Home › انجمن ها › گفتگوی ازاد › جواب به عبدالحسین پاسخ به شبهات ها وارده به صحابه
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط مــــبارز جــوان در 10 سال، 2 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8836شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8837و زید بن عمرو بنابرأی خود هم از خوردن چنین گوشتی خودداری می کرد و نمی خورد و در کتاب الذبائح باب »ماذبح علی النصب و الامنام« عبارت مختصر و )و کمی برای دشمنان که طالب نکته ضعف می گردند( محتمل آمده »فقدّم الیه رسول الله یا فقدّم الی رسول الله سفرةٌ یا سفرةً فیها لحمٌ فابی ان یاکل منها ثمَّ قال ای زید بن عمرو انّی لا آکُلُ ممّا تذبحونَ علی انصابِکُم و لا ناکل یا ولا آکلُ الاّ ممّا ذُکرَ اسمُ اللهِ علیهاین بود عبارت صحیح بخاری که جناب نجمی آن رابصورت تحریف و تقلید از دیگران و بر خلاف حقیقت آورده بود. ثانیا این واقعه قبل از بعثت بوده و قبل از بعثت تکلیفی بر پیامبر نیست چنانچه قرآن می گوید : »و وجدک ضالاً فهدی« و تو را گمشده یافت و هدایت کرد. نمی دانیم حمایت و دوستی شما نسبت به پیامبر بیشتر است یا حمایت و دوستی الله تعالی نسبت به پیامبرش؟!
ثالثا : حرمت و حلال بودن خوردنیها و مشروبات بعد از نزول قرآن معلوم می گردد نه قبل از آن، مثل حرمت خمر )شراب( یا حرمت مذبوحه بر نصب )علامات مخصوص( و حیوانی که بدون گرفتن نام الله ذبح شده است.
بخاری ج2ص2 کتاب العیدین
قدم نبي الله صلى الله عليه وسلم المدينة وهم يأبرون النخل يقولون يلقحون النخل فقال ما تصنعون قالوا كنا نصنعه قال لعلكم لو لم تفعلوا كان خيرا فتركوه فنفضت أو فنقصت قال فذكروا ذلك له فقال إنما انا بشر إذا أمرتكم بشئ من دينكم فخذوا به وإذا أمرتكم بشئ من رأيي فإنما انا بشر.پاسخ: باید بخدمت حجه الاسلام عرض کنم که پیامبر درین مدت پنجاه سال نه باغ بان بوده و نه کشاورز و نه با کسی شریک و بعد از بعثت تمام وقت به کار دعوت و تبلیغ در مکه مشغول بوده و این داستان گردریزی بنا به روایت رافع بن خدیج در ابتدای ورود رسول خدا در مدینه صورت گرفته است : »قال قَدم النبیُّr المدینهَ و هم یأبرون النَخل …. قالr تعلّکم لو لم تفعلوا کان خیراً« و در روایت طلحه آمده »ما اظن یغنی ذلک شیئاً« و بعد می فرماید : »فانی انّما ظننتُ ظناً فلا تؤاخذونی بالظن«. پیامبر در روایت اول فرموده »شاید« و در روایت دوم فرموده : »من گمان نمی کنم« و در آخر هم فرموده که من گمان کرده بودم. جناب نجمی این عبارات را نقل ننموده : این صفت )گمان( در فطرت و طبیعت کل بشر است و این همان مسئله اجتهاد است که به ندرت )از پیامبر ثابت شده استشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8838پس درواقع فهمیدیم ایشان کاملا برداشت مغضرانه ازحدیث داشتن و سعی برطعن زدن به کتاب بخاری و مسلم و در راس ان پیامبر و مادر عایشه داشتن که باز تیرشان به سنگ خوردو باز ابرو نداشته اش را برد؛ناامید نباش؛درناامیدی بسی امید است؛تعریف مورد قبول اهل سنت است؟همگی؟ ﻭﻣﺎﺕ ﻋﻠﯽ ﺍﻹﯾﻤﺎﻥ. علم غیب دارید که طرف بر ایمان مرده؟پاسخ:جالب است بزارید این سوال را اینطور مطرح کنیم این که قران با صراحت صاحبه را مدح کرده شکی نیست؛اما شما سوال کرده که ازکجا می دانیم که به بهشت رفتن؛ شما با اون مجلسی و خمینی لابد علم غیب دارین که نعوذ بلله صحابه رفتن جنهم ومرتد شدن اسلام رانابودکردن پس باید لعن بشن ؛این علم غیب شما از امام تو چاه به شما ارث رسیده احتمالأ؟
وعده کرده که یه چیزی را حفظ کند. داجن چی کارش کرد؟ پاسخ:باز که از معده تون حرف زدید عرض کردیم اول سند بعد ادعا ولی جوابی ندادی در رابطه باحدیث ابی عبدالله عن ابي عبدالله عليه السلام قال إن القرآن الذي جاء به جبرائيل عليه السلام إلي محمد ﺟﺒﺮﺍﺋﻴﻞ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺇﻟﻰ ﻣﺤﻤﺪ سبعة عشرألفﺳﺒﻌﺔ آية؛لابد جوابی نداری که بدی؛اما بدون ارزو برای جوان عیب نیست ؛
