اوربان:نظر رافضه در مورد اهل سنت -روافض تکفیری غیر شیعه را تکفیر می کنند!!!!!

[اوربان موحدکاربر]

بسم الله الرحمن الرحیم

الحَمدُلله نَحْمَدُهُ، ونَسْتَعينُهُ ونَسْتَغْفِرُهُ، ونَعوُذُ بِاللهِ مِنْ شُرورِ أنْفُسِنَا، وَمِن سَيِّئاتِ أعْمَالِنَا، مَنْ يهْدِهِ اللهُ فَلا مُضِلَّ لَهُ، وَمَنْ يضْلِلْ فَلاَ هَادِي لَهُ، وأشْهَدُ أنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله وَحْدَهُ لاَ شَرِيکَ لهُ وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ صَلَّي الله عَلِيه وَعَلَي آلِهِ وَصَحْبِه وَسَلَّم، أمَّا بَعْدُ:

در این پست سعی دارم همه منصفان جانب انصاف را رعایت نموده و درباب مسایلی که مکتب رفض در حق سایرین روا داشته سخن گفته می شود .بنده پیشاپیش عرض کنم که وقتی ما از مکتب سخن میگوییم بدین معنا نیست که همه عوام تشیع تکفیری هستن بلکه شاید افراد موحد وازاد اندیشی هم در میان آنان وجود داشته باشد . وقتی بنده الان مکتب رافضه را متهم میکنم به تکفیری بودن بدین معناست مکتب انان تکفیر نموده ولیکن کاری به اشخاص نداریم که نظرشان چیست . شاید در میان بعضی از افراد اهل سنت هم به صورت نابجا تکفیر میکنند ولی این را نمی شود به اهل سنت نسبت داد که اسلام راستین اهل سنت تکفیری است .پس از این مقدمه کوتاه از همه خواهران و برادران عزیز خواهانم به صورت عادلانه جوابی بدهند که در قیامت جلوی الله سبحانه و تعالی عذذری نداشته باشند و اگر نظری و اشکالی دارند مطرح کنند و برادرتان اوربان موحد به عنوانی خادمی از اسلام جواب خواهد داد. امیدوارم روافض بتوانند دفاعی داشته باشند والکی با سخنان فلان شخص و فلان کس بحث را منحرف نکنند . از الله سبحانه و تعالی خواهانم که همه در راهش ثابت قدم بکند.

روایت نخست در این مورد سندی است از کتاب انوار النعمانیه که مولف آن از استوانه های رافضه است .این شخص در کتابش حدیثی با این مضمون ذکر نموده

إنا لا نجتمع معهم – أي: مع السنة – على إله ولا على نبي ولا على
إمام

, وذلك أنهم يقولون: إن ربهم هو الذي كان محمد نبيه وخليفته من بعده أبو

بكر, ونحن لا نقول: بهذا الرب ولا بذلك النبي, بل نقول: إن الرب الذي

خليفة نبيه أبو بكر ليس ربنا ولا ذلك النبي نبينا – الأنوار النعمانية (ج:2
ص:278)

این سخن تکفیری از رافضه به خوبی نمایان است که می گوید ما جمع نمیشویم با اهل سنت نه در خدایشان ونه پامبرشان و نه امام آنان . اگر خدایی پیامبرش محمد و خلیفه اش ابوبکر باشد ما آن خداون را قبول نداریم .این خلاصه سخن این مذهب تکفیری در مورد اهل سنت است

در روایتی دیگر ذکر کرده اند که همه مردم کافرند جز تشیع . جناب کلینی در کتابش می گوید

فكل الناس كفار خلا الشيعة

يروي الكليني في الكافي عن محمد بن علي الباقر أنه قال:أن الناس كلهم

أولاد بغايا ما خلا شيعتنا. وهذا في الروضة من الكافي. صفحة (239)

در این روایت جناب کلینی تصریح نموده که همه اولاد بغاه هستند الا روافض. ما میگوییم این مکتب تکفیری ایا باز جوابی برای خزعبلات دارند؟؟؟

باز هم جناب کلینی در کتاب اصول یهودی اش دست به نظری بسیار عجیب زده است .البته این از عجایب کافی معتبرترین کتاب نزد رافضه است .ایشان می گوید که همه مردم اولا زنا هستن .اما چه اشخاصی اولا زنا هستن ؟جوابش در روایت ذیل می باشد:

الكليني في الكافي عن الرضا أنه قال: ليس على ملة الإسلام
غيرنا وغير شيعتنا. وهذا في الجزء الأول من الكافي (233)

در مقاله ای دیگر که نوشتم در این خصوص از همه خواهانم سر بزنند و مطالعه کنند و نژادپرستی های روافض تکفیری را قشنگ متوجه شوند.برای فهمیدن آن به این لینک رجوع کنید:

http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1993

اما تکفیری ها با این وجود پا فراتر گذاشته و خون مخالفین را حلال میدانند تا بیش از پیش حس وحشی گری و رافضی گری خود را به معرض نمایش بگذارند. در طول تاریخ همواره روافض برای مخالفینشان نامهایی گذاشته اند از جمله:ناصبی-وهابی-سلفی-و……….تا با این وسیله هم تفرقه بیندازند و هم اینکه بتوانند آنان را با نامهای مختلف سرکوب کنند . در اینجا بنده روایاتی بر حلال الدم بودن نواصب(اهل سنت) ارایه می دهم تا خوتان قضاوت کنید

لأبي عبدالله : ما تقول في قتل الناصب -أي السني- ,قال : حلال الدم لكني أتقي عليك , فإن قدرتَ أن تقلب عليه حائطاً , أو تغرقه في ماءٍ ,
لكيلا يُشهِد به عليك فافعل , قلتُ : فما ترى في ماله , قال : خذه ما قدرت
( المحاسن النفسانية لحسين آل عصفور البحراني ص166 , ووسائل الشيعة ج18/463 ,[وبحار الأنوار ج27/231

در روایتی دیگر نوشته شدهروافض حتی می گویند نجاست اهل سنت(نواصب)شدیدتر از یهودیان و نصارا است

ولهذا فإن السني عندهم مباح دمه وماله يغتالونه أو يقتلونه[ ويسرقون ماله متى ما وجدوا فرصة أو سبيلاً. وهو نجس نجاسة أشد من نجاسة المشرك كما يروي
الكليني عن أبي عبد الله وقد سئل:
ألقى الذمي ويصافحني-أي ناكل في صحفة واحدة أي اناء واحد -؟ قال: امسحها بالتراب وبالحائط قلت: فالناصب -اي السني-؟ قال: أغسلها.
(أصول الكافي2/650.)

