Home › انجمن ها › گفتگوی ازاد › ادعای مسخره تحدی
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط آقای اسلام در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1904به مناسبت فرارسیدن عید خونریزان با مسلمانان کمتر بحث کردیم و اکنون دوباره شروع میکنیم
یکی از مسائلی که مسلمانان بسیار روی آن مانور میدهند بحث تحدی است
میگویند اگر میتوانید آیه ای مانند قرآن بیاوریددر صدر اسلام هم همین داستان بود
و افرادی اشعار و آیاتی را خواندند که فقط نام کسی به نام مسیلمه کذاب باقی ماند که بعضی سخنانش وجود دارداما بحث تحدی بحث مزخرفی است که هیچ انسانی سر در نمی آورد
شما هر آیه ای بگویید و چند کلمه عربی گرد هم بیاورید میشود آیه.
بعد به یک مسلمان نشان دهید میگوید نه قرآن با این فرق دارد
چه فرقی دارد؟؟؟بله نص قرآن با نص بنده فرق دارد
اشعار سعدی با حافظ فرق دارد و اگر سعدی بخواهد با حافظ تحدی کند هرچه بگوید حافظ میگوید ن شعر من این شکلیه شعر من اون شکلیه از تو نیست
پس ناچارا سعدی باید عین شعر حافظ را بگوید تا حافظ قبول کند
که شبیه شعرش استپس با این حساب دیوان حافظ هم تحدی دارد
اما نکته ی دیگری که ذهن هر انسان خردمندی را درگیر میکند این است
که فرض کنیم یک انسان برجسته و یک ادیب آیه ای بگوید برای تحدی
خب وقتی به آقایان مسلمان نشان دهید حتما ایراداتی خواهند گرفت
خب در اقدام بعدی آن ایرادات را برطرف میکنیم
خب حالا چه خواهند گفت؟؟؟
خدا میگوید اگر تمام بشر و موجودات خیالی جن جمع شوند نمیتوانند مانند قرآن بیاورند
اما دیدیم اگر مسلمانان ایراد جمله را بگویند و ما برطرف کنیم
دیگر جمله ای مانند قرآن بوجود می آید
خب حالا باز مسلمانان میگویند تحدی کنید؟؟؟
واضح است تحدی خیلی بحث طاقت فرسایی نیست که مسلمانان برای مقتدی های خویش بزرگش کرده اند
این هم تحدی بنده:”[= 14pt]خدا قفلو داده به احد، احد داده به صمد، صمد قفلو برده نياورده، كفر احد رو درآورده.[/]”
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10453.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10454با سلام .
شما همین مطالب را در تاپیک نزول آیات جالب بر محمد http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2271#comment-10241 گذاشته ای و قبلا موارد مشابهی را در تاپیک دعواهای بی فایده http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2269 گذاشته ای که من پاسخ داده ام .و از خوانندگان می خواهم که حتما و حتما و حتما مطالعه کنند و قضاوت کنند .
اینکه گفته ای (و افرادی اشعار و آیاتی را خواندند که فقط نام کسی به نام مسیلمه کذاب باقی ماند که بعضی سخنانش وجود دارد)پاسخ من : اگر گفته های مسیلمه کذاب مثل قران می بود پس باید امروز میلیون ها نفر پیرو می داشت و یا سخنانش به عنوان سخن حداقل یک دانشمند دارای پیروانی می بود .
اینکه گفته ای (اما بحث تحدی بحث مزخرفی است که هیچ انسانی سر در نمی آورد)
پاسخ من : خداوند وقتی بخواهد کسی را رسوا کند به دست خودش رسوا می کند .
خود شما در همین تاپیک به صراحت گفته ای (این هم تحدی بنده:”[= 14pt]خدا قفلو داده به احد، احد داده به صمد، صمد قفلو برده نياورده، كفر احد رو درآورده.[/]”)
اگر به گفته ی شما بحث مزخرفی است پس شما هم جزو افراد مزخرف هستی ؟؟
مبارکتان باشد !!
