پاسخ به مقاله(شبهه شناخت امام زمان و مرگ جاهلیت)

پاسخ به مقاله(شبهه شناخت امام زمان و مرگ جاهلیت)

مدتي است که کفگير اين سايت به ته ديگ خورده و دست به دامن نوشته هاي فردي به نام علی حسین امیری مي شود. نوشته هايي که اکثرا حتي ارزش پاسخگويي ندارند. ولي چون ظاهرا آخرين نوشته او يعني (شبهه شناخت امام زمان و مرگ جاهلیت) امر را بر نامبرده مشتبه کرده تا جايي که از خوانندگان خود مي خواهد اين نوشته را تکثير کنند تا همگان از آن مستفيض شوند، بنده پاسخ اين نوشته را مي دهم تا ايشان از توهم خارج شوند.

نوشته ايد:” بر فرض صحت این چنین احادیثی باید گفت: چه کسی گفته که شناختن (یعرف) امام زمان یعنی بیعت با او …”

پاسخ:

اولا: چرا مي گوييد در صورت صحت چنين احاديثي ، مگر اين حديث در اکثر کتب شيعه وسني (حتي صحيحين شما) و به گونه هاي مختلف نيامده.

ثانيا: در صحيح مسلم اين حديث بدين گونه آمده وَمَنْ مَاتَ وَلَیْسَ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً. ( صحیح مسلم: ج 6 ص 22 ح 4686)

پس چطور جنابعالي مي گويي اين حديث ، دليلي براي بيعت با امام زمان اشخاص نيست؟!!

نوشته ايد:” در این حدیث منظور پیامبر(ص)این بوده که مردم نسبت به امور سیاسی زمان خود بی تفاوت نباشند و نگویند دین از سیاست جداست، بلکه هر کسی حتما باید امام زمانش(یعنی حاکم و رهبر سیاسی زمان خودشان، امام زمانش، یعنی زمانه خودش) را بشناسند و فقط با شناخت از او اطاعت کند(طبق آیه اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم) ولی اگر کسی امام زمان خود را نشناسد ممکن است خدای ناکرده او را در معاصی خداوند اطاعت کند…”

پاسخ:

اولا: بزرگترين بي تفاوتي مردم به امور سياسي ، اين است مردم نسبت به شايستگي حاکم و رهبر خود بي تفاوت باشند.آيا اين سخني ياوه نيست که مردم نسبت به شايستگي حاکم خود بي تفاوت باشند ولي به رفتار او نگاه و به قول شما باشناخت از او پيروي کنند!!!!

ثانيا:مگر خودت نمي گويي اطاعت بايد طبق آيه (آیه اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم) باشد. آيا اطاعت از الله و رسولش گزينشي است که اطاعت از (اولی الامر) گزينشي باشد. البته براي شما و پدران شما که اطاعت از رسول خدا را نيز گزينشي مي دانيد، چنين چيزي بعيد نيست( شايد در يک نوشته ديگر مفصل در اين باره نوشتم)

نوشته ايد:” با این تعریف شمول تفسیر حدیث پیامبر(ص)برای تمام زمان ها و مکانها و تمام جهان می شود و نه فقط برای زمان وفات پیامبر! یعنی هر کسی چه مسیحی و یهودی و چه کمونیست و چه سنی و چه شیعه، در هر زمان و مکانی اگر بدون شناخت از حکام خود اطاعت کند به مرگ جاهلیت مرده و وارد دوزخ می شود . آری بسیار مسخره است که مثلا کسی حضرت علی را نشناسد و به مرگ جاهلیت بمیرد…”

پاسخ:

بنازم به اين همه استعداد!! دوست عزيز معلوم است که اين حديث براي تمام اعصار است (حتي قبل از اسلام). کسي که بيعت ابراهيم را قبول نکرد و زير سايه نمرود رفت ، کسي که با موسي بيعت نکرد و با فرعون بيعت کرد ،کسي که با رسول خدا بيعت نکرد و با ابوجهل بيعت کرد، کسي که با علي بيعت نکرد وبا غاصبين خلافت بيعت کرد، کسي که با امام حسين بيعت نکرد وبا يزيد بيعت کرد، و در زمان معاصر ، کسي که با امام عصر بيعت نکند وبا صهيونيزم و کفار بيعت کند ،مشمول اين حديث اند.

دوست عزيز اين شبهه تو ناشي از آن است که حديث را خوب درک نکردي، و به عقيده شيعيان نيزآشنايي نداري( ولي آنرا نقد مي کني!)

اين حديث فقط براي سالهاي بعد ار رحلت رسول خدا نيست، وهميشه تاريخ مي توان از آن استفاده کرد.

