Home › انجمن ها › گفتگوی ازاد › اقایان اگر اجازه بفرمایند و مسدود نفرمایند جواب داریم
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط محب اهلبیت علیهم السلام در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1853با سلام
این سومین نام کاربری اینجانب می باشد.نام دو کاربری قبلی http://www.ppp999.blogfa.com , دیگری
http://www.dlsvkhth14.blogfa.com که هر دو توسط سایت مسدود شد حتی دو سه مطلب در این اواخر نوشتم. اما دیدم اقایان وقتی بیشه را خالی دیدند شروع کردند هر چه خواستند و نوشتند بدون اینکه کسی جلودار ان ها باشد و حتی ادعا می کنند که شما جوابی ندارید.
خدا را شکر که شیعه دستش از قران و سنت پر است اما اقایان به هیاهو و تهمت و دروغ می پردازنند و نمی دانم به چه چیز خواهند رسید.بنده جواب بعضی از مطالب اقای اوربان را در سه پست دادم.
جناب اوربان بنده جواب های شما را دادم اما متاسفانه سایت وقتی اقدام به حذف کاربری اینجانب کرد تمام مطالبی که از طریف ردیابی می شد کنترل کرد از دستم خارج شد.
مطالب بنده
علی علیه السلام صحابی همیشه مظلوم تاریخ http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2010چ
ایا شیعه قائل است منکر امامت کافر است؟ http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2155
هستند؟
من أنكر إمامة أبي بكر الصديق رضي الله عنه فهو كافرکه متاسفانه ادرس دو مطلب اخر را پیدا نکردم
متاسفانه اقایان جز تهمت و افترا کاری دیگری بلد نیستند. اگر از کتب خودشان با سند صحیح از منابع معتبر بیاوریم قبول که نمی کنند هیچ توجیه هم می کنند اما اقایان از منابع دهم شیعه بدون بررسی سندی و رجالی ان را با اب و تاب می آوردند ما مانند اهل سنت نیستیم که بگوییم تمام روایت کتب ما صحیح هستند بلکه روایت جعلی هم داریم اما اقایان گوششان بدهکار نیست و دوباره روایات جعلی می اورند
متاسفانه به علت مشغله کاری و فکری کمتر به سایت می آیم. اما نیامدن یا جواب ندادن دلیل بر جواب نداشتن نیست
انشا الله سعی می کنم با یک مطلب جدید وارد شوم و فقط همان را ادامه بدهم. و امثال اوربان و سنی بدون تهمت و دروغ و البته سعی کنند با ادب وارد شوند. متاسفانه این دو رکیک ترین حرف را نسبت به بنده زدند. اما بنده با کمال ادب به ایشان جواب دادم. اگر از بنده بی ادبی دیدید ذکر بفرمایید. اینکه دیگران چنین کردند و چنان به بنده مربوط نیست و مسئول کار انها نیستم. شما اگر از بنده بی ادبی در مطالب بنده دیدید بیان کنید.
انشاالله در اینده با یک پست جدید وارد می شوم و همان را ادامه می دهم
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7744شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7745دوست گرامی السلام من تبع الهدی .
هر چند سلام کردن را بر دشمنین اسلام و معاندین حق و فحاشان به ساحت مقدس صحابه را جایز نمی دانم ولیکن ارزو می کنم به صف هدایت یافتگان بپیوندی و دست از این عناد بر داری.
