Home › انجمن ها › انتقاد از احادیث شیعه › استفاده خلفاء از کلمه «ولی» به عنوان جانشینی و خلاف
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط dlsvkhth14.blogfa.com در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5352شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5353گفتی=====
هر چند پیروان معاویه لعنت الله علیه خودشان را به هر دری می زنند تا روایات را توجیه یا رد کنند اما به حول و قوه ی الهی تمام مباحث گذشته تا هر کجا ادامه دادم رها می کنم و جوابی برایش نمی نویسم اما بحث را در یک موضوع و ان حقانیت امام علی علیه السلام که جانشین بر حق پیامبر اسلام صل الله علیه و اله و سلم است بیان می دارم
جواب====================
اولا لعنت بر تو . دوما تو مدفوع سگ سیدنا معاویه هم نمیشی . پس تو بی ادبی نه ما . لعنت به کسی که به تو شیر داد ای متعه ای نادان
توجه توجه توجه : فرار از جوابهای اوربان در پست دفاع از احادیث شیعه و عدم تحریف نزد شیعه اینم اقرار این اخوند
(جناب dlsvkhth14.blog=اما به حول و قوه ی الهی تمام مباحث گذشته تا هر کجا ادامه دادم رها می کنم و جوابی برایش نمی نویسم)
این پیروزی نخست بر اهل کفر و زندقه . اما در فرارهای دیگر ت از جوابهای من باز منتظر رد تک تک خطوطم هستم ولی همه دارن فرارهای به جلویت را می بینند .ووقتی سواد نداری در بحثی وارد نشو .لعنت الله علیک
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5354گفتی=============بنابراین جناب اوربان و هر کس دیگه که ادعایی دارند بسم الله. بنده ممکنه برای مدتی نباشم. اما در فرصت مناسب که امدم جواب های کوبنده به یاوه گویی ها و اهانت ها و افتراهای بعضی افراد می دهم و جواب دندان شکنی به مطالب بی اساس و سست برخی افراد داده خواهد شد. بنابراین انشاالله در فرصتی مناسب که امدم مطالب خودم را با سند ارائه می دهم. تا ببینیم که حقگو کیست و افترازننده کیست.
جواب====================ا
اره بر حقانیت اهل سنت مدعی هستم و خیلی وقت است بسم الله را اعلام کردم ولی جنابعالی بودی که مثل موش رفته بودی در سوراخ و نمیدیدمت
توجه توجه توجه: ترس جناب dlsvkhth14.blog… ار جوابهای اوربان موحد
اینم حرف خودش ( بنده ممکنه برای مدتی نباشم) حالا کذب دیگرشو نگاه کنید(اما در فرصت مناسب که امدم جواب های کوبنده به یاوه گویی ها و اهانت ها و افتراهای بعضی افراد می دهم و جواب دندان شکنی به مطالب بی اساس و سست برخی افراد داده خواهد شد) جوابت اینه : همانطور که دفعه قبل تهدید کردی که جواب دندان شکن می دهی . ولی فرار کردی وحتی نتونستی نصفی از خط هایی که در رد سخنانت نوشتم را جواب بدهی . پس الکی ادعا نکن چون احیانا پس میفتی و از ضعف میمیری .
