ایا پیامبران و امامام معصوم هستند؟؟

Home انجمن ها اهل بیت ایا پیامبران و امامام معصوم هستند؟؟

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  mojahed.din در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 13 نوشته (از کل 103)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #9052

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    با این شیوه استدلال مختص مدعیان تشیع هر کلام و ادعایی را می توان در تصور خود چیز دیگر فرض کرد و مبتنی بر وهم حاکم بر عقل و نفس مدعی آیات و کلمات را از معنای حقیقی منحرف کرد.

    و این شیوه و نوع نگاه و استدلال در سایه جو خفقان و کاملا” بسته جوامعی از این دست مع الاسف وجود داشته و مادامی که بر این منوال و منهج بماند میخ آهنین برهان قاطع بر سنگ جهل و خرافه و توهم فرو نخواهد رفت.

    تنها بهره البته مفیدی که امثال بنده از این گونه توجیهات متعصبانه و متحجرانه می گیرند پوچی ادعای جوامع ضد دینی خواه با نقاب دینی و خواه آشکارا منکران و معاندین با دین الله است.

    در یک کلام برهان نمی تواند بر اساس ادعا و انتساب و یا افترای بر افراد اقامه شود و در مورد اصل مبدع امامت هم تمام ادله مدعیان چون مشت نمونه خروار فوق مبتنی بر روایات و نقل باورهای افراد و البته اکثر” همراه با تاویلات باطل برخواسته از پیش فرض های فرقه ای صورت می گیرد.

    سستی و میزان اعتنا به چنینی توجیهات مضحک بر اهل خرد روشن است. و اگر دوستان و اساتید محترم در پاسخ چنین توهمات غیر عقلایی تذکرات و مطلبی می فرمایند، نه از آن جهت است که اهمیت شبهه و توهم را برساند، بلکه بیشتر چهره مدعیان و خطرات آلوده شدن به باورهای این چنینی تبیین می شود.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    #9062

    abdozzahra1
    کاربر
    • آیه اولی الامر مطلق فرموده از خداوند و و رسولش و اولی الامر اطاعت کنید و دیگر نفرموده در حیات پیامبر اکرم اطاعت کنید و بعد از حیات پیامبر اکرم از اولی الامر اطاعت نکنید.این توجیهات و بهانه های خنده آور را نیاور.آیه به صورت مطلق فرموده از اولی الامر اطاعت کنید پس در هر زمان اید اولی الامر باشد که ما موظف هستیم از او اطاعت کنیم.مرگ اینکه بگویید این آیه مربوط به ما نیست که در این صورت حرف گزافی زده ای.پیامبر اکرم اولیل الامر را مشخص فرموده اند که همان امامان میباشد و هیمن آیه برای اثبات امامت کافی است.
    • اگر ادعایی غیر از این داری بفرما که اولی الامر چه کسانی هستند که ما موظف هستیم اطاعت مطلق ازشون داشته باشیم؟؟؟؟
    • درثانی ادله خود رو از قرآن مبنی بر خلافت ابوبکر و عمر و عثمان ذکر نکردی.

    این دو سوالم رو حتما جواب بده.اولی الامر چه کسانی هستند و ادله خود منبی بر خلافت و امامت ابوبکر و عمر و اینکه چرا هرکس امامت و خلافتشان را قبول نکند کافر است؟؟؟؟

    #9073

    abdozzahra1
    کاربر
    پس بنا به اعتراف خودت خلافت ابوبکر و عمر عثمان الهی نبوده و و هیچ دلیلی برای حق بودن خلافت ایشان ندارید.

    در مورد وظایف امام رمان علیه السلام نیازی به ادله نیست وقتی گفته میشود فلانی جانشین فلانی است یعنی همان وظایفی که شخص اول داشت او نیز دارد.همهم امامان همان وظایفی که پیامبر اکرم داشت رو دارند جز اینکه به انان وحی نمیشود.یعنی جلوگیری از تحریف دین و…

    اولی الامر رو مشخص کن….

    #9074

    abdozzahra1
    کاربر

    ابن عبد البر قرطبي، شهاب الدين نويرى و على بن محمود خزاعى به صراحت ادعا كرده‌اند كه خلافت ركنى از اركان دين است:
    واستخلفه رسول الله صلي الله عليه وسلم على امته من بعده بما أظهر من الدلائل البينة على محبته فى ذلك وبالتعريض الذى يقوم مقام التصريح ولم يصرح بذلك لأنه لم يؤمر فيه بشىء وكان لا يصنع شيئا فى دين الله إلا بوحى والخلافة ركن من أركان الدين.

