اسلام تکس بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط 
-
نوشته ها
-
واماحالت هاي دعا:
دعا ازسه حال خالي نيست
1_انجه كه دعاكرده به فردموردنظربنابرمصلحت عطاميشود
2_دعاي فرد برايش ذخيره اخرتش كذاشته ميشه
3_ويابادعايش خيري ديكريادفع شري ميشودودعاي بيامبرهم ازاين سه حالت خارج نيست اكرجه اكثر دعاهايشان طبق خواسته شان محقق ميشود
اما اكرببذيريم كه حتما ولزوما دعابايد دردنيا براي صاحب دعا بذيرفته بشود اين حرف بي جايست جنانجه حضرت موسي دعاكردخدا خودش رابه من نشان ده ولي دعايش با (لن تراني)ردميشود ايا اين كسرشأن هست
هركه منظورخود از غيرخدا ميطلبد
اوكدايي است كه حاجت زكداميطلبد
زهراست عطاي خلق هرجند كه دوا باشد/حاجت ز كه ميخواهي آنجا كه خداباشد!!!گفتی که:
این همه از روایاتی که در صحاح نقل شده در مورد زیارت اموات وطلب مغفرت برای انها که اگر بخواهیم مجموع ادله بیان کنیم خود کتابی می شود واین در حقیقت از بدعت های ابن تیمیه بود که زیارت قبور را شرک اعلام کرد وقطعا نظر اهل سنت طبق مذاهب اربعه این نیست=====
وقتی راجع به اهلسنت نمی دونستی نظر الکی نده حالانظر علمای 4مذهب ببین بعدبگو قطعا!!!
ادعای الکی به امام ابن تیمیه نزن درد روافض ازجای دیگه س چون روافضو رسواکرد میاید میگیدبدعت ایجاد کرد!!
اول: مذهب حنفی:
از جمله کسانی که قبل از شیخ الاسلام ابن تیمیه )661-728هـ( در مورد عدم جواز توسل به پیامبر صلی الله علیه وسلم گفته بود، امام ابوحنیفه )80هـ – 150هـ( رحمه الله بودند.
امام ابوحنیفه می گوید: )برای هیچ شخصی جایز نیست که برای خواستن از خداوند به غیر خدا توسل جوید، بلکه باید از ذات اقدس الهی بخواهد و دعایی که به آن اجازه داده شده و انسان به انجام آن مأمور گردیده این دعایی است که از این فرموده خداوند استنباط میشود: )و بهترین و زیباترین نامها فقط شایسته خداوند است، پس به این نامها او را بخوانید و از کسانی که در نامهای خدا دچار انحراف و سرگردانی میشوند، دوری کنید و آنها را ترک نمایید، به زودی سزا و کیفر اعمالشان را خواهند دید.. )اعراف/180((. الدر المختار مع حاشیة رد المختار، 6/396-397. و همچنین شیخ قاسم ابن قطلو بغای حنفی رحمة الله علیه متوفی 879 هجری قمری که حدود 250 سال پیش از شیخ محمد ابن عبدالوهاب می زیسته در »شرح دررالبحار«، می فرماید:
»نذری که بسیاری از مردم انجاه می دهند، طوری که نزد قبر بعضی از صالحین رفته و می گویند: ای سرورم گمشده ام را برگردان، یا مریضم را شفا بده، یا حاجتم را بر آورده کن و در مقابل، فلان قدر طلا یا غذا یا شمع و غیره برایت می دهم ، این گونه نذر به اجماع باطل است، به چند دلیل از جمله این که: نذر برای مخلوق جایر نیست و این که او گمان می کند که مرده در امور مردم دخل و تصرف دارد ، در حالی که این اعتقاد ، کفر است. و مردم به این کار مبتلا شده اند بخصوص در مراسم میلاد شیخ احمد بدوی«.