اهل سنت نجس هایی چون تو رو آدم حساب نمیکنند چه برسد به اینکه شما بیای ما رد کنی
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5355گفتی============قبل از هر چیز اشفتگی جناب سنی را درک می کنم که حتی عاجز از اوردن دلیل می باشید و چون دلیل ندارید شروع به اهانت می کنید. اما جناب اوربان؛ اگر شما این گونه بخواهید مطالب بی پایه و اساس بنوسید مطئن باشید دچار تناقض گویی فراوان می شوید. همچنان که در این پست شدید
جواب====================
برادر سنی مظلوم ایرانی خودش اقرار نمود که علمی ندارد در این قضایا و لیکن جناب نادان شما حق نداری بر ایشان خرده بگیری که دلیل ندارد . ایشان بزرگی خودش را نشان میدهد که در چیزی که نمیداند وارد نمیشود .پس سکوت کن اخوند نجس
تناقض را شما می گویید نه بنده جناب اخوند . شما ادعا نمودی احادیث شیعه قوی هست در پست اول . بعدش که جوابتو دادم نتونستی بیای مثل من خط به خط جواب بدی . ادعا میکنی و وقتی گیر میفتی مثل موش میری پست دیگری می سازی صرفا جهت فرار . این فرار ها و یک بام و دو هوای جنابعالی در سایت ثبت شده و همه دارن رسواییهای روز افزونت را میخوانند
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5356گفتی===================جناب اوربان نوشتید که { همانطور که عرض نمودم ولی معانی متعددی دارد و این بستگی به موقعیت در جمله و شرایط آن دارد و با قرآئن هم می شود به معنی آن دست یافت . بیا این حدیث رو با غدیر مقایسه کن .در اینجا خواننده با خواندن کل حدیث متوجه می شود که مفهوم ولی چیست . در اینجا ابوبکر صدیق دیگر جانیشن است زیرا وقتی این را فرموده که دیگر پیامبر وفات نموده و هر جاهلی به اسانی می تواند مفهومش را درک کند و ابوبکر دیگر جانشین شده و خطاب به عباس و علی و می گوید من جانشین نبی هستم و مخاطبینش می فهمند که ولی دوست نیس .در واقع انها امده اند پیش جانشین رسول الله نه اینکه پیش دوست رسول الله چون دوستان رسول که بی شمار بودند و تیازی به ابوبکر نمیبود
جواب=============================
خب جاهل میشه بفرمایی این چه تناقضی داشت .هههههههههههههههههه
واقعا خودت هم مست شدی و نمی فهمی چی میگی . این را می گذازم به حساب اینکه حرفی برای گفتن نداری جز تکرار سخنان من .هاهاهاهاهاهاهاهاههاهااهاها
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5357گفتی===================جناب اوربان این بود دلیل علمی شما؟؟ صحابه از معنای ولی؛ دوستی را فهمیدند اما در اینجا که جناب ابوبکر به کار بردند جانشینی را فهمیدند؟چرا؟ به خاطر قرائن!!! کدام قرائن؟ چون رسول خدا صل الله علیه و اله و سلم فوت کرده بودند و معنای ولی بر اساس مقتضیات زمان فرق می کند و در اینجا به معنای جانشینی هست اما در زمان پیامبر صل الله علیه و اله و سلم به معنای دوست بوده
جواب=============================
ادم وقتی کج فهم باشد هیچ حرفی را نمی فهمد
الله فرموده ختم الله علی قلوبهم .وقتی حرفامو نمیفهمی به قول اخوند ار ار دبیلو سی در گوش خر یاسین می خواندم حالی می شد . ولی جنابعالی هیچ چیز در کله ات نمی رود .چون پوووووووووووووووول و شهوووووووووووووت مانعت شده .
نادان جان بنده گفتم بستگی به مکانش و جایش و بعضی وقتها با توجه به قرآئن بعدی و قبلی میفهمیم که مقصود چی بود . کسی که من جانشین او هستم علی هم جانشین اوست خدایا جانشین بدار کسی که من را جانشین کند و دشمت بدار کسی که من را دشمن میداند .ههههههههههههههههههههههههههههههه
بت غدیر را از ذهنت بریز بیرون
همه چیز در سخنان مذهب دروغ تناقض است
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5358گفتی=============به به به این استدلال ابکی شما که چطور نقاق خودتان را نسبت به اهلبیت علیهم السلام نشان دادید.
جواب========================
معلوم است استدلال کی ابکی است که داری روضه میخونی و میری برای فرار به جلو .
این اهل بیت از شما بیزارند . یکیشون فعلا در چاه فاضلاب است و اثری از ان نیس .بقیه هم بزرگان اهل سنت بودن و ربططی به مذهب صیغه و متعه و خمس و قبرپرستی و شرک و خرافات نوادگان ابن سبا ندارد .
