این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط mojahed.din در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8865شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8866ودر آخر سلامتی شما
ابن تیمیه72
a-s-n=m-r-v
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8878
جناب مبارز جوان کاش پست های قبلی بنده را خوانده بودی و.چرا سوالات بنده را بی جواب میگذارید؟؟به نام خدای کامل الذات والصفات رحمن رحیم واما بعد؛ اولا:اقایه حضرت عالی نمیدانم منظورت کدام پست هات بود که بی جواب گذاشتم می شود ادرس پست هایت را بزاری؟ دومن: و اگر جوابی ندادم به پستهایت بایدبدانی وقت کافی نداشتم برای این کار میبنی که این پست را با تاخیر جواب میدم؛و این را بایید بفهمی که اگر جوابی به پستهایت داده نشده نبایدبگوید جوابی ندارند لابد گرفتی؟؛ چرا آیه 33 سوره احزاب رو ترجمه نمیکنید؟؟؟ این رجس چیست که خداوند از پیامبر اکرم و امامان پاک کرده؟؟ این رجس چیست؟؟؟؟؟ یعنی چی؟؟؟؟
بفرما اینم ترجمه
و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی واقمن الصلاة واتین الزکاة واطعن الله و رسوله إنما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرأ33احزاب
و درخانه هاخود برقرار باشید وجلوه گری دوران جاهلیت را پیش نگیرید و نماز را بپادارید وزکات رابدهید وازخدا ورسولش اطاعت کنیدهماناخدا می خواهد ناپاکی را ازشما اهل این خانه ببردوشما راکاملا پاکیزه گرداند
این ایات مربوط به زواجات پیامبر نازل شده ومربوط یک سیقاق با ایات است ومخاطب ایات ایشانند(اتقیتن)دلالت داردکه به واسطه تقوی امتیاز شما از دیگران حاصل میشود نه به واسطه زوجیت رسول خدا تفوق شما بر زنان دیگر به واسطه تقوا است نه به واسطه نسبت ؛بدان که مخاطب دراین ایات جمع مونث است مگر درجمله (لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرأ)که مذکر برای تغلیب یعنی خدای تعالی برای این که رسول خدا را نیز مخاطب قرار دهدشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8879او را نیز مکلف قرار داده است؛بدفع رجس ؛لذا او را غلبه داده و به او و زنانش خطاب مذکر داده نموده است چنانکه اگر شخصی درمجلس یک مرد و چند زن باشد واگربخواهد سلام کند طبق عرف عرف؛سلام علیکم میگوید مطالب فوق در ایه 73هود هم امده است که خدا به ساره زوج ابراهیم( ع)میفرماید؛أتعجبین من امرالله رحمت الله وبرکاته علیکم اهل البیت أنه حمید ومجید؛که در این ایه خطاب جمع مذکر امده است برای وجود سرپرستی ابراهیم بر ساره و برای وجود ابراهیم در ان خطاب ودراین ایه هم وجود پیامبر درمیان ازواجش جمع مذکر است؛این ایه دلالت بر عصمت هیچکس ندارد زیرا اراده حق تعالی که میفرماید (یریدالله)اراده تشریعی است چون؛ قران کتاب قانون تشریعی است ؛وباید ارده مذکور تشريعي باشد و نمي توانيم ان را اراده تكويني بدانيم مگر انکه قرینه ای باشد؛اراده که در این ایه خدا فرموده است مانند اراده ای است که درایه6مائده می باشد؛(فاغسلوا وجوهکم تا اخر فرموده یرید لیطهرکم ولیتم نعمته علیکم)که مخاطب تمام مسلمانان هستنند وازتمام اهل ایمان اراده طهارت کرده است واراده طهارت در این ایه قانون تشریعی است ؛یعنی خدا تمام مومنین راخواسته که پاک وپاکیزه باشند وبااختیار و دست خودشان خود راپاکیزه کنند ؛بهرحال اگرمقصعود در ایه برای پاکی اهل بیت اراده تکوینی بود بایددر ایه ازامور تکوینی ذکر به میان می امد؛ ولی میبنیم؛قران برعکس مدعیان ضلال تشیع سخن از اراده تشریعی به میان اورده است؛که می فرماید( واقمن الصلاة واتین الزکاة)(وأذکرن ما یتلی فی بیوتکن من ایات الله والحکمة)البته این تکالیف برای سایرمومنان نیز واجب است؛چنانکه در ایات وضو وایات مانند ان که خدا ازتمام اهل ایمان طهارت و ادی تکلیف راخواسته؛وخود تشیع در زیارت نامهابرای حسین ساخته اند میگویند(أشهد انک قد اقیمت الصلاة واتیت الزکاة)وبه علاوه وازجمله لیذهب عنکم الرجس)تارجس را ازشما ببرد؛استفاده میشود که در اهل بیت رجسی بوده که خدا میخواهد ان را ببرد ومعصوم نبودند؛ دلیل دیگر که اراده تکوینی موجب جبراستشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8880بسم الله الرحمن الرحیمبا عرض سلام خدمت ابن تیمه
