Home › انجمن ها › انتقاد از احادیث شیعه › ابطال داستان تصدیق خاتم واحادیث مربوط به آیه ولایت بر اساس روش حدیثی نزد شیعه
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط khaled ebn valid در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1862یکی از به اصطلاح صریح آیاتی که شیعه برای اثبات ولایت امام علی علیه السلام از قرآن بکار می برد آیه انما ولیکم الله… است ونیز احادیثی که در ضمن شان نزول این آیه می آورند.اما وقتی شما به همین احادیث مربوط به شان نزول در کتب شیعه رجوع می کنید سراسر تناقض در متن احادیث مشاهده می کنید که همین وجود تناقض در متن احادیث را شیعه و علماء آنها دال بر ابطال یک روایت یا داستان تاریخی می دانند.بعنوان مثال شیخ مفید در ( المسائل السروية ) ( ص 88 – 90 ) راجع به قضیه ازدواج عمر و ام کلثوم بعد از بررسی کل روایت و تناقضات موجود در روایات می گوید:
وبدو هذا الاختلاف فيه يبطل الحديث
همچنین جناب خوئی در باب جمع آوری قرآن بعد بررسی کل روایات تناقضات موجود در متن روایات را دلیلی بر ابطال داستان می داند او بعد از ذکر ماجرا می گوید:
إنها متناقضة في أنفسها فلا يمكن الاعتماد على شئ منها
همچنین جناب جعفر مرتضی العاملی هم همین استدلال را در باب رد ازدواج عمر و ام کلثوم بکار می برد و می گوید:أنه إذا ظهرت التناقضات في النصوص التي تثبت حدثاً مّا ، فإن الريب والشك في صحة تلك النصوص يصبح مبرراً وطبيعياً
یا اینکه:
واللافت في قصة زواج أم كلثوم بعمر بن الخطاب ، وجود تناقض شديد جداً بين نصوصها كما سيظهره هذا العرض المقتضب
اما جالب است همین احادیث مربوط به شان نزول آیه ولایت در کتب شیعه تناقضات عجیبی دارد.یک عده روایات تصریح دارند قبل از علم پیامبر بر تصدیق خاتم نازل شده.روایاتی دیگر می گویند پیامبر اطلاع داشته یا اینکه آیا پیامبر آن موقع در مسجد بوده اینکه کدام نماز بوده عصر بوده یا ظهر اینکه خود علی انگشتر را داد یا سائل انگشتر را کشید اینکه انگشتر طلا بود یا نقره و مسائل دیگر.بنده کل روایات را خواهم گذاشت و در آخر این تناقضات در روایات را بعرض خواهم رساند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2769شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #3033همچنین جناب میلانی در کتاب آیة ولایة ص 7 تصریح می کند که این آیه در باب ولایت امام علی صریح نیست و برای فهمش باید به سنت رجوع کرد.
هذه الآية المباركة تسمى في الكتب به آية الولاية ، استدل بها الإمامية على إمامة أمير المؤمنين سلام الله عليه ، وكما ذكرنا من قبل ، لا بد من الرجوع إلى السنة لتعيين من نزلت فيه الآية المباركة ، وبعبارة أخرى لمعرفة شأن نزول الآية
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #30646)کدام صحابی بوده که دوست داشته ولایت در حق وی نازل شود و به این خاطر چند مرتبه در حین رکوع انگشتر می بخشید؟با مراجعه به روایت 3 در می یابید حضرت عمر رضی الله عنه بوده که 40بار در رکوع صدقه داده
با مراجعه به روایت 12 در می یابید حضرت عمر رضی الله عنه بوده که 24 مرتبه در رکوع صدقه داده
با مراجعه به روایت 21 در می یابید حضرت ابوبکر رضی الله عنه بوده که 70مرتبه در حین رکوع صدقه داده است
!!!!!!!!!!