گفتی=====================
1: اگر ولی بنا به دیدگاه شما به معنای دوستی است بفرمایید پیامبر که این جمله را فرمود ایا به این عمل شده؟
جواب=========================
همگی اصحاب دوستان رسول الله هستن و قبل آن دوستان الله هستن
الله از آنان رضایت ابدی خود را اعلام کرده . پس اگر علی دوست بوده معاویه هم دوست بوده .کاتب وحی و ارایشگر او بوده .جنگ بین علی و معاویه ربطی ب این حدیث ندارد . جنگ بین دو مومن ارا ایا ندیده ای در قران ؟؟
إِنْ
طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ
اگر علی دوست بوده معاویه هم دوست بوده بفرما این ایه را توجیه کن . علی را هم از مرتیه ربوبیت بیار پایین . این شبهه هم بارها در همین سایت جواب داده شده
[
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5359گفتی=========================سوال دوم: نوشتید که وقتی جناب ابوبکر ولی گفت همه به معنای جانشینی گرفتند چرا؟ چون پیامبر فوت کرده بود. پس معنای ولی از زبان ابوبکر برای جانشینی جناب عمر را چگونه توجیه می کنید؟ ابوبکر که زنده بود؟ این را چگونه می خواهید توجیه کنید؟ اما در مورد اینکه چون ابوبکر در اخرین روزهای عمر شریف پیامبر صل الله علیه و اله و سلم نماز خواند؟؟؟!!!پس دلیل معتبر بر جانشینی جناب ابوبکر است؟؟؟!!!!!!!!
جواب==============================
رجوع کن به این لینک http://www.islamtxt.net/?q=article/483
اما برایت کپی کنم اینجا بهتر هست . چون نمیخونی و باز دچار جهل مرکب می شوی
نکته اول :
انتصاب اجباری آن وقت ممکن است که انسان ارتش و سپاه، تحت فرمان داشته باشد برای مثال جرج بوش نتوانست معاونش را جانشین خود کند چرا؟ چون ارتش آمریکا تحت فرمانش نبود و اگر چنین میکرد هیچکس از او قبول نمی نمود و به عقلش میخندید
نکته دوم:
جرج بوش اما از مردم خواست که دیک چینی را انتخاب کنند ولی مردم به درخواستش توجه ننمودند، پس این درخواست جرج بوش در خواست است و انتصاب نیست
نکته سوم
حضرت ابوبکر نیز ارتشی نداشت تا بزور عمر را بر سر مردم بنشانند اما نفوذ معنوی داشتند لذا عمر را انتخاب کرد اما هیچکس از این انتخاب نفهمید که اگر با عمر بیعت نکند جهنمی میشود، یا حق مخالفت ندارد ، چون انتخاب ابوبکر را پسندیدند پس قبول نمودند ، حالا فرض کنید ابوبکر میگفت فلان یهودی جانشین من است یا پسرم خلیفه بعدی است!! آیا بنظر شما میتوانست نظر خود را تحمیل کند؟ جواب حتما نه است ! پس دیدید ابوبکر قدرت اجرایی نداشت مگر با تصویب مردم
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5360نکته چهارم
در منابع تاریخی آمده که بعضی ها اعتراض کردند، پس حق اعتراض سلب نشده بود> شما سند خواستید اینهم سند :
شیخ ابن تیمیه مینویسد: برخی از صحابه با ابوبكر در باره جانشینی عمر با او صحبت كردند و گفتند: چرا یك فرد خشن را بر خلافت برگزیده و بر مردم تحمیل كردی ؟ فردا جواب خدا را چه خواهی داد ؟…….منهاج السنة، ج6، ص155،
ابن تیمیه، در منهاج السنة مینویسد:لما استخلفه أبو بكر كره خلافته طایفة حتی قال طلحة ماذا تقول لربك إذا ولیت علینا فظا غلیظا. »منهاج السنة، ج7، ص 461.
زمانی كه ابوبكر، عمر را به جانشینی انتخاب كرد، برخی از این انتخاب ناراحت شدند، طلحه گفت: جواب خدا را چه خواهی داد هنگامی كه به ملاقات او بروی از بابت اینكه فردی خشن و را بر ما مسلط كردی………….
از این معلوم میشود که آزادی رای و بیان بود و حضرت عمر نیز این مخالفت را عادی و فطری دید و برای همین وقتی که خلیفه شد، بخاطر مخالفت طلحه به او کینه نورزید بلکه طلحه مشاور عالی عمر شد و توسط عمر نامزد خلافت بعد از وفات عمر شد طلحه آخر کار دانست، انتخاب ابوبکر درست بوده و رای اولیه خودش نادرست دید.
