مناظره اوربان با شیخ محمد الشمیلی مدرس حوزه شیعه و فرار وی در حضور مقلدانش

Home انجمن ها گفتگوی ازاد مناظره اوربان با شیخ محمد الشمیلی مدرس حوزه شیعه و فرار وی در حضور مقلدانش

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  اوربان موحد در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 104)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1700
    این مناظره مورخ = 11 شهریور 1392 انجام شده

    امیدوارم این حجت الاسلام شیعه بیاید و از کفر مذهبش دفاع کند و مارا از گمراهی بیرون بیاورد

    موضوع:تحریف قرآن

    اوربان موحد و شیخ محمد الشمیلی مدرس حوزه شیعه

    طرفین بحث

    Shiayan2شیخ محمد الشمیلی

    یا Urban.islamاوربان موحد

    موضوع

    اثبات کفر طرفین با قضیه تحریف قرآن

    اوربان = اگر کسی قایل به تحریف قران باشد حکمش چیست؟

    شیخ محمد الشمیلی رافضی=کافر است قطعا. اگر از صحیح بخاری بدم که اهل سنت قایل به تحریف هستند باز کافرند ؟

    اوربان= بدون شک بله . منتظرم سند بدی از بخاری دال بر تحریف قران

    شیخ محمد الشمیلی رافضی=بخاری می گوید لفظی بالقرآن مخلوق . اگر قرآن مخلوق است بدتر است یا اعتقاد داشتن به تحریف قران ؟یا اینکه یکی هستن ؟

    اوربان=جواب ما اهل سنت این است اولا نتوانست ادعاشو از صحیح بخاری اثبات کند و حدیث بیاورد ثانیا در بیان آنکه گفت بخاری گفته قران لفظش مخلوق است و ساخته دسته بشر عرض میشود که

    باطل است؛ زیرا چنین سخنی از امام بخاری به اثبات نرسیده است در ابتدا عقیده امام بخاری در خصوص قرآن یعنی قائل به غیر مخلوق بودن آن را بیان می کنیم سپس به تفسیر این جمله ” لفظی بالقرآن مخلوق ” می پردازیم.
    امام بخاری در کتاب ” خلق أفعال العباد ” به صراحت می فرماید:
    والقرآن كلام الله غير مخلوق
    و قرآن کلام خدا است ،غیر مخلوق است.
    خلق أفعال العباد ص 45 رقم 97؛ الناشر : دار المعارف السعودية – الرياض ، 1398
    1978م
    امام بخاری در کتاب مذکور اقوال ائمه را در مورد “غیر مخلوق” بودن قرآن ذکر کرده است و همگی تصریح به کفر قائیل به غیر آن هستند.و امام بخاری نیز با آن ائمه هم صدا شده و این نظر را دارد.
    محمد بن يوسف بن مطر الفربري می گوید شنیدم بخاری می گوید:
    القرآن كلام الله غير مخلوق ومن قال مخلوق فهو كافر
    قرآن کلام خدا و غیر مخلوق است و کسی که گفته است مخلوق ، او کافر است.
    سير أعلام النبلاء 12/456؛الناشر: مؤسسة الرسالة بيروت – الطبعة التاسعة 1413 – 1993 م
    و در روایتی دیگر از محمد بن یوسف بن مطر الفربری آمده است که می گوید از محمد بن اسماعیل بخاری از “ایمان” پرسیدم و پاسخ داد:
    [الایمان]قول وعمل بلا شك والقرآن كلام الله غير مخلوق ومن قال مخلوق فهو كافر
    بدون شک ایمان قول و عمل است و قرآن کلام خدا ،غیر مخلوق است و کسی که گفته است مخلوق ،او کافر می باشد.
    تاريخ مدينة دمشق 52/91؛الناشر: دار الفكر -بيروت ،لبنان الطبعة الاولى 1419 – 1998 م
    أحمد بن نصر النيسابوري الخفاف از بخارا می گوید: روزی به همراه محمد بن نصر مروزی نزد محمد بن اسحاق قیسی بودیم و از محمد بن اسماعیل بخاری یاد شد، محمد بن نصر گفت: از بخاری شنیدم که می گوید:
    من زعم أني قلت: لفظي بالقرآن مخلوق فهو كذاب، فإني لم أقله فقلت له: يا أبا عبد الله، قد خاض الناس في هذا وأكثروا فيه فقال: ليس إلا ما أقول
    کسی که گفته است من گفتم: ” لفظي بالقرآن مخلوق ” او دروغگوست، من این را نگفتم. گفتم(محمد بن نصر) به او : ای ابو عبدالله مردم در این باره بسیار سخن گفتند. فرمود: [ در این رابطه چیزی صحیح] نیست جز آنچه را که می گویم.
    تاريخ بغداد 2/32؛ الناشر : دار الكتب العلمية
    بيروت
    تاريخ مدينة دمشق 52/95؛الناشر: دار الفكر -بيروت ،لبنان الطبعة الاولى 1419 – 1998 م
    سير أعلام النبلاء 12/457؛الناشر: مؤسسة الرسالة بيروت – الطبعة التاسعة 1413 – 1993 م

    شیخ محمد الشمیلی= شما اهل سنت از این سخن که گفته قران مخلوق است دفاع کنید و به جاهیی دیگر فرار نکنید تا همه بفهمند شما قران رو از جانب خدا نمیدانید-حال جواب دهید

    اوربان= اولا شخص بخاری نه خود صحیح بخاری نظرش نظر کل اهل سنت نیست و مادین ار از قران و حدیث صحیح میگیریم نه اقوال علما
    اما توضیح در خصوص این جمله ” لفظی بالقرآن مخلوق “، همانطور که ثابت کردیم چنین سخنی از امام بخاری به اثبات نرسیده است انشاء الله تعالی در ردود بعدی اختلاف بین امام بخاری و امام محمد بن یحی ذهلی [در خصوص این جمله] را نیز بررسی می کنیم.اما تفسیر جمله فوق ، برخی از علما جمله ” لفظی بالقرآن مخلوق ” را به کار بردند اما نه به این معنی که آنها قائل به مخلوق بودن قرآن بودند ، هرگز ،بلکه بلعکس آنها معتقد بودند که قرآن چه از نظر لفظ و چه از نظر معنی کلام خداوند است ولیکن در عین حال معتقد بودند که اصوات و حرکات لب و موارد در این دسته که از انسان است مخلوق اند ؛زیرا افعال بندگان مخلوق است و چون جمله مذکور را با این جمله اخیر می آوردند لذا برخی از ائمه از آنها دوری جستند و این دوری نیز به خاطر کفر ایشان نبوده که مثلا قائل به مخلوق بودن قرآن بودند ، خیر چنین نبوده است ، به طور مثال کرابیسی که بنابر نظر برخی از علما اولین کسی بوده است که جمله “لفظی بالقرآن مخلوق” را گفته است و امام احمد نیز آن را انکار نمود از این باب بوده است که در آن دوره قائلین به “مخلوق بودن قرآن” که غالبا جهمیه [و معتزله]بوده اند بر این عقیده بودند لذا ائمه سعی بر این داشتند که هرگونه عقیده ای که نزدیک به این عقیده جهمیه بوده است ولو اینکه در اصل مخالف عقیده اهل سنت و جماعت نیز نبوده باشد با آن مقابله کنند تا در حقیقت ریشه این عقید کنده شود

