ایا پیامبران و امامام معصوم هستند؟؟

Home انجمن ها اهل بیت ایا پیامبران و امامام معصوم هستند؟؟

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  mojahed.din در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 103)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #8921

    abdozzahra1
    کاربر
    ما مثل شما نیستیم که احادیث رو صرف اینکه در فلان کتاب باشه بدون برسی و بدون چون و چرا و چشم بسته قبول کنیم هرحدیثی در هرکتابی که باشه باید برسی بشه شما اگر میخواهید از کتب ما حدیثی بر ضد ما بیاورید باید حدیثی باشد که ما قبولش داشته بشیم ن هر حدیثی.امام صادق علیه السلام فرمود اگر حدیثی مخالف قرآن بود بکوببید به دیوار.

    کسی میتواند بر کتب ما ایراد بگیرد که کتب خودشون هیچ ایرادی نداشته باشد درحالی که میبینیم صحیح ترین کتب شما از جمله صحیح بخاری و مسلم پر از خرافات و اهانت به نبی مکرم و احادیث ضعیف است

    بحث روی جمله افلا اکون عبدا شکورا است که پیامبر اکرم نفرموده من نماز میخوانم برای امرزش گناهان بلکه برای شاکر بودن است

    #9070

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام . اولا : سوال من درباره ی وظائف امام زمان کاملا مشخص است . و شما نتوانستی با آیات قران ثابت کنی . و من گفتم وظائف پیامبر در قران به صراحت بیان شده .

    دوما : امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام را هم نتوانستی با ایات واضح و روشن و مرتبط با همان موضوع ثابت کنی .

    سوما : درباره ی ایه ی 59 سوره نساء چندین بار من از شما خواستم که تمام آیه را بخوان و نصف آن را قیچی نکن .

    و اگر کسی بخواهد مثل شما آیات قران را قیچی کند می تواند بگوید که خداوند گفته است به نماز نزدیک نشوید !! (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَ‌بُوا الصَّلَاةَ)

    از ادامه آیه مشخص است که خداوند نفرموده اگر تنازع کردید به اولی الامر مراجعه کنید .

    پس معلوم است اطاعت از اولی الامر واجب نیست .

    و از همین نحوه ی استدلال به ایاتی که هیچ ربطی به موضوع جانشینی پس از فوت پیامبر ندارد و پاسخ دادن شما معلوم است که عقیده به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر در قران جایگاهی ندارد و من قضاوت را به خوانندگان واگذار می کنم .

    اینکه گفته ای (پس در هر زمان اید اولی الامر باشد که ما موظف هستیم از او اطاعت کنیم.)

    برادرم اولی الامر امروز از طرف خداوند چه کسی می باشد ؟؟

    و ایا جا و مکان مشخصی دارد که مسلمانان بروند و سوالات دینی و شرعی خود را مطرح کنند و پاسخ بگیرند ؟؟؟

    همانطوری که در زمان پیامبر به نزد پیامبر اسلام می رفتند .

    #9071

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (درثانی ادله خود رو از قرآن مبنی بر خلافت ابوبکر و عمر و عثمان ذکر نکردی.)

    برادرم اولا : هیچ وقت و هیچ کجا خلفای راشدین ادعای منصوص الهی بودن را نکرده اند .

    دوما : ادعای عصمت و معصومیت نکرده اند .

    سوما : ادعای ولایت تکوینی نکرده اند . و … من چندین بار گفتم که خلافت اصول دین نیست .

    و من چندین بار توضیح دادم خلافـــــــــت خلفای راشدین منصوص الهی نیست و یک اصل از اصول دیــــــــــــــن نیست حتی از ارکان ایــــــــــــــمان هم نیست و حتی فروع دیــــــــــــــن هم نیــــــــــــــست خلافت سرپرستی و اداره امور افراد یک سرزمین می باشد که به روشهای مختلف هر زمانی با امکانات و روشها و ساز و کارهای ان زمان ، شخصی به خلافت می رسد.

    و اگر اهلسنت ادعای منصوص بودن الهی خلافت را کرده بودند پس باید علمای اهل سنت می گفتند اصول دین توحید ، نبوت ، معاد و خلافت می باشد در حالیکه همه اهل سنت به سه اصل اعتقاد دارند توحید ، نبوت ومعاد و چون پاسخ روشن و مستند از قران به اصل امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام ندارید دیگران را به دروغ متهم می کنید به چیزی که قبول ندارند .