اما جناب محمد صادق صدر از مراجع امامیه رافضی می گوید در جواب کسیکه سوالی از وی میکند:

(مسألة 254): هل يجري على الناصبي من أحكام الزواج ما يجري على
الكافر من

بطلان العقد ابتداء وانفصال زوجته عنه ولو طرء النصب بعد العقد؟

الجواب: نعم يجري عليه كاملاً

( مسائل وردود ص63 الطبعة الثانية 1417هـ 1997م)

جناب خوئی هم در سخنی مشابه حکم کفر بر ما صادر نموده
أما الخوئي فيجيز الاستيلاء على مال السني بأي وسيلة فيقول: يجوز أخذ مال الناصب – أي السني – أينما وجد والأحوط وجوباً وجوب

الخمس فيه من باب الغنيمة( منهاج الصالحين 1/ص 325.)
شیخ بحرانی از بزرگان رافضه که استوانه ای موثر در مذهبشان است در مورد ناصبی می گوید:

والناصب كلمة مخففة للتعبير عن السني أي الذي يحب أبا بكر

وعمر رضي الله

عنهما وإن احب علياً – رضي الله عنه – معهما( الشهاب الثاقب في بيان معنى

الناصب ص99 الشيخ يوسف البحراني ). که ناصبی کسی است که دوست می دارد ابوبکر و عمر راو بیشتر از علی.

جناب مفید هم ناصبی را مترادف اهل سنت شمرده است:

المفيد في مختصره الفقهي: ((وإن كان ناصبًا (الناصب مرادف) همچینن نظرات متعددی برای مفهوم ناصبی در مذهب تکفیری رافضه وجود دارد.ازجمله:
وفي رواية اللهم إن فلانًا لا نعلم منه إلا أنه عدو لك
ولرسولك، اللهم

فاحش قبره نارًا واحش جوفه نارًا، وعجل به إلى النار، فإنه كان يتولى
أعداءك، ويعادي أولياءك، ويبغض أهل بيت نبيك، اللهم ضيق عليه قبره، فإذا

رفع فقل: اللهم لا ترفعه ولا تزكه
الكافي – الشيخ الكليني – ج 3 – ص 189ومن لا يحضره الفقيه ج1ص168 والبحار ج44ص202
ووسائل الشيعة ج3ص70 وتهذيب الأحكام ج3ص197

همچنین جناب ابن البراج در مختصر فقهی اش المهذب که نماز خواندن بر سنی(ناصبی) جایز نیست؟

]يقول ابن البراج في مختصره الفقهي (المهذب): ((فلا يجوز
الصلاة على الناصب -أي السني كما يزعمون –

للعداوة لأهل بيت النبي صلى الله عليه وآله إذا كانت التقية مرتفعة))

المهذب – القاضي ابن البراج – ج 1 – ص 129

پس با توجه به موارد مذکور که فقط مختصری از عقاید تکفیری رافضه به نسبت اهل سنت است نتیجه می گیریم رافضه دشمن دوست نمای اهل سنت است و هیچ وقت با اهل سنت برادری ندارند

امیدوارم امت اسلامی از این تکفیری ها بیزاری جویندو امت اسلامی همگی به سبیل حق که همان منهج اهل سنت می باشد روی آورندو از تکفیر و برادر کشی بر حذر باشند

نویسنده:اوربان موحد

خادم الاسلام -الله مستعان

[عبدالحسینمشارکت کننده]

حدیث اولی را از کجا آوردی؟ من پیدا نکردم. لطفا کاملش را بگذارید. از اسلام پورت گذاشتی؟

بعد همه اینها برمیگرده به الاسلامی که قرآن گفته. این مبنای تمام تکفی هاست. البته در بین شما مبانی دیگری هم وجود دارد. طبیعی است که وقتی طرف مصداق الاسلام نباشد کافر باشد. نیست؟ الان تو به من میگی رافضی خزعبل میبافی؟ تو که انتحاری میزنی وحشی نیستی؟ کسی که به خاطر زکات کشت وحشی نیست؟

خدایی که خلیفه اش ابوبکر باشد را قبول نداریم چون اصلا چنین خدایی وجود ندارد. تو ثابتش کن ما ایمان می آوریم و ابوبکر را هم قبول میکنیم. کاملا روشنه. همچین خدایی اصلا وجود ندارد که بخواهیم قبولش داشته باشیم.

بررسی سندی هم بماند.

روایت دوم چنین عنوانی ندارد. اگر از مکتبه شامله گرفتی برای خودت خوبه.

خب حضرت چرا این را یفرماید؟ خمس و فی و…. . حرام کردیم جز بر…. . نتیجه؟

روایت سوم میفرماید زنا؟ کجاش؟ فرموده ملت اسلام نیستند. چرا؟ اگر بگی جایزه داری.

در روایت چهارم ” ای السنی ” را از کجا آوردی؟ ناصبی را تعریف کنی، اصل حرفت میاد روی آب. ناصبی کیه؟

در حدیث چهارم که سه خط اول برای خودته. یعنی برای اون جاییکه ازش کپی کردی.

