اسلام تکس بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط 
-
نوشته ها
-
بارها این مطلب را عرض کردم و باز تکرار می کنم هر فرقه ای و مرام و اندیشه ای اطاعت من دون الله را مطلق کند خارج از دین اسلام است و نمی تواند خود را در دایره اسلام قرار دهد و مدعی تشیع به همین دلیل خارج از دین اسلام است.
دلیل آن هم در نتیجه چنین باور الحادی و انحرافی و خرافی است و در حال می توان مظاهر شرک ونفاق و تعصب و تجاهل و کفران نعمت را در جوامع تحت نفوذشان مشاهده کرد.
تدبر در آیات الهی توصیه و تاکید مکرر الله متعال و شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است و پرستش و یاری خواستن از غیر خدا را شرک خوانده اند.
تا تفاوت بین اطاعت از خدا و اطاعت از رسول را نفهمیم نمی توانیم قیود و نحوه درست اطاعت از اولی الامر را درک کنیم.
کمی حول آیات موکد بر عدم پرستش و استعانت من دون الله و روابط تعریف شده بین من دون الله تامل و تدبر کنید به بطلان باور مشرکانه امثال مدعیان تشیع پی خواهید برد.
اطاعت از الله متعال مطلق است و اطاعت از من دون الله مقید به انطباق است.و در غیر این صورت دچار شرک و الحاد می شویم.
یا به زبانی دیگر الله فرمان می دهد و آحاد بشر به فراخور شئوناتشان با یکدیگر مرابطه دارند.تحت عناوین رسول و امت و امام و ماموم و معلم و متعلم و استاد و شاگرد و قس علیهذا.
و هر چه این مرابطات با خواست و فرمان الهی منطبق تر باشد قرب الهی محقق تر.
والسلام علی من اتبع الهدی
شما واو مورد نظر را بر مبنای تشخیص خودتان تفسیر کنید و بنویسید. الان چند وقته که منتظریم.بعن نوشته اید انطباق. خب ملاک این انطباق چیه؟ شکمی است؟
مگه ما گفتیم که ایشان در مقامی غیر از بیان وحی مطالب را به ملت رسانده؟ ان هو الا وحی یوحی را ما مدعی هستیم که شما زیر پا میگذارید. همانطور که ایشان را هذیان گو دانسته اید. یا القاء شیطان بر ایشان رذا صحیح میدانید.
اطاعت مطلق از من دون الله شرک است؟ چرا خداوند دستور به اطاعت مطلق از رسول داده؟ این شرک نیست؟ خدا خودش بانی شرک شد که. یا اینکه باید بفرمایید که شرک و مشرک شدن استثناهایی هم دارد که شما به آن قائلید. مثل داستان یعقوب و فرزندانش در استغفار.
خدا پدرت رو بیامرزه کی غیر خدا رو پرستش کرد؟ اگر مطاع مطلق بودن یعنی پرستش غیر خدا و شرک آور است که خدا خودش اول آمر به شرک است در جامعه مسلمین. حالا به هر دلیلی که گفته باشد رسول مطاع مطلق است. یا باید بپذیریم که مطلق است به هر دلیلی و شرک نیست یا قبول کنیم که مطلق است به هر دلیلی و شرک است اما شرک مستثنی هم دارد. مثل این.
.
مال جای دیگه است اما همینجوری اینجا میذارم؛
تیر را از پای حضرت بیرون کشیدن منافاتی با صدقه در رکوع ندارد. به همان دلیل و روشی که متوجه میشدند پیامبر به رکوع رفته اند و ایشان هم رکوه میکردند به همان علت و روش نیز متوجه حضور فقیر شدند.
سلام علیکم خدمت دوستان ودست اندرکاران سایت اسلام تکس ودیگر دوستان(به خصوص دوست با نمک خودم عبدالحسین بررسی زاده قمی آخوندی)جناب عبدالحسین میخوام در مقابل فرمایشاتت من هم عرایض وفرمایشاتی داشته باشم البته با اجازه از محضر آقا امام زمان!!!!!!!!
