Home › انجمن ها › خلفای راشدین › لقب فاروق را چه کسی به خلیفه دوم داد؟
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط محمد35 در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1769با تقدیم سلام به همه برادرانم:درباره لقب (فاروق) گفتني است:محمد بن سعد در الطبقات الكبري ، ابن عساكر در تاريخ مدينة دمشق ، ابن اثير در اسد الغابة و محمد بن جرير طبري در تاريخش مي نويسند :قال اخبرنا یعقوب بن ابراهیم بن سعد عن ابیه عن صالح بن کیسان قال:قال ابن شهاب بلغنا أن أهل الكتاب كانوا أول من قال لعمر الفاروق وكان المسلمون يأثرون ذلك من قولهم ولم يبلغنا أن رسول الله صلى الله عليه وسلم ذكر من ذلك شيئا .(الطبقات الكبرى – محمد بن سعد – ج 3 – ص 270 /تاريخ مدينة دمشق – ابن عساكر – ج 44 – ص 51 /تاريخ الطبري – الطبري – ج 3 – ص 267 /أسد الغابة – ابن الأثير – ج 4 – ص 57 )ترجمه:
ابن شهاب گويد : اين گونه به ما رسيده است كه اهل كتاب نخستين كساني بودند كه به عمر لقب فاروق دادند و مسلمانان از سخن آنها متأثر شدند و اين لقب را در باره عمر استعمال كردند و از پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم هيچ مطلبي در اين باره به ما نرسيده است .شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6292شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6301برادرم : اگر شما یک تالاری را راه انداختید که آزادانه همه مطالب خودشان را بنویسندخوب دیگرحذف برای چه ؟ بنده مطالبتان را در لینکی که قرار دادید خواندم و قانع نشدم به چند دلیل: 1- ابن ماجه هم در سننش که یکی از صحاح سته اهل سنت به شمار میآید، با سند صحیح نقل کرده است در باب فضل علی بن ابی طالب علیه السلام:حدثنا محمد بن إسماعيل الرازي . حدثنا عبيد الله بن موسى . أنبأنا العلاء بن صالح عن المنهال عن عباد بن عبد الله قال
: – قال علي أنا عبد الله وأخو رسوله صلى الله عليه و سلم . وأنا الصديق الأكبر . لا يقولها بعدي إلا كذاب . صليت قبل الناس لسبع سنين
في الزوائد هذا الإسناد صحيح . رجاله ثقات . رواه الحاكم في المستدرك عن المنهال
وقال صحيح على شرط الشيخين .محمد بن اسماعیل از عبید الله بن موسی از علاء بن صالح از منهال از عباد بن عبد الله گفت علی گفت من بنده خدا هستم من برادر رسول خدا هستم من صدیق اکبرم وبعداز من کسی ادعای این لقب را نمی کند مگر کذاب من هفت سال قبل از مردم نماز می خواندم. ..
ونیز در سایر منابع اهل سنت این گونه آمده است:
( و قد قال هو علیه السلام (علی بن ابیطالب): انا الصدیق الاکبر، و انا الفاروق الاول، اسلمت قبل اسلام الناس……) * شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱ ص۳۰- داراحیا الکتب العربیه*
عن ابن عباس و ابی ذر قالا: سمعنا النبی(ص) یقول لعلی: انت الصدیق الاکبر، و انت الفروق الذی یفرق بین الحق و الباطل *الریاض ج۲ ص۱۵۵/ینابیع الموده لذوی القربی ج۳ ص۴۰۷- درالاسوه ونیز جواهر المطالب فی مناقب الامام علی،الباعونی شافعی ج۱ ص۳۳- مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه*
2-با توجه به این احادیث صحیح حال لقب فاروق برای علی علیه السلام است یا برای خلیفه دوم چونکه این لقب یک لقب اختصاصی است ومراد از آن اختصاص است.
3- حال با توجه به این مطالب وادله دیگری که به جهت طولانی شد ن مطلب از ذکر آن خودداری می کنم پاسخ را بفرمایید . البته شما صاحب اختیار هستید که همه پستهای این حقیر را هم پاک کنید. با تشکرفراوان از توجه شما
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6312من هم در تایید برادرم مجاهد دین بهت اخطار میدم مطالبی که بارها جوابش را دادیم ذکر نکن . چون خدای نکرده احساس میکنیم داری با عقلمان بازی میکنی .
