Home › انجمن ها › انتقاد از احادیث شیعه › احادیثی ….ازمعتبرترین کتاب شیعه(الکافی)
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط ابن تیمیه72 در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9689شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9690رضاع پیامبر؛
احتمالا میدانید که محرمیت در اثر رضاع چگونه است. آن که شیر میدهد باید از چه جنسیتی باشد؟
راستی یک زن اگر زایمان نکرده و اصلا باردار هم نشده باشد می تواند از سینه اش شیر بیرون بیاورد؟ عایشه که به نوجوانی شیرداده، و او بر عایشه محرم شده، شیرش را از کجا آورده؟ معجزه کرده؟
.
آیه ای در قرآن هست که فرموده ان الدین عند الله . یعنی چندتا اسلام؟ احتمالا یکی. خب آن یکی شیعه است یا سنی؟ اگر هر دو باشند که نمی شود. ممکن است شیعه باشد یا سنی. ممکن است هیچ کدام نباشد و گروه سومی باشد. موید این برداشت حدیث افتراق است. ضمن اینکه طیف شما الان شیعه را مسلم نمی دانید. رافضی یعنی چه؟ مشرک یعنی چه؟ معنای مسلمان می دهد؟ خب این تکفیر به وضوح وجود دارد آن به قدمت دوران اسلام از بعد از حیات پیامبر. چه کنیم؟
.
ملائکه؛
ایراد؟ باز به خدا ایراد دارید یا این کار عقلا و ذاتا محال است؟
خب نکته اینست که تعدد در چیزی یه معنای عدم وجود آن است؟ اولا روایات دلالت دارد بر لفظ محل کربلا. ثانیا آنچه در سوریه و مصر شنیده اید احتمالا مقام راس الحسین سلام الله علیه است. علت نامگذاری اش را حتما می دانید اما قلقلک تعصب نمی گذارد که بیان کنید. و البته کدام روایت گفته که ملائکه به این مکانها رفته اند؟
.
از این روات دقیق یکی هم جابر بن سمره است. حدیث خلفایی اثنی عشر.کلهم من قریش را دیدید؟ لفظش تقریبا همین است. راوی آن خیلی دقیق است. نیست؟ دنبال مثال از کتب سنی نگشتم اما این که قطعیت را در موضوعی برساند اما موضوع دوم را ظنی بگوید، چه مقدار تاثیر در مرتبه یک راوی دارد؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9691انار؛باز هم ایراد به خداست. خدا نمی تواند این کار را بکند. چرا؟ یا ناتوان است یا اینکه کلا محال است.
.
عجیبتر نتیجه عجیب شماست. این نتیجه را از کجا آوردید؟ مثلا شیطان که بر پیامبر غرانیق را القا کرد چرا نمی توانسته به عمر نزدیک شود؟ فکر نمیکنید که خداوند در حق عمر کم فروشی کرده؟ اصلا بی دقتی کرده که عمر انار نخورده که شیطان وجود نمی کرده نزدیکش شود را پیامبر نکرده و جایش کسی را که انبوی از توهمات داشته و شیطان هم بر او القائاتی داشته را پیامبر کرده؟ خدای بی عدالت.
.
عرض شد که جناب عمر شما بدون خوردن انار اینگونه شده وخدا هم در مورد او کمال بی عدالتی را داشته.
اما نکته اینست که آیا با این وجود خداوند اختیار را هم از طرف سلب میکند؟ اگر این باشد، جبر نمی شود؟ اگر جبر شود که باطل است. پس این حدیث چه می شود؟
بعد نکته اینکه آیا گناه کردن تنها به وسوسه شیطان است؟ این را که روشن کنید روشن می شود که منظور حدیث چیست.
می بینید که یک حدیث معمولا به تنهایی ملاک نمی شود.
.
رودها؛
در قرآن آیه ای هست که در پایانش طوعا او کرها دارد. معنایش چیست؟ در همان قرآن آیه ای وجود دارد که فرموده یک چیزهایی بر آسمان و زمین رضه شده اما آنها فابین بوده اند. یعنی چه؟
.