دوست گرامی من از شما میخام اندکی منصف باشی . از شما که تحصیل کرده ی حوزه های علمیه شیعه هستی انتظار داشتم یک طرفه مطالب رد و بدل شده بین من و شما را نگذارید و یک طرف به قاضی نروید . ولی اینکه جوابهای بنده را بر سخنانت در سایتت درج ننمودی برایم بسیار مفهوم خوبی داشت و مفهومش این بود که سخن حق را اگر خواننده گان و مریدان شما بخوانند بدون هیچ تاملی می پذیرند چرا که عوام تشیع با رافضیان غالی و تکفیری بیسار تفاوت دارند . و از اینکه شما با ادله وارد می شوی خوشحالم .اما تمام ادله هایت ضعیف هستند و بارها بعد جواب دادنم نتوانستی یک بار هم ردی بر ان بزنی تا بحث را باهات ادامه بدم . اینکه می گویی سایت مطالب را حذف نموده بنده بدون شک بر صحت سخن شما شک دارم چرا که مذهب شما همیشه اینگونه خواسته است خود را حق نشان دهد که بگویید ما چقدر مظلومیم ولی بنده مطالب شما را اجع به مطالبی که گذاشته بودی ندیدم .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7746و همچنین بدان دوست عزیز بنده ردی بر شبهات تکفیری خواندن اهل سنت نوشته ام که حدود 106صفحه آن که همه اش رد توسط ایات و احادیث و وقایع تاریخی است را به سایت اسلام تکس تحویل داده ام و انها عرض کردن که مطالب را اصلاح می کنند و در سایت می گذارند. من ردی بر این شبهات نوشته ام و یکی از دوستان نزدیکم در جریان هستند و می دانند . آن 106صفحه 8مقاله است که حول 5موضوع است . و لیکن عنوان آن این است که :تکفیری کیست؟اهل سنت یا روافض؟؟
اکنون هم در حال نوشتن ردودی بر این هستم که ایا منهج شیخ الاسلام ابن تیمیه خلاف اهل سنت بوده شیوه ی تکفیرش یا خیر؟؟براستی ایا تکفیری هستند یا خیر؟بنده منتظر سایت هستم که مقالاتم را بگذارد تا خودتان جوابهایتان را کاملا علمی بگیرید.کلا حدود 160صفحه رد نوشته ام با فونت 12.اگر عجله نکتی و مقالات نشر شود جواب تمامی سخنانی را که گفته ای می گیری . و شما یک بحث هم به بنده بدهکاری و چون لحنت در بحث ارامتر است هر چند نسبت به صحابه گستاخ و بی ادب هستی بحث را باهات حول رجال شناسی و بررسی روایات کتب شیعه ادامه می دهیم و امیدوارم بتونی دفاع کنی . در قضیه تحریف قرآن که مطالبت موجود است و جنابعالی هیچ دفاعی نداشتی و اگر دوستان مطالبت را بخوانند میدانند که مشتت خالی است .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7747شما سخن از ادب نگو که اگر بحث هایت را من بخوانند می فهمند که بدترین اهانت ها را به صحابه کرده ای ؟راستی مکتب من جواز فحش را داده یا مکتب جنابعالی؟؟مکتب جنابعالی فحش را عبادت می داند و ریشه اعتقادی د ارد . در ضمن بجای هوچیگری بنده اماده ام سخنانت را خط به خط پاسخ دهم . تمام مطالبی هم گذاشته ای راجع به انکار خلافت و ناصبی خواندن اهل سنت مفصل در 8مقاله جواب داده ام که امیدوارم سایت محترم اسلام تکس بگذراند . و اگر نگذاشتند ان وقت جوابت را میدهم تو تالار.
منتظر ظهورت هستممممممم….. مثل اقای امام زمان نری در سرداب و دیگر نبینمت . بنده منتظرتم تا ببینم چقدر مشتت پر است ……خواهیم دید کی مشتت خالی است…..مثل مابقی ردودی که نوشتم و جوابی ندادی معلوم است کی مشش خالی است ….باز سوالی دارم چرا جراتش را نداری جناب اخوند مطالبم را در سایتت نشر یدی تا شیعه ها خودشان قضاوت کنند حق با کدام است….
الله مستعان
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7792با سلام جناب اوربان مطالب شما را خواندم و اینکه می بینم با لحنی ارام وارد شده اید خوشحالم و انشا الله ادامه پیدا کند. اما اینکه شیعه اهانت می کند و یا اینکه دروغ می گوید باز دروغی دیگر و باز تهمتی دیگر. جناب اوربان یک شبکه ولایت هست که تمام مطالب شبکه کلمه را نقد می کند و برنامه های متعددی گذاشته و حتی تمام فایل های سخنرانی را در سایت می گذارند. اما اقایان جرات اینکه یک نقد علمی به برنامه های شکه ولایت داشته باشند گریزانند. حتی اقای سجودی اعلام کرد که اگر یک روایت در مورد امامت وجود ندارد اما شبکه ولایت به جای یک روایت چهل روایت اورد هم از کتب شیعه و هم از کتب اهل سنت. اقایان در کشی به فتحه و کسره مانده اند. اقان در زباله گیر افتاده اند.جناب اوربان همین شبکه کلمه ادعا کرد که در قم یک قران115 سوره ای پیدا شده و با اب و تاب بیان کردند. اما وقتی معلوم شد که منبع خبر از سایت شایگان اسفندیاری بوده که در حاشیه سایت اشاره کرده که مطالاب اینجانب طنز است و با سایت فارس و رجا نیور شوخی دارم. به راستی شبکه کلمه این مطلب را ندیده بود؟ چرا مطلبی که طنز بوده به عنوان یک خبر بیان می کنند؟ این فقط مشت نمونه خروار دروغ از این شبکه است.