    شیخ محمد الشمیلی= تو بیسوادی و نمیتونی خوب دفاع کنی و خودت اعتراف نمودی اعتقاد به خلقیت قران از تحریف دانستن و نقص آن بدتره . اگر سواد داری برای ما بگو حدیث معلق چیه .ههههههههههههههههههههههه

    اوربان= ایشون تا دید ما اهل سنت خوب بلدیم جواب بدیم رنگش پرید و چسبید به سواد بنده . اصلا شما فرض کن بنده بیسوادم ولی میدانم که مذهب شما کفر محض است و اعتقاد به تحریف نزد شما متواتر است حال حدیث معلق هم تعریف میکنم تا بهانه ای جهت فرار نداشته باشی

    حديث معلق = آنست كه يك راوي يا بيشتر از اول سند آن بدون فاصله ساقط شده باشد. كه در كتابيكه مانند صحيح بخاري صحت آن لازم شد باشد آن حديث معلق اگر در چنين كتابي قرار گيرد.

    یا اینکه در کتاب مقدمه ابن صلاح جلد 1 صفحه 23 چنین امده است احاديثي را که بخاري و مسلم (خداوند هر دوي آنها را رحمت کند) در کتابهايشان با سندهاي متصل روايت کردهاند بيانگر اين ميباشد که آنها بدون ترديد، اين احاديث را صحيح دانستهاند.

    و اما احاديث معلق – آنهايي که در ابتداي سند آنها، يک راوي و يا بيشتر حذف شده باشد – اکثراً در کتاب صحيح بخاري نقل شدهاند و در کتاب صحيح مسلم خيلي کم هستند و صحت و ثبوت آنها جاي بحث و بررسي دارد.

    مواردي از احاديث معلق در صحيحين که با لفظ جزم و قطعي به کسي نسبت داده شده است بيانگر صحت آن حديث معلق است، مثلاً بدون ذکر سند گفته شده: “قال رسول الله – صلى الله عليه وسلم – کذا و کذا”، و يا “قال مجاهد کذا”، “قال عفان کذا”، “قال القعنبي کذا”، “روي ابوهريرة کذا و کذا”، و عباراتي شبيه اينها دليل بر صحت حديث معلق ميباشد، به کار بردن اين الفاظ بيانگر اطمينان آنها از فلان گفته ميباشد و به کار بردن اين الفاظ، تنها در صورتي جايز است که آن گفته در نزد آنها صحيح بوده باشد. اما در صورتي که حديث معلق با الفاظي قطعي مثل “قال فلان کذا و کذا” به غير از صحابي نسبت داده شده باشد زماني ميتواني بگوييم ما احاديث معلقي که در آن لفظ جزم و قطعي به کار نرفته باشد مانند: “رُوي عن رسول الله – صلى الله عليه وسلم – کذا و کذا” و “رُوي عن فلان کذا”، يا “في الباب عن النبي – صلى الله عليه وسلم – کذا وکذا”، اينها و مواردي از اين قبيل بيانگر حکم صحت نقل قول نميباشند، چرا که به کار بردن اين گونه عبارات در احاديث ضعيف نيز مستعمل ميباشد، اما با اين اوصاف نقل کردن چنين احاديث معلقي در خلال احاديث صحيح نوعي از احساس به انسان ميدهد احساس که گواهي ميدهد اين احاديث اصالتاً صحيح هستند و جاي آن دارد که دل به آنها آرام گيرد و مطمئن شود، و خداوند داناتر است

    حالا بفرما جواب منو بده ایا کلینی و علمای شما اعتقاد به نقص قران داشته باشند کافرند؟؟

    شیخ محمد الشمیلی=عرض کردم بله اگر ثابت شد . ولی بخاری رو ایا شما کافر میدانی ؟

    اوربان= خیر و بنده به تفصیل جواب اهل سنت را به این قضیه گفتم

    شیخ محمد الشمیلی=اسناد فروان است بر کفر اهل سنت در مورد تحریف قران مثلا داستان بز خوردن قران در خانه عایشه و غیرهم

    اوربان= اولا این حدیث ضعیف است و در ان محمد بن اسحاق رواسی امده و در ثانی شما به فکر اقوالی که ذکر میکنم باش . و بعد رو حرفت بمان که ایا علمای شما کافرند یا شماها کلا معتقد به تحریف قران هستنید و باید دفاع کنی.

    شیخ محمد الشمیلی= بنده حاضرم دفاع کنم . اگر دلیلی دارید بفرما .ههههههههههه . اصلا دلیلی وجود نداره صحیح باشه در مذهب شیعه . خودت را خسته نکن جانم

    اوربان= اکنون ثابت میکنم شیعه معتقد است به تحریف قران وایشان اول ادعا نمود در صحیح بخاری اعتقاد به تعریف وجود دارد و نتوانست ادعاشو ثابت کنه و این کذب اولش و دوم اینکه قولی از بخاری اورد و مفصل جواب دادیم حالا ما اقوال و احادیث روافض می اوریم دفاع کند و فرار نکند

    1-

    نام کتاب : تفسير الصافي مولف: فيض کاشاني چاپ کتاب فروشي صدر تهران جلد 1

    تفسير صافي يکي از بزرگترين کتب تفسير نزد شيعه مي باشد. فيض کاشاني صاحب اين تفسير در مقدمه اش درباره نامگذاري اين تفسير مي گويد: ” شايسته است که اين تفسير صافي ناميده شود بخاطر پاک و صاف بودن آن از آراء ناصاف و کدر، خسته کننده و سر گردان کننده عامه(منظور اهل سنت).

    او مقدمة ششم کتابش را براي اثبات تحريف قرآن تخصيص داده است.ترجمه فارسي:

    مقدمه ششم- درباره جمع‌آوري قرآن، وتحريفش، و اضافه و کمي‌اش و تأويل آن.

