Home › انجمن ها › خلفای راشدین › از نگاه برادران اهل سنت خلیفه اول وخلیفه دوم بسیار دانا تر از رسول خداصلی الله علیه وآله بوده اند؟!
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط محمد35 در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1783برادران عزیز: می دانیم که در عرف عقلا یک مطلب همیشه جریان داشته ودارد وآن این است که رهبری که هدایت یک جریان بزرگ اجتماعی را برعهده دارد برای ادامه جریانی که هدایت آن را برعهده دارد وبرای آینده این جریان واهداف آن فکری برای زمانی که خود در بین پیروان خویش نیست می کند وکسی را که از دیگران نسبت به امور آگاه تر است وسایر ویژگیهای رهبری را دارد برای این مهم قرار می دهد نمونه های آن هم در قرآن کریم بسیار است مثلا جانشینی هارون برای موسی علیهما السلام جانشینی آصف برای سلیمان نبی وجانشینی سلیمان نبی برای داوود و این سنت نه تنها در جریانهای الهی هست بلکه در مورد جریانها وحکومتهای غیر الهی هم جریان دارد حال سخن ما این است : اما خود رسول خدا صلی الله علیه وآله به این اصل مسلم عقلایی عمل نکرد بنا براین خلیفه اول وخلیفه دوم هم از رسول خدا آگاه تر بوده اند وهم عاقلانه تر عمل کرده اند وهم نسبت به دینی که پیامبر آورنده آن بوده است دل سوز تر بوده اند؟!شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6261باسلام واحترام متقابل ازدوست عزیز خواهش برادرانه دارم ازقیاسهای مع الفارق بپرهیزندعقیده واستنباط شخصی خودرابه اهل سنت و رسول خداصلی الله علیه نسبت ندهندرسول خداماموریت ازطرف الله داشت و وظیفه خودراباکمال میل انجام داد واعیاذباالله هیچ کوتاهی درامرودستورات الهی نداشتند والله یارویاوراوبودوهیچ گونه ترسی ازهیچ مخلوقی هم نداشت دین راتکمیل کردبه اصطلاح امروزی هاپلمپ کردوالله هیچ لازم هم ندانست که امامت راجزاصول دین قراردهدیابه حضرت علی رضی الله عنه شهادتین بگویداگرالله دستورمیدادمامورومعذور رب بودوصددرصدانجام میدادوهر قیاس رسول خداباپیامبران دیگرهم نادرست است چون رسول الله خاتم النبین بود وقیاس تعیین جانشینی پیامبرباپیامبران دیگرنیز همین طور تعیین جانشینی موقت بااختیارات ومدت زمانی محدود(مثل جانشینی هارون که امکان مراجعت مجددبررسی ومرمت وتاییدماموریت محوله وجودداردکمااینکه حضرت موسی از برادرش بازخواست کرد ودین راتصحیح ومجددا مردم رابه توحیددعوت کردند) این قیاس هم فرق میکندشایسته نیست که کارونظر واجتهادشخصی فردی راچه خوب یابدبارسول خداقیاس کنیم پیامبرفرستاده الله بودصحابی گرچه مقامشان بالاست ولی همه میدانیم امام منصوص ومعصوم یا پیامبرنیستندفلانی کارخوبی کردپیامبرنکردپس پیامبرندانست ادیسون برق راکشف پیامبرنکردپس پیامبرعلم نداشت اعیاذباالله رییس جمهور بارای مردم انتخاب میشه ولیعهدبادستورشاه انتخاب میشه استخدامی درگزینش تاییدمیشه این چه ربطی داره کارونظرهرشخصی راچه خوب باشدیابدباشدنبایدبه پیامبرودین نسبت دهیم باتشکرشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6350برادرم این قیاس مع الفارق نیست بلکه مع الجامع است وجامع هم اصل وسیره عقلی وعقلایی است که در بالا ذکر کردم پس اگر در این رابطه واینکه چرا این اصل مهم از نظر برادران عزیز اهل سنت در مورد رسول خداصلی الله علیه وآله رعایت نشده است در صورتی که خلیفه اول و خلیفه دوم فکری برای جانشینی خود کردند واین یک امر طبیعی وعقلایی هم بود اما رسول خدا صلی الله علیه وآله چنین اقدامی نکردند آیا ممکن نبود به سبب این عدم اقدام بر تعیین جانشین در میان امت اختلاف ونزاعی خونین روی دهد ویا فتنه های دیگری که احتمال وقوعش می رفت…شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6369
شما با این استدلال مجعول و ضعیف و غیر عقلانی می خواهید یک اصل در دین اثبات کنید .
