Home › انجمن ها › شرکیات. توسل، شفاعت و بدعت › توسل یعنی من به خدا اعتماد کامل ندارم!
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط یه دوست در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7130شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7138وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّـهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّـهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّـهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا ﴿٦٤﴾ سوره مبارکه نساء
و ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر آنكه به توفیق الهى از او اطاعت كنند. و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند، پیش تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند و پیامبر ] براى آنان طلب آمرزش مىكرد، قطعاً خدا را توبهپذیرِ مهربان مىیافتند.درباره چاه اگر از یک فرد تشنه کمک بگیری ار غیر خدا کمک گرفتی مگه نگفتی فقط باید از خدا کمک گرفت.مگر شما خدا را میبینی یا خدا جواب شما را مستقیم میده که شما میگی برای توسل خیال پردازی لازم من سالها است توسل میکنم و احتیاجی به خیال پردازی هم نداشتم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7139برای habib و abdollah 1990:شما راست میگیید توسل به مرده شرک فقط نمیدانم چرا شماها پیرو مشرکید:از جمله کسانی که به این مسئله معترف است احمدبن حنبل رئیس فرقه حنابله می باشد که توسل به رسول خدا را جایز می داند و تصریح می کند که این مسئله نیز در قرآن کریم موجود است و شرک محسوب نمی شود.این مطلب در کتاب الانصاف فی معرفة الراجح من الخلاف علی مذهب الامام احمد بن حنبل ، چاپ دار الکتب العلمیة بیروت لبنان ، جلد ۲ ، کتاب الصلاة ، صفحه ۴۳۰ موجود می باشد.توسل به افراد صالح جایز می باشد و این در مذهب ما صحت دارد و گفته است مستجاب است. احمد بن حنبل به مروذی گفته است : در دعایش به رسول خدا صلی الله علیه و آله متوسل می شده است. و می گوید توسل به ایمان و طاعت و محبت و نماز و سلام و دعا و شفاعت رسول خدا می کرده است و نحوه توسل احمد بن حنبل این گونه بوده است و بندگان موظفند این گونه متوسل شوند و این در حق رسول خدا مشروع و جایز است به اجماع علما و پیامبر خدا وسیله الهی برای توسل هستند چنان که خدا در آیه قرآن می فرماید : اتقوا الله وابتغوا الیه الوسیله.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7156با سلام . برادرم . خدا را شاکر و سپاسگذارم که نتوانستی به ایات واضح و روشن قران که برایت گذاشته ام پاسخ بدهی و مجبور شدی که از پاسخ دادن به آیات واضح و روشن فرار کنی .و می خواهی موضوع را به احادیث و روایات بکشانی .
و ما را از موضوع اصلی بحث به مسائل انحرافی بکشانی .
کور خوانده ای و این روشها شناخته شده است .
و اینکه از احمد بن حنبل نقل قول کرده ای (فارغ از صحت و سقم موضوع و نقل حدیث و ترجمه) و نقل کرده ای (تصریح می کند که این مسئله نیز در قرآن کریم موجود است و شرک محسوب نمی شود.) برادرم آن آیه قران را برایم اعلام کن .
و اینکه گفته ای (خدا در آیه قرآن می فرماید : اتقوا الله وابتغوا الیه الوسیله.)
اولا : شما و امثال شما به یک ایه کوچک از سوره حمد (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ) نمی توانید پاسخی بدهید .