و نیز شیخ صنع الله حلبی حنفی رحمة الله علیه ، متوفی 1120 هجری قمری ، در کتابش به اسم »سیف الله علی من کذب علی اولیاء الله« میفرماید: »امروزه بین مسلمین ، جماعاتی ظاهر شده ، که ادعا می کنند ، اولیاء در حیات و بعد وفاتشان ، تصرفاتی دارند و در شدائد و بلاها میتوان از آنها کمک گرفت و مشکلات به وسیله آنها حل میشود . نزد قبرهایشان رفته ، و برای بر آورده شدن حاجاتشان آنها را ندا می کنند …. و شیخ ادامه می دهد تا آنجا که می گوید:
»این سخن ، پر از افراط و تفریط است ، بلکه در آن هلاکت ابدی و عذاب سرمدی است ، بخاطر آنکه در آن نسیم شرک محقق و تصادم با قرآن است و مخالف عقائد ائمه و اجماع امت می باشد«.علامه احمد ابن مقریزی شافعی رحمة الله علیه متوفی 845 هجری قمری که حدود 270 سال پیش از شیخ محمد ابن عبدالوهاب می زیسته ، در کتابش به اسم »تجرید التوحید المفید« میفرماید:
»و شرک امم ، دو نوع است . شرک در الوهیت و شرک در ربوبیت .و شرک مشرکین غالباً شرک در الوهیت و عبادت است مانند شرک بت پرستان و فرشته پرستان و جن پرستان و شیخ پرستان و پرستندگان صالحین زنده و مرده . همان کسانی که می گویند )مانعبدهم الا لیقربون الی الله زلفی( یعنی : ما آنان را پرستش نمی کنیم ، مگر بدان خاطر که ما را به خداوند نزدیک گرداند. و ما را نزد او شفاعت کنند و به سبب قرب و کرامت آنها نزد الله ، ما نیز قرب و کراماتی پیدا می کنیم، همانطور که در دنیا ، هر کس به یاران و نزدیکان و خواص پادشاه خدمت کند ، داری احترام و نزدیکی نزد پادشاه می شود . و همه کتاب های الهی از اول تا آخرشان ، این عقیده را ابطال و رد می کنند و طرفدارانش را تقبیح کرده و تصریح می کنند که آنها ، دشمنان الله تعالی هستند و تمام پیامبران صلوات الله علیهم ، از اول تا آخرشان ، بر این اتفاق دارند و خداوند متعال هیچ امتی را هلاک نکرده ، مگر به سبب و به خاطر این شرک«.امام فخرالدین رازی شافعی )544 – 606هـ( ، فقیه ، اصولی ، متکلم ، مفسر ، و از فقهای بزرگ شافعیه ، متوفی 606 هجری قمری ، که در قرن ششم هجری قمری، که او قبل از شیخ الاسلام ابن تیمیه بوده و حتی بیش از500 سال پیش از شیخ محمد ابن عبدالوهاب )1115 – 1206( می زیسته، در تفسیر کبیرش، می فرماید: »أنهم وضعوا هذه الأصنام والأوثان علی صور
»نوع چهارم بت پرستی : مشرکین بت ها را بر اساس چهره پیامبران و بزرگانشان ساخته بودند و گمان می کردند که اگر به پرستش این مجسمه ها مشغول باشند ، آن بزرگان شفیع اینان نزد خداوند متعال خواهند بود و نظیر آن بت پرستی در این زمان ، مشغول شدن بسیاری از مردم به بزرگداشت قبور بزرگان است. بر اساس این اعتقادشان، که اگر قبورشان را احترام و بزرگداشت کنند ، آن بزرگان شفیع اینان نزد الله خواهند بود«.وخیلی های دیگه قبل ابن تیمیه رحمه الله علیه پس ….ی نگاهی توبندازی حساب کاروحدت گیرت میاد
هركه منظورخود از غيرخدا ميطلبد
اوكدايي است كه حاجت زكداميطلبد
زهراست عطاي خلق هرجند كه دوا باشد/حاجت ز كه ميخواهي آنجا كه خداباشد!!!شما که معنی مناظره نمیدانید سر چه حسابی به بحث وجدل بی پایان میپردازید؟ شما باید بدون هیچ گونه دعوا وناسزا گویی به گفتگوی صمیمانه بنشنید. البته همین مناظرات بی نتیجه تان را می بینیم،
لا اقل کمی به فکر کاربران باشید. -
داستان الجبل الجبل:==========
باز دوست عزيز مثل شكرد هميشكي روافض دست به سفسطه وقياس ها باطل زدند
اينكه بيامبربنابر معجزه درجنك موته درمدينه هست ولي اصحابش را درجنك موته بصورت بخش مستقيم تماشا ميكند اين معجزه هست ربطي به شنيدن درقبر نداردهركه منظورخود از غيرخدا ميطلبد
اوكدايي است كه حاجت زكداميطلبد
زهراست عطاي خلق هرجند كه دوا باشد/حاجت ز كه ميخواهي آنجا كه خداباشد!!!من مدعي توسل نيستم فقط اشكال ايراد كردم:
=========
اين هم نشان دهنده حماقت شماست
كه دلايل بي اساس براي اثبات توسل نامشروع خويش مياريد ميكيد من توسل قبول ندارم اكر نداري بس ادله براي جيست
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هركه منظورخود از غيرخدا ميطلبد
اوكدايي است كه حاجت زكداميطلبد
زهراست عطاي خلق هرجند كه دوا باشد/حاجت ز كه ميخواهي آنجا كه خداباشد!!!ثانیا آیه میفرماید خدا در عسل شفا قرار داده یا همینجوری خودش داشته؟ شفا در قرآن را خدا گذاشته یا همینجوری بوده؟ فکر کن. دقت کن. بابا جون تو میگی شیطان شفا گرفتن از گاو را زینت داده. به چه استنادی؟ اصلا شفا مگر کار خدا نیست؟ شیطان چه غلطی میکرده؟ خب همین شیطان نمیتونه شفا در عسل اردبیل رو زینت بده و مردم رو به خرافات اون بکشونه؟ بعد خدا هم میگه من در عسل شفا گذاشتم. این کجاش مغلطه است؟(پرسیدن قبلت!!)