1-البانی در مورد این حدیث می گوید
باطل – و عباد بن عبد الله ضعيف، قاله الذهبى فى التلخیص .جلد 1 ص 146
2-در همبن لینک ضعفش کاملا مشخص شده است مثلا نوشته شده است
ابن جوزی هم آن را در کتاب الموضوعات خود نقل کرده و آن را موضوع میداند و مینویسد: وهذا موضوع والمتهم به عباد بن عبدالله. قال على بن المدينى كال ضعيف الحديث. وقال الازدي: روى أحاديث لا يتابع عليها *** الموضوعات 1/ 341 و علامه ذهبی رحمه الله در مورد این روایت فرمودند: هذا كذب على علي. و ابن المدینی نیز عباد بن عبدالله را ضعیف میداند و بخاری میگوید: “فيه نظر”** میزان اعتدال ج2ص368 *رقم راوی 4126 و ابن کثیر هم این روایت را در بدایه النهایه ج3ص36 نقل کرده و میفرماید: حدثنا عبيدالله بن موسى حدثنا العلاء بن المنهال بن عمرو عن عباد بن عبد الله سمعت عليا يقول: أنا عبد الله وأخو رسوله وأنا الصديق الاكبر…………… وهكذا رواه ابن ماجه عن محمد بن إسماعيل الرازي عن عبيدالله بن موسى الفهمي – وهو شيعي من رجال الصحيح – عن العلاء بن صالح الازدي الكوفي – وثقوه، ولكن قال أبو حاتم: كان من عتق الشيعة – وقال علي بن المديني روى أحاديث مناكير والمنهال بن عمرو ثقة. وأما شيخه عباد بن عبد الله – وهو الاسدي الكوفي – فقد قال فيه علي بن المديني هو ضعيف الحديث، وقال البخاري فيه نظر. وذكره ابن حبان في الثقات، وهذا الحديث منكر بكل حال، ولا يقوله علي رضي الله عنه، وكيف يمكن أن يصلي قبل الناس بسبع سنين ؟ هذا لا يتصور أصلا والله أعلم. و در مورد عبیدالله بن موسی:او از اهل کوفه و شیعه مذهب بود!! قال أبو داود: كان شيعيا متحرقا. وروى الميمونى، عن أحمد: كان عبيد الله صاحب تخليط، حدث بأحاديث سوء، وأخرج تلك البلايا، وقد رأيته بمكة فما عرضت له. میزان اعتدال راوی 5400 ج3ص16 و در بدایه و نهایه از قول علی بن المدینی در مورد العلاء بن صالح اومده: او احادیثی منکر روایت میکند!.. زیر همین روایت ج3ص36
در المستدرک، در زیر همین روایت اومده.. تعليق الذهبي قي التلخيص: حديث باطل فتدبره..روایت4584 ج3ص120 حالا با این احوالی که گذشت میتوان گفت تمامی راویانش ثقه هستند و روایت صحیح است؟؟؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6313گفتی =======================ونیز در سایر منابع اهل سنت این گونه آمده است:
( و قد قال هو علیه السلام (علی بن ابیطالب): انا الصدیق الاکبر، و انا الفاروق الاول، اسلمت قبل اسلام الناس……) * شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱ ص۳۰- داراحیا الکتب العربیه*
جواب==========================
به نظرم زیاد دور برداشتی جناب محمد 35.ابی الحدید شیعه معترلی است نه اهل سنت .
رجوع به این لینک
http://www.islamtxt.net/?q=article/42
گفتی=============================
-با توجه به این احادیث صحیح حال لقب فاروق برای علی علیه السلام است یا برای خلیفه دوم چونکه این لقب یک لقب اختصاصی است ومراد از آن اختصاص است.
جواب================================
میشه بفرمایی کدوم یک از دلایلت صحیح بود؟؟؟تصحیحات کشکی و متساهل حاکم حدیث رو صحیح می کنه ؟؟
میشه ثابت کنی ادعاتو؟؟؟
فاروق لقب سیدنا عمر است و حیدر کرار لقب حضرت علی .