    و خلافت یعنی سرپرستی یک جامعه و مردم یک سرزمین معین ، که با ساز و کارهای انتخابی هر زمان و مکان ، و یا غیر انتخابی حاکم می شوند مثل خلافت عثمانی در ترکیه و دارالخلافه در زمان زندیه و قاجاریه در ایران .

    و همین حالا هم در یزد به کسانی که در کاری تبهر ، دارند خلیفه می گویند و چند شیرینی فروشی خلیفه وجود دارد .

    آیا این شیرینی فروشی ها در یزد خلیفه پیامبرند ؟؟؟!!!

    و همچنین خود حضرت علی در نهج البلاغه می گوید که خلافت در نزد من از آب بینی بز هم بی ارزشتر است .

    و از لنگه ی کفش هم بی ارزشتر است .

    و اگر خلافت و امامت الهی می بود حضرت علی اینطوری به گفته ی خداوند بی احترامی می کرد ؟؟؟

    و آیا کدام پیامبر در طول تاریخ گفته است که نبوت از آب بینی بز و لنگه ی کفش هم بی ارزشتر است ؟؟

    #1593

    mojahed.din
    کاربر

    آيا امامان معصوم هستند؟؟

    مدعيان تشيع معتقد مي باشند كه امامانشان به طور مطلق خطايي از انها سر نمي زند و دچار اشتباه و گناه نمي شوند. اين عقيده ي عجيب نه تنها هيچ جايي در قران ندارد بلكه به شكل هاي متفاوتي از معصوم نبودن انسان ها سخن گفته است. در ادامه خواهيم خواند كه پيامبران الهي دچار اشتباه مي شده اند و با اين حال شيعيان يا بايد قبول كنند كه كسي معصوم مطلق نمي باشد يا مدعي باشند كه امامانشان از پيامبران بسيار پاك تر و از خطا دور تر مي باشند كه گمراهي بسيار دوري مي باشد. پس راه گريز و ميدان براي مغلطه كردن باقي نمي ماند و شيعه يا بايد بگويد امام هايشان معصوم نمي باشند يا امام هايشان از پيامبران پاك تر هستند پيامبراني كه به آنها وحي ميشد و از جانب خداوند هدايت گشته بودند.

    خداوند درباره ي آدم عليه السلام مي فرمايد:

    ‏ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ‏(طه 121)

    ‏ سرانجام هر دو نفر از آن خوردند ( و جامه‌هاي بهشتي از بدنشان فرو ريخت ) و شرمگاهشان برايشان نمايان شد ( كه تا آن زمان از ايشان پنهان بود ) و شروع كردند به اين كه برگهاي درختان بهشت را بر خود بپيچند و بچسبانند . بدين نحو آدم از فرمان پروردگارش سرپيچي كرد و گمراه شد ( و اين واقعه پيش از نبوّت او بود ) . ‏

    ادم و حوا از ميوه ي درخت بهشت خوردند در حالي كه خداوند آنها را از خوردن آن نهي كرده بود

    وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ(بقره 35)

    نزديك اين درخت نشويد و از آن نخوريد . چه ( اگر چنين كنيد ) از ستمگران خواهيد شد.

    و در ايه اي ديگر اظهار پشيماني و توبه مي نمايند چنانچه در قران امده است:

    ‏ قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ‏(اعراف23)

    ‏ ( آدم و همسرش ، دست دعا به سوي خدا برداشتند و ) گفتند : پروردگارا ! ما ( با نافرماني از تو ) بر خويشتن ستم كرده‌ايم و اگر ما را نبخشي و بر ما رحم نكني از زيانكاران خواهيم بود . ‏

    در مورد داوود نيز آنگاه كه دو شاكي به نزدش فرود مي ايند براي داوري كردن در تقسيم ميش ها داوود نيز متوجه ميشود كه هدف از فرستادن آن دو شاكي گوشزد به خودش بوده ليكن استغفار و توبه نمود

    وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعاً وَأَنَابَ( ص 24)

    . داود گمان برد كه ما او را آزموده‌ايم. پس از پروردگار خويش آمرزش خواست و به سجده افتاد و توبه كرد .

    برخي از علماي اصول با استناد به ايه ي زير و احاديث زير گفته اند كه پيامبر صلي الله عليه و سلم حق داشته اند با اجتهاد خود حكم كنند. در مورد پيامبر اسلام صلي الله عليه وسلم آمده است كه در هنگام حكم كردن نزديك بود به خطا برود و فريب دروغ هاي منافقي به نام طعمه بن ابيرق را بخورد كه از فرد پاك و درستي به نام رفاعه بن زيد دزدي كرده بود. خداوند ايات 105 و 106 سوره ي نساء رو نازل كرد و پيامبر رو هوشيار كرد و گفت اسغفار نمياد.

