این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط abdollah1990 در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10793شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10828اینکه گفته ای (خدا میداند که به انحراف کشیدن نیست .)
پاسخ من : سوال اولیه من خیلی واضح و روشن می باشد .
اگر پاسخی در همان موضوع می داشتی نیازی به این همه روده درازی نبود .
و اگر مطلبی که ربطی به این موضوع ندارد می خواهی مطرح کنی یک تاپیک جدید باز کن تا پاسخت را بدهم و خوانندگان قضاوت کنند .
اینکه گفته ای (پس حضرت علی در مورد خرید شهربانو از بازاری که انها به راه انداخته اند به اسم کنیز فروشی هیچ اشتباهی نکرده است)
پاسخ من : کیلویی می گویی یا شکمی ؟؟
این حرف ها به درد پا منبری های شما می خورد .
در اکثر کتب تاریخی این موضوع به صراحت بیان شده است که شهربانو هدیه حضرت عمر به امام حسین بوده است .
و برای چندمین بار خواهشمندم از پراکنده گویی و مغلطه بازی و فلسفه بافی دست بردار به اصل مطلب پاسخ بده و دو باره می گذارم :
طبق اعتقادات علمای شیعه مطرح کرده ام که خلفای راشدین را مرتد و غاصب می دانند .
پس نتیجتا تمام جنگهایی که انجام داده اند طبق اعتقادات علمای شیعه غیر شرعی بوده و تمام غنائم آن هم غصبی و حرام و غیر شرعی بوده است .
پس تکلیف فرزندان امام حسین را معلوم کنید ؟؟؟!!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10835پاسخ شما طبق عقاید شیعه : فتوحات باذن امام نبوده لذا هم عمل و هم غنائم آن غصبي است و تصرف در آن، اذن امام را مي خواهد. امام هم طبق روايات متعددي استفاده از اين غنائم را فقط براي شيعيان خود اجازه داده اند لذا بانو شهربانو عليهاسلام گرچه غاصبانه اسير شدند ولي باذن امام زمان و با اجازه ايشان با ازدواج امام حسين عليه السلام درآمدند.
همانگونه که اقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) دارد كه ميفرمايد:
لا يخرج المسلم في الجهاد مع من لا يؤمن علي الحكم و لا ينفذ في الفئ أمر الله عز وجل، فان مات في ذلك كان معينا لعدونا في حبس حقوقنا و الاشاطة بدمائنا و ميتته ميتة جاهلية.
كسانيكه در ركاب فاتحان و فرماندهان به جنگ ميروند، با اينكه اين فرماندهان و فاتحان به حكم خدا ايمان ندارند و دستور خدا را در غنائم جنگي اجرا نميكند، اينها اگر در جهاد كشته شوند، همانند مردن در زمان جاهليت مردهاند و حاضرين در اين فتوحات كه بدون اذن امام بوده، به دشمنان ما در اين زمينه كمك كردهاند و حقوق مسلم ما را حبس كردهاند.
علل الشرايع، ص464 ـ خصال شيخ صدوق، ص625 ـ وسائل الشيعه، ج15، ص49، حديث19961
اما من کیلویی نگفتم : در اين روايت چنين آمده است:
«چون دختر يزدگرد را نزد عمر آوردند، دوشيزگان مدينه براى تماشاى او سر مىكشيدند و چون وارد مسجد شد، مسجد از پرتوش درخشان گشت. عمر به او نگريست، دختر رخسار خود را پوشيد و گفت: اف بيروج بادا هرمز (واى، روزگار هرمز سياه شود)! عمر گفت: اين دختر مرا ناسزا مىگويد و بدو متوجه شد! اميرالمؤمنين(ع) به عمر فرمود: تو اين حق را ندارى که به او آسيبي برساني، به او اختيار ده كه خودش مردى از مسلمانان را انتخاب كند و در سهم غنيمتش حساب كن. عمر به او اختيار داد. دخترآمد و دست خود را روى سر حسين(ع) گذاشت. اميرالمؤمنين على(ع) به او فرمود: نام تو چيست؟ گفت: جهان شاه. حضرت فرمود: بلكه شهربانويه باشد.