گفتی==============================
حال با توجه به این مطالب وادله دیگری که به جهت طولانی شد ن مطلب از ذکر آن خودداری می کنم پاسخ را بفرمایید . البته شما صاحب اختیار هستید که همه پستهای این حقیر را هم پاک کنید. با تشکرفراوان از توجه شما
جواب======================
هیچ ادله ای دیگری جز لجاجت نداری و این روش چاپلوسانه جنابعالی خریدار ندارد وشما به دنبال جدلی ونه گرفتن جواب . چیزی که جوابش محرز است باز به عادت رافضی بودنتان تکرارش میکنید وبعدش مظلوم نمایی میکنید که سنی ها حذفم کردن .خدف شدی مقصرش خودتی نه ما .پس بفهم .
همین لینک حجت رو بر تو تمام میکنه و باید تسلیم حق بشی
اسنادی از کتب شیعه برای اثبات دو لقب (صدیق و فاروق) برای دو خلیفه رسول خدا
http://www.islamtxt.net/?q=article/74
اگر دین نداری ازاده باش .سیدنا حسین
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6314فقط یک نکته در مورد ادرسی که از سنن ابن ماجه داده ای و در آخر روایت این جمله آمده است:في الزوائد هذا الإسناد صحيح . رجاله ثقات . رواه الحاكم في المستدرك عن المنهال
وقال صحيح على شرط الشيخين .باید گفت که این جملات در تعلیقی که محمد فواد عبد الباقی بر سنن ابن ماجه نوشته است موجود میباشد نه در اصل کتاب سنن ابن ماجه.
این روایت ضعیف و باطل به درد نمیخورد. 🙂
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6329برادرم مجاهد دین همانطور که شما هم با بنده متفق هستید این روایات تضعیفش را نشان دادیم .به قول شما اینان حالی شدن تو ذاتشون نیستن و هیچوقت عذرخواهی در مکتبشان وجود نداره .من میدانم اگر شیعه خشکه مذهبی را رها کند چیزی از آن باقی نماند .و همچنبن یخن شما رو هم تایید میکنم عبدالباقی محقق ثقه ای در تصححات نمی باشد .برادر مجاهد دین امیدوارم اینان اندکی سر عقل بیایند و از مکتب مادرزادی و باطلشان به سبیل حق بیایند و اگر چنین نمی کنند الله نابودشان کند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6335به این روایات شیعه که در آن لقب صدیق و فاروق برای شیخین آمده دقت کنید البته جاهایی با این القاب از روی ناچاری بازی نموده اند.روایت اول:
58 – حمدويه وإبراهيم قالا حدثنا أيوب بن نوح ، عن صفوان ، عن عاصم ابن حميد ، عن فضيل الرسان ، قال سمعت أبا داود ، وهو يقول حدثني بريدة الأسلمي قال سمعت رسول الله صلى الله عليه وآله يقول : إن الجنة تشتاق إلى ثلاثة قال فجاء أبو بكر ، فقيل له : يا أبا بكر أنت الصديق وأنت ثاني اثنين إذ هما في الغار ، فلو سألت رسول . الله صلى الله عليه وآله من هؤلاء الثلاثة ؟ قال إني أخاف أن أساله فلا أكون منهم فتعيرني بذلك بنو تيم ، قال ، اختیار معرفه الرجال ج1ص129
روایت دوم:
و ذكرت أن الله اجتبى له من المسلمين أعواناً أيدهم به فكانوا فى منازلهم عنده على قدر فضائلهم فى الإسلام كما زعمت و أنصحهم لله و لرسوله ” شرح النهج لابن هيثم البحرانی ص 488
روایت سوم:
لقب صدیق برای ابوبکردر کتب شیعه وتوجیه شیطانی شیعه از آن لقب.
10 – ير : موسى بن عمر ، عن عثمان بن عيسى ، عن خالد بن نجيح قال : قلت لابي عبدالله عليه السلام : جعلت فداك سمى رسول الله أبابكر الصديق ؟ قال : نعم ،
بحار الانوار للمجلسی-الجزء18-الصفحه109
http://www.aqaed.com/ahlulbait/books/behar18/a11.html
نقل چهارم:
لقب صدیق برای ابابکر در الکنی والاقاب قمی.