یک نفر را بیاور که بگوید این ابدا برای رضایت است. آن ملعونی که گفت لیهجر، خدا از او راضی است؟ آن هم ابدی؟ پس خدا در قرآنش بر چه حسابی گفته که ما ینطق عن الهوی؟ هوینژوری گفته؟
پاسخ:می گویم پیش از این خودتان را مسخره عام وخاص نکنید که چنین شبها ابکی ؛ ایا عمر ابن خطاب به پیامبر نسبت هذیان گوی داد در این لینگ مراجع کنیدislamtxt.net/?q=question/485
و این لینگ:islamtxt.net/?q=question/486
رد شبهه هذیان گوی به پیامبر صلی الله وعلیه سلمislamtxt.net/?q=article/108شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8839می بینیم این شبهه به طور مفصل توضیح داده شده ودیگر هیچ شک و شبهه ای نمانده اما این که شما با این که می دانید که رسوا شدید همچنان طوطی وار این شبهه را مطرح می کنن تا کسی به شما نگوید که لالی هستید ؛اما این که گفید ایا این رضایت خدا دائمی است ؟ﺷﻌﺒﯽ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ) ﺍﺑﻦ ﮐﺜﯿﺮ ، ﺍﺳﺘﯿﻌﺎﺏ ( ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺮﯾﻢ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻊ ﺣﺪﯾﺒﯿﻪ ﺯﯾﺮ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﮐﺮﻡ )ﺹ( ﺑﯿﻌﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺍﻋﻼﻥ ﻋﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ » ﻟﻘﺪ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻦ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﺇِﺫ ﯾﺒﺎﯾِﻌﻮﻧﮏ ﺗﺤﺖ ﺍﻟﺸّﺠﺮﺓ « » ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ — ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﯿﻌﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ — ﺭﺍﺿﻰ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺷﺪ « ) ﺳﻮﺭﻩ ﻓﺘﺢ ﺁﯾﻪ ﯼ ۱۸( ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻬﺖ ﻧﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻌﺖ ، » ﺑﯿﻌﺖ ﺭﺿﻮﺍﻥ « ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺪﯾﺚ ﺍﺯ ﺟﺎﺑﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺮﻭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ )ﺹ( ﻓﺮﻣﻮﺩ : » ﻻ ﯾﺪﺧﻞ ﺍﻟﻨﺎﺭ ﺍﺣﺪ ﻣﻤﻦ ﺑﺎﯾﻊ ﺗﺤﺖ ﺍﻟﺸﺠﺮﻩ « ) ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﺒﺮ ﺑﺴﻨﺪﻩ ﻓﯽ ﺍﻻﺳﺘﯿﻌﺎﺏ ( » ﺩﺭ ﺩﻭﺯﺥ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺭﻓﺖ ﺍﺣﺪﯼ ﺍﺯ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﯿﻌﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ « ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺷﺒﻬﻪ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻣﻠﺤﺪﯾﻦ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺤﻮ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ” ﺍﯾﻦ ﺍﻋﻼﻣﯿﻪ ﻫﺎﯼ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺎﻻﺕ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩﻩ ، ﺑﻌﺪﺍ )ﺍﻟﻌﯿﺎﺫ ﺑﺎﻟﻠﻪ( ﺣﺎﻻﺕ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪ ﻟﺬﺍ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺘﺤﻘﺎﻕ ﻭ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﻌﺎﻡ ﻭ ﺍﮐﺮﺍﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ “ ﻧﻌﻮﺫ ﺑﺎﻟﻠﻪ ﻣﻨﻪ ، ﺯﯾﺮﺍ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺷﺒﻬﻪ ﺧﺒﯿﺜﻪ ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ )ﻣﻌﺎﺫ ﺍﻟﻠﻪ( ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺩﺭ ﺁﻏﺎﺯ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺑﯽ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍﺿﯽ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪﺍ ” ﺍﯾﻦ ﺣﮑﻢ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ ” ﻧﻌﻮﺫ ﺑﺎﻟﻠﻪ ﻣﻨﻪ ۶( » ﻗﻞ ﻫﺬﻩ ﺳﺒﯿﻠﯽ ﺃَﺩﻋﻮﺍ ﺇِﻟﯽ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﯽ ﺑﺼﯿﺮﺓ ﺃﻧﺎ ﻭﻣﻦ ﺍﺗّﺒﻌﻨﯽ « » ﺑﮕﻮ :ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ !ﻣﻦ ﻭ ﭘﯿﺮﻭﺍﻧﻢ ، ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﮐﺎﻣﻞ ،ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺧﺪﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﻰ ﮐﻨﯿﻢ . « ) ﺳﻮﺭﻩ ﯼ ﯾﻮﺳﻒ ﺁﯾﻪ ۱۰۸( ﻇﺎﻫﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﻠﯿﻪ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﮐﺮﺍﻡ ﺗﺎﺑﻊ ﻭ ﻣﺘﯿﻊ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ )ﺹ( ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﻟﺬﺍ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺩﺍﺧﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ۷( » ﺛﻢّ ﺃَﻭﺭﺛﻨﺎ ﺍﻟﮑﺘﺎﺏ ﺍﻟﺬﯾﻦ ﺍﺻﻄﻔﯿﻨﺎ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩﻧﺎ ﻓﻤﻨﻬﻢ ﻇﺎﻟﻢ ﻟّﻨﻔﺴﻪ ﻭﻣﻨﻬﻢ ﻣّﻘﺘﺼﺪ ﻭﻣﻨﻬﻢ ﺳﺎﺑﻖ ﺑﺎﻟﺨﯿﺮﺍﺕ ﺑﺈﺫﻥ ﺍﻟﻠَّﻪ ﺫﻟﮏ ﻫﻮ ﺍﻟﻔﻀﻞ ﺍﻟﮑﺒﯿﺮ « » ﺳﭙﺲ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ) ﺁﺳﻤﺎﻧﻰ ( ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﻩ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﯿﺮﺍﺙ ﺩﺍﺩﯾﻢ ، )ﺍﻣﺎ ( ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻋﺪﻩ ﺍﻯ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﺳﺘﻢ ﮐﺮﺩﻧﺪ،شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8840ﻭ ﻋﺪﻩ ﺍﻯ ﻣﯿﺎﻧﻪ ﺭﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ،ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻧﯿﮑﯿﻬﺎ ) ﺍﺯ ﻫﻤﻪ (ﭘﯿﺸﻰ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ، ﻭ ﺍﯾﻦ ، ﻫﻤﺎﻥ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ. « ) ﺳﻮﺭﻩ ﻓﺎﻃﺮ ﺁﯾﻪ ﯼ ۳۲ ( ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﮐﺮﺍﻡ )ﺭﺽ( ﺭﺍ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﻨﺘﺨﺐ ﻭ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻌﺪﺍ ﯾﮏ ﻗﺴﻢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺮ ﻧﻔﺲ ﺧﻮﺩ ﻇﻠﻢ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺻﺤﺎﺑﯽ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﺻﺎﺩﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﻣﻌﺎﻑ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺩﯾﻒ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﻩ ﺫﮐﺮ ﻧﻤﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ .. ﻭ ﺑﺪﯾﻬﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺛﺎﻥ ﺍﻭﻟﯽ ﮐﺘﺎﺏ ﯾﻌﻨﯽ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﮐﺮﺍﻡ )ﺭﺽ( ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﻧﺺ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﻩ ﻭ ﻣﻨﺘﺨﺐ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ؛پس ما به وعده خدا ایمان داریم؛که خدا در باره وعده خویش می فرماییدﻓَﺎﺻْﺒِﺮْ ﺇِﻥَّ ﻭَﻋْﺪَ ﺍﻟﻠّﻪ ِ ﺣَﻖٌّ ﻭَ ﻻَ ﻳَﺴْﺘَﺨِﻔَّﻨَّﻚَ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻻَ ﻳُﻮﻗِﻨُﻮﻥَ؛ »ﭘﺲ، ﺷﻜﻴﺒﺎ ﺑﺎشید ﻛﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﺘﺎﺑﺰﺩﮔﻰ ﻭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ«؛و این اگر و مگرا از قلب مریض شماست که حقیقت را انکارمیکنید؛اما نسبت به کلمه معلونی که به کار بردی هرچه می کنیم قابل هضم نیست پس برمی گردانیمش به خودت و چون شایسته تو و امام تو چات است و لا؛غیر
بعد آیه رو پیدا نکردید؟ این ارتداد رو همان طوری که مدعی هستید ثابت کنید.