    (مولف بعد از ذکر رواياتي که براي تحريف قرآن از آنان استدلال کرده است نتيجه گيري کرده است که:) آنچه که از اين روايت و ديگر از طريق اهل بيت (عليهم السلام) برداشت مي‌شود اين است که همانا قرآني که اکنون نزد ماست، تمام آن نيست، چنانکه بر حضرت محمد (صلى الله عليه وسلم) نازل شد. بلکه چيزهايي از آن مخالف است با آنچه خداوند نازل کرده است.

    و برخي از آن تغيير و تحريف شده است. و همانا چيزهاي بسياري از آن حذف گرديده است، از جمله نام علي (عليه السلام) در جاهاي بسيار، و همچنين لفظ «آل محمد» (صلى الله عليه وسلم) بيش از يکبار، و نام منافقين از جاهايش، و چيزهاي ديگر از آن، و همچنين اين قرآن بر ترتيبي که مورد رضا و پسند خدا و رسول الله (عليه وآله وسلم) باشد نيست

    2-

    نام کتاب : اصول کافيمولف: يعقوب کليني ناشر :دارالکتب الاسلامي – تهران (معتبرترين کتاب حديث نزد شيعه)ترجمه فارسي :

    مدتي سکوت کرد و سپس گفت : (يعني حضرت ابا عبدالله گفت 🙂 ما نزد خود مصحف فاطمه داريم و آنها چه دانند که مصحف فاطمه چيست. گفتم : ( يعني أبي بصير ” کسي که اين روايت را عمر الحلبي از او نقل مي کند” گفت :)مصحف فاطمه چيست ؟گفت: (يعني أبا عبدالله عليه السلام گفت:) مصحفي که در آن سه برابر قرآن شما در آن آيه وجود دارد و به خدا قسم که در آن هيچ حرفي از قرآن شما وجود ندارد

    3-نام کتاب : اوائل المقالات/مولف: شيخ مفيد/ انتشارات دارالکتب اسلامي بيروت

    همانا اخبار و روايات از ائمه هدي از آل محمد (صلى الله عليه وسلم) درباره اختلاف قرآن، و آنچه که ستمکاران در آن بوجود آورده‌اند از حذف و نقصان بطور مستفيض آمده است

    ‌4-نام کتاب : الزام الناصب في اثبات حجة الغائب/مولف : علي حائري/انتشارات الاعلمي بيروت

    ترجمه فارسي

    حضرت علي پس از وفات پيامبر قرآني را که پيامبر به داده بود آورد وخطاب به مردم گفت: …

    اين کتاب خداست که رسول خدا صلي الله عليه وسلم به من دستور داد که آن را براي شما عرضه کنم تا اتمام حجت باشد براي شما در روز قيامت .سپس فرعون و نمرود اين امت (منظور مؤلف حضرت ابوبکر است) جواب داد : که ما به قرآن تو محتاج نيستيم . حضرت علي گفت : اين جواب تو را قبلا حبيب من حضرت محمد به من خبر داده بود اما من مي خواستم حجت را بر شما تمام کنم . پس حضرت علي در حالي که مي گفت : ( لا اله الا أنت وحدک لا شريک لک لا راد لما سبق من عملک و لا مانع لما اقتضته حکمتک أنت الشاهد لي علي عملهم يوم العرض عليک ) به منزل خود بازگشت.

    سپس ابن قحافه (حضرت ابوبکر) گفت : اي مسلمانان هر کس اگر آيه يا سوره ايي از قرآن نزد خود دارد بياورد ، پس ابو عبيده ابن الجراح ، عثمان ، سعد ابن ابي وقاص ، معاويه ابن ابي سفيان ، عبدالرحمن بن عوف ، طلحه بن عبدالله ، ابو سعيد الخدري ، حسان بن ثابت و گروهي از مسلمانان قرآن را جمع آوري کردند و همه آياتي را که در مذمت آن ها به خاطر کارهايي که بعد از وفات سيد المرسلين انجام داده بودند، آمده بود حذف کردند به همين دليل خيلي از آيات قرآن بي ارتباط به هم است. و قرآني که حضرت علي جمع آوري کرده است نزد صاحب الأمر (ع) محفوظ است و در آن هيچ شکي نيست که کلام خداست

    5-نام کتاب : نور البراهين/ مولف: نعمت الله جزائرى چاپ : انتشارات موسسه نشر اسلامي قم

    ترجمه فارسي :

    مي گويم : اصحاب و علماي ما در کتاب هاي اصول حديث و غيره روايات بسيار زيادي در حد تواتر نقل کرده اند که دلالت بر اين مي کند که قرآن تحريف شده است و بسيار در آن نقص و زيادي وجود دارد.

    از جلمه روايات : روايات سادات اطهار در مورد آيه : (کُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ). فرمودند : چطور ممکن است اين امت بهترين امت باشد که حضرت حسين ابن علي را کشته است بلکه آيه به اين شکل بود کنتم خير (أئمة) يعني در شأن اهل بيت نازل شده است و همچنين آن چه را با سندهاي فراوان از ايشان نقل شده است در مورد قول خداوند 🙁 أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْکَ) في (علي).

    ……(مولف در ادامه ميگويد 🙂 روايات واحاديث در اين مورد (در مورد تحريف قران) اگر همگي ذکر شوند کتاب بسيار بزرگي حاصل ميشود ( يعني روايات در اين مورد بسيار فراوان است

    6-نام کتاب :تفسير قمى /مولف : شيخ ابوالحسن علي بن ابراهيم قمي/ شيخ ابوالحسن علي بن ابراهيم قمي، از اساتيد و مشايخ ثقه‌الاسلام محمد بن يعقوب کليني مي‌باشد. اين تفسير مورد استناد کتب اربعه ( کتب اربعه: الکافي ، من لا يحضره الفقيه ،تهذيب الاحکام ،الاستبصار )است و يکي از منابع اين کتب و مربوط به قرن ? و ? هجري قمري است

    7-ترجمه فارسي(قسمتهاي درون کادر قرمز):

    ?کُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ?.

    ابو عبدالله (عليه السلام) به خواننده اين آيه گفت: بهترين امت امير المومنين و حسن و حسين بن علي را مي‌کشند!؟ پس به ايشان گفته شد: اي پسر رسول الله پس چگونه نازل شده؟

    آنگاه فرمود: نازل شده:

    (کنتم خير أئمة أخرجت للناس).

    و‌ مي‌گويد: و اما آنچه که از آن تحريف شده فرموده خداوند: ?لَکِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنْزَلَ إِلَيْکَ في علي أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلآئِکَةُ يَشْهَدُونَ). چنين نازل شد.

