اعتراف علمای اهل سنت بر متواتر بودن احادیث مهدویت و وجوب اعتقاد به آن و فتوا بر کفر کسی که مهدویت را انکار کند!!!!!!!!!!!!

Home انجمن ها مهدی موعود یا مهدی موهوم؟ اعتراف علمای اهل سنت بر متواتر بودن احادیث مهدویت و وجوب اعتقاد به آن و فتوا بر کفر کسی که مهدویت را انکار کند!!!!!!!!!!!!

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  abdozzahra1 در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 9 نوشته (از کل 24)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #8988

    abdozzahra1
    کاربر
    علیک السلام
    جناب عبدالله چهار سوال شما رو فقط با یک روایت جواب میدم که اسم پدر امام زمان علیه السلام اام حسن عسکری است, از غیبت او خبر داده است, اامامت همه امامان از فران و فایده وجود امام زمان در زمان غیبت رو همگی نبی مکرم بیان فرموده است به این حدیث خوب دقت کن:
    عن جابر بن عبدالله الانصارى قال لما نزلت الايه (یا ایها الذین آمنو اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و الی الامر منکم) قلت يا رسول الله عرفنا الله و رسوله فمن اولى الامر الذين قرن الله طاعتهم بطاعتك .
    فقال (ص ) هم خلفائى يا جابر و ائمه المسلمين من بعدى اولهم على بن ابيطالب ثم الحسن ثم الحسين ثم على بن الحسين ثم محمد بن على المعروف فى التوريه بالباقر و ستدر كه يا جابر فاذا لقيته فاقرا منى السلام ثم الصادق جعفر بن محمد ثم موسى بن جعفر ثم على بن موسى ثم محمد بن على ثم على بن محمد ثم الحسن ابن على ثم سميى محمد و كنى حجه الله فى ارضه و بقيته على عباده ابن الحسن بن على ذاك الذى يفتح الله على يديه مشارق الارض و مغاربها و ذاك الذى يعيب عن شيعته و اوليائه غيبه لا يثبت على القول بامامته الا من امتحن الله قلبه لايمان قال: فقال جابر: يا رسول الله فهل ینتفع الشيعة به في غيبته ؟ فقال صلى الله عليه وآله: إي والذي بعثني بالنبوة
    إنهم لينتفعون به: يستضيؤون بنور ولايته في غيبته كانتفاع الناس بالشمس، وإن
    جللها السحاب..كمال الدين و تمام النعمة،ج‏1، ص253/ علام الورى بأعلام الهدى، ص397،‌ كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏2، ص510،
    #8989

    abdozzahra1
    کاربر
    جناب عبدالله جالب است بدانید که علمای خودتان اعتراف کرده اند که جمله اسم ابیه کاسم ابی را بعضی افراد خودشان در حدیث اضافه کرده اند و جعلی میباشند:

    علامه كنجي شافعي:

    علامه كنجى شافعى در كتاب «البيان فى أخبار صاحب الزمان» مى‌گويد:

    وجمع الحافظ أبو نعيم طرق هذا الحديث عن الجم الغفير في (مناقب المهدي) كلهم عن عاصم بن أبي النجود عن زر عن عبد الله عن النبي صلى الله عليه وآله.

    حافظ ابو نعيم، اسناد اين روايت را از گروهى بسيار در كتاب مناقب مهدى آورده است كه همگى از عاصم از زر از عبد الله (يا زياده و يا بدون آن) اين روايت را نقل كرده‌اند.

    بعد از اين‌كه 31 طريق براى اين روايت مى آورد، مى‌گويد:

    ورواه غير عاصم عن زر وهو عمرو بن مرة عن زر، كل هؤلاء رووا (اسمه اسمي) إلا ما كان من عبيد الله بن موسى عن زائدة عن عاصم فإنه قال فيه (واسم أبيه اسم أبي). ولا يرتاب اللبيب أن هذه الزيادة لا اعتبار بها مع اجتماع هؤلاء الأئمة على خلافها، والله أعلم.

    … اين روايت را غير عاصم از طريق زر بن حبيش، عمرو بن مره از زر روايت كرده است. تمام اين راويان، روايت را با جمله «اسمه اسمي» نقل كرده‌اند؛ مگر عبيد الله بن موسى از طريق زائده از عاصم كه در روايت او جمله «واسم ابيه اسم ابي» آمده است. هيچ عاقلى شك ندارد كه اين جمله اضافه است و با توجه به اجتماع اين راويان بر خلاف آن، روايت او مورد اعتبار نيست.

    الگنجي الشافعي، الإمام الحافظ أبي عبد الله محمد بن يوسف بن محمد القرشي، (متوفاي658هـ)، البيان في أخبار صاحب الزمان ص 483.