    ‏ إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللّهُ وَلاَ تَكُن لِّلْخَآئِنِينَ خَصِيماً ‏* ‏ وَاسْتَغْفِرِ اللّهَ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُوراً رَّحِيماً ‏(105 0 106 نساء)

    ‏ ما كتاب به حق بر تو نازل كرده‌ايم تا ميان مردمان طبق آنچه خدا به تو نشان داده است داوري كني ، و مدافع خائنان مباش . ‏* ‏ و از خدا آمرزش بخواه . بيگمان خداوند بس آمرزنده و مهربان است ( و مغفرت و رحمت خود را شامل كساني مي‌كند كه عفوِ خطا را از او مي‌طلبند ) . ‏

    خداوند به پيامبرش ميگويد كه آمرزش بخواهد. حال اگر معصوم مطلق هست از نظر شيعيان چطور بايد اشتباه بكند و آمرزش بخواهد؟؟؟

    در حديث شريف نيز امده است إنماأنا بشر ، إذا أمرتكم بشئ من دينكم فخذوا به ، وإذا أمرتكم بشئ من رأيي فإنما أنا بشر. يعني: همانا من نيز بشري هستم مثل شما اگر شما را امر كردم به چيزي از دينتان پس ان را بگيريد و اگر شما را امر كردم به چيزي از راي خودم(جدا از دين) پس من بشر هستم( و ممكن است خطا كنم) 2570 الجامع الصغير صفحه 394

    إنما أنا بشر مثلكم ، وإن الظن يخطئ ويصيب ، ولكن ما قلت لكم ” قال الله ” فلن أكذب على الله

    يعني: همانا من مثل شما بشر هستم و ممكن است (راي اجتهاد گمان من در غير امر دين) به خطا يا به درست اصابت كند اما بدانيد اگر به شما گفتم كه قال الله(خداوند فرمود) پس بدانيد كه من به خداوند دروغ نمي بندم) (أحمد ، وابن ماجه عن طلحة)

    أخرجه أحمد (1/162 ، رقم 1395) ، وابن ماجه (2/825 ، رقم 2470)

    در جنگ بدر رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- لشکرشان را حرکت دادند تا بيش از مشرکان به آبهاي بدر برسند، و نگذارند که آنان به مخازن آب وادي بدر دست بيازند. هنگام عشاء پاسي از شب گذشته، به نزديک‌ترين چاه آب در وادي بدر رسيدند و منزل کردند. حُباب بن مُنذر به عنوان يک کارشناس نظامي گفت: اي رسول‌خدا -صلى الله عليه وسلم- اينجا که منزل کرده‌ايد، آيا منزلي است که خداوند براي شما تعيين کرده است که ما حق نداريم پيشتر از آن برويم يا به عقب‌تر از آن بازپس رويم؟ يا اينکه انديشه است و جنگ است و نيرنگ؟ فرمودند: (بلْ هو الرأي والحربُ والميکدة) نه، انديشه است و جنگ است و نيرنگ! گفت: اي رسول خدا، اينجا جاي منزل کردن نيست! لشکريان را حرکت دهيد تا به نزديک‌ترين چاه به طرف مقابل- قريش- برسيم. آنجا منزل کنيم، و چاه‌هاي آنطرف‌تر را کور کنيم و بر آنها حوضي بسازيم و آن حوض را از آب پر کنيم؛ آنگاه با حريفان بجنگيم، ما آب داشته باشيم و آنان آب نداشته باشند! رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- فرمودند: (لقد اَشرَتَ بِالرأي) انديشة درست را تو ارائه کرده‌اي!( قسمتي از كتاب خورشيد نبوت در باره ي جنگ بدر)

    اين واقعه نيز گوياي دو امر مجزا يعني اجتهاد خود پيامبر با امر و وحي خداوند مي باشد.