اینکه به اسم بنده و آقای عبدالحسین ایراد گرفته اد بایدبگویم که عبد در زبان عربی هم به بندگی معنی میشود و هم به غلام در مقابل صاحب خودش.چنانچه در آیه 32 سوره مبارکه نور لفظ عبادکم جز به معنی غلام معنی دیگری نمیتواند باشد.و قبال توجه است که حضرت علی خلیفه چهار شما و بزرگترین و با فضیلت ترین صحابی رسول خدا می فرماید: انما انا عبد من عبید محمد. همانا من یکی از عبد های پیامبر هستم.چون عبد باید مطیع محض صاحب خود باشد منظور حضرت علی علیه السلام و عبدالحسین و بنده مطیع بودن در مقابل اوامر این بزرگواران است نه بندگی و عبادت.چنانچه از علمای خودتان اسمشان عبدالنبی و عبدالرسول بوده.بگذریم
أيه 103 سوره توبه كه اصلا ربطی به بحث عصمت نداره
آیه 11 سوره انفال هم در جنگ بدر نازل شده که تفسیرش را براتون میذارم تا ببینید اصلا ربطی به عصمت نداره:
فنزل المطر كالسيل؛ فشربوا وتطهروا {وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ
[ص:212] الشَّيْطَانِ} بعد أن وسوس إليهم في منامهم بما أصبحهم مجنبين.اوضح التفاسیر ج 1 ص 2112-
وبهذه النعمة أَذهب الله عن المسلمين رجز الشيطان ووسوسته وحقق لهم النصر، والمعنى: وينزل عليكم من السماءِ غيثا، لكي يطهركم به من الأَحداث، ومن وعثاءِ السفر، ولكى يذهب عنكم وسوسة الشيطان، وليربط على قلوبكم ويشدها بالصبر والطمأْنينة وليثبت به الأَقدام عند لقاءِ المشركين.تفسیر الوسیط ج 1 ص 15933- روى مسلم عن عمر رضي الله عنه أن النبي صلى الله عليه وسلم كان يوم بدر نظر إلى المشركين وهم ألف، وأصحابه ثلاثمائة وبضعة عشر، فاستقبل القبلة ثم مدّ يديه فجعل يهتف بربه: “اللهم….ایسر التفاسیر ج 2 ص 288
4-{ ويُذهب عنكم رجز الشيطان } أي : وسوسته وتخويفه إياهم من العطش ، رُوي أنهم نزلوا في كثيب رمل دهس ، تسوخ فيه الأقدام على ماء قليل ، وناموا فاحتلم أكثرهم ، فوسوس إليهم الشيطان ، وقال : كيف تُنصرون وأنتم تصلون محدثين مجنبين ، وتزعمون أنكم أولياء الله فيكم رسوله؟ فأشفقوا ، فأنزل الله المطر..بحر المدید ج 2 ص 388
امیدوارم نیاز به ترجمه نباشد.همانطور که این تفاسیر و درگیر تفاسیر فته اند این آیه برای پاک کردن صحابه از آلودگی روحی و گناهان نازل نشده بلکه اصحاب در شب جنب شده بودند خداوند آبی را نازل کرد تا بتوانند غسل کنند و خودشون رو از جنابت پاک کنند
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8881اینکه این آیه اراده تکونی را نشان میدهد شکی نیست چرا که خداوند در اول آیه با انما که ادات حصر است آیه را آورده ست.و آیاتی که آورده اید یا اصلا ربطی به عصمت ندارد همانطور که تفسیر شد و یا تشریعی است که معنی اراده تشریعی اینست که خداوند قانون گذاری میکند و دستور میدهد ولی ممکن است خیلی ها انجام وظیفه نکنند همانطور که خیلی ها گناه میکنند.نکته بعدی اینکه جمله
إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا
به صورت مستقل نازل شده نه به همراه آيات قبل و بعد خودش . اين مطلب از حدود هفتاد روايتي كه در اين باب است به خوبي استفاده مي شود. حتي در بين اين هفتاد روايت ، يك روايت هم وجود ندارد كه بگويد اين آيه با آياتي كه مخاطب آنان همسران رسول خدا است ، يكجا نازل شده است و حتي هيچ يک از مفسران هم اين ادعا را نكردهاست . حتي آنها هم كه گفتهاند آيۀ مورد بحث مخصوص همسران رسول خدا است ؛ همانند عكرمۀ خارجي ، نگفتهاند كه اين آيه در ضمن آيات قبلي نازل شده است .
