آیا در قران آیه ای در مورد امام زمان هست؟

Home انجمن ها مهدی موعود یا مهدی موهوم؟ آیا در قران آیه ای در مورد امام زمان هست؟

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  ابن تیمیه72 در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 18)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1452
    با سلام خدمت دوستان عزیز ودست اندرکاران سایت اسلام تکس

    دوستان عزیز اوربان موحد khaled ebn valid-mojahed-din/rrw عبدالحسین و…..

    میخوام تو این بحث شرکت کنید

    در بعضی از سایتهای شیعه که سر میزدم مثل سایت

    1. http://www.soalcity.ir/node/431که اونجا ایاتی اورده بود که درمورد امام زمان هستش هر چند که باز اسمی از امام زمان نیست ولی دوستان شیعه با تاویلات هنرمندانه به امام زمان یه جوری ربط دادند!!!!!!!!تاویلاتشان بماند بپردازیم به ایات قران که در اون سایت چند تا ایه بود اما دوستان اون سایت همه ایات را نیاورده بودند به خصوص ایه بقیت الله خیر لکم ان کنتم ……….

    برخی از ایاتی که اون سایت(یا کل اهل تشیع) به امام زمان نسبت میدهند

    سوره انبیاء آیه 105
    وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ؛ در زبور (حضرت داود پیغمبر) بعد از كتب آسمانى سابق نوشتیم كه: زمین را بندگان صالح ما بارث میبرند.

    سوره صف آیه 9 و سوره توبه آیه 33
    هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؛ خدا فرستاده خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا بر همه دینها غالب شود. هر چند مشركین نخواهند

    سوره نور آیه 55
    وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِكُونَ بِی شَیْئاً؛ خداوند بكسانى- كه از شما ایمان آورده و عمل صالح پیشه ساخته‏اند وعده داده كه آنها را در زمین نماینده خود گرداند چنان كه همانند آنها را سابقا خلیفه كرد. و ثابت میدارد دین‏ آنها را كه براى آنان برگزید، ترس آنها را تبدیل بأمن كنیم و اینان هیچ گاه بمن شرك نیاورند.

    سوره قصص آیه 5
    وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ؛ و ما بر آن هستیم كه بر مستضعفان روى زمین نعمت دهیم و آنان را پیشوایان سازیم و وارثان گردانیم.

    #8086

    – یکی از آیاتیکه دربارة مهدی بدان استشهاد می‌کنند آیه‌ای است که خداوند می‌فرماید: _ [الأنبیاء: 105]. «در زبور بعد از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان صالح من به ارث می‌برند». می‌گویند صالحان زمینِ دنیا را در زمان ظهور مهدی به ارث خواهند برد!!.

    عجیب است آیة به این روشنی را چگونه از موضعش تحریف می‌کنند و به أمری دروغ نسبت می‌دهند، خدا لعنت کند کسانی را که روایات دروغ را در اسلام وارد کردند و باعث کجوری در اسلام گشتند.

    حال ببینیم مقصود از این آیه چیست؟ ابتدا باید به دنبال نشانی داده شده در این آیه برویم، یعنی باید ببینیم در زبور حضرت داودu چه نوشته شده؟ در آیه (یا سیمان) 29 مزامیر 37 آمده که: «صالحان وارث زمین خواهند شد و در آن تا أبد سکونت خواهند کرد».

    از این آیة کتاب زبور که صالحان، و وارث زمین شدنشان را ذکر کرده، معلوم می‌شود همان آیه‌ای است که خداوند نشانی آن را بیان فرموده و معلوم است که منظور از «الأرض» یعنی زمین بهشت زیرا اگر مقصود زمینِ دنیا بود، زمین دنیا که تا أبد پابرجا نیست و صالحان در دنیا که تا أبد زنده نخواهند بود و بالآخره قیامت می‌شود و خداوند می‌فرماید[الزّلزال: 1-2]. «آنگاه که تکان خورد زمین تکان خوردنی، و زمین سنگینی‌هایش را خارج کند». و خداوند می‌فرماید[الرّحمن: 26-27]. «هرکس روی زمین است فانی می‌شود، و فقط خدای صاحب جلال و اکرام باقی می‌ماند».