    در مورد يونس عليه السلام خداوند مي فرمايد:

    ‏ وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ‏* ‏ إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ‏ * ‏ فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنْ الْمُدْحَضِينَ ‏* ‏ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ ‏* ‏ فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِينَ ‏* ‏ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ‏(صافات 139-144)

    ‏ مسلّماً يونس هم از زمره پيغمبران بود . ‏*‏ زماني ، او به سوي كشتي پر ( از مسافر و كالا ، بدون اجازه پروردگارش ، از ميان قوم خود ) گريخت . ‏* ‏ ( كشتي دچار سانحه شد و مي‌بايست بر طبق قرعه ، افرادي از سرنشينان به دريا انداخته شوند ) . يونس در قرعه‌كشي شركت كرد و از جمله كساني شد كه قرعه به نام ايشان درآمد . ( پس برابر عرف آن روز به دريا انداخته شد ) . ‏*‏ ماهي او را بلعيد ، در حالي كه مستحقّ ملامت بود ( و مي‌بايست در برابر كاري كه كرده بود ، زنداني شود ) . ‏‏ اگر او قبلاً از زمره پرستشگران نمي‌بود . ‏* ‏ او در شكم ماهي تا روز رستاخيز مي‌ماند . ‏

    آيا يونس عليه السلام داراي فضيلت و ارج بيشتري نزد خداوند مي باشد يا امامان؟؟ يونس عليه السلام نا فرماني خداوند را كرد اين يعني كه معصوم مطلق در ميان آدميان وجود ندارد بلكه پامبران عليهم السلام داراي بهترين درجه از پاكي بوده اند و از گناهان فاحش و اشكار خلاف مروت به دور بوده اند. عصمت پيامبران تنها در دريافت و ابلاغ وحي مي باشد طوري كه هيچ چيزي كتمان نمي كنند و ان را به طور كامل بيان مي كنند همانطور كه خداوند مي فرمايد:

    ‏ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ ‏(اعراف 68)

    ‏ من احكام و اوامر پروردگار خود را به شما مي‌رسانم و من اندرزگوي اميني براي شما هستم ( و در آنچه مي‌گويم يكرنگ و راستگويم و از خود چيزي نمي‌گويم ) . ‏

    خداوند مي فرمايد:

    ‏ فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ ‏*‏ وَمَا لَا تُبْصِرُونَ ‏*‏ إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ‏*‏ وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِيلاً مَا تُؤْمِنُونَ ‏*‏ وَلَا بِقَوْلِ كَاهِنٍ قَلِيلاً مَا تَذَكَّرُونَ ‏*‏ تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ‏*‏ وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ ‏*‏ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ*‏ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ ‏*‏ فَمَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ ‏*

    معني: ‏ سوگند مي‌خورم به آنچه مي‌بينيد ! ‏*‏ و سوگند مي‌خورم به آنچه نمي‌بينيد ! ‏* ‏ اين ( قرآن از سوي خدا آمده است و ) گفتاري است ( كه ) از ( زبان ) پيغمبر بزرگواري ( به نام محمّد ، پخش و تبليغ مي‌شود ) . ‏* ‏ و سخن هيچ شاعري نيست ( چنان كه شما گمان مي‌بريد . اصلاً ) شما كمتر ايمان مي‌آوريد . ‏*‏ و گفته هيچ غيبگو و كاهني نيست . اصلاً شما كمتر پند مي‌گيريد. ‏* ‏ ( بلكه كلامي است كه ) از جانب پروردگار جهانيان نازل شده است . ‏*‏ اگر پيغمبر پاره‌اي سخنان را به دروغ بر ما مي‌بست . ‏* ‏ ما دست راست او را مي‌گرفتيم .* ‏ سپس رگ دلش را پاره مي‌كرديم . ‏ * ‏‏ و كسي از شما نمي‌توانست مانع ( اين كار ما در باره ) او شود

    در ايه 11 سوره ي ابراهيم امده كه:

    ‏ قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللّهَ يَمُنُّ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ

    ‏ پيغمبرانشان بديشان گفتند : ما جز انسانهايي همچون شما نيستيم ، و ليكن خداوند بر هركس از بندگانش كه بخواهد منت مي‌نهد .

    خداوند در چندين جا به پيامبرش گفته كه به مردم بگويد و خودش را معرفي كند.

    ‏ قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ( فصلت 6 كهف 110)

    بگو : من فقط و فقط انساني مثل شما هستم ، و به من وحي مي‌شود كه خداوندگار شما خداوندگار يگانه‌اي بيش نمي‌باشد

    خداوند باز مي فرمايد:

    ‏ فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ ‏(محمد 19)

    ‏ بدان كه قطعاً هيچ معبودي جز الله وجود ندارد . براي گناهان خود و مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه . خدا از حركات و سكناتتان كاملاً آگاه است ( و مي‌داند به كجا مي‌رويد و در كجا زندگي مي‌كنيد و چه مي‌كنيد و چه نمي‌كنيد ) . ‏

    ‏ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّاباً ‏(نصر 3)