[كان ينتسب إلى الشيخ، ابى اسحاق الشيرازي صاحب التنبيه، الکنی والألقاب-الشیخ عباس القمی-ج3ص36-37
نقل پنجم:
حذف لقب صدیق از ابوبکر در منابع شیعه:
در مکتبه اهل بیت عبارت صدیق برای ابوبکر وجود دارد ولی در کتب بعدی این لقب حذف می شود!!!أخبرنا محمد حدثني موسى حدثنا أبي عن أبيه عن جده جعفر بن محمد عن أبيه عن علي (عليه السلام) قال : كان رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) يكبر في العيدين و الاستسقاء في الأولى سبعا و في الثانية خمسا و يصلي قبل الخطبة و يجهر بالقراءة قال جعفر بن محمد قال أبي فعل ذلك أبو بكر الصديق بعده .
http://www.al-shia.org/html/ara/books/lib-hadis/jafareat/002.htm
این هم مدرک حذف لقب:
http://alsrdaab.com/vb/showthread.php?t=55479
موفق باشید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6336با سلام . بالاتر از لقب فاروق ، وعده بهشتی بودن است که الله متعال در آیه 100 توبه این بشارت را به مهاجرین داده است . که ابوبکر و عمر و عثمان جزو مهاجرین بوده اند . تا کور شود هر آن کس که نتوان قبول کند .(وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ) ایه 100 توبه : به ترجمه ایت الله مکارم شیرازی (پیشگامان نخستین مهاجرین و انصار، و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نیز) از او خشنود شدند؛ و باغهایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و این است پیروزی بزرگ !) و خداوند در قران گفته : (إِنَّ اللَّـهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ)
و اینکه به ابوبکر و عمر و عایشه رضی الله عنهم اجمعین توهین می کنید که ما اهل سنت ناراحت شویم ، اما به لحاظ اینکه ما به وعده خداوند در ایه 100 توبه اعتماد کامل داریم و معتقدیم که توهین و تهمت به اشخاص ، به حسنات انها افزوده می شود .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6338جناب اوربان عزیزقبلا به شما عرض کردم هدف من از بیان این مطالب یافتن حق وحقیقت است هم برای خودم وهم برای همه عزیزانی که از این پستها بازدید می کنند بنده به هیچ عنوان قصد بی احترامی به برادران عزیز یا به مکتب اهل سنت ندارم وبلکه نظر وعقیده شما را روی چشم خود می گذارم اما بحث فقط علمی است فقط وفقط علمی وعلمی وعلمی بنده از پاسخهای شما استفاده می کنم واز این بابت که می بینم به پستهای بنده توجه کردید تشکر اما در خصوص آنچه فرمودید من به عنوان شاگرد شما از شما می خواهم نظر خودتان را راجع به این فراز هم بفرمایید:
ابن ماجه هم در سننش که یکی از صحاح سته اهل سنت به شمار میآید، با سند صحیح نقل کرده است در باب فضل علی بن ابی طالب علیه السلام:
حدثنا محمد بن إسماعيل الرازي . حدثنا عبيد الله بن موسى . أنبأنا العلاء بن صالح عن المنهال عن عباد بن عبد الله قال
: – قال علي أنا عبد الله وأخو رسوله صلى الله عليه و سلم . وأنا الصديق الأكبر . لا يقولها بعدي إلا كذاب . صليت قبل الناس لسبع سنين
في الزوائد هذا الإسناد صحيح . رجاله ثقات . رواه الحاكم في المستدرك عن المنهال
وقال صحيح على شرط الشيخين حاکم این حدیث را صحیح می داند.محمد بن اسماعیل از عبید الله بن موسی از علاء بن صالح از منهال از عباد بن عبد الله گفت علی گفت من بنده خدا هستم من برادر رسول خدا هستم من صدیق اکبرم وبعداز من کسی ادعای این لقب را نمی کند مگر کذاب من هفت سال قبل از مردم نماز می خواندم. ..
ونیز این روایت را هم پاسخ دهید :
عن ابن عباس و ابی ذر قالا: سمعنا النبی(ص) یقول لعلی: انت الصدیق الاکبر، و انت الفاروق الذی یفرق بین الحق و الباطل *الریاض ج۲ ص۱۵۵/ینابیع الموده لذوی القربی ج۳ ص۴۰۷- دارالاسوه ونیز جواهر المطالب فی مناقب الامام علی،الباعونی شافعی ج۱ ص۳۳- مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه*
علاوه آنکه شما از کجا ثابت کرده اید که ابن ابی الحدید شیعه معتزلی است البته معتزلی بودن ایشان را قبول داریم ولی اثبات اینکه ایشان از علمای اهل سنت است کار مشکلی نیست .