سپس به حسين(ع) فرمود: اى اباعبدالله! از اين دختر بهترين شخص روى زمين براى تو متولد مىشود و على بن حسين(ع) از او متولد گشت. حضرت را ابن الخيرتين (پسر دو برگزيده) مىگفتند؛ زيرا برگزيده خدا از عرب «هاشم» بود و از عجم «فارسى» بحارالانوار، ج 46، ص 9، ح 20.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10857با سلام .اینکه گفته ای (پاسخ شما طبق عقاید شیعه : فتوحات باذن امام نبوده لذا هم عمل و هم غنائم آن غصبي است و تصرف در آن، اذن امام را مي خواهد. امام هم طبق روايات متعددي استفاده از اين غنائم را فقط براي شيعيان خود اجازه داده اند لذا بانو شهربانو عليهاسلام گرچه غاصبانه اسير شدند ولي باذن امام زمان و با اجازه ايشان با ازدواج امام حسين عليه السلام درآمدند.)
پاسخ من : آیا خجالت نکشیده ای چنین پاسخ مضحک و خنده داری گذاشته ای ؟؟؟
و همانطوری که برادر خالد بن ولید در این تاپیک گفت :
خلاصه دوستان مال غصبی یا دزدی به امام معصوم برسه امام هر کاری دلش بخاد با این مال می کنه.
حالا می خواد پول باشه ماشین باشه یا زن.
معصوم می شینه رو مال دزدی حالشو می بره.
دزدی رو یکی دیگه می کنه حالشو معصوم می بره.
اینکه گفته ای (كسانيكه در ركاب فاتحان و فرماندهان به جنگ ميروند، با اينكه اين فرماندهان و فاتحان به حكم خدا ايمان ندارند و دستور خدا را در غنائم جنگي اجرا نميكند، اينها اگر در جهاد كشته شوند، همانند مردن در زمان جاهليت مردهاند و حاضرين در اين فتوحات كه بدون اذن امام بوده، به دشمنان ما در اين زمينه كمك كردهاند و حقوق مسلم ما را حبس كردهاند.
علل الشرايع، ص464 ـ خصال شيخ صدوق، ص625 ـ وسائل الشيعه، ج15، ص49، حديث19961)
پاسخ من : وقتی فردی در چنین جنگی کشته شود ، طبق حکم به قول شما معصوم ، مثل زمان جاهلیت مرده پس معلوم است که غنائم آن هم غیر شرعی و حرام است .
پس با استناد به همین حدیث خود شما تکلیف ائمه بعد از امام حسین که از اسیر جنگ غیر شرعی و حرام به دنیا آمده اند ، چه می باشد ؟؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10858اینکه گفته ای (اما من کیلویی نگفتم : در اين روايت چنين آمده است: «چون دختر يزدگرد را نزد عمر آوردند، دوشيزگان مدينه براى تماشاى او سر مىكشيدند و چون وارد مسجد شد، مسجد از پرتوش درخشان گشت. عمر به او نگريست، دختر رخسار خود را پوشيد و گفت: اف بيروج بادا هرمز (واى، روزگار هرمز سياه شود)! عمر گفت: اين دختر مرا ناسزا مىگويد و بدو متوجه شد! اميرالمؤمنين(ع) به عمر فرمود: تو اين حق را ندارى که به او آسيبي برساني، به او اختيار ده كه خودش مردى از مسلمانان را انتخاب كند و در سهم غنيمتش حساب كن. عمر به او اختيار داد. دخترآمد و دست خود را روى سر حسين(ع) گذاشت.)پاسخ من : وقتی بخواهد خداوند کسی را رسوا کند به دست خودش رسوا می کند .
و چندین بار از شما خواستم که ناقص العقلی خود را بیشتر از این عیان نکن و باعث بطلان مذهب خود نشو !
