شبهه روافض: متعه در کتاب های اهل سنت

Home انجمن ها گفتگوی ازاد شبهه روافض: متعه در کتاب های اهل سنت

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  aaa در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 19)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1683

    aaa
    کاربر
    در بسياري روايات مي بينيم كه صحابه صراحتا مي گويند که ايشان در زمان رسول خدا ، ابو بکر و قسمتي از دوران خلافت عمر متعه مي کرده وآن را جايز مي دانسته اند :

    (1)حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ رَافِعٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ أَخْبَرَنَا ابْنُ جُرَيْجٍ أَخْبَرَنِي أَبُو الزُّبَيْرِ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ يَقُول كُنَّا نَسْتَمْتِعُ بِالْقَبْضَةِ مِنْ التَّمْرِ وَالدَّقِيقِ الْأَيَّامَ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَبِي بَكْرٍ حَتَّى نَهَى عَنْهُ عُمَرُ فِي شَأْنِ عَمْرِو بْنِ حُرَيْثٍ

    از جابر بن عبد الله الأنصاري شنيدم که مي گفت : ما در زمان رسول خدا و ابو بکر در مقابل يک مشت خرما يا آرد متعه مي کرديم . تا اينکه عمر در قضيه عمرو بن حريث از آن نهي کرد .

    صحيح مسلم ج2 ص 1023 باب نكاح المتعة

    الجمع بين الصحيحين ج2 ص399 – سنن البيهقي الكبرى ج7 ص237 – مسند أبي عوانة ج3 ص33- مصنف عبد الرزاق ج7 ص500 – معرفة السنن والآثار ج5 ص375 – التمهيد لابن عبد البر ج10 ص112 – عون المعبود ج6 ص101 و…

    شبيه همين روايت در مسند احمد وكتب ديگر ذكر شده است .

    مسند أحمد بن حنبل ج1 ص52 و ج3 ص325 و…
    (2)أُنْزِلَتْ آيَةُ الْمُتْعَةِ فِي كِتَابِ اللَّهِ فَفَعَلْنَاهَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَلَمْ يُنْزَلْ قُرْآنٌ يُحَرِّمُهُ وَلَمْ يَنْهَ عَنْهَا حَتَّى مَاتَ قَالَ رَجُلٌ بِرَأْيِهِ مَا شَاءَ قَالَ مُحَمَّدٌ يُقَالُ إنَّهُ عُمًر .
    آيه متعه در زمان رسول خدا نازل شد و ما در زمان رسول خدا به آن عمل مى‌كرديم و آيۀ هم بر حرمت‌ آن نازل نگرديد و رسول خدا هم تا دم مرگ ما را از آن منع نكرد ، مردى با رأى و ميل خودش هر چه كه دلش خواست گفت . و اين شخص عمر بن الخطاب بود .
    صحيح بخاري، ص854 ، بيت الأفكار الدولية ؛
    صحيح البخاري ، ج 5 ، ص 158 ، كتاب التفسير ، باب فمن تمتع بالعمرة إلى الحج ، ناشر : دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع ، بيروت ، 1401 – 1981 م ، توضيحات : طبعة بالأوفست عن طبعة دار الطباعة العامرة بإستانبول . (3)اين مطلب را ابن جرير طبري و سيوطي در تفسيرشان از امير مومنان علي عليه السلام نقل مي کنند که فرمود:

    لولا أنّ عمر رضي اللّه عنه نهى عن المتعة ما زنى إلاّ شقي.

    اگر عمر از متعه نهي نمي کرد جز افراد بد بخت زنا نمي کردند ( بلکه به متعه رو مي آوردند)

    تفسير الطبري ج5 ص13 چاپ دار الفکر بيروت – الدر المنثور ج2 ص486 دار الفکر بيروت

    عبد الرزاق نيز شبيه همين مطلب را از امير مومنان در المصنف (ج7 ص500 شماره14029) نقل مي کند

    قرطبي نيز در تفسيرش ج 5 ص 130 (چاپ دار الشعب قاهره) شبيه همين مطلب را از ابن عباس نيز نقل مي کند .

    #4406

    سیدنا عمر
    مشارکت کننده
    متعه در ابتدای اسلام جایز بود؛ زیرا مسلمانان تازه به اسلام گرویده بودند، به منظور تألیف قلوب و جلب توجه آنان متعه حلال بود، سپس رسول الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ در «یوم الفتح» متعه را برای همیشه و تا قیامت حرام اعلام نمود. (مسلم1406)

    عمر رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ متعه – ازدواج موقت- را حرام ننمود، بلکه از طرف رسول الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ حرام شده بود.

