آن هماهنگ نباشد مردود است. یا حداقل مورد قبول نیست و متروک.

    حالا شما میتوانی بیا و ثابتش کن که مقبول است

    #9918

    abdollah1990
    کاربر
    با کسب اجازه از برادر خالد بن ولید به لحاظ اینکه می خواستم جواب آخوند عبدالحسین را بدهم و بررسی سندی شما را آخوند عبدالحسین به هم ریخته بود بررسی های سندی شما را من زیر تاپیک اولیه می گذارم .

    نفر اول:

    الف- علی بن احمد بن محمد بن عمران الدقاق: ایشات تحت این عنوان می گوید: کنیه اش ابوالقاسم و از مشایخ شیخ صدوق است که بارها بر او ترحم(دعای رحمت) کرده و رضوان خدا را برایش خواسته است.

    خویی،سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج11، ص 254، مرکز نشر آثار شیعه،قم، 1369 هـ ش.

    در هر صورت با توجه به این که صدوق از علی بن احمد بن محمد بن عمران بسیار روایت نقل کرده است و بارها بر او ترحم کرده و برای او رضوان الهی را خواسته است، می توان برای وی درجه ای از وثاقت را ثابت کرد.

    http://islamquest.net/fa/archive/question/fa11820

    نفر دوم:

    جناب جعفر تبریزی در کتاب دراسة فی سند زیارة عاشوراء اصلا بخشی را به توثیق احمد بن محمد بن یحیی اختصاص داده با این عنوان:

    تحقيق ما استُدل به لتوثيق احمد بن محمد بن يحيى.

    والخلاصة إن أحمد بن محمد بن يحيى شخص كثير الرواية ونقل عنه الأجلاء ولم يرد في حقه قدح ولذا فهو ثقة على مبنى الرجالي الخبير الميرزا جواد التبريزي (أعلى الله مقامه الشريف).

    http://lib.eshia.ir/27039/1/196

    نفر اخر هم معصوم می باشد.

    #9919

    abdollah1990
    کاربر

    نفر سوم و چهارم:

    در این حالت وقتی دو نفر در سند روایت با واو بیاید ثقه بودن یکی کفایت دارد حتی یکی از آنها ضعیف باشد.چنانچه سایت ولی عصر هم به این امر اذعان دارد.

    عاصم و عثمان دو نفري روايت را از جرير نقل کرده اند لذا بررسي يکي کافي است و اگر در اين موارد يکي تضعيف داشته باشد و ديگري ثقه باشد، ضرري به اعتبار روايت نمي زند

    موفق باشيد

    گروه پاسخ به شبهات

    http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=13511

    در این میان عمر بن ابی مقدام ثقه می باشد چنانچه در سایت معتبر مرکز الابحاث العقائدیة به توثیقش اشاره شده است:

    عمر بن ابي المقدام ثابت ألعجلي مولاهم الكوفي روى عن علي بن الحسين( وابي جعفر وابي عبدالله (عليهم السلام)) طعنوا عليه من جهة وليس عندي كما زعموا وهو عندي ثقة. ان كلام الغضائري صريح في توثيق عمر بن ابي المقدام .اما عمر بن ثابت بن هرمز ابو المقدام الذي ذكره العلامة في الخلاصة ونقل تضعيفه فيظهر انها شخصية ثانية غير الاولى وبذلك ينحل الاشكال لتغاير الشخصيتين فلا تناقض ولا تعارض في كلام ابن الغضائري حتى يحتاج الى علاج. ومن الجدير الاشارة الى انه لا وجود لعمر بن ابي المقدام ولا أثر منه لا في الروايات ولا في غيرها الا ما نقله العلامة عن ابن الغضائري. )للمزيد راجع معجم رجال الحديث 14/19-20 ( ودمتم في رعاية الله

    http://www.aqaed.com/faq/6814/

    توثیق عمر بن ابی مقدام

    8849 – 8847 – 8863 – عمرو بن أبي المقدام: ثابت هرمز الحداد – من أصحاب الباقر والصادق (ع) – قال النجاشي روى عنهما (ع) وعن علي بن الحسين (ع) – ولكن لم توجد له رواية عن علي بن الحسين (ع) ولم يعد من أصحاب السجاد (ع) أيضا – له كتاب – روى في كامل الزيارات – روى في تفسير القمي فهو ثقة –

    المفيد من معجم رجال الحديث – محمد الجواهري – الصفحة ٤٣١

    1109 – عمرو بن أبي المقدام ثابت بن هرمز الحذاء (1) مولى بني عجل ين، قر، ق (كش) ممدوح، وروي أن أبا عبد الله عليه السلام شهد له بأنه من الحاج.