    در آیات دیگرِ از قرآن «الأرض» به معنای أرض بهشت نیز آمده، مثلاً خدواند می‌فرماید: _ [الزُّمَر: 74]. «[بهشتیان] می‌گویند، ستایش خدایی را که به وعده‌اش وفا کرده و زمین بهشت را به ما إرث داد، هرجا بخواهیم در آن برویم پس چه خوب است مزد عمل کنندگان». مضافاً براینکه «الصّالِحُون» در آیة مورد استناد در سورة انبیاء مُحَلّی به الف و لام است و تمام صالحان را شامل می‌شود نه فقط صالحان آخر زمان را که مدّعیان امام دوازدهم می‌گویند.

    #8087

    – آیة دیگری که به به آن استشهاد می‌کنند آیة 9 سورة صفّ است که در آیة 33 سورة توبة نیز شبیه به آن آمده و می‌فرماید_ [التوبة: 33]. «خداست که پیامبرش را با هدایت و آیین درست به سوی مردم فرستاد تا آیین وی را بر تمام آیین‌ها پیروز گرداند، هر چند مشرکان را خوش­آیند نباشد».

    مجلسی این آیه را همچون آیات قبل در بحار آورده که این آیه دربارة قائم آل‌محمّد است و او امامی است که خداوند او را بر همة کیشها غالب گرداند. أمّا در مورد این آیه، لازم است بدانیم برخی از علمای شیعه، این آیه را تحقّق یافته در صدر اسلام می‌دانستند که پیغمبرص و اصحابش بر تمام جهان آن روز مسلّط شدند و اسلام بر همه أدیان غلبه کرد، من جمله آیت الله ابوالقاسم خوئی، در کتاب «البَیان» در بحث إعجاز قرآن این آیه را تحقّق یافته در صدر اسلام می‌داند. و برخی می‌گویند اسلام درمیدان‌های جنگ بر یهود و نصاری و زرتشتیان و کفّار غلبه یافت. حال، ما روشن می‌سازیم که این آیه در چه موردی است؟.

    أ) در این آیه قید «أرسَلَ رَسُولَهُ» آمده، یعنی، خداوند رسولش را فرستاد تا آیین خود را بر آیین‌های دیگر غالب گرداند، پس معلوم می‌شود غلبة آیین حقّ به وسیلة رسول یعنی حضرت محمّدص باید انجام شود، و بدین معنی است که برخی گفته‌اند محمّدص در میدانهای جنگ بر کفّار و اهل کتاب غلبه نمود. ولی به نظر ما صحیح‌تر این است که به وسیلة براهین و دلائلی که در قرآن است بر روش‌های غلط و آیین‌ها غلبه نمود، چنانکه می‌فرماید[الصّفّ: 14]. «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، یاران خدا باشید چنانکه عیسَی بن مریم به حواریّین گفت چه کسی مرا در راه خدا یاری می‌کند؟ حواریّون گفتند: ماییم یاران خدا، پس طائفه‌ای از بنی‌اسرائیل ایمان آوردند و طائفه‌ای کفر ورزیدند، پس ما کسانی را که ایمان آوردند بر دشمنانشان غالب گردانیدیم». از جمله کسانی که گفته‌اند این غلبة پیروان عیسی بر دشمنانشان با حجّت بود، زید بن علی است که چنین گفته و صاحب کشّاف نیز نظیر این قول را آورده است.

    ب) خود قرآن در چندین آیه تصریح نموده و خبر داده که یهود و نصاری تا قیامت هستند و هیچ وقت محو نخواهند شد، و اگر ما بگوییم این آیه می‌گوید تمام أدیان از بین می‌روند و همه مسلمان می‌شوند با آن آیات شریفه که در سورة مائده آمده منطبق نمی‌شود، به علاوه در این آیه یعنی آیة نهم از سورة صف، خدا نفرموده رسول را فرستادیم تا أدیان دیگر را محو نماید، بلکه فرموده بر آنها غالب باشد و غالب شدن غیر از محو و نابود کردن است. و دیگر آنکه خداوند فرموده[المجادلة: 21]. «خدا مقرّر داشته که من و رسولانم غالب و پیروز خواهم گشت». و ما می‌دانیم که برخی از رسولان خدا را کشتند. پس منظور از غلبه در این آیه، غلبة معنوی می‌باشد.



