Home › انجمن ها › امهات المومنین › آیا عایشه هم به اهل قبور توسل پیدا می کرد؟!
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط محمد35 در 10 سال، 2 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6837باز هم به جای جواب به سوالات واضح من فرا افکنی فرمودید لطفا واضح وروشن بگویید برای خدا قائل به جسم هستید یا نه ؟ اگر جوابتان آری باشد که این جواب منطبق بر قول ابن تیمیه در کتابهایش است ونیز منطبق با روایت صحیح بخاری واگر جوابتان خیر است پس باید از گفتار ابن تیمیه وروایت بخاری جواب بدهید لطفا فقط در صورت آگاهی از عقاید اهل سنت جواب دقیق بدهید وفرا افکنی نکنید ………………………………………………………………………..مسئله توسل هم از مسلمات شیعه هست وهیچ منافاتی با توحید نداردودر جای خود بحث آن را خواهم کرد ……………………….شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6844با سلام برادرم .
اولا : شما پاسخ ایات واضح و روشن که از قران مطرح کردم ندادید.
و مثل همیشه از پاسخ دادن فرار می کنید . البته این روش همیشگی شما در همه ی قسمتهای این سایت می باشد . و برای همه آشکار شده است .
البته این رفتارهای شما به نفع اهلسنت می باشد ، چون خوانندگان فهیم باسواد و باشعور می فهمند که شما هیچگونه پاسخی ندارید و فقط عوام فربی و فرافکنی می کنید .
دوما : از شما باید تشکر ویژه کنم بابت لینک هایی که معرفی کردید . و من متوجه شدم که چقدر بیسواد و طبق فرموده برادر مجاهد دین پر رو و سنگ پای قزوین هستی .
و کوس رسوایی خود را با معرفی آن لینک ها به صدا در اورده ای .
و من هم از خوانندگان محترم می خواهم حتما به آن لینک های معرفی شده مراجعه کنند و ببینند که استاد بزرگوار برادر مجاهد دین پاسخ های دندان شکن داده است .
و خواهشمندم پاسخ ایات که قبلا گذاشته ام را واضح و روشن بدهید و کلی گویی و فلسفه بافی نکنید .
و بایت تهمتی که به من زده ای هنوز پاسخ نداده ای .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6847لطفا واضح وروشن بگویید برای خدا قائل به جسم هستید یا نه ؟ اگر جوابتان آری باشد که این جواب منطبق بر قول ابن تیمیه در کتابهایش است ونیز منطبق با روایت صحیح بخاری واگر جوابتان خیر است پس باید از گفتار ابن تیمیه وروایت بخاری جواب بدهید لطفا فقط در صورت آگاهی از عقاید اهل سنت جواب دقیق بدهید ؟!!!!متاسفانه دیدم که بزر گواران مدیریت سایت در کمال تعجب وبا داعیه آزاد اندیشی که دارندیکی دیگر از لینک های آگاهی بخش را بسته اند:خدا از نظر اهل توحید اینگونه است؟!!!
واقعا نمی دانم چه بگویم البته بعضی دیگر از لینک ها هم یا حذف شده ویا امکان پاسخگویی به آنها وجود نداردواقعا جای تعجب وحیرت است اما به هر حال ما برای دفاع از عقیده خود که حق طبیعی هر انسانی است وآگاهی بخشی به جوانان جویای حقیقتی که خارج از هر گونه تعصب این مباحث را دنبال می کنند با تمام وجود این راه را ادامه خواهیم داد بدون هیچ گونه خستگی وملالتی واز سرزنش سرزنش کنندگان هر گز ترسی نداریم……….