نکته پنجم
این انتصاب با بیعت اکثریت قاطع مردم امضاء شد یعنی کسی نگفته که مردم بزور بیعت کردند یا اعتراض ها گسترده بود، بلکه اصلا اعتراض مهمی در کار نبود.
نکته ششم
شما توجه کنید که در آمریکا یا ایران، برای انتخاب رهبر بعدی راهکاری وجود دارد اما راهکار مسلمانان برای انتخاب رهبر بعدی این بود که بزرگان مدینه این را فقط حق خود میدانستند پس در سقیفه جمع شدند و ابوبکر را انتخاب کردند مردم مکه هم اعتراضی ننمودند زیرا آنها نیز بصورت طبیعی قبول کردند که حق انتخاب خلیفه برای پیشگامان نهضت اسلامی است نه برای دیگران! پس امیر المومنین ابوبکر بزور خودش حاکم نشد مردمی او را انتخاب کردند و گفتند تو امیر مایی. حالا این امیر منتخب صدها دستور صادر کرد که اطاعت شد از جمله اینکه امیر بعدی را انتخاب نمود و باز مردم فرمانش را پذیرفتند( ابوبکر ارتشی نداشت که زور بگویید)
وقتی حاکم و محکوم به خلافت امیر المومنین عمر راضی شدند پس اعتراض آیندگان و دیگران به چیست؟؟ این اعتراضی عجیب است!! این یک نوع فضولی در کاری است که ربطی به آنها نداشت!!!!!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5361نکته هفتم
سوال کننده عزیز شما اسنادی خواستید که دال بر مشورت ابوبکر با مردم در انتخاب عمر باشد, برای اختصار فقط این یک روایت را می نویسم ::(حدثنا ابن حمید، قال حدثنا یحی بن واضح ، قال حدثنا یونس بن عمرو، عن أبی السند، قال: أشرف أبوبكر علی الناس من كنیفه، وأسماء ابنة عمیس ممسكته موشومة الیدین، وهو یقول: أترتضون بمن استخلفه علیكم ؟ فإنی والله ما ألوت من جهد الرأی، ولا ولیت ذا قرابة، وأنی قد استخلفت عمر بن الخطاب، فأسمعوا له وأطیعوا. فقالوا: سمعنا وأطعنا).الحدیث رواه الطبری.
ابن حمید از ابن واضح و او از یونس بن عمرو، یونس ازابی سند روایت میکند که او گفت ابوبکر از جایگاه اش خود را آشکار کرد در حالیکه اسماء بنت عمیس با دستهای خود ( که منقوش به حنا بود ) او را گرفته بود ( یعنی ابوبکر در حالت ضعف و مرض وفات بود و اسماء عصای او شد) و ابوبکر صدیق خطاب به مردم فرمود : آیا راضی میشود که برایتان خلیفه بعدی را انتخاب کنم به خدا قسم که من از خواهش نفس چنین نکردم و نه از بستگان خود شخصی را انتخاب نمودم و من بدرستیکه عمر را برای خلافت بر شما انتخاب نمودم پس از او بشنوید و اطاعت امرش را کنید
مردم گفتند میشنویم و اطاعت میکنیم , ین روایت حکایت از این دارد که مردم رای ابوبکر را در انتخاب عمر پذیرفتند و گفتند شنیدم و فرمانبرداریم میتوانستند بگویند شنیدیم اما مخالفیم
ولی نگفتند حضرت ابوبکر فقط نام عمر را در پیش مردم ذکر کرد، آنها گفتند قبول! و وقتی بوش هم نام دیک چینی را ذکر کرد مردم گفتند نه!!
اگر میگفتند آری ، آیا باز هم خلاف دمکراسی بود!