دوما : درباره ی ایه 35 مائده اگر مثل همیشه اول و اخر ایه را قیچی نکنی خیلی واضح است که مقصود وسیله جهد و کوشش است در راه خدا و همچنین در ایه 57 سوره اسرا خداوند جواب شما و امثال شما را داده (أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا) (معنی : کسانی را که آنان میخوانند، خودشان وسیلهای (برای تقرب) به پروردگارشان میجویند، وسیلهای هر چه نزدیکتر؛ و به رحمت او امیدوارند؛ و از عذاب او میترسند؛ چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهیز و وحشت است!) با ترجمه ایت الله مکارم شیرازی برایت گذاشتم . و خدا را شکر که درباره ی خطبه 109 نهج البلاغه جواب خود را گرفتید .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7194(با سلام . برادرم . خدا را شاکر و سپاسگذارم که نتوانستی به ایات واضح و روشن قران که برایت گذاشته ام پاسخ بدهی و مجبور شدی که از پاسخ دادن به آیات واضح و روشن فرار کنی )شما یک نگاه به بحث منو اقای یه دوست بکن بعد بگو جواب ندادی من که نمیتونم ده بار توضیح بدم یک بار به یه دوست توضیح دادم شما هم ان را بخوان (کور خوانده ای و این روشها شناخته شده است.)اول شما یک نگاه به کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب بخش منع دشنام و فحاشی بکن بعد بیا بحث کن.( (تصریح می کند که این مسئله نیز در قرآن کریم موجود است و شرک محسوب نمی شود.) برادرم آن آیه قران را برایم اعلام کن .)64 نسا در ضمن من برادر شما نیستم خودت به من ارتباط نده.(و اینکه گفته ای (خدا در آیه قرآن می فرماید : اتقوا الله وابتغوا الیه الوسیله.)من به نقل احمد بن حنبل به مروزی گفتم.(و اینکه از احمد بن حنبل نقل قول کرده ای (فارغ از صحت و سقم موضوع و نقل حدیث و ترجمه)خواستی صحت وسقم احادیث را پیدا کنی صحت این مطالب را هم پیدا کن……1.ابن جوزی در مناقب احمد بن حنبل از عبدالله بن موسی حکایت می کند:من وپدرم در یک شب تاریک برای زیارت احمد بیرون رفتیم . در آن هنگام آسمان تاریک تر شد. پدرم گفت :پسرم بیا به وسیله این عبد صالح (ابن حنبل) به خداوند متوسل بشویم تا او راه را برای ما روشن سازد چرا که من از سی سال تاکنون هر وقت که به او متوسل می شوم حاجتم برآورده می شود.
(مناقب احمد (ابن جوزی) ص ۲۹۷)شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #71952.محمد بن مؤمل شاگرد ابن خُزيمه، استاد بخاري و مسلم، ميگويد به همراه استادم ابن خزيمه و جمعي از اساتيد به زيارت بارگاه قبر علي بن موسي الرضا(ع) در طوس رفتيم، استادم ابن خزيمه چنان در برابر آن بقعه متبرکه تعظيم و تواضع کرد که همگي در شگفت مانديم.ابن حجر العسقلاني، تهذيب التهذيب، ج 7، ص 339 3.
ابو علي خلال، شيخ حنابله، ميگويد هرگاه مشکلي بر من عارض شود، قبر موسي بن جعفر(ع) را زيارت ميکنم و به ايشان متوسل ميشوم و خداوند مشکل مرا آسان ميکند.الخطيب البغدادي، تاريخ بغداد، ج 1، ص 133 4.
مردم سمرقند براي طلب باران به قبر محمدبن اسماعيل بخاري متوسل شدند.الحافظ شمس الدين الذهبي، سير اعلام النبلاء، ج 12، ص 469؛ طبقات الشافعيه، ج 2، ص 234شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7196این را هم حتما صحت و سقم ان را بررسی کن………………………………ابن حجر در فصل 29 کتاب “خیرات الحسان” ، در بیان فضائل امام اعظم نوشته است: ان الامام الشافعی ایام کان هو ببغداد ، کان یتوسل بالامام ابی حنیفه و یجیئ الی ضریحه یزوره ، فیسلم علیه ثم یتوسل الی الله تعالی به فی قضاء حاجاته.امام شافعی(ره) زمانی که در بغداد بود ، به امام ابوحنیفه(رض) متوسل می شد. او برای زیارت نزد ضریح امام ابوحنیفه (رض) می آمد و بر ایشان سلام می کرد و برای برآمدن حاجتهایش به او نزد خدای تعالی توسل پیدا می کرد….