    #8990

    abdozzahra1
    کاربر
    ربيع بن محمد السعودی

    او كه از مولفين وهابى است، در كتاب «الشيعة الامامية الاثنى عشرية فى ميزان الاسلام» روايت ««لو لم يبق من الدنيا الاّ يوم واحد لطول اللّه‏ ذلك اليوم حتى يبعث اللّه‏ فيه رجلاً من اهل بيتي يواطئ اسمه اسمي واسم أبيه اسم ابي» را نقل كرده و مى‌گويد:
    ولا ريب انّ هذا قد وضعه اصحاب محمد بن عبد اللّه‏ النفس الزكية، فانّه كان معروفا بكونه المهدي.
    بدون شك اين روايت را طرفداران محمد بن عبد الله نفس زكيه جعل كرده است؛ زيرا او مشهور شده بود كه مهدى موعود است.
    الشيعة الامامية الاثني عشرية في ميزان الاسلام ص 307 المولف: الشيخ ربيع بن محمد السعودي، طبعة مكتبة العلم بجدة الطبعة الثانية
    استاد سعد محمد حسن از اساتيد الازهر

    استاد سعد محمد حسن ازهرى در كتاب «المهدية فى الإسلام»، ص69، تصريح مى‌كند كه اين رواياتى كه جمله «اسم ابيه اسم ابي» را دارند، ساختگى است:
    أحاديث (اسم أبيه اسم أبي) أحاديث موضوعة، ولكن الطريف في تصريحه أنه نسب الوضع إلى الشيعة الإمامية لتؤيد بها وجهة نظرها على حد تعبيره.
    روايات «اسم ابيه اسم ابي»، روايات ساختگى است ولى جالب اينجاست كه (ابن تيميه) به صراحت مى‌گويد شيعيان روايات بدون زياده را جعل كرده‌اند تا بتوانند نظر خود را توجيه كنند !
    ركز الرسالة المهدي المنتظر في الفكر الإسلامىص 73، ناشر: مركز الرسالة – قمچاپخانه: مهر – قم،‌ چاپ: الأولى1417هـ.

    #9021

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام . اولا : از خوانندگان محترم می خواهم که قضاوت کنند و ببینند چطوری علمای تشیع نمی توانند عقیده ی خود را از قران ثابت کنند و متوسل به روایات جعلی و ضعیف و موضوعی می شوند .

    و این هم از معجزات قران و دین الهی اسلام می باشد که هیچ باطلی حتی به نام اسلام نمیتواند در قران راه پیدا کند .

    و واقعا باید همه ی مسلمانان ایه 52 سوره فرقان (فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِ‌ينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرً‌ا) (پس، از كافران اطاعت مكن، و با [الهام گرفتن از] قرآن با آنان به جهادى بزرگ بپرداز.)(ترجمه فولادوند) را سرلوحه ی مباحثات علمی و دینی خود قرار دهند .

    دوما : اینکه به حدیثی موضوعی از جابر استناد کرده ای .

    بدون اینکه وارد بررسی سندی و رجالی این حدیث بشوم این حدیث به چند دلیل موضوعی می باشد .

    1- هیچ وقت صحابه ی پیامبر اسلام مثل شما آیات قران را قیچی نمی کردند و نصف آن را دزدی و کتمان نمی کردند .

    2- اگر ادامه ی همین آیه 59 نساء (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّ‌سُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ‌ مِنكُمْ ۖ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُ‌دُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّ‌سُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ‌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا) را بخوانید به صراحت عقیده ی شما را باطل می کند چون خداوند فرموده اگر تنازع کردید به خدا و پیامبر رجوع کنید و اگر این ایه برای امامت پس از فوت پیامبر می بود باید می گفت فردوه الی الله و ائمه اثنی عشر بعد موت النبی . و یا فردوه الی الله و اولی الامر .

    #9022

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (جناب عبدالله جالب است بدانید که علمای خودتان اعتراف کرده اند که جمله اسم ابیه کاسم ابی را بعضی افراد خودشان در حدیث اضافه کرده اند و جعلی میباشند:علامه كنجي شافعي:علامه كنجى شافعى در كتاب «البيان فى أخبار صاحب الزمان» مى‌گويد )

    اولا : من از خوانندگان عزیز می خواهم که به این لینک مراجعه کنند و ببینند که گنجه شافعی یک رافضی بوده است : http://www.rahedoosti.com/2013/02/blog-post_1729.html

    دوما : اگر پیامبر حدیث جابر را گفته است پس چرا پس از فوت هر امامی فرزندان همان امام ادعای امامت می کردند ؟؟؟

    مگر جابر تا زمان امام جعفر صادق زنده نبوده است ؟؟؟

    و چرا حتی فرزندان خود امام این حدیث پیامبر را قبول نداشته اند ؟؟؟

    و اگر می خواهی بیشتر بدانی به کتاب فرق الشیغه نوبختی که عالم شیعه می باشد مراجعه کن .

    #9023

    abdozzahra1
    کاربر
    شما که اینقدر ادعای طرفداری از قرآن را دارید کاش یه نگاهی هم به قرآن بندازید.خداوند متعال رجوع به اولی الامر هم در آیه 83 سوره مبارکه نساء واجب فرموده است وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا.اتفاقا خداوند اطاعت از اولی الامر را بیان کرده که وقتی رسول خدا در بین مردم نبود به اولی الامر رجوع کنند . یکی از وظایف امامان علیهم السلام حل اختلافات در بین مردم است که امام زمان در زمن غیبت بطور موقت به عهده مراجع گذاشته است.همانطور که در زمان حضور خود امام نیز برای مناطق مختلف جانشین انتخاب میکند.به هرحال اطاعت از اولی الامر واجب است و اولی الامر هرکسی نمیتواند باشد چنان که فخر رازی نیز اعتاف کرده است.و احادیث اولیل الامر امامان میباشند.