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6848نوشته ای:برادر محترم شما اول معنای شرک را برای من روشن کن؟
پاسخ:
شرک چیست؟ مشرک کیست؟ در این پست:
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2114
نوشته ای:
خدایی که جسم دارد خدایی محتاج است وخدای محتاج در واقع خدا نیست بنا براین کسی که چنین خدایی را بپرستد در واقع خدا را نپرستیده بلکه بتی را پرستیده است
پاسخ:
خداوند قائم به خودش است و احتیاجی به دیگری ندارد و لیس کمثله شیء
ابتدا اینجا را بخوان
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1664#comment-6209
و سپس اینجا
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6851نوشته ای:برادر محترم شما اول معنای شرک را برای من روشن کن؟
پاسخ:
شرک چیست؟ مشرک کیست؟ در این پست:
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2114
نوشته ای:
خدایی که جسم دارد خدایی محتاج است وخدای محتاج در واقع خدا نیست بنا براین کسی که چنین خدایی را بپرستد در واقع خدا را نپرستیده بلکه بتی را پرستیده است
پاسخ:
خداوند قائم به خودش است و احتیاجی به دیگری ندارد و لیس کمثله شیء
ابتدا اینجا را بخوان
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1664#comment-6209
و سپس اینجا
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6852نوشته ای:لطفا واضح وروشن بگویید برای خدا قائل به جسم هستید یا نه ؟ اگر جوابتان آری باشد که این جواب منطبق بر قول ابن تیمیه در کتابهایش است ونیز منطبق با روایت صحیح بخاری
پاسخ:
نه تنها منطبق با سخن ابن تیمیه و حدیث بخاری است بلکه منطبق با قرآن کریم است
در مورد وجه خداوند
وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ 27 رحمن
در مورد ساق خداوند
يَوْمَ يُكْشَفُ عَن سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ 42 قلم
در مورد تکلم خداوند
وَنَادَيْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيّاً 52 مریم
وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ 174 بقره
وَكَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَكْلِيماً 164 نساء
در مورد اینکه الله در اسمان است
أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يَخْسِفَ بِكُمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ 16 ملک
در مورد اینکه هیــــــــچ چیزی شبیه خداوند نیست
در مورد دو دست خداوند
قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ 75 ص
فرمود : اي ابليس ! چه چيز تو را بازداشت از اين كه سجده ببري براي چيزي كه من آن را مستقيماً با دو دست خود آفريدهام ؟
بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ 64 مائده
بلکه هر دو دست خدا باز است
این جهل شما را میرساند خداوند واضح میفرماید
لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ
هيچ چيزي همانند خدا نيست و او شنوا و بينا است
طبق این آیه هیـــــــــــــــــــچ جیزی شبیه خداوند نیست اما باز با این حال میشنود و میبیند.
حال آیا صفت شنیدن و دیدن را هم از خدا صلب میکنی؟
چون شنیدن که احتیاح به گوش درونی و بیرونی و حلزون گوش و دیگر مخلفات دیگرش دارد.
و دیدن نیز نیاز به قرنیه مشیمیه و زجاجیه و دیگر چیزهایی که در چشم بشر وجود دارد، دارد.
حال ایا صفت دیدن را از خدا صلب میکنی؟؟؟؟؟؟؟
این را بدان که صفات خداوند و انسان تنها در اسمشان مشابه هستند نه در صفتشان. هم انسان هم الله دست دارد اما تنها در اسم مشترک هستند نه در کیفیت
به جای عوام فریب دادن یک بار این مقاله من را بخوان به جواب میرسی
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6853متاسفانه دیدم که بزر گواران مدیریت سایت در کمال تعجب وبا داعیه آزاد اندیشی که دارندیکی دیگر از لینک های آگاهی بخش را بسته اند:خدا از نظر اهل توحید اینگونه است؟!!!واقعا نمی دانم چه بگویم البته بعضی دیگر از لینک ها هم یا حذف شده ویا امکان پاسخگویی به آنها وجود نداردواقعا جای تعجب وحیرت است اما به هر حال ما برای دفاع از عقیده خود که حق طبیعی هر انسانی است وآگاهی بخشی به جوانان جویای حقیقتی که خارج از هر گونه تعصب این مباحث را دنبال می کنند با تمام وجود این راه را ادامه خواهیم داد بدون هیچ گونه خستگی وملالتی واز سرزنش سرزنش کنندگان هر گز ترسی نداریم……….