سوال را متوجه شدی؟ کدام آیه گفته رد صحابه کفر است؟ اینطوری باشد عباس عموی پیامبر و امیرالمومنین هر دو کافر هستند. فرایتمانی کاذبا آثما غادرا خائنا.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8841ابن ﻋﺒﺎﺱ )ﺭﺽ( ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ )ﺹ( ﻓﺮﻣﻮﺩ: »ﻣﻦ ﺳﺐ ﺃﺻﺤﺎﺑﯽ ﻓﻌﻠﯿﻪ ﻟﻌﻨﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺍﻟﻤﻼﺋﮑﺔ ﻭﺍﻟﻨﺎﺱ ﺃﺟﻤﻌﯿﻦ«. »ﻫﺮ ﮐﺲ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﻣﺮﺍ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﻫﺪ ﻟﻌﻨﺖ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺮﺩﻡ، ﺑﺮ ﺍﻭ ﺑﺎﺩ«. }ﺭﻭﺍﻩ ﺍﻟﻄﺒﺮﺍﻧﯽ ﻭﺣﺴﻨﻪ ﺍﻷﻟﺒﺎﻧﯽ{ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ: )ﺇﺫﺍ ﺭﺃﯾﺘﻢ ﺍﻟﺬﯾﻦ ﯾﺴﺒﻮﻥ ﺃﺻﺤﺎﺑﯽ، ﻓﻘﻮﻟﻮﺍ: ﻟﻌﻨﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻰ ﺷﺮّ ﮐﻢ(. ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺭﺍ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﻣﺮﺍ ﺑﺪﮔﻮﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﭘﺲ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﻟﻌﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ )ﮔﺮﻭﻩ( ﺑﺪ ﺷﻤﺎ. ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﺳﻌﯿﺪ ﺧﺪﺭﯼ )ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ( ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ: )ﻻ ﺗﺴﺒﻮﺍ ﺍﺻﺤﺎﺑﯽ ﻓﺎﻥ ﺍﺣﺪﮐﻢ ﻟﻮﺍﻧﻔﻖ ﻣﺜﻞ ﺍﺣﺪ ﺫﻫﺒﺎ ﻣﺎ ﺑﻠﻎ ﻣﺪ ﺍﺣﺪﻫﻢ ﻭ ﻻ ﻧﺼﯿﻔﻪ ﺟﻤﻊ ﺍﻟﻔﻮﺍﺋﺪ. }ﺻﺤﯿﺢ ﺑﺨﺎﺭﯼ, ﺻﺤﯿﺢ ﻣﺴﻠﻢ, ﺍﺑﻮ ﺩﺍﻭﻭﺩ ﻭ ﺗﺮﻣﺬﯼ{ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﺪ ﻧﮕﻮﯾﯿﺪ, ﺯﯾﺮﺍ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﮐﻮﻩ ﺍﺣﺪ ﻃﻼ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺧﺮﺝ ﮐﻨﺪ, ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ﻣﺪ1 ﺻﺤﺎﺑﯽ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﻧﺼﻒ ﻣﺪﺵ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎﺷﺪ. ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪﺍﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻭ ﺩﯾﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﻟﻄﻤﻪﺍﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﮑﻨﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺨﯿﻞ ﻭ ﺧﺴﺖ ﯾﺎ ﺗﺮﺳﻮ، ﯾﺎ ﮐﻢ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ، ﻭ ﯾﺎ ﺑﯽﺯﻫﺪ ﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﯾﻨﻬﺎ، ﺗﻮﺻﯿﻒ ﮐﻨﺪ، ﺍﯾﻦ ﺷﺨﺺ ﺑﺪﻋﺖﮔﺰﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﺗﺄﺩﯾﺐ ﻭ ﺗﻌﺰﯾﺮ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﻣﺸﻤﻮﻝ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺃﺣﻤﺪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: »ﻣﻦ ﺳﺐ ﺃﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺹ ﺃﻭ ﺃﺣﺪﺍً ﻣﻨﻬﻢ ﻓﻬﻮ ﻣﺒﺘﺪﻉ«. »ﻫﺮ ﮐﺲ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﯾﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﻫﺪ، ﺍﻭ ﺑﺪﻋﺖ ﮔﺰﺍﺭ ﺍﺳﺖ«. ﺍﻣﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺹ ﻣﺮﺗﺪ ﺑﺪﺍﻧﺪ،شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8842ﻭ ﯾﺎ ﻋﺎﻣﻪ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﺭﺍ ﻓﺎﺳﻖ ﺑﺪﺍﻧﺪ، ﺩﺭ ﮐﺎﻓﺮ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﯽﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻥ ﭼﻨﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﻫﯿﭻ ﺷﮑﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﺯﯾﺮﺍ ﻧﺺ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﮑﺬﯾﺐ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﺟﺎﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺪﺡ ﻭ ﺛﻨﺎﺀ ﮔﻔﺘﻪ ﻭ ﺭﺿﺎﺋﯿﺖ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺇﻣﺎﻡ ﻣﺎﻟﮏ : ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: »ﻣﻦ ﺷﺘﻢ ﺃﺣﺪﺍً ﻣﻦ ﺃﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺹ ﺃﺑﺎﺑﮑﺮ ﺃﻭ ﻋﻤﺮ ﺃﻭ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺃﻭ ﻣﻌﺎﻭﯾﺔ ﺃﻭ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﺍﻟﻌﺎﺹ، ﻓﺈﻥ ﻗﺎﻝ: ﮐﺎﻧﻮﺍ ﻋﻠﻰ ﺿﻼﻝ ﺃﻭ ﮐﻔﺮ، ﻗُﺘِﻞَ، ﻭﺇﻥ ﺷﺘﻤﻬﻢ ﺑﻐﯿﺮ ﻫﺬﺍ ﻣﻦ ﻣﺸﺎﺗﻤﺔ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﻧﮑﻞ ﻧﮑﺎﻻً ﮐﺬﺍ ﻣﻦ ﺍﻟﺼﻮﺍﻋﻖ«. ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﻫﺪ، ﺧﻮﺍﻩ ﺃﺑﻮﺑﮑﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﯾﺎ ﻋﻤﺮ ﻭ ﯾﺎ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﻭ ﯾﺎ ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﻭ ﯾﺎ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﺍﻟﻌﺎﺹ ﯾﺎ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ، ﻭ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻭ ﯾﺎ ﮐﺎﻓﺮ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺗﺄﺩﯾﺐ ﻭ ﺗﻌﺰﯾﺮ ﺷﻮﺩ. ﻣﻼ ﻋﻠﯽ ﻗﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺣﮑﻢ ﺳﺐ ﻭ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: »ﻣﻦ ﺳﺐ ﺃﺣﺪﺍً ﻣﻦ ﺍﻟﺼﺤﺎﺑﺔ ﻓﻬﻮ ﻓﺎﺳﻖ ﻭﻣﺒﺘﺪﻉ ﺑﺎﻹﺟﻤﺎﻉ، ﺇﻻَّ ﺇﺫﺍ ﺍﻋﺘﻘﺪ ﺃﻧَّﻪ ﻣﺒﺎﺡ، ﺃﻭ ﯾﺘﺮﺗﺐ ﻋﻠﯿﻪ ﺛﻮﺍﺏ، ﺃﻭ ﺍﻋﺘﻘﺪ ﮐﻔﺮ ﺍﻟﺼﺤﺎﺑﻪ، ﻓﺈﻧَّﻪ ﮐﺎﻓﺮ ﺑﺎﻹﺟﻤﺎﻉ«. »ﻫﺮ ﮐﺲ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺍ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﻫﺪ، ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺭﺃﯼ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﻋﻠﻤﺎﺀ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﻓﺎﺳﻖ ﻭ ﻣﺒﺘﺪﻉ ﺍﺳﺖ، ﻣﮕﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻪ ﻣﺒﺎﺡ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺍ ﻣﻮﺟﺐ ﺛﻮﺍﺏ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﻭ ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻪ ﮐﺎﻓﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺑﺎﺷﺪ، ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺭﺃﯼ ﻭ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﻋﻠﻤﺎﺀ ﭼﻨﯿﻦ ﻓﺮﺩﯼ، ﮐﺎﻓﺮ ﺍﺳﺖو جوابی ندادی که اگر شخصی یکی از ایات قران را منکر شود حکمش چیه؟واگر اون ایات در مدح صحابه باشند؟شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9217” ول باید سند حرفت رابدهید بعد هرچی تو دهان نجستان است خارج کنی گرفتی؟ ”اگر دهان با گفتن نجس میشود، ورق نیز با نوشتن نجس میشود. حالا انبوه این ورق میشه کتاب. مثل بخاری
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9218با سلام .
خدا را شکر که چهره ی واقعی خود را آشکار نموده ای تا اهل سنت بدانند که چطوری به عقایدشان توهین می نمایی .
همین که رو به فحاشی آورده ای و به کتب اهل سنت توهین می کنی نشان دهنده ی این است که نمی توانی پاسخ بدهی .
و همین رفتار شما نشانه ی تربیت خانوادگی و علمی و بطلان عقیده ی شما می باشد .
و اگر پاسخ مستدل و مستند به آیات قران می داشتی متوسل به توهین و فحاشی نمی شدی .