شما در تاریخ 27/7/93 به صراحت ادعا کرده بودی (پس حضرت علی در مورد خرید شهربانو از بازاری که انها به راه انداخته اند به اسم کنیز فروشی هیچ اشتباهی نکرده است ( چون او در شهر علم است و حتی به گفته عمر قاضی ترین ماست . تو را به خدا توجیهات این تیمیه و سجودی را در مورد این حدیث نیاورید ) . و این کار نظر حضرت را در مورد عمر عوض نمیکند . و همان جمله معروف عمر است که اگر علی نبود عمر هلاک میشد . ( یعنی در اینجا نیز عمر اشتباه کرده که میخواسته به نام برده بفروشد و حضرت کار عمر را اصلاح کرده)
که من در پاسخ گفتم : کیلویی می گویی یا شکمی ؟؟
و دوباره خود را رسوا کردی و از همین تناقض گویی های شما در یک روز در دو کامنت مشخص می شود که پاسخی به سوال من نداری و سر گیجه گرفته ای و کرسی شعر (شعرهایی که در زمستان زیر کرسی می گویند) می گویی .
قافیه چون تنگ آید شاعر به جفنگ آید . حالا دیدی که این سوال من زخم اصلی مذهب شما می باشد .
و از خوانندگان محترم می خواهم که قضاوت کنند این آخوندهای شیعه چطوری کیلویی و شکمی می خواهند مردم را فریب دهند .
و این هم از معجزات خداوند است که به دست خودشان آنها را رسوا می کنند .
در پایان اگر شرف و ننگ و یک جو مردانگی داشته باشی دیگر از این سایت فرار می کنی .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10898خجالت را باید کسانی بکشند که در امامان دوازده گایشان امثال یزید را دارند .
اما جواب من مضحک نیست چون فهم شما در حد یک پیش دبستانی است . حضرت علی همان اختیارات پیامبر را دارد . چون خطبه غدير يكي از خطبه هايي است كه پيامبر صلي الله عليه وآله اسلام وقتي بر گشتن از حجة الوداع در منطقهاي بنام غدير خم در مقابل انبوهي از مسلمانان كه بيش از صد هزار گفته شده است امامت علي عليه السلام را به دستور خداوند ابلاغ واعلام رسمي نمودند . در اين خطبه رسول خدا صلي الله عليه وآله ، ولايت امير المومنين عليه السلام را مانند ولايت خودش بر مسلمانان دانسته و تصريح ميكند به اين كه:
ألست أولى بكم من أنفسكم ؟ قالوا : نعم ، قال : من كنت مولاه فعلي مولاه .
كسي را كه من مولي اولي به تدبير و تصرف اوهستم ، علي مولي او است
در تعبير ديگر اين چنين آمده است :
إن الله مولاي وأنا ولي كل مؤمن من كنت وليه فهذا وليه .
ودر تعبير سوم آمده است :
يا أيها الناس من أولى بكم من أنفسكم ؟ قالوا : الله ورسوله أعلم . قال : ألست أولى بكم من أنفسكم ؟ قالوا : بلى . قال : « من كنت مولاه فعلي مولاه » .
رسول خدا با جمله « ألست اولي بالمؤمنين» ميخواست آنها را به ياد اين آيه از قرآن كريم بيندازند كه : « النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ »
پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است .
بعد با اقرار گرفتن از آنها اين مطلب را ديكته كرد كه : هر كس من به خودش سزاوارتر هستم ، علي نيز همان منصب را دارد .
آلوسي مفسر مشهور سني ، با تصريح بر اين كه معناي «اولي» اين است كه خداوند ، ولايت پيامبر(ص) را اشدّ و اقرب از خود شان قرار داده است ، مي نويسد :
«النبى أولى بالمؤمنين» أي أحق وأقرب إليهم «مّنْ أَنفُسِهِمْ» أو أشد ولاية ونصرة …
پيامبر نسبت به مؤمنين أولي است ؛ يعني سزاوارتر و نزديك تر از مردم به خود شان است … .