اگر بگویید نه! باید بصورت پارلمانهای امروزی باشد که هر کس یک رای در صندوق بیاندازد، میگویم :این را کی حضرت علی هم قبول نداشت زیرا خودش هم به همین روش انتخاب شد و روش بهتری را پیشنهاد ننمود, پس اعتراض شیعه به چیست؟ شیعه در اینجا نه سر پیاز است نه ته پیاز !!!! مگر شیعه وکیل تام الاختیار مسلمانان صدر سلام است؟؟؟!!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5362گفتی======================دقت فرمایید: قويترين دليلي كه برای جانشینی پیامبر صل الله علیه و اله و سلم؛ نماز خواندن أبو بكر به جاي پيامبر اكرم صل الله علیه و اله و سلم است . پيامبر اكرم صل الله علیه و اله و سلم در همان بيمارياي كه از دنيا رفتند، قبلش فرمود: هلموا اكتب لكم كتابا لن تضلوا بعدي. قلم و كاغذي بياوريد تا براي شما چيزي را بنويسم كه هرگز گمراه نشويد. برخي گفتند: قد غلبه الوجع. بيماري بر او غلبه كرده است و هذيان ميگويد. صحيح البخاري، ج 5، ص 137
جواب====================
رجوع کن به این لینک ها خودت بفهمی قرطاس به درد امامت موهوم علی نمیخورد
1-حدیث قرطاس
http://www.islamtxt.net/?q=article/204
2-شبهه استناد شیعه به حدیث قرطاس
http://www.islamtxt.net/?q=article/538
3-نظر اهل سنت درباره حدیث قلم و قرطاس چیست؟
http://www.islamtxt.net/?q=question/3
4-داستان درخواست كاغذ از سوی پيامبر تا چيزی بنويسد (حديث قرطاس)
http://www.islamtxt.net/?q=article/88
5-آیا عمر ابن خطاب به پیامبر نسبت هذیان گویی داده است؟ (بخش اول)
http://www.islamtxt.net/?q=question/485
6-آیا عمر ابن خطاب به پیامبر نسبت هذیان گویی داده است؟ (بخش دوم)
http://www.islamtxt.net/?q=question/486
7-چرا رسول الله به مردم امر کردند همواره وصیت نامه داشته باشند ولی خودشان ننوشتند؟
http://www.islamtxt.net/?q=question/250
8-چرا رسول الله صلی الله علیه وسلم در آخرين لحظات عمر، قلم و کاغذ خواستند؟
http://www.islamtxt.net/?q=question/173
9-رد شبهات جدید شیعه حول حدیث قلم و کاغذ
http://www.islamtxt.net/?q=article/496
10-رد شبهه و افسانه (هذیان گویی) نسبت به پیامبر صلی الله علیه وسلم
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5363گفتی=========================ولي وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) دستور ميدهد: مروا أبا بكر فليصل بالناس. به أبو بكر بگوييد برود براي مردم با نماز بخواند. صحيح البخاري، ج 1، ص 162. اين آقايان خودشان را به اين طرف و آن طرف زدند و بزرگانشان مانند فخر رازي، تفتازاني، قوشجي و امثال اينها گفتهاند: وقتي پيامبر صل الله علیه و اله و سلم أبو بكر را به عنوان امام در دينمان قرار داده است، چرا ما قبول نكنيم كه امام در دنياي ما باشد؟ پيامبر اكرم صل الله علیه و اله و سلم هيچ كلمه ديگري نگفت، نه كلمه مولا را به كار برد و نه امام، وصي، خليفتي و ولي و فقط فرمود: مروا أبا بكر فليصل بالناس. به أبو بكر بگوييد برود براي با نماز بخواند. اگر بيماري بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) غلبه كرده است و ـ نستجير بالله ـ هذيان ميگويد، چرا در اين مورد نميگوييد كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) ـ نستجير بالله ـ هذيان گفته است؟! همين جمله پيامبر اكرم صل الله علیه و اله و سلم ، قويترين دليل شده است بر اينكه أبو بكر خليفه مسلمانان است.
جواب=============================
جهالت جنابعالی دقیقا همین جاست
قیاس های باطل مذهب شما تمامی ندارد . برای ما امامت ابوبکر موضوع کفر یا ایمان نیس . علی و ابوبکر هر کدام می شدن برایمان فرقی نداشت ولی چون تو جاهلی جوابت را می دهم .
دست از این قیاس های الکی بکشید . اگر فرض را بگیریم که فخر رازی و تفتازانی و قوشجی گفته باشند مقصود اشاره به جانشینی نیست بدان که هزاران هزار نفر دیگر گفتن از علمای اهل سنت که مقصود اشاره به جانشینی است . اینطوری استدلال نکن عزیزم تا رسوا نشوی .