بعد در اصل حدیث گفته سنی؟ یا گفته ناصبی؟ تو اگر اصرار داری ناصبی باشی ایرادی نداره باش. البته برای من قبلا روشن شده که هستی. اما حدیث نفرموده سنی.

در فتاوایی که آوردی فرموده اند سنی یا ناصبی؟ تو برای کسی که نسبت به ابوبکر و عمر ناصب باشد چه حکمی داری؟ نه اصلا برای کسی که زکات ندهد؟ یعنی اون از ناصبی بدتره یا نه؟

این فتوای آقای خوئی است ” ( مسألة 1190 ) : يجوز أخذ مال الناصب أينما وجد ، والأحوط
– وجوبا – وجوب الخمس فيه من باب الغنيمة ، لا من باب الفائدة ” سنی کجاست؟

ناموسا صفحه 99 الهاب الثاقب را خودت دیدی؟ توش سنی اومده؟ ابوبکر و عمر اومده؟ اگر اصرار داری که جبت و طاغوت ابوبکر و عمر هستند من هم میپذیرم اما وقتی کپی میکنی دقت کن که اصل با ترجمه یکی باشن.

تفسیر نویسنده مقاله رو به جای حدیث یا نظر دیگران نگیر. زشته.عیبه.میفهمن.

جان مادرت در المقنعه مرحوم مفید سنی گفته؟ میگه کسی که با اهل بیت نبی تو دشمنی کرد. سنی اینکاره است؟ تو رو که میدونم. سنی رو میگم.

اصلا تحت چه عنوانی بیان کرده؟ کپی میکنی قبلش مطالعه کن. زشته.عیبه.میفهمن.

ابن البراج ” فلا يجوز الصلاة على الناصب للعداوة لأهل بيت النبي صلى الله عليه وآله ” سنی کجاست؟

.

فقال أبو جعفر من قال إن أبا بكر وعمر
ليسا بإمامي هدى أيش هو فقال له ابن الأعلم مبتدع فقال له الطبري منكرا عليه
مبتدع مبتدع هذا يقتل من قال إن أبا بكر وعمر ليسا بإمامي هدى يقتل يقتل

لسان المیزان ابن حجر ج5ص101

میخندن. خوبیت نداره.

[mojahed.dinکاربر]

شیخ نا مفیدتان اجماع امامیه را برای ما نقل میکند و میگوید: واتفقت الإمامية على أن من أنكر إمامة أحد الأئمة وجحد ما أوجبه الله تعالى من فرض الطاعة فهو كافر ضال مستحق للخلود في النار. ^{أوائل المقالات- الشيخ المفيد ص 44.}

یعنی: امامیه اتفاق دارند بر اینکه کسی که امامت احدی از ائمه را انکار کند و انکار کند انچه که خدا از فرض اطاعت بر او واجب کرده است پس او کافر است گمراه است مستحق جاودانه شدن در آتش است!!!

شیخ مفید ایمان اجمالی به امامت را کافی ندانسته بلکه اگر شخصی یکی از امامان انها را هم قبول نداشته باشد کافر و خالدا فی النار میداند. و از این نظر نه تنها اهل سنت نزد انها کافر هستند بلکه دیگر شیعیان غیر دوازده امامی نیر کافر هستند.

نصير الدين الطوسي از استوانه های فکری شیعه میگوید: إن الإمامية قد تفردوا بأن دخول الجنة والنجاة لا يكون إلا بعد ولاية آل محمد عليهم السلام واعتقاد إمامتهم. ^{نور البراهين – السيد نعمة الله الجزائري – ج ١ – الصفحة ٦٤}

یعنی:امامیه تنها فرقه ای است که داخل شدن در بهشت و نجات یافتن را برای کسی نمیداند مگر بعد از ولایت ال محمد و اعتقاد به امامت انها.

درضمن در مورد زکات خداوند میفرماید:

‏ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ‏(11 توبه)

معنی:‏ اگر آنان ( از كفر ) توبه كردند و نماز را خواندند و زكات دادند در اين صورت برادران ديني شما هستند . ما آيات خود را براي اهل دانش و معرفت بيان مي‌كنيم و شرح مي‌دهيم . ‏

طبق آیه کسی که زکات را پرداخت نکند و بین نماز و زکات تفاوت قائل شود کافر گشته است.

در ایه دیگر میفرماید:فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ (5 توبه)

اگر توبه كردند و نماز خواندند و زكات دادند ، ( ديگر از زمره شمايند و ايشان را رها سازيد و ) راه را بر آنان باز گذاريد .

و طبق این آیه نیز تا زمانی که زکات پرداخت نکنند به عنوان مرتدین با آنها جنگ میشود.

در ضمن وحشی خودت هستی رافضی بی ادب درست صحبت کن درباره ابوبکر رضی الله عنه. چه کسی تورا اینقدر بی ادب تربیت کرده است؟

[mojahed.dinکاربر]

در تکمیل گفته های اوربان من نیز چند روایت را که به دروغ به پیامبر نسبت داده اند ذکر میکنم که نشان از تکفیری بودن این مکتب و اوج فحاشی آنان میباشد

قال رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم: «اِذَا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الرَّیْبِ وَالبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا البَرَاَءَةَمِنْهُمْ وَاَکْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْوَالْقَوْلَ فِیهِمْ وَالوَقِیعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ‏کَیْلاَ یَطْمَعُوا فِی الْفَسَادِ فِی الاِسْلاَمِ وَ یَحْذَرُهُمُ النَاسُ وَ لاَیَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ یَکْتُبِ اللَهُ لَکُمْ بِذَلِکَ الْحَسَنَاتِ وَ یَرْفَعْ‏لَکُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِی الْآخِرَةِ.»

