Home › انجمن ها › انتقاد از احادیث شیعه › اهل بیت مشهورترین یاران خود را تکذیب و لعن و نفرین میفرستند!!!!!!!!!!!
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط ابن تیمیه72 در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1913با سلام خدمت دست اندر کاران سایت اسلام تکس
ودوستان عزیز-و خوانندگان محترم
(بنده در تایپک خلفای راشدین بحثی داشتم با جناب عبدالحسین
(ادعای روافض بیائید برویم جهنم
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/738
ودر تایپک ادامه ادعای روافض….
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2202)وبحث[/url”> در مورد جنگ جمل بود ودر بین بحثها حرفهایی در مورد احادیث هم پیش اومد که من اقای عبدالحسین را ارجاع دادم به موضوعاتی که در همین سایت است
مثلا اینجاها-در روایات شیعه وضعیت تدلیس ومدلس معلوم نیست!!!!!
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2146
2-بعضی کتب شیعه که ظاهرا تصحیح شده توسط بعضی از علمای شیعه!!!!
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2193
3-امام جعفر نزد شما ضعیف الحدیث است!!!!!
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1004
-راویان شیعه یا کذابند یا الاغ یا مسیحی!!!!!!
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1068
5-شیخ صدوق که از نواصب!!!!!روایت کرده
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/876
ویا جناب کلینی که منظورش را از من عده اصحابنا معلوم نکرده!!!!!!!!!! و….واقای عبدالحسین قانع نشدند وبه ما تهمت زدند که نمیدونم شما که فحاشی میکنید یا……..ومن هم گفتم که موضوعاتی دیگر را در مورد احادیث وراویان شیعه بیان خواهم کرداینجا گفتم
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/738درمورد رجال هم انشاءالله این موارد را در قسمت انتقاد از احادیث شیعه پست جدید میگذارم تا بیای اونجا واسباب سرگرمی ما را فراهم کنی!!!
1-بحث درمورد کتاب سلیم
2-تناقض جرح وتعدیل درمورد راویان شیعه
3-جاعلان حدیث(حتی تا جعل چهارهزار حدیث)
4-مجهول بودن بسیاری از راویان شیعه 5-احادیثی در کتب شیعه که عقاید اهل سنت را تایید میکند
6-اعتراف به اختلاف فقها ونسبت دادن ان به ائمه!!!و.و.و.و.و.و
پس منتظرم باش!!!!)
وخدارا شکر این مطالب را گذاشتم
1-تناقض جرح و تعدیل در روایات شیعه!!!!!!!!
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2273
2-نگاهی به موضوع تناقض جرح و تعدیل در مورد راویان شیعه!!!!!
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2274
3-قصور کتب تراجم شیعه- شرح حال- در معرفی راویان!!!!!!
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2276#comment-10235
4-تناقض در روایات منسوب به ائمه!!!!!!!!
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2275#comment-10234
)وانشاءالله اینجا یه موضوع دیگه را میگذارم
با عنوان اهل بیت مشهورترین یاران خودرا لعن ونفرین میکنند!!!!!!!!!!!!!!!
: اهل بیت مشهورترین یاران خود را تکذیب و لعن و نفرین میفرستند
افرادی که در اطراف اهل بیت بودهاند تنها به آزار دادن و رها کردن آنان اکتفا نکرده]اند، بلکه گروهی از آنان بر آنان دروغ بستهاند و حرفهایی را به آنان نسبت دادهاند که آنان نگفتهاند. اهل بیت از این موضوع آگاه شدهاند و از آنان حذر کرده و لعنت نمودهاند
در مبحث زیر نمونههایی از اقوال آنان بیان میشود.
* از ابوجعفر روایت است که گفت: [1][/url”>.