    رسول خدا صلى الله عليه وآله ابوبكر را جانشين خويش بر امت قرار داد!!! زيرا شواهد آشكارى بر محبت خويش نسبت به ابوبكر ابراز كرد ؛ و همچنين با كنايه‌اى كه شبيه تصريح بود ، وى را خليفه خود قرار داد ؛ اما به اين كار تصريح نكرد ؛ زيرا در اين زمينه دستورى از جانب خداوند نداشت و رسول خدا صلى الله عليه وآله در مورد دين ، جز با وحى كارى انجام نمى‌دهيد وخلافت نيز يكى از اصول دين است الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، ج3، ص969، تحقيق: على محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل – بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ./تخريج الدلالات السمعية على ما كان فى عهد رسول الله من الحرف ، ج 1، ص44 ، تحقيق : د. إحسان عباس ، ناشر : دار الغرب الإسلامى – بيروت ، الطبعة : الأولى ، 1405هـ

    قرطبى ، مفسر شهير نيز در تفسير خود در ذيل آيه «إنى جاعل فى الأرض خليفة» مى‌نويسد:

    الرابعة هذه الآية أصل في نصب إمام وخليفة يسمع له ويطاع لتجتمع به الكلمة… فدل على وجوبها وأنها ركن من أركان الدين الذي به قوام المسلمين.الجامع لأحكام القرآن (تفسير القرطبي)، ج 1، ص 265، ناشر: دار الشعب – القاهرة.
    همين مطلب را ديگر علماى اهل سنت در كتب خويش از وى نقل كرده و تاييد كرده‌اند . از جمله حمد بن ناصر تميمى حنبلى و شنقيطى صاحب تفسير معروف أضواء البيان .

    #9091

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام . اولا : ادعایی که در مورخه 21/3/93 کرده ای و به صراحت گفته ای (در مورد زنده بودن امام زمان علیه السلام هم ادله عقلی هم ادله قرانی و روایی داریم) چرا با آیات قران ثابت نمی کنی ؟؟

    و در تاریخ 25/3/93 از شما خواستم (

    برادرم اگر راست می گویی و دروغگو و کذاب نیستی آن ایه قران که گفته است امام زمان زنده است بگذار تا خوانندگان قضاوت کنند .

    تا این گفته ی خود را از قران ثابت نکنی دست بردار نیستم و از خوانندگان هم می خواهم که قضاوت کنند و دروغگو و کذاب را بشناسند و ببینند که چطوری با فریب و نیرنگ می خواهند ذهن خواننده را مشوش کنند .)

    و اینکه گفته ای (پس بنا به اعتراف خودت خلافت ابوبکر و عمر عثمان الهی نبوده و و هیچ دلیلی برای حق بودن خلافت ایشان ندارید.)

    برادرم اولا : من به صراحت گفتم مردم هر زمان با ساز و کارهای خودشان انتخاب می کنند همانطوری که امروز در اکثر کشورها رئیس جمهور را مردم انتخاب می کنند .

    و یا در ایران رهبر را مجلس خبرگان تعیین می کند .

    دوما : خداوند به صراحت فرموده (وَأَمْرُ‌هُمْ شُورَ‌ىٰ بَيْنَهُمْ)

    سوما : حضرت علی در نامه ی 6 نهج البلاغه انتخاب خلیفه را انحصارا در اختیار شورای مهاجر و انصار می داند .

    و هر کس را آنها انتخاب کنند و امام بنامند رضایت خدا را منوط به آن دانست .

    و طبق عقیده ی شما معصوم دروغ نمی گوید و حرفش حجت است .

    #9092

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (در مورد وظایف امام رمان علیه السلام نیازی به ادله نیست وقتی گفته میشود فلانی جانشین فلانی است یعنی همان وظایفی که شخص اول داشت او نیز دارد.)

    برادرم اولا : چطوری نیازی به ادله قرانی نیست ؟؟؟!!!

    دوما : با استناد با کدام ایه قران پیامبر فرموده فلانی جانشین پس از فوت من است ؟؟!!