    ‏ پروردگار خود را سپاس و ستايش كن ، و از او آمرزش ( خود و ياران خويش را از شتابگري در فرا رسيدن فتح و وقوع پيروزي ، و اظهار دلتنگي و گلايه از زندگي ) بخواه . خدا بسيار توبه‌پذير است . ‏

    يا خداوند درباره ي سخت گيري با كفار و كشتنشان اينطور مي فرمايد:

    ‏ مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ‏* ‏ لَّوْلاَ كِتَابٌ مِّنَ اللّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ‏(67-68 انفال)

    ‏ هيچ پيغمبري حق ندارد كه اسيران جنگي داشته باشد . مگر آن گاه كه كاملاً بر دشمن پيروز گردد و بر منطقه سيطره و قدرت يابد. شما ( تنها به فكر جنبه‌هاي مادي هستيد و ) متاع ناپايدار دنيا را مي‌خواهيد ، در صورتي كه خداوند سراي ( جاويدان ) آخرت را مي‌خواهد ، و خداوند عزيز و حكيم است * ‏ اگر حكم سابق خدا نبود ( كه بدون ابلاغ امّتي را كيفر ندهد ، و مخطّيِ در اجتهاد ، مجازات نگردد ) عذاب بزرگي در مقابل چيزي كه ( به عنوان فديه اسيران گرفته‌ايد و شتابي كه ورزيده‌ايد ) به شما مي‌رسيد . ‏

    خداي‌ سبحان‌ در اين‌ آيه‌ خبر مي‌دهد كه‌ در روز بدر، كشتن‌ مشركان‌ واجب ‌ذمه‌ مسلمانان‌ بود نه‌ اسير ساختن‌ و گرفتن‌ فديه‌ (سر بها) از آنان‌، آن‌گونه‌ كه ‌مسلمانان‌ در آن‌ روز عمل‌ كردند. تصميم‌ مسلمانان‌ به‌ گرفتن‌ فديه‌ از اسيران‌ بدر، عملي‌ اجتهادي ‌بود زيرا اجتهادشان‌ بر اين‌ مبني‌ استوار بود كه‌ زنده‌ نگه ‌داشتن‌ كفار، چه‌بسا سبب ‌مسلمان ‌شدن‌ آنان‌ گردد و از سويي‌، با اموال‌ به‌ دست‌ آمده‌ از درك‌ فديه‌، مي‌توان‌ بنيه‌ مالي‌ جهاد را تقويت‌ كرد.

    اين ايه نيز گواهي ديگر بر عدم عصمت مطلق پيامبر صلی الله علیه و سلم ميباشد بلكه پيامبر صلی الله علیه و سلم به وسيله ي وحي اگاه مي شود

    باز خداوند مي فرمايد:

    ‏ عَفَا اللّهُ عَنكَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُواْ وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ ‏(توبه 43)

    ‏ خدا تو را بيامرزاد ! چرا به آنان اجازه دادي ( كه از جهاد بازمانند و با شما خارج نشوند ) پيش از آن كه براي تو روشن گردد كه ايشان ( در عذرهائي كه مي‌آورند ) راستگويند و يا بداني كه چه كساني دروغگويند . ‏

    خداوند مي فرمايد :

    ‏ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏(تحريم1)

    ‏ اي پيغمبر ! چرا چيزي را كه خدا بر تو حلال كرده است ، به خاطر خوشنود ساختن همسرانت ، بر خود حرام مي‌كني‌ ؟ خداوند آمرزگار مهرباني است ( و تو را و همسران تو را مي‌بخشايد ) . ‏

    و بسيار آياتي ديگر در اين موارد وجود دارد كه در اينجا به انها اشاره نميكنيم. اين ايات متضمن اين موضوع مي باشند كه كل بني ادم خطاء و خير الخطائين التوابون مي باشند و پيامبران عليهم السلام بهترين انسان ها هستند كه توسط اموزش هاي الهي و ارتباط با وحي در حد اعلاي پاكي و درستي مي باشند و بسياري از اعمال كه براي بقيه مردم چيز طبيعي مي باشد ولي براي انها گناه محسوب ميشود و مراد طعنه به پيامبران نمي باشد بلكه مراد حَسَنَاتُ الأبْرَارِ ، سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ است كه يك لحظه غفلت و يك ترك اولي در مورد انبياء جائز نيست و بايد از آن استغفار كنند. با توجه به مطالب فوق خطا از پيامبران در دريافت و ابلاغ وحي نمي باشد بلكه در امور و مسائل زندگي و اجتهادي كه ارتباطي با وحي و دين ندارد مي باشد كه باز خداوند آن را نيز از پيامبران قبول نمي كند و پيوسته انان را به توبه و استغفار فرا مي خواند.