الآلوسي ، أبوالثنا شهاب الدين الدين محمود ابن عبدالله الحسيني ، 1217 1270هـ ، 1802-1854م ، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني ، ج 16 ، ص 42 .
بغوي شافعي (متوفاي 510هـ) :
وي در ذيل آيه مينويسد
« في نفوذ حكمه فيهم ، ووجوب طاعته عليهم ، وقال ابن عباس وعطاء : يعني إذا دعاهم النبي ودعتهم أنفسهم إلى شيء كانت طاعة النبي أولى بهم من أنفسهم .
منظور نفوذ حكم در آنها و وجوب اطاعت بر آنها است . ابن عباس گفته است : وقتي پيامبر (ص) چيزي از آنها بخواهد ؛ ولي خودشان به چيز ديگري تمايل داشته باشند ، اطاعت از پيامبرصلي الله عليه وآله ، سزاواتر است كه اطاعت شود .
أبو محمد الحسين بن مسعود بن محمد بن الفراء ، البغوي الشافعي ، (متوفاي 510هـ) معالم التنزيل ، ج3 ص 507 ، دار طيبة للنشر والتوزيع ، الرابعة ، 1417 هـ – 1997 ، حققه وخرج أحاديثه محمد عبد الله النمر عثمان جمعة ضميرية سليمان مسلم الحرش .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10899ابن كثير در باره تفسير بغوي به نقل از خازن و ابن تيميه مي نويسد :
من أجل المصنفات في علم التفسير وأعلاها ، وأنبلها وأسناها ، جامع للصحيح من الأقاويل ، عار عن الشبه والتصحيف والتبديل ، محلى بالأحاديث النبوية .
از مهم ترين و مشهور ترين ومحكم ترين تفاسير است كه در بردارنده اقوال صحيح وخالي از شبهه و تحريف و تبديل بوده و آراسته به احاديث نبوي است .
ابن تيمية در أصول التفسير ، راجع به جايگاه تفسير بغوي مي نويسد :
والبغوي تفسيره مختصر من الثعلبي ، لكنه صان تفسيره عن الأحاديث الموضوعة والآراء المبتدعة .
تفسير بغوي مختصر از تفسير ثعلبي است اما خالي ازروياتي موضوعه وآراء غيري ديني است .
تفسير ابن كثير – ابن كثير – ج 1 ، ص المقدمة 20
محمد بن علي شوكاني (1250هـ) :
شوكاني در فتح قدير ، بعد ذكر اين عبارت دارد :
فإذا دعاهم النبي صلى الله عليه وسلم لشيء ودعتهم أنفسهم إلى غيره وجب عليهم أن يقدّموا ما دعاهم إليه ويؤخّروا ما دعتهم أنفسهم إليه، ويجب عليهم أن يطيعوه فوق طاعتهم لأنفسهم، ويقدّموا طاعته على ما تميل إليه أنفسهم وتطلبه خواطرهم.
الشوكاني ، محمد بن علي (1173هـ 1250ه، 1759-1834م) ، ج4 ، ص261 ، طبع ونشر : عالم الكتب .
پس اگر پيامبر (ص) از مسلمانان چيزي بخواهد و نفس آنها به امر ديگري فرا خواند ، بر آنها واجب است كه دستور پيامبر (ص) را مقدم بدارند و بر آنها واجب است كه اطاعت از آن حضرت را برتر از اطاعت خود بدانند و اطاعت ايشان را برخواهشهاي نفساني خود بدارند … .
و عده ای دیگر از کسانی که مولی را منحصرا به معنی اولی دانسته اند:
1)ابن عباس در تفسیرش-از تفسیر فیروز آبادی،ص342
2)کلبی- که فخر رازی در تفسیرش،ج8،ص93،از او حکایت نموده است.
3)فراء-یحیی ابن زیاد کوفی نحوی که فخر رازی در ج8 تفسیرش،ص93 از او نقل کرده است.