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7207در روایت اول به صراحت آمده که به عموی پیامبر متوسل شدن نه به قبر پیامبر. آیا قبر پیامبر را ندیده بودند؟ یا میدانستند که چنین عملی شرک است واسه همینبه قبر پیامبر متوسل نشدند و به جاش به عموی پیامبر متوسل شدنددر روایت دوم
«عَنْ عُثْمَانَ بْنِ حُنَيْفٍ أَنَّ رَجُلًا ضَرِيرَ الْبَصَرِ أَتَى النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ ادْعُ اللَّهَ لِي أَنْ يُعَافِيَنِي فَقَالَ إِنْ شِئْتَ أَخَّرْتُ لَكَ وَهُوَ خَيْرٌ وَإِنْ شِئْتَ دَعَوْتُ فَقَالَ ادْعُهْ فَأَمَرَهُ أَنْ يَتَوَضَّأَ فَيُحْسِنَ وُضُوءَهُ وَيُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ وَيَدْعُوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ يَا مُحَمَّدُ إِنِّي قَدْ تَوَجَّهْتُ بِكَ إِلَى رَبِّي فِي حَاجَتِي هَذِهِ لِتُقْضَى اللَّهُمَّ شَفِّعْهُ فِيَّ»
اولا اينکه آن مرد نابينا، فقط برای اين نزد رسول الله آمد تابرايش درنزد الله تعالی دعا کند واين امرازين جملهاش واضح فهميده میشود چون به رسول الله گفت:
«أدع الله أن يعافيني» ازالله تعالی بخواه تامرا بينا سازد، پس آن مرد نا بينا دعای رسول الله را برای الله تعالی وسيله گردانيد، زيرا آن مرد ميداند که دعای رسول الله ازدعای همه مردم ديگر نزديکتر به قبول استفرضا اگرقصد آن مرد کور توسل به ذات رسول الله ويا به جاه او يا بحق آدمی بود، هرگزنياز باين نداشت که درنزد رسول الله بيايد وازو بخواهد که برايش دعا کند، بلکه حتما درخانهء خود مینشست ودرنزد الله تعالی چنين دعا میکرد: «اللهم إني أسألک بجاه نبيک ومنزلته عندک أن تشفيني وتجعلني بصيرا». يعنی خدا يا ازتو میخواهم بجاه پيامبر تو ومقام او که درنزد تو دارد تا مرا شفا بدهی ومرا بينا سازی!
دوما– اينکه آن مرد نابينا به دعای رسول الله اصرار نمود وآن را ترجيح داد چنانچه به رسول الله گفت: (فادع) يعنی برايم دعا کن! پس اين امرمقتضی آن است که رسول الله برايش دعا نموده است
سوما–چهارم: – رسول الله او را بوسيلهء مشروع ديگر هم متوجه ساخت تا بآن وسيله تمسک کند وآن عبارت است ازتوسل به عمل صالح است، پس او را فرمود که وضو بسازد ودو رکعت نماز کند بعد ازآن برای خود دعا کند واين اعمال وی عبادت است برای الله تعالی که درمقدمهء دعای رسول الله آن را انجام داده استشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7210نوشته اییعنی اقای عمر نمیدانسته خدا از رگ گردن به ادم نزدیکتره و رفته به دیگران متوسل شده؟؟
پاسخ
توسل به زنده مشروعه . ولی توسل به مرده شرک. به همین خاطر به عموی پیامبر متوسل شدند و سراغ قبر پیامبر نرفتند
نوشته ای
یک ناصبی افتاده بود تو چاه داد میزد خدایا کمک خدایا کمک ،اتش نشانی اماد بیارش بیرون گفت نه کمک خواستن از غیر خدا شرک
پاسخ
این چرت و پرت ها دیگر چیست؟
آتش نشانی وسیله است مثل شیطان قیاس میکنی و مثل بنی اسرائیل مثال میاری
نوشته ای
و ما در اذان بعد از نام خدا نام پیامبر را هم میاوریم و این شرک نیست
پاسخ
اسکول نام پیامبر را نه برای کمک گرفتن بلکه برای شهادت دادن به اینکه رسول خداست می اوریم.