هرگاه پس از من شبهه افکنان و بدعتگذاران را دیدید،آشکارا از آنان، دوری جویید، زیاد از آنان بدگویی کنید وبه آنان بتازید و متّهمشان کنید، تا از تبهکاری در اسلام‏منصرف شوند و مردم از آنان حذر کنند و بدعت‏هایشان رایاد نگیرند. [آنگاه‏] خداوند در ازای این کار به شما پاداش‏می‏دهد و مقامتان را در آخرت بالا می‏برد
(اصول کافی، ج2، ص375، بحار الانوار ج72 ص160)

__________________

قال رسول الله صلی الله علیه و اله:من تمام العبادهالوقیعةفی اهل الریب.
یکی از جلوه های کمال عبادت دشنام و بدگویی در مورد شبهه افکنان در دین است.
(کشف اللثام ج2 ص412. جواهر الکلام ج41 ص412)

____________________

امام صادق علیه السلام فرمودند:نحن معاشر بنی هاشم نامر کبارنا و صغارنابسبهماو البراءه منهما
ما گروه بنی هاشم بزرگ و کوچک خود را به سب و دشنام دادن و بیزاری جستن از ان دو (عمر و ابابکر) امر می کنیم.
(بحار الانوار ج 44 ص 304)

الله نابودتان کند روافض که جز شر برای اسلا چیزی نداشتید

[محمد35کاربر]

برادران عزیز

درمورد این مطلب من مطالبی دارم که بعد از تحقیق خدمتتان عرض می کنم اما اجمالا می گویم که علما ومجتهدین شیعه به هیچ وجه اهل سنت را کافر یا مشرک نمی دانند لذا اقامه نماز به امامت اهل سنت را جایز بلکه مستحب می دانند ونیز حضور در مراسمات ایشان وتشییع جنازه ایشان را از افضل مستحبات می دانند عیادت از مرضای ایشان را مستحب موکد می دانندوبه طور کلی همه نوع روابط ورفت وآمدها با ایشان را مستحب موکد می دانند که البته این بحثی تفصیلی دارد که در جای خودش گفته خواهد شد نکته مهم در مورد این مطالبی که ذکر کردید این است که خطاب این عبارات نسبت به کسانی است که اهل بیت رسول خدا را سب وشتم می کنند که البته مباحث دقیقی دارد واز این جهت فرقی بین شیعه وسنی نیست .

نکته دیگری که عرض می کنم این است برادران بزرگوار اگر این طور تلخ وبا بی حرمتی با یکدیگر صحبت کنید دیری نخواهد پایید که این گفتگوها بی نتیجه پایان می یا بد والبته با خاطره ای تلخ بنده افتخار این را داشته ام که دوستانی از برادران اهل سنت داشته ام ودر کمال محبت واحترام با یکدیگر صحبت می کردیم بدون اینکه توهین یا بی احترامی به یکدیگر بکنیم وحتی به قدری این دوستی ها وبرادری ها نزدیک می شد که مشکلات وگرفتاری های هم را نیز حل می کردیم به الله قسم هیچ لزومی ندارد این قدر تلخ وبا این بیانات با هم صحبت کنید نکته اول در گفتگو احترام وادب است آن هم نهایت احترام وادب وحتی اگر یکی از ما از این راه خارج شد باید دیگران به او تذکر بدهند تا خدای ناکرده به دل خوری از همدیگر منجر نشود شما به همان قبله ای نماز می خوانید که ما شما همان قرآنی را می خوانید که ما شما همان رسولی را پیروی می کنید که ما و…هزاران نقطه مشترک دیگر که می توان به همه اینها افتخارومباهات کرد البته شیوه خود ائمه شیعه علیهم السلام واصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله هم همین بوده است پس این فرصت گفتگو را غنیمت شمرده علاوه بر تقویت بنییه علمی این فرصت را مجالی برای رشد وتعالی وکمال خودمان قرار بدهیم به خصوص که مانند این محیطها محلی برای تمرین ادب واحترام وصداقت نسبت به همه کسانی است که با ما مخالفند….ومن الله التوفیق

[عبدالحسینمشارکت کننده]

اینجا کسی سلام بلد نیست.

2؛

رفیقتان رفت تعطیلات؟

شیخ مفید چرا کافر دانسته؟ میدانید که کفر در برابر اسلام است. اسلام هم به گفته قرآن یکی است. یعنی دو احتمال هست. اول اینکه هیچکدام اسلام نیستند و یک گروه دیگری اسلام است که هنوز هیچکس نمیداند کجاست دوم اینکه از بین تمام فرقه هایی که ادعای اسلام دارند نهایتا یکی است که درست میگوید. یعنی آن فرقه خود اسلام است و بقیه کشک. روشنه؟ حالا مرحوم مفید معتقد است که آن الاسلام شیعه است. پس مابقی مسلمان نیستند. یعنی ایمان نیاورده اند که حالا تکفیر شوند.

نور البراهین؛ و اما باقی الفرق الاسلامیة…. رو ندیدی؟

بماند که من نگفتم ابوبکر برای زکات کشت. ولی اگر شما بگید قبول میکنم.

بماند که این بابا ارتداد از چی داشته؟ وقتی کسی ابتدائا مشرک است از چی مرتد شده؟ فکر میکنم ارتداد برای کسی است که و من یرتد منکم عن دینه است.

نتیجه اینست که یک مشرک مادر مرده ای مسلمان میشود. فقیر است و نمیتواند زکات بدهد. پس او را میکشیم چون زکات نمیدهد.

بعد یه چیز دیگه هم هست. یه وقت طرف میگه من کلا زکات نمیدم. یعنی یه موقع زکات را قبول ندارد و طبیعتا نمیدهد. یک وقت هم قبول دارد اما نمیدهد. مثل کسی که میگوید نماز امر خداست اما من نمیخوانم. این را باید کشت؟ مرتد شده؟ همه میدانیم که دروغ خلاف امر خداست. ولی برخی میگویند. مرتد شده اند؟ باید کشته شوند؟ اگر این است بافنده دروغ بر لسان رسول خدا که باید پودر شود. میدانی که…. .