    و قول خداوند:?يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ في علي وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ?

    و قول خداوند :(إِنَّ الَّذِينَ کَفَرُواْ وَظَلَمُواْ آل محمد حقهم لَمْ يَکُنِ اللّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ)

    و قول خداوند :(وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا آل محمد حقهم أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ)

    و قول خداوند :(لَوْ تَرَى) الذين ظلموا آل محمد حقهم (فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ)

    و امثال اين آيات زياد است که ما آن ها را در مواقع خود ذکر مي کنيم.

    7-نام کتاب : الدرر النجفيه/ مولف : يوسف بحراني/ نشر موسسه ال بيت -ترجمه فارسي:

    آنچه از دلالت صريح و گفتار روشن در اين روايات مي‌باشد پوشيده نيست، بر آنچه که ما اختيار کرده‌ايم و واضح بودن آنچه که گفته‌ايم، و اگر راه طعنه زدن به اين روايات(رواياتي که مولف در همين کتاب براي اثبات تحريف در قرآن ذکر کرده است) باز شود با وجود بسياري آن و منتشر شدنش، هرآينه طعنه‌زدن به تمام روايات شريعت(مذهب شيعه) ممکن خواهد بود.

    چنانچه که پوشيده نيست که اصول يکي است، و همچنين طرق و ‌راويان و مشايخ و نقل کنندگان يکي مي‌باشد، بجانم سوگند، همانا قول به عدم تغيير و تبديل از گمان خوب به ائمه جور(خلفاي راشدين) خارج نمي‌شود، و اينکه آنان در امانت بزرگ (امامت حضرت علي )خيانت نکرده‌اند، با وجود آشکار شدن خيانتشان در امانت ديگري ( منظورش قرآن )که ضررش بر دين بيشتر مي‌باشد.

    توضيح : عالم بزرگ شيعه مي گويد که نمي تواند در رواياتي که در کتب شيعه درباره اثبات تحريف قرآن آمده طعنه‌اي وارد سازد زيرا که طعنه زدن به آنها طعنه زدن به شريعت مذهب شيعه مي‌باش

    8-نام کتاب : الانوار الوضيه في العقائد الرضويه/مولف: حسين بحراني

    (1) بين علماي ابرار ما رضوان الله عليهم در اين مسأله اختلاف نظر دارند.

    گروهي از علما محفوظ ماندن قرآن (از تحريف) را فقط مربوط به محدوده زماني معيني مي دانند و گروهي محفوظ ماندن قرآن (از تحريف) را در غير از الفاظ آن مي دانند. ( يعني امکان تحريف در الفاظ وجود دارد.) و برخي ديگر اعتقاد به محفوظ ماندن قرآن چه در معاني و يا حتي در مباني آن ندارند ، اما بنا به روايات معصومين (ع) قرآن حجت خدا بر مردم است و باري است بر دوش امت و بايد آن را پذيرفت و به آن تن داد. اگر چه در آن تحريف رخ داده شده باشد.!!؟؟

    9-نام کتاب : فصل الخطاب في اثبات تحريف کتاب رب الارباب/ مولف : حسين بن محمد نوري طبرسي / تا قبل از سال 1292 روايت و گفتار شيعه درباره تحريف در کتابهاي گذشته‌شان پراکنده بود، و بيشتر مردم بر آن آگاهي نمي‌يافتند تا اينکه که نوري طبرسي يکي از علماي بزرگ شيعه در سال 1292 هجري در شهر نجف کتاب بزرگي براي اثبات تحريف قرآن تاليف نمود، و نام آن را (فصل الخطاب في إثبات تحريف کتاب رب الأرباب) ناميد، و در اين کتاب روايات بسياري براي اثبات دعوايش درباره اين که قرآن تحريف است ذکر نموده است، و بر مهمترين مصادر نزدشان از کتابهاي حديث و تفسير اعتماد کرده و از آنها صدها روايات منسوب به ائمه درباره تحريف بيرون آورده است، و ثابت کرده است که عقيدة تحريف قرآن، همان عقيده علماي گذشته‌شان مي‌باشد او در کتاب خود مي نويسد : که بعضي از آيات قرآن مسخره و الکي(سخافة) است. مولف در مقدمه سوم کتابش اسامي علماي مذهب تشيع را که معتقد به وقوع تحريف در قرآن بودند را ذکر کرده است

    و از کساني ديگر که قائل به تحريف هستند، شيخ جليل فضل بن شاذان، در جاهاي از کتاب «الايضاح» و همچنين از کساني ديگري که از گذشتگان که قائل به تحريف هستند شيخ جليل محمد بن الحسن شيباني صاحب کتاب تفسير: «نهج البيان عن کشف معاني القرآن» مي‌باشد.

    مولف در همين کتاب برخي آيات و سور ذکر مي کند و با استناد به احاديث و روايات مدعي مي شود که اين آيات و سوره ها از قرآن حذف شده اند !!!!

    مثلا سوره النورين که به اعتقاد او توسط حضرت عثمان از قرآن حذف گرديده است !!! به متن سوره ي مزعوم النورين دقت کنيد.

    متن اين سوره که در بالا مشاهده مي کنيد به شرح زير است:يا ايها الذين آمنوا بالنورين أنزلناهما يتلوان عليکم آياتي ويحذرانکم عذاب يوم عظيم نوران بعضهما من بعضي وانا السميع العليم. إن الذين يوفون رسوله في آيات لهم جنات النعيم (کذا) والذين کفروا …..الخ

    توضيح : اين سوره علاوه بر اينکه در کتاب فصل الخطاب نوري طبرسي ذکر شده (کتاب فوق ) آنرا محمد باقر مجلسي در کتابش تذکره الائمه صفحات 18- 19 و همچنين محقق ميرزا حبيب الله هاشمي خوئي در کتابش منهاج البراعه في شرح نهج البلاغه ج، ص، 217 ذکر نموده‌اند

    و همچنين سوره ي ولايت !!!!

    اين سوره علاوه بر اينکه در کتاب فصل الخطاب نوري طبرسي ذکر شده (کتاب فوق ) در کتب زير نيز آمده است

    1)کتاب منهاج البراعه از علامه ميرزا حبيب الله هاشمي خوئي ج، 2 ص، 217.