اینکه گفته ای (شما هر آیه ای بگویید و چند کلمه عربی گرد هم بیاورید میشود آیه.بعد به یک مسلمان نشان دهید میگوید نه قرآن با این فرق دارد چه فرقی دارد؟؟؟بله نص قرآن با نص بنده فرق دارد)
پاسخ من : اینکه که خداوند گفته است مثل این ایات بیاورید یعنی اینکه دارای بلاغت و معانی و قانونی برای سعادت بشریت باشد و آن قانون بعدا نقض نشود یا خلاف عقل و علم نباشد نه مثل تحدی که خود شما کرده ای و حتی نتوانستی حداقل قواعد دستور زبان فارسی را رعایت کنی و به جای (قفل را) نوشتی قفلو !!!
(خدا قفلو داده به احد، احد داده به صمد، صمد قفلو برده نياورده،)
این که هیچ بار معنایی و سعادت بشری ندارد پیشکش شما !!
اینکه گفته ای (اما دیدیم اگر مسلمانان ایراد جمله را بگویند و ما برطرف کنیم)
پاسخ من : حتما مثل قفلو !!
اینکه گفته ای (دیگر جمله ای مانند قرآن بوجود می آید)
پاسخ من : حتما مثل قفلو !!!
اینکه گفته ای (این هم تحدی بنده:”[= 14pt]خدا قفلو داده به احد، احد داده به صمد، صمد قفلو برده نياورده، كفر احد رو درآورده.[/]”)
پاسخ من : همین مطلب تحدی را هم از جای دیگری کپی کرده ای از به ریختگی آن معلوم است !
اگر خودت مطلبی می گفتی و تحدی می کردی آنوقت چه می شد ؟؟!!!
حتما به جای احد و صمد می نوشتی احدو و صمدو !!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10462آقا جان شوخیت گرفته یا ما را مسخره کردی با این جوابات؟گفتی:”اگر گفته های مسیلمه کذاب مثل قران می بود پس باید امروز میلیون ها نفر پیرو می داشت و یا سخنانش به عنوان سخن حداقل یک دانشمند دارای پیروانی می بود .”
چه مسخره!!! مسیلمه هرچی پیرو داشت یا میخاست جمع کند که شما کشتید!!!
قتل عام مرتدین در زمان چهار خلیفه اول که همه از آن باخبرند
اما بحث من سخن دیگریست که امثال شما نمیفهمند
من میگویم آیات زیادی برای تحدی با قرآن سروده و آورده شده است که مسلمانان با دلایل بی معنی رد میکنند
گفتید:”اینکه که خداوند گفته است مثل این ایات بیاورید یعنی اینکه دارای بلاغت و معانی و قانونی برای سعادت بشریت باشد و آن قانون بعدا نقض نشود یا خلاف عقل و علم نباشد نه مثل تحدی که خود شما کرده ای و حتی نتوانستی حداقل قواعد دستور زبان فارسی را رعایت کنی و به جای (قفل را) نوشتی قفلو !!!”
اولا به نظر شما کتابی مانند بوستان سعدی یا دیوان حافظ برای سعادت بشری خوب نیست؟
خوب آن هم تخدی
یا اصلا کتب شیمی و فیزیک بشر را به علم و تکنولوژی و آسودگی برده است یا بندگی و بردگی آیات قرآن!!!
یا مثلا آیه اول سوره تحریم که همه جا داستان خنده دارش را مثال میزنم
کدام گام را برای سعادت بشری برداشته است؟؟؟ دعوای محمد و پارتی بازی خدا برای او را میگیوم
نمیخواهم روی این مسائل بحث کنم
اما در مورد همان نوشته که گفته اید شما حتی قواعد دستور زبان را رعایت نکرده ای
اولا این خودش زیبایی دارد
دوما بالفرض سخن شما درست
من قواعد را رعایت میکنم
بعد شما ایراد دیگه ای میگیری اونو هم بر طرف میکنم
بعدش میخای چکار کنی؟
همان طور که گفتم
فرض کنیم یک ادیب مسلط به زبان عربی در اختیار داریم و او جمله ای را برای تحدی میگوید
و بالفرض شما ایراد هم میگیرید و ما آن ایراد را برطرف میکنیم
بعدش دعوایتان سر چه خواهد بود؟؟؟؟
لطفا مسخره بازی هایتان را کنار بگذارید و اگر جوابی ندارید سکوت بهتر از این جواب های شوت و ملنگ است
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10463به نظرم جناب خیلی دیر میفهمندو اگر واقعا ایشان قصد فهمیدن دارند به ایشان و هرخواننده جویای فکر و اندیشه پیشنهاد میکنم این لینک را بخواند تا دقیقا متوجه سخنان بنده بشود و بداند سخنان بنده گوشه ی کوچکی از ایرادات بر این موضوع پوچ است
این لینک را با صبر و تحمل بخوانید
http://news.gooya.com/politics/archives/2008/11/079968print.php
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10467سلام خدمت دست اندرکاران سایت اسلام تکس وبرادر
abdullah1990
وآقای کافر!!!!!!!