    در احادیث نبوی‌، به حرمت آن تصریح شده است‌. سَبُرَۀ جهنی ‌گوید: ما در فتح مکه همراه پیامبر صلی الله علیه و سلم بودیم و پیامبر صلی الله علیه و سلم به ما اجازه داد تا از متعه زنان استفاده کنیم‌. ولی پیامبر صلی الله علیه و سلم از مکه بیرون نرفت تا اینکه آن را مجددا تحریم ‌کرد. و در روایتی ابن ماجه‌ گوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم متعه را تحریم فرمود وگفت‌:” یا أیها الناس إنی کنت أذنت لکم فی الاستمتاع، ألا وان الله قد حرمها إلی یوم القیامة [ای مردم من ازدواج موقت و متعه را برای شما اجازه داده بودم‌، هان آگاه باشید، بتحقیق خداوند آن را تا روز قیامت و برای همیشه تحریم فرمود]”‌. از علی بن ابیطالب روایت شده است‌ که گفت: پیامبر صلی الله علیه و سلم در روز جنگ خیبر از نکاح متعه و گوشت خران اهلی نهی ‌کرد.

    { ‌شیخ الطایفه شیخ طوسی در “‌استبصار” می‌فرماید: “‌عن زید بن علی عن ابائه عن علی علیهم السلام قال‌: حرم رسول الله‌(‌‌صلی الله علیه وسلم‌‌) لحوم الحمر الاهلیه و نکاح المتعه (‌زید بن علی از پدرانش از علی بن ابیطالب روایت‌ کرده است ‌که گفت‌: پیامبر(‌صلی الله علیه وسلم‌) ‌گوشت خران اهلی و نکاح متعه را تحریم فرمودند)‌. سپس‌ گوید بنظر من باید این روایت امام را حمل بر تقیه‌ کرد، چون با مذهب عامه -‌اهل سنت موافقت دارد. ر.ک‌. استبصار ج 3/142 شماره حدیث 511 – 5 چاپ سوم تهران‌.}
    در تکمله المجموع شرح مهذب امام ابواسحاق شیرازی در فقه شافعی ج 16/250 آمده است‌: محمد بن الحنفیه از پدرش علی بن ابیطالب روایت کرده است ‌که پیامبر صلی الله علیه و سلم “نهی عن نکاح المتعه وعن لحوم الحمر ا‌لاهلیه زمن ‌خیبر” بروایت احمد و بخاری و مسلم‌. عبدالله بن مسعود گفت‌: ما همراه پیامبر صلی الله علیه و سلم بجنگ رفته بودیم و زنان ما همراه ما نبودند،‌ گفتیم‌: آیا خود را اخته ‌کنیم‌؟ پیامبر ما را از آن بازداشت و برای ما رخصت داد که برای مدت محدودی زنان را با دادن جامه‌ای بعنوان مهریه ازدواج ‌کنیم‌“‌. بروایت احمد و بخاری و مسلم‌. قرطبی در تفسیر بزرگ خود گوید: علما اختلاف دارند در اینکه چند بار نکاح متعه مباح و حرام شده است از سخن عبدالله مسعود که ‌گفت‌: ما به پیامبر صلی الله علیه و سلم گفتیم‌: آیا خود را اخته‌ کنیم‌؟ برمی‌آید که متعه حرام بوده است اگر حرام نمی‌بود این تقاضا موردی نداشت‌، این بود که پیامبر صلی الله علیه و سلم در حین جنگ بدان رخصت دادند سپس روز خیبر از آن نهی‌ کردند و بعداً در جنگ فتح مکه‌، دوباره اجازه دادند، سپس برای همیشه آن را حرام‌ کردند. (تفسیر قرطبی‌ج 3/‌130 – 131).