باز هم میگم امامت ابوبکر باشد یا نباشد برای ما مهم نیس چون نه اصل است نه فرع . شما باید از قرآن و سنت اثباتش کنی . شماها امامت را ملاک کفر و ایمان قرار داده اید و بایددددددددددددددددددددد ثابتش کنید
زوددددددددددددددددد
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5364گفتی===============================من نميدانم اين بازيها چيست كه اينها درميآورند؟ آنهمه عبارات صحيح درباره أمير المؤمنين (عليه السلام) آمده است، ولي اينها ميگويند كه اين روايات جعلي و نادرست است و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) خليفه معين نكرده است و حديث و آيهاي در اين زمينه وجود ندارد. ولي درباره أبو بكر آمدهاند يك جرياني درست كردهاند كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) آمد أبو بكر را كنار زد و خودش نماز خواند و براي اينكه كم نياورند، گفتند كه أبو بكر به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) إقتداء كرد و مردم هم به أبو بكر إقتداء كردند. مانند اين است كه ـ نستجير بالله ـ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) يك برق فشار قوي است و بايد يك ترانس در وسط گذاشته شود تا مردم از نور او استفاده كنند. جناب اوربان به ما بگويند: آيا پيامبر اكرم صل الله علیه و اله و سلم در طول اين 23 سال همچنين نمازي خوانده است كه خودش جلو بيفتد و يكي از صحابه به ايشان إقتداء كند و مردم هم به آن صحابه إقتداء كنند؟ مضافاً مگر قرآن نميفرمايد: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ. سوره أحزاب / آيه 21. پيامبر اكرم صل الله علیه و اله و سلم بايد الگو باشد. آيا آقاي بن باز، آقاي آل شيخ و آقاي محمد بن عبد الوهاب حاضر هستند بيايند جلو بياستند و يكي از يارانشان به آنها إقتداء كند و مردم هم به او إقتداء كنند؟ اگر بنا است كه كار پيامبر اكرم صل الله علیه و اله و سلم الگو باشد، آيا اين حضرات اين كار را جايز ميدانند؟
جواب==================================
این بازی ها رو شما سر مردم ایران در اوردید و به نام دین خمس میگرید و صیغه میکنید و هر احمق بازی در می اورید .پس شما بازی گر هستید . امامتی ساختید که هیچ جایی از آن سخنی نیست و همه را بخاطرش کافر میدانید . بازیگر شما نان بخوران نادان هستید
این همه روایت جعلی امده چه حرفیست .خب جاهل السلطنه نادان تو که از سگ نزد اهل سنت بی ارزشتری نمیدانی حدیثی روایتش راویانش ثقه نباشند ضعیف و مردود است ؟؟ ایا علم درایه تعارفی دارد با ابوبکر و علی . خب روایتی سندش ضعیف است و توش شاید فضایل نبی و صحابه هم باشد اما باز ضعیف است و دین ربطی یه اینها ندارد.
از اینکه گفتی ابوبکر و برق فشار قوی و غیرهم این یک اهانت است به رسول الله . ابوبکر توسط نبی انتخاب شد برای جماعت حالا پیامبر دلش خواسته که خودش بخواند . مثلا فرض کن من اشاره میکنم به دوستم بره سر کلاس بجای من تدریس کند در عین حال که اون رفت من خودم هم میروم تا درس بدم چون حریصم به درس دادن . بعد که میرم سر کلاس دوستان میگن معلم اصلی اومد در عین حال دوستم هم اونجاست و هر دو یک چیز رو میگیم واسه داشن آموزان همه به درس هر دومون اقتدا میکنند و این منافاتی با هم نداره . بلکه خیلی کلاس قوی تر و علمی تر میشه
ادامه پست بعدی………………….