اولا شما که از اسلام وقران ایراد میگیرید(که حرفهای پیش افتاده ای هست وبه درد……میخوره)یه سوال دارم ازت که بگو پیرو کدام دین هستی(مسیح-یهود-زرتشت-هندو-بودیسمو…….)یا لائیک؟!تا ببینیم دینت مشکل داره یا خیر!!
واگه ملحدی که فبها….
اولا در مورد تحدی نکاتی را عرض کنم
مفهوم تحدی در قرآن
تحدی، در لغت یعنی مبارزه طلبی و معارضه کردن، و در اصطلاح یک واقعیت تاریخی قرآنی است که عبارت است از امر خداوند به مخالفان و منکران وحی قرآن و صدق نبوت حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ که اگر طبق ادعای خود، قرآن را مجعول و پیش خود ساخته و اساطیر الاولین میدانند
نظیر آن را بیاورند.
در آیات قرآن کریم، گاه تحدی به کل قرآن، گاه به ده سوره و گاه به یک سوره از آن صورت گرفته است. این گونه تحدّی زمینه ساز این سؤال شده است که راز این درخواستها و همانند خواهیهای متفاوت چیست؟
پاسخی که معمولا داده میشود این است که قرآن با این شیوه، تحدی از اشد به اخف نموده است تا اعجاز قرآن بهتر به کرسی نشیند. در آغاز درخواست کرده تا همانند کل قرآن را بیاورند. پس از آن که تلاش برای همانندآوری کل قرآن صورت گرفت و ناتوانی بشر از آوردن همانند آن روشن شد، ده سوره همانند سور قرآن را میطلبد و پس از تلاش و اثبات عجز آنان از آوردن ده سوره، قرآن از آنان میخواهد که یک سوره همانند قرآن بیاورند. به این ترتیب قرآن مجید سه بار با فاصلهی زمانی انگیزههای مردم را به سوی همانند آوری قرآن سوق داده و عجز آنان از آوردن همانند قرآن را در سه مرحله با سیر از دشوارتر به آسانتر به اثبات رسانده است.
این پاسخ، بر یک پیش فرض استوار است و آن این که نزول و به ویژه ابلاغ آیات یاد شده به ترتیبی بوده باشد که در این پاسخ مطرح شده است. به این معنی که اوّل آیات تحدی به کل قرآن، سپس آیات تحدی به ده سوره و در نهایت آیات تحدی به یک سوره نازل شده است.در دستهای دیگر از آیات قرآن، تحدی به صورت خاص مطرح شده است که تنها به عناوین موضوعات اشاره میکنیم:
1. تحدی به آورندهی قرآن.
2. تحدی به فصاحت و بلافت.
3. تحدی به هماهنگی و عدم اختلاف.
4. تحدی به خبرهای غیبی.
دامنهی تحدیشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10468گستردهترین تحدی از میان آیات قرآن در آیهی 88 سورهی اسراء انجام گرفته است. مخاطب این مبارزه طلبی، جن و انس یعنی همه جهانیانند. از این آیه به خوبی استفاده میشود که ابعاد اعجاز قرآن اختصاص به فصاحت و بلاغت و زبان خاص آن که زبان عربی است نداشته و از جهات مختلف مطرح است؛ و گرنه دعوت به مقابله غیر عرب با یک کتاب عربی بیتناسب است.