س آيۀ مورد بحث از جهت نزول جزو آيات مربوط به همسران رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و متصل به آنان نيست . حال يا به دستور رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دنبال آن آيات قرار گرفته است ، و يا بعد از رحلت آن حضرت اصحاب در هنگام جمع آوري قرآن در آنجا نوشتهاند که بحث مفصلي را مي طلبد
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8882علاوه بر اين نکات، پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم يك همسر و يك خانه نداشتند ؛ بلكه همسران متعدد داشتند كه هر كدام از آنها داراي خانه مستقلي بوده است؛ بنابراين اگر مراد از «اهل البيت» در اين آيه زنان پيامبر بود ، بايد به جاي اهل البيت «اهل البيوت» ميآمد . چنانچه در اول آيه آمده است :
وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ .
و همانطور كه در آيۀ 53 احزاب آمده است :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ .
جالب اين است كه هيچ يك از زنان رسول خدا ادعا نكردهاست كه اين آيه اختصاص به آنها دارد و يا اين كه آنها مشمول اين آيه ميشوند . بيشترين روايات در اين باب از قول ام المؤمنين عايشه و ام المؤمنين ام سلمه وارد شده است كه هر دوي آنها با اصرار فراوان اين آيه را مختص به اهل كساء ميدانستهاند
قاعده ای وجود دارد که هم اهل سنت قبول دارند و هم شیعیان و ان اینست که وقتی نبی مکرم اسلام آیه را تفسیر کردند هیچ احد الناسی حق ندارد آن آیه را به طور دیگه ای تفسیر کند . وحال می بنیم که پیامبر اسلام اهل بیت را مشخص کرده اند:شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8883حدثنا : أبو العباس محمد بن يعقوب ، ثنا : العباس بن محمد الدوري ، ثنا : عثمان بن عمر ، ثنا : عبد الرحمن بن عبد الله بن دينار ، ثنا : شريك بن أبي نمر ، عن عطاء بن يسار ، عن أم سلمة (ر) : أنها قالت : في بيتي نزلت هذه الآية: إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت. قالت : فأرسل رسول الله (ص) إلى علي وفاطمة والحسن والحسين (ر) أجمعين فقال : اللهم هؤلاء أهل بيتي ، قالت أم سلمة : يا رسول الله ما أنا من أهل البيت ، قال : إنك أهلي خير وهؤلاء أهل بيتي اللهم أهلي أحق ، هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه.مستدرك الحاكم –كتاب التفسير – تفسير سورة الأحزاب – رقم الحديث : ( 3558 )
این هم لینک جهانی این حدیث:
http://www.islamweb.net/ver2/archive/showHadiths2.php?BNo=70&BkNo=13&KNo=28&startno=25
http://www.sonnaonline.com/Hadith.aspx?HadithID=522333
خود پیامبر اکرم میفرماید هولائ اهل بیتی
والسلام
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8884همانطورکه خدا اراده کرده درخت انجیر انجیر دهد ودرخت انار انار دهد واین اراده تخلف ندارد؛ با اضافه بر این که اهل بیت از گناه مضمون نبوده اند پاره ای از سخنان ایشان را می آوریم؛حضرت علی بن حسین در دعا 32صحفیة سجادیه فرمودند(کثر علی ما أبوء به من معصیتک؛)یعنی بسیار است مصیعت تو بر من که اقرار میکنم؛اللهم إنیک امرتنی فترکت و نهیتینی فرکبت)یعنی خدایاتو مرا امر نمودی اما سرباز زدم پس نهی نمودی بجا اواردم وفرموده؛کبائرذنوب اجرحتها ؛)یعنی گناهان عظیمی که مرتکب شدم ؛ودر دعای رمضان ازخدا جل؛خواسته که(تهطرنابه من الذنوب)ودر دعاها 11و12و16و20و45از صحفیة فرموده(و اغفر لی ذنوبی و استر علی عیوبی أتمنی علیک العظائم تا اخر…به هرحال اهل بیت چنین اظهارکرداند تاکسی درباره شان غلو نکند و هیچ پیغمبروامامی ادعاعصمت نکرده ودلیل بر ان در سنت رسول الله وجود ندارد؛ولی روافض با مغلطه و سفسطه و اگرومگر میخوان ایات صریح قران رامنکر شوند و به ایات صریح بگویند متشابهلِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا.آیه 2 فتحطبری در تفسیرالطبریذیل این آیه چنین نوشته
ففي ذلك بيان واضح أن قوله تعالى ذكره) لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ ( إنما هو خبر من الله جلّ ثناؤه نبيه عليه الصلاة والسلام عن جزائه له على شكره له، على النعمة التي أنعم بها عليه من إظهاره له ما فتح، لأن جزاء الله تعالى عباده على أعمالهم دون غيرها.