    #4407

    سیدنا عمر
    مشارکت کننده
    نکاح متعه حرام و باطل است؛ به دلیل روایتی که بخاری و مسلم از علی ابن ابی طالب رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ نقل نموده اند که رسول الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ در زمان فتح خیبر از نکاح متعه و خوردن گوشت خرهای اهلی نهی فرمودند. بخاری(4216) ومسلم(1407).
    در روایتی آمده است که پیامبرصَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ از متعه زنان در فتح خیبر نهی فرمودند.
    خطابی می گوید:( فتح الباری(9/173) ) به اجماع مسلمانان ازدواج موقت حرام است؛ مگر نزد بعضی از شیعه، و این قول شیعه بر خلاف اصول آنان است که می گویند: در مسائل اختلافی مرجع، قول علی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ است. در روایتی صحیح از علی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ نقل است که نکاح متعه منسوخ است. بیهقی از جعفر بن محمد نقل می کند که از ایشان در مورد نکاح متعه سؤال شد، فرمود: متعه، عین زنا است.
    مسلم در صحیح خویش از سبره بن معبد الجهنی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ نقل می کند که پیامبرصَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ فرمود: [إنی قد کُنْتُ قَدْ أَذِنْتُ لَکُمْ فِی الاسْتِمْتَاعِ مِن النِّسَاءِ، وَإِنَّ اللَّهَ قَدْ حَرَّمَ ذَلِکَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ، فَمَنْ کَانَ عِنْدَهُ مِنْهُنَّ شَیْءٌ فَلْیُخَلِّ سَبِیلَهُ، وَلا تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئًا] بخاری(4216) مسلم(1406)
    [من در مورد نکاح متعه -ازدواج موقت- به شما اجازه داده بودم واز این به بعد تا قیامت، الله تعالی آن را حرام قرار داده است؛ بنابراین چنانچه کسی از شما همسری با عقد متعه-ازدواج موقت- در اختیار دارد او را رها سازد، و آنچه را که به زنان داده اید باز پس نگیرید]
     گفته آنان علي ‌بن ابي طالب اول كسي بود كه تحريم متعه را بر عمر انكار كرد.اين گفته از بزرگترين دروغهاست.زيرا مستند به ‌هيچ دليل و حجتي نيست: و استدلال آنان به ‌آنچه طبری در تفسيرش روايت مي‌كند از خانه عنكبوت ضعيف‌تر است! هم از طريق ما و هم از طريق خودشان چنانكه بيان گرديد حدیثی ضعیف و منقطع است! بلكه چيز ثابتي كه مناقشه را نمي‌پذيرد اين است كه علي ‌بن ابي طالب اولين كسي بود كه حلال كردن آنرا انكار كرد و آنرا بر عالم امت [پسر عمويش عبدالله ‌بن عباس ] انكار نمود.در بالا ذکر شد.و حالا ديدگاه علي را درباره متعه از چند طريق و ديدگاه برايت بيان مي‌كنم.
    1-از طريق‌هاي شيعه اسماعيلي:
    قاضي مغربي صاحب «دعائم‌الإسلام» از رسول خدا روايت كرده كه متعه را حرام كرده است، و از علي روايت كرده كه گفت: نكاح درست نيست مگر با حضور سرپرست زن و دو شاهد و با يك درهم و دو درهم و يك روز و دو روز نمي‌باشد، آن زنا است و در نكاح شرط وجود ندارد.به دعائم ‌الإسلام و ذكر حلال و حرام و قضايا و الأحكام قاضي ابوحنيفه نعمان تميمي 2/228-229 ح 858 بنگر.
    #4408

    سیدنا عمر
    مشارکت کننده
    از جابر بن عبد الله الأنصاري شنيدم که مي گفت
    پاسخ:اين گفته بي‌سندی است كه جابر آنرا بر عمر انكار نمود؟!
    حكم نسخ آن به آنها نرسيده و اين معنيش چنين نيست كه زير نظر و آگاهي رسول خدا يا اينكه با آنان موافقت كرده و كار آنان را تثبيت نموده يا ابوبكر صديق كار آنان را تقرير و تثبيت نموده است به دليل گفته جابر كه مي‌گويد: در زمان ابوبكر آنرا انجام داده‌اند، يا عمر قبل از بيان تحريم آن از طرف رسول خدا آنان را تأييد كرده است.
    و اين معنايش چنين نيست انجام دادن آن دليل بر حلاليتش مي‌باشد چنانكه بعضي از جاهلان چنين گمان مي‌كنند … زيرا اشياء زيادي هستند كه قانون عام اسلامي و غير اسلامي آنرا منع مي‌كند و بدون آگاهي حاكم انجام داده مي‌شود و اگر خبر آن به حاكم برسد برخورد لازم را به عمل مي‌آورد … .
    چقدر زيباست آنچه كه شارع بلوغ ‌المرام گفته است و آن اينست: مباح‌كنندگان متعه حكم را با توجه به اصل صادر نموده زيرا دليل نسخ‌كننده آن به‌آنان نرسيده و چنين چيزي از باب اجتهاد نيست و آنان به اين دليل ناسخ را ندانسته ‌اند معذور هستند، بعد از آشكار شدن نص سنت، اجتهادي در مسأله پذيرفته نمي‌شود، و آن چيزهايي كه حكم آنرا بر اصحاب مخفي نموده و دليل ناسخ آن را ندانسته‌اند.
    اين حديث بر اين نكته دلالت مي‌كند كه جابر وقتي بر نهي پيامبر از آن توسط عمر اطلاع پيدا كرده از آن منع نموده است و تصريح وي بر برنگشتن به انجام آن دليل به اين است كه از رأي بر حلال بودن آن برگشته است…
    پس انكار جابر بر عمر كجاست؟
    به اين دليل مي‌گوئيم: اگر حكم مباحيِ آن باقي مانده بود احاديث زيادي در مورد آن نقل مي‌شد زيرا عموم به آن نياز دارند و همه آنرا مي‌‌دانستند چنانكه تو آنرا شناختي و اگر حكم مباحيِ آن باقي مي‌ماند اصحاب بر تحريم آن اجماع نمي‌كردند به اين دليل كه اصحاب مباح بودن آنرا انكار و دوري از آنرا واجب كرده‌اند با اينكه به مباحي آن علم داشته‌اند بر اين دلالت مي‌كند كه بعد از مباحي آن اجتناب الزامي است نمي‌ بيني كه چون نكاح مباح است در حكم آن اختلاف نداشته‌اند و بديهي است كه گرفتار شدن آنان به متعه اگر مباح بود مانند عموميت نكاح مي‌گرديد پس آنچه مشخص است نقل‌هاي زياد در مورد بقاي مباحي آن وارد نشده و هيچ يكي از اصحاب به جز ابن‌عباس ك آن را قبول نداشته‌اند و تنها يك قول از ابن عباس ك روايت شده است.
    #4410