بعد انصافا اونی که انتحاری میزنه متمدنه؟ لابد وحشی اونهایی هستن که میشنن با هم بحث میکنن.

3؛

باهتوا؟

شما الان اهل الریب و البدع هستی که ناراحت شدی؟ اسمش روشه. بدعت. ااااااااوووووووو یادم نبود. یاد نعم البدعه افتادی. شرمنده.

توی کشف اللثام خط بعدی رو ندیدی؟ اونجا که میگه عن الصادق (ع)… .

بعد در مورد حد قذف است. استثنائات رو هم گفته.

البته سندش هم بماند. محمد بن اسماعیل بن بزیغ رفعه..

نکته کلی اینه که شما خودتون رو مصداق اهل الریب و البدعه میدونید که اینها رو به خودتون میگیرید؟

شما از کجا فهمیدی که عمر و ابوبکر بودند؟ نکنه که… .

بله خدا ما را نابود کند. برای شما هیچ خیری نداشتیم. از لا نورث بگیر تا احرمهما تا بزغاله تا انتحاری……. .

[عبدالحسینمشارکت کننده]

خدای وهابی ها یه جمله ای داره که میگه و من اعظم حماقاتهم…

اینه که عنوان تاپیک رو نمیبینند. نوشته نظر رافضه…. . بعد میگه اینها ما رو کافر میدونن.

احمق عزیز دقت کن که چی میگی. رافضی یعنی چی؟ بماند که چقدر این نام را دوست دارم. چون از این اسم بوی 1435 سال دنبه سوخته میاد.

این رو به روش خودتون میذارم؛

عن أبي هارون العبدي، قال: كنت أرى رأي الخوارج لا رأي لي غيره، حتى جلست إلى أبي سعيد الخدري فسمعته يقول: أمر الناس بخمس فعملوا بأربع وتركوا واحدة، فقال له رجل: يا أبا سعيد، ما هذه الأربع التي عملوا بها؟ قال: الصلاة، والزكاة، والحج، والصوم – صوم شهر رمضان – قال: فما الواحدة التي تركوها؟ قال: ولاية علي بن أبي طالب. قال: وإنها مفترضة معهن؟ قال: نعم. قال: فقد كفر الناس ! ! قال: فما ذنبي!

مناقب علي بن أبي طالب (ع) وما نزل من القرآن في علي (ع)، ص 72. ابن مردویه

هر آدم و البته غیر آدمی(وهابی) میداند که

اين مسأله از ضروريات است که هر مذهبى فقط خودش را مسلمان، هدايت شده، داراى مذهب حق و فرقه ناجيه، و بقيه را گمراه و اهل آتش مى‌داند چرا؟ چون اعتراف به حقانيت مذهب مخالف، انكار حقانيت مذهب خود می باشد.

حالا مبنای این فکر چیه؟ حدیث افتراق. میدونید چیه که؟

اینکه یک فرقه ناجیه و بقیه اهل آتش باشند اگر فتنه و اختلاف بین امت است پایه گذارش کسی غیر از پیامبر است؟

حالا از شما سوال دارم؛

فرقه ناجیه کدام است. شیعه یا سنی؟

اگر بگویی شیعه پس احادیث ما مبنی بر اهل آتش بودن خودت را تایید کردی و خودت هم اعتراف کردی که اهل آتش هستی. حالا اهل آتش مومن است یا کافر؟ صالح است یا فاسق؟ اهل سنت رسول است یا اهل الریب و البدع؟

اگر هم بگویی سنی پس با این حرفت شیعه را تکفیر کردی. خودت را اهل نجات و شیعه را اهل آتش دانستی. خب الان در این فرض من تکفیری هستم یا شما؟

تیتیر این تاپیک از آن تیترهایی است که مثل اره است. نه میشه برد جلو نه میشه آورد عقب.

[عبدالحسینمشارکت کننده]

این هم برای اوربان خصوصا انتهای نظر البانی؛

حدثنا هِشَامُ بن عَمَّارٍ ثنا الْوَلِيدُ بن مُسْلِمٍ ثنا أبو عَمْرٍو ثنا قَتَادَةُ عن أَنَسِ بن مَالِكٍ قال قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم إِنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ افْتَرَقَتْ على إِحْدَى وَسَبْعِينَ فِرْقَةً وَإِنَّ أُمَّتِي سَتَفْتَرِقُ على ثِنْتَيْنِ وَسَبْعِينَ فِرْقَةً كُلُّهَا في النَّارِ إلا وَاحِدَةً وهى الْجَمَاعَةُ.

سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1322، ح3993

حديث صحيح ورجاله ثقات على ضعف في هشام بن عمار لكنه قد توبع كما يأتي والحديث أخرجه ابن ماجه بإسناد المصنف هذا وصححه البوصيري

والحديث صحيح قطعا لأن له ست طرق أخرى عن أنس وشواهد عن جمع من الصحابة وقد استقصى المصنف رحمه الله الكثير منها كما يأتي ومضى قبله من حديث عوف ابن مالك وقد خرجته في الصحيحة من حديث أبي هريرة من حديث معاوية وسيذكرهما المصنف

وقد ضل بعض الهلكي من متعصبة الحنفية في ميله إلى تضعيف هذا الحديث مع كثرة طرقه لمخالفته هوى في نفسه وقد رددت عليه في المصدر المذكور آنفا فليراجعه من شاء.

ألباني،ظلال الجنة، ج 1، ص 27

بخاری دوران میگوید که رجال اهل سنت بر مبنای هوا و هوس است. همانطور که اوربان میگه رجال شیعه الکی است. منتها اینجا البانی گفته اونجا اوربان. اره رو داشته باش.