7)چه کسی انگشتر را از انگشت حضرت علی رضی الله عنه جدا کرد ؟خود ایشان یا فرد گدا؟
با مراجعه به روایات 7-14-27 در می یابید خود حضرت علی این کار را کرده است
با مراجعه به روایات 24-26 در می یابید خود فرد گدا انگشتر را از انگشت مبارک آن جناب رضی الله عنه جدا کرده است
!!!!!!!!!!
8)آیا فرد گدا خود به طور مستقیم رفت پیش حضرت علی (ع) و طلب انگشتر نمود یا ابتدا از افراد مسجد طلب کرد بعد حضرت علی(ع) به او صدقه داد؟
روایت 1 می گوید خود گدا به صورت اتوماتیک طلب انگشتر و صدقه فقط از حضرت علی رضی الله عنه کرده است
روایت 24 می گوید فرد گدا ابتدا از کل افراد مسجد طلب صدقه کرد پس چون دید کسی او را خیر نمی کند حضرت علی با اشاره او را به طرف انگشتر هدایت کرد
!!!!!!!!!!
9)آیا انگشتر طلا بود یا نقره؟
روایت 25 می گوید که طلا بود
روایات واقوال 18-19-20-21 می گویند که انگشتر سلیمان بود!!!!!!!! ههههههه
روایات 6-10-16 می گویند که انگشتر نقره بود
!!!!!!!!!!!!!!!!!
10)از کجا انگشتر به پیامبر و بعد به حضرت علی رسیده بود؟آیا جبرئیل آن را آورده بود یا اینکه جماعتی آن را یافته بودند وبه ایشان بخشیده بودند؟
روایت 17 می گوید جبریئل انگشتر را برای پیامبر نازل کرد و ایشان به حضرت علی بخشیدند
روایت 18 می گوید انگشتر سلیمان بود که عده ای بدان دست یافته بودند پس آن را به پیامبر دادند و پیامبر به حضرت علی بخشیدند
!!!!!!!!!
11)آیا این انگشتر انگشتر حضرت سلیمان بن داوود(ع) بود یا انگشتر سلیمان بن طوق؟
روایات 18-19-20-21 می گویند انگشتر حضرت سلیمان بود
روایت 15 می گوید انگشتر سلیمان بن طوق بود که حضرت علی او را کشت و انگشتر را به غنیمت گرفت
!!!!!!!!!!!!
ادامه مطلب ان شاء الله بعدا ارائه خواهد شد.
!!!!!!!!!!!!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #30655- هاشم البحراني في تفسيره البرهان ( 2 / 318-319 ):[ 3170 / [ 9 ] – الشيخ في ( أماليه ) ، قال : حدثنا محمد بن محمد ، قال : حدثني أبو الحسن علي بن محمد الكاتب ، قال : حدثني الحسن بن علي الزعفراني ، قال : حدثنا أبو إسحاق إبراهيم بن محمد الثقفي ، قال : حدثنا محمد بن علي ، قال : حدثنا العباس بن عبد الله العنبري ، عن عبد الرحمن بن الأسود الكندي اليشكري ، عن عون ابن عبيد الله ، عن أبيه ، عن جده أبي رافع ، قال : دخلت على رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) يوما وهو نائم ، وحية في جانب البيت ، فكرهت أن أقتلها فأوقظ النبي ( صلى الله عليه وآله ) ، وظننت أنه يوحى إليه ، فاضطجعت بينه وبين الحية ، فقلت : إن كان منها سوء كان إلي دونه . فمكثت هنيئة ، فاستيقظ النبي ( صلى الله عليه وآله ) وهو يقول : * ( إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه ورَسُولُه والَّذِينَ آمَنُوا ) * حتى أتى على آخر الآية . ثم قال : « الحمد لله الذي أتم لعلي نعمته ، وهنيئا له بفضل الله الذي آتاه » . ثم قال لي : « ما لك ها هنا ؟ » فأخبرته بخبر الحية ، فقال لي : « اقتلها » ففعلت . ثم قال : « يا أبا رافع ، كيف أنت وقوم يقاتلون عليا وهو على الحق وهم على الباطل ، جهادهم حق لله عز اسمه ، فمن لم يستطع فبقلبه ، ليس ورائه شيء » . فقلت : يا رسول الله ، أدع الله لي إن أدركتهم أن يقويني على قتالهم . قال : فدعا النبي ( صلى الله عليه وآله ) وقال : « إن لكل نبي أمينا ، وإن أميني أبو رافع » . قال : فلما بايع الناس عليا بعد عثمان ، وسار طلحة والزبير ، ذكرت قول النبي ( صلى الله عليه وآله ) ، فبعت داري بالمدينة ، وأرضا لي بخيبر ، وخرجت بنفسي وولدي مع أمير المؤمنين ( عليه السلام ) ، لأستشهد بين يديه ، فلم أزل معه حتى عاد من البصرة ، وخرجت معه إلى صفين ، فقاتلت بين يديه بها ، وبالنهروان أيضا ، ولم أزل معه حتى استشهد ( عليه السلام ) ، فرجعت إلى المدينة وليس لي بها دار ، ولا أرض ، فأعطاني الحسن بن علي ( عليهما السلام ) أرضا بينبع ، وقسم لي شطر دار أمير المؤمنين ( عليه السلام ) ، فنزلتها وعيالي ].شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #30663)چه زمانی پیامبر به ولایت علی رضی الله عنه خبر دادند؟با رجوع به روایات 3-24 خواهید دید که پیامبر بعد همان ماجرا ولایت و البته خلافت حضرت علی را ابلاغ فرمودند اما
با رجوع به روایات 4-9 خواهید دید که پیامبر این ابلاغ ولایت و خلافت را تا زمان واقعه غدیر به تعویق انداختند تا زمانی که آیه يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ نازل گردید.
4)آیا یهود با پیامبر(ص) به سوی مسجد بیرون رفتند یا در خانه ماندند؟
با مراجعه به روایت 3 خواهید دید یهود با پیامبر برخاستند و روانه ی مسجد شدند البته با این لفظ قوموا فقاموا
با مراجعه به روایت 8 خواهید دید پیامبر آنها را ترک فرمودند و رفتند به مسجد تا بدانند جریان نزول آیه چه بوده است!!!
5)آیا این نماز که در ان انگشتر بخشیده شد رکوع فرضیه ی ظهر بود یا عصر یا نافله بود؟
الف)روایت 1-24 می گوید نماز ظهر بوده
ب)روایت 7 می گوید نماز نافله تطوع بوده است
ج)روایت 10 می گوید نماز عصر بوده است.
البته علامه مجلسی حول همین مسئله در بحارج35ص190 سخن رانده است.
http://www.yasoob.org/books/htm1/m013/13/no1314.html
ان شاء الله ادامه ی مطلب باشد برای بعد.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #3067ويدو هذا الاختلاف فيه (4) يبطل الحديث، فلا يكون له تأثير على حال.المسائل السروریة للمفید 86-90
http://www.yasoob.org/books/htm1/m001/00/no0011.html
دوستان دقت کنید به موارد استنادی شیخ مفید در باب ابطال این ماجرا که تمام رفرنس های آن زیر نویس شده است.او بر اساس مجموع متون مکتسبه از کتب شیعه و سنی گفته که بدلیل تنافی و تناقض در متون رسیده این داستان باطل است.چیزی که دقیقا در مورد داستان تصدیق خاتم و متون مکتسبه از کتب شیعه و سنی رسیده است که سراسر این ماجرا حاوی موارد متناقض است.شیخ مفید اصلا به صحت وسقم احادیث کاری نداشته بلکه کل مجموعه داستان را از کتب مختلف خوانده و گفته در مورد این ازدواج موارد متعدد متناقض آمده است.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #3068بنده بعد بررسی احادیث متوجه شدم روایت 3 و5 را کامل ارائه نداده ام.لذا با عرض پوزش متن روایت 3 و5 را ارائه می دهم.باقی روایات را با سرچ در همان کتب البته با توجه به شروع روایت یا صفحه پیدا کنید.روایت3)