برادرم پیامبر یعنی پیامرسان و خداوند وظیفه پیامبر را در قران به صراحت بیان نموده (17 یس و 18 عنکبوت و 99 مائده و 12 تغابن و 82 نحل) (وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ) و نیز 45 ق (نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ ۖ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ) و همچنین پیامبر طبق ایه تبیین کننده ایات قران می باشد . (44 نحل) (الْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ ۗ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ) و اگر اصلی از اصول دین و یا فرعی از فروع دین و یا رکنی از ارکان ایمان در قران نیامده باشد ، پیامبر نمی تواند در دین اسلام اصلی و یا فرعی و رکنی را ایجاد کند . چون پیامبر شارع دین نیست .
و پیام رسان الهی است و شارع دین خداوند است. و اگر پیامبر جانشین می داشت پس باید وحی الهی هم ادامه می یافت.
و پیامبر پادشاه هم نبوده که ولیعهد برای خود تعیین نماید .
ما که معتقد به خلافت به عنوان یک اصل از اصول دین نیستیم و خلافت و تعیین خلیفه برای سرپرستی یک جمعی در زمان و مکان که ان جمع زندگی می کنند می باشد . و ربطی به کسانی که چندین قرن بعد به دنیا می ایند ندارد .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6370و من یک سوال از شما می کنم لطفا پاسخ بدهید . چرا برای معرفی دشمنی ابولهب با پیامبر یک سوره کامل با نام ابولهب در قران وجود دارد ولی از امامت که به گفته شما یک اصل دینی است ، یک سوره و یا یک ایه با نام و تعداد امامان وجود ندارد ؟؟ برای معرفی چگونگی تولد عیسی و معرفی داستان یوسف و داستان نوح ایات صریح واضح و روشن در قران وجود دارد ایا مسئله امامت که به گفته شما یک اصل از اصول دین است ارزش ان کمتر از این مسائل بود که با ایات واضح و روشن و با نام و تعداد امامان در قران نیامده است . اگر جزو ارکان ایمان هم میبود خداوند در ایه 177 سوره بقره ارکان ایمان را به صراحت بیان نموده 1-ایمان به خدا 2- ایمان به رسولان 3- ایمان به کتب الهی 4 – ایمان به ملائکه 5 – ایمان به معاد و ایمان نداشتن به همین 5 مورد را در ایه 136 نسا جزو ضلالت و گمراهی دانسته ولی از ایمان به امامت چیزی نگفته است . و همچنین در اول سوره مومنون و دیگر ایات اوصاف مومنین به صراحت بیان شده ولی باز هم از امامت خبری نیست . با توجه به اینکه خود خداوند قادر متعال حفاظت قران را تضمین نموده است (9حجر). منتظر جواب با دلیل و مستند به ایات قران ، در رابطه با امامت منصوص الهی 12 امام مثل آیات نبوت و معاد هستم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6371برادرم: فرمودید:خلافت و تعیین خلیفه برای سرپرستی یک جمعی در زمان و مکان که ان جمع زندگی می کنند می باشد . و ربطی به کسانی که چندین قرن بعد به دنیا می ایند ندارد .بنا بر این اگر تعیین خلیفه در زمانی ارتباطی به دیگرانی که در طی قرون بعد می آیند ندارد بنا بر این نباید کردار وگفتار خلفای رسول خدا حجت شرعی برای مسلمانان باشد در حالیکه می بینیم این طور نیست وخلیفه دوم قوانینی وضع کرد که در زمان رسول خدا نبود مانند متعه حج یا متعه النساء که در زمان رسول خدا در بین مسلمین رواج داشت اما در زمان خلیفه دوم ممنوع اعلام شد حال که این خلافت مانند نبوت نیست وافعال خلیفه رسول خدا حجت نیست شما هم به اصل اباحه ای که قبل از آن بود ومدارک آن در صحاح وسایر کتب شیعه وسنی موجود است رجوع بفرمایید .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6401با سلام و احترام خدمت شما برادر بزرگوار .اولا : به سوال اساسی من در مورد امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر مستند به آیات قران مثل آیات نبوت و معاد پاسخی نداده ای . و باز هم می خواهی مسائل را به موضوعات انحرافی بکشانی و ذهن مخاطب را مشوش کنی و این روش ها برای ما شناخته شده است .