    2)کتاب تذکره الائمه علامه محمد باقر مجلسي ص، 19-20 فارسي، چاپ ايران

    علاوه بر اين سوره هاي ساختگي در برخي از آيات قرآن نيز دست برده و در آن تغييراتي ايجاد کرده اند براي مثال آيت الکرسي را شيخ عباس قمي معروف به محدث قمي که از محدثان شيعي قرن چهاردهم هجري است در کتاب مفاتيح الجنان به صورت زير ويرايش کرده است

    10-نام کتاب : مفاتيح الجنان/ مولف : شيخ عباس قمي در حاشيه صفحه 74 و 75 اين کتاب آيت الکرسي (آيه 255 سوره بقره ) به صورت زير آمده است

    الله لا اله الا هو الحي القيوم لا تأخذه سنة ولا نوم له ما في السماوات وما في الارض و ما بينهما وما تحت الثري عالم الغيب والشهادة الرحمن الرحيم من ذا الذي هم فيها خالدون والحمد لله رب العالمين

    قسمتي که با رنگ قرمز مشخص شده است در قرآن وجود ندارد!

    موضوع اعتقاد به تحريف قرآن در مذهب تشيع را فعلا در همين جا به پايان مي رسانم . گر چه روايات وارده در کتب شيعه در مورد تحريف قرآن خيلي بيشتر از آنچه است که در اينجا نقل شده است . علامه نوري طبرسي در کتاب فصل الخطاب از سيد نعمت الله جزايري نقل مي کند که روايات وارده در مورد تحريف قرآن بيش از 2000 روايت است

    اما به همین 10 مورد اکتفا میکنم و فکر کنم حجت بر همگان اشکار شد که شیعه معتقد است که قران ناقص است و اهل سنت میگویندإِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ?. يعني: «ما قرآن را نازل کرديم و همانا ما نگهدار آنيم

    حالا منتظر دفاعیه شما هستم

    شیخ محمد الشمیلی= شر البلیه ما یضحک . خدا هدایتتون بده . هاهاهاهاهاهاهاها

    اوربان= فرار فرار فرار . الله اکبر . دوستان دیدید چطوری مدرس حوزه در رفت . الله اکبر

    قضاوت با شما

    برادرتان اوربان از دعای خیر بی نصیب نکنید

    اگر چناچه شیعه دفاعی دارد ارایه دهد . منتظریم…………………….

    عکس زیر مشاهده کنید وفرار استاد حوزه شیعه

    السلام علیکم

    #4658
    آقای حجت اللات شمیلی کجاست ان همه ادعات تو دنیای مجازی؟ بجای اینکه بیای مقاله بنویسی بر ضد اهل سنت بیا و از مناظراتت دفاع کن
    #7803

    غزوه 2
    کاربر
    یک پیر مردی را بردند پیش هارون الرشید و گفتند ادعای پیامبری داره هارون به او گفت ایا تو ادعای پیامبری داری پیر مرد گفت نه به خدا قسم. هارون گفت انقدر با تازیانه میزنمت تا بگویی ادعای پیامبری کردی پیرمرد گفت اینگونه برخلاف پیامبر عمل کردی زیرا او با کفار میجنگید تا مسلمان شوند و تو میخواهی مرا بزنی تا گناهکار شوم.(حالا موضوع ما و اقای اوربان این موضوع است که ما میگوییم قران تحریف نشده اوربان میگوید نه شما اعتقاد دارید قران تحریف شده)
    #7804

    غزوه 2
    کاربر
    1»»»»از عایشه چنین نقل شده است:(( آیه ای از قرآن نازل شد که 10 بار شیر خوردن را موجب محرم شدن می دانست و سپس آیه ای نازل شد که پنج بار را نیز کافی می دانست و اولی را نسخ نمود و تا زمان رسول خدا جزء قرآن بود و به عنوان قرآن خوانده می شد. ))(1- مسلم ج 4 ص /2- سنن دارمی ج 2 ص 157.)و باز از عایشه چنین نقل شده:(( آیه رجم و آیه شیر خوردن شخص بزرگسال نازل شد و من آن را در کاغذی نوشتم و زیر تخت گذاشتم. هنگام وفات رسول خدا سرگرم بودیم که بزغاله ای آمد و آنرا خورد. ))( سنن ابن ماجه ج 1 ص 625.)2»»»از حذیفه روایت شده:(( آنچه از سوره برائت می خوانید یک چهارم آن است و شما آنرا سوره برائت می نامید در حالی که نام آن سوره عذاب بوده است. )) و سند این روایت نیز صحیح است.(1- مستدرک حاکم ج 2 ص 330./2- الدر المنثور ج 1 ص 105.)3»»»»بخاری در کتاب خود ضمن حدیثی از ابن عباس روایت کرده است که عمر پس از آخرین حج خود و بازگشت به مدینه به منبر رفت و گفت:(( . . . من می ترسم زمانی بگذرد و طول زمان باعث شود عده ای بگویند به خدا قسم ما آیه رجم را در کتاب خدا ندیدیم و گمراه شوند و به حکم خدا عمل نکنند در حالی که رجم در کتاب خدا حق زنان و مردان متاهلی است که زنا کنند و بینه بر آن قائم شود یا خود اعتراف کنند یا زن از زنا حامله شود. یکی دیگر از آیاتی که در قرآن ما آنرا می خواندیم این آیه است.)) و سپس خواند:(( لا ترغبوا عن آبائکم فانه کفر بکم ان ترغبوا عن آبائکم او ان کفرا بکم ان ترغبوا عن آبائکم ))و نیز آورده که در این روایت عمر گفته است:(( اگر نمی گفتند که عمر به کتاب خدا اضافه کرده آیه رجم را با دست خودم می نوشتم. ))(1- بخاری ج 8 ص 25 و ج 8 ص 113این مطلب را محدثان دیگری همچون مسلم و ابن ماجه و ابوداوود نیز آورده اند و ترمذی نیز پس از نقل آن بر صحت آن تاکید کرده است./2-مسلم ج 5 ص 116./3-سنن ابن ماجه ج 1 ص 625 و ج 2 ص 835./4- سنن داوود ج 2 ص 343./5- سنن ترمذی ج 2 ص 442 )
    4»»»»از ابی ابن کعب روایت شده است که رسول خدا فرمود:(( خداوند به من امر کرده برای تو قرآن بخوانم. )) و از جمله آیاتی که خواندند این دو آیه بود: (( لو ان ابن آدم . . . ))ترجمه: (( اگر فرزند آدم ذره ای از مال داشته باشد باز دومی را می خواهد و اگر دومی را بدست آورد سومی را می خواهد و شکم او را چیزی جز خاک پر نخواهد کرد. )) و آیه دیگر این بود:(( ان الدین عند الله الحنیفیه غیر الیهودیه و لا النصرانیه و من یعمل خیرا فلن یکفره ))(1-مستدرک حاکم ج 2 ص 224 و ج 7 ص 140/2-کنز العمال ج 2 ص 567.)
    #7805