اقا جان اینقدر خودت را مضحکه خاص و عام نکن. اینقدر خودت را رسوا نکن . والله از سنگ پای قزوین هم سخت تری. خداییش خجالت نمیکشی از این چرت و پرت هایی که مینویسی؟ در تمام پستهایکه نوشته ای بی آرویت کردم ثابت کردم چقدر کذاب و سفسطه گر و تلبیس گری. اما از وقتی که در باره صیغه در اینجا:
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/974#comment-6063
جواب دندان شکن بهت دادم و منتظر خجالت کشیدن از دروغت بودم اما نه معذرت خواهی کردی و نه گفتی اشتباه کرده ام بلکه با کمال پرروی در جای دیگر عینا همان مطلب را نوشتی و مجددا سنگ پای قزوین را شرمسار خودت کردی و جواب دندان شکن بهت دادم در اینجا
http://islamtxt.net/?q=content/forum/2088
یقین پیدا کرده ام که تو مشکل روانی داری. نه میدونی خجالت چیه نه قراره خجالت بکشی نه قراره به حقیقت برسی بلکه یک اجیر شده اطلاعاتی که کارت تنها نوشتن چرت و پرت و رسوا کردن خودته
الحمد لله خوب هم شخصیت تو رو مشخض کردم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6909گرچه از جهت بی اطلاعی که از مذهب خودتان دارید واقعا تمایلی به پاسخ به اشکالات شما ندارم اما با عین حال برای خالی نبودن عریضه جواب های شما را داده ام واز طرفی دیگر جای تعجب است که به جای پاسخ به افرادی مثل من لینک ها را حذف می کنید یا امکان پاسخ گویی را بر می دارید و….واقعا اگر دستتان خالی است که صریحا بگویید وخلاص اگر هم نه پاسخ قانع کننده داریدخوب با شهامت بفرمایید مطمئن باشید اگر من هم از روی عناد نپذیرم خود جوانان اهل سنت از شما خواهند پذیرفت اما متاسفانه به جای پاسخ…………………………………..واین نشان می دهد که دیرغ از جوابی قانع کننده نسبت به این همه اشکالات دریغ وصد دریغ………………………………………..شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6916نوشته ای:برای خالی نبودن عریضه جواب های شما را داده ام
بله برای صفحه سیاه کردن و چرت و پرت گفتن حتما حماقت خودتان را در هر پست نشان خاص و عام میدهید.
البته در اینجا لازم است که از امثال شما تشکر کنم که اسباب خنده ما جوانان اهل سنت را فراهم کرده اید به راستی که نوشته هایتان همانند دلقکی است که برای خندیدن دیگران خودش را مسخره میکند.
قبلا بهت اخطار داده بودم که قبل از نوشتن مطلب در سایت جستجو کن و یک بحث را در چندین جا ننویس پس طبق اخطار قبلی مطالب تکرای شما حذف شده.
و مطالبی که قفل شده نیز ای کاش قفل نمیشد چون آخرین پست و نوشته را در آن قفل شده ها تو نوشته ای و میخواستم جواب آنها را هم بدهم. اما به نفع شما قفل شد و از دست من در رفتی.