    #8088

    از آیات دیگری که به آن استشهاد می‌کنند آیه‌ای است که خداوند می‌فرماید: [النّور: 55]. «خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و عمل‌های صالح را پیشه کرده‌اند وعده داده که آنها را در زمین خلیفه گرداند، همان طورکه کسانی را که قبل از ایشان بودند در زمین خلیفه گردانید، و ثابت می‌دارد برای آنان دینشان را که بر ایشان برگزید، و ترس آنها را بعد از خوفشان تبدیل به أمنیّت گرداند تا اینکه مرا عبادت کنند و شریکی برایم قرار ندهند، و هرکس بعد از این کافر شود، جزء فاسقان خواهد بود». می‌گویند، این آیه دربارة مهدی نازل شده است!!.

    أمّا باید توجّه داشت که:

    أ) در این آیه ذکر: به طور خطاب است که معلوم می‌شود دربارة کسانی است که معاصر پیغمبرص بوده‌اند.

    ب) در این آیة، قید شدهöNÎgÎ=ö6s%_. یعنی: شما را جانشین نماید همان طورکه قبل از شما را جانشین گرداند. اگر ما در قرآن نگاه کنیم می‌بینیم که خداوند سابقین را در تمام کرة زمین خلافت و سلطنت نداد، مثلاً می‌فرمایدÈd,ptø:$$Î/_ [ص: 26]. «ای داود ما تو را خلیفه‌ای در زمین قرار دادیم، پس میان مردم به حقّ حکم کن». از این آیه معلوم می‌شود خلیفه بر تمام زمین نیست چون حضرت داودu بر گوشه‌ای از زمین حکومت نموده، و بر تمام أهل آن حکومت نمی‌کرد. حال اگر کسی اشکال کند از کجا حضرت داود بر تمام اهل زمین حکومت نکرده باشد، می‌گوییم از قرآن معلوم می‌شود. حضرت سلیمانu که پسر داود بود بعد از داود، از حال أهالی سبا که خورشید پرست بودند، با خبر نبود و هُدهُد برای او خبر آورد. یعنی تمام اهل زمین در زمان داود تسلیم خدا و دین داود نشده بودند، و از آن حبری نداشتند، و در زمان داود خورشیدپرستانی در زمین بودند که داود خبر نداشت و آنها نیز از داود خبر نداشتند، بعداً در زمان پسرش سلیمان که جانشین داود شد با خبر شدند، و چه بسا کسانی در زمین می‌بودند که سلیمان هم از آنها خبر نداشت. و این موضوع از آیات 22 تا 28 سورة نَمل معلوم می‌گردد. پس معلوم می‌شود مقصود از خلیفه شدن، جانشین شدن بر کفّار و غلبه بر آنها در ناحیة مکّه و أطراف آن است که در صدر اسلام به وقوع پیوست و در دعای وحدت که هنگام فتح مکّه مسلمین می‌خواندند، آمده است: «لا إلهَ إلا اللهُ وَحدَهُ وحدهُ وحدهُ، أنجَزَ وعدهُ، و نَصَرَ عبدهُ، و هَزَمَ الأحزاب وحدهُ». مقصود از «أنجزَ وعدَهُ» حاکمیّت مسلمین بر مکّه است که طبق آیة مورد استشهاد: [النور: 55]. به وقوع پیوست. به علاوه کلمة «الأرض» در این آیه با الف و لام آمده، که الف و لام عهد است مانند این آیه که خدا به پیغمبرش فرموده کفّار می‌خواستند تو را از زمین بیرون کنند[الإسراء: 76]. که منظور این نیست که پیغمبر را از کرة زمین بیرون اندازند بلکه کلمة «الأرض» با الف و لام آمده، یعنی از آن زمین معهود (عربستان) اخراج نمایند.

    #8089

    ج) هنگام جنگ مسلمین با ایران حضرت علیu به این آیه اشاره و به عُمَر فرمود: «هُو دِينُ اللهِ الَّذِي أظهَرَهُ، وَجُندُهُ الَّذي أعَدَّهُ …. وَ نَحنُ عَلی مَوعودٍ مِنَ اللهِ، وَاللهُ مُنجِزٌ وَعدَهُ». «این دین خداست که آن را غالب و پیروز ساخته و سپاه اوست که آن را یاری فرموده … و ما متّکی به وعدة إلهی هستیم و خداوند وعده‌اش را جامة عمل می‌پوشاند». (نهج البلاغه، خطبة 146]. بنابراین اصحاب رسول بر قسمتی از کرة زمین خلافت کردند، همچنان که مردم پیش از ایشان نیز بر پاره‌ای از زمین خلافت و حکومت کردند.