دوما : خلیفه دوم قوانینی از پیش خود وضع نکرد . و خوردن کوشت الاغ و متعه در زمان پیامبر و در جنگ خیبر ممنوع شد و راوی این حدیث هم حضرت علی می باشد .
سوما : اگر همچین اتفاقی می افتاد چرا حضرت علی در دوران خلافت 5 ساله خود احیا نکرده و با چند زن صیغه نکرده که الگویی برای پیروان خود باشند و به گفته ی علمای شما مردم از آن همه ثواب متعه بهره مند می شدند .
و چهارما : برای اهل سنت در اعتقادات طبق گفته ی پیامبر کتاب الله و در استنباط فقهی احکام ، سنت صحیح رسول الله حجت است .
و در مسائل اجتماعی و حکومتداری و مستحبات هم می شود علاوه بر سنت رسول الله به اعمال و افعال آنها هم استناد کرد نه اینکه حجت شرعی باشد .
و برای چندمین بار خواهشمندم به سوال اساسی من (امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر مستند به آیات قران مثل آیات نبوت و معاد ) پاسخ بدهید .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6405برادرم از سوال شما چند پاسخ می توان داد:1- در قرآن کریم کلیات احکام بیان شده است وجزئیات به عهده پیامبر اکرم قرار داده شده تا آنها رابیان نماید: وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ . النحل / 44 . مانند نماز در کجای قرآن آمده است که نماز صبح دو رکت ونماز ظهر چهار رکعت است یا نماز به این صورتی است که امروزه می خوانیم اینها همه توسط رسول خدا بیان شده است حضرت فرمود صلوا کما رایتمونی اصلی همانطور که من نماز می خوانم نماز بخوانیدو
2-کلیات امامت هم بار ها وبار ها در قران کریم ذکر شده است: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ . المائده / 67 اى پيامبر ، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ، ابلاغ كن ؛ و اگر نكنى پيامش را نرسانده اى . و خدا تو را از [ گزند ] مردم نگاه مى دارد .
خوب این پیام چه بوده است ؟
ویا :الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا . المائدة / 3 .
امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم ، و اسلام را براى شما [به عنوان ] آيين برگزيدم .
ویا : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ . النساء / 59 .
اى كسانى كه ايمان آورده ايد ، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [ نيز ] اطاعت كنيد .ویا : وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ . الشعراء / 214 .
و خويشان نزديكت را هشدار ده .روايات صحيح به شهادت بزرگان اهل سنت وارد شده است كه در همان جلسه دست حضرت امير عليه السلام را گرفت و فرمود :وهذا اخي ووصيي وخليفتي من بعدي .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #64063-نام صریح ائمه علیهم السلام در قرآن نیامده ولی خدای متعال به وصفه آنها را ذکر کرده:
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ . المائدة / 55
ولىّشما ، تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده اند : همان كسانى كه نماز برپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى دهند .
بنابر تصريح بسياري از علماي اهل سنت ، اين آيه در بارۀ امير المؤمنين عليه السلام نازل شده است .