3- هاشم البحراني في تفسيره البرهان ( 2 / 317-318 ) :[ 3167 / [ 6 ] – ابن بابويه ، قال : حدثنا علي بن حاتم ( رحمه الله ) ، قال : حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد الهمداني ، قال : حدثنا جعفر بن عبد الله المحمدي ، قال : حدثنا كثير بن عياش ، عن أبي الجارود ، عن أبي جعفر ( عليه السلام ) ، في قول الله عز وجل : * ( إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه ورَسُولُه والَّذِينَ آمَنُوا ) * الآية . قال : « إن رهطا من اليهود أسلموا ، منهم : عبد الله بن سلام ، وأسد ، وثعلبة ، وابن يامين ، وابن صوريا ، فأتوا النبي ( صلى الله عليه وآله ) فقالوا : يا نبي الله ، إن موسى ( عليه السلام ) أوصى إلى يوشع بن نون ، فمن وصيك يا رسول الله ؟ ومن ولينا من بعدك ؟ فنزلت هذه الآية : * ( إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه ورَسُولُه والَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ ويُؤْتُونَ الزَّكاةَ وهُمْ راكِعُونَ ) * ثم قال رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) : قوموا فقاموا وأتوا المسجد ، فإذا سائل خارج ، فقال : يا سائل ، أما أعطاك أحد شيئا ؟ قال : نعم ، هذا الخاتم . قال : من أعطاكه ؟ قال : أعطانيه ذلك الرجل الذي يصلي . قال : على أي حال أعطاك ؟ قال : كان راكعا . فكبر النبي ( صلى الله عليه وآله ) وكبر أهل المسجد ، فقال النبي ( صلى الله عليه وآله ) : علي بن أبي طالب وليكم بعدي . قالوا : رضينا بالله ربا ، وبالإسلام دينا ، وبمحمد نبيا ، وبعلي بن أبي طالب وليا . فأنزل الله عز وجل : * ( ومَنْ يَتَوَلَّ اللَّه ورَسُولَه والَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّه هُمُ الْغالِبُونَ ) ].
وروي عن عمر بن الخطاب أنه قال : والله لقد تصدقت بأربعين خاتما ، وأنا راكع ، لينزل في ما نزل في علي ابن أبي طالب فما نزل .شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #3069همان طوری که در ابتدا گفته شد از قول شیخ مفید ،خوئی و العاملی دال بر اینکه خود اینها اصلا وجود تناقضات زیاد را در باب یک مطلب خصوصا تاریخی علتی قادح بر آن واقعه می دانند(نظیر ازدواج عمر با ام کلثوم رضی الله عنهما) و سببی بر تضعیف ماجرا.اما اگر دقت کرده باشد بنده 27 روایت و نقل قول علماء شیعه در همین باب تصدیق خاتم و آیه ولایت از کتب شیعه استخراج نموده ام حال بیایید با هم تناقضات موجود در روایات یا اقوال علماء اینها را در باب این داستان بخوانید.1)آیا این آیه قبل از علم نبی مکرم اسلام مبنی بر تصدیق خاتم نازل شده است یا بعد از آن؟
کسی که به روایات 3-4-5-6-8-10 مراجعه کند می بیند که آیه قبل از علم نبی بر تصدیق خاتم نازل شده است.