    aaa
    کاربر
    1.اقای سیدنا عمر اگر بخواهم با شما درباره متعه بحث کنم،سرانجام ان میشه مثل بحثمان در قضیه لعن حصرت علی توسط معاویه که جز اینکه وقت و اینترنت من و شما از بین بره فایده دیگه ای نداره.2.خداوند ان شاالله من را با جابر بن عبدالله انصاری محشور کنه شما را هم با همان کسی که متعه را حرام کرد.امین……………….والسلام
    #4446

    mojahed.din
    کاربر
    به نام خدا و سلام بر بازدید کنندگان سایت اسلام تکس

    بابت اینکه مدتی در سایت نبودم پوزش میطلبم

    ولی سعی میکنم در این مدت آنچه که گفته شده و جوابی مناسب داده نشده رو جواب بدهم و ما توفیقی الا بالله

    نسبت به حدیث جابر رضی الله عنه که در ادامه اش گفته تا اينکه عمر در قضيه عمرو بن حريث از آن نهي کرد .

    یعنی متعه حرام اعلام شده بود ولی کسانی بودند که آگاهی از این حرام شدن نبودن که در این مساله عمر رضی الله عنه مساله را برای ان دسته روشن کرد وکسی هم با وی به مخالفت بر نخواست.

    حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ خَلَفٍ الْعَسْقَلَانِيُّ حَدَّثَنَا الْفِرْيَابِيُّ عَنْ أَبَانَ بْنِ أَبِي حَازِمٍ عَنْ أَبِي بَكْرِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ ابْنِ عُمَرَ قَالَ لَمَّا وَلِيَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ خَطَبَ النَّاسَ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَذِنَ لَنَا فِي الْمُتْعَةِ ثَلَاثًا ثُمَّ حَرَّمَهَا وَاللَّهِ لَا أَعْلَمُ أَحَدًا يَتَمَتَّعُ وَهُوَ مُحْصَنٌ إِلَّا رَجَمْتُهُ بِالْحِجَارَةِ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَنِي بِأَرْبَعَةٍ يَشْهَدُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَحَلَّهَا بَعْدَ إِذْ حَرَّمَهَا.

    سنن ابن ماجه جلد 2ص131 و مصباح الزجاجه شهاب الدين البوصيرى دار النشر / دار الجنان ـ بيروت حدیث 701 جلد 1 ص 296 و کنز العمال رقم 45714 و …

    محمد بن حسن العسقلانی حدیث گفت از فریانی از ابان بن ابی حازم از ابی بکر بن حفص از ابن عمر که گفت: موقعی که عمر بن خطاب به خلافت رسید برای مردم خطبه داد و گفت گفت: همانا رسول خداوند صلی الله علیه و سلم به ما اذن و اجازه ی متعه در سه مرتبه داد سپس آن را حرام اعلام کرد. والله اگر بدانم کسی متعه کرده است و محصن بوده او را سنگ رجم خواهم کرد. مگر اینکه چهار شاهد بیاورد که رسول خدا آن را حلال کرده است بعد از آنکه حرام اعلام کرده بود.

    طبق این روایت پر واضح است که سیدنا عمر با بیان حرام بودن آن توسط پیامبر و اعلام آن به مردم با مردم اتمام حجت میکند و اشاره به سه نوبت در مباح و حرام شدن متعه میکند و اینطور نیست که بدون دلیل شرعی و با اجتهاد شخصی آن را نهی کند.

    و پر واضح است که عدم اختلاف اصحاب با گفتار عمر درباره ی متعه ی نساء خود دلیل بر تایید عمل او میباشد چراکه همه میدانستند حرام شده است مگر معدود افرادی که به رای و نظر آنها توجه نخواهد شد. حتی ابن عباس و دیگر موافقان نظر وی نیز نتوانستند چهار شاهد بیاورند که بعد از اینکه پیامبر برای بار سوم آن را حرام کرده است مجددا حلال کرده باشد.

    #4447

    mojahed.din
    کاربر

    در روایتی دیگر آمده است:

    «وأخرج بن المنذر والبيهقي من طريق سالم بن عبد الله بن عمر عن أبيه قال صعد عمر المنبر فحمد الله وأثنى عليه ثم قال ما بال رجال ينكحون هذه المتعة بعد نهي رسول الله صلى الله عليه وسلم عنها لا أوتي بأحد نكحها إلا رجمته. »

    فتح الباری ج 12 ص141 و السنن صغری البیهقی باب نکاح المتعه حدیث رقم 2610 ج 2 ص246 و کنز العمال 4516 و مسند البزار رقم 135 ج 1 ص37و …

    یعنی: ابن منذر و بیهقی استخراج کرده اند این حدیث را از طریق سالم بن عبد الله از بن عمر از پدرش(عمر بن خطاب) که گفت: عمر بالای منبر رفت و حمد ثنای خداوند را کرد سپس گفت مردم را چه شده است نکاح متعه را انجام میدهند بعد از آنکه پیامبر صلی الله علیه و سلم آن را نهی کرده است.هرکس را ببینم که نکاح متعه کرده است رجمش خواهم کرد.