    غزوه 2
    کاربر
    اقای اوربان اگر وجود احادیث غلط در کتاب های یک مذهب دلیل بطلان ان مذهب است در کتاب های شما هم احادیث تحریف قران است و اگر اعتقاد به تحریف قران کفر است صحابه هم اعتقاد به تحریف قران داشتند.اعتقاد به تحریف قران از نظر من فقط گناه و خطا نه کفر این هم نظر ابن تیمیه:”وقد وقع الخطأ كثیرا لخلق من هذه الأمة واتفقوا على عدم تكفیر من أخطأ، مثل ما أنكر بعض الصحابة أن یكون المیت یسمع نداء الحی، وأنكر بعضهم أن یكون المعراج یقظة، ولبعضهم فی الخلافة والتفضیل كلام،
    وكذلك لبعضهم فی قتال بعض وتكفیر بعض أقوال معروفة،
    وكان القاضی شریح ینكر قراءة من قرأ ” بل عجبت ” ویقول أن الله لا یعجب، فبلغ ذلك إبراهیم النخعی فقال: إنما شریح شاعر یعجبه علمه، كان عبد الله أفقه منه وكان یقرأ ” بل عجبت ” فهذا قد أنكر قراءة ثابتة، وأنكر صفة لله دل علیها الكتاب والسنة، واتفقت الأمة على أن شریحا إمام من الأئمة، وكذلك بعض العلماء أنكر حروفا من القرآن كما أنكر بعضهم: ” أولم ییأس الذین آمنوا ” فقال: إنما هی ” أولم یتبین الذین آمنوا ” وآخر أنكر ” وقضى ربك أن لا تعبدوا إلا إیاه ” فقال: إنما هی ” ووصى ربك ” وبعضهم كان حذف المعوذتین، وآخر یكتب سورتی القنوت، وهذا الخطأ معفو عنه بالإجماع، وكذلك الخطأ فی الفروع العلمیة فإن المخطئ فیها لا یكفر ولا یفسق بل ولا یأثم، وإن كان بعض المتكلمة والمتفقهة یجعل المخطئ فیها آثما، وبعض المتفقهة یعتقد أن كل مجتهد فیها مصیب، فهذا القولان شاذان ولم یقل أحد بتكفیر المخطئ فیها، فقد أخطأ بعض السلف فیها مثل خطأ بعضهم فی بعض أنواع الربا واستحلال آخرین القتال فی الفتنة، وقد قال تعالى: ” وداود وسلیمان إذ یحكمان فی الحرث – إلى قوله – ففهمناها سلیمان وكلا آتینا حكما وعلما ” وفی الصحیح: ” إذا اجتهد الحاكم فأصاب فله أجران وإذا اجتهد فأخطأ فله أجر “(((((((متن کتاب هم اینجاست:http://ia600309.us.archive.org/13/items/mrkt2mrkt2/mrmt3.pdf)))))))))
    #7806

    غزوه 2
    کاربر
    نظر اهل سنت و بخاری را درباره خالق و مخلوق بودن قران را نمیدانم ولی احمد بن حنبل اعتقاد داشت قران غیر مخلوق و اعتقاد جز این کفر. مراجعه کن به سایتislampp.com یاhttp://jtjask.blogfa.com/post/686 زنگی نامه امام احمد.«««««« اعتقاد شیعه:امام هادی:خالق، جز خدا نيست و به جز او همه مخلوقند، قرآن نيز كلام خداست، از پيش خود اسمي براي آن قرار مده كه از گمراهان خواهي گشت.
    خداوند ما و تو را از مصاديق سخن خود قرار دهد كه مي فرمايد: (متقيان) كساني هستند كه در نهان از خداي خويش مي ترسند و از روز جزا بيمناكند.. پيشوايي، مهدي، پيشين، ص 610»»»»»((((( نتیجه قران مخلوق است))))))
    #7817
    گفتی:نظر اهل سنت و بخاری را درباره خالق و مخلوق بودن قران را نمیدانم ولی احمد بن حنبل اعتقاد داشت قران غیر مخلوق و اعتقاد جز این کفر. مراجعه کن به سایتislampp.com یاhttp://jtjask.blogfa.com/post/686 زنگی نامه امام احمد.

    جواب:نظر اهل سنت در مورد مخلوق بودن قرآن این است:کفـــــــــــــــــــــر است و معتقد به آن کافر است.این یک چیزی قطعی است وامام بخاری همانطور که در بالا ردش نمودم و استاد شما در حوزه تشیع جناب شیخ حجت الاسلام محمد الشمیلی جوابی بر ردیه بنده نداشت و همچنان منتظر این رسوایی ایشان هستم…. در فیسبوک توسط یکی از دوستان باز بهش اعلام مناظره نمودم ولی ایشان جوابش این بود:شما به دلیل جبان بودن و رد نوشتن از لیستم حذفی. ایا این است مکتب شما؟؟این یک حجت الاسلام شماست.چرا نمیروی در فیسبوک دعوتش کنی بیاید و مناظره اش را ادامه دهد؟؟چرا نمیاید از این دو مناظره ای ه باهاش داشتم دفاع کند؟؟دوست عزیز خوشحالم که شما اندکی انصاف داری و بر عقیده ات دفاع میکنی ولی این عالم ومدرس شما کجاست؟؟شما دین را از طریق این جهلا گرفته اید .چرا به خود نمیایی و از این خرافات دست بکشی؟؟؟الله اکبر.

    #7819
    گفتی:اعتقاد شیعه:امام هادی:خالق، جز خدا نيست و به جز او همه مخلوقند، قرآن نيز كلام خداست، از پيش خود اسمي براي آن قرار مده كه از گمراهان خواهي گشت.

    جواب: بنده عوام تشیع را همواره از رافضه جدا نموده ام و شکی نیست عوام تشیع به قرآن معتقدند همچون دیگر مسلمانان و آن را طرف الله می دانند و از خزعبلات کتبشان نا آگاهتد و حساب انان را با رافضه جدا بدان ولیکن رافضه حسابش جداست. رافضه اعتقاد به تحریف قرآن دارند و این یک کفر بسیار بزرگتر از آن است که تصورش را بکنی . من از شما می خواهم یک جواب صریح در این قضیه بدهی یا یک ایت الله شیعه را بفرستی که جواب بدهد .اعتقاد به نقص و زیادت و تحریف قرآن چیست؟؟این سوال را بنده برای بار هزارم تکرار کرده ام ولی یک شیعه هم جواب صریحی نداده است. دو گزینه بهت میدم و شما لطفا صریح به نمایندگی از مکتبت جواب بنده را بده:الف)کافر است ب)کافر نیست

    این معمایی است که رافضه هیچ وقت پاسخ نخواهد داد.منتظر جوابی صریح هستم برادر گرامی…..