4)ابوعبیده معمر بن مثنی بصری،در همان سند
5)اخفش اوسط-ابوالحسن سعید بن مسعده ی نحوی:نهایه العقول
6)ابوزید سعد بن اوس لغوی بصری
7)ابن قتیبه:القرطین،ج2،ص164
9)ابوجعفر طبری:تفسیر طبری،ج9،ص117
10)تفتازانی:شرح المقاصد،ص288
11)ابن صباغ مالکی:الفصول المهمه،ص28
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10901حقیقت طلبان ! در گفته های زیر تناقض میبینید ؟چون دختر يزدگرد را نزد عمر آوردند، دوشيزگان مدينه براى تماشاى او سر مىكشيدند و چون وارد مسجد شد، مسجد از پرتوش درخشان گشت. عمر به او نگريست، دختر رخسار خود را پوشيد و گفت: اف بيروج بادا هرمز (واى، روزگار هرمز سياه شود)! عمر گفت: اين دختر مرا ناسزا مىگويد و بدو متوجه شد! اميرالمؤمنين(ع) به عمر فرمود: تو اين حق را ندارى که به او آسيبي برساني، به او اختيار ده كه خودش مردى از مسلمانان را انتخاب كند و در سهم غنيمتش حساب كن. عمر به او اختيار داد. دخترآمد و دست خود را روى سر حسين(ع) گذاشت.
پس حضرت علی در مورد خرید شهربانو از بازاری که انها به راه انداخته اند به اسم کنیز فروشی هیچ اشتباهی نکرده است ( چون او در شهر علم است و حتی به گفته عمر قاضی ترین ماست . تو را به خدا توجیهات این تیمیه و سجودی را در مورد این حدیث نیاورید ) . و این کار نظر حضرت را در مورد عمر عوض نمیکند . و همان جمله معروف عمر است که اگر علی نبود عمر هلاک میشد . ( یعنی در اینجا نیز عمر اشتباه کرده که میخواسته به نام برده بفروشد و حضرت کار عمر را اصلاح کرده )
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10908با سلام .برای دهمین بار می گویم سوال من خیلی واضح و روشن است و همین که به موضوعات فرعی می پردازی نشان دهنده این است که بیچاره و درمانده از پاسخ دادن هستی .
و بزرگتر از شما هم تا حالا نتوانسته پاسخ بدهد و خوب است که این موضوع را کش می دهی و یک تست خوبی است که این زخم لا علاج شما در تمام شبکه ها مطرح شود .
اینکه گفته ای (خجالت را باید کسانی بکشند که در امامان دوازده گایشان امثال یزید را دارند .)
پاسخ من : ما اهل سنت هیچ وقت مدعی منصوص الهی بودن هیچ فردی و تحت هیچ عنوانی نیستیم .
اینکه گفته ای (حضرت علی همان اختیارات پیامبر را دارد .)
پاسخ من : 1- شکمی می گویی یا کیلویی ؟؟
2- به لحاظ اینکه پیامبر اسلام طبق ایه 44 سوره نحل تبیین کننده ما نزل الیهم می باشد طبق کدام آیه قران حضرت علی همان اختیارات پیامبر را دارد ؟؟؟
اول ما نزل الیهم را ثابت کن تا برسد به تبیینش .
و در مورد مطالبی که گفته ای و ربطی به این موضوع ندارد در این تاپیک جواب نمی دهم به لحاظ اینکه می خواهی بحث را به انحراف بکشانی قضاوت را به خوانندگان محترم واگذار می کنم .
و برای چندمین بار خواهشمندم از پراکنده گویی و مغلطه بازی و فلسفه بافی دست بردار به اصل مطلب پاسخ بده و دو باره می گذارم :
طبق اعتقادات علمای شیعه مطرح کرده ام که خلفای راشدین را مرتد و غاصب می دانند .
پس نتیجتا تمام جنگهایی که انجام داده اند طبق اعتقادات علمای شیعه غیر شرعی بوده و تمام غنائم آن هم غصبی و حرام و غیر شرعی بوده است .