    در این روایت نیز سیدنا عمر به مردم میگوید که این عمل در زمان پیامبر حرام شده است و حرام کردن آن را به خود نسبت نداده است و نگفته است که من با اجتهاد خود از این به بعد متعه را حرام اعلام میکنم.

    و در روایت جابر بن عبد الله که در بالا آمد، او تنها نقل اتفاق تاریخی آن زمان را میکند . به این معنی که او میگوید متعه به خاطر عدم آگاهی بعضی بر نسخ آن در زمان پیامبر و ابوبکر انجام میشد اما عمر بن خطاب بعدا برای مردم بیان میکند و حدیث نقل میکند و نا آگاهان را آگاه میکند. و کسی هم با او مخالفت نکرد.

    #4448

    mojahed.din
    کاربر
    تلبیس و بی سوادی بعدی شما:

    (2)أُنْزِلَتْ آيَةُ الْمُتْعَةِ فِي كِتَابِ اللَّهِ فَفَعَلْنَاهَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَلَمْ يُنْزَلْ قُرْآنٌ يُحَرِّمُهُ وَلَمْ يَنْهَ عَنْهَا حَتَّى مَاتَ قَالَ رَجُلٌ بِرَأْيِهِ مَا شَاءَ قَالَ مُحَمَّدٌ يُقَالُ إنَّهُ عُمًر .
    آيه متعه در زمان رسول خدا نازل شد و ما در زمان رسول خدا به آن عمل مى‌كرديم و آيۀ هم بر حرمت‌ آن نازل نگرديد و رسول خدا هم تا دم مرگ ما را از آن منع نكرد ، مردى با رأى و ميل خودش هر چه كه دلش خواست گفت . و اين شخص عمر بن الخطاب بود .
    صحيح بخاري، ص854 ، بيت الأفكار الدولية ؛

    پاسخ:

    البته قبل از پاسخ این رو ذکر کنم که شما زیاد هم مقصر نیستید بلکه این از بی سوادی و مریضی قلب شبهه پرداز یعنی موسسه تحقیقاتی ولی عصرتان است وگر نه شماها کاری جز کپی وپست که بلد نیستید

    اما حقیقت چیست؟؟ شیعه حدیثی را که در باره ی متعه ی حج است آورده و این روایت را در کنار روایاتی که درباره ی متعه ی نساء است قرار میدهد و سپس به نتیجه فاسدش میرسد.

    اما اگر عقل داشتند و یا به شعور خوانندگانشان احترام میگذاشتند بهتر بود

    قبل از هر چیز به این علمای تدلیس گر و تلبیس گر گفته میشود که اصلا این حدیث در بابی که به آن استناد کرده اید وجود ندارد بلکه در باب دیگری است.

    بخاری این حدیث را در باب «35 – باب { فمن تمتع بالعمرة إلى الحج=پس‌هر كس‌ با عمره‌ به‌ سوي‌ حج‌ بهره‌ بگيرد } / البقرة 196 / » آورده است. و اصلا ارتباطی با متعه ی نساء یا همان ازدواج موقت ندارد ولی عجیب است این روافض نادان اصلا بر چه حسابی این روایت را نقل میکنند؟

    شبیه این روایت در صحیح مسلم نیز آمده است در «باب جواز التمتع»

    ( 1226 ) حدثنا حامد بن عمر البكراوي ومحمد بن أبي بكر المقدمي قالا حدثنا بشر بن المفضل حدثنا عمران بن مسلم عن أبي رجاء قال قال عمران بن حصين نزلت آية المتعة في كتاب الله ( يعني متعة الحج ) وأمرنا بها رسول الله صلى الله عليه و سلم ثم لم تنزل آية تنسخ آية متعة الحج ولم ينه عنها رسول الله صلى الله عليه و سلم حتى مات قال رجل برأيه بعد ما شاء

    یعنی: عمران بن حصین میگوید آیه متعه در کتاب خدا نازل شد ( یعنی متعه حج) و پیامبر صلی الله علیه و سلم ما را به آن امر کرد سپس ایه ای هم نازل نشد تا ایه متعه ی حج را نسخ کند و پیامبر نیز از آن نهی نکرد تا زمانی که وفات کردند بعد از ان مردی با رای خودش آنچه را خواست گفت.

    #4449

    mojahed.din
    کاربر

    پس همانطور که واضح و مبرهن است این روایات اصلا ارتباطی با متعه ی نساء ندارند بلکه درباره ی متعه ی حج است. و اصلا چطور در حج زنان را متعه میکنند؟ مگر نمیدانند که در حج رفث زنان حرام است؟

    خداوند میفرماید:الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ 197 بقره

    حجّ در ماههاي معيّني انجام مي‌پذيرد. پس كسي كه ، حجّ را بر خويشتن واجب كرده باشد در حجّ آميزش جنسي با زنان و گناه و جدالي نيست ( و نبايد مرتكب چنين اعمالي شود ) .