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5365ادامه پست قبلیمضافاً مگر قرآن نميفرمايد: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ. سوره أحزاب / آيه 21. پيامبر اكرم صل الله علیه و اله و سلم بايد الگو باشد. آيا آقاي بن باز، آقاي آل شيخ و آقاي محمد بن عبد الوهاب حاضر هستند بيايند جلو بياستند و يكي از يارانشان به آنها إقتداء كند و مردم هم به او إقتداء كنند؟
جواب=================
من از تو سوالی می پرسم . این سبا موسس مذهب شماست . حالا اگر کلینی بیاید و به او قتدا شود این مشکلی دارد؟؟
گفتی======================
در كتاب الفِصَل،جلد 4، صفحه 109 ميگويد: آنهايي كه ميگويند نماز أبو بكر دليل بر خلافت است: فباطل بيقين. اين استدلال يقيناً باطل است. اگر بنا باشد نماز خواندن به جاي پيامبر اكرم صل الله علیه و اله و سلم دليل باشد، إبن ام مكتوم هم به جاي پيامبر اكرم صل الله علیه و اله و سلم نماز خوانده است
جواب=========================
تدلیس جنابعالی را بر همگان عیان میکنم . در واقع در این کتاب اقوال را ذکر نموده و بعدش نظرات خودش را عرض کرده مولف
دقت کنید این رافضی چطوری قیچی میکند
فقط گفت فباطل بیقین
اما داستان چیزی دیگر است
واحتج من قال لم يستخلف رسول الله صلى الله عليه وسلم بالخبر المأثور عن عبد الله بن عمر عن أبيه أنه قال أن استخلف فقد استخلف من هو خير مني يعني أبا بكر وأن لا استخلف فلم يستخلف من هو خير مني يعني رسول الله صلى الله عليه وسلم وبما روى عن عائشة رضي الله عنها من كان رسول الله صلى الله عليه وسلم مستخلفاً لو استخلف فمن المحال أن يعارض الإجماع من الصحابة الذي ذكرنا والأثران الصحيحان المسندان إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم من لفظه بمثل هذين الأثرين الموقوفين على عمر وعائشة رضي الله عنهما مما لا يقوم به حجة مما له وجه ظاهر من أن هذا الأثر خفي على عمر رضي الله عنه كما خفي عليه كثير من أمر رسول الله صلى الله عليه وسلم كالاستئذان وغيره أو أنه أراد استخلافاً بعهد مكتوب ونحن نقر أن استخلاف أبي بكر لم يكن بكتاب مكتوب وأما الخبر في ذلك عن عائشة فكذلك نصاً وقد يخرج كلامها على سؤال سائل وإنما الحجة في روايتها لا في قولها وأما من ادعى أنه إنما قدم قياساً على تقديمه إلى الصلاة
فباطل بيقين لأنه ليس كل من استحق الإمامة في الصلاة يستحق الإمامة في الخلافة إذ يستحق الإمامة في الصلاة اقرأ القوم وإن كان أعجمياً أو عربياً ولا يستحق الخلاف إلا قرشي فكيف والقياس كله باطل.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #5366دقت کنید ابن حزم رد ادامه چه می گوید بعد اقوال متعدد .خود ابن حزم از اشخاصی است که هرکس رد کند اطاعت ابوبکر را و طعن بزند به او و منزلتش ان شخص را کافر میداندادامه…
قال أبو محمد: في نص القرآن دليل على صحة خلافة أبي بكر وعمر وعثمان رضي الله عنهم وعلى وجوب الطاعة لهم وهو أن الله تعالى قال مخاطباً لنبيه صلى الله عليه وسلم في الأعراب ” فإن رجعك الله إلى طائفة منهم فاستأذنوك للخروج فقل لن تخرجوا معي أبداً ولن تقاتلوا معي عدواً ” وكان نزول سورة براءة التي فيها هذا الحكم بعد غزوة تبوك بلا شك التي تخلف فيها الثلاثة المعذورون الذين تاب الله عليهم في سورة براءة ولم يغز عليه السلام بعد غزوة تبوك إلى أن مات صلى الله عليه وسلم و قال تعالى أيضاً ” سيقول المخلفون إذا انطلقتم إلى مغانم لتأخذوها ذرونا نتبعكم يريدون أن يبدلوا كلام الله قل لن تتبعونا كذلكم قال الله من قبل ” فبين أن العرب لا يغزون مع رسول الله صلى الله عليه وسلم وغلق باب التوبة ف قال تعالى ” قل للمخلفين من الأعراب ستدعون إلى قوم أولي بأس شديد تقاتلونهم أو يسلمون فإن تطيعوا يؤتكم الله أجراً حسناً وإن تتولوا كما توليتم من قبل يعذبكم عذاباً أليماً ” فأخبر تعالى أنهم سيدعوهم غير النبي صلى الله عليه وسلم إلى قوم يقاتلونهم أو يسلمون ووعدهم على طاعة من دعاهم إلى ذلك بجزيل الأجر العظيم وتوعدهم على عصيان الداعي لهم إلى ذلك العذاب الأليم.