    چون در قران به پیامبر گفته نشده برای پس از فوت خود جانشین تعیین کن .

    اینکه گفته ای (جز اینکه به انان وحی نمیشود.)

    با استناد به کدام ایه ی قران این حرف را می زنی ؟؟؟

    چون وظائف پیامبر در قران به صراحت بیان شده است .

    اینکه گفته ای (اولی الامر رو مشخص کن)

    برادرم من چندین بار به شما گفتم اگر تمام ایه را بخوانید و نصف آن را قیچی نکنید متوجه می شوید که هیچ ربطی به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر ندارد .

    و اگر ادامه همان ایه را بخوانی بر عکس در ایه 59 سوره نساء گفته است (فَرُ‌دُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّ‌سُولِ) و نگفته (فان تنازعتم فی شی فردوه الی الله و الائمة اثنی عشر بعد موت النبی) یا باید می گفت (فردوه الی الله و اولی الامر)

    #9103

    abdozzahra1
    کاربر
    جناب عبدالله جواب همه سوالات شم را داده ام اما چون تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است به حال شما سودی ندارد.

    امیرالمونین علی علسه السلام خود ب این آیه احتجاج میکند برای اثبت امامت خودش.اگر حضرت علی را خلیفه خود میدانی چو ناصبی نیستی پس باید سخنش را قبول کنی.امام علی علیه السلام در احتجاجی طولانی قسمتی از احجاج خود را به این آیه اختصاص داده است:

    …… قال فأنشدكم الله أتعلمون حيث نزلت يا أيها الذين آمنوا أطيعوا الله وأطيعوا الرسول وأولي الأمر منكم ؟ وحيث نزلت لم تتخذوا من دون الله ولا رسوله ولا المؤمنين وليجة ؟ قال الناس: يا رسول الله أخاصة في بعض المؤمنين ؟ أم عامة لجميعهم ؟ فأمر الله عز وجل نبيه صلى الله عليه وسلم أن يعلمهم ولاة أمرهم.

    اگر عربی بلدی که بعید میدانم بلد باشی!!اگر ناصبی نیستی که بعید میدانم ناصبی و وهابی نباشی این سخن حضرت علی خلیفه چهارم شماست که با این آیه امامت خودش را ثابت میکند

    اگر قبول کردی که فبها اگر قبول نکردی که ناصبی بودن خودت را ثابت کردی ومن با ناصبی و وهابی ها سخنی ندارم.

    این هم اثبات امامت از قران از زبان مبارک امام علی خلیفه چهارم شما.گرچه اگر فقط از حدیث بخوام امامت را ثابت کنم هیچ اشکالی نمیتوانی بگیر چون اگر بگویی حدیث را کنار بگذار و از قرآن ثابت کن طبق حرف علمای خودتان جزو افراد احمق و گمراه و گمراه کننده خواهی بود.بعلاوه نوانستی امامت و خلافت ابوبکر و عمر را ثابت کنی. و به صراحت نگفتی اولی الامر چه کسانی هستند.والسلام

    #9114

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    درمورد ولایت امیرالمومنین و امامت ایشان در بین موحدین و جماعت مسلمین تردیدی وجود ندارد.و اطاعت از اولی الامر هم به روشنی در قرآن و سنت نبوی تعریف و تبیین شده است.

    اما امامت منصوص و در واقع افسانه بدیعی که مدعیان تشیع ساخته اند نقطه مقابل تبیینات و تفسیرات رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام است و دقیقا” به ناکجای کفر و شرک راه می برد.

    نه امامت و نه لزوم وجود امام و اولی الامر و چگونگی اطاعتشان مفاهیم پیچیده ای نیستند. و هر انسان عاقلی به اهمیت تعلیم و تعلم و مجاهدت علمی و از جمله به روز آوری مسائل مبتلا به جماعت مسلمان و متدین واقف است.

    نکته انحرافی که سردمداران مدعی تشیع چون سایر فرق ضاله در سایه شانتاژ و تغییر مواضع کلمات و تاویلات به رای و تلبیسات و تدلیسات رایجشان ایجاد نموده و می نمایند و در جهل ماندگان مسحور این جماعت کور و نا بخردانه از آن تقلید می کنند،در عدم و یا تحمیل عدم درک مفاهیم و حدود مفاهیم و کلمات است.