یعنی این استغفار بخاطر گناه پیامبر اکرم نبود بلکه اشتغفار برای شکر در مقابل نعمت ها است.ن برای گناه!!!اینجا محل رسوا شدن شما است عجیب تفسیر عجیبی کردی این تفسیر را تو حوزه قم تدریس میکنند؟جالبه اولین باری است که شنیدم (برای شکر از نعمتها الله تعالی می گویند استغفرالله درعجبم شکر و نعمتهاخدا راچطور تطبیق دادی با استغفرالله(دوست من برای شکر ازنعمتهابی نایت الله تعالی می گوییند الحمدلله اگر نمیدانستی الان بدان،شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8886و برای طلب امرزش می گویند استغفرالله نمی دانم یعنی شما انقدر فهم ندارید؛اما تفسیرطبری انچنین می گوید ﻳﻌﻨﻲ ﺑﻘﻮﻟﻪ – ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺫﻛﺮﻩ – ﻟﻨﺒﻴﻪ ﻣﺤﻤﺪ – ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺳﻠﻢ – ) ﺇﻧﺎ ﻓﺘﺤﻨﺎ ﻟﻚ ﻓﺘﺤﺎ ﻣﺒﻴﻨﺎ ( ﻳﻘﻮﻝ : ﺇﻧﺎ ﺣﻜﻤﻨﺎ ﻟﻚ ﻳﺎ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﻜﻤﺎ ﻟﻤﻦ ﺳﻤﻌﻪ ﺃﻭ ﺑﻠﻐﻪ ﻋﻠﻰ ﻣﻦ ﺧﺎﻟﻔﻚ ﻭﻧﺎﺻﺒﻚ ﻣﻦ ﻛﻔﺎﺭ ﻗﻮﻣﻚ ، ﻭﻗﻀﻴﻨﺎ ﻟﻚ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺑﺎﻟﻨﺼﺮ ﻭﺍﻟﻈﻔﺮ ، ﻟﺘﺸﻜﺮ ﺭﺑﻚ ، ﻭﺗﺤﻤﺪﻩ ﻋﻠﻰ ﻧﻌﻤﺘﻪ ﺑﻘﻀﺎﺋﻪ ﻟﻚ ﻋﻠﻴﻬﻢ ، ﻭﻓﺘﺤﻪ ﻣﺎ ﻓﺘﺢ ﻟﻚ ، ﻭﻟﺘﺴﺒﺤﻪ ﻭﺗﺴﺘﻐﻔﺮﻩ ، ﻓﻴﻐﻔﺮ ﻟﻚ ﺑﻔﻌﺎﻝﻙ ﺫﻟﻚ ﺭﺑﻚ ، ﻣﺎ ﺗﻘﺪﻡ ﻣﻦ ﺫﻧﺒﻚ ﻗﺒﻞ ﻓﺘﺤﻪ ﻟﻚ ﻣﺎ ﻓﺘﺢ ، ﻭﻣﺎ ﺗﺄﺧﺮ ﺑﻌﺪ ﻓﺘﺤﻪ ﻟﻚ ﺫﻟﻚ ﻣﺎ ﺷﻜﺮﺗﻪ ﻭﺍﺳﺘﻐﻔﺮﺗﻪ . دامشو هم بخوان تا بتونی این افتضاتو جمعو جور کنی برای توضیحات بیشتربه لینگ زیر برو؛library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?idfrom=4555&idto=4555&bk_no=50&ID=4604؛ فتحنا ماضی است وعده فتحی که محقق الوقوع بوده است اگرچه فتح مستقبل بوده امابه لفظ ماضی امده بتحقق وقوعه وگناهی که خدا امرزیده بر رسول خدا منت گذاشته همان بی صبری اون در قبل هجرت وجهاد بوده یا پس ازهجرت وجهاد؛ ولی قبل ازفتح بقرینه اینکه هرجاسخن ازفتح و نصرت امده باشدذکر مغفرت شده است و این قرینه است که گناه ان حضرت بی صبری بوده چناکه درسوره نصر میفرماییدإﺫﺍ ﺟﺎﺀ ﻧﺼﺮ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺍﻟﻔﺘﺢ ﻭﺭﺃﻳﺖ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﻳﺪﺧﻠﻮﻥ ﻓﻲ ﺩﻳﻦ ﺍﻟﻠﻪ ﺃﻓﻮﺍﺟﺎ ﻓﺴﺒﺢ ﺑﺤﻤﺪ ﺭﺑﻚ ﻭﺍﺳﺘﻐﻔﺮﻩ ﺇﻧﻪ کان توابا؛(وما تقدیم من ذنوبک عبارة است از گناه زمان ؛(وماتاخر)زمانی از ان که به عقب تر باشد؛عصمت فقط خیالی پیش نیست و این عصمت ریشه اش در ایین یهودیت بوده است اولین کسی که گفت عبدالله بن سباء بود و هنوز هم هنوزه مدیعان درغگوین اهل بیت به این افسانه