خب روایتی هم هست که روى الأعمش عن أبي وائل عن عبدالله قال قال علي بن أبي طالب عليه السلام : رأيت النبي صلى الله عليه وسلم عند الصفا وهو مقبل على شخص في صورة الفيل وهو يلعنه قلت : ومن هذا الذي تلعنه يا رسول الله قال : «هذا الشيطان الرجيم» فقلت : يا عدو الله والله لأقتلنك ولأريحن الأمة منك قال : ما هذا جزائي منك قلت : وما جزاؤك مني يا عدو الله قال : والله ما أبغضك أحد قط إلا شركت أباه في رحم أمه
الجامع لأحكام القرآن ، ج 1 ص 91
پس هر کس این کتاب را بخواند و باور داشته باشد فاجر و بی خرد است.
این هم تاییدش؛
عن عبادة بن الصامت رضي الله عنه قال : كنّا نَبُور أولادنا بحُبّ عليّ بن أبي طالب رضي الله عنه ، فاذا رأينا أحدهم لا يحب علي بن أبي طالب ، علمنا أنه ليس منا ، وأنه لغير رشده
أسني المطالب في مناقب سيدنا علي بن أبي طالب كرم الله وجهه ، ص57 ـ 58عن أبي بكر الصديق قال رأيت رسول الله ختم ختمة وهو متكئ على فرش عربية وفي الخيمة علي وفاطمة والحسن والحسين فقال معشر المسلمين أنا سلم لمن سالم أهل الخيمة حرب لمن حاربهم ولي من والاهم لا يحبهم إلا سعيد الجد طيب المولد ولا يبغضهم إلا شقي الجد رديء الولادة
سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي ، ج 3 ص 44
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9692کار بیخ پیدا کرد. برخی بوده اند که بر علی ابن ابیطالب سلام الله علیهما شمشیر کشیده اند. خب حتما از روی دوستی بوده نه عداوت. برخی هم که او را سب و لعن کرده اند. خب اینکه تابلوتر از تابلوست که از روی عشق وعلاقه بوده. برخی هم که او را خواسته اند بی ارزش جلوه دهند به او اتهام زن دوستی و دنیا دوستی زده اند. اتفاقا این یکی هم اسم خود شماست. به اعتراف همین یارو عده ای هم بوده اند که به تعبیر ما نمی خواستند سر روی تن او باشد. عجب. نه واقعا عجب. این شیطان عجب تحرکی داشته. دم به دم پیش بابای یک عدهای بوده که آره….. .
لواط؛
در روایت موردی نیست که بخواهیم رویش صحبت کنیم. مگر اینکه بخواهیم پای یک سری از افرادی که ما کراهت از محضر آنها داریم را به قضیه باز کنیم. اما اینکه عمل بزرگان خود را به شیعه نسبت می دهید؛
وأخرج الخطيب في رواة مالك عن أبي سليمان الجوزجاني قال سألت مالك بن أنس عن وطئ الحلائل في الدبر فقال لي الساعة غسلت رأسي منه * وأخرج ابن جرير في كتاب النكاح من طريق ابن وهب عن مالك أنه مباح * وأخرج الطحاوي من طريق أصبغ بن الفرج عن عبد الله بن القاسم قال ما أدركت أحدا أقتدي به في ديني يشك في أنه حلال يعنى وطئ المرأة في دبرها ثم قرأ نساؤكم حرث لكم ثم قال فأي شئ أبين من هذا.
وأخرج ابن جرير عن ابن أبي مليكة أنه سئل عن اتيان المرأة في دبرها فقال قد أردته من جارية لي البارحة فاعتاصت على فاستعنت بدهن.
الدرالمنثور ج1ص226.
3469 – حدثني أبو مسلم ، قال : ثنا أبو عمر الضرير ، قال : ثنا يزيد بن زريع ، قال ثنا روح بن القاسم ، عن قتادة قال : سئل أبو الدرداء عن إتيان النساء في أدبارهن ، فقال :هل يفعل ذلك إلا كافر قال : روح : فشهدت ابن أبي مليكة يسئل عن ذلك ، فقال : قد أردته من جارية لي البارحة فاعتاص علي ، فاستعنت بدهن أو بشحم . قال : فقلت له : سبحان الله أخبرنا قتادة أن أبا الدرداء قال : هل يفعل ذلك إلا كافر فقال : لعنك الله ولعن قتادة فقلت : لا أحدث عنك شيئا أبدا ، ثم ندمت بعد ذلك .