    رجال ابن داود – ابن داوود الحلي – الصفحة ١٤٤

    (1) [164] – 5 – عمر بن أبي المقدام، ثابت العجلي مولاهم، الكوفي. روى عن علي بن الحسين، (وأبي جعفر، وأبي عبد الله (عليهم السلام)) (2) طعنوا عليه من جهة، وليس عندي كما زعموا. وهو عندي (3) ثقة.

    رجال ابن الغضائري – أحمد بن الحسين الغضائري الواسطي البغدادي – الصفحة ١١١

    #9920

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام .

    اینکه گفته ای (در متن تناقضاتی وجود دارد که مدلول شما را زیر سوال می برد.)

    برادرم : 1- اگر در متن تناقضاتی وجود دارد چطوری شیخ صدوق آن را نقل کرده ؟؟ پس باید با این گفته ی شما به او گفت شیخ کذوب !!

    2- پس به صراحت بگو کتاب علل الشرائع را می کوبم به دیوار !!!

    3- شما که معتقد هستی امام زمان حی و حاضر هست پس چرا کتابهای شما را تصحیح نمی کند که شکمی و کیلویی نگویید در آنها تناقض وجود دارد !!

    اینکه گفته ای (بعد در خود همین حدیث آمده که امیرالمومنین فرموده من کاری نکردم.)

    پس با این گفته ی شما حضرت فاطمه هویژوری (با اصطلاحات شما) رفته به خانه ی پدرش !!

    اینکه گفته ای (. و نوشتیم که بر مبنای عقیده شیعه این حدیث مردود است.)

    با کدام عقیده ی شیعه ؟؟

    اگر می گویی با عقیده ی علم غیب داشتن پس چرا حضرت فاطمه پشت در خانه ی خود را نمی دانستند چه خبر است ؟

    پس چرا امام حسین نامه های کوفیان را نمی دانست که فریب کارانه است ؟؟

    پس چرا امام حسن زهر را نوشید ؟؟

    پس چرا امام رضا زهر را نوشید ؟؟

    آیا اینها خودکشی نیست ؟؟

    و ده ها چرای دیگر ….

    اینکه گفته ای (بعد شما وقتی میتوانی به این حدیث استناد کنی که ایراداتش را رفع کنی. آن هم بر مبنای شیعه.)

    برادرم شما وقتی در تله می افتی دیگران را نصیحت می کنی پس چرا شما و امثال شما احادیث اهل سنت را بر مبنای خودشان قبول ندارید ؟؟

    اینکه گفته ای (اگر تنها به سند کفایت شود پس فقه الحدیث برای چیست؟)

    برادرم شما که معتقد هستی امام زمان حی و حاضر هست پس چرا کتابهای شما را تصحیح نمی کند که شکمی و کیلویی نگویید دنبال فقه الحدیث بروید !!

    اینکه گفته ای (بعد مبنای شیعه عصمت است.)

    با چه دلیل قرانی ؟؟؟؟؟؟

    یا شکمی و کیلویی ؟؟

    #9921

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام .

    خواهشمندم درباره ی سلامی که درباره ی مهدی گذاشته ای پاسخ بده که آیا کسی که شما برای سلامتیش دعا می خوانید از حضرت علی شجاعتر است ؟؟!!!

    و از ده امام دیگر شجاع تر است ؟؟!!

    اگر پاسخ مثبت است حالا که حکومت ایران هم در خدمت ایشان می باشد چرا ظهور نمی کند ؟؟؟

    و چرا این همه انسان در ظلم و جور به سر می برند و ایشان به قول شما نظاره گر می باشد !!