* از جعفر صادق روایت است که گفت: «ما اهل بیت همیشه در معرض دروغ دروغگویان قرار داریم ولی ما افرادی صادق هستیم وصداقت ما نزد مردم با دروغ آنان ساقط نمیگردد. رسولخداص صادقترین مردم بود و مسیلمه بر ایشان دروغ میبست. امیرالمؤمنین صادقترین انسان بعد از رسولخداص است و کسی که بر امیرالمؤمنین دروغ میبست و برای تکذیب وی فعالیت میکرد یا دروغهایی که خود به او منتسب مینمود، عبدالله بن سبأ- لعنة الله علیه- بود. ابوعبدالله حسین بن علیu به مختار مبتلا بود. سپس ابوعبداللهu نام حارث شامی و بنان را ذکر کرد و گفت: این دو بر علی بن حسینu دروغ میبستند. وی سپس نام مغیره بن سعید، بزیع، سری، ابوالخطاب، معمر، بشار أشعری، حمزه یزیدی و صائد نهدی- از اصحاب خود- را بیان کرد و گفت: خداوند اینان را لعنت کند. ما هرگز از دروغ دروغگویان و افراد ناتوان و عاجز الرای در امان نخواهیم بود ولی خداوند ما را از گزند تمام دروغگویان در امان گذاشته است و به آنان عذاب آهنین می چشاند.[2][/url”>
* کشی از حبیب خثعمی از ابوعبدالله روایت کرده که گفت: «فردی بود که اقوالی را به دروغ به حسن نسبت میداد، اما نام او را نبرده است، و فردی بود که اقوال و احادیثی را به دروغ به حسین نسبت میداد، اما نام او را نبرده است، و مختار اقوالی را به دروغ به علی بن حسین نسبت میداد و مغیرة بن سعید دروغ هائی را به پدرم نسبت میداد»[3″>
* روایات کشی به این اشاره دارند که مغیره بن سعید گمراهی خود را از یک منبع یهودی میگرفت، از جمله در کتاب رجال کشی آمده است که روزی ابوعبدالله به اصحاب خود گفت: «[4][/url”>.
* همنین از ابوعبدالله در مورد مغیره روایت شده که گفت: «خداوند مغیره بن سعید را لعنت کند، او اقوالی را به دروغ به ما نسبت میداد»[5″>.
* از ابان بن عثمان روایت است که گفت: «شنیدم که ابوعبدالله میگوید: خداوند عبدالله بن سبأ را لعنت کند، او ادعای پروردگاری امیرالمؤمنین را کرد، اما به خدا قسم امیرالمؤمنینu بندهای مطیع خداوند بود. وای بر کسانی که چیزهائی را به دروغ به ما نسبت میدهند. عده[6][/url”>.
* کشی از کلیب صیداوی روایت کرده که آنان نشسته بودند و عزافر صیرفی و تعدادی از اصحابشان با آنان بودند و ابوعبدالله نیز همراهشان بود. پس بدون اینکه بحثی در مورد زراره شود، ابوعبدالله سه بار گفت: «[7][/url”>.
* همچنین از عمران زعفرانی روایت است که گفت: «شنیدم که ابوعبدالله میگوید: [8][/url”>.
* از ابوعبدالله روایت است که گفت: «* ازجعفر صادق روایت است که گفت: «[9][/url”>.
* وی همچنین میگوید: «برخی از شیعیان دروغ میگویند و حتی شیطان به دروغ آنان نیازمند است»[10″>.
* وی همچنین میگوید: «وقتی که قائم ما قیام کند از کاذبان شیعه آغاز میکند و آنان را به قتل میرساند»[11″>.
* از فیض بن مختار روایت شده که از فراوانی اختلاف میان خود نزد ابوعبدالله شکایت کرد و گفت: این اختلافی که میان شیعیان شما وجود دارد چیست؟…. من در میان حلقههای آنان در کوفه مینشینم و نزدیک است که در اختلاف آنان در حدیثشان شک کنم. ابوعبداللهu گفت: «ای فیض، [12].