من قضاوت را به خوانندگان محترم واگذار می کنم .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9239مبارز و 1990؛در 2/31 مبارز نوشته که ” پاسخ:شما هنوز هم نفهمیدی بایدمثل ادم بحرفید؟یعنی اون فحشها و نازسزاهایی که به ازواج پیامبرمیکنی هیچن؟چرا ایمانت انقدر بی ارزش شده؟پیامبرکجابه موسیقی علاقه داشتن؟باسند ذکر کنید بعد ادعاکن ؛اول باید سند حرفت رابدهید بعد هرچی تو دهان نجستان است خارج کنی گرفتی؟ داریدبه پیامبر اهانت میکنید می اندازید به پایی اهلسنت شرمتان کجارفته ”
واقعا شرمتان کجا رفته؟
اسناد را گذاشتم. از کتب نجستان. چرا نجس است؟ چون شما میگی اگر از دهان خارج شود دهان نجس است پس اگر در کتاب هم باشد آن کتاب نجس است. نیست؟
حرف خودتون رو که تحویلتون میدیم مشیم آدم بد و منحرف و….؟ خب حرف حساب بزنید تا وقتی که پژواکش را میشنوید به دیگران بند نکنید.
ضمن اینکه همچنان زرنگ عالم تنها سماور است.
.
ضمن اینکه در مطلبی با عنوان ” آیا در کتب اهل سنت حدیثی بر ضد حضرت علی است؟ ” در همین سایت، در جواب نوشته شده که ؛ حالا ای خواننده ببین در این حدیث اصلا توهینی به حضرت علی هست یا نه؟
اولا:توهین نیست چون گوینده خودش دشمن علی بوده و حضرت علی را لعنت میکرده و هیچکس روایات های او را قبول ندارد و او کذاب و متروک است.دقت فرمودید؟ یعنی من که خلفا را قبول ندارم اگر به آنها فحش کش دار هم بدهم بنا به نوشته سایت اسلام تکس هیچ توهینی محسوب نمی شود. چرا؟ چون این سایت عدم اعتقاد را دلیل محکمی برای هرگونه خطاب به طرف مقابل دانسته است. این از باب الزام است و شما مجبور به رعایت آن. اما من چنین قاعده ای ندارم و اگر شما توهین کنید قطعا جوابتان را خواهم داد.
و در نهایت مواظب حرفهای خودتان باشد چرا که انعکاس اصوات از آنچه در گوشی میشنوید به شما نزدیکترند. به جان شما.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9363با سلام .اینکه گفته ای (چون شما میگی اگر از دهان خارج شود دهان نجس است پس اگر در کتاب هم باشد آن کتاب نجس است. نیست؟)
برادرم من هیچوقت به کتب شما توهین نمی کنم ولی چون خودت شروع کرده ای مجبورم پاسخ بدهم .
در کتب اصول کافی و … آمده است که گوشت سگ نجس است و گوشت خوک نجس است پس اصول کافی نجس است ؟؟
اینکه گفته ای (خب حرف حساب بزنید تا وقتی که پژواکش را میشنوید به دیگران بند نکنید.)
برادرم شما ما را با استاد خود اشتباه گرفته ای !!!
از این به بعد پشت سرت را خوب نگاه کن تا ما را متهم نکنی !!
من اصلا اهل قزوین نیستم !!؟؟
زشته !!! عیبه !!! میفهمن ها !!!
اینکه گفته ای (آیا در کتب اهل سنت حدیثی بر ضد حضرت علی است؟)
برادرم چرا مغلطه بازی می کنی و فلسفه بافی کرده ای ؟؟؟
اگر راست می گویی و دروغگو و کذاب نیستی یک حدیث از کتب صحیحین اهل سنت بگذار که به حضرت علی لعنت شده باشد و یا نسبت های ارتداد و کفر و نفاق و … داده شده باشد ، تا خوانندگان قضاوت کنند .
اینکه گفته ای (یعنی من که خلفا را قبول ندارم اگر به آنها فحش کش دار هم بدهم)
برادرم خلفای راشدین چون شامل آیات مهاجرین در قران هستند هرکس به آنها فحش و توهین کند یعنی به آیات قران توهین کرده است .
البته شما چون به قران موجود اعتقاد نداری و به قران 17000 ایه اعتقاد داری هرگونه فحاشی را ثواب می دانید !!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9371در 2/31 مبارز نوشته که ” پاسخ:شما هنوز هم نفهمیدی بایدمثل ادم بحرفید؟یعنی اون فحشها و نازسزاهایی که به ازواج پیامبرمیکنی هیچن؟چرا ایمانت انقدر بی ارزش شده؟پیامبرکجابه موسیقی علاقه داشتن؟باسند ذکر کنید بعد ادعاکن ؛اول باید سند حرفت رابدهید بعد هرچی تو دهان نجستان است خارج کنی گرفتی؟ داریدبه پیامبر اهانت میکنید می اندازید به پایی اهلسنت شرمتان کجارفته ”واقعا شرمتان کجا رفته؟
اسناد را گذاشتم. از کتب نجستان. چرا نجس است؟ چون شما میگی اگر از دهان خارج شود دهان نجس است پس اگر در کتاب هم باشد آن کتاب نجس است. نیست؟
حالا چرا نجس است؟ چون رفیق شما می گوید که توهین به ازواج و اصحاب یعنی نجس بودن دهان. چرا؟ چون بنده مثلا می گویم که فلان صحابی فلان کار را کرده که فلان فضیحة را داشته. اگر من بگویم دهانم نجس است. چرا؟ چون شما اینها را توهین میدانید. قبول.