در بین اهل سنت نیز سوال است که کدام منهج فکری و فقهی ناجیه است؟ همه؟ پس حدیث پیامبر کشک؟

هیچ کدام؟ یعنی شیعه ناجیه است؟ دمتون گرم.

أخبرنا محمد بن المؤمل بن الحسن ثنا الفضل بن محمد بن المسيب ثنا نعيم بن حماد ثنا عيسى بن يونس عن جرير بن عثمان عن عبد الرحمن بن جبير بن نفير عن أبيه عن عوف بن مالك رضي الله عنه قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم ستفترق أمتي على بضع وسبعين فرقة أعظمها فرقة قوم يقيسون الأمور برأيهم فيحرمون الحلال ويحللون الحرام هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه

المستدرك علي الصحيحين ج 4، ص 477،‌ ح8325

حدثنا يحيى بن عُثْمَانَ بن صَالِحٍ ثنا نُعَيْمُ بن حَمَّادٍ ثنا عِيسَى بن يُونُسَ عن حَرِيزِ بن عُثْمَانَ عن عبد الرحمن بن جُبَيْرِ بن نُفَيْرٍ عن أبيه عن عَوْفِ بن مَالِكٍ عَنِ النبي صلى اللَّهُ عليه وسلم قال تَفْتَرِقُ أُمَّتِي على بِضْعٍ وَسَبْعِينَ فِرْقَةً أَعْظَمُهَا فِتْنَةً على أُمَّتِي قَوْمٌ يَقِيسُونَ الأُمُورَ بِرَأْيِهِمْ فَيُحِلُّونَ الْحَرَامَ وَيُحَرِّمُونَ الْحَلالَ.

المعجم الكبير ج 18، ص 50

رواه الطبراني في الكبير والبزار ورجاله رجال الصحيح.

الهيثمي،مجمع الزوائد ج 1، ص 179

الان شخص پیامبر یک گروه را تکفیر کرده اند. در حدیث قبلی 71 گروه را. حکم ایشان چیست؟ پیامبر و تکفیر شده ها.

[khaled ebn validمشارکت کننده]

وفي كتاب كمال الدّين وتمام النعمة ( 1 ) بإسناده إلى أبي حمزة الثّماليّ ، عن الصّادق جعفر بن محمّد ، عن أبيه عن آبائه – عليهم السّلام – عن النّبيّ – صلَّى اللَّه عليه وآله – حديث طويل يذكر فيه الاثني عشر – صلوات اللَّه عليهم – بأسمائهم . وفي آخره يقول – صلَّى اللَّه عليه وآله – : ومن أنكرهم ، أو أنكر واحدا منهم ، فقد أنكرني . بهم يسمك اللَّه – عزّ وجلّ – السّماء أن تقع على الأرض إلَّا باذنه . وبهم يحفظ الأرض أن تميد بأهلها .

قوله : « ومن أنكرهم ، أو أنكر واحدا منه ، فقد أنكرني »

، لأنّه لا شكّ في كفر من أنكر الرّسول – صلَّى اللَّه عليه وآله .

ج9ص138

[khaled ebn validمشارکت کننده]

من كتاب المسائل من مسائل محمد بن علي بن عيسى حدثنا محمد بن أحمد بن محمد بن زياد وموسى بن محمد بن علي قال : كتبت إلى أبي الحسن عليه السلام أسأله عن الناصب هل أحتاج في امتحانه إلى أكثر من تقديمه الجبت والطاغوت واعتقاد إمامتهما ؟ فرجع الجواب : من كان على هذا فهو ناصب .

ترجمه:موسي بن محمد بن علي گويد:به حضرت ابي الحسن عليه السلام نوشته واز آن حضرت سوال كردم كه آيا در شناختن وامتحان ناصبي به بيش از اين مقدار احتياج است كه جبت وطاغوت (اولي ودومي) ]ابوبكر وعمر[را مقدم بدارد ومعتقد به امامت آن دو بشود؟پس جواب آمد :هر كه بر اين عقيده باشد او ناصبي است.

المصدر: محمّد باقر المجلسي، بحار الانوار الجامعة لدُرر أخبارالأئمّة الأطهار،

(ط1، بيروت، مؤسّسة الأعلمي، 1429/ 2008)، ج69، ص89، ح18

باب كفرالمخالفين والنصاب.

http://www.al-shia.org/html/ara/books/lib-hadis/behar69/113.htm

مصدر ترجمه:كتاب پيام عاشورا(شرح زيارت عاشورا)

مولف:شيخ علي صحّت

ناشر:مركز فرهنگي انتشاراتي منير

چاپ اوّل1384صفحه371

[khaled ebn validمشارکت کننده]

اقتضت العادة به بل أخبراهم عليهم السلام تنادي بأن الناصب هو ما يقال عندهم سنيا.

ففي حسنة بن أذينة المروية في الكافي والعلل عن أبي عبد الله ع قال : قال : ما تروي في الناصبة ؟ فقلت جعلت فداك فبماذا ؟ فقال : في أذانهم وركوعهم وسجودهم … الحديث

و لا كلام في أن المراد بالناصبة فيه هم أهل التسنن الذين يقوا : إن الأذان رآه أبي من كعب في النوم: فظهر لك أن النزاع بين القائلين بهذه المذاهب الثلاثة – أعني مجرد التقديم ونصب العداوة لهم عليهم السلام، كما هو اختيار المشهور خلاف لفظي لما عرفت من التلازم بينها.

المحاسن النفسية في أجوبة المسائل الخرسانية لحسين آل عصفور البحراني صفحة147

[عبدالحسینمشارکت کننده]

8؛

این رو بذار به حساب اینکه شما به ما میگید رافضی.