4-آیا اگر نام صریح خلیفه رسول خدا در قرآن کریم می آمد پیروان ثقیفه رضایت می دانند وتمکین می کردندمثلا در قرآن کریم به صراحت از متعه النساء نام برده شده :
فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآَتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً . النساء / 24 .
و زنانى را كه متعه كرده ايد ، مَهرشان را به عنوان فريضه اى به آنان بدهيد ، و بر شما گناهى نيست كه پس از [ تعيين مبلغ ] مقرر ، با يكديگر توافق كنيد [ كه مدت عقد يا مَهر را كم يا زياد كنيد ] . ودهها روایت صحیح در بخاری ودیگر صحاح وجود دارد که ما در زمان پیامبر متعه می کردیم حتی به مشتی گندم در حالیکه خلیفه دوم این حکم الهی را تعطیل کرد وفتوا به حرمت آن داد:
اهل سنت ميگويند كه جناب عمر صلاح ديد كه متعه را حرام كند : متعتان كانتا على عهد رسول الله ، صلى الله عليه وآله – أنا أنهى عنهما ، وأعاقب عليهما ، متعة النساء ومتعة الحج .
دو متعه در زمان رسول خدا حلال بود كه من آن را حرام ميكنم و هر كس انجام دهد ، او را مجازات ميكنم : يكي متعه حج و ديگري متعه زنان .
چه تضمینی داشت که اگر نام علی علیه السلام هم می آمد باز به آن تمکین می شد؟
آنچه در پاسخهای فوق آمد برداشتی بود از منبع لینک زیر برای دیدن پاسخ کامل به این لینک مراجعه کنید:
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7004مسئله جانشینی یک مکتب ورهبری آن به قدری روشن بوده است که خلیفه اول وخلیفه دوم هم نتوانستند به آسانی از کنار آن بگذرند بلکه با جدیت خلیفه بعد از خودرا یا تعیین کردند ویا راهکاریس برای تعیین آن اتخاذ کردند که به صورت به تعیین خلیفه منجر شد حال چگونه ممکن است رسول خدا دین پیروان مکتب خود را بدون حتی هیچ راهنمایی به حال خود رها کند؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7009چرا یک ایه ی صریح درباره ی امامت نیست؟در قران درباره ی احکام حیض و تیمم و .. امده است ولی اصل دین نیامده است!!!
خدایی که گاو بنی اسرائیل رو در یک صفحه توضیح داده چطور یک ایه برای توضیح ولایت نداده؟ نگاه کنید مردم میگویند خدایا کدام گاو خدا میگوید همان گاوی که نه پیره و نه خیلی جوان بلکه متوسطه. مردم نمیفهمنند. سوال میکنند. خدایا کدام گاو؟ خدا باز جواب میده. همان گاوی که رنگش زردو خوش رنگه مردم با دیدنش شاد میشند. باز نفهمیدن. خدایا کدام گاو؟ خدا باز جواب میده. همان گاوی که هنوز کار نکرده و صفره و هنوز زمینی شخم نزده ابیاری نکرده و از هر عيبي پاك و رنگش يكدست و بدون لكه است .
ایها الناس نگاه کنید . ایا امامت مهم تره یا گاو بنی اسرائیل؟ خدا برای اینکه اسباب گمراهی انها فراهم نشود دقیق میگوید فلان گاو باید کشته بشه اما برای ما هیچ توضیحی درباره ی امامت نداده.