جناب اوربان قصد نداشتم این پست را بزنم و جوابی بدهم اما به یک نمونه از جوای های علمی؟؟؟؟!!!شما را در پستی که به بنده داشتید بدهم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7793شما در مورد این روایت این گونه توضیح دادید: در صحيح بخاري، جلد 1، صفحه 62، كتاب الوضو، باب 60، باب البول قائماً و قاعداً آمده است: پيامبر (صلي الله عليه و سلم) به صورت ايستاده بول ميكرد. اين واقعاً جسارت و اهانت به نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) است. آقايان أهل سنت كه نسبت به بعضي از رُوات ميگويند: چون فلان راوي، ايستاده بول ميكرد، پس عادل نيست و نبايد أحاديثش را قبول كنيم. الرفع و التكميل في الجرح و التعديل للكنوي الهندي، ج1، ص81. جناب عُقيلي در ضعفاء، جلد 2، صفحه 179 نقل ميكند: أتيت سماك بن حرب فوجدته يبول قائماً، فتركته و لم أسمع منه. چون جناب سماك بن حرب در حال ايستاده بول كردم ديدم، نقل رواياتش را ترك كردم.چه شد كه اگر يك راوي به صورت ايستاده بول بكند، از عدالت ساقط است و روايتش قابل قبول نيست، ولي اگر ـ نستجير بالله ـ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) ايستاده بول بكند، هيچ اشكالي ندارد؟ جواب اوربان: هیچوق عقیلی شخصی را برای ایستادن بول نمودن رد نکرده و جنابعالی تدلیس نمودی. شیخ عقیلی در جز دوم کتابش این چنین سماک بن حرب را تشرح داده و ضعیف بودنش هیچ ربطی به بول ایستاده ندارد ای نادان کپی پیست کننده .که چیزی جز کپی پیست نمدانی سماك بن حرب كوفى حدثنا عبد الله بن أحمد قال حدثني أبى قال حدثنا حجاج قال قال شعبة كانوا يقولون لسماك عكرمة عن بن عباس فيقول نعم قال شعبة فكنت أنا لا أفعل ذلك به قال سئل أبى عن سماك بن حرب وعطاء بن السائب فقال ما أقر بهما سماك يرفعها عن عكرمة عن بن عباس وعطاء عن سعيد بن جبير عن بن عباس حدثنا عبد الله قال حدثنا أحمد بن الحسن بن خراش وحدثنا محمد بن عيسى قال حدثنا صالح قال حدثنا على بن عبد الله قال سمعت أبا داود قال كنا عند شعبة فجاءه خالد بن طليق وأبو الربيع السمان فكان خالد بن طليق الذي كان يسأله فقال يا أبا بسطام حدثني حديث سماك بن حرب في اقتضاء الورق من الذهب فقال رفعه سماك وأنا أفرقه فقال حدثني يا أبا بسطام فقال حدثني داود عن سعيد بن جبير عن بن عمر لم يرفعه وحدثني قتادة عن سعيد بن المسيب عن بن عمر لم يرفعه وحدثني أيوب عن نافع عن بن عمر لم يرفعه ورفعه سماك وأنا أفرقه حدثنا محمد بن موسى قال حدثنا إسماعيل بن أبى الحارث قال حدثنا أحمد عن حجاج عن شعبة قال حدثني سماك أكثر من كذا كذا مرة يعنى حديث عكرمة إذا بنى أحدكم فليدعم على حائط جاره وإذا اختلف في الطريق وكان الناس ربما لقنوه فقالوا عن بن عباس فيقول نعم وأما أنا فلم أكن ألقنه حدثنا أحمد