این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط أمة الله إبراهيم در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1410بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾
سوره اى نازلش كرديم و آن را فرض گرداندیم ( بر امت ) و در آن آیات بینات ( اشاره های تبیین و روشن شده ) نازل کردیم تا شاید متذکر شوید.*************
در ابتدای سوره ی نور با تأكيد بر فرض شدن و تكليف اين سوره و همچنین تاکید بر اینکه در این سوره آیاتی بینات نازل شده است که دارای هیچ ابهامی نیست.سپس حکمی روشن بیان شده است:
الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾
معرفی شخصیت زناکار به صورت معرفه منظور خاصی را به نمایش می نهد.
چرا در اینجا بجای تثبیت صف بر شخص ( الزانی و الزانیه ) به ذکر تهمت یا فعل اکتفا نشده است؟مثلا چرا بجاى ” الزاني ” نفرموده ( اللذي زنى ) كه معنايش مرديست كه زنا كرد.
دليل وصف مردى به ” الزاني ” تثبيت آن صفت بر خشصيت فرد است بصورتي كه شكى در آن وجود نداشته باشد.
آيا يك فرد با یک بار ارتکاب فاحشه ی زنا وصف ” الزاني ” مى گیرد؟
خیر.
هرچند قصد دفاع از این فعل شیطانی نیست ولی حکم قرآنی باید واضح شود.
الزانی … وصفیست بر شخصی که با تکرار و عادت بدان شناخته می شود. بهمین خاطر خداوند در کتابش بیان فرموده که ” الزانی ” فقط می رود زن ” الزانیه ” را نکاح می کند و زن ” الزانیه ” نیز جزمرد ” الزانی ” او را نکاح نخواهد کرد!
زیرا به این وصف مشهور و مألوف مى شوند و نسأل الله تعالى العفو و العافية.
به ادامه ى بحث آيه توجه كنيم :ىر اينجا سخنى صريح از شلاق زدن 100 بار شده است و در ادامه فرمايد:
… وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾ و بايستي عذاب أن دو ( الزاني و الزانية ) را با حضور مجموعه اى از مؤمنين باشد.
(( عذاب )) هما ، اشاره به عذابيست كه معرفي شده :
… فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ …. هر كدامشان ( الزاني و الزانية ) را 100 شلاق بزنيد.
ادامه ى حكم الهي را تلاوت كنيم:
لزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ ۚ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ ﴿٣﴾
اين وصف تأكيد بر شخصيت زن و مردى ست كه زنا بصورتى فعلى تكرارى شناخته مى شوند و جز براى هم و مناسب همدگیرنيستند.
الله تعالی بعد از این تاکید بر شخصیت ثابت زناکاران حکم دیگری را بیان می فرماید.
حکم زنای زن شوهردار
سخن این است که آیا اگر منظور از زنا یک بار فعل زودگذر باشد که کسی فرصت دویدن و مردم را جمع کردن و نظاره گر شدن ندارد!
درحاليكه در شخصيتى كه عادت به زناكارى دارد ( الزاني و الزانية ) ، پرده ی عفت دریده شده و شهود بسیار خواهند بود.
پس در اینجا حکم متفاوت است برای همین وصف ” الزانية ” نيامده است :
وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٦﴾ وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّـهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٧﴾ وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٨﴾ وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّـهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٩﴾
در آيات فوق سخن از فعل زنا درحاليكه شاهد و ناظرى جز زن و شوهر متهم نيست.
يعنى مثلاً مردى زنش را درحال فعل فاحشه ى زنا ديده است و البته تا برود شاهد و همسايه خبر كند متهمان در رفته اند!
دراين حالت و وضعيت نه اسمى از ” رجم يا بنابه تعريف اشتباه سنگسار ” آمده است بلکه سخن از این است که احتمال وقوع ” عذابی خاص ” است که با وصف ” العذاب ” یاد شده است.
برای همین الله تعالی فرماید :وَيَدْرَأُ عَنْهَا (( الْعَذَابَ )) أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٨﴾ وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّـهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٩﴾
پس آن عذاب یا امکان وقوعش بر زن هست یا بوسیله ی چهار بار الله تعالی را گواه خواندن بر بیگناهی خود + نفرین بر خود از زن دور می شود.
” العذاب ” در این آیه اشاره ی آیات قبل است که ذکر مفصل عذاب بر زناکار آمده است و تاکید شده که :
… و لیشهد عذابهما ….
آن عذاب در آیات تعذیب زناکاران همان ” فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَ(( ا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ )) مى باشد.اين آيات بينات حكميست از سوى الله تعالى حاكم و رب العالمين.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2830لطفاً اين نسخه ى تكرارى را حذف كنيد.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2851من خواستم نسخه ی ویرایش شده بماند و این یکی حذف شود چون غلط املایی داشت شما برعکس کردید!لطفا اگر نسخه ی حذف شده دارید برگردانید و الا اشتباهات املایی را تصحیح کنید:
” مثلا چرا بجاى ” الزاني ” نفرموده ( الذي زنى ) كه معنايش مرديست كه زنا كرد.
دليل وصف مردى به ” الزاني ” تثبيت آن صفت بر شخصيت فرد است بصورتي كه شكى در آن وجود نداشته باشد”.
” در اينجا سخنى صريح از شلاق زدن 100 بار شده است و در ادامه فرمايد:”
” اين وصف تأكيد بر شخصيت زن و مردى ست كه با زنا کاری بصورت فعلى تكرارى شناخته مى شوند ”
.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2873حکم سنگسار کردن زناکار از شریعت خداوند متعال نیست.لطفا هر انسان مسلم غیور دوباره به کتاب پروردگار مراجعه کند و دل و وجدان را سالم از تعصب مذهبیت بدارد تا سخنان خالق تنزیل بر دلش نشیند.
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.