اعتقاد دارند و قرار نیست ازخواب بیداربشوند وخرافات را ترک گویند -به امید ان روز(وسلام)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8887روایت:عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: دَفَعَتْ إِلَيَّ امْرَأَةٌ غَزْلًا فَقَالَتِ ادْفَعْهُ بِمَكَّةَ لِيُخَاطَ بِهِ كِسْوَةُ الْكَعْبَةِ فَكَرِهْتُ أَنْ أَدْفَعَهُ إِلَى الْحَجَبَةِ وَ أَنَا أَعْرِفُهُمْ فَلَمَّا صِرْتُ بِالْمَدِينَةِ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ امْرَأَةً أَعْطَتْنِي غَزْلًا وَ أَمَرَتْنِي أَنْ أَدْفَعَهُ بِمَكَّةَ لِيُخَاطَ بِهِ كِسْوَةُ الْكَعْبَةِ فَكَرِهْتُ أَنْ أَدْفَعَهُ إِلَى الْحَجَبَةِ فَقَالَ اشْتَرِ بِهِ عَسَلًا وَ زَعْفَرَاناً وَ خُذْ طِينَ قَبْرِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ اعْجِنْهُ بِمَاءِ السَّمَاءِ وَ اجْعَلْ فِيهِ شَيْئاً مِنَ الْعَسَلِ وَ الزَّعْفَرَانِ وَ فَرِّقْهُ عَلَى الشِّيعَةِ لِيُدَاوُوا بِهِ مَرْضَاهُم
)الكافي ، ج4، ص: 243 ، دار الکتب اسلامیه_تهران(یعنی: » ابى عبد اللَّه برقى، از برخى اصحاب نقل می کند که گفت:زنى پشم ريسيده اى را به من داد و گفت آن را به پرده داران كعبه بده تا با آن براى كعبه پرده درست نمايند، وى گفت: چون پرده داران را مىشناختم كراهت داشتم آن را به ايشان بدهم پس وقتى به مدينه رسيدم محضر مبارك حضرت ابى جعفر عليه السّلام رسيده به ايشان عرض كردم: فدايت شوم زنى پشمى ريسيده به من داده و گفته كه آن را به پرده داران كعبه دهم تا پردهاى از آن براى كعبه درست كنند، من از دادن پشم به ايشان كراهت دارم تكليف چيست؟
حضرت فرمودند:با آن عسل و زعفران خريده و از قبر حسين عليه السّلام مقدارى تربت بردار و آن را با آب باران عجين نما و در آن عسل و زعفران را بريز و سپس معجون بدست آمده را بين شيعيان تقسيم نما تا با آن مريضهاى خود را مداوا كنند.
در این روایت ، امام صادق به جای اینکه شخص را به معروف و به امانتداری امر کند و او را از خیانت در امانت نهی کند ؛ راهی پیش پای او گذاشته و در خیانت او شریک می شود… آن هم چه راهی!؟ دستور تهیۀ نوشدارو !رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرموده اند:
»آيَةُ المُنَافِقِ ثَلاثٌ: إِذَا حَدَّثَ كَذَب، وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَف،وإِذَا آؤْتُمِنَ خَانَ« متفقٌ عليه. وفي رواية : » وَإِنْ صَامَ وَصَلَّى وزعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ « .
یعنی:»نشانۀ منافق سه چیز است: چون سخن گوید ، دروغ گوید….چون وعده دهد، بدپيماني کندو چون امين قرار داده شود، خيانت کند.در روايتي آمده اگر چه نماز بخواند و روزه بگيرد و ادعا کند که او مسلمان است.«
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَأْكُلُ مُتَّكِئاً فَقَالَ لَا وَ لَا مُنْبَطِحا
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8888بسم الله الرحمن الرحيم
گفته ای استغفار چه ربطی به شکر کردن دارد ولی حدیثی که طبری از خود شخص نبی مکرم اسلام آورده را ندیدی چون نخواستی که ببینی .وقتی سوره فتح نازل شد صحابه پرسیدند یا رسول خدا استغفار میکنی تا خدا گناهان گذشته و آینده ت را ببخشد؟ پیامبر اکرم جواب فرمودند آیا بنده شکوری نباشم؟؟ یعنی استغفار من ربطی به گناه ندارد
نکنه میخواهی به پیامبر اکرم هم اشکال بگیری؟؟؟؟!!! البته از شماها بعید نیست .دوباره حدیث رو میارم:
ففي صحة الخبر عنه صَلَّى الله عَلَيْهِ وَسَلَّم ” أنه كان يقوم حتى ترِم قدماه، فقيل له: يا رسول الله تفعل هذا وقد غفر لك ما تقدم من ذنبك وما تأخر؟ فقال: أفَلا أكُونُ عَبْدًا شَكُورًا؟”تفسير طبری ج 9 ص 198
درثانی استغفار پیامبر اکرم بخاطر گناه نبوده بلکه بخاطر این بوده که پیامبر اکرم فرمود من نمیدانم روز قیامت با ما و شما چه خواهد شد بعد از آنکه خداوند به نبی خودش خبر داد ین آیه را نازل کرد.یعنی بخاطر ندانستن بود ن بخاطر گناه.این رو من نمیگم طبری در تفسیرش آورده
وقوله( وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلا بِكُمْ ) اختلف أهل التأويل في تأويله، فقال بعضهم: عنى به رسول الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَسَلَّم وقيل له: قل للمؤمنين بك ما أدري ما يفعل بي ولا بكم يوم القيامة، وإلام نصير هنالك، قالوا ثم بين الله لنبيه محمد صَلَّى الله عَلَيْهِ وَسَلَّم وللمؤمنين به حالهم في الآخرة، فقيل له( إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ ) وقال:( لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَيُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ ).
* ذكر من قال ذلك:
حدثنا عليّ، قال: ثنا أبو صالح، قال: ثني معاوية، عن عليّ، عن ابن عباس، قوله( وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلا بِكُمْ ) فأنزل الله بعد هذا( لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ ).
وقال آخرون: بل معنى ذلك: وما أدري ما يفترض عليّ وعليكم، أو ينزل من حكم، وليس يعني ما أدري ما يفعل بي ولا بكم غدا في المعاد من ثواب الله من أطاعه، وعقابه من كذّبه.تفسیر طبری ج 22 ص 99-101
خوب چشماتو باز کن و ببین تفسیر آیه ای را که فککر میکنی بر گناه کار بودن پیامبر دلات میکند چه معنی دارد!!!وقتی تفسیر آیه را نمیدانی پیامبر اکرم رو گناه کار نکن عزیز من.چرا از خودت ایات رو تفسیر میکنی؟؟؟ میدونی عاقبت افرادی مثل تو که قران رو از خودشون تفسیر میکنند چیه؟؟؟ جواب رو پیامبر اکرم بشنویم
پیامبر اکرم فرمود:من قال فی القرآن برأیه فلیَتبوّأ مقعدَه مِن النارترمزی عالم
بزرگ اهل سنت درکتاب سنن ترمذی ج5 ص 55 حدیث 2951
و همچنین سیوطی مفسر قران اهل سنت در ذیل ایه 44 سوره نحل حدیثی نقل میکند
که
عن جندب بن عبدالله قال قال رسول الله عیه و سلم من قال فی القرآن برأیه فأصاب فقد أخطأ
هرکس قران را به رای خودش تفسیر کند و درست هم تفسیر کند باز اشتباه کرده.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8889روایت:عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: دَفَعَتْ إِلَيَّ امْرَأَةٌ غَزْلًا فَقَالَتِ ادْفَعْهُ بِمَكَّةَ لِيُخَاطَ بِهِ كِسْوَةُ الْكَعْبَةِ فَكَرِهْتُ أَنْ أَدْفَعَهُ إِلَى الْحَجَبَةِ وَ أَنَا أَعْرِفُهُمْ فَلَمَّا صِرْتُ بِالْمَدِينَةِ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ امْرَأَةً أَعْطَتْنِي غَزْلًا وَ أَمَرَتْنِي أَنْ أَدْفَعَهُ بِمَكَّةَ لِيُخَاطَ بِهِ كِسْوَةُ الْكَعْبَةِ فَكَرِهْتُ أَنْ أَدْفَعَهُ إِلَى الْحَجَبَةِ فَقَالَ اشْتَرِ بِهِ عَسَلًا وَ زَعْفَرَاناً وَ خُذْ طِينَ قَبْرِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ اعْجِنْهُ بِمَاءِ السَّمَاءِ وَ اجْعَلْ فِيهِ شَيْئاً مِنَ الْعَسَلِ وَ الزَّعْفَرَانِ وَ فَرِّقْهُ عَلَى الشِّيعَةِ لِيُدَاوُوا بِهِ مَرْضَاهُم