شفا دادن کار خداست؟ کار شیطان است؟ آیا شیطان میتواند وارد حیطه خداوند شود؟)در وحی که توانسته،اینجا هم میتواند(. اگر خدا شفا میدهد و گاو هم شفا میدهد بین خدا و گاو فرقی می ماند؟ بین خدا و عسل؟ بین خدا و قرآن؟
=========
(سوال قبلت بود من درآوردی که گفتم منودرست بخون!)اینجاش مغلطه بود
شفا قرار كرفتن عسل بنابرنص صريح ازجانب خود خداوند بيان شده اياشفاكرفتن ازامامزاده هانصي وجود دارد بس قياس باطلي هست قياس جيزي ك منصوص عليه هست بر جيزيكه هيج نصي براش وجود نداره
مغلطه اش درجهالت شماست كه خدا شفارا درعسل كذاشت بس خدا شفارا همجنين درامامان قرار داده كي وكجاش نميكيد خدابكه شفا درامامان هست
اما اينكه فرمودي شيطان جه غلطي ميتونه بكنه كه شفاي را دركاو قرار بده:جوابش بسيارواضح است ازانجاكه شيطان بعداز مطرود شدن ازباركاه الهي ازخداوند درخواستهايي داشته وخداوند به شيطان قدرتهاي خاصي داده
عسل رو هم زینت میداد برای شما اگه نص صریحی نبود یاعسل هم می گفتیدچه کنیم آیه جلوروتونو گرفتههركه منظورخود از غيرخدا ميطلبد
اوكدايي است كه حاجت زكداميطلبد
زهراست عطاي خلق هرجند كه دوا باشد/حاجت ز كه ميخواهي آنجا كه خداباشد!!!در ذیل 57 اسرا هم نوشتی.
راستی کجای قرآن خدا فرموده ای محمد؟
==========╚» درتمام اياتيكه كه قران باصيغه امربه بيامبرخطاب كرده
اين فعل درآن صيغه هاي امرمقدراست╚» يا اذكر يا محمد
╚» قل هوالله احد: تمام مفسرين انرا اينكونه تفسير كرده اند بكو اي محمدهركه منظورخود از غيرخدا ميطلبد
اوكدايي است كه حاجت زكداميطلبد
زهراست عطاي خلق هرجند كه دوا باشد/حاجت ز كه ميخواهي آنجا كه خداباشد!!!ثانیا آیا قرآن نفرموده عزیز علیه ما عنتم؟ بعد همین قرآن نفرموده لایحزنک الذین یسارعون فی الکفر؟ الان تکلیف پیامبر چیست؟ اینکه فرموده استغفر لهم او لا تستغفر لهم… این یعنی چی؟ فسیری الله عملکم و رسوله و المومنون یعنی چی؟ پیامبر که الان هم میبیند ناراحت میشود یا نه؟” -=========
جواب
باز شما به ظاهرآيات استناد كردي وتفاسير را رهاكردي جانم
عزيز عليه ماعنتم{اي حريص علي هداية الكفار}بيامبرخدابر هدايت همه كفارحريص بود اماتقدير جيزي ديكربود{لايحزنك الذين يسارعون في الكفر}خودتو اي بيامبرخدا بر التزام بعضي كفارناراحت نكن جون تقدير آنهابنابر تعنت وعناد وعداوت شان بركفرهست
امابيامبر براي اتمام حجت براي آنها دعاي هدايت ميكردتا اينكه خدا فرمود{استغفرلهم أولاتسغفرلهم}استغفارتوبيامبر براي آنها فايده اي دربرندارد وبيامبر حريص بودنش بودكه شد رحمة للعالمين
هركه منظورخود از غيرخدا ميطلبد
اوكدايي است كه حاجت زكداميطلبد
زهراست عطاي خلق هرجند كه دوا باشد/حاجت ز كه ميخواهي آنجا كه خداباشد!!!. در آیه آمده که احیاء عند ربهم یرزقون. آیه فرموده نزد خدا مرزوق هستند یا اینکه فرموده نزد خدا زنده هستند؟ کیفیت احیاء چگونه است؟
========” –
اولا اين مدعاي مارا به اثبات ميرساند
شهدا نزدخدا زنده اند بس در دنيا نيستن كه صداي شمارابشنو ند واجابت كنند
:
قبلاتاکیدشد!