    سوال این است : پیامبر اسلام با نام و وظایف مشخص در ایات متعدد قران ، از طرف خداوند معرفی شده است .

    و هر زمان که پیروان پیامبر دچار مشکل می شدند برای حل مشکل ، و اگر در مسائل دینی و عبادی دچار اختلاف می شدند به پیامبر رجوع می کردند .

    و اگر عالم و یا فرستاده پیامبر اسلام در اطراف و شهرهای دیگر در بیان احکام دین اسلام با مردم آن شهر و دیار ، دچار مشکل می شدند ، هر فردی که می خواست می آمد در مدینه ، بدون واسطه وبدون معطلی نزد پیامبر اسلام و مشکل دینی و … خود را مطرح و جواب صحیح را از پیامبر اسلام می گرفت .

    و حتی صحابه پیامبر اگر دچار اختلاف فقهی می شدند به پیامبر رجوع می کردند و پیامبر حکم صحیح شرعی را برایشان بیان می کرد .

    و امام زمان که اهل تشیع می گویند بدنیا آمده و زنده هست و برای هدایت مردم هست تا مردم گمراه نشوند ، چرا در مکان مشخصی در دسترس تمام مردم نیست تا مثل پیامبر اسلام جواب سوالات دینی مردم را بدهد .

    و یا حداقل اختلافات فقهی بین مراجع را حل و فصل نماید .

    تا فتوا های متضاد صادر نکنند .

    و امروز با توجه به وسائل ارتباط جمعی امام زمان می توانست با یک شبکه تلوزیونی پاسخ هر سوال کننده ای در اقصی نقاط دنیا را بدهد .

    و چرا تا امروز حتی کتابهای روایی و حدیثی اهل تشیع را تصحیح نکرده است ، که یک عالم اهل تشیع بگوید این حدیث صحیح است و دیگری بگوید این حدیث ضعیف است .

    آن هم در زمانی که امام معصوم حی و حاضر است .

    و چرا نهج البلاغه را تصحیح نکرده است ؟؟

    تا گفتار صحیح حضرت علی برای مردم مشخص کند .

    و چرا قران را تفسیر نکرده است تا هرکسی درباره ی ایات قران اظهار نظر نکند و به رای خود تفسیر نکند ؟؟؟

    و با توجه به اینکه مدت 30 سال می شود که حکومت دست نائب ایشان است آن کتابهای تصحیح شده ، چاپ و منتشر و مردم از اسلام ناب مستفیض می شدند .

    آیا این سردرگمی مردم گناهش بر گردن چه کسی می باشد ؟؟؟

    #9922

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (با عنایت به ویژگی علم و عصمت که شیعه معتقد به آن می باشد برای حضرت صدیقه و ائمه سلام الله علیهم اجمعین،)

    پس چرا حضرت فاطمه پشت در خانه ی خود را نمی دانستند چه خبر است ؟

    پس چرا امام حسین نامه های کوفیان را نمی دانست که فریب کارانه است ؟؟

    پس چرا امام حسن زهر را نوشید ؟؟

    پس چرا امام رضا زهر را نوشید ؟؟

    آیا اینها خودکشی نیست ؟؟

    و ده ها چرای دیگر ….

    #9923

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (چگونه می شود فردی معصوم باشد و نفسش در اختیارش نباشد؟)

    برادرم حضرت علی به خواستگاری رفته بود .

    اینکه گفته ای (. بحث اینست که من او را معصوم می دانم. حالا به هر دلیلی حتی اگر باشد(که نیست).)

    برادرم

    با چه دلیل قرانی ؟؟؟؟؟؟

    یا شکمی و کیلویی ؟؟

    اینکه گفته ای (. لازم است که بر مبنای اعتقاد من جواب دهید.)

    پس با این استدلال خنده دار و مضحک شما ، بودایی ها و مسیحی ها و بهایی ها ، می توانند بگویند لازم است که بر مبنای اعتقاد ما جواب دهید .

    اینکه گفته ای (ایشان از کجا می دانسته که همسرش کجاست؟)

    مگر شما به علم غیب ائمه و حضرت فاطمه معتقد نیستی ؟؟

    #9924

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (بعد این رسولی که طبق اعتقاد من علم غیب دارد اما طبق اعتقاد برخی ها ندارد، از کجا می دانسته که امیرالمومنین سلام الله علیه چه کرده است؟)

    برادرم من چندین بار گفتم شما ناقص العقل هستی !!