)الكافي ، ج4، ص: 243 ، دار الکتب اسلامیه_تهران(یعنی: » ابى عبد اللَّه برقى، از برخى اصحاب نقل می کند که گفت:زنى پشم ريسيده اى را به من داد و گفت آن را به پرده داران كعبه بده تا با آن براى كعبه پرده درست نمايند، وى گفت: چون پرده داران را مىشناختم كراهت داشتم آن را به ايشان بدهم پس وقتى به مدينه رسيدم محضر مبارك حضرت ابى جعفر عليه السّلام رسيده به ايشان عرض كردم: فدايت شوم زنى پشمى ريسيده به من داده و گفته كه آن را به پرده داران كعبه دهم تا پردهاى از آن براى كعبه درست كنند، من از دادن پشم به ايشان كراهت دارم تكليف چيست؟
حضرت فرمودند:با آن عسل و زعفران خريده و از قبر حسين عليه السّلام مقدارى تربت بردار و آن را با آب باران عجين نما و در آن عسل و زعفران را بريز و سپس معجون بدست آمده را بين شيعيان تقسيم نما تا با آن مريضهاى خود را مداوا كنند.
در این روایت ، امام صادق به جای اینکه شخص را به معروف و به امانتداری امر کند و او را از خیانت در امانت نهی کند ؛ راهی پیش پای او گذاشته و در خیانت او شریک می شود… آن هم چه راهی!؟ دستور تهیۀ نوشدارو !رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرموده اند:
»آيَةُ المُنَافِقِ ثَلاثٌ: إِذَا حَدَّثَ كَذَب، وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَف،وإِذَا آؤْتُمِنَ خَانَ« متفقٌ عليه. وفي رواية : » وَإِنْ صَامَ وَصَلَّى وزعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ « .
یعنی:»نشانۀ منافق سه چیز است: چون سخن گوید ، دروغ گوید….چون وعده دهد، بدپيماني کندو چون امين قرار داده شود، خيانت کند.در روايتي آمده اگر چه نماز بخواند و روزه بگيرد و ادعا کند که او مسلمان است.«
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَأْكُلُ مُتَّكِئاً فَقَالَ لَا وَ لَا مُنْبَطِحا
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8890اما گفته ای برای عصمت هیچ دلیلی از سنت نداریم.با اینکه هیچ کدام از شما نتوانستید جواب آیه عصمت (33 احزاب) رو بدبد ولی من همه شبهات شما رو جواب دادم وهمه اش بجای جواب دادن به آیه ای که آوردم ایرادات مختلف آوردید معلوم میشود که جوابی در مقابل ین آیه شریفه ندارید فقط چند ایراد بود در مورد عصمت که جواب دادم. اما الان از سنت احادیثی رو میارم که ببینید آیا حدیثی هست که دلالت بر عصمت کند یا نه.و خواهیم دید چقدر شما از سنت بدور هستید که چنین ادعایی کرده اید
حدثنا محمد بن علي مَاجِيلَوَيْهِ وَأَحْمَدَ بْنُ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ
وَابْنَ تَاتَانَةَ جَمِيعاً عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ
بْنِ عَلِيٍّ التَّمِيمِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي سَيِّدِي عَلِيُّ بْنُ مُوسَى
الرِّضَا(ع) عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ(ع) عَنِ النَّبِيِّ(ص): أَنَّهُ
قَالَ: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى الْقَضِيبِ الْيَاقُوتِ
الْأَحْمَرِ الَّذِي غَرَسَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ بِيَدِهِ وَيَكُونَ
مُتَمَسِّكاً بِهِ فَلْيَتَوَلَّ عَلِيّاً وَالْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ
فَإِنَّهُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَصَفْوَتُهُ وَهُمُ الْمَعْصُومُونَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ وَخَطِيئَةٍ. عيون اخبار الرضا(ع)، ج2،
ص57،سليم بن قيس هلالى در كتاب خود به نقل از سلمان از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل مىكند كه آن حضرت فرمود:
وَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِيَّ وَفِي أَخِي عَلِيٍّ وَفِي ابْنَتِي فَاطِمَةَ
وَفِي ابْنِي وَالْأَوْصِيَاءِ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ، وُلْدِي وَوُلْدِ
أَخِي: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ
الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» أَ تَدْرُونَ مَا «الرِّجْسُ» يَا