برادر بزرگوار بنده چاپلوس نیستم تقیه هم نمی کنم قبلا هم به عزیزان عرض کردم هیچ تعصبی ندارم واگر سخن حقی از شما یا دیگر عزیزان بشنوم دست شما را می بوسم علاوه آنکه بسیاری از پستهای این تالار تکراری است البته هر کس که مطلبی را طرح کرده از زاویه دیدگاه خود آن را نقل ونقد می کند لذا ایرادی هم ندارد اگر در ظاهر تکرار صورت گیرد اما جهت گیری مطالب متفاوت باشد در این صورت نه تنها تکرار نیست بلکه باعث می شود مطلب روشن تر شود … باز هم برایتان آرزو ی سلامتی دارم…
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6709خواهشمندم هرچه سریعتر پاسخ ایه 100 سوره توبه را بدهید .شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #6713فرمودید:با سلام . بالاتر از لقب فاروق ، وعده بهشتی بودن است که الله متعال در آیه 100 توبه این بشارت را به مهاجرین داده است . که ابوبکر و عمر و عثمان جزو مهاجرین بوده است.
عرض می کنم:اولا متن آیه شریفه:وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ.
خوب حالا به دلالت آیه می پردازیم : آیه در مقام بیان فضیلت صحابی رسول خدا است که دو ویژ گی داشتند سبقت در مهاجرت وسبقت در یاری پیامبر در زمانی که اسلام قدرتی نداشت ورسول خدا نیاز به کمک جدی مسلمانان داشت ونیز کسانی که از ایشان تبعیت کرده اند حال به بررسی آیه می پردازیم:
1- آیه شریفه در مورد همه صحابه نیست بلکه در مورد سابقین از صحابه است ولذا این آیه دلالتی بر فضیلت وبرتری ویا عدالت همه صحابه ندارد.
2-آیه حتی شامل همه سابقین هم نمی شود زیرا تعدادی از این سابقین در جنگ جمل به جنگ علی علیه السلام رفتند در حالیکه جنگ با علی جنگ با رسول خدا بوده است به دلیل:زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَعَلِيٍّ وَفَاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ أَنَا سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ .
سنن ابن ماجه ، ج1 ، ص166 ، ح142 و المستدرك على الصحيحين ، ج 3 ، ص 149 ذهبي نيز اين روايت را در تلخيص المستدرك آورده است . و نيز طبراني ، در معجم اوسط ، ج5 ، ص182 و معجم كبير ، ج 3 ، ص40 أسد الغابة ، ابن أثير ، ج5 ، ص 522 و البداية والنهاية، ابن كثير ، ج8 ، ص40
3-اگر دلیل فوق را هم قبول نکنید بعضی از این صحابه بزرگوار با علی علیه السلام دشمنی می کردند وگاهی دشمنی خود را هم آشکار نموده اندودشمنی با علی علیه السلام مساوی با نفاق است :حدثنا أبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ حدثنا وَكِيعٌ وأبو مُعَاوِيَةَ عن الْأَعْمَشِ ح وحدثنا يحيى بن يحيى واللفظ له أخبرنا أبو مُعَاوِيَةَ عن الْأَعْمَشِ عن عَدِيِّ بن ثَابِتٍ عن زِرٍّ قال قال عَلِيٌّ وَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَبَرَأَ النَّسَمَةَ إنه لَعَهْدُ النبي الْأُمِّيِّ صلى الله عليه وسلم إلي أَنْ لَا يُحِبَّنِي إلا مُؤْمِنٌ ولا يُبْغِضَنِي إلا مُنَافِقٌ
صحيح مسلم ج 1 ص 86