کلا تعطیلی
شما مشرکان میگویید یا علی مدد. مدد یعنی کمک. یعنی ای علی کمکم کن. آیا این جمله یعنی توسل به خدا؟ یا مستقیما از علی کمک گرفتید؟
موقع خدا حافظی نمیگید الله حافظ و نگهدارت بلکه میگید علی یارت. آیا این توسل است یا شرک محض؟
شرک که شاخ و دم ندارد
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7212این آیه نیز دعای پیامبر برای آنها در قید حیاتشان بوده استنگفته هر وقت به خودشان ظلم بکنند نزد تو بیایند تا تو برایشان استغفار کنی
پیامبری که مرده قدرت شنیدن صدای مردم دنیا را ندارد که برای زائرانش طلب استغفار کند.
به جای سفسطه کردند و این مثال های مسخره رو به قران کن
کمک گرفتن در امور مادی زندگی جزو اسباب مشروع است ولی براورنده اصلی خداست نه وسیله
وسیله باید مشروع باشد . امام های شما مرده اند و دستشان از این دنیا کوتاه شده است
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7213متن عربي بده نه برداشت شخصی.ادرسی که دادی نیز چنین مطلبی توش نبود
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7214ظاهرا شما حرفحالیتان نمیشودمتن عربی بده نه ترجمه فارسی
ابن جوزی مگه فارس بود؟
خداوند در صد ها ايه ي قران مي فرمايد كه من دون الله(جز خدا) و يا مع الله(همراه خدا) كسي ديگر را نخوانند.
وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً (جن 18)
مسجدها مختصّ پرستش خدا است ، و ( در آنها ) كسي را به فرياد نخوانيد .
أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ (نمل 162)
( آيا بتها بهترند ) يا كسي كه به فرياد درمانده ميرسد و بلا و گرفتاري را برطرف ميكند هر گاه او را به كمك طلبد ، و شما ( انسانها ) را جانشين ( يكديگر در ) زمين ميسازد آيا معبودي (مع الله) با خدا است ؟ ! واقعاً شما بسيار كم اندرز ميگيريد .
إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (اعراف 194)
بتهائي را كه بجز خدا فرياد ميداريد و ميپرستيد ، بندگاني همچون خود شما هستند ( و كاري از آنان ساخته نيست و نميتوانند فريادرس شما باشند ) . آنان را به فرياد خوانيد و اگر راست ميگوئيد بايد كه به شما پاسخ دهند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7215ما بر عکس روافض مقلد کسی نیستیم. شیعه اگر مرجعش داخل چاه برود مقلدانش چشم بسته دنبالش راه میروند ولی ما از قران و سنت یعنی حدیث صحیح پیروی میکنیم. و هیچ کسی معصوم از خطا نیست.روافض اسم هر شخصی که آوردند عجیب است قبلش مینویسند از استوانه های مهم اهل سنت و علمای بزرگ و دیگر تعریفات!!! تا با این روش خواننده را فریب بدهند. ابو علی خلال نه تنها عالم نبود بلکه اصلا دنبال علم هم نبود!!!
در ترجمه این شخص امده است:
الحسن بن علي أبو علي الخلال المعروف بالحلواني ! وهو من طبقة متقدمة عن طبقة الأول، و له ترجمة في تاريخ الخطيب (5 / 112)، جاء في ثناياها ما يلي :
قال الخطيب: أنبأنا محمد بن أحمد بن رزق، أخبرنا أبو علي بن الصواف، حدثنا عبد الله بن أحمد بن حنبل قال: سألت أبي عن الحسن بن الخلال الذي يقال له الحلواني، فقال : ((ما أعرفه بطلب الحديث، وما رأيته يطلب الحديث!)) ، قلت: إنه يذْكُرُ أنَّه كان ملازما ليزيد بن هارون، قال : ((ما أعرفه إلا أنه جاءني إلى هنا يُسَلِّمُ عليَّ)) ولَمْ يَحْمَدْهُ أبي! ، ثم قال: (( يبلغني عنه أشياء أكرهها…!))