    وقتی حضرت فاطمه قهر کردند و به خانه ی پدرشان رفتند آیا پدرشان نگفت جریان چه است ؟؟؟!!!

    اینکه گفته ای (. حالا بر مبنای اعتقاد شیعه که حدیث تا اینجا مرخص است ولو با تصحیح سند(اگر صحیح باشد).)

    شما که معتقد هستی امام زمان حی و حاضر هست پس چرا کتابهای شما را تصحیح نمی کند که شکمی و کیلویی نگویید اگر با سند صحیح هم باشد ما قبول نداریم !!

    #9925

    abdollah1990
    کاربر

    اینکه گفته ای (علت این که فرموده باشند بعد از موت من اذیت شود، برای چیست؟)

    برادرم برای این بوده است که حضرت علی پس از فوت پیامبر اسلام هم دختر ابوجهل را نگیرد .

    به لحاظ اینکه دختر دشمن خدا ابوجهل را با دختر پیامبر در یک خانه جمع نکنند .

    اینکه گفته ای (حضرت در حال خبر دادن از امری هستند که در آینده واقع می شود و به آن سه نفر مربوط است؟)

    اگر این موضوع مطرح می بود پیامبر اسلام در بالای منبر در حضور مردم با مخاطب قرار دادن به قول شما آن سه نفر این حدیث را می گفتند .

    در حالی که مخاطب پیامبر در این حدیث حضرت علی بوده است به اتفاق احادیث فریقین .شیعه و سنی .

    #9934

    khaled ebn valid
    مشارکت کننده
    جناب عبدالحسین.بنده هم گفتم ضمن اینکه سند روایت مشکلی ندارد مشابه همین روایت و نزاع به شکلی دیگر را هم مجلسی در جلاء العیون می آورد .ایشان چون عاجز از رد متن و سند می ماند بعد از ذکر مجموع روایات این چنینی یعنی همین روایت و روایت های دیگر می گوید :

    در كارهاي بزرگان دين و مقربان درگاه رب العالمين تفكر نمي‌بايد نمود، و هر چه از ايشان رسيد در مقام تسليم و انقياد مي‌بايد بود، بسا باشد كه اين معارضه‌ها به حسب ظاهر قسمي نمايد، و در واقع مشتمل بر مصلحتهاي نامتناهي باشد و مي‌تواند بود كه براي آن باشد كه جلالت ايشان بر ديگران ظاهر مي‌گردد.خخخخخخخخخ

    http://majlesi.net/elements/dlibrary/?part=ready&action=study&pagenum=15&id=674

    حالا سردرگمی مجلسی در باب وجود چنین روایات صحیحی در کتب شیعه که منافی با اصل عصمت تراشی می باشد را ما مسئول جوابدهی به آنها نیستیم.

    بله مجلسی چنین دست روایات را نه سندا ایراد گرفته و نه متنا.فقط گفته این دعواها مصلحتی داشته که ما از آنها بی اطلاع هستیم.

    جل الخالق

    #9936

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    عزیزم دقت بفرما که بنده نوشتم اصل بر عصمت است. حالا شما روایتی آورده اید که سندش به گفته شما صحیح است اما متنش ایراداتی دارد که اولا بخشی از آن در تعارض با قرآن است و ثانیا بخش دیگرش در تعارض با مسلمات عقاید شیعه.

    خب شما که عقاید شیعه را نمی دانید چگونه قصد دارید بطلان آنها را(به زعم خود) نشان دهید؟

    حالا ما کوتاه می آییم و می گوییم که عقاید شیعه را بلد نیستید و اینکاره نیستید. تعارض با قرآن را چه می کنید؟ وقتی فرموده تا 4 زوجه بلامانع است. چرا پیامبرش فردی را به خاطر کاری که خداوند جوازش را داده، مواخذه می کند؟