عايشهي صديقه رضي الله عنها ميگويد: رسول اكرم صلی الله علیه وسلم در بيماري ارتحال خود به من فرمودند: (أدعي لي أبابكر..) يعني: «پدرت ابوبكر و برادرت را به نزد من بخوان تا وصيتي بنويسم؛ چراكه من از اين ميترسم كه كسي آرزوي خلافت در سر بپروراند و به آن طمع ورزد و كسي ادعا كند كه (براي خلافت) سزاوارتر است؛ در حالي كه خداوند متعال و مؤمنان، جز ابوبكر را (براي خلافت) نميپسندند.»( مسلم (4/1857))
حذيفه رضی الله عنه ميگويد: در حضور رسولخدا صلی الله علیه وسلم نشسته بوديم كه آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: «من، نميدانم چهقدر درميان شما ميمانم؛ پس از دو نفري كه پس از من هستند، پيروي كنيد» و به ابوبكر و عمر اشاره كردند.( سلسلة الأحاديث الصحيحة از آلباني (3/233و236))
جبير بن مطعم رضی الله عنه ميگويد: زني نزد رسول اكرم صلی الله علیه وسلم آمد؛ رسول اكرم صلی الله علیه وسلم به او امر فرمودند كه دوباره نزد ايشان بيايد. آن زن گفت: اگر آمدم و شما را نيافتم (و شما از دنيا رفته بوديد)، چه كنم؟ رسولخدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: (إن لمتجديني فأتي أبابكر) يعني: «اگر مرا نيافتي، نزد ابوبكر برو.»( مسلم (4/1856و1857)؛ بخاري، شمارهي3659)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7010سیدنا علی خود معتقد به ولایتی که شیعه ها دارند نبوده است و هیچ جا اشاره ی به ان نکرده است انجا که می فرماید:
ولعمري لو كانت الأمامه لاتنعقد حتي يحظرها عامه الناس فما الي ذلك سبيل. ولكن أهلها يحكمون علي من غاب عنها، ثم ليس للشاهد أن يرجع ولا للغائب ان يختار.
حقيقتاً اگر امامت و خلافت تا زمان حضور همه مردم منعقد نمي شود، مسئله بسيار مشكل بود چون هرگز نمي توان همه ي مردم را جمع نمود. اما آنان كه در اجتماع حاضرند به نيابت از غائبان حكم مي دهند. و پس از آن حاضر نمي تواند از حكم خود برگشته و غائب را نيز هيچ حق انتخاب و اعتراضي نباشد)).
نهج البلاغه ج2 ص86.(إنه بايعني القوم الذين بايعوا أبابكر وعمر وعثمان على ما بايعوهم عليه، فلم يكن للشاهد أن يختار ولا للغائب أن يرد وإنما الشورى للمهاجرين والانصار، فان اجتمعوا على رجل وسموه إماماً كان ذلك لله رضى، فإن خرج من أمرهم خارج بطعن أو بدعة ردوه إلى ما خرج منه، فإن أبى قاتلوه على اتّباعه غير سبيل المومنين )
همان قومي با من بيعت كرده اند كه با ابابكر، عمر و عثمان بيعت كرده بودند. پس شاهد را حق اختياري نبود، و غايب را نيز هيچ حقي نباشد كه اين انتخاب را مردود شمارد
اين شورا براي مهاجرين و انصار است، اگر آنان كسي را انتخاب نموده، و او را امام خواندند، پس خداوند از اين امر راضي است و اگر آن شخص با طعن و يا بدعتي از امر آنان خارج شد، او را به راه باز مي گردانند . و اگر از اطاعت اجتناب نمود، با او جهت پاي گذاشتن در راهي بجز راه مومنين به مقاتله ميپردازند
نهج البلاغه ج3 ص7،سیدنا علی جانشینی و خلافت رو در اختیار مهاجرین و انصار میداند که اگر بر شخصی اجتماع نمودند کسی نمی تواند اختلاف کند.
سیدنا علی می فرماید شما را ترك ميكنم، همانگونه كه رسول خدا -صلى الله عليه وآله وسلم- شما را ترك گفت»
نهج البلاغه ج1، ص 19.به خدا سوگند كه به خلافت رغبتي، و به ولايت احتياجي نداشتم اما شما مرا به آن خوانديد، و آن را بر من تحميل نموديد، پس هنگاميكه خلافت به من واگذار شد. به كتاب خدا و احكام و اوامر آن نگريسته، آنرا اتباع نمودم، و سنت نبي -صلى الله عليه وآله وسلم- را پيش روي قرار داده و به آن اقتدا كردم
نهج البلاغه ج2 ص 184.فاقبلتم الي اقبال العود المطافيل علي اولادها تقواون البيعه البيعه فبضت بدي فبسطتموها و ناز عتكم يدي فحاذيتموها.