    ایا این جنابان معمم نمیدانند که روایتی که به ان استناد میکنند ارتباطی با متعه نساء ندارد؟

    و اگر بگویید که چرا از متعه ی حج منع کرد این دیگر یک موضوع دیگر است و هیچ ارتباطی با متعه ی نساء ندارد ولی برای اینکه مختصر جوابی ارائه شده باشد چنین گفته میشود که

    ابتدا باید بدانیم که متعه ی حج چیست؟

    در فتح الباری آمده است‌: «جمهور فقها گفته‌اند: تمتع آنست ‌که یک شخص حج و عمره را دریک سال در ماههای حج دریک سفر انجام دهد و عمره را برحج مقدم دارد و مکی باشد. هرکس به یکی از این شروط خلل برساند متمتع نیست‌«

    سیدنا عمر از چه چیزی نهی کرد؟

    از متعه ی حج. چرا؟

    برای اینکه کسی که حج تمتع را انجام دهد حج عمره را نیز انجام داده است یعنی تمتع شامل عمره نیز میباشد. و علت چه بود؟ علت این بود که سیدنا عمر دوست داشت همیشه در هر ماهی مردم در حج حضور داشته باشند و فقط ان را محدود به ماه های حج نکنند. دوست داشت همیشه کعبه رنگی و پر از زائران و حاجیان در حال طواف باشد. پس به این خاطر حج تمتع را ممنوع کرد تا مردم عمره را در ماه های دیگر نیز انجام دهند.

    و راه و روش خلفای راشدین بدعت نیست چراکه پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرماید

    «اقتدوا باللذين من بعدي من أصحابي أبي بكر و عمر.» رسول الله فرمودند:بعد از من، از دو دوست من، ابوبکر و عمر پیروی کنید. سلسله احادیث صحیحه البانی 1233 و أخرجه الترمذي وقال حسن وأخرجه أحمد وابن ماجه وابن حبان.

    باز میفرماید: «عَلَيْكُمْ بِسُنَّتِي وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِينَ بَعْدِي تَمَسَّكُوا بِهَا وَعُضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ »

    یعنی:به سنت من و سنت خلفای راشدین بعد از من، عمل کنید و روش من و آنها محكم چنگ بزنید.

    أخرجه أحمد وأبو داود وابن ماجه والترمذي وصححه الحاكم وقال على شرط الشيخين.

    در ضمن اهل سنت همه متفق القول هستند که میتوان متعه حج انجام داد.

    پس تا به اینجا متوجه شدیم که هرگاه روافض به این دست از احادیث استناد کردند در واقع سعی در مغلطه بلغور کردن و بازی با کلمات هستند. ای شیعیان عزیز هر گردی گردو نیست و هر متعه ای هم متعه نساء نیست.

    #4450

    mojahed.din
    کاربر
    کذب بعدی:

    (3)اين مطلب را ابن جرير طبري و سيوطي در تفسيرشان از امير مومنان علي عليه السلام نقل مي کنند که فرمود:

    لولا أنّ عمر رضي اللّه عنه نهى عن المتعة ما زنى إلاّ شقي.

    اگر عمر از متعه نهي نمي کرد جز افراد بد بخت زنا نمي کردند ( بلکه به متعه رو مي آوردند)

    پاسخ:

    این روایت قبل از هر چیز منقطع است و علاوه بر اینکه از نظر اهل سنت دروغ میباشد حتی از نظر رجال شناسان شیعه نیز مردود و موضوع و دروغ میباشد.

    راوی این روایت حکم بن عتیه میباشد که ثقه نیست و مورد طعن اردبیلی الحلی دیگر علمای شیعه میباشد.

    قال الطوسي: الحكم بن عتيبة أبو محمد الكوفي الكندي مولى زيدي بتري. در رجالش صفحه 171

    وقال الحلي: الحكم بن عتيبة مذموم من فقهاء العامة .مورد مذمت است.

    در رجالش ص218.

    ابن داود الحلی این راوی را در رجالش در قسم دوم آورده است که اختصاص دارد به مجهولین و مجروحین و درباره اش میگوید: الحکم بن عتیبه زيدي بتري. یعنی او از فرقه زیدی بتری است.

    ابن داود الحلي در رجالش ص243.

    وقال الأردبيلي: روى الكشي في ذمه روايات كثيرة . اردبیلی میگوید الکشی در ذم او روایات کثیری دارد.

    در جامع الرواة 1 جلد ص 266.

    مجلسی هم روایتی در بحار الانوار آورده است از طریق مفضل بن عمر.

    عن المفضل بن عمر يقول المفضل للصادق (ع) : يا مولاي فالمتعة قال المتعة حلال طلق …. وقول أمير المؤمنين (ع) : لعن الله ابن الخطاب فلولاه ما زنى إلا شقي أو شقية لأنه كان يكون للمسلمين غناء في المتعة عن الزنا. بحار الانوار 103/305 و بحراني در حدائق 24/116.