حال باتوجه به مطالب فوق آیا کسی که به جنگ رسول خدا صلی الله علیه وآله می رود ویا کسی که در صف منافقان است می تواند مشمول آیه 100 سوره توبه باشد ولو که سابق در مهاجرت ویاری رسول خدا هم باشد بنا براین آیه شامل صحابه ای است که تا پایان عمر مسیر تقوا وعمل به دستورات رسول خدا صلی الله علیه وآله را طی کرده اند حال آیا خلفا چنین بوده اند خوب آیه شامل آنها است واگر چنین نبوده اند بحث دیگری است…..شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7014نوشته ای:1- آیه شریفه در مورد همه صحابه نیست بلکه در مورد سابقین از صحابه است ولذا این آیه دلالتی بر فضیلت وبرتری ویا عدالت همه صحابه ندارد.پاسخ: سابقین اولین یعنی چه کسانی؟ مگر غیر از این است که ابوبکر و عمر و عثمان از سابقین اولین هستند و قبل از علی هجرت کردن؟ علی در بستر پیامبر خوابیده بود و هجرت نکرده بود ولی ابوبکر یار غار پیامبر با پیامبر هجرت کرد
جنگ با علی جنگ با پیامبر است کذابی به نام تلید بن سلیمان وضع کرده است پس نمیتوانی بر روی کذبیات عقایدت را بنا کنی
خداوند میفرماید
وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا
علي بن ابي طالب در نهج البلاغه میگوید
( وكان بدء أمرنا أنا التقينا والقوم من أهل الشام ، والظاهر أن ربنا واحد ، ودعوتنا في الإسلام واحدة ، ولا نستزيدهم في الإيمان بالله ، والتصديق برسوله ولا يستزيدوننا ، والأمر واحد إلا ما اختلفنا فيه من دم عثمان ونحن منه براء)
نهج البلاغة 543 .خداوند کسانی که با اصحاب پیامبر دشمنی کنند را کافر میداند
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيماً 29 فتح
محمد فرستاده خدا است ، و كساني كه با او هستند در برابر كافران تند و سرسخت ، و نسبت به يكديگر مهربان و دلسوزند . ايشان را در حال ركوع و سجود ميبيني . آنان همواره فضل خداي را ميجويند و رضاي او را ميطلبند . نشانه ايشان بر اثر سجده در پيشانيهايشان نمايان است . اين ، توصيف آنان در تورات است ، و اما توصيف ايشان در انجيل چنين است كه همانند كشتزاري هستند كه جوانههاي ( خوشههاي ) خود را بيرون زده ، و آنها را نيرو داده و سخت نموده و بر ساقههاي خويش راست ايستاده باشد ، بگونهاي كه برزگران را به شگفت ميآورد . تا كافران را به سبب آنان خشمگين كند . خداوند به كساني از ايشان كه ايمان بياورند و كارهاي شايسته بكنند آمرزش و پاداش بزرگي را وعده ميدهد .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7015نوشته ای:1- آیه شریفه در مورد همه صحابه نیست بلکه در مورد سابقین از صحابه است ولذا این آیه دلالتی بر فضیلت وبرتری ویا عدالت همه صحابه ندارد.پاسخ: سابقین اولین یعنی چه کسانی؟ مگر غیر از این است که ابوبکر و عمر و عثمان از سابقین اولین هستند و قبل از علی هجرت کردن؟ علی در بستر پیامبر خوابیده بود و هجرت نکرده بود ولی ابوبکر یار غار پیامبر با پیامبر هجرت کرد
جنگ با علی جنگ با پیامبر است کذابی به نام تلید بن سلیمان وضع کرده است پس نمیتوانی بر روی کذبیات عقایدت را بنا کنی
خداوند میفرماید
وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا
علي بن ابي طالب در نهج البلاغه میگوید
( وكان بدء أمرنا أنا التقينا والقوم من أهل الشام ، والظاهر أن ربنا واحد ، ودعوتنا في الإسلام واحدة ، ولا نستزيدهم في الإيمان بالله ، والتصديق برسوله ولا يستزيدوننا ، والأمر واحد إلا ما اختلفنا فيه من دم عثمان ونحن منه براء)
نهج البلاغة 543 .خداوند کسانی که با اصحاب پیامبر دشمنی کنند را کافر میداند
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيماً 29 فتح