    جواب شما را امام صادق علیه السلام در حدیث صحیحی جواب شما را داده است و اگر خواستی این حدیث را برایت تصحیح میکنم:

    عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ قَالَ تَلَا أَبُو جَعْفَرٍ ع أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ (النساء -: 59 -) فَإِنْ خِفْتُمْ تَنَازُعاً فِي الْأَمْرِ فَأَرْجِعُوهُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ثُمَّ قَالَ كَيْفَ يَأْمُرُ بِطَاعَتِهِمْ وَ يُرَخِّصُ فِي مُنَازَعَتِهِمْ إِنَّمَا قَالَ ذَلِكَ لِلْمَأْمُورِينَ الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ (النساء -: 59 -)

    طبق این ایه و أيه 83 سوره نساء همانطور که رجوع به پیامبر اکرم واجب است رجوع به اولی الامر نیز واجب است.و احادیث فراوانی که در رابطه با این ایه وجود دارد و همه چیز را برای جویندگان حقیقت به واضح بیان کرده است

    #9024

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام برادرم . اینکه گفته ای (او كه از مولفين وهابى است، در كتاب «الشيعة الامامية الاثنى عشرية فى ميزان الاسلام» روايت ««لو لم يبق من الدنيا الاّ يوم واحد لطول اللّه‏ ذلك اليوم حتى يبعث اللّه‏ فيه رجلاً من اهل بيتي يواطئ اسمه اسمي واسم أبيه اسم ابي» را نقل كرده و مى‌گويد: ولا ريب انّ هذا قد وضعه اصحاب محمد بن عبد اللّه‏ النفس الزكية، فانّه كان معروفا بكونه المهدي. بدون شك اين روايت را طرفداران محمد بن عبد الله نفس زكيه جعل كرده است؛ زيرا او مشهور شده بود كه مهدى موعود است.)

    برادرم شما رفتی که ابرو را درست کنی چشم را هم کور کردی .

    با این مطلبی که گفته ای تمام مطالب قبلی خود را هم زیر سوال بردی .

    و هنوز هم منتظرم که پاسخ این سوالاتی که درباره ی عقیده ی شما می باشد را با استناد به آیات قران بدهی .

    و از خوانندگان هم می خواهم که قضاوت کنند و ببینند که چطوری علمای تشیع نمی توانند عقیده ی خود را از قران ثابت کنند و به سوالاتی که من گذاشته ام پاسخ دهند .

    #9025

    abdollah1990
    کاربر
    و اینکه در حدیث جابر گفته شده (فقال جابر: يا رسول الله فهل ینتفع الشيعة به في غيبته ؟ )

    و از همین کلمه شیعه هم مشخص می شود که جعلی و موضوعی است زیرا در زمان رسول الله نه مذهب حنفی و شافعی و …. اهل سنت وجود داشته و نه مذهب زیدیه و اسماعیلیه و جعفریه شیعه .

    #9026

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام . همین که نمی توانی عقیده خود مبنی بر امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را با آیات مرتبط با همان موضوع ثابت کنید و مجبور هستید به آیاتی که هیچ ربطی به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام ندارد متوسل شوید ، نشان دهنده ی اینست که عقیده ی شما هیچ مبنای قرانی ندارد .

    و اینکه به آیه ی 83 سوره نساء استناد کرده ای اولا : در کجای این آیه خداوند به واجب بودن اطاعت از اولی الامر پس از فوت پیامبر دستور داده است ؟؟؟

    دوما : این ایه چه ربطی به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام دارد ؟؟

    سوما : این ایه درباره ی جنگ و خوف و امن می باشد نه مسائل دینی !!

    چهارما : چون شما مفلس هستید و هیچ آیه ی نصی درباره ی عقیده ی امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر ندارید مجبورید که آیات قران را با قلبهای منحرف خود تاویل کنید .

    و خداوند در این مورد هم فرموده (فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ) و از خوانندگان محترم می خواهم که قضاوت کنند و ببینند که چطوری علمای شیعه نمی توانند عقیده ی خود را از آیات قران و آیاتی که مرتبط با همان موضوع باشد ثابت کنند و مجبور می شوند که به تاویل آیات قران روی بیاورند .

    و به ایاتی استناد کنند که هیچ ربطی به موضوع ندارد .

    و ما اهل سنت خداوند را شاکریم که اگر بخواهیم نبوت پیامبر اسلام را از قران ثابت کنیم با چند آیه ، هم نام پیامبر و هم وظائف پیامبر و …. با آیات مرتبط و بدون توسل به آیاتی که ربطی به موضوع نداشته باشد ثابت می کنیم .

در حال نمایش 9 نوشته (از کل 24)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.