لهم دارالسلام عند ربهم…)دارالسلام نام یکی از درهای بهشت است(واماكيفيت احيا انجه كه از احاديث برمياد ارواح شهدا در سينه برندكاني هستن كه در جنت درحال بروازند
والله أعلم
هركه منظورخود از غيرخدا ميطلبد
اوكدايي است كه حاجت زكداميطلبد
زهراست عطاي خلق هرجند كه دوا باشد/حاجت ز كه ميخواهي آنجا كه خداباشد!!!41و42و43به کامنت های بعد آن مراجعه کنید مطلب رو میفهمید. حتی به عنوان تالار.
عزیزم آیات نصرت رو خوندی؟ چرا محقق نشدند؟ چرا خدا به شما مثلا حاجتی را در مورد اموالتان نمیدهد؟ این یعنی ناتوانی؟
44؛
کاملش این بود”
بعد راستی فرموده بودید که مرده نمیشنود و …. .
حدیث بخاری را که دیدید؟ نکند که بخاری افترا به پیامبر زده باشد یا اینکه با نقل روایت خواسته باشد بگوید که من بخاری و پیامبر ما انت بمسمع من فی القبور را قبول نداریم؟”. این بخاریه ها، مثلا سن ابن ماجه نیست. دقت کن.
بعد آیاتی که میگه میبینند میشنوند چی؟
آیا اموات مشرکین من دون الله نیستند؟
بعد من دون الله یعنی چه؟45؛
اینجا دیگه …. . من هیچ ادعایی نکردم. نگفتم که توسل را قبول دارم. گفتم؟ به بحث رفقایتان ایراد گرفتم. شما که باید این را خوب متوجه بشوی.
48؛
زهرهشک.
49؛
خواستم بگم که چرا تا یکی میگه حرام زاده شماها یاد عمر میافتید؟ من متنی را گذاشتم که هیچ ربطی به عمر ندارد ولی شماها به عمر گرفتید. به من چه.
روایتش کلی سر و ته داره اما به عمر ربطی نداره. حالا تو اصرار داری که طرف عمر بوده باشه من قبول میکنم.
50؛
باز رفتی سراغ حدیث؟ آیه چی میگه؟ چرا برای آیات دیگر سراغ حدیث نمیری؟
بعد اعتقاد من حسبنا کتاب الله است. آن هم کتابی که همه فهم است. میفهمی که. تفسیر یعنی اینکه من ابن جریر قرآن را میفهمم و تو(خواننده تفسیر و استناد کننده به آن) قرآن را نمیفهمی. چرا؟ مگر عقل نداری که سراغ تفسیر میروید؟ یه کم آشنا نیست؟
51؛
آیات قرآن مگر تاویل هم دارند؟ معنای تاویلاتش کجاست؟ چرا همه نمیدونن؟ این چه قرآنی است که خدا فرستاده و تاویلش را فقط یک عده میدانند. چرا عقل را تعطیل کردید و ا مفسرین تقلید کور میکنید؟ زشته. عیبه. میفهمن.52؛
به قرآن معنای حرف خودت را نمیدانی.
من برای اینکه با خودم حدیث نفس کنم به بت میگویم بخور. بعد نتیجه چیست؟ میفهمم که بت نمیتواند بخورد. عجب.