حالا مثلا بخاری که اینها را نقل کرده از کی نقل کرده؟ یک عده راوی که برخی از آنها تابعی و برخی صحابی و برخی هم صحابی و هم زن پیامبر هستند. حالا چون من هم از بخاری می گویم که پیامبر دوستدار موسیقی بوده و دهانم نجس میشود، نتیجه این میشود که بخاری هم نجس است. چرا؟ چون منبع این نجاست آن کتاب است. متوجه اید؟ یعنی اگر توهین مساوی باشد با نجس بودن دهان، ثبت آن هم مساوی است با نجس بودن محل ثبت که مثلا بخاری است. این عقیده رفیق شماست و من در برابرش مسوولیتی ندارم لکن از ان در برابر شما استفاده میکنم. حالا دقت کنید که بخاری از کجا اورده؟ از راویان که برخی تابعی و صحابی و زن نبی هستند. یعنی اگر چیزی که من می کویم و مستند است به مثلا بخاری، نجس باشد، باید این را لحاظ کنید که راویان آن در واقع ناقل حدیث نبوده اند بلکه ناقل نجاست بوده اند.
یعنی چی؟ یعنی یک راوی که مثلا صحابی است آمده و گفته که پیامبر فلان کار را کرده یا فلان صحابی فلان عمل را مرتکب شده. من هم از او نقل میکنم. حالا چرا دهان من که راوی دوم هستم نجس باشد اما دهان راوی اول که تابعی یا صحابی یا زن نبی است نجس نباشد؟ مثلا من میگویم که املککم لاربه. شما میگویید اهانت است و دهانت نجس. خب دهان راوی اول و مدعی آن که به طریق اولی نجس است. جان شما.
.
حالا یک تذکر؛
ببین آقای محترم و بلکه خانم محترم، بنده تا شما چیزی نگویید چیزی نمی گویم. چرا؟ چون نمی خواهم شروع کننده مطلبی باشم. دقت کنید که همواره مگر در دو مورد، بنده در مقام طرح ایراد از مدعیان تسنن این سایت بوده ام. لذا هرگز مطلبی را مدعی نشده ام که قرار باشد ثابت هم کنم. هر چه که بوده و هست در جواب طیف شما بوده و البته به سیاق نوشته های خودتان هم بوده. حالا تاکتیک دست پیش رو بگیر تا پس نیفتی را بلد نیستید اجرا کنید یا در برابر کسی که ضد تاکتیکش را بلد است به کار می برید، مشکل خودتان است.
نتیجتا اینکه چنانچه دنبال این موضوع هستید که بگویید من توهین کرده ام یا به سخره گرفته ام، شما را ارجاع به خاطرات خوش زهرهشک میدهم.
نکته پایانی هم اینست که شماها نقل توسط دیگران از کتب خودتان را توهین میدانید اما نوشته های همان کتاب را توهین نمی دانید. این به خاطر اینست که…… . آره.
ضمنا ظاهرا از پژواک خاطره خوبی ندارید. به من چه.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9372ب سنی هست یا نیست. مطلب را بخوانید. آن مطلب ” آیا در کتب اهل سنت حدیثی بر ضد حضرت علی است؟ ” در این سایت موجود است در گروه سوالات. جواب دهنده هم سایت است. عبارت ” اولا:توهین نیست چون گوینده خودش دشمن علی بوده …. ” هم از همان جواب است و برای شما الزام آور. من هم چه نوشتم؟ یر اساس اعتقاد این سایت من که خلفا را قبول ندارم اگر فحش بدهم به آنها، گناهی نکرده ام چرا؟ چون سایت می گوید آن راوی که به علی توهین کرده در واقع توهین نکرده چرا؟ چون علی را قبول نداشته کار من هم مطابق اعتقاد سایت است ایرادی دارد؟ سایت را اصلاح کنید.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9381با سلام برادرم .از شما تشکر می کنم به لحاظ اینکه این دفعه پشت سر خود را نگاه کرده ای و من را به بند کردن به خودت متهم نکرده ای .
اینکه گفته ای (اسناد را گذاشتم. از کتب نجستان. چرا نجس است؟ چون شما میگی اگر از دهان خارج شود دهان نجس است پس اگر در کتاب هم باشد آن کتاب نجس است. نیست؟)
برادرم من هیچوقت به کتب شما توهین نمی کنم ولی چون خودت شروع کرده ای مجبورم پاسخ بدهم .