    #7824

    فرمودی:اقای اوربان اگر وجود احادیث غلط در کتاب های یک مذهب دلیل بطلان ان مذهب است در کتاب های شما هم احادیث تحریف قران است و اگر اعتقاد به تحریف قران کفر است صحابه هم اعتقاد به تحریف قران داشتند.اعتقاد به تحریف قران از نظر من فقط گناه و خطا نه کفر این هم نظر ابن تیمیه:”

    جواب:دوست گرامی لطفا دقت کن .والله اگر دقت کنی مشکلات برایت حل می شود.در مورد دو قضیه همواره روافض قضایا را قاطی می کنند:1-اين سخن كه شريح قاضي اعتقاد به تحریف قران و آن را ناقض می دانسته؟اجواب:این یک شبهه بسیار سخیف است چرا که اگر جنابعالی با قضیه ناسخ و منسوخ قران اشنا می بودی این سخن را رد نمی کردی. بله اگر علمای تشیع در نسخ تلاوه اگر اجتهاد کنند و خطا کنند بدون شک این را به پای یک خطای اجتهادی می گذاریم که برایشان ثواب دارد ولی اینکه شریح قاضی را متهم به این قضیه تحریف یعنی نقص و زیادت نمودی بدون شک از این حالت خارج نیست که شما با احکام قرآنی که شیعه و سنی بر آن متفقند نا اگاهیاز احکام قرآن نزد اهل سنت نسخ مي باشد، و نسخ در لغت بمعناي از بين بردن، و آن بر سه تقسيم مي شود:

    نوع اول: نسخ تلاوت و حکم.

    نوع دوم: نسخ حکم، و باقي ماندن تلاوت.

    نوع سوم: نسخ تلاوت و باقي ماندن حکم. و نسخ از لحاظ عقل و شرع جايز است، بدلائل ذيل: 1- بخاطر اينکه افعال خداوند را نمي توان تعليل کرد، پس خداوند تعالي در يک وقت به چيزي امر مي کند، و در وقت ديگر از آن نمي کند، و او به مصلحت بندگان داناتر است. 2- و بخاطر اينکه نصوص کتاب و سنت بر جايز بودن نسخ و واقع شدن آن دلالت دارد. أ – خداوند مي فرمايد:

    ?وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ?(1). (سوره نحل آيه 101).

    و مي فرمايد:

    ?مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا? (2). (سوره بقره آيه 106)

    و مي فرمايد:

    يَمْحُوا اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ. (سوره الرعد، آيه: 39).

    و مي فرمايد:

    وَلَئِنْ شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ. (سوره الاسراء، آيه 86).

    و اين آيات بر واقع شدن نسخ با انواعش، يعني نسخ تلاوت و نسخ حکم و نسخ حکم با تلاوت دلالت مي کند. نسخ در قرآن سه دسته مي باشد:

    دسته اول: آنچه که تلاوت و حکمش هر دو نسخ شده است. دسته دوم: آنچه که حکمش نسخ شده و تلاوتش باقي است. دسته سوم: آنچه که تلاوتش نسخ شده و حکمش باقي است.

    #7825

    همانا نسخ تلاوت نزد اهل سنت ثابت مي باشد، و همچنين علماي بزرگ شيعه نيز به انواع آن اعتراف و اقرار دارند که از جمله آن نسخ تلاوت مي باشد. و برخي از علماي بزرگ شيعه آن کساني که به نسخ اقرار دارند ذکر مي کنيم، و در رواياتي که مي آيد سخنانشان بطور تفصيل بيان مي گردد.

    و از علماي شيعه کساني که نسخ را پذيرفته اند:

    1- شيخ ابو علي فضل طبرسي: (صاحب کتاب مجمع البيان في تفسير القرآن) است در شرح آيه 106 سوره بقره انواع نسخ را ذکر نموده است.

    2- ابو جعفر محمد طوسي ملقب به شيخ طائفه نزد شيعه: انواع نسخ در کتابش التبيان في تفسير القرآن (ج، 1 ص، 3 در مقدمه مولف) ذکر نموده است.

    3- کمال الدين عبدالرحمن عتائقي حلي: در کتابش الناسخ و المنسوخ ص، 35.

    4- محمد علي در کتابش لمحات من تاريخ القرآن ص، 222.

    5- علامه محسن ملقب به فيض کاشاني، در هنگام شرح آيه:مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا به نسخ اقرار نموده و گفته مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ یعني اينکه حکمش را بر داريم. وأَوْ نُنْسِهَا يعني اينکه (رسم) نوشته آن برداريم.شرح کاشاني تمام شد.

    و معروف است که رسم آن بر مي داريم يعني نوشته و خط آن را بر مي داريم، معناي آن اين است که تلاوتش را بر مي داريم.

    تفسير صافي شرح آيه 106 سوره البقره.

    اينكه اگر اقایان شیعه هم انکار کنند یکی از نسخها و سخنانشان اشتباه باشد ما آنان را متهم به کفر نمی کنیم ولی اینکه روایاتی متعددی که در کتب روافض وجود ددارد که قران را نقص و زیادت نموده اند و آن را به کلام معصوم منتسب نموده اند این مشکل کار ماست. در مورد معوذتین و دعای قنوت هم شریح قاضی انکارش اشتباه بوده است و در واقع طبق همان قاعده ناسخ و منسوخ بوده دلایلش بر سخنانش ولی اینکه که ما قرآن را 17000ایه بدانیم این بسیار ناگوار است.اینکه قرآن در دست امام زمان بدانیم این تحریف و ناقص داسنتن است. در ضمن اینکه شریح قاضی انکار معوذتین ننموده بلکه علتش را در این می دانسته که با تواتر نرسيده است ولی شما ثابت بفرما اصلا به این قرآن بعد تواتر امت اسلامی اعتقادی نداشته است؟؟2