بن علي قال حدثنا مجاهد بن موسى قال حدثنا عفان قال سمعت شعبة وذكر سماك بن حرب بكلمة لا أحفظها الا أنه غمزه حدثنا محمد بن أيوب قال حدثنا يحيى بن المغيرة قال حدثنا جرير قال أتيت سماك بن حرب فوجدته يبول قائما فتركته ولم أسمع منه حدثنا محمد بن إسماعيل قال حدثنا الحسن بن على قال سمعت محمد بن عبيد يقول كان سماك بن حرب يجالس الشعبي وينشد الشعر فإذا جاء أصحاب الحديث قال جاء الثقلاء پس قشنگ نقل قول کن الکی ضعف سماک نزد عقیلی را ربط نده به بول ایستاده .بلکه سماک رو متهم به سو حافظه دانسته و رد نموده
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7794نوشته ای: جواب اوربان: هیچوق عقیلی شخصی را برای ایستادن بول نمودن رد نکرده و جنابعالی تدلیس نمودی …پس قشنگ نقل قول کن الکی ضعف سماک نزد عقیلی را ربط نده به بول ایستاده .بلکه سماک رو متهم به سو حافظه دانسته و رد نموده…. به راستی کجا بنده تدلیس کردم؟ کجای متنی که شما اورده اید نوشته سماک متهم به سوء حافظه است. معنای این جمله که در متن هم امده به چه معناست: أتيت سماك بن حرب فوجدته يبول قائماً، فتركته و لم أسمع منه…..این را برای بنده معنا کنیم. حالا شما تدلیس می کنید یا ما؟ این گونه جواب علمی می دهید؟ از این موارد زیاده این مشت نمونه خروار بود.در ثانی پیامبری که می خواهد الگو باشد برای مسلمانان ایا این گونه روایات می تواند الگویی خوبی برای ما باشد؟ ایا این با خلق عظیم پیامیر که در قران امده سازش دارد؟ اگر روایاتی در کتب شیع امده ایا شما ان را بررسی سندی کرده اید؟ ایا روایت از دید شیعه صحیحی بود؟ مسئله اینه که اگر مثلا یکی از بزرگان شما ایستاده بول کند و دیگران ببینند ایا این کار مورد نفرت واقع نمی شود؟ شبعه قائل است که این موارد قبیح با خلق عظیم پیامبر نمی سازد. تامل فرمایید….خواستم به شما بگویم مطالبی که می آورید و یا مقالاتی که شما می گویید نوشته ام ایا از این گونه دست می باشد. نوشتن مطالب غیر علمی و غیر مستند از هر کس براید. پس به جای اهانت مطلب علمی بیاورید. منتظر جواب شما در پست”پاسخ به یک سوال ساده” هستیم
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7796با سلامدرباره عقیلی من چون عربیم خوب نیست نمیتونم مطلب شما رو بررسی کنم جواب بدم و اینکارو برادر اوربان که استادن انجام میدن ان شاء الله.
اما درمورد حدیثی که گفتید توهین به پیامبره و از این حرفا. من توصیه میکنم شما اون عینک بدبینی رو نسبت به احادیث اهل سنت از چشماتون بردارید تا بتونید اصل مطلب رو درک کنید.
این حرکت پیامبر ص نشاندهنده یک حکم فقهیه که انسان در وقت ضرورت میتونه اونکارو انجام بده. تمام اعمال و گفتار رسول الله برای مسلمانان به منزله حکم دین هست و این هیچ توهینی به ایشون نیست.