شعیب و صالح واقعا همانی است که شما گفتی؟ فتولی عنهم یعنی تغییر دادن فیزیکی جهت صورت؟ تا حالا توی همچین شرایط مشابهی قرار نگرفتی؟
…ﺧﺪﺍﺳﺖﻛﻪ ﻫﺮﻛﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﻨﻮﺍ ﻣﻰﮔﺮﺩﺍﻧﺪ… شما نوشتید؟ یعنی؟
53؛
رفیقتون که این رو در دسته بندی توسل آورد که خواستنم از خدا توسل است.
از کجای 35 مائده کشیدید بیرون که الوسیله یعنی عبادت؟ استنباط کردید؟ آیا استنباط فقط رای شما حلال است و برای ما زهر؟
بماند که یدعون و تدعون را هنوز معنی نکردید. دعا در مورد خدا یعنی خواندن او. برای برخی موارد قبول. حالا در مورد من دون الله یعنی چه؟
54؛
آنچه که دلیل بر حصر باشد کجای آیه است؟ کجای خطبه است؟ ان ما افضل یعنی حصر؟ ابتغوا الیه یعنی حصر؟
55؛
در تیتر کامنت عسل زدی به بدن.
شما اینجا عدم قبول دعای پیامبر را که زنده هم هست چی گرفتی؟ قضا و قدر. چرا برای موارد دیگر نمیگیری؟
حدیثتان که قلابی است. اگر رحمة للعالمین بوده چرا برای یکی خواسته؟ ضمن اینکه رحمت بودن برای عالمین. این عالمین چه کسانی هستند؟
این انسان مختار محض میتواند پیر نشود؟
56؛
انسانها مامور به ظاهرند و نه مامور به باطل. شما نوشتید؟ این همان سند بهشتی بودن امامزاده و … است. به علاوه همان علایمی که میگید.
57؛
هنوز مطرح است که در کجا گفته اسم صفت ذات وسیله هستند.
و هنوز مطرح است که استنباط کردی که اینها وسیله هستند؟ به چه استنادی؟ اینکه دعا یعنی خواندن و عبادت. دعا یعنی عبادت؟ اگر این باشد که یدعون من دون الله یعنی عبادت کردن غیر خدا و البته همه میدانند که شیعه از اینکار مبرا است. نیست؟ من امام رضا سلام الله علیه را عبادت میکنم؟
آن آیه هم فرموده فادعوه بها نفرموده توسل کنید به او با آنها.
58؛
اینجا هم عسلی شدی با تیتر
من که در مورد معنای نصرت چیزی نگفتم. نوشتم که چرا نصرت نکرده. پیامبران رو یا تکذیب کردند یا کشتند. این کجاش نصرت داره؟
در جواب سوال شما؛ عزیزم آیه میفرماید لننصر رسلنا و الذین آمنوا فی الحیاة الدنیا. این کجاش دین دارد؟
59و60 و باز هم دهانت را عسلی میبینم به خاطر جمله انتهایی؛معلوم نشد که عمل مشرکین چی بود. شد؟
خطاب سوره کافرون چه چیزی را معلوم میکند؟ غیر اینست که آنها چیز غیر الله را میپرستیدند؟ 3 زمر هم هست. میگوید میپرستیدند. نه اینکه رب گرفته باشند. خیلی واضحه.
61؛
این سه حالت چرا برای دیگران محقق نشود و مختص پیامبر باشد؟
من هم نگفتم که دعا لزوما در این دنیا اجابت میشود. بنا بر احتمال 2 و 3 شما استغفار پیامبر برای ان افراد در ان دنیا کارساز میشود. نمیشود؟
موسی از خدا چه چیزی را خواست؟ عملی هست؟ خدایی که به چشم بیاد جسم نیست؟ بعد چطوری لیس کمثله شئ میشود؟ بماند به سوالات مرتبط بپردازید.
ابن تیمیه همونی نیست که آیه تطهیر رو فضیلت نمیدونه ولی عدم سیر شدن معاویه رو فضیلت میدونه؟
.
65؛
اصل مطلب این بود ب توجه به آیه ای که گذاشتم”
دقیقا از همان فاصله ای که داستان الجبل الجبل اتفاق افتاد.
حالا آیا پیامبر و مومنون در زمان حیات این توان را داشتند که عمل ملت الناس را یکجا ببینند؟ اگر نداشتند وقتی که مردند چگونه میتوانند؟”. چی شد؟
66؛
دوست عسل دوست من؛
من هیچ ادعایی در رید یا قبول توسل نکردم به هر عنوان و شکلش. به بحث شما ایراد دارم. وقتی ادعایی نکردم دلیلی ندارد مه برای اثبات ادعای نکرده تلاش بکنم. شما ادعای جواز توسل و تقسیم بندی آن را کردید و من گفتم البینة علی المدعی. بفرما و ثابت کن و ایرادات را جواب بده.