محمد فرستاده خدا است ، و كساني كه با او هستند در برابر كافران تند و سرسخت ، و نسبت به يكديگر مهربان و دلسوزند . ايشان را در حال ركوع و سجود ميبيني . آنان همواره فضل خداي را ميجويند و رضاي او را ميطلبند . نشانه ايشان بر اثر سجده در پيشانيهايشان نمايان است . اين ، توصيف آنان در تورات است ، و اما توصيف ايشان در انجيل چنين است كه همانند كشتزاري هستند كه جوانههاي ( خوشههاي ) خود را بيرون زده ، و آنها را نيرو داده و سخت نموده و بر ساقههاي خويش راست ايستاده باشد ، بگونهاي كه برزگران را به شگفت ميآورد . تا كافران را به سبب آنان خشمگين كند . خداوند به كساني از ايشان كه ايمان بياورند و كارهاي شايسته بكنند آمرزش و پاداش بزرگي را وعده ميدهد .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7018اما به نسبت توهمي كه زده ای و نوشته ای با علی جنگیدند اگر چنین ادعایی بکنی پس من هم میگویم که این علی بود که با ام المومنین و معاویه جنگید نه آنها با علی.برای اینکه
وقتي با علي بيعت شد، طلحه و الزبير م از علي اجازه گرفتند كه به مكه بروند و علي – رضي الله عنه – به آنها اجازه داد، آنها به مكه رفتند و در آن جا با ام المؤمنين عايشه ك ملاقات كردند، عايشه اطلاع يافته بود كه عثمان – رضي الله عنه – كشته شده است، بنابراين آنها آن جا در مكه گرد هم آمدند و تصميم گرفتند انتقام خون عثمان را بگيرند. و يعلي بن منيه از بصره آمد، و عبدالله بن عامر از كوفه آمد، و در مكه با هم اتفاق كردند كه انتقام خون عثمان را بگيرند.
آنها و همراهانشان از مكه به سوي بصره رهسپار شدند و مي خواستند آن جا با قاتلان عثمان درگير شوندعثمان بن حنيف از سوي علي فرماندار و والي بصره بود، وقتي آنها به بصره رسيدند عثمان بن حنيف به آنها پيام فرستاد كه چه مي خواهند؟ گفتند: به دنبال قاتلان عثمان هستيم. او گفت: صبر كنيد تا علي بيايد، و به آنها اجازه ورود به بصره را نداد. سپس جبله كه يكي از كساني بود كه در كشتن عثمان مشاركت ورزيده بود با هفتصد نفر به جنگ آنها رفت و آنان موفق شدند او را شكست دهند و افراد زيادي از همراهانش را كشتند، و تعداد زيادي از اهالي بصره به لشكر طلحه و زبير و عايشه ن پيوستند.
در اين وقت علي از مدينه به سوي كوفه حركت كرد، چون او خبر شده بود كه در بصره جنگي ميان والي بصره عثمان بن حنيف و طلحه و زبير و عايشه و همراهانشان رخ داده است، بنابراين علي – رضي الله عنه – با لشكري ده هزار نفري به جنگ طلحه و زبير رفت، در اينجا به روشني براي ما مشخص مي شود كه علي بن ابي طالب خودش به جنگ آنها رفت، و آنها عليه او شورش نكرده و قصدشان چنان كه بدعت گذاران و هوادارانشان مي گويند جنگيدن با او نبود، چون كه اگر آنها مي خواستند عليه علي – رضي الله عنه – قيام كنند مستقيم به مدينه مي رفتند و به بصره نمي آمدند
پس اولا جنگی بین آنها نبوده و این ها فتنه های پدرز بزرگتان عبد الله ابن سباء بوده اما اگر گستاخی کنی و بگویی با علی جنگیدند پس گفته میشود علی با انها جنگید .
من اگر بخواهم با شما که فرضا در تهران زندگی میکنی بجنگم ایا باید به قم مشهد لشکر کشی کنم؟ در حالی که خودم در تهران زندگی میکنم؟
من وقتی به مشهد رفته ام یعنی قصد جنگ با اشخاصی در آنجا دارم و اینکه شما از تهران لشکر کشی میکنی به سوی من یعنی تو قصد جنگ با من داری
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
قبل از ایجاد پست جدید در تالار و مقالات جستجو کنید اگر موضوع از قبل بررسی نشده بود موضوع جدید را ایجاد کنید در صورت تکرار کردن مطالب پست شما حذف خواهد شد
برای پاسخ به اینجا مراجعه کنید
http://www.islamtxt.net/?q=question/62
و
http://www.islamtxt.net/?q=article/74