جامع البیان طبری ج2 ص536
ثنا عبد الرحمن بن القاسم قال قلت لمالك : ان عندنا بمصر الليث بن سعد يحدث عن الحارث بن يعقوب عن سعيد بن يسار قال : قلت لابن عمر : انا نشتري الجواري فنحمض لهن قال : وما التحميض ؟ قال : نأتيهن في أدبارهن قال ابن عمر : أف أف
أف أو يعمل هذا مسلم ؟ فقال لي مالك : فاشهد على ربيعة لحدثني عن سعيد بن يسار انه سأل ابن عمر فقال : لا بأس به
المحلی ابن حزم ج10 ص69
هم حلال است و هم حرام. در هر دو حالت هم انجام دهنده آن کافر است هم انجام ندهنده آن کافر است. عجب. جدا عجبا. یک کار و دو حکم و دو عاقبت.
فرض اول حلال است و فاعل مسلم. فرض دوم حلال است و فاعل کافر. فرض سوم حرام است و فاعل مسلم. فرض چهارم حرام است و فاعل کافر. فرض پنجم و واقعی؛ هرچه که هست فاعل آن سنی است. جان شما. خب طبیعی است که مفعول آن هم سنی هست. این سوال بود که کردی؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #10657نام پیامبر کجای قرآن اومده؟ کجا نوشته محمد بن عبدالله؟به پیامبر رجوع می کردند؟ حسبنا که خلاف اینست. دقت کنید حسبنا کلام خداست که از کلام خدا هم بالاتر است. خدا و خدا. دقت می خواهد.
وقتی که پیامبرتان از دنیا رفت، همه اختلافات هم حل شده بود؟ راهکار بعد از مرگ نبی چه بوده؟
اعتقاد شیعه نسبت به امام عصر سلام الله علیه چیست؟ این را بگویید و جواب خود را بگیرید..(از همان چیزی که مینویسید)
نکته اینجاست که شما هم مانند بقیه امام را منوط و محصور به مکان و زمان خاصی مدانید. یعنی چون در جایی همه شیعه هستند پس باید بیاید. در حالیکه حوایتان نیست که ” یملاء الارض عدلا و قسطا ” نه ایران یا خاورمیانه و…. . این مستلزم یک موردی است که در اعتقادات شیعه هست اما به شما ملایانتان نگفته اند. یعنی صلاح نبوده که گفته شود.
.
و مانند همیشه دریغ از یک جواب به ایرادات.
شاخ اوعال. اوعال من را یاد خدا می اندازد البته خدای برخی ها.
پنج شنبه، ۲۹ آبان ۱۳۹۳ در ۱۱:۲۷ ب.ظ #10234چی شد ؟؟ -
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
گذشته از سند همه روایات، این مدل روایت را با اوربان در نژادپرستی رافضه بحث کرده ایم. یک سوالی می کنم؛
عمل زن عزیز مصر را می دانید چه بوده؟ عکس العمل عزیز چه بود؟ ملت چه به آن زن گفتند؟
اینها را که بگویید متوجه میشوید که این حدیث چه می گوید.
.
ایراد را در چه چیزی می بینید؟ اینکه خروس تعدد زوجات دارد؟ اینکه غیرت دارد؟ یا ایراد را در این میبینید که انبیا به اوقات صلاة آگاه بوده اند؟ یا نکند اشتراک در صفتی بین انسان و حیوان را توهین به انسان می دانید؟ یا بالعکس؟ اگر این است بدانید که انسان با حیوان در صفت حیات هم مشترک است. ایراد به کیست؟ انسان یا حیوان؟ شاید هم خدا که این اشتراک را باعث شده.
.
. ایرادش در کجاست؟ وقتی بگویید چرا سواره بر پیاده سلام می کند، ی توانید بگویید که (بفهمید) که آن ترتیب بعدی برای چیست.
از این تعلیقات اگر بخواهید می توانید بخاری را ببینید آنجا که پیامبر را ناظر بر مزمار شیطان می داند(بنا به عقیده ابوبکر). بعد از استماع وارد مرحله قرش کمه و بعد از آن باباکرم و…. . تعلیقات دیگری هم هست. مثلا اینکه زنی می دانسته تحمل ملت بر ابر خود چقدر است. می توانید تعلیق بزنید بر اینکه علم به سایز و وقت عمل و… هم وجود داشته است. تعلیق دیگر باشد برای موقع دیگر.
.
شیردادن؛
ایرادش اینست که پیامبر خدا کاری کرده که کس دیگری نمی تواند انجام دهد؟
ایرادش اینست که خداوند کسی را خاص گردانیده؟