سَلْمَانُ قَالَ: لَا. قَالَ: الشَّكُّ، لَا يَشُكُّونَ فِي شَيْءٍ جَاءَ
مِنْ عِنْدِ اللَّهِ أَبَداً، مُطَهَّرُونَ فِي وَلَادَتِنَا وَطِينَتِنَا
إِلَى آدَمَ، مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ مِنْ كُلِّ سُوءٍ.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8891عصمت ائمه از زبان امام زين العابدين عليه السلام:
شيخ صدوق در كتاب معانى الأخبار مىنويسد:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْمُقْرِي قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَمْرٍو مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْمُقْرِي الْجُرْجَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْمَوْصِلِيُّ بِبَغْدَادَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَاصِمٍ الطَّرِيفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبَّاسُ بْنُ يَزِيدَ بْنِ الْحَسَنِ الْكَحَّالُ مَوْلَى زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليهم السلام قَالَ: الْإِمَامُ مِنَّا لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَلَيْسَتِ الْعِصْمَةُ فِي ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ بِهَا وَلِذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً فَقِيلَ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا مَعْنَى الْمَعْصُومِ؟ فَقَالَ: هُوَ الْمُعْتَصِمُ بِحَبْلِ اللَّهِ وَحَبْلُ اللَّهِ هُوَ الْقُرْآنُ لَا يَفْتَرِقَانِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَالْإِمَامُ يَهْدِي إِلَى الْقُرْآنِ وَالْقُرْآنُ يَهْدِي إِلَى الْإِمَامِ وَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَم».
عبّاس كحّال غلام زيد بن علىّ گويد: پدرم برايم گفت: حضرت موسى بن جعفر به نقل از پدرش از جدش از امام سجّاد عليهم السلام فرمود: از ما خاندان جز معصوم، شخص ديگرى نمىتواند امام باشد، و عصمت صفتى نيست كه در ظاهر بدن باشد تا با چشم ديده شده و شناخته گردد، و به همين جهت امكان ندارد عصمت كسى را به دست آورد؛ مگر خدا به وسيله پيغمبرش آن را صريحاً فرموده باشد. شخصى عرض كرد: اى فرزند گرامى رسول خدا معنى معصوم چيست؟ فرمود: معصوم شخصى است كه به واسطه چنگ زدنش به ريسمان الهى و جدا نشدنش از آن هرگز به گناهى آلوده نگردد، و رشته محكم خدا قرآن است كه آن دو تا روز قيامت از يك ديگر جدا نگردند، و تا رستاخيز امام هدايت مىكند به قرآن، و قرآن راهنمائى مىنمايد به امام، و اين است فرموده خدا: «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِى لِلَّتِى هِى أَقْوَمُ؛ همانا اين قرآن مردم را به راستترين و استوارترين طريقه هدايت مىكند» (الإسرا/9).
لصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاى381هـ)، معاني الأخبار، ص132، ناشر: جامعه مدرسين، قم، اول، 1403 ق.
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
آنچه را در خانههای شما از آیات خداوند و حکمت و دانش خوانده میشود یاد کنید؛ خداوند لطیف و خبیر است
وهر ادم بدون غرض و مرضی به این ایات (وبه خصوص واوهای عطف در اول ایات29-31-33-و34نگاه کند میفهمد در تمام این ایات خطاب زنان پیامبر هستند)
ودر مورد تفسیر این ایات هم بعضی علماء این ایات را تفسیر کردند اگه وقت کردی بخوان
اینجا
http://www.youtube.com/watch?v=bbXIR2pDRAo
http://www.youtube.com/watch?v=sFWHhZcNnJ8
http://www.youtube.com/watch?v=Rv3g64oUGTA
http://www.youtube.com/watch?v=47GFXAc68Rc
http://www.youtube.com/watch?v=fR-gbZIajdo
http://www.youtube.com/watch?v=2xplNa0k1L4
http://www.youtube.com/watch?v=7EW2WhRD3-k
وباز بعضی علماءزحمت کشیدند ودر این موردکتابهایی هم نوشتند که باز اگه وقت کردی اینها را هم بخوان
اینجا
http://www.aqeedeh.com/view/book/153/آیه-تطهیر-و-ارتباط-آن-با-عصمت-ائمه/
http://www.aqeedeh.com/view/book/465/تأملی-در-آیه-تطهیر/
(ودرمورد صفات کسانی که در قلبهایشان مرض دارند!!!!!
اینجا را نگاه کن!!!!
http://www.alkafeel.net/forums/showthread.php?t=42453