لازم به توضیح است که هم آوردی خواستن (تحدی) در آن نیست که سخنی همسان و همانند سخن خدا بیاورند به گونهای که در شیوهی بیان و نحوهی تعبیر کاملاً همانند باشد، زیرا این گونه همانندی جز با تقلید امکان پذیر نیست! بلکه مقصود از «تحدی» آوردن سخنی است که هم چون قرآن از نظر معنویت دارای جایگاهی ارجمند و والا بوده و در درجهی اعلای بلاغت و فصاحت قرار گرفته باشد؛ سخنی توانا و قدرتمند، رسا و گویا، با محتوایی بلند و متین و استوار باشد. علمای بیان با معیارهای مشخصی، درجات رفعت و انحطاط هر کلامی را معین ساختهاند و برتری کلامی بر کلام دیگر با همین معیارها مشخص میگرددگردد. در علم «بلاغت» به تفصیل از آن معیارها سخن گفته شده است.
از طرفی شما باید به معجزات علمی و پیشگوییهای آن دقت داشته باشید و چنین چیزی را در هیچ کتابی نمی توانید بیابید که هزارو چهارصد سال قبل چنین مسائلی داشته باشد. آیاتی از قرآن منطبق بر قواعد علمی امروز است مانند جاذبه عمومی، آفرینش جهان، حرکت زمین، حرکت منظومه شمسی، زوجیت گیاهان، زوجیت عمومی، علل نزول باران و غیره. این حقایق در گذشته برای بشر ناشناخته بوده و برخی از موارد آن هم چنان مجهول است.اعجاز در پیشگوییهای تاریخی مانند غلبه روم بر ایران.
اعجاز در بیان رخدادهای تاریخی پیشین.
یعنی بُعد دیگر اعجاز قرآن بیان حوادث گذشته است؛ در قرآن مجید حوادثی را مییابیم که ثبت و ضبط آن ازطریق عادی ممکن نبوده است؛ مثلاً چه کسی هنگام غرق شدن فرعون و لشکریانش در کنار او بود تا ببیند فرعون درآن لحظات چه میگفت تا آن را ثبت و ضبط نماید؟ ولی قرآن مجید این گونه نکات را بیان میکند که خود از اعجازقرآن است. بعد دیگر اعجاز قرآن، اعجاز علمی آن است که دامنهای بسیار گسترده دارد.
موریس بوکای در کتاب “مقایسهای میان تورات انجیل و قرآن و علم” پس از تطبیق آیات قرآن با دستاوردهای علمی می گوید: “چگونه می توان از تطبیق قرآن با جدیدترین فرآوردههای علمی بشر در شگفت فرو نرفت و آن را اعجاز به حساب نیاورد؟!”
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10469این حقیقت را اضافه کنید که نبی اکرم(صلی الله علیه وسلم) اصولاً یک نفر دانشمند و هنرمند نبوده؛ بلکه فردی درس ناخوانده وامّی بود.و اما کسی که گمان می برد “امی” به معنای اهل مکه بودن تعبیر می کند باید دلیل قاطعی داشته باشد و فقط با احتمال و گمان سخنانش قابل قبول نیست.امی کسی است که خواندن و نوشتن را نمیداند و در اصل از «ام» یعنی مادر است، به این معنی که مادرش او را از خود جدا نکرده تا علم و دانش بیاموزد.
بر فرض که کسانی پیدا شدند که ادعای جواب ایه تحدی قران را دادند! در چه چیز قران می خواهند تحدی کنند مثل کدام ایه قران را می خواهند بیاورند -از داستانهای قرانت می خواهند خبر بدهند که دروغ است دلیلشان بر مدعاشان چه خواهد بود؟
از بهشت و جهنم می خواهند خبر بدهند! به کدام دلیل؟
با توجه به اين كه آنچه از مسيلمه نقل شده در معارضه و تحدي با قرآن بوده، از اين رو پيش از پرداختن به پاسخ يادآور ميشويم كه معارضه; آداب مخصوص به خود دارد و نميتوان به هر گفتهاي معارض اطلاق كرد. در معارضه با يك كلام، بايد به چند نكته توجه داشت: اوّل اين كه روش كاملاً بايد فرق كند; بنابراين همانطور كه قرآن روش جديدي آورده; گفتههاي معارضان نيز بايد روش جديد داشته باشد; يعني نه شعر باشد و نه نثر مسجع; بلكه داراي سبكي ناشناخته باشد. دوم اينكه: معارض نبايد از واژههاي كلامي كه ميخواهد مقابل آن بياورد، استفاده كند; و تنها يكي دو كلمه آن را تغيير دهد چرا كه در اين صورت معارضه نيست، بلكه يك دزدي آشكار است. سوم اين كه: معارض بايد به معناي كلامي كه ميخواهد با آن معارضه كند، توجه داشته باشد; بنابراين اگر كلامي كه ميخواهد مقابل آن را بياورد، از جهت معاني، ما فوق سطح معمولي كلام مردم باشد، بايد كلام وي نيز اينچنين باشد; نه اينكه فقط به روش و يا به واژههاي كلام توجه داشته باشد;
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10470.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10471حال بپردازیم به نوشته هایت که انقدر پیش پا افتاده است وبی سوادیت را مشخص میکند که جواب دادن به ان هم اتلاف وقت است ولی جوابت را میدهم تا رسوا شویگفته ای/ و افرادی اشعار و آیاتی را خواندند که فقط نام کسی به نام مسیلمه کذاب باقی ماند که بعضی سخنانش وجود دارد
جواب/حال ببینیم این دوستهات!!!!مثل مسیلمه و…چی گفته اند
جرير شاعر، بنيتميم را اينگونه مدح ميكند:
اذا غضبت عليك بنيتميمحسبت الناس كلهم غِضاباً
يعني اگر بنيتميم بر تو غضب كنند، گويي همه مردم غضبناك شدهاند.