    -انحصار امامت در افراد خاص پیش فرض و یا بنا بر سلایق و جعلیات مشخص شده.

    -انکار روشن ختم نبوت .

    -انکار اکمال دین و اتمام نعمت.

    -انکار فهم قرآن کریم و نفی امامت مبین کلام الله محفوظ.

    -انکار باور ائمه اهل بیت و افترای باورهای ضد دینی و مشرکانه و الحادی به ساحت پاک این بزرگواران و مجاهدان نستوه.

    -ایجاد و ابداع و التقاط سنت های غیر دینی پس از جعل و افترای آنها به بزرگان دین.

    اینها نتیجه هایی از نتایج باور ضاله امثال مدعیان تشیع است و حاصل و برآیند چنین باور خرافی و ناحق را در جوامع مبتلا به شان شاهد و ناظر هستیم.از جمله آثار مخرب و تفرقه انگیز و بسیار مهلکی که گریبان این جماعات را می فشارد، روح اضطرار و تشتت و کینه پروری و انتقام جویی است و بسته به موقعیت یا مظلوم نمایی می کنند و یا در صورت توانایی به غیر انسانی ترین وسایل عداوت و تهاجم متوسل می شوند.

    سراسر تاریخ و رخدادهای عصر حاضر گواه خیانت ها و ضلالت ها و فتنه افکنی ها و وحشی گری ها و همچنین کج فهمی ها و یا انجماد و قعود این جماعت بوده و هست.

    و همه و همه در قرائت نادرست از دین مبین اسلام خواه قاصرانه و خواه مقصرانه خلاصه می شود.

    فهم مفاهیم مادامی که از موضع حقیقی خود خارج نشود میسر و ممکن است و تا در دالان تحریف و تاویل به رای و غیر علمی و عقلی سقوط نکند روشن و معروف است.

    غلط بزرگ امثال مدعی تشیع در پیچاندن مفاهیم است و به دنبال پیش فرض های خرافی و تحمیلی خود در این دام مهلک اسیر و نابود می شوند.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    #9116

    abdozzahra1
    کاربر
    دوست گرامی شیعه عقاید خود را از قرآن و سنت نبی مکرم و احادیث امامان علیهم السلام میگرد و بس و اگر امامان را حصر در افراد معدود و مشخص میکند و اینکه میگوید هرکسی نمیتواند امام باشد بخاطر وجود آیه 124 سوره مبارکه بقره است که خداوند در این آیه به صراحت بیان میکند که شخص گنه کار نمی تواند امام باشد:

    وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ.البقره / 124.
    و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود، و وى آن همه را به انجام رسانيد، [ خدا به او ] فرمود: «من تو را پيشواى مردم قرار دادم. » [ ابراهيم ] پرسيد: « از دودمانم [ چطور ] ؟» فرمود: «پيمان من به بيدادگران نمى رسد »

    چنانچه مشاهده میفرمایید خداوند در جواب حضرت ابراهیم که امامت را برای فرزندان خود درخواست میکند در جواب میفرماید عهد من یعنی امامت به ظالمان نمیرسد و مشخص است که هرکسی گنه کار باشد مفهوم ظالم به او صدق کیند. در این آیه شریفه انتخاب امام را به خود نسبت داده است پس مشخص میشود که انتخاب امام به دست خداوند است.
    بله شیعه بخاطر این آیه وآیات دیگر قرآن امامت را در افراد معدود محصور میکند چون با توجه به آیات قران هر شخصی نمیتواند امام باشد

    و بيضاوى مى‌گويد:
    «قال لا ينال عهدي الظالمين» إجابة إلى ملتمسه وتنبيه على أنه قد يكون من ذريته ظلمة وأنهم لا ينالون الإمامة لأنها أمانة من الله تعالى وعهد والظالم لا يصلح لها وإنما ينالها البررة الأتقياء منهم وفيه دليل على عصمة الأنبياء من الكبائر قبل البعثة وأن الفاسق لا يصلح للإمامة.
    أنوار التنزيل وأسرار التأويل (تفسير البيضاوي)، ج ‘1، ص397 ـ 398، ناشر: دار الفكر – بيروت.