فرمایش کرده ای/الحمدلله الذی جعل اعدائنا من آن چیزی که خودش بهتر می داند
فرمایش ما/ادامه اش میخواستی بگی دشمنانت…………….هرچی میخواستی بگی خودتی!!!!!!!!!
فرمایش کرده ای/آخه عزیزم اینکه یه تصمیمی گرفتند و بعد دستور داده شده که از تصمیم خود برگردید یعنی مخالفت با سنت؟
فرمایش ما/مگه همین شمای…..نیستید که آیات اول سوره حجرات را تو سر اهل سنت میزنید که ابوبکر وعمر در حضور رسول خدا ص صدایشان را بلند کردند وبعد آیه نازل شد که ای مومنان در حضور رسول صدایتان را بلند نکنید وشما از همین ایات استنباط میکنید که ابوبکر و عمر کافر شدند(در حالی که آیه قران انها را با لفظ مومن خطاب میکند)
ایا عملی که قبل از نزول آیه انجام شده توسط صحابه رض گناهی بر گردن آنهاست
یا وقتی اهل سنت میگویند قبل از نزول نزول آیات تحریم شراب بعضی از صحابه(از جمله حضرت علی رض)شراب نوشیده اند آیا همین شماها نیستین که در بوق وکرنا میکنید که سنی ها به حضرت علی توهین میکنند
فرمایش کرده ای/بعد نکته اینجاست که آنها حلال خدا را حرام کردند؟ اینکه من نخواهم از یکی از نعمات الهی بهره مند شوم میشود مخالفت با سنت؟ مثلا پیامبر خرما دوست داشتند و میل میفرمودند حالا اگر من نخورم یعنی مخالفت با سنت پیامبر کرده ام یا اگر نخورم و بگویم که من به جهت این نمیخورم،نمیخوابم،نکاح نمیکنم که قصد مخالفت با سنت را دارم؟
فرمایش ما/من هم بهت میگم آیا صحابه در انجا حلال یا حرامی انجام دادند وبهت گفتم که قبل از نزول حکم گناهی بر گردن انها نیست وحرف آخرت که گفتی اگر نکاح نکنم(که شما یه راه دوم =صیغه داری)حالا جدای از این بله اگر نکاح نکنی کار مخالف سنت انجام داده ای یعنی نمیدانستی مگه پیامبر ص نگفته النکاح من سنتی و…..
فرمایش کرده ای/بعد نکته اینجاست که علامه مجلسی طبق آنچه روال رجال شیعه است تصحیحی که کرده از چه درجه ای از اعتبار برخوردار است؟
فرمایش ما/ای بابا باز که زحمت بررسی احادیثتان را گردن ما انداختی ودرجه اعتبارشونو از ما میپرسی(جناب بررسی زاده) یعنی ما کار نکرده علمای شما را انجام بدیم واحادیث را بررسی کنیم البته طبق روال رجالی شیعه اگه بخواهیم بحث کنیم شما هیچ حدیث صحیحی نخواهید داشت(روال علمای رجال شیعه برای پذیرفتن یک حدیث را که میدانی یا برات بگم وبماند اون عالم معروفتون شیخ ………که میگه اصلا ما به این خاطر به علم رجال پرداختیم تا جواب سنی ها را بدهیم(میشناسیش که یا میدونی که کیو میگم)……..
فرمایش کرده ای/مگر شیعه مانند سنی است که هر کس گفت فلان حدیث صحیح یا ضعیف است چشم بسته قبول کند؟
فرمایش ما/ای بی انصاف میفهمی چی میگی اتفاقا اهل سنت در زمینه احادیث خیلی وقته موضعشان را مشخص کردند واحادیث صحیح وضعیفشان را مشخص کردند واین از گمراهی شماست که به احادیث ضعیف استناد میکنید ویا نصف احادیث را قیچی میکنید ووقتی با جواب اهل سنت مواجه میشوید داد و فریاد میکنید که ای بابا شما که کتب خوتان را هم قبول ندارید اهل سنت در مورد احادیث موضعشان مشخصه اما اهل تشیع چی؟هنوز بلیط رفتن به جزیره بررسی احادیث گیرشان نیامده!!!!!!!!!!!!