67؛
سوال اصلی اینه؛
شیطان میتواند در حیطه خدا وارد شود؟ شفا را چه کسی میدهد؟ اگر خداست پس شیطان چیه؟ اگر شیان پس خدا چی؟
حالا خدا و گاو فرق دارند؟ هر دو شفا میدهند.
و ادامه این بود که”خب همین شیطان نمیتونه شفا در عسل اردبیل رو زینت بده و مردم رو به خرافات اون بکشونه؟ بعد خدا هم میگه من در عسل شفا گذاشتم. این کجاش مغلطه است؟”. تازه نص هم داریم که عسل شفاست.
اصلا خود قرآن شفاست. یه نفر دمر و لخت قرآن بخونه و ننزل من القرآن ما شفاء هم هست. بعد شفا میگیره. شیطان هم آن را زینت میده و این قرانی که کلام خداست با این زینت شیطان میشه عامل شفای ملت. میشه؟
باز میگم مدعی هیچ چیزی نشدم. بحث شما رو ایراد دارم.
68؛
این رو برای اطلاعات عمومی میذارم؛
من به مفسرین چی کار دارم. قرآن هرگز نفرموده یا محمد. در نهایت احترام فرموده یا ایها الرسول. یا ایها النبی.
وقتی دستور میدهد که پیامبر را آنگونه که همدیگر را خطاب میکنید صدا نزنید، خودش میاد برعکسش رو عمل کنه؟.
خلاصه اینکه در قرآن پیامبر کاملا رسمی و با سمت و پست خطاب شده اند.
68؛آن نقضی که گفتم این بود”بس جكونه آنها را همراه با خدا مي برستيد؟”.
69؛
یسارعون فی الکفر؟ به 41 مائده نگاه کردی؟
چرا همش میری سراغ تفسیر؟ اگر بنا به تفسیر باشد که خب من دیل 35 مائده کلی حدیث دارم که وسیله یعنی چی. اونها رو میذارم و خلاص. شما از قرآن شروع کردی و الان همش میزنی به حدیث.
70؛
مدعای شما چه بود؟ “در آیه آمده عند » عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ « و نه عند قبرهم!!”. آیه فرموده زنده اند و نزد خدا روزی دارند. گفته نزد خدا زنده اند؟ الان من و شما نزد کی روزی داریم؟ کیفیت احی هم که معلوم نشد. و البته نمیشود چون در 154 بقره فرموده ولکن لا تشعرون. چی رو نمیفهمید؟
اون پرنده ها سنگدان ندارند؟ هضمشون نکنن.
حدیث رو ول کن. حسبنا کتاب الله رو که شنیدی. طبق همون بیا جلو.
سوالاتم رو دوباره نمیذارم ولی شما روشون فکر کن و جواب بده. خوب نیت که آدم ادعایی کنه که این همه ایراد بهش وارد بشه و بی جواب بمونه.
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
39 يوسف
دراين ايه واضح است آن دو نفر مشرك كه هم سلول حضرت يوسف بودن مشرك بودن وخداياني داشتن ،جنانجه يوسف ع آنهارابه توحيد دعوت ميدهد
اما ايامشركين زمان بيامبر هم جنان اعتقادي داشتن يانه
آنجه ازايات برمياد كه بعضي ازمشركين بتهايشان راباالله مساوي ميدانستن (والذين كفروا بربهم يعدلون)
اما اينكه آنهارا الله ميدانستن خير بلكه بتها را اله ميدانستن جنانجه ازتاريخ برمياد كه مشركين خدايان بي شماري داشتن 1_خداي باران2_خداي رزق وروزي وغيرهم
وهيج وقت نميكفتن ما ازبتهايمان درخواست ميكنيم بلكه ازالهان خويش طلب ميكنيم
اكرجه خدايان خويش را الله نميدانستن ولي دربسياري ازصفات الله خدايان خويش راشريك ميدانستن
بازم قل بخور!
هركه منظورخود از غيرخدا ميطلبد
اوكدايي است كه حاجت زكداميطلبد
زهراست عطاي خلق هرجند كه دوا باشد/حاجت ز كه ميخواهي آنجا كه خداباشد!!!