نوشته ايد:” اتفاقا و دست بر قضا همین حدیث یکی از دلایل محکمی است که ثابت می کند، پیامبر اسلام برای پس از خودشان هیچ جانشینی معرفی و تعیین نفرمودند، زیرا اگر بنا به عقیده فاسد و تفرقه افکن تشیع صفوی، حضرت علی از سوی پیامبر(ص) به عنوان خلیفه و امام معرفی شده بود ، مردم در مسجد از پیامبر سئوال می کردند که یا رسول الله این چه حرفی است که شما می زنید همه ما علی را می شناسیم و محال است کسی از ما به مرگ جاهلیت بمیرد .”

پاسخ:

باز هم کج فهمي خود را نشان دادي . دوست عزيز اتفاقا اين حديث ثابت مي کند همچنانکه در طول تاريخ و تا زمان رسول خدا همواره يک فرد برگزيده خدا و شايسته حاکميت بوده است، پس از رسول خدا نيز اين اصل پا برجاست. رسول خدا حتي تعداد آنها را فرموده که 12 نفرند و حتي نام آخرين آنها را فرموده و اينکه از اهل بيت اوست، پس آيا ناداني نيست که معتقد باشيم نام اولين جانشين خود را که براي اصحاب بسيار مهمتر بود ، را نگويد؟ شيعه مي گويد ايشان بارها چنين کرده اند خصوصا در واقعه غدير در آخرين حج خود .

ضمنا اول تو ثابت کن که اين حديث بعد از واقعه غدير بوده بعد شبهه صد تا يک غاز بگو که پس چرا مردم به پيامبر نگفتند” یا رسول الله این چه حرفی است که شما می زنید همه ما علی را می شناسیم و محال است کسی از ما به مرگ جاهلیت بمیرد.

تازه اصلا اگر هم بپذيريم اين حديث بعد از واقعه غدير است ، چرا الزاما اصحاب بايد چنين سخني بگويند!! (واقعا اين هم شد شبهه )

نوشته ايد:” به فرض اگر ادعای شما صحیح باشد و حضرت فاطمه، امام زمانش یعنی حضرت علی را می شناخته و از ایشان اطاعت می کرده ( طبق تفسیری که شما از این حدیث دارید ) پس چرا حضرت فاطمه، خلاف روش و سیره حضرت علی با عمر و ابوبکر عمل کردند؟ حضرت علی با ابوبکر و عمر آشتی بود و حرف می زد و گفتگو می کرد، ولی حضرت فاطمه بر خلاف امام زمان خودش یعنی علی با آن دو نفر قهر کرد!!! حضرت علی پشت سر ابوبکر و عمر نماز می خوانده، ولی حضرت فاطمه با آنها قهر بوده!!!”

پاسخ:

اين دوست ما چنان در اوهام خود غوطه ور است که گويا از بديهيات تاريخي هم بي اطلاع است.

اولا:در زمان حيات حضرت فاطمه، هم او و هم حضرت علي به شدت در مقابل غضب خلافت، موضع گرفتند و يکسان عمل کردند. پس چرا مي گويي فاطمه خلاف روش علي عمل کرد. مگر حمله و تحديد آتش زدن خانه فاطمه براي گرفتن بيعت از علي نبود.مگر حضرت علي در حيات حضرت فاطمه با ابوبکر وعمر بيعت کرده بود که فاطمه چنين نکرد. تو از کجا مي داني اگر علي بخاطر مصالحي از مخالفت دست بر داشت، فاطمه چنين نمي کرد.

ثانيا:حضرت علي فقط پس از شهادت فاطمه و تنها شدن، مجبور به بيعت اجباري با ابوبکر شد. بيعتي که فقط براي دفع شر و جلوگيري از هدم اسلام صورت گرفت وبس. حضرت علي حتي ابوبکر را براي نماز ميت فاطمه خبر نکرد تا به او مشروعيت نبخشد.

وعاشت بعد النبي صلى الله عليه وسلم، ستة أشهر فلما توفيت دفنها زوجها على ليلا ولم يوءذن بها أبا بكر وصلى عليها وكان لعلى من الناس وجه حياة فاطمة فلما توفيت استنكر على وجوه الناس فالتمس مصالحة أبى بكر ومبايعته ولم يكن يبايع تلك الأشهر.

فاطمۀ زهرا بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم شش ماه زنده بود ، وقتي از دنيا رفت ، شوهرش او را شبانه دفن كرد و ابوبكر را خبر نكرد و خود بر او نماز خواند . تا فاطمه زنده بود ، علي [ عليه السلام] در ميان مردم احترام داشت ؛ اما وقتي قاطمه از دنيا رفت ، مردم از او روي گرداندند و اين جا بود كه علي با ابوبكر مصالحه و بيعت كند . علي [ عليه السلام ] در اين شش ماه كه فاطمه زنده بود ، با ابوبكر بيعت نكرده بود .