* از علی بن موسی روایت کردهاند که گفت: «بنان بر زبان علی بن حسینu دروغ میبست. پس خداوند گرمای آهن را به او چشاند، و مغیرة بن سعید بر زبان ابوجعفرu دروغ میبست و خداوند گرمای آهن را به او چشاند، و محمد بن بشیر بر زبان ابوالحسن موسیu دروغ میبست و خداوند گرمای آهن را به او چشاند، و ابوالخطاب بر ابوعبداللهu دروغ میبست که خداوند گرمای آهن را به او چشاند. کسی که بر من دروغ میبندد، محمد بن فرات است»[13″>.
* در کتاب بصائر الدرجات از سفیان سمط آمده است که گفت: به ابوعبداللهu گفتم: «فدایتان شوم، مردی که معروف به کذب است از جانب شما نزد ما میآید و احادیثی زشت میگوید. پس ابوعبداللهu گفت: آن فرد به شما میگوید که من به شب، گفتهام که روز است و به روز گفتهام که شب است. گفت: خیر. ابوعبدالله گفت: اگر چنین هم گفت بدان که من آن را گفته[14
.
محمد رضا مظفر اعتراف کرده که بیشتر افرادی که از ائمه روایت کردهاند، از ائمه روایت شده که آنان را مورد مذمت قرار دادهاند و کتب شیعه هم اینها را روایت کردهاند. وی در مورد مذمتهای وارده در مورد هشام بن سالم جوالیقی میگوید: «[15]
اما مظفر با وجود مجروح بودن این افراد از جانب ائمه راضی نشده است با این استدلال که مذهب شیعه مبتنی بر این افراد مجروح است و میگوید: «[16][/url”>.
جعفر صادق تأکید میکند که در اصحاب وی افرادی وجود دارند که از یهودیان و مسیحیان بدتر هستند و این افراد به خاطر مکر و حیله زیاد، در کذب از ابلیس هم پیش افتادهاند، به طوری که حتی ابلیس در دروغگوئی به روش آنان نیازمند است، زیرا روش این افراد مخفی و بسیار مکارانه است. وی حتی تأکید میکند که آیاتی که در مورد منافقان نازل شده است در مورد افرادی است که شیعه میباشند. همچنین وی تأکید میکند که اگر مهدی خروج نماید، اولین کاری که میکند کشتن کذابان شیعه است.
وی سبب کذبگوئی این کذابان را کشف میکند و میگوید که آن دنیاخواهی است، و حتی آنان حدیث وی را به غیر معنا و تأویل آن، تأویل میکنند و همین عامل، اختلاف میان شیعه را در عصر خود ائمه افزایش داده است. پس وقتی که این در عصر ائمه روی میدهد، در عصرهای بعدی چه وضعیتی میتواند روی دهد؟
نکوهشهای زیادی که خود ائمه در مورد اصحاب ائمه بیان کردهاند اعتماد به همه آنان را بر میدارد، زیرا تقریباً نمیتوان یکی از راویان آنان را یافت که از سوی ائمه مورد نکوهش و مذمت قرار نگرفته باشند.
وقتی که ائمه آشکارا این کذابان را مورد مذمت قرار دادند و مردم را از کذب آنان بر حذر داشتند، این کذابان اقدام به وضع و جعل احادیثی کردند که مردم را از قبول کلام ائمه در مورد این کذابان و رد احادیث این افراد بر حذر میداشتند، گرچه این افراد معروف به کذب گوئی میبودند
در بصائر الدرجات از سفیان سمط آمده است که گفت: به ابوعبداللهu گفتم: «فدایتان شوم، مردی که معروف به کذب است از جانب شما نزد ما میآید و احادیثی زشت میگوید. پس ابوعبدالله گفت: آن فرد به شما میگوید که من به شب، گفتهام که روز است و به روز گفتهام که شب است. گفت: خیر. ابوعبدالله گفت: ».