ابونواس شاعر نيز در همين راستا چنين ميسرايد:
ليس عليالله بمستنكران يحمع العالم في واحدٍ
يعني براي خدا دور و بعيد نيست كه عالمي را در يك جا جمع كند.
چنان كه ملاحظه ميشود، ابونواس علاوه بر اينكه از واژههاي كاملاً تازه بهره جسته، يك مطلب را از جهت معنا، بر معناي كلام جرير افزوده است، و آن اين است كه: جرير بنيتميم را گويي همه مردم پنداشت; ولي ابونواس، همه عالم را در بنيتميم ديد و اين در مدح بليغتر، قويتر و رساتر است.(ر.ك: الهيات آيتالله سبحاني، ج 3، ص 356 و 357.)
اما در مورد كلام مسيلمة كذاب: انا اعطيناك الجواهر، فصل لربك وهاجر، ان شانئك هو الكافر.
علاوه بر اين كه روش آن را از سورة كوثر دزديده و از كلمات اين سوره نيز كاملاً استفاده كرده (انا اعطيناك، فصل لربك، ان شانئك) با تعويض بعضي از كلمات، معاني آنرا به حضيض ذلت و بيمايگي كشانده و بشدت نزول داده است.
تمامي فقرات اين جملات، بر اثر تعويض كلمات آن، به مشكل برخورده و معاني در هم و برهمي ساخته، كه جاي تعجب است. واقعاً چگونه مسيلمه اين جملات را در مقابل سورة كوثر ارائه داده است؟!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10472بايد پرسيد: منظور از “الجواهر” چيست، و “ال” آن چه وجهي دارد; اگر منظور از “جواهر” سنگهاي قيمتي و يا به تعبير ديگر امكانات مادّي باشد، چه احتياج به مهاجرت است (وهاجر) و آن چه ارتباطي به تكفير دارد! اگر مراد امكانات مادّي باشد، آيا بايد در مكان و وطن خود بماند و از امكانات مادي، كه وجودش در امر تبليغ بسيار مهم است، كاملاً استفاده كرده، از عقايد و افكار و نبوت خويش دفاع كند؟ يا مانند كسانيكه هيچ ندارند، كوچ كرده و در دياري ديگر و به اميد موفقيت مسكن گزينند؟ از طرفي اگر مقصود جواهر باشد، چرا امر به (فصل) نماز ميشود؟ آيا مال و منال دنيا اين قدر مهم است كه به خاطر آن و به شكرانة آن نماز گزارد، درست مانند كسانيكه قبله و آرزو و مقصد و هدفشان دنياست و براي رسيدن به آن حاضرند حتي بر ابليس سجده كنند، چرا كه از امر به نماز تأكيد بر اين مطلب استفاده ميشود. و اگر منظور از “جواهر” حقايق باشد، باز پرسيده ميشود چه ارتباطي بين اين حقايق و هجرت وجود دارد؟ آيا كسي كه حقايقي دارد، بايد آن را آشكار و از آن دفاع كند يا صرفاً هجرت كند و مخالفان را در گمراهي و ضلالت باقي گذارد! از اينها گذشته، چه تناسبي با اعطاي خدا و تشنيع كافر وجود دارد و خدا چگونه از مدعي نبوت دفاع كرده است؟!