اما اگر که به روایات 7-13-24 مراجعه کنید خواهید یافت که آیه بعد علم نبی بر داستان تصدیق خاتم نازل گردیده است.2)آیا پیامبر(ص) هنگام وقوع ماجرا در مسجد بودند یا در خارج مسجد؟
روایات 3-4 می گوید که آن فرد گدا پیامبر را هنگام ورود به مسجد از ماجرا آگاه کرد یعنی اینکه ایشان بیرون مسجد بودند
روایات 13-14 می گوید که پیامبر داخل مسجد بودند و زمان بخشش انگشتر در مسجد نماز می خواندند
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7991روایت21)مواقف الشيعة – الأحمدي الميانجي – ج ٣ – الصفحة ٢٥٣
http://www.yasoob.org/books/htm1/m013/14/no1486.html
روایت22)
بحار الأنوار – العلامة المجلسي – ج ٢٧ – الصفحة ٣٣
http://www.yasoob.org/books/htm1/m013/13/no1306.htmlروایت23)
عبد الله شبر في كتابه ( الأنوار اللامعة في شرح الزيارة الجامعة ) ص 99
http://yasoob.com/books/htm1/m013/13/no1393.html
روایت24)
الطرائف – السيد ابن طاووس الحسني ص 47-48 روایة40
http://www.alseraj.net/a-k/aqaed/tfm/pa9.html
روایت25)
بحار الأنوار – العلامة المجلسي – ج ٣٥ – الصفحة ١٩٦روایة16
http://www.yasoob.org/books/htm1/m013/13/no1314.html
روایت26)
محمد حسين الطباطبائي في تفسيره ( الميزان في تفسير القرآن ) ( 6 / 24 ) :[ وعن الحمويني بإسناده إلى أبى هدبة إبراهيم بن هدبة
http://www.yasoob.org/books/htm1/m016/20/no2066.html
روایت27)
محمد حسين الطباطبائي في تفسيره ( الميزان في تفسير القرآن ) ( 6 / 24 ) عن نفس المصدر السابق :[ وعنه بإسناده عن زيد بن علي بن الحسين عن أبيه عن جده قال
http://www.yasoob.org/books/htm1/m016/20/no2066.html
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7992روایت11)
النوري الطبرسي في كتابه ( مستدرك الوسائل ) ( 7 / 257) :[ [ 8185 ] 5 – ونقل في كتاب سعد السعود
http://www.yasoob.org/books/htm1/m012/10/no1095.html
روایت12)
النوري الطبرسي في كتابه ( مستدرك الوسائل ) ( 7 / 257-258 ) :[ [ 8186 ] 6 – وعن الحسن بن محمد بن يحيى العلوي
http://www.yasoob.org/books/htm1/m012/10/no1095.html
روایت13)
النوري الطبرسي في كتابه ( مستدرك الوسائل ) ( 7 / 258 ) :[ [ 8187 ] 7 – فرات بن إبراهيم الكوفي في تفسيره
http://www.yasoob.org/books/htm1/m012/10/no1095.html
روایت14)
النوري الطبرسي في كتابه ( مستدرك الوسائل ) ( 7 / 258-259 ) :[ [ 8188 ] 8 – الشيخ شاذان بن جبرئيل القمي في كتاب الروضة والفضائل
http://www.yasoob.org/books/htm1/m012/10/no1095.html
روایت15)
النوري الطبرسي في كتابه ( مستدرك الوسائل ) ( 7 / 259-260 ) :[ [ 8189 ] 9 – السيد هاشم في غاية المرام : عن عمار الساباطي ، عن أبي عبد الله
http://www.yasoob.org/books/htm1/m012/10/no1095.html
روایت16)
مناقب الإمام أمير المؤمنين (ع) – محمد بن سليمان الكوفي – ج ١ – الصفحة ١٥٠
http://www.yasoob.org/books/htm1/m013/11/no1121.html
روایت17)
الهداية الكبرى – الحسين بن حمدان الخصيبي – الصفحة ١٤٤
http://gadir.free.fr/Ar/Ehlibeyt/KUTUB/el-Hidaye/html/02%20Emir.htm
روایت18)
كتاب الأربعين – الشيخ الماحوزي – الصفحة ١٧٧
http://www.yasoob.com/books/htm1/m013/13/no1390.html
روایت19)
مستدرك سفينة البحار – الشيخ علي النمازي الشاهرودي – ج ٣ – الصفحة ٢٠
http://www.yasoob.org/books/htm1/m013/14/no1431.html
روایت20)
( منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة ) ( 2 / 354 ) :[ وقد ذكر الغزالي في محكي كلامه عن كتاب سرّ العالمين أن ذلك الخاتم كان خاتم سليمان بن داود عليه السّلام ].