    اگر اين جایگاه قران در برابر پيامبران عليهم السلام باشد ايا جايز است براي ما كه پايين تر از پيامبران را معصوم و بدون خطا تصور كنيم؟ چرا بايد قران را ترك كنيم كه به صراحت عصمت را رد مي كند و به احاديث ساختگي دجالان معتقد باشيم كه نه با عقل و نه با قران سازگاري دارند؟

    حتي ائمه خودشان اعتقاد به عصمت نداشته اند براي مثال ابا عبد الله مي فرمايد: «ما نيز اشتباه كرده و مرتكب گناه مي شويم. سپس روبه بارگاه الهي آورده و از اشتباه خود توبه مي كنيم. بحار الانوار للمجلسي 25/207

    يا براي مثال هنگاميكه حسين بن علي عليه السلام به شهادت رسيدند برخي از ياران ايشان به خود گفتند: ما نمي دانيم موضع گيري حسن بن علي درست بود یا حسین بن علی؟ اگر آنچه حسن بن علي انجام داد و در اوج قدرت و تحت فرمان داشتن آن سپاه عظيم خلافت را به معاويه واگذار كردند، صحيح و واجب الاتباع بوده پس قيام حسين بن علي با آن سپاه اندك در مقابل يزيد خطا و اشتباه بوده است. و اگر قيام حسين بن علي صحيح و واجب الاتباع بوده پس كناره گيري و گوشه نشيني حسن بن علي خطا و اشتباه بوده است فرق الشيعه للنوبختي ص 46، 47 ط: النجف.

    چطور دو امام معصوم دو كار مختلف از هم را انجام ميدهند؟

    شيعيان براي اثبات معصوم بودن اهل بيت به ايه ي 33 سوره ي احزاب متوسل ميشوند كه باز چيزي جز مغلطه كردن و عوام فريبي نمي باشد

    خداوند ميفرمايد:

    ‏ وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً ‏

    ‏ و در خانه‌هاي خود بمانيد ( و جز براي كارهائي كه خدا بيرون رفتن براي انجام آنها را اجازه داده است ، از خانه‌ها بيرون نرويد ) و همچون جاهليّت پيشين در ميان مردم ظاهر نشويد و خودنمائي نكنيد ( و اندام و وسائل زينت خود را در معرض تماشاي ديگران قرار ندهيد ) و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و از خدا و پيغمبرش اطاعت نمائيد خداوند قطعاً مي‌خواهد پليدي را از شما اهل بيت ( پيغمبر ) دور كند و شما را كاملاً پاك سازد . ‏

    اين ايه مخاطب اولش زنان پيامبر ميباشد نه مهدي كه 200 سال بعد به دنيا امده است و اهل بيت پيامبز زن هايش هستند. فعلا بحث اهل بيت كه چه كساني هستند را نمي كنيم اما در اين ايه خداوند گفته كه اگر در خانه بمانيد و مثل دوران جاهليت بدون حجاب بيرون نرويد و نماز بخوانيد و زكات بپردازيد و از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد اسبابي هستند براي اينكه خداوند نيز شما را از گناهانتان پاك كند. در واقع اگر اين كار ها را انجام بدهيد خداوند نيز اراده ميكند كه شما را از گناه پاك فرمايد. و اگر تنها به مجرد امدن لفظ تطهير براي اهل بيت انها معصوم حساب شوند پس هر كس زكات دهد و وضو بگيرد معصوم مي شود چون شيعيان از لفظ تطهير براي اثبات معصوم بودن اهل بيت سوء استفاده مي كنند .

    چنان چه خداوند براي كسي كه زكات مي دهد مي فرمايد:

    خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم (توبه 103)

    ( اي پيغمبر ! ) از اموال آنان زكات بگير تا بدين وسيله ايشان را ( از رذائل اخلاقي ، و گناهان ، و تنگچشمي ) پاك داري

    و براي كسي كه وضو و تيمم مي انجام مي دهد مي فرمايد

    فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ مَا يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَكِن يُرِيدُ لِيُطَهَّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

    و اگر اب نيافتيد ، با خاك پاك تيمّم كنيد ، با آن بر صورتها و دستهاي خود بكشيد . خداوند نمي‌خواهد شما را به تنگ آورد و به مشقّت اندازد ، و بلكه مي‌خواهد شما را پاكيزه دارد و نعمت خود را بر شما تمام نمايد ، شايد كه شكر او را به جاي آوريد