حال به (ال) الجواهر بپردازيم: اگر (ال) عهد باشد، چيزي در كلام نداريم تا مرجع آنرا مشخص كند و اگر (ال) براي عموم جواهرات باشد، ميگوييم اين يك دروغ بسيار بزرگ است; چرا كه خدا هيچگاه همه جواهرات را به مخاطب اين جملات (مدعي كاذب نبوت يعني مسيلمه) نداده است.
اينها و پرسشهاي بسيار ديگري در كار است كه در برابر اين خزعبلات مطرح ميشود، كه مسيلمة كذاب موظف به پاسخگويي آن است.
تناقضات را دیدی!!!!!یک فرق قران هم با حرف دیگران(انسانها)این است که در کمال فصاحت وبلاغت است وحتی جای یک کلمه را نمیتوان با هم عوض کرد واگر حتی یک کلمه را جابه جا کنیم فصاحتش از بین میرود ولی حرف خودت که میگویی اگر به حرف من ایرادی بگیرید من انرا برطرف کنم اصل حرف همین جاست کاکل بابا!!!!!که به حرف امثال شما ومسیلمه کذاب ایراد پشت ایراد وارد میشود وشما هی باید خزعبلاتتون را تصحیح کنید ولی در مورد قران این ایراد وارد نیست دیدیم که شما هم تلاش کردی ایراداتی وارد کنی اما برادر عبدالله رسوات کردشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10473گفته ای/ شما هر آیه ای بگویید و چند کلمه عربی گرد هم بیاورید میشود آیه.بعد به یک مسلمان نشان دهید میگوید نه قرآن با این فرق دارد
چه فرقی دارد؟؟؟بله نص قرآن با نص بنده فرق دارد
جواب/بله هر ادم نادانی هم میتواند کلماتی را کنار هم گرد بیاورد ولی ایا میشود مثل قران؟خب مسلما خیر
از طرفی شما باید به معجزات علمی و پیشگوییهای قرآن دقت داشته باشید و چنین چیزی را در هیچ کتابی نمی توانید بیابید که هزارو چهارصد سال قبل چنین مسائلی داشته باشد. آیاتی از قرآن منطبق بر قواعد علمی امروز است مانند جاذبه عمومی، آفرینش جهان، حرکت زمین، حرکت منظومه شمسی، زوجیت گیاهان، زوجیت عمومی، علل نزول باران و غیره. این حقایق در گذشته برای بشر ناشناخته بوده و برخی از موارد آن هم چنان مجهول است.
اعجاز در پیشگوییهای تاریخی مانند غلبه روم بر ایران.
اعجاز در بیان رخدادهای تاریخی پیشین.
یعنی بُعد دیگر اعجاز قرآن بیان حوادث گذشته است؛ در قرآن مجید حوادثی را مییابیم که ثبت و ضبط آن ازطریق عادی ممکن نبوده است؛ مثلاً چه کسی هنگام غرق شدن فرعون و لشکریانش در کنار او بود تا ببیند فرعون درآن لحظات چه میگفت تا آن را ثبت و ضبط نماید؟ ولی قرآن مجید این گونه نکات را بیان میکند که خود از اعجازقرآن است. بعد دیگر اعجاز قرآن، اعجاز علمی آن است که دامنهای بسیار گسترده دارد. حال شما هم یه مصداق پیدا کن که مثل قران همه پیشگوییهایش درست از اب درامده باشد ویه شخصی هم مثل نوستر اداموس یهودی خواست پیش بینی کند مثل قران اما؟؟؟؟؟؟کل جهان میدانند که چطور حرفهاش پیش پا افتاده بود
برای اینکه مطلبم طولانی نشه فقط لینکهایش را واست میگذارم اگه اهل مطالعه باشی
http://intelligent.miyanali.com/4
http://www.bultannews.com/fa/news/114941/%D9%86%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B3-%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=9369
http://www.313soldiers.blogfa.com/post-26.aspx
حال شما بیا و ثابت کن که پیشگوییهای قران غلط از اب در امده باشد
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10474گفته ای/ فرض کنیم یک انسان برجسته و یک ادیب آیه ای بگوید برای تحدیخب وقتی به آقایان مسلمان نشان دهید حتما ایراداتی خواهند گرفت
خب در اقدام بعدی آن ایرادات را برطرف میکنیم
خب حالا چه خواهند گفت؟؟؟
جواب/خب اصل بحث همین جاست به حرفهای غیر قران میتوان ایراد گرفت ونویسنده اش را رسوا کرد اما به حرف قران نمیتوان ایراد گرفت چه از نظر فصاحت وچه از نظر بلاغت وبه جز رسول الله(وما ینطق عن الهوی-ان هو الا وحی یوحی)که از طرف خدا گفته است شخص یا اشخاص دیگر همچین ویزگی را نداشته اند که نتوان به حرفهایشان ایراد گرفت یا اینده را درست پیش بینی کرده باشند
گفته ای/چه مسخره!!! مسیلمه هرچی پیرو داشت یا میخاست جمع کند که شما کشتید!!!