شما متاسفانه خودت را به خواب زدی و مطالب من از شدید ترین لگد ها هم سخت تر است و تنها یک جواب برای بیدار کردن شما کافی بود اما شما خودتان را به خواب زده اید و اگر خدا را با چشمتان نیز ببینید میگویید این سحر است و چشم بندی…
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6998مطالب سست وبی دلیل شما بزرگوار لگد محکم که چه عرض کنم ؟ بیشتر شبیه یک هیاهویی است که می خواهید بواسطه آن حق وحقیقت را از بندگان خدا مخفی نگه دارید والا کسی که بر حق است نیازی به توهین ندارد کسی که بر حق است نیازی به این ندارد که دیگران را به القاب زشت بخواند……..واما پاسخ از شما برای پاسخ به شما روایتی دیگر را در مسند ابن حنبل می آورم:
صحابی گرانقدر ابو ایوب انصاری رضی الله عنه صورتش را بر روی قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گذاشته بود که مروان بن حکم به او گفت: چکار می کنی؟ ابو ایوب گفت : من به زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمده ام نه به زیارت سنگ ..أقبل مروان یوما فوجد رجلا واضعا وجهه على القبر فقال أتدری ما تصنع فأقبل علیه فإذا هو أبو أیوب فقال نعم جئت رسول الله صلى الله علیه و سلم ولم آت الحجر مسند احمد بن حنبل حدیث شماره23476
بله این روایت به قدر کافی مطلب را روشن می کند که هر شخص عاقلی وقتی به زیارت پیامبر می رود ومثلا صورتش را برقبر آن بزرگوار می گذارد در واقع از جهت محبت به رسول خدا است وکسی هم که به زیارت رسول خدا صلی الله علیه وآله می رودنمی رود تا او را به عنوان خدا پرستش کند بلکه می رود تا از رسول خدا تقاضای دعا به درگاه خدای متعال کند درست مثل زمانی که رسول خدا زنده بوده است………
اما بهتر است کمی پرده غفلت را از چشمان خودت برداری واین عبارت ابت تیمیه را هم که قبلا در یک پست بررسی شده است وکسی به آن پاسخ نداده دوباره مرور کنی:
ولا يدخل في هذا الباب : ما يروى من أن قوما سمعوا رد السلام من قبر النبي صلى الله عليه وسلم ، أو قبور غيره من الصالحين . وأن سعيد بن المسيب كان يسمع الأذان من القبر ليالي الحرة . ونحو ذلك . فهذا كله حق ليس مما نحن فيه ، والأمر أجل من ذلك وأعظم .
وكذلك أيضا ما يروى : ” أن رجلا جاء إلى قبر النبي صلى الله عليه وسلم ، فشكا إليه الجدب عام الرمادة ، فرآه وهو يأمره أن يأتي عمر ، فيأمره أن يخرج يستسقي بالناس “فإن هذا ليس من هذا الباب . ومثل هذا يقع كثيرا لمن هو دون النبي صلى الله عليه وسلم ، وأعرف من هذا وقائع…خلاصه: داخل در این باب نیست ا ز اینکه نقل شده است که قومی رد سلام را از قبر رسول خدا صلی الله علیه وآله شنیده اند و……….ونیز داخل در این باب نیست اینکه روایت شده مردی به نزد قبر رسول خدا صلی الله علیه وآله آمد واز خشکسالی شکایت کرد پس رسول خدا را در خواب دید وبه اوگفت که به نزد عمر برودوبا مردم برای طلب باران از شهر خارج شوند پس اینها ازاین باب(قبر پرستی وشرک) نیست بلکه امثال این کرامات از کسانی که پایین تر از نبی مکرم اسلام بوده اند صادر شده است ……………………………………اقتضاء الصراط المستقيم لمخالفة أصحاب الجحيم ص 373………………………………..من الله التوفیق
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7007حالا این لگد دیگر را بر پیکره به خواب زده ات بزن شااااااید این دفعه بیدار شدیاین روایت با احادیث صحیح و فراوان دیگری که آمده است در تضاد است. و بر فرض صحت حدیث نشوز خواهد داشت و بر فرض ضعف حدیث منکر خواهد شد و در هر دو حالت حدیث مردود است.
بخارى در صحيح خود از انس نقل مىكند: هر گاه قحطى مىآمد، عمر بن خطاب به عباس عموى پيامبر متوسل مىشد و مىگفت: اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا قَالَ فَيُسْقَوْن. صحيح بخارى ، ج 1 ، ص 224 ، ح 933
معنی: خدايا، ما در زمان پيامبر ، به او متوسل مىشديم و باران رحمتت را بر ما نازل مىكردى و اينك به عموى پيامبر متوسل مىشويم، بارانت را بر ما نازل فرما، آن گاه باران باريدن مىگرفت.