قال أبو محمد: وما دعا أولئك الأعراب أحد بعد رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى قوم يقاتلونهم أو يسلمون إلا أبو بكر وعمر وعثمان رضي الله عنهم فإن أبا بكر رضي الله عنه دعاهم إلى قتال مرتدي العرب بني حنيفة وأصحاب الأسود وسجاح وطليحة والروم والفرس وغيرهم ودعاهم عمر إلى قتال الروم والفرس وعثمان دعاهم إلى قتال الروم والفرس والترك فوجب طاعة أبي بكر وعثمان رضي الله عنهم بنص القرآن الذي لا يحتمل تأويلاً وإذ قد وجبت طاعتهم فرضاً فقد صحت إمامتهم وخلافتهم رضي الله عنهم وليس هذا بموجب تقليدهم في غير ما أمر الله تعالى بطاعتهم فيه لأن الله تعالى لم يأمر بذلك إلا في دعائهم إلى قتال هؤلاء القوم وفيما يجب الطاعة فيه للأئمة جملة وبالله تعالى التوفيق. وأما ما أفتوا به باجتهادهم فما أوجبوا هم قط اتباع أقوالهم فيه فكيف أن يوجب ذلك غيرهم وبالله تعالى التوفيق. وأيضاً فإن هذا إجماع الأئمة كلها إذ ليس أحد من أهل العلم إلا وقد خالف بعض فتاوي هؤلاء الأئمة الثلاثة رضي الله عنهم فصح ما ذكرنا والحمد لله رب العالمين.
فصل قال أبو محمد: وجميع فرق أهل القبلة ليس منهم أحد يجيز إمامة امرأة ولا إمامة صبي لم يبلغ إلا الرافضة فإنها يجيز إمامة الصغير الذي لم يبلغ والحمل في بطن أمه وهذا خطأ لأن من لم يبلغ فهو غير مخاطب والإمام مخاطب بإقامة الدين وبالله تعالى التوفيق. قال الباقلاني واجب أن يكون الإمام أفضل الأمة.
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
اما مسئله دیگر این است که شما متاسفانه همیشه کمبود وقت داری ولی در عین حال واسه طرح شبهات و فرار به جلو امادگی و وقت زیاد داری . به قول دوستانی که نظر میدن یک بامممممممممممممم و دو هوااااااااااااااااااااااااا
گفتی=====
قبل از پاسخ گویی عرض کنم که بنده بنا دارم در مورد امامت بلافصل امام علی علیه السلام و جانشین بر حق پیامبر صل الله علیه و اله و سلم مطالبی را ارائه بدهم. و البته بدون توجیه کردن روایات و با اوردن روایات صحیح السند از زبان علمای اهل سنت با دلیل محکم بیاورم
جواب============
ما دلیلی جز فرار از قرآن سنت ندیدیم . عالم اهل سنت جزو سرچشمه های وحیانی نیس که عدم قبولش کفر باشد . شماها دلیلی ندارید .نه از قرآن و نه از سنت .
گفتی=====
بنابراین سعی می کنم مطالبی که به صورت پراکنده و مختلف بوده را نیمه راه تمام کنم. و این به معنای اینکه جوابی نداشتم و یا فرار از بحث بود را نمی پذیرم. چون بنده اعتقاد دارم که اگر بحث غدیر- مهمترین بحث شیعه و سنی هست- روشن شود خود به خود خیلی از مسائل حل می شود
جواب========
تو سعی زیاد کردی ولی سعیت رو همیشه خنثی نمودم . بنده با تو جوجه خیلی کار دارم . تا پای جان در مقابل یک حربی رافضی می ایستم مگر اینکه الله مرگم بدهد و نتوانم بیایم .
عادت شما رو همگی می شناسند همیشه نصف راه گیر میکنید و بعدش فرار به ته چاه و بعدش می ایید چند شبهه مطرح میکنید و فرار به مرحله بعدی . در مورد غدیر پست بر رد آن گذاشتم و ردش ادامه دارد ومطمئن باش تا 350پست هم میرسانم . اگر فرصت نشد تا 200پست . پس غدیر هم به دردت نمیخورد جوجه اخوند