صحيح البخاري، ج 5، ص 82 .

امام علي عليه السلام در نهج البلاغه نامه 28 مي فرمايد :

إنّي كنت أقاد كما يقاد الجمل المخشوش حتى أبايع .

مرا از خانه‌ام كشان كشان به مسجد بردند ؛ همان‌گونه‌اي كه شتر را مهار مي‌زنند و هر گونه فرار و اختيار از او مي‌گيرند .

پس هرگز بيعت ظاهري علي را نشان تاييد ايشان فرض نکن.

ثالثا:در موردکمکهايي که حضرت علي به خلفاء انجام داده است بايد بگويم ،امير مؤمنان اگر چه از منصب خلافت و جانشيني به حق رسول خدا بازماند و در واقع حق مسلم ايشان را غصب كردند ؛ ولي اين موضوع دليل نمي‌شود كه به ديگر وظايف خود عمل نكند ؛ زيرا گاهي تدبير‌ها و تصميم‌گيري‌هاي غلط خلفا سبب مي‌شد ، اساس اسلام به خطر بيفتد ؛‌ در اين موارد امام وظيفه داشت كه اجازه ندهد شريعت اسلامي قرباني ندانم كاري‌ها شود ؛ مثلاً در قضيه جنگ نهاوند ، پادشاه ايرانيان لشكر عظيمي را براي نابودي اسلام فراهم كرده بود و اگر تدبير امير مؤمنان عليه السلام نبود‌ ، نه تنها لشكر عمر كه به طور قطع تمام مسلمانان و اسلام از بين مي‌رفت .

در حقيت امير مؤمنان بين ارتداد مردم و بازگشت به رسوم جاهلي و ميان صبر و شكيبائي در برابر ظلم‌ها و همكاري با خلفا ، يكي را بايد انتخاب مي‌كرد كه طبق دستور رسول خدا ، گذشتن از حق غصب شده خود و همكاري با خلفا را ترجيح داد تا اصل و اساس اسلام به خطر نيفتد

مشورت‌ها و همكاري‌هاي امير مؤمنان با خلفا در زمينه‌هاي دفاعي و جنگي منحصر مي‌شود به مواردي كه بحران‌هاي سياسي و نظامي ـ به خاطر سوء تدبير حاكمان ـ اصل و اساس جامعه اسلامي را به خطر مي‌انداخته است ، بنابراين نبايد اين گونه راهنمائيها و همكاري‌ها را به حساب دفاع از خلفا و اعلام رضايت از آن‌ها گذاشت ؛ زيرا آن حضرت در حقيقت از ثمره بيست و سه سال زحمت طاقت فرساي رسول خدا و جانفشاني‌هاي خودش در گسترش اسلام حفاظت و نگاهباني مي‌كرد ، نه از حكومت خلفا يا تأييد لشكر كشي‌ها و جنگ‌هاي خلفا .

دخالت‌هاي امير مؤمنان عليه السلام در امور قضائي نيز در مواردي بود كه عدم آگاهي خلفا به پيش پا افتاده ترين احكام اسلامي سبب مي‌شد كه حقي از بي‌چاره اي ضايع و به مظلومي از مسلمانان ظلم شود . در حقيقت آن‌ها پناهي جز امير المؤمنين عليه السلام نداشتند و اگر امام دخالت و از حق آنان دفاع نمي‌كرد ، به يقين راهي براي استيفاي حقوقشان نمي يافتند. (مثل دخالت حضرت علي در مورد دستور سنگسار کردن زن ديوانه زاني توسط عمر و زني مؤمنه به همراه فرزندي در شکم توسط عثمان)

نوشته ايد:” حتی ما در زمان خلافت حضرت عثمان نیز شاهد چنین روش و رویه ای از سوی حضرت علی هستیم، یعنی ایشان بر خلاف نظر دروغ شما که عقیده دارید حضرت فاطمه با خلفا قهر کرد و دوری کرد، مرتب به خانه خلیفه رفت و آمد می کرد و مردم را دعوت به آرامش و صلح و صفا می نمود، ولی شما عقیده دارید حضرت فاطمه بر خلاف سیره و منش و خلق و خوی امامش یعنی حضرت علی، رفتار می کرده اند”

پاسخ:

جواب اين شبهه تکراري را در پاسخ قبل گرفتي.

نوشته ايد: بدترین بیسواد، بیسواد سیاسی است، وی کور و کر است، درک سیاسی ندارد……”

پاسخ:

جنابعالي نشا