وباز فرمایش کرده ای(البته درجواب دوستمان)/بعد فرموده اید”
شخصی که از خطا و گناه و شتباه معصوم است دیگر چه فضلی بر دیگران دارد؟
برای مثال علی دست خودش نیست و هیچ گاه گناه نمیکند اما شخصی دیگر، معصوم نیست و با تلاش و سعی خود را از گناه دوری میکند. حال کدام یک از این دو شخص عملش پاداش بیشتری دارد؟ منی که با مبارزه با شهوت و شیطان و غالب شدن بر آن گناه نمیکنم؟ یا علی و یا دیگر ائمه که به طور غیر ارادی گناه نمیکنند؟”
فرمایش ما/خب اگه تو اینطور میخای نتیجه بگیری که چون علی غیر ارادی اصلا به سمت گناه نمیره درجه اش بالاتره
میگم اشتباه میکنی اگه علی اصلا به طور فطری به سمت گناه نمیره پس اینکه اصلا فضیلتی به حساب نمیاد وکار شاقی نکرده علی -وعلی شریعتی میگه(در کتاب تشیع علوی وتشیع صفوی)این صفات تشیع صفویه که میگویند ائمه به طور فطری اصلا به سوی گناه نمیروند
فرمایش کرده ای/عزیزم بر همگان واضح و مبر هن است که شیعه عصمت را جبری نمی داند بلکه اعطای آن را ئهبی و بقای آن را وابسته به اراده و اختیار فرد می داند. اگر بنا بر حرف پوچ شما باشد خب چه فرقی بین پیامبر و ابوسفیان هست؟ هیچی یکی اجبارا شده پیامبر و از عرق و ورق و زنا و …. محروم. یکی شده ابوسفیان و ……
فرمایش ما/عجب!!!!!!!ائمه که معصوم هستند به اختیارشان است واگر هر وقت دلشان خواست میتوانند عصمت را کنار بگذارند وبگویند از این به بعد نمیخواهم معصوم بشوم!!!!!!عجب واستدلال ونتیجه گیری بعدیت آنقدر بی ارزش وپوچ است که اصلا ارزش جواب ندارد(مگه خودت چند خط بالاتر نمیخواستی بگی که علی اصلا نمیخواهد یا نمیتواند به سمت گناه برود واینجا میگی عصمتشان جبری نیست)عجب !!!!!!!!!!!!!!منطق آخوندی را هم نمیدانستیم که اینجا یاد گرفتیم
خوابهای خوب ببینی(مخصوصا خواب جزیره بررسی را) واستدلال آخریت هم به درد ………..میخوره.
حرفهای جالبی زده بودی مشتاق شدم بیشتر حرفهاتو ب ر ر س ی کنم البته به موقعش باز هم خدمت میرسم
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
السلام علی عبادالله الصالحین
همه هستی مخلوقند و الله متعال خالق است پس یا خالق و یا مخلوق.
همه هستی شامل رسول و ائمه هم می شود.
همه هستی تنها و تنها از خالق و رب خود اطاعت می کنند و خالق به هر چه اراده کند عمل می کند.
پس در زمینه اطاعت مطلق از الله سبحانه و تعالی بین آحاد بشر تفاوتی وجود ندارد.
تفاوت در میزان درک و ایمان و تقوا است که شئونات افراد را متمایز می کند.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به شکل استثنا خلق نشده چون تصریح ان بشر مثلکم را داریم.
اینکه چه عاملی سبب شد که ایشان به عنوان مبلغ وحی منصوب من عندالله شوند در جای خود محفوظ و بخشی را می دانیم و چیزهایی را هم نمی دانیم.ولی در اینکه وحی توسط ایشان در اعلا درجه امانت داری به بشریت ابلاغ شده از دید یک مسلمان یک اصل اعتقادی است به نام نبوت.
اگر واو مورد نظر شما را آنگونه شما تفسیر می کنید قبول کنیم که دچار شرک می شویم و در عرض الله متعال شریک در تشریع قرار داده ایم.
اینکه تاکید می شود که نبی مکرم جز وحی در مقام تشریع نگفته به این سبب است که دچار چنین مغالطاتی نشویم.