یعنی از ابو علی پرسیدم نشنیده ام که کسی گفته باشد در طلب حدیث است و همچنین ندیده ام که دنبال حدیث باشد.گفتم او همراه یزید بن هارون است. گفت نمیشناسمش مگر اینکه بعضی وقتها نزد من می آید و سلامی میکند.
عجب استوانه ي علميي!!! اي كاش ابن المتعه مي دانستند خجالت چیست.در مورد آخری نیز
وقال أبو علي الغساني: أخبرنا أبو الفتح نصر بن الحسن السكتي (1) السمرقندي: قدم علينا بلنسية عام أربعة وستين وأربع مئة.
قال: قحط المطر عندنا بسمرقند في بعض الاعوام، فاستسقى الناس مرارا، فلم
يسقوا.
فأتى رجل صالح معروف بالصلاح إلى قاضي سمرقند، فقال له: إني رأيت رأيا أعرضه عليك.
قال: وما هو ؟ قال: أرى أن تخرج ويخرج الناس معك إلى قبر الامام محمد بن إسماعيل البخاري، وقبره بخرتنك، ونستسقي عنده، فعسى الله أن يسقينا.اولا داستانیست مربوط به قرن پنجم
دوما ذهبی متوفی 748
و سبکی متوفی 771
و أبو عليّ الغساني راوی این داستان متوفی 498 است
چقدر بین ذهبی و الغسانی فاصله است؟
اصلا سند هم متصل باشد این داستان حجت نیست.
افعال مردم در قرن پنج کجا حجت بر مردم است؟
حتی افعال تابعین نیز حجت نیست. و در فعل صحابی نیز بحث هست
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7216گفته بودم برای ارتباط با ائمه باید خیال پردازی کنیم نوشته اید : ﻣﮕﺮ ﺷﻤﺎ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﺟﻮﺍﺏ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺳﻞ ﺧﯿﺎﻝ ﭘﺮﺩﺍﺯﯼ ﻻﺯﻡ ﻣﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺍﺳﺖ ﺗﻮﺳﻞ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭ ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﯽ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﻝ ﭘﺮﺩﺍﺯﯼ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ. جواب: پس همان نوع ارتباطی که با خدا داریم باید با ائمه داشته باشیم ؟؟!!!شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7220با سلام . جناب اقای غزوه : اولا : اینکه گفته ای (در ضمن من برادر شما نیستم خودت به من ارتباط نده)
مثل اینکه از احترام هم شما چیزی نمی دانید .
وقتی فردی به یک نفر بگوید برادرم یعنی اینکه آن را مورد احترام قرار داده و ثمل خودش دوست دارد .
و قابل احترام می داند .
چون شما در مکتبی بزرگ شده اید که فقط لعن و نفرین را درس می دادند .
و من دوست ندارم به تعداد وراث پدرم کسی را اضافه نمایم و صیغه در مذهب ما حرام است .
و شخصیت من خیلی بالاتر از آن است که به شما خودم را ارتباط بدهم .
و از اینکه این دفعه باز هم برای شما احترام قائل شدم و شما را جناب اقای غزوه خطاب کردم ناراحت نشوید .
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
توسل به درگذشتگان و توسل به هر چیز و هرکس در امر خارج از قدرت و توان او به تصور وساطت و یا وسیله نجات و امثال آن شرک است و خلط مفهوم تعاون بشری با توسل به من دون الله به تصور قرب الهی از مصادیق شرک است.
وهر بشری خواه زنده و خواه در گذشته و هر آنچه که مخلوق نامیده می شود من دون الله است و جز الله سبحانه و تعالی همه نیازمند رحمت و فضل اوییم و هرچه در این حقیقت مومن تر باشیم هم به میزان فقر خود بیشتر واقف میشویم و هم به حقیقت و قرب الهی نزدیک تر خواهیم شد.
از این منظر آیا غلوات مدعیان مشرک که به ساحت بزرگان و اولیای الهی افترا زده می شود در واقع وهن و تنزل مقام رفیع محصول مجاهدات خالصانه این عزیزان در اعتلای کلمه توحید نیست؟
والسلام علی من اتبع الهدی