    #9123

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام برادرم . اینکه گفته ای (دوست گرامی شیعه عقاید خود را از قرآن و سنت نبی مکرم و احادیث امامان علیهم السلام میگرد و بس و اگر امامان را حصر در افراد معدود و مشخص میکند و اینکه میگوید هرکسی نمیتواند امام باشد بخاطر وجود آیه 124 سوره مبارکه بقره است)

    برادرم اگر شما عقائد خود را از قران می گیرید در کجای قران امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام بیان شده است ؟؟؟

    و اگر شما امامان را حصر می کنید بر اساس کدام آیه قران می باشد ؟؟؟

    و آیه 124 سوره بقره بحث اشخاص و اوصاف و صفت دیگران است و نمی شود به کسانی که اصلا امامتشان در قران بیان نشده تطبیق داد .

    اینکه گفته ای (در این آیه شریفه انتخاب امام را به خود نسبت داده است پس مشخص میشود که انتخاب امام به دست خداوند است.)

    برادرم خدا را شکر که خودت اعتراف کردی که انتخاب امام به دست خداوند است .

    و اگر خداوند برای پس از فوت پیامبر اسلام امام تعیین کرده است باید در قران بیان شده باشد .

    اگر راست می گویی آن آیاتی که خداوند امام پس از فوت پیامبر اسلام را انتخاب کرده ، بگذار تا دروغگو و کذاب رسوا شود .

    و تا این ادعای خود را ثابت نکنی دست بردار نیستم .

    و از خوانندگان محترم تقاضا می کنم که ببینند آیا این فرد می تواند ادعای خود را ثابت کنند و بعد قضاوت کنند که چه کسی راست می گوید و چه کسی دروغگو و کذاب است .

    #9126

    abdozzahra1
    کاربر
    خداروشکر که قبول دارید انتخاب امام به دست خداوند است نه مردم.پس در مرحله اول وضعیت ابوبکر و عمر و عثمان مشخص میشود که از طرف خداوند نبودند و خلافتشان شرعی نبوده

    در ثانی خداوند دستورات خودش را گاهی به صراحت بیان میکند و گاهی با وسیله و زبان پیامبر خود و میفرماید ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی.نبی مکرم اسلام هم اولی الامر را مشخص فرموده اند که حدیثش را قبلا بیان کرده ام.و حتی خود حضرت علی برای اثبات امامت خود به همین آیه اولی الامر استناد میکند که باز حدیثش از فرائد السمطین ذکر گردید

    #9130

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام برادرم . اینکه گفته ای (خداروشکر که قبول دارید انتخاب امام به دست خداوند است نه مردم.)

    آیا خجالت نکشیدی و فکر نکردی که مطالب من و شما در همین صفحه موجود است ؟؟؟

    و خوانندگان مطالعه می کنند و شعور دارند و قضاوت می کنند .

    با این وصف پس با شما چه بلایی به سر کتابهای تاریخی و روایی چند صد سال قبل می اورید .

    من با توجه به اعترافی که خود شما در مورخه 3/4/93 کرده بودی در تاریخ 5/4/93 این مطلب را گذاشتم .

    اینکه گفته ای (در این آیه شریفه انتخاب امام را به خود نسبت داده است پس مشخص میشود که انتخاب امام به دست خداوند است.)

    برادرم خدا را شکر که خودت اعتراف کردی که انتخاب امام به دست خداوند است .

    و اگر خداوند برای پس از فوت پیامبر اسلام امام تعیین کرده است باید در قران بیان شده باشد .

    اگر راست می گویی آن آیاتی که خداوند امام پس از فوت پیامبر اسلام را انتخاب کرده ، بگذار تا دروغگو و کذاب رسوا شود .

    و تا این ادعای خود را ثابت نکنی دست بردار نیستم .

    و از خوانندگان محترم تقاضا می کنم که ببینند آیا این فرد می تواند ادعای خود را ثابت کنند و بعد قضاوت کنند که چه کسی راست می گوید و چه کسی دروغگو و کذاب است .)

    اما شما با کمال بی شرمی و بی حیایی مطلب من را وارونه جلوه داده و خود را حق به جانب نشان می دهی .

    اینکه گفته ای (نبی مکرم اسلام هم اولی الامر را مشخص فرموده اند که حدیثش را قبلا بیان کرده ام.)

    برادرم من چندین بار به شما گفتم اگر تمام ایه 59 سوره نساء را بخوانید و نصف آن را قیچی نکنید متوجه می شوید که هیچ ربطی به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر ندارد .