پس تکلیف فرزندان امام حسین را معلوم کنید ؟؟؟!!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10909و در مورد مطالبی که گفته ای و ربطی به این موضوع ندارد در این تاپیک جواب نمی دهم به لحاظ اینکه می خواهی بحث را به انحراف بکشانی قضاوت را به خوانندگان محترم واگذار می کنم .و برای چندمین بار خواهشمندم از پراکنده گویی و مغلطه بازی و فلسفه بافی دست بردار به اصل مطلب پاسخ بده و دو باره می گذارم :
طبق اعتقادات علمای شیعه مطرح کرده ام که خلفای راشدین را مرتد و غاصب می دانند .
پس نتیجتا تمام جنگهایی که انجام داده اند طبق اعتقادات علمای شیعه غیر شرعی بوده و تمام غنائم آن هم غصبی و حرام و غیر شرعی بوده است .
پس تکلیف فرزندان امام حسین را معلوم کنید ؟؟؟!!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10910اینکه گفته ای (حقیقت طلبان ! در گفته های زیر تناقض میبینید ؟)پاسخ من : واقعا که شرم و حیا را قورت داده ای !!
تناقض از این بیشتر ؟؟؟
من قضاوت را به خوانندگان محترم واگذار می کنم .
و دوباره می گذارم :
اینکه گفته ای (اما من کیلویی نگفتم : در اين روايت چنين آمده است: «چون دختر يزدگرد را نزد عمر آوردند، دوشيزگان مدينه براى تماشاى او سر مىكشيدند و چون وارد مسجد شد، مسجد از پرتوش درخشان گشت. عمر به او نگريست، دختر رخسار خود را پوشيد و گفت: اف بيروج بادا هرمز (واى، روزگار هرمز سياه شود)! عمر گفت: اين دختر مرا ناسزا مىگويد و بدو متوجه شد! اميرالمؤمنين(ع) به عمر فرمود: تو اين حق را ندارى که به او آسيبي برساني، به او اختيار ده كه خودش مردى از مسلمانان را انتخاب كند و در سهم غنيمتش حساب كن. عمر به او اختيار داد. دخترآمد و دست خود را روى سر حسين(ع) گذاشت.)
پاسخ من : وقتی بخواهد خداوند کسی را رسوا کند به دست خودش رسوا می کند .
و چندین بار از شما خواستم که ناقص العقلی خود را بیشتر از این عیان نکن و باعث بطلان مذهب خود نشو !
شما در تاریخ 27/7/93 به صراحت ادعا کرده بودی (پس حضرت علی در مورد خرید شهربانو از بازاری که انها به راه انداخته اند به اسم کنیز فروشی هیچ اشتباهی نکرده است ( چون او در شهر علم است و حتی به گفته عمر قاضی ترین ماست . تو را به خدا توجیهات این تیمیه و سجودی را در مورد این حدیث نیاورید ) . و این کار نظر حضرت را در مورد عمر عوض نمیکند . و همان جمله معروف عمر است که اگر علی نبود عمر هلاک میشد . ( یعنی در اینجا نیز عمر اشتباه کرده که میخواسته به نام برده بفروشد و حضرت کار عمر را اصلاح کرده)
که من در پاسخ گفتم : کیلویی می گویی یا شکمی ؟؟
و دوباره خود را رسوا کردی و از همین تناقض گویی های شما در یک روز در دو کامنت مشخص می شود که پاسخی به سوال من نداری و سر گیجه گرفته ای و کرسی شعر (شعرهایی که در زمستان زیر کرسی می گویند) می گویی .
قافیه چون تنگ آید شاعر به جفنگ آید . حالا دیدی که این سوال من زخم اصلی مذهب شما می باشد .
و از خوانندگان محترم می خواهم که قضاوت کنند این آخوندهای شیعه چطوری کیلویی و شکمی می خواهند مردم را فریب دهند .