والسلام
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7798بسم الله الرحمن الرحیمگفتی:با سلام جناب اوربان مطالب شما را خواندم و اینکه می بینم با لحنی ارام وارد شده اید خوشحالم و انشا الله ادامه پیدا کند. اما اینکه شیعه اهانت می کند و یا اینکه دروغ می گوید باز دروغی دیگر و باز تهمتی دیگر
جواب: و علیک السلام جناب حجت الاسلام و المسلمین دلسوخته. شما موضع بنده را در اینده و در گذشته از دو حالت خارج نخواهی بافت:1-اگر ارام باشی و لحنی طعن امیز نداشته باشی بنده هم طبق قرآن لو کنت فظا غلیظا عمل خواهم نمود 2-اگر نسبت به صحابه طعن وارد کنی و از اصول نقد علمی پا فراتر بگذاری بنده شیوه ام را عوض میکنم و اگر جنابعالی طعنی بزنی این را بدان من سنی صد برابرش را می دانم….. شما الفاظی را به سیدنا به معاویه نسبت می دادی در گذشته که می گفتی علیه الهاویه و انتظار داری ما سکوت کنیم و موضع آرامی اتخاذ کنیم؟؟این سخنت بسیار عبث است ویک سخن ابکی است و امیدوارم حداقل شما به عنوان یک روحانی شیعی بلد باشی که مانند هم کیشانت(اللهیاری که رهبرتان را حتی مفعول خوانده چه برسد به صحابه)اهانت نکنی و تا آخر شیوه ی علمی اتخاذ کنی. اینکه فرمودی شیعه اهانت می کند و بنده تهمت بر مکتبت زده ام این سخنم عین حق است و بنده افترایی نزده ام . ابتدا با روایتی که همیشه بدان استناد می کنم این را ثابت می کنم و سپس فحش و اهانت نامه های شما را هم در چند لینک ارایه می دهم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7799محمد بن يحيي راوي حديث ضد قرآني زير است : عن أبيعبدالله – عليه السلام – قال، قال رسول الله – صلى الله عليه وسلم – : إذا رأيتم اهل الريب و البدع من بعدي فأظهروا البراءة منهم و أکثروا من سبهم و القول فيهم و الوقيعه و باهتوهم کيلايطمعوا في الفساد في الاسلام و يحذرهم الناس و لايتعلمون من بدعهم، يکتب الله لکم بذلک الحسنات و يرفع لکم به الدرجات في الآخرة ” هرگاه پس از من اهل شک و بدعت را ديديد از آنان اظهار بيزاري کنيد و دشنامگويي و بدگويي و غيبت آنان را بسيار سازيد وبه ايشان بهتان زنيد تا به افساد در اسلام طمع نورزند و [در نتيجه] مردم از آنان حذر کرده و بدعتهايشان را نياموزند، [اگر چنين کنيد] خدا به سبب اين اعمال برايتان حسنات نوشته و درجات شما را در آخرت بالا ميبرد”!!!(اصول کافي، ج 2، باب مجالسه اهل المعاصي، ص 375، حديث 4، استاد “بهبودي” اين حديث را صحيح ندانسته است.)اين اصل مكتبت است و بنده افترایی نمی زنم دوست گرامی . اما اینکه فرمودی اهانت نمی کنند شیعیان این هم سخنی باطل است.بنده طبق قاعده جنابعالی مشت نمونه خروار این چند لینک را بهت تقدیم میکنم:
http://www.youtube.com/watch?v=ugxOVCWPDzg
http://www.youtube.com/watch?v=so62J4NxJJM
http://www.youtube.com/watch?v=Fpbb1oo460U
http://www.youtube.com/watch?v=AHgFPQd39r4
http://www.youtube.com/watch?v=5O8pfnYoj5M
بنظرم اگر در اینترنت هر کسی یک سرچ ساده بزند براحتی می فهمد که مذهب اهانت و توهین کدام است؟اهل سنت یا تشیع؟؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7800گفتی:جناب اوربان یک شبکه ولایت هست که تمام مطالب شبکه کلمه را نقد می کند و برنامه های متعددی گذاشته و حتی تمام فایل های سخنرانی را در سایت می گذارند. اما اقایان جرات اینکه یک نقد علمی به برنامه های شکه ولایت داشته باشند گریزانند. حتی اقای سجودی اعلام کرد که اگر یک روایت در مورد امامت وجود ندارد اما شبکه ولایت به جای یک روایت چهل روایت اورد هم از کتب شیعه و هم از کتب اهل سنت. اقایان در کشی به فتحه و کسره مانده اند. اقان در زباله گیر افتاده اند.
