بعضي از بزرگان شيعه مانند شيخ مفيد (ره) فتوا ميدهد: و اتفقت الإمامية على أن من أنكر إمامة أحد الأئمة و جحد ما أوجبه الله تعالى من فرض الطاعة، فهو كافر، ضال، مستحق للخلود في النار. أوائل المقالات للشيخ المفيد، ص44. از طرف اهل سنت هم از فقهاي بزرگشان مانند إبن عابدين و ابن نُجيم مصري و نووي ـ از علماي مشهور و برجسته أحناف است و همه مذاهب، نظر او را قبول دارند ـ ميگويد: من أنکر خلافة أبي بکر فهو کافر. حاشية رد المحتار لإبن عابدين ، ج1، ص605 ـ البحر الرائق لإبن نجيم المصري، ج1، ص611 ـ روضة الطالبين للنووي، جلد8، صفحه215. براي دفاع از شيخ مفيد (ره)، بايد بگوييم که فقهاي ما هم بر عقيده شيخ مفيد (ره) هستند. ولي بايد نظر شيخ مفيد (ره) را بفهميم که چه ميگويد. ميگويد: من أنكر إمامة أحد الأئمة و جحد ما أوجبه الله تعالى من فرض الطاعة. أوائل المقالات للشيخ المفيد، ص44. کلمه جحد، در کجا ميآيد؟ وَ جَحَدُوا بِهَا وَ اسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ. سوره نمل/آيه14. اگر کسي يقين داشته باشد که بحث امامت از مباحث قرآني و از مباحث ما جاء به الرسول است و انکار کند، لا شک و لا ريب که انکار يکي از ضروريات دين است. شيعه و سني قائل است که منکر ضروري دين، کافر است. کلمه جحد، اين مسئله را تا حدودي حل ميکند که مراد از اين انکار، انکار طبيعي نيست، جحد در جايي است که يقين باشد. اگر يک نفر کتاب و سنت را بررسي کرد و به اين نتيجه رسيد که خلافت آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام)، ما جاء به النبي است و اين را انکار کرد، همانطوري که همه آقايان فتوا دادهاند: من ترک الصلاة فهو کافر. حتي ترک صلاة، موجب کُفر است. در تمام کتابهاي فقهي اهل سنت، نوشتهاند که: تارک الصلاة کافر. ما هم ميگوييم: تارک الإمامة کافر. هيچ تفاوتي ندارد.
ولي اگر کسي آمد منکر امامت شد به خاطر اينکه ادله اثبات امامت در نزد او ثابت نيست و به اين نتيجه رسيده است که در کتاب و سنت، چيزي که مُثْبِت امامت باشد، نيست، آيا اين هم کافر است؟ لا شک و لا ريب که هيچ فقيهي از فقهاي شيعه، معتقد به نجاست و کفر ايشان نيست. حضرت آيت الله العظمي خوئي (ره) ميفرمايد: الولاية بمعني الخلافة من ضروريات المذهب لا من ضروريات الدين. كتاب الطهارة للسيد الخوئي، ج2، ص83. نکات ديگري که در فرمايش حضرت آيت الله العظمي خوئي (ره) است، اين است که ايشان صراحت دارد: و قد أسلفنا أن انكار الضروري إنما يستتبع الكفر و النجاسة فيما إذا كان مستلزما لتكذيب النبي – ص – كما إذا كان عالما بأن ما ينكره مما ثبت من الدين بالضرورة و هذا لم يتحقق في حق أهل الخلاف لعدم ثبوت الخلافة عندهم بالضرورة. اگر انکار امامت، به انکار نبوت برگردد، قطعا کافر است و شکي نيست. ولي اين قضيه، در اهل سنت محقق نشده است؛ زيرا، ثابت نشده است نزد آنها که بحث خلافت، از ضروريات است. كتاب الطهارة للسيد الخوئي، ج2، ص83.