    قال النجاشي: المفضل بن عمر أبو عبد الله وقيل أبو محمد الجعفي الكوفي ، فاسد المذهب ! مضطرب الرواية لا يعبأ به و قيل : أنه كان خطابيا و قد ذكرت له مصنفات لا يعول عليها و إنما ذكره للشرط الذي قدمناه له .

    نجاشی هم میگوید فاسد المذهب است و مضطرب الروایه

    در رجالش جلد 2 ص359 -360

    ابن الغضائري در مجمع الرجال للقهبائي و حلي در رجالش وأبو داود الحلي میگویند: که او ضعیف است و از غلاة است و جایز نیست حدیثش نوشته شود

    المفضل بن عمر الجعفي أبو عبد الله ضعيف متهافت مرتفع القول خطابي وقد زيد عليه شيء كثير وحمل الغلاة في حديثه حملا عظيما ولا يجوز أن يكتب حديثه .

    مجمع الرجال للقهبائي 6/131 والحلي در رجالش ص258 وأبو داود الحلي در رجالش ص280

    یعنی: المفضل بن عمر الجعفي أبوعبدالله ضعيف بي اعتبار واز فرقة خطابية است وچيزهاي زيادي درموردش گفته شده وغلاة از احاديث او زياد استفاده كردند و جايز نيست احاديث نوشته شود.

    #4451

    mojahed.din
    کاربر

    وقال الأردبيلي: وروى روايات غير نقية الطريق في مدحه وأورد الكشي أحاديث تقتضي مدحه والثناء عليه لكن طرقها غير نقية كلها ، وأحاديث تقتضي ذمه والبراءة منه وهي أقرب إلى الصحة فالأولى عدم الاعتماد والله أعلم.

    در جامع الرواة جلد2 ص 258 – 259

    اردبیلی هم میگوید روایاتی در مدحش آمده است خالی از اشکال نیستند كشي أحاديثي را ذكر كرده كه اقتضاي مدح وثنا بر او دارد أما طرق اين احاديث خالي از علت نيست و در کل روایاتی که در ذم و برائت جستن از او آمده است به صحت و درستی نزدیک تر است و اولا در عدم اعتماد کردن به او میباشد. و الله اعلم.

    کشی هم با سند صحیح و معتر از اسماعیل بن جابز آورده است که أبو عبد الله گفت: ائت المفضل وقل له يا كافر يا مشرك ما تريد إلى ابني تريد أن تقتله؟

    الكشي در رجالش. ص322

    یعنی نزد مفضل برو و بگو ای کافر ای مشرک چکار با پسر من داری؟ آیا میخواهی او را بکشی؟

    پس روایتی که در نزد شیعه مردود است و کذب بودن آن واضح است نمیتواند دلیلی برای شهوت گرائی روافض باشد و زنا را در لباس اسلام برای آنها جایز کند.

    اگر ردیه ای محکم یا حدیثی قوی یا شبهه ای دیگر داری بفرما وگر نه طبق عادت شیعیان اینجا، در انتها با مشوش کردن فضا و حرف های خالی از بار علمی لطفا صفحه را پر نکنید…

    #7177

    yosef samadi
    مشارکت کننده

    تمام مفسرین از شیعه و سنی میگن سوره نساء آیه 24 دلالت بر متعه میکنه . بعنوان نمونه فخر رازی محمد بن عمر در کتاب تفسیر کبیرکه میگه این آیه دلالت بر متعه میکنه و جالبتر از این هم متعه رو هم توضیح میده که چی هستش . به تفسیر سوره نساء آیه 24 رجوع کنید . أن المراد بهذه الآية حكم المتعة ، و هي عبارة عن أن يستأجر الرجل المرأة بمال معلوم إلى أجل معين فيجامعها، و اتفقوا على أنها كانت مباحة في ابتداء الإسلام ، عمران بن الحصين فانه قال: نزلت آية المتعة في كتاب اللّٰه تعالى و لم ينزل بعدها آية تنسخها و أمرنا بها رسول اللّٰه صلى اللّٰه عليه و سلم و تمتعنا بها، و مات و لم ينهنا عنه، ثم قال رجل برأيه ما شاء و أما أمير المؤمنين علي بن أبي طالب رضي اللّٰه عنه فالشيعة يروون عنه إباحة المتعة . نکات مهم در ذیل این مطلب . 1 . متعه چیست ؟ مردی زنی رو با شرائطی که دارد اجاره کنه با یک مال معلوم یعنی همون مهریه ای که اهل شیعه تعبیر میکنند ، برای مدت و زمانی که تعیین شده است . اهل شیعه این شرط را در حین اجرای صیغه موقت لازم میداند . اهل سنت چه میگند . 2 . در کتاب خدا آیه نازل شد و نسخ هم نشد . اما سوال از اهل سنت این آیه متعه ای که در کتاب خدا نازل شده بود کجا رفت ؟ طبق نظر اهل سنت که میگن سوره نساء آیه 24 برای متعه نیست پس آیه متعه کجاست و اگر قبول دارند که این آیه برای متعه است پس حرمت و نسخ این آیه کجاست ؟