    #7826
    -اینکه باید عرض کنم جنابعالی این قضیه را بفهمی دیگر نیاز به بحث کردن بر سر ناسخ و منسوخ نمی ماند .جهت اشنایی بیشتر:رجوع کن به کتاب قرآن و تحریف دکتر عبدالرحمن سیف . 3-اینکه اگر فرض را بر این بگذاریم که ابن تیمیه چنین گفته است ما باز می توانیم بگوییم این سخن ابن تیمیه خلاف اجماع امت اسلامی بر این است که اعتقاد به نقص و زیادت قرآن کافر است چرا که ایه واضح قرآن هست که ما قرآن را از تحریف مصون داشته ایم و از انجا این را اگر بدانی که اجماع امت اسلامی از یک سخن نادر ارحج تر است و این را هم ما می توانیم بگوییم که این تیمیه سخن اشتباه بوده است ولی در بالا توضیح دادم که قضیه از چه قرار بوده است. 4-ایا شما کلام معصوم را با خن ابن تیمیه مقایسه می کنی؟؟ایا ابن تیمیه بر سخنش ادله شرعی آورد که سخنش صحیح است و آن را به قرآن و سنت نسبت داده است؟؟خیر .بلکه جناب کلینی از این جهت نمیشه گفت اجتهاد نموده که ایشان طبق قاعده فقهی لا اجتهاد مع النص نمی تواند مشمول خطای اجتهادی شود چرا که ایشان نص صریح بر نقص قرآن اورده است که قران کنونی صحیح نمی باشد. چطوری نص صریح وجود دارد و ان را به پای اجتهادش می گذارید؟؟ 5-اینکه می گویی کفر نیست و خطا است اعتقاد به تحریف قرآن باید عرض نمود که: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ?

    يعني: «ما قرآن را نازل کرديم و همانا ما نگهدار آنيم. لاَ يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلاَ مِنْ خَلْفِهِ

    يعني: «هيچ گونه باطلي، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به آن راه نمي يابد».

    چطوری اعتقاد به تحریف قرآن کفر نیست؟؟مگر الله اشتباه نموده است العیاذ بالله که فرموده ان را حفظ نمودم و کم و کاستی در آن راه نمی یابد؟؟اینکه جناب کلینی می گوید 17000هزار ایه نازل شده و قران کنونی 6000هزار است ایا این ناقص دانستن قران نیست؟؟؟الله اکبر. اندکی معقول و سنجیده سخن بفرما دوست عزیزم.

    #7827
    این شبهات جنابعالی خیلی مدتها قبل تر جواب داده شده……

    من می گویم قبل رجوع به لینکهای پایین لطفا کتاب قرآن و تحریف عبدالرحمن سیف را با دقت بخوان و بعد دوباره اگر شیهه ای داشتی جواب خواهم دادکتاب او بسیار جامع و کاملتر است ولی اگر جواب مختصرتر و زودتر می خواهی به این سه لینک رجوع کن:

    http://www.islamtxt.net/?q=article/549

    http://www.islamtxt.net/?q=article/551

    http://www.islamtxt.net/?q=article/553

    #7828
    گفتی:حالا موضوع ما و اقای اوربان این موضوع است که ما میگوییم قران تحریف نشده اوربان میگوید نه شما اعتقاد دارید قران تحریف شده)

    جواب: اگر معتقد نباشی به تحریف قران مسلمانی و رافضی نیستی . حال با توجه به مواردباز سوالم را تکرار می کنم. معتقدین به تحریف قرآن بدون شک کافرند . ایا شما کسانی مثل کلینی و همه علمای رافضه را که معتقد به نقص قرآن و زیادت آن هستند را کافر می دانی ؟؟اگر کافر نمی دانی بدون شک باید روایاتی که بر تحریف قرآن گفته اند بپذیری و این کفر خودت را ثابت می کند…….

    عوام تشیع را کاری نداریم ولی رافضه طبق روایات بی شما معتقد به تحریفند و شما نمی توانی با سخن ابن تیمیه (که شرح ان را دادم این حکم واضح کافر بودن معتقدین به تحریف را سرپوش بگذاری. این یک فررار اشکار ازپاسخ است.اب تیمیه مگر مرجع توست که از او تبعیت می کنی؟اگر رافضه معتقد به تحریف قران نیستند چرا ما یک کتاب از انان بر رد روایات تحریف قران نداریم و جناب علی بن ابراهیم را را امام و ثقه می دانید در حالیکه به نقص قران معتقد بوده است؟؟چرا یک مرجع تشیع جرات ندارد بگوید هر کس به نقص قرآن معتقد است کافر است؟؟؟این نشان می دهد کهدر تقیه هستند تا زمانی که قدرت بگیرند و در آخر امام زمان با قرآن جدیدش را بیاورد ….. این سوالات تا ابد رافضه جوابی بر ان ندارد …..پس لطفا یک قضیه را قاطی نکن من با عوام تشیع که نا آگاهند کاری ندارم بلکه بنده با رافضه و روایاتشان که مکتبتان را از انان می گیرید کار دارم……پس قاطی نکن مسایل را .

    #7847

    غزوه 2
    کاربر
    پرسیدی اعتقاد به تحریف قران کفر است یا نسیت.اگر کسی به یقین بداند قران تحریف نشده است و با لجاجت بگوید تحریف شده کافر است ولی اگر توسط یک حدیث به خطا بیافتد نه کافر نیست. مثال میزنم اگر کسی بداند پیامبر حجاب را واجب کرده و با لجاجت بگوید نه واجب نیست کافر ولی اگر از روی یک حدیث به خطا فکر کند حجاب فقط برای زنان پیامبر و در صورتی که بفهمد برای دیگر زنان است نظر خود را عوض کند نه کافر نیست(این مثال درباره اصول دین صادق نیست)نویسنده کتاب های مسدرک حاکم و درالمنثور با یک برداشت اشتباه حدیث غلط اوردند نباید بگوییم انها کافرند مگر از روی عمد اورده باشند که مطمئن هستم این طور نسیت سهوا خطا کردند.مثلا درباره قران 17000 ایه خود صدوق در کتاب اعتقادات باب تحریف قران خود میگوید قران همین کتابی است که در دست مردم است و این 17000 ایه مجموع وحی به پیامبر است(که شامل احادیث قدسی هم است)
    #7848

    غزوه 2
    کاربر
    گفتی یک نوع نسخ این است که تلاوتش نسخ شده و حکمش باقی مانده. پسر خوب اگر من بگویم ایه خلافت علی در قران بوده و تلاوتش نسخ و حکمش باقی مانده(مثال 5و6 خود شما در متن اصلی ) میپذیری؟؟؟ طبیعتا نه. این گونه بعد از پیامبر هر کس میتواند بگوید فلان دستور بوده و ایه ان نسخ شده. ناسخ و منسوخ هر دو در قران است و اقای عمر اشتباها فکر کرده ایه ای درباره پدر و مادر یا رجم نازل شده و همینطور عایشه درباره شیر دادن و فقط اشتباه نه کفر. قران احکام را به صورت کلی بیان کرده و تفسیر ان با پیامبر بوده.
در حال نمایش 15 نوشته (از کل 104)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.