بعد این عبارت رو گذاشتی ناراحت هم هستی. کلام رسول خداست. ومن أنكرهم ، أو أنكر واحدا منه ، فقد أنكرني. انکار نبی حکمش چیه؟

جالبش اینجاست که اسم همه ائمه هم در حدیث هست.

9؛

مگر شما معتقد به امامت هستی؟ آن هم جبت و طاغوت. چرا به خودت میگیری.

10؛

من متوجه نشدم، میگه همه اهل سنت یا اونهایی که اینو میگن؟

و خب اصلا ناراحت نباش. عمری بود که به ما میگفتید و میگین رافضی. یکی نیومد بگه که چرا. حالا یه عده به شما گفتن مافر ناراحت شدی؟ غصه نخور. گریه نکن. حدیثها و نظرات پست قبلی رو بخون. همه اینها تقصیر پیامبر بوده که فرموده اختلاف امتی رحمة. یه بابایی این رو میگفت بعد از این قضیه یه برداشتی میکرد که بیا و ببین.

یا اصلا پیامبر فرموده که امت چند گروه میشن؟ خودشون شخصا کدوم رو تکفیر کردن؟ 71 فرقه رو.

[عبدالحسینمشارکت کننده]

اصلا هم ناراحت نشو. بذار کنار این؛

فقال أبو جعفر من قال إن أبا بكر وعمر
ليسا بإمامي هدى أيش هو فقال له ابن الأعلم مبتدع فقال له الطبري منكرا عليه
مبتدع مبتدع هذا يقتل من قال إن أبا بكر وعمر ليسا بإمامي هدى يقتل يقتل

لسان المیزان ابن حجر ج5ص101

یا

وأمّا الفرقة المستثناة الذين قال فيهم: هم الذين على ما أنا عليه وأصحابي، فهم الأشاعرة والسلف من المحدّثين وأهل السنّة والجماعة، ومذهبهم خال من بدع هؤلاء.

الإيجي، عضد الدين (متوفاي756هـ)، كتاب المواقف، ج 3 ص 718

یا

اینکه همه شماها را کافر میداند

أهل السنة والجماعة ثلاث فرق: الأثرية وإمامهم أحمد بن حنبل، والأشعرية وإمامهم أبو الحسن الأشعري، والماتريدية وإمامهم أبو منصور الماتريدي……..قال بعض العلماء: هم يعني الفرقة الناجية أهل الحديث: يعني الأثرية، والأشعرية والماتريدية…..أنّ قول النبي صلى اللّه عليه وآله وسلم: «إلا فرقة واحدة » ينافي التعدّد، فالفرقة الناجية هم الأثريّة فقط، أتباع أحمد بن حنبل، دون الأشعريّة والماتريدية.

السفاريني الحنبلي، لوامع الأنوار البهيّة، ج1،‌ ص73 ـ 76

یا

فِي سَبَبِ وُجُوبِ مُقَاتَلَةِ الرَّوَافِضِ وَجَوَازِ قَتْلِهِمْ هُوَ الْبَغْيُ عَلَى السُّلْطَانِ أَوْ الْكُفْرِ، إذَا قُلْتُمْ بِالثَّانِي فَمَا سَبَبُ كُفْرِهِمْ وَإِذَا أَثْبَتُّمْ سَبَبَ كُفْرِهِمْ فَهَلْ تُقْبَلُ تَوْبَتُهُمْ وَإِسْلَامُهُمْ كَالْمُرْتَدِّ أَوْ لَا تُقْبَلُ كَسَابِّ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بَلْ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِهِمْ.

وَإِذَا قُلْتُمْ بِالثَّانِي فَهَلْ يُقْتَلُونَ حَدًّا أَوْ كُفْرًا وَهَلْ يَجُوزُ تَرْكُهُمْ عَلَى مَا هُمْ عَلَيْهِ بِإِعْطَاءِ الْجِزْيَةِ أَوْ بِالْأَمَانِ الْمُؤَقَّتِ أَوْ بِالْأَمَانِ الْمُؤَبَّدِ أَمْ لَا وَهَلْ يَجُوزُ اسْتِرْقَاقُ نِسَائِهِمْ وَذَرَارِيِهِمْ أَفْتُونَا مَأْجُورِينَ أَثَابَكُمْ اللَّهُ تَعَالَى الْجَنَّةَ.

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اعْلَمْ أَسْعَدَك اللَّهُ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْكَفَرَةَ وَالْبُغَاةَ الْفَجَرَةَ جَمَعُوا بَيْنَ أَصْنَافِ الْكُفْرِ وَالْبَغْيِ وَالْعِنَادِ وَأَنْوَاعِ الْفِسْقِ وَالزَّنْدَقَةِ وَالْإِلْحَادِ وَمَنْ تَوَقَّفَ فِي كُفْرِهِمْ وَإِلْحَادِهِمْ وَوُجُوبِ قِتَالِهِمْ وَجَوَازِقَتْلِهِمْ فَهُوَ كَافِرٌ مِثْلُهُمْ وَسَبَبُ وُجُوبِ مُقَاتَلَتِهِمْ وَجَوَازِ قَتْلِهِمْ الْبَغْيُ وَالْكُفْرُ مَعًا…

فَيَجِبُ قَتْلُ هَؤُلَاءِ الْأَشْرَارِ الْكُفَّارِ تَابُوا أَوْ لَمْ يَتُوبُوا لِأَنَّهُمْ إنْ تَابُوا وَأَسْلَمُوا قُتِلُوا حَدًّا عَلَى الْمَشْهُورِ وَأُجْرِيَ عَلَيْهِمْ بَعْدَ الْقَتْلِ أَحْكَامُ الْمُسْلِمِينَ وَإِنْ بَقُوا عَلَى كُفْرِهِمْ وَعِنَادِهِمْ قُتِلُوا كُفْرًا وَأُجْرِيَ عَلَيْهِمْ بَعْدَ الْقَتْلِ أَحْكَامُ الْمُشْرِكِينَ وَلَا يَجُوزُ تَرْكُهُمْ عَلَيْهِ

[عبدالحسینمشارکت کننده]

بِإِعْطَاءِ الْجِزْيَةِ وَلَا بِأَمَانٍ مُؤَقَّتٍ وَلَا بِأَمَانٍ مُؤَبَّدٍ نَصَّ عَلَيْهِ قَاضِي خَانْ فِي فَتَاوِيهِ.