    #7178

    mojahed.din
    کاربر
    جناب غزوه اگر این را نمیگفتی چه چیزی باقی میماند که بگویی؟ جواب های دندان شکن و محکمی داده شد و قافیه تان که به تنگ آمد ناچارا به این شکل به جفنگ آمدید

    خداوند امثال شما را خوب معرفی کرده آنجا که میگوید

    وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الرُّشْدِ لاَ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَكَانُواْ عَنْهَا غَافِلِينَ (146 اعراف)

    و اگر هر نوع آيه‌اي را ببينند بدان ايمان نمي‌آورند ، و اگر راه هدايت را ببينند آن را راه خود نمي‌گيرند ، و چنان كه راه گمراهي را ببينند آن را راه خود مي‌گيرند ، اين هم بدان سبب است كه آيات ما را تكذيب كرده و از آنها غافل و بي‌خبر گشته‌اند .

    __________________

    صد بار در پست های مختلفگفتم باز تکرار میکنم که عمر بن خطاب حجت را بر مردم تمام میکند با خواندن حدیث پیامبر:

    سنن ابن ماجه جلد 2ص131 و مصباح الزجاجه شهاب الدين البوصيرى دار النشر / دار الجنان ـ بيروت حدیث 701 جلد 1 ص 296 و کنز العمال رقم 45714 و …

    محمد بن حسن العسقلانی حدیث گفت از فریانی از ابان بن ابی حازم از ابی بکر بن حفص از ابن عمر که گفت: موقعی که عمر بن خطاب به خلافت رسید برای مردم خطبه داد و گفت گفت: همانا رسول خداوند صلی الله علیه و سلم به ما اذن و اجازه ی متعه در سه مرتبه داد سپس آن را حرام اعلام کرد. والله اگر بدانم کسی متعه کرده است و محصن بوده او را سنگ رجم خواهم کرد. مگر اینکه چهار شاهد بیاورد که رسول خدا آن را حلال کرده است بعد از آنکه حرام اعلام کرده بود.

    _______________

    عجیب است 4 نفر صحابی پیدا نشد و بگوید من شاهد هستم که متعه مجددا حلال شده است.

    #7179

    mojahed.din
    کاربر
    در مورد مصحف صنعانی نیز ای کاش دست از کپی پست بر میداشتی و به خود کتاب مراجعه میکردی و دیگر روایات آن صفحه را نیز میخواندی نه فقط یک روایت را ببینی .

    برای مثال در همان باب و همان صفحات

    14032 – عَنْ مَعْمَرٍ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، أَنَّ حَسَنًا، وَعَبْدَ اللَّهِ ابْنَيْ مُحَمَّدٍ، أَخْبَرَاهُ، عَنْ أَبِيهِمَا مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، أَنَّهُ سَمِعَ أَبَاهُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ، يَقُولُ لِابْنِ عَبَّاسٍ: وَبَلَغَهُ أَنَّهُ يُرَخِّصُ فِي الْمُتْعَةِ، فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ: إِنَّكَ امْرُؤٌ تَائِهٌ، إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «نَهَى عَنْهَا يَوْمَ خَيْبَرَ، وَعَنْ لُحُومِ الْحُمُرِ الْإِنْسِيَّةِ»

    14034 – عَنْ مَعْمَرٍ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنِ الرَّبِيعِ بْنِ سَبْرَةَ، عَنْ أَبِيهِ -، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «حَرَّمَ مُتْعَةَ النِّسَاءِ»

    14036 – عَنْ مَعْمَرٍ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ: «إِنِّي لَأَرَى تَحْرِيمَهَا فِي الْقُرْآنِ» قَالَ: فَقُلْتُ: أَيْنَ؟ قَالَ: ” فَقَرَأَ عَلَيَّ هَذِهِ الْآيَةَ: {وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ} [المؤمنون: 6] ”

    14048 – عَنِ ابْنِ عُيَيْنَةَ، عَنْ إِسْمَاعِيلَ، عَنْ قَيسٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: كُنَّا نَغْزُو مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَتَطُولُ غُرْبَتُنَا فَقُلْنَا: أَلَا نَخْتَصِي يَا رَسُولَ اللَّهِ؟: «فَنَهَانَا، ثُمَّ رَخَّصَ أَنْ نَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ إِلَى أَجَلٍ بِالشَّيْءِ، ثُمَّ نَهَانَا عَنْهَا يَوْمَ خَيْبَرَ، وَعَنْ لُحُومِ الْحُمُرِ الْإِنْسِيَّةِ»

    هزار روایت آورده شد و دیدید و ثابت شد که پیامبر متعه نسا را حرام کرده اما تو که خودت زدی به خواب هیچ یک از اینها را نمی بینی و به روایت جابر که بی خبر از قضیه بوده چنگ زدی.

    وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا

    #7189

    غزوه
    کاربر
    اقای مجاهد و سیدنا عمر جابر خبر نداشت متعه حرام شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این استدلال بسیار بسیار محکم را کدام یک از استوانه ها و ستون های علمی اهل سنت گفته ؟؟ بگیید تا ما با این نخبگان اشنا شویم.
در حال نمایش 15 نوشته (از کل 19)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.