و این هم از معجزات خداوند است که به دست خودشان آنها را رسوا می کنند .
در پایان اگر شرف و ننگ و یک جو مردانگی داشته باشی دیگر از این سایت فرار می کنی .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10917إِنكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَكِن اللهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
سوره قصص/آيه56
پیامبر تو نميتواني هر كسي را كه دوست داري هدايت كني، اين خداست كه افراد را هدايت ميكند و خداوند به هدايت يافتگان آگاهتر است.
قضاوت با خوانندگان
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10918إِنكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَكِن اللهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
سوره قصص/آيه56
پیامبر تو نميتواني هر كسي را كه دوست داري هدايت كني، اين خداست كه افراد را هدايت ميكند و خداوند به هدايت يافتگان آگاهتر است.
قضاوت با خوانندگان
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10922شما بسیار دغل بازید . پاسخ های شما ربطی به سوال اولیه برادر عبدالله نداشت . و اعتقاد شما که می گویید اموال دزدی برای ائمه حلال است بسیار مسخره است و هیچ عقل سلیمی آن را نمی پذیرد و با فطرت انسانی منافات دارد . مثلا الان فردی ماشینی را می دزده اما امام زمان طرف را گیر می اورد یک لگد بهش می زند ماشین رو سوار می شود به جای پس دادن به صاحبش برای خودش بر می دارد و برایش حلال می شود و یک گاز بهش می ده می ره حالشو می بره .یا یکی یه دختری رو که داشته تو خیابون راشو میرفته می دزده بعد امام زمان یقشو می گیره دختر رو از چنگش در میاره به جای ازاد کردنش میگه از این به بعد مال منی بزور می برتش باهاش حالشو می بره !!!
این حرفاتون خیلی مسخرست .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10927تناقضم را بگو چیه تا متوجه شوم . -
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
خدا میداند که به انحراف کشیدن نیست .
بلکه این جواب چون بسیار پر مغز است شما معنیش را نمیفهمی .
یه فاجر دین اسلام را گسترش میدهد که قلب شیطانی دارد . پس این ربطی به مسلمانان ندارد .
از یه طرف علي بن ابي طالب در باره عمر بن خطاب اين اعتقاد را داشته باشد «كاذبا آثما غادرا خائنا» (دروغگو، گناهكار، و نيرنگباز، و خيانتكار) صحيح مسلم، ج 5، ص 152 است . یا از محضر او کراهت داشته است :
فأرسل إلى أبى بكر أن ائتنا ولا يأتنا أحد معك كراهيّة لمحضر عمر.
صحيح البخارى: 5/82، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، صحيح مسلم : 5/154، كتاب الجهاد، باب قول النبي(صلى الله عليه وآله وسلم)لا نورث… .
اميرالمؤمنين صلوات الله و سلامه عليه به دنبال ابوبکر فرستاد و پيغام داد تنها بيا و کسي را با خودت نياور بخاطر اينکه از همنشيني با عمر کراهت داشت .
پس حضرت علی در مورد خرید شهربانو از بازاری که انها به راه انداخته اند به اسم کنیز فروشی هیچ اشتباهی نکرده است ( چون او در شهر علم است و حتی به گفته عمر قاضی ترین ماست . تو را به خدا توجیهات این تیمیه و سجودی را در مورد این حدیث نیاورید ) . و این کار نظر حضرت را در مورد عمر عوض نمیکند . و همان جمله معروف عمر است که اگر علی نبود عمر هلاک میشد . ( یعنی در اینجا نیز عمر اشتباه کرده که میخواسته به نام برده بفروشد و حضرت کار عمر را اصلاح کرده )
اما زخم ما عیان نمیشود با این سوالات آبکی ؛ بلکه ما با نقل این احادیث معتبر شالوده اشتباه تفکرات کسانی که فکر میکنند فتوحات یک فضیلت است برای خلفایی که فاجرند و قلوب شیطانی دارند را اشکار میکند.
و در اخر هم قضاوت با خوانندگان