    گذشته از اینها یادتان باشد ایراد گرفتیم که امیرالمومنین سلام الله علیه قسم یاد می کنند که حتی فکر چنین کاری را هم نکرده اند(که اگر می کردند هم موافق قرآن بود) و پیامبر تصدیقشان می فرمایند. چرا بعدا حضرت صدیقه سلام الله علیها فرموده اند که ” به خاطر کاری که علی کرده بود” ؟ آیا ایشان تصدیق پیامبر را قبول نداشتند؟ جمع اینها نشان می دهد که متن دارای اشکال و مردود است. حتی با وجود سندی که شما ادعای صحتش را دارید. باید چه کرد؟

    ما وقتی به شما ایرادی می گیریم بر اساس عقاید خود شماست. جوابی هم که به ایرادات شماها می دهیم نیز بر مبنای عقاید خود شماست. شما می توانید چنین کاری کنید؟ اگر به حدیثی استناد کرده اید، من آن را بر مبنای عقیده شیعه مردود کردم. حالا شما دست پیش را پرفته اید که پس نروید. چرا؟ چون هیچ چیز از عقاید را بلد نیستید. عادت به کیلویی نوشتن کرده اید. یعنی از لحظه ای که پیامبر چشمانش را فرو بست این عادت شماها بوده است.

    .

    خب مرحوم علامه مجلسی معصوم نیستند. ایشان هم ممکن است اشتباه کنند. بعد سوای اینکه من کتاب جلاء العیون(مکتوب) را نتوانستم پیدا کنم، دقت کنید که هیچ ایرادی ندارد مرحوم مجلسی بر موضوعی وقوف تام نداشته باشد. چرا؟ چون امام معصوم نیست.

    حالا ایشان نتوانسته رد کند، من رد کردم. ایرادی می بینید؟ ضمن اینکه خود را هرگز برتر از ایشان نمی دانم اما ایرادی ندارد که یک متعلم در دانستن مطلبی بر معلم خود پیشی بگیرد. دارد؟ خصوصا که آن معلم معصوم نیست و لزومی در دانستن همه مطالب توسط ایشان وجود ندارد.

    #9937

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    عزیزم دقت بفرما که بنده نوشتم اصل بر عصمت است. حالا شما روایتی آورده اید که سندش به گفته شما صحیح است اما متنش ایراداتی دارد که اولا بخشی از آن در تعارض با قرآن است و ثانیا بخش دیگرش در تعارض با مسلمات عقاید شیعه.

    خب شما که عقاید شیعه را نمی دانید چگونه قصد دارید بطلان آنها را(به زعم خود) نشان دهید؟ حالا شما مدعی هستید که عصمت تراشی است. نکته ای را یادتان می دهم؛
    برای اینکه بخواهید موردی را از عقاید گروهی برای آنها ثابت کنید لازم است که زنجیره عقایدشان را بندانید. یعنی بدانید که اصل چیست و فرع کدام است. وقتی ایرادی می گیرید بدانید که جواب طرف مقابل چیست و برای آن ردیه داشته باشید از عقاید همان گروه. چیزی که تا به حال در مورد شما ندیدیم.

    حالا ما کوتاه می آییم و می گوییم که عقاید شیعه را بلد نیستید و اینکاره نیستید. تعارض با قرآن را چه می کنید؟ وقتی فرموده تا 4 زوجه بلامانع است. چرا پیامبرش فردی را به خاطر کاری که خداوند جوازش را داده، مواخذه می کند؟

    گذشته از اینها یادتان باشد ایراد گرفتیم که امیرالمومنین سلام الله علیه قسم یاد می کنند که حتی فکر چنین کاری را هم نکرده اند(که اگر می کردند هم موافق قرآن بود) و پیامبر تصدیقشان می فرمایند. چرا بعدا حضرت صدیقه سلام الله علیها فرموده اند که ” به خاطر کاری که علی کرده بود” ؟ آیا ایشان تصدیق پیامبر را قبول نداشتند؟ جمع اینها نشان می دهد که متن دارای اشکال و مردود است. حتی با وجود سندی که شما ادعای صحتش را دارید. باید چه کرد؟

    ما وقتی به شما ایرادی می گیریم بر اساس عقاید خود شماست. جوابی هم که به ایرادات شماها می دهیم نیز بر مبنای عقاید خود شماست. شما می توانید چنین کاری کنید؟ اگر به حدیثی استناد کرده اید، من آن را بر مبنای عقیده شیعه مردود کردم. حالا شما دست پیش را پرفته اید که پس نروید. چرا؟ چون هیچ چیز از عقاید را بلد نیستید. عادت به کیلویی نوشتن کرده اید. یعنی از لحظه ای که پیامبر چشمانش را فرو بست این عادت شماها بوده است.