    در اين ايه نيز خداوند اراده بر تطهير كرده مثل ايه ي 33 سوره ي احزاب

    واگر تشيع بگويد كه در ايه ي 33 سوره ي احزاب علاوه بر تطهير دور كردن رجس و پليدي نيز آمده كه براي وضو و زكات اين توصيف نيامده ما نيز در جواب ايه ي 11 سوره ي انفال را به انها نشان ميدهيم كه خداوند مي فرماي:د

    ‏ إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِّنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّن السَّمَاء مَاء لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدَامَ ‏(انفال 11)

    ‏ ( اي مؤمنان ! به ياد آوريد ) زماني را كه ( خداوند ) خواب سبكي بر شما افگند تا مايه آرامش و امنيّت از ناحيه خدا گردد ، و از آسمان آب بر شما باراند تا بدان شما را ( از پليدي ) پاكيزه دارد و كثافت ( رجس ) شيطاني را از شما به دور سازد ، و دلهايتان را ثابت نمايد ، و گامها را ( در شنزارهاي بدر ) استوار دارد.

    طبق اين ايه پس تمام مجاهدان جنگ بدر معصوم ميباشند چون خداوند به انها گفته ليطهركم به و يذهب عنكم رجز الشيطان و براي اهل بيت نيز همين تعبير را اورده لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً. با اين حساب تمام مجاهدان جنگ بدر معصوم ميباشند.

    اما شيعيان هيچ وقت دليلي از قران براي اثبات عقايدشان ندارند بلكه عقيده ي يهودي وارشان را سعي مي كنند با پيدا كردن اياتي بدون ارتباط با مساله ثابت نمياند و در واقع به جاي گرفتن عقايدشان از قران سعي مي كنند عقايدشان را بر قران تحميل نمياند و يا سراغ احاديث ساختگي و دروغي مي روند كه تضادشان با قران از زمين تا اسمان مي باشد. ‏

    به اميد هدايت به نور اسلام و دست بر داشتن از خرافات غلو هاي اشتباه و نا پسند

    نويسنده: مجاهد دين

    #8815

    abdozzahra1
    کاربر
    بسم الله الرحمن الرحيم

    الحمد لله الذی جعلنا من التمسكين بولاية علي بن ابي طالب علیه الصلاة و السلام
    اینکه ادعا میکنید هیچ گونه دلیلی از قرآن برای عصمت پیامبران وامامان علیهم السلام نداریم نشان دهنده عقب افتادگی شما از قرآن میباشد و آیاتی که برای اثبات عدم عصمتشان آورده اید نشان از کج فهمی شما از فران کریم است.خداوند متعال هیچ گاه دستور به اطاعت مطلق شخصی نمیدهد که گنه کار باشد و به عقل هیچ عاقلی نمیرسد و در شان واجب متعال نیست که پیامبری را اسوه و الگو معرفی کند از گناهان و اشتباه بری نیست چون در اینصورت حمکت خداوند زیر سوال خواهد رفت که چگونه از طرفی ما را از گناهان نهی میکند و از طرفی دستور به پیروی مطلق از پیامبری میدهد که گنه کار است؟؟؟؟!!!

    راستی چگونه میشود پیامبر و امامی که خود گنه کار است مردم را از زشتی ها و معصیت نهی کند ولی خود مرتکب ان گناه شود ؟ و چگونه میشود شخصی که اشتباه میکند میخواهد مردم را از اشتباه باز دارد و مردم را به راه درست راهنمایی کند در رحالی که خود نتوانسته است راه درست را بپیماید؟؟؟
    أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ؟؟؟؟

    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ

    اي كساني كه ايمان آورده اید چرا چیزی میگویید که خود عمل نمیکنید؟

    اما اینکه چطور میشود یک مومن حق ندارد چیزی را بگوید که خود عمل نمیکند ولی پیامبر خدا و امام می تواند به مردم دستور بدهد و خود مرتکب گناه باشد, باید از اشخاصی پرسید که ارزش و مقام پیامبر و امام را ینقدر پایین می آورند

    افلا تعقلون؟؟؟؟؟؟؟

    #8816

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا و درود بر پیامبر گرامی و خاندان پاک و یاران باوفایش و دوستداران او

    السلام علی عبادالله الصالحین

    اتهام عدم فهم قرآن از سوی قائلین به تحریف و عدم فهم کتاب الله عجیب و در عین حال منبعث از آموزه ها و بهتر بگوییم القائات ضد دینی و بشری اسلاف کج اندیش و یا خائن این فرق است.