    و اگر ادامه همان ایه را بخوانی بر عکس در ایه 59 سوره نساء گفته است (فَرُ‌دُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّ‌سُولِ) و نگفته (فان تنازعتم فی شی فردوه الی الله و الائمة اثنی عشر بعد موت النبی) یا باید می گفت (فردوه الی الله و اولی الامر)

    #9132

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    بر اساس منطق مدعی تشیع چنانچه نصب الهی امام بایسته و سنت الهی باشد،چند اشکال پیش می آید.

    -امام منصوب چرا چون پیامبران مبعوث معرفی نشدند؟

    -اگر پیامبر حق انتخاب جانشین داشته و حتی حق معرفی داشته چرا دعای حضرت ابراهیم علیه السلام پذیرفته نشد و شرط عدم ظالمیت عنوان شده است؟

    -اگر منظور از اولی الامر امام منصوص است چرا در موقع تنازع باید به خدا و رسول بازگشت نمود؟

    -اگر امامت تا این اندازه به زعم مدعی تشیع رکن اساسی و اهم از نبوت است چرا در آیات به آن اشاره نشده؟

    -این چه امامتی است که یک بار بوسیله حدیث منزلت و یک بار در غدیر خم و یک بار در موضوع قرطاس توسط رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم اعلام شده و جز البته به قول مدعی تشیع سه نفر همه به آن کافر شدند.و البته مومنین هم مامور به سکوت بودند،علی الخصوص شخص امام منصوص؟

    -امامت به معنای رهبری است و اگر نصب الهی در کار باشد نمی تواند لغو و بی اثر باشد.چرا هیچ یک از ائمه علیهم السلام موفق به رهبری نشدند؟ و به ادعای مدعیان تشیع همواره مجبور به سکوت و تقیه بودند.

    -آیا افترای عمل بیهوده و غیر قابل اجرا به الله سبحانه و تعالی ظلم نیست؟

    -مسلمین موحد افترائات به ساحت ائمه اهل بیت علیهم السلام را با دلایل روشن رد می کنند ولی اگر ادعای مدعیان تشیع العیاذ باالله درست باشد اولین ظالمین خود ایشان بودند.چرا که به اصلی ترین وظیفه خود که امامت مسلمین بوده عمل نکردند.

    -اصلی ترین دلیل عصمت ادعایی مدعیان آیه 33 احزاب است که مخاطب قرآنی آن ازواج رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اند و حدیث شریف کسا گروهی بر ایشان می افزاید.

    -اما چرا به برآیند و حاصل باور ادعایی خود نمی اندیشید؟

    امامت و خلافتی که غصب شده و عملا” بی اثر گشته و تفسیر کلام الهی در گرو ظهور مهدی مانده و اصل دین و اسرار حقیقت دین جز توسط امام معصوم میسر نیست. حال کسانی که ادعای عدم فهم حقیقت دین را دارند و همه صحابه را به خیانت و تحریف متهم می کنند بر چه اساسی داوری می کنند؟ و با چه معیاری خیر و شر را می سنجند؟

    دین ابداعی و غیر الهی و بشر بنیاد مدعی تشیع اصلی ترین و غایی ترین هدف و مقصدش اثبات عصمت و کرامت و منصوصیت ائمه اهل بیت علیهم السلام است و جالب است پس از اثبات چنین ادعایی حرفی برای گفتن ندارد.

    گویا تنها تکلیف خود را در اثبات حق پایمال شده اهل بیت علیهم السلام می دانند.و بر اساس ناگفته هایشان بنا نیست تا زمان ظهور این حق به ثبوت برسد. و انتظار به همین سبب بالاترین عبادتشان محسوب می شود.

    کمی انصاف داشته باشیم در می یابیم که موثر تر و کارساز ترین اسباب فتنه قعود و انزوا و انفعال، همین باورهای التقاطی و موهوم و غیر معقول و در عین حال پیچیده و خط خطی و غیر قابل درک و کاملا” مبتنی بر احساس و هوای نفس بوده و می باشد.

    دلیل مدعای فوق آداب و رسوم رایج بین این جماعت است.

    والسلام علی من اتبع الهدی

در حال نمایش 13 نوشته (از کل 103)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.