جواب:از سخنانت پیداست از نوچه های شبکه ضاله ولایت می باشی ولیکن باز نسبت بهت حسن ظن دارم ومیگم یک آخوند حقیقت جو و جویای حقیقت است….راجع به اینکه گفتی یک شبکه ولایت است که نقد علمی می کند: جناب قزوینی که مشهور به پینوکیو الاسلام می باشد بالاترین و بزرگترین شخص این شبکه است . اگر شما واقعا صادق می بودید حدود 500کلیپ از دروغهای این ایت الله شما در شبکه های اهل سنت پخش شده و ایشان اگر در سخنانش صادق می بود برای یک بار هم جواب حداقل یک کلیپش را می داد. به قول شما که اهل نقد علمی هستند!!!این ایت الله ی فراری شما همان شخصی نیست که در شبکه المستقله شکست خورد و با حالتی مذبوحانه روایاتی که راجع به شهادت فاطممه زهرا را داده بود خودش اقرار نمود فقط یک روایت صحیح است و آن هم جوینی و در سر همین روایت جوینی شخصی به نام رضا از سنندج مچش را گرفت و رسوای دوجهانش نمود. لابد یادت نیست که علی بن حمزه بطانی را خودش تضعیف نموددرحالیکه از راویان همین جوینی شیعی بود!!!یادت نمیاد؟؟اینکه میگویی نقد می کنند شبکه ولایت والله ما جز سفسطه بازی از این شبکه چیزی ندیده ایم .ایا همین شبکه نبود که شیخ ملازاده کلیپ فرارهایشان را هر شب پخش می کند؟؟شبکه کلمه اگر بنشیند و جواب یاوه گویی های دو مرتد زمان ابوالقاسمی و جناب یزدانی منگول را بدهد بایستی از وقت کمی که در اختیار دعوت اسلامی است کناره گیری کندو دین صحیح را به مردم نرساند و وقتشان را صرف جدلهای بیهوده با اشخاصی اهانت کننده به ناموس نبی صرف کنند … اینان سخن می زنند و نقد را هر کس خواست انجام بدهد… بنده خودم اهل سنتم و از افزاط و تفریط دوری می کنم و اگر فرصتی باشد در شبکه ای بدون شک همین نقدهای علمی که مدعی هستید انجام نمی شود بنده خودم انجامش می دهم و سخنان و اباطیل استادت قزوینی را جواب خواهم داد.. اگر حق هستی و صادقی یک لحظه در اینترنت سرچ کن وصال حق در بخش ارشیو کلیپها 500کلیپ از استادت پینوکیوالاسلام (قزوینی)موجود است .انجا منتظرم وارد شدی و جواب یکی از کلیپهای ساخته شده شبکه ی محبوبت را جواب بدهی……ولی سخن شما باد هواست و جوابی بر این سخنانت نداری…
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7801جواب: اين سخنانت تنها راه فرار براي اين است كه جوابي بر سخنان بنده نداری و این مشت نمونه خروار شما مشکل از نفهمی جنابعالی است با عرض پوزش.در این کتاب یعنی ضعفا عقیلی که بدان استناد نمودی و میگویی بنده دلیل ابکی داده ام چند جوابی دیگر برایت دارم شاید فهمیدن سخنانم برای جنابعالی اسان شود:
1-جریر بن عبدالحمید متولد 110هجری و متوفی 188هجری می باشد . جریر بن عبدالحمید وقتی این عمل را از سماک بن حرب دیده که در اواخر عمر ایشان بوده است و به اتفاق محدثین سماک بن حرب متوفی 123هجری است و دقیقا در سالهایی جریر بن عبدالحمید این جریان را دیده که سالهای اخر عمر سماک بوده است و محدثین در مورد سالهای اخر عمرش اتفاق دارند که سماک دچار سو حافظه شده و حتی اگر کمی به قبلتر ضعفای عقیلی نگاه می انداختی این عبارت را که اثبات رو به تنزل عقل رفتن سماک و ضعف حافظه اش داشت متوجه می شدی انجا که ذکر نموده است:وذكر سماك بن حرب بكلمة لا أحفظها الا أنه غمزه و بعد شیخ عقیلی برای اثیات دلیل ضعفش دال بر این کم حافظه شدنش این داستان را جریر بن عبدالحمید می اورد و در این داستان علت ضعف را در بول ایستاده ندانسته است بلکه با آوردن این داستان از جریر ثابت نموده است که حالاتش عدم ثبوت عقل و حافظه اش را می رساند و اینهم ترجمه ای استکه خود سایتهای شیعی در تایید این سخنم گذاشته اند:جرير بن عبدالحميد درباره سماك بن حرب مىگويد: نزد سماك بن حرب رفتم. ديدم ايستاده بول مىكند. با خود گفتم عقلش را از دست داده است. پس از مشاهده اين ماجرا هيچ سؤالى از او نكردم و درباره هيچ مطلبى با او