طبق این حدیث صحیح ، اصحاب پیامبر در زمان حیات پیامبر به خود پیامبر که زنده بود متوسل میشدند اما بعد از فوت پیامبر با وجود اینکه اصحاب پیامبر قبر پیامبر نیز در دسترسشان بود ولی به او متوسل نمیشدند بلکه به عباس عموی پیامبر متوسل میشدند. و همه میدانند که فضل و بزرگی پیامبر با مردنش از بین نمی رود اما اینکه سر قبر او نرفته اند دلیل بر عدم جواز چنین عملی است. دلیل بر شرک بودن این عمل است.
اما سند و متن حدیث:
حدثنا أبو العباس محمد بن يعقوب ثنا العباس بن محمد بن حاتم الدوري ثنا أبو عامر عبد الملك بن عمر العقدي ثنا كثير بن زيد عن داود بن أبي صالح قال أقبل مروان يوما فوجد رجلا واضعا وجهه على القبر فأخذ برقبته وقال أتدري ما تصنع قال نعم فأقبل عليه فإذا هو أبو أيوب الأنصاري رضي الله عنه فقال جئت رسول الله ? ولم آت الحجر سمعت رسول الله ? يقول لا تبكوا على الدين إذا وليه أهله ولكن ابكوا عليه إذا وليه غير أهله».
مروان حَكَم شخصى را ديد كه كنار قبر پيامبر صلىاللهعليهوآله نشسته و صورت خود را روى قبر قرار داده است، گردن او را گرفت و گفت: آيا مىدانى چه كار مىكنى؟ ديد ابو ايّوب انصارى اس .گفت آرى، مىفهمم چه كار مىكنم، آمدهام به زيارت رسول خدا و به ديدن سنگ قبر نيامدهام، از آن حضرت شنيدم كه مىفرمود: زمانى كه انسانهاى شايسته، متولّى امور دينى مردم باشند، بر دين خود گريان نباشيد، ولى اگر افراد نالايق زمام امور را به دست گرفتند، بر دينتان هراسان باشيد و اشك بريزيد.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7008هیتمی در حاشیه الایضاح این حدیث را ضعیف میداند«الحديث المذكور (يعني حديث أبي أيوب) ضعيف. فما قاله النووي- أي حكايته الإجماع على النهي عن مس القبر- صحيح لا مطعن فيه». حاشية الإيضاح ص 219
یعنی حدیث مذکور ضعیف است و اجماع بر نهی مس قبر صحیح است و مورد طعن نیست.در این روایت داود بن ابی صالح و کثیر بن زید وجود دارند.
در شش کتاب حدیثی اهل سنت (کتب سته) از داود بن ابی صالح الحجازی روایت نشده است
قال الحافظ في تهذيب التهذيب 3 / 188 : قرأت بخط الذهبى : لا يعرف .
حافظ ابن حجر در تهذیب التهذیب میگوید با خط ذهبی خواندم: او را نمیشناسم.
و قال فى ” الميزان ” : لم يرو عنه غير الوليد بن كثير و انما هو کثیر بن زید. ميزان الاعتدال 2617
. در المیزان میگوید غیر از ولید بن کثیر کسی دیگر از او روایت نکرده است.
غیر از این راوی مجهول کثیر بن زید نیز توسط نسائی تضعیف شده است.
قال النسائى : ضعيف .
و قال أبو زرعة : صدوق فيه لين .
و قال أبو حاتم : صالح ، ليس بالقوى ، يكتب حديثه .
قال ابن حجر صدوق یخطیء
رواه التذهبین 5611نوشته ای«وکسی هم که به زیارت رسول خدا صلی الله علیه وآله می رودنمی رود تا او را به عنوان خدا پرستش کند بلکه می رود تا از رسول خدا تقاضای دعا به درگاه خدای متعال کند»
بله درست همانند مشرکان که خداوند میفرماید « وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى » 3 زمر
كساني كه جز خدا سرپرستان و ياوران ديگري را برميگيرند ( و بدانان تقرّب و توسّل ميجويند ، ميگويند : ) ما آنان را پرستش نميكنيم مگر بدان خاطر كه ما را به خداوند نزديك گردانند .
یا میگفتند « وَيَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ» 18 یونس
میگویند آنها شفیعان ما نزد الله هستند.
مشرک که شاخ و دم ندارد.
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.