در کتب اصول کافی و … آمده است که گوشت سگ نجس است و گوشت خوک نجس است پس اصول کافی نجس است ؟؟
اینکه گفته ای (. حالا چون من هم از بخاری می گویم که پیامبر دوستدار موسیقی بوده و دهانم نجس میشود)
برادرم شما چون دروغ گفته ای و به پیامبر تهمت بسته ای که موسیقی را دوست داشته است گناهکار هستی .
و اگر راست می گویی و دروغگو و کذاب نیستی آن حدیثی که پیامبر موسیقی حرام را دوست داشته بگذار تا دروغگو و کذاب رسوا شود .
اینکه گفته ای (نکته پایانی هم اینست که شماها نقل توسط دیگران از کتب خودتان را توهین میدانید اما نوشته های همان کتاب را توهین نمی دانید.)
برادرم ما از کسانی که با تدلیس و تلبیس از کتب ما نقل می کنند توهین می دانیم .
اینکه گفته ای (ضمنا ظاهرا از پژواک خاطره خوبی ندارید. به من چه.)
برادرم شما که از بند کردن به خودتان خاطره خوشی دارید مبارکتان باشد و ظاهرا از پژواک آن خوشتان می آید که همیشه بند کردن را مطرح می کنید .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9382برادرم خدا را شکر که نتوانستی از کتب صحیحین اهل سنت حدیثی را نقل کنی که به حضرت علی لعنت شده باشد و یا نسبت های ارتداد و کفر و نفاق و … داده شده باشد ، تا خوانندگان قضاوت کنند .اینکه گفته ای (یر اساس اعتقاد این سایت من که خلفا را قبول ندارم اگر فحش بدهم به آنها، گناهی نکرده ام چرا؟)
برادرم اعتقادات دینی را از سایت نمی گیرند از قران می گیرند .
برادرم خلفای راشدین چون شامل آیات مهاجرین در قران هستند هرکس به آنها فحش و توهین کند یعنی به آیات قران توهین کرده است .
البته شما چون به قران موجود اعتقاد نداری و به قران 17000 ایه اعتقاد داری هرگونه فحاشی را ثواب می دانید !!!
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
عن رسول الله صلى الله عليه وسلم انه لقى زيد بن عمرو بن نفيل بأسفل بلدح وذاك قبل أن ينزل على رسول الله صلى الله عليه وسلم الوحي فقدم إليه رسول الله صلى الله عليه وسلم سفرة فيها لحم فأبى ان يأكل منها ثم قال إني لا آكل مما تذبحون على أنصابكم ولا آكل الا مما ذكر اسم الله عليه.
پاسخ:عبارت صحیح بخاری را نقل می کنم تا عدم امانت داری در نقل عبارت معلوم گردد، در کتاب مناقب الانصار باب 24 حدیث زید بن عمرو بن نفیل رقم 3826، چنین آمده : »ان النبی لقی زید بن عمرو بن نفیل باسفل بلدح قبل ان ینزل علی النبی الوحی فقدّمت الی النّبّی سفرة، فابی ان یأکل منها ثم قال زید انّی لست اکل مما تذبحون علی انصابکم و لا اکل الاّ ماذکر اسم الله علیه و ان زید بن عمرو کان یعیب علی قریش ذبائحهم الحدیث« و در حدیث شماره 3828 زید می گوید : »یا معشر قریش و الله ما منکم علی دین ابراهیم غیری و کان یحیی المؤودة« در این حدیث آمده که سفره )گوشت( را برای پیامبر آوردند پس رسول الله از آن گوشت نخورد، و زید بن عمرو هم گفت که من آنچه را که شما بر سنگ های مخصوص ذبح می کنید و آنچه را که بر آن اسم خدا گرفته نشود نمی خورم و بر قریش عیب می گرفت و می گفت حیوان را خدا خلق کرده و آب و علف می دهد و شما به اسم غیر الله ذبیح می کنید و ادعای مذهب ابراهیم را هم می کنید به والله شما بر مذهب ابراهیم نیستید. ابن حجر هم می گوید عبارت صحیح و نقل اکثر ناقلین صحیح بخاری این است : »فقدّمت الی النبی« و ابن بطال گفته این سفره قریش بوده و ایشان برای پیامبرآوردند پس ایشان نخوردند و بعد همین سفره را پیامبر در جلو زید بن عمرو گذاشتند، ایشان هم نخوردند و اعتراض کردند و الخطابی گفته که پیامبر قبل از بعثت گوشت حیوانی که بر انصاب ذبح می شد را نمی خورد، اما گوشتهای دیگر را می خورد،