قتل عام مرتدین در زمان چهار خلیفه اول که همه از آن باخبرند
اما بحث من سخن دیگریست که امثال شما نمیفهمند
من میگویم آیات زیادی برای تحدی با قرآن سروده و آورده شده است که مسلمانان با دلایل بی معنی رد میکنند
جواب/گفتی مسیلمه هر چه پیرو داشت که شما کشتید
اولا بگم که مسیلمه ابتدا تعداد زیادی از مسلمانان را کشت که بعد به هلاکت رسید بعد از قتل عام مسلمانان توسط او
و گفته ای قتل عام مرتدین در زمان چهار خلیفه ی اول!!!!!!!!!!!!!!
ک در زمان چهار خلیفه ی اول نبود و فقط در زمان خلیفه ی اول بود که به درک واصل شدند!!!جناب زندیق
گفتی ایات زیادی برای تحدی با قران اورده شده است که مسلمانان با دلایل بی معنی رد میکنند اول همین پست بی معنی بودن حرف عزیزانت مثل مسیلمه وشاعر عرب رد شده جوابی داری؟؟؟وخودت هم اعتراف کردی ممکن است به حرف تحدی کنندگان میشه ایراد گرفت اما باز میتوان ایرااد را برطرف کرد ومن هم میگم به ایات قران نمیتوان همین ایرادات را گرفت که نیاز به تصحیح داشته باشند بر خلاف کلام دیگران از طرفی شما باید به معجزات علمی و پیشگوییهای قرآن دقت داشته باشید و چنین چیزی را در هیچ کتابی نمی توانید بیابید که هزارو چهارصد سال قبل چنین مسائلی داشته باشد. آیاتی از قرآن منطبق بر قواعد علمی امروز است مانند جاذبه عمومی، آفرینش جهان، حرکت زمین، حرکت منظومه شمسی، زوجیت گیاهان، زوجیت عمومی، علل نزول باران و غیره. این حقایق در گذشته برای بشر ناشناخته بوده و برخی از موارد آن هم چنان مجهول است.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10475.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10476اعجاز در پیشگوییهای تاریخی مانند غلبه روم بر ایران.اعجاز در بیان رخدادهای تاریخی پیشین.
یعنی بُعد دیگر اعجاز قرآن بیان حوادث گذشته است؛ در قرآن مجید حوادثی را مییابیم که ثبت و ضبط آن ازطریق عادی ممکن نبوده است؛ مثلاً چه کسی هنگام غرق شدن فرعون و لشکریانش در کنار او بود تا ببیند فرعون درآن لحظات چه میگفت تا آن را ثبت و ضبط نماید؟ ولی قرآن مجید این گونه نکات را بیان میکند که خود از اعجازقرآن است. بعد دیگر اعجاز قرآن، اعجاز علمی آن است که دامنهای بسیار گسترده دارد. حال شما هم یه مصداق پیدا کن که مثل قران همه پیشگوییهایش درست از اب درامده باشد
این هم لینک پیش بینی های قران
http://www.quranology.com/farsi/pishbinihaye-koran.htm
http://miraclesofthequran.persianblog.ir/tag/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86
http://miraclesofthequran.persianblog.ir/tag/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B9%D8%AC%D8%A7%D8%B2_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86
http://www.askdin.com/forum191.htmlhttp://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%AA_%DB%B1%DB%B1_%D8%B3%D9%BE%D8%AA%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.