http://www.imamalinet.net/old/k/new/men-bara.t/g02.htm/index.htm
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7993روایت1)الكليني في ( الكافي ) ( 1 / 288-289 )
http://www.yasoob.com/books/htm1/m012/09/no0979.html
روایت2)
الكليني في ( الكافي ) ( 1 / 289 )
http://www.yasoob.com/books/htm1/m012/09/no0979.html
روایت3)
هاشم البحراني في تفسيره البرهان ( 2 / 317-318 )
الأمالي – الشيخ الصدوق – الصفحة ١٨٦
http://www.yasoob.com/books/htm1/m012/10/no1000.html
روایت4)
تفسير القمي – علي بن إبراهيم القمي – ج ١ – الصفحة ١٧٠
http://www.yasoob.com/books/htm1/m016/20/no2007.html
روایت5)
هاشم البحراني في تفسيره البرهان ( 2 / 318-319 ):[ 3170 / [ 9 ]
http://almahdyoon.org/arabic/documents/books/alborhan/borhan07.htm
روایت6)
هاشم البحراني في تفسيره البرهان ( 2 / 321 ):[ 3174 / [ 13 ] – وقال الطبرسي
http://almahdyoon.org/arabic/documents/books/alborhan/borhan07.htm
روایت7)
هاشم البحراني في تفسيره البرهان ( 2 / 321 ):[ 3175 / [ 14 ] – العياشي : عن الحسن بن زيد
http://almahdyoon.org/arabic/documents/books/alborhan/borhan07.htm
روایت8)
هاشم البحراني في تفسيره البرهان ( 2 / 322 ):[ 3177 / [ 16 ] – العياشي عن أبي حمزة ، عن أبي جعفر ( عليه السلام
http://almahdyoon.org/arabic/documents/books/alborhan/borhan07.htm
روایت9)
هاشم البحراني في تفسيره البرهان ( 2 / 322 ):[ 3178 / [ 17 ] – العياشي عن المفضل بن صالح ، عن بعض أصحابه
http://almahdyoon.org/arabic/documents/books/alborhan/borhan07.htm
روایت10)
النوري الطبرسي في ( مستدرك الوسائل ) ( 7 / 256-257 ) :[ [ 8184 ] 4 – السيد علي بن طاووس في كتاب اليقين
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8047شما همگی عادت دارید که ظرف عسل را از آخرش بخورید؟آه را اگر رد کنید که دیگر نیازی به بررسی حدیث ندارید. سراغ حدیث میروید در حالیکه آیه را نادیده میگیرد.
و هیچ کدامتان هم جواب نمی دهید که اگر تصدق خاتم ثابت نشود چه چیزی زیر سوال می رود.
و آیا شیعه می گوید حضرتش چون خاتم بخشی کرده صاحب ولایت شده یا قضیه چیز دیگری است.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8048نه تنها در تصدیق خاتم بلکه به قول شیخ مفید در کل ماجرا تناقض هست واین تناقض بنا به اصول حدیثی خود شیعه دلیلی بر رد کل ماجراستشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8049نه تنها در تصدیق خاتم بلکه به قول شیخ مفید در کل ماجرا تناقض هست واین تناقض بنا به اصول حدیثی خود شیعه دلیلی بر رد کل ماجراست -
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
و بالجملة: فإرادة معنى التكفّل بأمر من يكون الوليّ وليّة من مادّة الولاية و من لفظة «الوليّ» أمر شائع في هذه المادّة، إلّا أنّه ربما يستشكل استظهاره منه في الآية المباركة و لذلك فتكون الروايات نعمت العون في هذه الجهة.
كما أنّ دلالة الآية على ولاية اللّه تعالى و الرسول واضحة، و فلا محالة نحتاج إلى الأخبار لتوضيح كلا الأمرين
http://www.seratolmobin.com/index.php/article/item/1474-2013-12-08-15-23-49