وَيَجُوزُ اسْتِرْقَاقُ نِسَائِهِمْ لِأَنَّ اسْتِرْقَاقَ الْمُرْتَدَّةِ بَعْدَمَا لَحِقَتْ بِدَارِ الْحَرْبِ جَائِزٌ وَكُلُّ مَوْضِعٍ خَرَجَ عَنْ وِلَايَةِ الْإِمَامِ الْحَقِّ فَهُوَ بِمَنْزِلَةِ دَارِ الْحَرْبِ وَيَجُوزُ اسْتِرْقَاقُ ذَرَارِيِّهِمْ تَبَعًا لِأُمَّهَاتِهِمْ لِأَنَّ الْوَلَدَ يَتْبَعُ الْأُمَّ فِي الِاسْتِرْقَاقِ.

ابن عابدين، محمد أمين بن عمر، تنقيح الفتاوى الحامدية، ج 2 ص 175ـ 178

یا

وفي الفتح عن الخلاصة ومن أنكر خلافة الصديق أو عمر فهو كافر

ابن عابدين، محمد أمين بن عمر،حاشية رد المختار على الدر المختار شرح تنوير الأبصار فقه أبو حنيفة، ج 1 ص 561

ورأيت في المحيط من كتب الحنفية عن محمد لا تجوز الصلاة خلف الرافضة ثم قال لأنهم أنكروا خلافة أبي بكر وقد أجمعت الصحابة على خلافته.

وفي الخلاصة من كتبهم في الأصل ثم قال وإن أنكر خلافة الصديق فهو كافر

وفي الفتاوى البديعية من كتب الحنفية من أنكر إمامة أبي بكر الصديق رضي الله عنه فهو كافر وقال بعضهم هو مبتدع والصحيح أنه كافر.

الأمر الرابع النقول عن العلماء فمذهب أبي حنيفة أن من أنكر خلافة الصديق رضي الله عنه فهو كافر وكذلك من أنكر خلافة عمر بن الخطاب رضي الله عنه ومنهم من لم يحك في ذلك خلافا وقال الصحيح أنه كافر والمسألة مذكورة في كتبهم في الغاية للسروجي وفي الفتاوى الظهيرية والبديعية وفي الأصل لمحمد بن الحسن والظاهر أنهم أخذوا ذلك عن إمامهم أبي حنيفة رضي الله عنه

السبكي،فتاوى السبكي، ج 2 ص 576 ـ 587

وفي الروافض أن من فضل عليا على الثلاثة فمبتدع وإن أنكر خلافة الصديق أو عمر رضي الله عنهما فهو كافر

السيواسي، شرح فتح القدير، ج 1 ص 350،

قال المرغيناني تجوز الصلاة خلف صاحب هوى إلا أنه لا تجوز خلف الرافضي والجهني والقدري والمشبهة ومن يقول بخلق القرآن والرافضي إن فضل عليا فهو مبتدع وإن أنكر خلافة الصديق فهو كافر.

الكليبولي، مجمع الأنهر في شرح ملتقى الأبحر، ج 1 ص 163

[عبدالحسینمشارکت کننده]

من أَنْكَرَ إمَامَةَ أبي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ رضي اللَّهُ عنه فَهُوَ كَافِرٌ وَعَلَى قَوْلِ بَعْضِهِمْ هو مُبْتَدِعٌ وَلَيْسَ بِكَافِرٍ وَالصَّحِيحُ أَنَّهُ كَافِرٌ وَكَذَلِكَ من أَنْكَرَ خِلَافَةَ عُمَرَ رضي اللَّهُ عنه في أَصَحِّ الْأَقْوَالِ كَذَا في الظَّهِيرِيَّةِ.

الشيخ نظام وجماعة من علماء الهند، الفتاوى الهندية في مذهب الإمام الأعظم أبي حنيفة النعمان، ج 2 ص 264

سمعت الدوري يقول سمعت أحمد بن يونس يقول إنا لا نأكل ذبيحة رجل رافضي فإنه عندي مرتد.

اللالكائي،شرح أصول اعتقاد أهل السنة والجماعة من الكتاب والسنة وإجماع الصحابة، ج 8 ص 1459،

شیخ نامسلمانتان(به مفید توهین کردی) گفته:

والرافضة شرّ الطوائف المنتسبين إلى القبلة.

ابن تيميه، كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية، ج 28 ص 638،

وَذَكَرَ ابن حَامِدٍ في أُصُولِهِ كُفْرَ الْخَوَارِجِ وَالرَّافِضَةِ وَالْقَدَرِيَّةِ وَالْمُرْجِئَةِ وَمَنْ لم يُكَفِّرْ من كَفَّرْنَاهُ فُسِّقَ وَهُجِرَ.

المقدسي، الفروع وتصحيح الفروع، ج 6 ص 155

المرداوي، الإنصاف في معرفة الراجح من الخلاف على مذهب الإمام أحمد بن حنبل، ج 10 ص 324

وفي هذه السنة قتلت الشيعة الذين ببلاد إفريقية ونهبت أموالهم ولم يترك منهم إلا من لا يعرف وفيها كان ابتداء دولة العلوليين ببلاد الأندلس وليها علي بن حمود بن أبي العيس العلوي

ابن كثير الدمشقى، البداية والنهاية، ج 12 ص 5

ابن اثیر الجزری، الكامل فى التاريخ، ج 8 ص 114

[نویسنده]

نوشته ها