صحبت نكردم و برگشتم.http://abdoli1982.blogfa.com/post/17
iپس لطفا اگر شما مدلس نمی بودی دلیل را ضعف را به پای بول ایستاده نمی گذاشتی بلکه دلیلش را بخاطر از دست دادن ثبوت عقلی و کم عقل شدنش می دانستی که حتی امام ابن حجر در تایید این سخنم می فرماید:صدوق ، و روايته عن عكرمة خاصة مضطربة ، و قد تغير بأخرة فكان ربما تلقن
رتبته عند الذهبي: ساء حفظه
البته بایستی یاد اور شد که روایاتی که از سماک ذکر شده تا 20سال اخر عمرش تقریبا به اتفاق صحیح بوده اند ولی روایات اواخر عمرش به دلیل عدم ثبوت عقلانی و سو حافظه از درجه صحت ساقط شده است و معتبر نیست.2-بنده در جواب دوم عرض می کنم شما روافض مدلس هستید.میدانی چرا؟؟به قول یکی از دوستان کسیکه نمیداند افتابه بسازد ایا معقول است که درباره ی وهواپیمای بویینگ نظرات مهندسی بدهد؟؟شمایی که در رجال اهل فیض و دانش هستید چرا یک کتاب صحیح به ما معرفی نمی کنید تا فقه اهل بیت را بدانیم و به بهانه اجتهاد در حدیث چرا هر جا موافقتان باشد یک حدیث را صحیح می کنید و هر جا مخاف هوای نفس(اجتهادتان) باشد می گویید ضعیف است؟؟تکلیف افتابه خود را روشن کنید سپس در علم درایه ما نظر دهید(در بویینگ سازی اهل سنت نظر بدهید)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7802گفتی:در ثانی پیامبری که می خواهد الگو باشد برای مسلمانان ایا این گونه روایات می تواند الگویی خوبی برای ما باشد؟ ایا این با خلق عظیم پیامیر که در قران امده سازش دارد؟ اگر روایاتی در کتب شیع امده ایا شما ان را بررسی سندی کرده اید؟ ایا روایت از دید شیعه صحیحی بود؟ مسئله اینه که اگر مثلا یکی از بزرگان شما ایستاده بول کند و دیگران ببینند ایا این کار مورد نفرت واقع نمی شود؟جواب:دوست گرامی این شبهه سابقا پاسخ داده شده و اگر این دو شما را قانع نمی کند که اگر بنده بیشتر بگویم بحث جدلی می شود ولیکن دو لینک برایت می گذارم تا خودت بخوانی و جوابت را بگیری . چرا که جنابعالی معاند حقایقی و قلبت پر از کینه شده ولیکن جواب اهل سنت را ایستاده بول نمودن ذکر می کنم:
http://www.islampp.com/index.php?id=144&ftwid=13074
http://www.islamtxt.net/?q=article/224
و این یک رای فقهی بوده توسط پیامبر تا جوازش را به امت اسلامی نشان دهد ولیکن چیزی که ضد مکارم اخلاق است آن است که شما روافض سیده فاطمه و علی را چنان الگویی نشان داده اید که بیسار وحشتناک تر از این قضیه ی پیش افتاده است که یک حکم فقهی است ایا شما داستان رهن دادن لباس زیر حضرت فاطمه توسط حضرت علی در کتب خودتان را منافی الگوی حسنه نمی دانید؟؟ایا اینکه فاطمه با ساق پای لخت وسر برهنه جلوی سلمان ظاهر می شود منافی اخلاق حسنه نیست؟؟ایا دوست داری این روایات را از کتب خودتان نشنان دهم .العیاذ بالله که این از سیده فاطمه و علی به دور است….. دوست گرامی ایستادن بول نمودن در مذهب شیعه هم اشکالی ندار:در کتاب ” الکافی” آمده که از امام صادق علیه السلام در مورد شخصی که ایستاده بول میکند پرسیدند، گفت: مانعی ندارد.الكافی – الكلینی – ج 6 – ص 500
علی بن إبراهیم ، عن أبیه ، عن ابن أبی عمیر ، عن رجل ، عن أبی عبد الله علیه السلام قال : سألته عن الرجل یطلی فیبول وهو قائم ؟ قال : لا بأس به و مجلسی آن را در مرآة العقول ج22 ص 402 حسن گفته و تحسین کرده است.سیستانی آن را جایز می دانند چنانکه در سایت شیعی شبکة السراج آمده است که:از ایشان پرسیده شد: هل یجوز التبول واقفاً فی حال ضمان عدم وصول النجاسة الى الجسم او الملابس ؟
یعنی: آیا ایستاده بول کردن در صورت عدم رسیدن نجاسات به جسم ولباس جائز است
جواب آیت الله سیستانی : یجوز = جایز است
میتونید به سایت http://www.alseraj.net/ar/index.shtml مراجعه کنید و در قسمت کنز الفتاوی متن عربی فوق رو سرچ کنید.