آری، نص روایت چنین استما از این کذابان که این روایات را جعل کردهاند تعجب نمیکنیم، بلکه تعجب ما از کسانی از شیعیان است که این روایات را قبول میکنند، حال آنکه به خدا و پیامبر او اعتقاد و ایمان دارند و اعتقاد دارند که این روایات منسوب به اهل بیت، از طرف آنان صادر شده است و آنها را قبول میکنند و اظهار میدارند که این مذمتها بر اساس تقیه بیان شدهاند و دلیلی برای آن ندارند!!
شگفت است که وقتی علمای شیعه تناقض مذمت ائمه در مورد یکی از اصحاب خود را میبینند، در ردّ کلام ائمه تردید به خود راه نمیدهند، با ادعای اینکه مذهب مبتنی بر این افراد مورد طعن است.
مظفر میگوید: «آری، مذهب شما مبتنی بر این گونه افراد است و مذهب اهل بیت نیست، زیرا اهل بیت آنان را لعنت کردهاند و تکذیب نمودهاند و این افراد نزد ائمه بزرگ نبودهاند، بلکه شما آنان را بزرگ کردهاید.
آن دلایل قاطعی که مذهب مبتنی بر آنها میباشد، همان علتی است که به خاطر آن ائمه آنان را لعنت کرده و مجروح نمودهاند، و این افرادی که ائمه مردم را از آنها بر حذر داشتهاند، همان صاحبان روایتهایی هستند که امت را دچار تفرقه نموده و مذهب را فاسد کرده است.
شایسته است که در روایات این افراد تجدید نظر نمایید و با قرآن مقایسه نمایید تا میزان همخوانی و توافق آنها با قرآن روشن شود و آنچه را که با قرآن موافق است قبول نمایید و آنچه را که مخالف قرآن است رد کنید و قرآن را تابع این روایات نکنید، زیرا ائمه شما، شما را از آنها برحذر داشتهاند.
بعداً سخنی از ابوعبدالله/ ذکر خواهد شد که در آن از جمله آمده است: «[17][/url”>.
نکته نهایی اینکه؛ آیا بعد از همه این موارد می
و تطبیق آن بر منابع قدیمی و چهارگانه شیعه دوازده امامی- یعنی کتابهای الکافی، من لا یحضره الفقیه، الاستبصار و تهذیب الأحکام- حقیقتی حیرتحال آن نتایج بیان میشود:
* تعداد راویانی که از جانب ائمه مورد لعنت قرار گرفته اند: 59 نفر میباشند.
* تعداد روایات این افراد در این چهار کتاب، فقط 5765 روایت است.
* تعداد کسانی که تکذیب شده اند: 55 نفر هستند.
* ** .
* تعداد کسانی که از آنان روایت شده است و به ائمه اثنی عشری ایمان نداشتهاند، 107 نفر هستند.* تعداد متهمان در دین خود به خاطر شراب خواری: 398 نفر هستند
*
* مجموع این راویان: 619 راوی میشود، یعنی مجموع: 59+ 55+ 107+ 398.
** [18]
.
شرح حال راویان شیعه که در کتابهای شیعه مورد جرح و تعدیل قرار گرفتهاند
تعداد راویان
شرح حالشان
تعداد روایتها
059
055
107
398
نفرین شدهها
دروغگوها
معتقد به ائمه نبودند و شرابخوار بودند
5765
5645
5568
619
16978
جمع کل
پس اگر این مقدار از این چهار کتاب کم شود چه مقدار باقی میماند؟!
این موارد که بیان شد بر اساس قواعد شیعه میباشد، و الا اگر قواعد اهل سنت بر آن اعمال شود این کتابها از صحنه روزگار محو میشوند.
این تعداد راویانی است که مورد جرح واقع شدهاند، اما تعداد راویانی که مجهول الحال میباشند بیشتر از این تعداد است.
پس آیا بعد از این روایات این کتابها مورد اعتماد میباشند؟!
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
ابن تیمیه72
25/7/93
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.