    #8090

    – یکی دیگر از آیاتیکه به آن استشهاد می‌کنند، آیه‌ای است که خداوند می‌فرماید[القصص: 5]. «ما اراده می‌کنیم که منّت نهیم بر کسانی‌که مورد استضاف در زمین قرار گرفتند که آنها را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم».

    این آیه را دلیل بر اثبات مهدويّت گرفته و به آن استشهاد می‌کنند، چنانکه روشن است در تفسیر هرآیه از قرآن، باید به قبل و بعد آن نیز توجّه داشت، آیات دیگری که آیه را تفسیر می‌کند در نظر داشت، به مکّی بودن یا مدنی بودن آیه توجّه داشت و هکَذا…. .

    حال تو خوانندة عزیز توجّه کن که ما قبل و ما بعد آیه چیست؟ خداوند قبل از این آیه می‌فرماید: [القصص: 4]. «فرعون در آن سرزمین برتری جست و اهالی آن را گروه، گروه کرد، تا آنها را ضعیف کند، پسران آنها را سر می‌برید، و زنانشان را زنده می‌گذاشت، و از مفسدین بود». سپس خداوند در آیة پنجم می‌فرماید: «ما اراده کردیم برهان مستضعفان آن سرزمین منّت نهیم، و آنان را پیشوایان و وارثان نماییم». مفسّرین سنّی و شیعه نیز این مطلب را گفته‌اند.

    حال اگر کسی اشکال کند که چرا «نَمُنُّ» فعل مضارع است، پاسخ آن است که خدواند در اینجا لفظ مضارع به کار برده تا نشان دهد ارادة او به پیروزی موسی بعد از استضعاف فرعون بوده، چنانکه در آیة بعد بلا فاصله می‌فرماید_ [القصص: 6]. «و برای ایشان در آن زمین تمکّن و استقرار قرار دهیم و به فرعون و هامان و لشکریان آن دو آنچه را که از آن حذر می‌کردند بنمایانیم». که کلمة «نُرِیَ» نیز به لفظ مضارع آمده و به فعل «نُمکِّنَ» و «نَجعَلَهُم» و «نَمُنَّ» معطوف است. با آنکه فرعون و هامان قبل از حضرت محمدص بوده‌اند فعل «يُذَبِّحُ» نیز به صورت مضارع آمده زیرا فرعون پس از استضافشان آنها را سر می‌بریده در صورتی­که می­دانیم فرعونِ معاصر موسی، در زمانهای گذشته پسران بنی‌اسرائیل را سر می‌بریده، و آیه گذشته را حکایت می‌کند نه حال و آینده را. پس خداوند لفظ «نُرِیَ» را که فعل مضارع است آورده و «أَرَينا» که فعل زمان گذشته است، نیاورده تا برساند بعد از استضعاف آنها و بدکاریهای فرعون اراده کریم به آنها نشان دهیم آن عذابی را که لایق بوده‌اند. و آیه ارتباطی به آخرالزّمان ندارد.

    #8091

    – آیة دیگری که به آن استشهاد می‌کنند و پوسترهایی از آن درست کرده و برروی پارچه با خطّ درشت می‌نویسند و هزینة زیادی را که باید صرف تبلیغات اسلام راستین شود صرف گمراه نمودن مردم می‌کنند، آیه‌ای است که می‌فرمایدبَقِیَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّکُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَآ أَنَاْ عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ

    _ [هود: 86]. «باقی گذاشتة خدا برای شما بهتر است اگر ایمان داشته باشید». که می‌گویند منظور از«!$#_ امام زمان است!!! این آیه نیز با توجّه به ما قبل و ما بعدش به روشنی معلوم است که مربوط به قوم شُعَیب است که پیغمبر آنان می‌فرمود: کم فروشی نکنید و آنچه خدا از روزی‌های حلال باقی گذاشته از آنها سود بجویید. و مقصود از «بَقِيَّةُ الله»، سود حلالی است که از راه کسب به دست می‌آید، و طرف صحبت قوم شُعَیب هستند. مفسّرین أهل سنّت، این آیه را در مورد قوم شُعَیب و «بَقِيَّةُ الله» را در این آیه سود حلالی که از راه کسب به دست می‌آید، دانسته‌اند، و از طریق مفسّران شیعه، ما قول یکی از بزرگترینشان، یعنی صاحب «مَجمَعُ البَيان» را نقل می‌کنیم، که وی این آیه را در مورد قوم شُعَیب می‌داند و مقصود از «بَقِيَّةُ الله» را در این آیه سود حلالی که از کسب بدست می‌آید، می‌داند و می‌گوید: «اَلبَقِيَّةُ بِمَعنَی الباقی أي ما أبقَی اللهُ تَعالی لَکُم مِنَ الحَلالِ بَعدَ إتمامِ الکَيلِ وَ الوَزنِ خَيرٌ مِنَ البَخسِ وَ التَّطفيفِ، وَ شَرَطَ الإيمانَ في کَونِهِ خَيراً لَهُم لِأنَّهُم إن کانوا مُؤمِنينَ بِالله عَرفُوا صِحَّةَ هذَا القَول = بقيّه در این آیه به معنای باقی و منظور آن چیزی است که خدای تعالی از حلال برای شما باقی گذارد، پس از آنکه شما کیل و ترازو را کامل و تمام نمایید و بهتر است برای شما از کم دادن و کم فروشی و منظور از شرط ایمان که در آیه، آن را ذکر کرده یعنی تمام دادن پیمانه و ترازو برای ایشان بهتر است که اگر به خدا ایمان داشته باشند صحّت این قول را می‌فهمند».

    مفسّرین دیگر شیعه نیز بر این مطلب هستند، و مقصود از +àM§‹É)t/ «!$#_ را سود حلال از کسب در این آیه می‌دانند و این آیه را در مورد قوم شعیب می‌دانند. حال اگر مفسّری از شیعه از روایتی ضعیف استفاده کرده باشد و حرفی زده باشد، نظرش طبق آیة قرآن و روایات زیاد در این مورد و نظر مفسّرین سُنّی و شیعه، صحیح نمی‌باشد. و به علاوه باید گفت خدا اجزاء ندارد که امام زمان باقی آن اجزاء باشد و چگونه ممکن است حَقّ­تَعالی به قوم شعیت بگوید مهدی که شما وی را حتی پدرانش را نمی‌بینید، برای شما بهتر است؟!!.

    #8092

    آیة دیگری که به آن استشهاد می‌کنند آنجاست که خداوند تعالی می‌فرماید[النَّمل: 82 و83]. وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کَانُوا بِآیَاتِنَا لَا یُوقِنُونَ «هنگامی‌که آن گفته [عذاب] بر کفّار محقّق شود از زمین جنبنده‌ای بر آنها خارج کنیم که با آنها سخن می‌گوید که این مردم به آیات ما یقین نمی‌داشتند، و روزی که از هر أمّتی دسته‌ای از کسانی را که به آیات ما تکذیب می‌کردندمحشور می‌کنیم، پس آنها تقسیم کرده می‌شوند».

    می‌گویند: منظور از «دابَّة» یعنی جنبنده در آیة 82 ، «مهدی» است و می‌گویند منظور از آیة 83 دربارة رجعت می‌باشد.

    #8093
    آیه83

    بسیارى از بزرگان آیه 83 سوره «نمل» را اشاره به مسأله رجعت مى دانند که از اعتقادات شیعیان است وَ يَوْمَ نحْشرُ مِن كلّ‏ِ أُمَّةٍ فَوْجاً مِّمَّن يُكَذِّب بِئَايَتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ(نمل/83)