روي آوريد به من همانند روي آوردن نوزائيده ها به فرزندانشان و مي گفتيد بيعت، بيعت. دست خود را بهم نهادم شما باز كرديد، و آنرا عقب بردم، شما بسوي خود كشيديد . نهج البلاغه ج2 ص20چطور علي براي ولايتي كه خدا بر او واجب كرده اينطور روي گرداني ميكند؟
خداوند العیاذ بالله ندانست پیامبر ندانست 120 هزار صحابی متوجه نشد خود علی متوجه نشد ناگهان یهودیهای در حکم دایه ی مهربان تر از مادر متوجه شدند که علی ولی است جانشین است حقش خورده شده است!!!شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7011حال سوالی بسیار ساده از شیعیان میپرسمدر نزد شیعه پیامبر صلی الله علیه و سلم و مهدی قایم شده فرقی با هم ندارند هر دو حجت هستند هر دو معصوم هستند هر دو عالم به غیب هستند و در نزد شیعه امامانشان از کل پیامبران نیز افضل تر هستند و از این خزعبلات اعتقادی دیگر
سوال این است که چرا مهدی قایم شد و امت را بدون سرپرست رها کرد؟ چرا جانشین خود را مشخص نکرد؟
چرا نگفت فلان شخص و بعد از مرگ او فلان شخص و سپس بعد از او فلان شخص دیگر تا روزی که ظهور میکند مشخص نکرد؟
هرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر جوابی برای مهدی قایم دادید همان جواب را برای رسول خدا به شما خواهیم داد.
اگر گفتید مهدی احتیاج به جانشین نداره چون حاضر و ناظره و میبینه و میشنوه و مدیریت میکنه
میگوییم طبق اعتقادتان پیامبر هم که صدایش میزنید و به او متوسل میشوید و معتقدید میبیند و میشنود و ناظر است و ….
اگر گفتید نه پیامبر مرده و دیگر قدرت نظارت و مدیریت و … ندارد پس فبداء به حالتان. با این حساب هم پیامبر و هم 11 امام دیگرتان را خطئه کردید و دیگر حق توسل و درخواست از او ندارید
اگر گفتید مهدی جانشین گذاشته و آن فقیهان هستند که به طور غیر مستقیم جانشین و نیابت امام را بر عهده دارند میگوییم پس پیامبر خدا نیز بهترین شاگردان مکتبش را باقی گذاشت و آنها بهترین افراد را جانشین و سرپرست امت اسلامی قرار دادند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7059آقای وهابی بزرگوار:فرمودید:اگر گفتید مهدی جانشین گذاشته و آن فقیهان هستند که به طور غیر مستقیم جانشین و نیابت امام را بر عهده دارند میگوییم پس پیامبر خدا نیز بهترین شاگردان مکتبش را باقی گذاشت و آنها بهترین افراد را جانشین و سرپرست امت اسلامی قرار دادند.
خوب بحث ما هم باشما در همین جا است از کجا ثابت می کنید که خلفای سه گانه بهترین بوده اندوکجا پیامبر آنها را برای جانشینی خود تعیین کرده است کدام روایت حتی ضعیف؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7063با سلام . اینکه گفته ای (خوب بحث ما هم باشما در همین جا است از کجا ثابت می کنید که خلفای سه گانه بهترین بوده اند)برادرم اولا : خلفای راشدین جزو مهاجرین بودند و جزو بیعت کنندگان رضوان بودند و خداوند که از اول و آخر اعمال همه آگاه است در آیه 100 سوره توبه و 74و 11 انفال و 10 و 18 فتح ، آنها را به صراحت مورد تایید قرار داده و رضایت کامل خود را اعلام کرده و وقتی خداوند رضایت خود را از کسی اعلام کرد یعنی اینکه بهترین بوده اند .
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.