نمیدانم تا کی خودت را به خواب میزنی …. روز قیامت دیگر جای این عنادها نیست اقای حجت الاسلام عزیز…
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7818اقای اوربان از اینکه بی ادبی می کنید و دیگران را به سخره می گیرید تعجبی ندارد چون وقتی می بینید که شبکه های ضاله حرفی برای گفتن ندارند و شبکه ولایت انچنان از کتب خودشان دلیل می اورد که شما و امثال شما به خود میپیچید.به راستی اگر از کتب شما مطلبی در مورد عایشه و صحابه اوردند مشکل از کیست؟ از کتب شماست یا شیعه؟ در ضمن شما که نورچشمی سایت اسلام تکس شده اید لطف کنید به سایت اسلام تکس بگویید که مناظره اقای قزوینی در شبکه المستقله را به صورت کامل با فایل و متن بدون تحریف کردن که الان دیگر شبکه ها می کنند در سایت بگذارد تا همه ان را بخوانند. از چه هراسانید؟ سایت ولی عصر متن کامل مناظره با شبکه المستقله را که با اقای قزوینی بوده در سه شب اخر{اگر اشتباه نکرده باشم} همه را کامل با متن فارسی و عربی اورده. کجای عبارت مچ گیری بوده؟ کجای ان قزوینی اعتراف کرده؟ اگر چیزی نیست متن کامل ان را بیاورید تا ما هدایت شویم. در ضمن شبکه ولایت کلیپ می آورد و نقد علمی می کند کجا شبکه کلمه کلیپ اورده و نقد علمی کرده؟ ماجرای زنان بلوچ را دیده اید که عبارت اول اقای قزوینی را حذف کرده بودند تا بگویند اقای قزوینی به زنان بلوچ اهانت کرده؟ ایا این نقد علمی است؟ در ضمن به چه دلیل و حکم شرعی حکم مرتد به اقایان ابولقاسمی و یزدانی دادید؟ ایا در مکتب شما تهمت دروغ اهانت جایز است؟ ایا از اینکه این اقایان فقط از کتب شما دلیل می اورند ناراحتید؟ راستی ماجرای زنانی که پیش عایشه می امدند و محتلم می شدند در کتب چه کسی است؟ مناظره اقای یزدانی با مولوی خودتان را ندید؟ ناراحتی شما از این است که چرا شیعه حقایق پنهان شما را بر ملا می کن. به راستی این تهمت بزرک به عایشه نیست؟ در ضمن اگر روایات شهادت حضرت زهرا ضعیف باشند….سوال طبق مبانی شما اگر روایاتی که راویان ان فاسق و فاجر باشند اما با طرق مختلف امده باشد صحیح است….ایا شامل این مرود نمی شود؟ در ضمن شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با دلیل محکم امده که فعلا جای بحث نیست.فتامل -
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
السلام علی عبادالله الصالحین
مسدود شدن حساب شما را نمی دانم و اگر مدیران محترم پاسخ دهند شخصا” خوشحال خواهم شد.
اما در مورد ادعای پر بودن دست مدعی تشیع باید که توهم باشد.
تکثر و تنوع باورها و فتاوی مراجع در بین مدعیان ناشی از باور شخصیت محور و بشر بنیاد است که تنها تحت نام دین و تشیع ملبس گردیده.و این حقیقت است که حتی خود شما را وا میدارد که بگویید و اعلام کنید که تنها مدافع نظرات خود هستید.و همین جمله و تعابیری از همین دست را از هر مرجع و مقلدی می شنویم و در مورد هر اصل و رسم آیینی عدم انسجام و وحدت رای و عمل کاملا” عادی است.تا جائیکه مقلد مستضعف و تحت نفوذ را وادار به پذیرش خرافات و اوهام القایی می نماید.چرا که هیچ توجیه منطقی و عقلی برای ارتکابات خود و هم کیشانش نمی یابد و به خود القا می کند که فاقد قوه تشخیص و فهم حقیقت است و باید که مقلد بماند.
در حال حاضر هم اختلافات بنیادی بین مدعیان اعم از مراجع و مقلدین و طلسم شدگان این آیین غیر قابل انکار است.
در همین مورد ادعای شما قول کافی کاف لشیعتنا را قبول کنیم یا غیر صحیح بودن طبق قول حضرت عالی.
و السلام علی من اتبع الهدی