    در مورد آیة اوّل (یعنی آیة 82)، باید گفت: اولاً کلمة «دابّة» در قرآن به معنی جنبندگان پست آمده([1][/url”>) که با امام تناسب ندارد. ثانیاً در مورد این آیه (82 نَمل) باید به ما قبل آن توجّه کرد. آیة 66 همین سوره دربارة کفّار است که به آخرت شک داشتند. آیة 67 نیز در مورد کفّار است که منکرانه می‌گفتند آیا اگر استخوان شویم و خاک گردیم، روز قیامت برانگیخته می‌شویم؟! در آیة 71 می‌گفتند: وعدة عذاب آخرت چه موقع است؟ در آیة 80 به پیامبر می‌فرماید: «تو مردگان را نمی‌توانی بشنوانی و تو هدایت کنندة کوران نیستی». بعد در آیة 82 که آیة مورد بحث است، می‌فرماید: «وقتی که وعدة عذاب بر آنها محقّق شود (یعنی بر کفّار)، از زمین جنبنده‌ای خارج می‌کنیم تا بگویدشان که این مردم به آیات ما یقین نداشتند». از عبارت «به آیات ما یقین نداشتند»، معلوم است در موردی است که در آیة 66 خداوند فرموده: «کفّار در مورد آخرت در شکّ بودند»، پس با توجّه به آیات قبل، معلوم می‌شود مقصود قیامت کبری است که کفّار به آن شک داشتند، دیگر اینکه اصلاً در قرآن صحبت از مهدی نیست که در مورد او و ظهورش صحبتی شده باشد خصوصاً که سورة نَمل مکّی است و در مکّه اصلاً بحث امامت و مهدی مطرح نبود تا بعضی در شکّ باشند و قبول نکنند. آری چون کافران در دنیا می‌خواستند با رؤیت عجایب و معجزات به ایمان برسند عاقبتشان اینست که در آخرت با رؤیت جنبنده‌ای از زمین بیرون آمده و با آنها سخن می‌گوید به ایمان می‌رسند. دیگر اینکه روایات زیادی نیز تأیید می‌کند که این آیه دربارة جهان آخرت و قیامت است. و منظور از «الأرض» در این آیه همان «أرضِ قیامت» است درحالی­که مسألة مهدی مربوط به قبل از قیامت است.

    [

    #8094

    و أمّا آیة 83 سورة نمل، با توجّه به آیات که گفته شد و در ارتباط با آنها، این آیه نیز دربارة قیامت است و أمّا اینکه چرا گفته شده که از هر أمّتی دسته‌ای از کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند، محشور می‌کنیم و گفته نشده تمام انسانها را محشور می‌کنیم؟ باید توجّه داشت که خداوند فرموده_ [طه: 100تا102]. «هرکس از ذکر [قرآن] روی برگرداند، روز قیامت وزری را حمل می‌کند، و جاوید در حمل وزر خواهد بود، و حمل کردن آن، در روز قیامت برایش بد خواهد بود، قیامت روزی است که در صور دمیده می‌شود و مجرمین در آن روز کبودچشم محشور می‌شوند [کنایه از کوری آنان است]».

    از این آیات که در مورد قیامت است، معلوم می‌شود با اینکه در قیامت تمام موجودات و انسانها محشور می‌شوند، ولی خداوند می‌فرماید در آن روز مجرمین را کور محشور می‌کنیم، چون طرف صحبت مجرمین هستند، و معلوم است که غیرمجرمین بلکه مؤمنین نیز در قیامت محشور می‌شوند چنانکه در آیات دیگر قرآن به تفصیل آمده است. بنابراین ما نمی‌توانیم بگوییم چون در آیة مورد بحث از غیر مجرمین صحبت نشده، پس فقط مجرمین محشور می‌شوند، و به قول معروف اِثبات شئ نفی ما عَدا نمی‌کند.

    #8108

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    خیلی به نظر نمیرسد که سر زده باشید.

    کل مطلبتان را نخواندم چرا که ایراد اساسی دارد.

    زبور یا هر کتاب دیگری که غیر از قرآن است و به آن ارجاع داده یا استناد کرده اید، همان هایی هستند که از ابتدا بوده اند؟ برای کسی که بر غیر آن دینی است که ان کتاب برایش حجت است، حجت به حساب می آید؟

    در تاویل آیات به احادیث شیعه رجوع کرده اید؟ جمله ابتدایی شما ” ولی دوستان شیعه با تاویلات هنرمندانه به امام زمان یه جوری ربط دادند “حاکی از آن می باشد که اصل بحث را نه برای آگاهی که برای مقصود دیگری راه انداخته اید.

    برای شیعه نه کتب دیگر ادیان و نه اهل سنت حجت است. آیه را برای شیعه از کتب شیعه تاویل کنید. آن موقع خدمت میرسم.

    #8118
    ……………………………
    #8124
    اندر احوالات بررسی کتابی خواهم نوشت!!!!!!!!!!!!!
    #8129
    ب ر ر س ییییییییییییییییییییییییییییییییییی
    #8131
    بررسی…..بله آقا بررسی
در حال نمایش 15 نوشته (از کل 18)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.