    .

    خب مرحوم علامه مجلسی معصوم نیستند. ایشان هم ممکن است اشتباه کنند. بعد سوای اینکه من کتاب جلاء العیون(مکتوب) را نتوانستم پیدا کنم، دقت کنید که هیچ ایرادی ندارد مرحوم مجلسی بر موضوعی وقوف تام نداشته باشد. چرا؟ چون امام معصوم نیست.

    حالا ایشان نتوانسته رد کند، من رد کردم. ایرادی می بینید؟ ضمن اینکه خود را هرگز برتر از ایشان نمی دانم اما ایرادی ندارد که یک متعلم در دانستن مطلبی بر معلم خود پیشی بگیرد. دارد؟ خصوصا که آن معلم معصوم نیست و لزومی در دانستن همه مطالب توسط ایشان وجود ندارد.

    #9938

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    راحت باش
    #9939

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    آقاجون شما معتقد به عصمت شیخ صدوق هستید یا اینکه کتابش را کاملا صحیح می دانید؟ مثل بخاری. در صحاح شما هم روایاتی هست که مردود هستند آیا آنها کتب غلط می نامید؟ مثلا (مثلا) بخاری را به جهت نقل و ضبط آن حدیث دیگر امام نمی نامید؟ کمی آره.

    شما امام علیه السلام را در حد یک ملای عادی روستای خود پنداشته اید و سخن می گویید در حالیکه الفبای اعتقاد شیعه نسبت به وضایف امام علیه السلام را نمی دانید. مثل کعبه را شنیده اید؟

    من که نگفتم متن حدیثی که شما نمی فهمیدش گفته که او گفت من حتی فکر اینکار را نکردم و پیامبر هم تصدیق کرد. عربی اش را پیدا کنید و بخوانید. متوجه می شوید.

    در مورد علم غیب هم شما باز مثل همیشه هستید. فقط یک چیزی شنیده اید. در اینکه علم وجود دارد شکی نیست. لکن چگونگی آن و استفاده از آن را به شما نگفته اند و فقط گفته اند بروید بنویسید چرا و چرا و چرا. بعد که آنها گفتند به این دلیل، شما که متوجه نمی شوید باز بگویید که چرا و چرا و چرا.

    و در مورد قضیه خانه حضرت صدیقه سلام الله علیها، گذشته از هر جوابی به شما میگویم که این هم طبق عقیده شیعه ایرادی ندارد. چرا؟ با توجه به نحوه علم ایشان که شما که هیچ، خدایانتان هم نمی دانند، ایشان حداقل این احتمال را داده اند که آن ملعونین با شنیدن صدای ایشان حیا کنند و بروند. البته باز هم عرض میکنم که برای دانستن حقیقت موضوع باید سیری عمیق در عقاید شیعه داشته باشید.
    در مورد امام حسین علیه السلام هم شما بگو که ایشان آیا جای دیگری را داشت که برود؟ گذشته از این، تا حالا اتمام حجت به گوشتان خورده؟
    و شما باز هم یادتان رفت که قبل و بعد را ببینید. عصمت.

    ببین، من همان حدیث اهل سنت را بر مبنای خود اهل سنت باطل می کنم. تو می توانی چنین کاری کنی؟ بفرما.

    شکمی و کیلویی می شود یک کتابی که نامش صحیح است. بماند. ارجاعتان می دهم به همان مثال کعبه.

    بعد شما که اومدی و قصد ابطال عقاید شیعه را داری باید زنجیره عقایدش را بلد باشی و ادله اش را. حالا که بلد نیستید لزومی ندارد که من یادتان بدهم. بروید یاد بگیرید و بعد بیایید و بگویید که چیزی باطل است یا نیست.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 70)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.