    اصلی ترین و شاید بتوان گفت تنها رسالت و نیت گروه های ضاله از قبیل مدعیان تشیع ایراد اتهام و افترا به دشمنان فرضی و منصوب توهمات باطلشان است و حتی غلو در اشخاص هم از همین نیت نشئت می گیرد و نتیجه تفرقه و فتنه انگیزی باورهای انحرافی مدعیان را به روشنی می توان دید.

    به همان اندازه که از دید یک مدعی و یا متوهم تشیع امکان اختلاف و تفاوت اجتهاد در بین گروه و یا افراد منتفی و یا محال پنداشته می شود.نص صریح آیات الهی بر امکان وقوع آن اشاره دارد و امر به معروف و نهی از منکر و امر شوری از تواصی موکد الله متعال و به تبع او اولیا و انبیای الهی بوده و هست.

    منحوس ترین و بزرگترین آفت گریبان گیر فرق ضاله تعصب و موضع گیری در مقابل دشمنان فرضی و خیالی خود و تعییت دوایر خودی و غیر خودی است.

    از این روی است که کمترین توجهی به ادله و محتوای سخن مخاطب و یا گوینده ندارد و پیوسته در دور باطل ترسیم شده در ذهن بیمار خود فرض باطل بودن هر اندیشه جز اندیشه در واقع باطل خود را می پروراند.

    لذا با این گونه تفکرات و تابوهای شیطانی مسلط بر باور انحرافی شان امکان فهم حقیقت نا ممکن است.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    #8817

    abdozzahra1
    کاربر

    بسم الله الرحمن الرحیم
    قران کریم هم آیات متشابه دارد و هم ایات محکم.کسی که بخواهد قران را بدون مبین و مفسری که از جانب خدا تعیین شده بفهمد و به رای خود تفسیر کند جز این نمیشود که فرستاده الهی را متهم به آلودگی ها و زشتی ها و لجن ها بکند که خود دستور دوری از ان آلودگی ها را میدند. به راستی که چه شایسته فرمود خداوند متعال در قران که (وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا) بله قران بدون مفسر صحیح و معصوم باعث کفر بیشتر و طغیان بیشتر میشود
    بنده عصمت پیامبران و امامان علیهم السلام را از دیدگاه عقل ثابت کردم. شما اگر دلیل عقلی برای رد مطالب بنده دارید به دیده منت میپذیرم.و سوالات ذکر شده در پیام قبلی را جواب دهید
    اما اینگه میگوییم از فهم قران عقب افتاده اید سخن بی جایی نیست.چند آیه ای برای اثبات عصمت فرستادگان خداوند ذکر میکنم.
    اول آیه عصمت:
    … إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً.
    خداوند فقط مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملًا شما را پاك سازد.
    آیه ای واضح ت از این میخواهید؟؟؟ ممکن است بگویید زنان نبی مکرم هم داخل در آیه هستند و آنان معصوم نبوده اند پس آیه ربطی به عصمت ندارد
    ولی وقتی خود نبی مکرم اسلام اهل البیت را مشخص کرده است دیگر حرفی برای گفتن باقی نمی ماند.
    مسلم نيشابورى در صحيح خود مى‌نويسد:
    حدثنا أبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ وَمُحَمَّدُ بن عبد اللَّهِ بن نُمَيْرٍ واللفظ لِأَبِي بَكْرٍ قالا حدثنا محمد بن بِشْرٍ عن زكريا عن مُصْعَبِ بن شَيْبَةَ عن صَفِيَّةَ بِنْتِ شَيْبَةَ قالت قالت عَائِشَةُ خَرَجَ النبي صلى الله عليه وسلم غَدَاةً وَعَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ من شَعْرٍ أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بن عَلِيٍّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جاء الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ معه ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جاء عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قال «إنما يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»
    عائشه گفت که رسول خدا صبح هنگام بيرون رفتند و بر روى دوش ايشان عبايى طرح دار از موى سياه بود. پس حسن بن على آمد پس او را در زير عبا گرفت. پس حسين آمد و او را نيز وارد کرد. پس على آمد او را نيز وارد کرد. سپس فرمود: خداوند مى خواهد از شما اهل بيت پليدى ها را دور کند و شما را پاک نمايد.
    النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص1883،‌ ح2424، كِتَاب الْفَضَائِلِ، بَاب فَضَائِلِ أَهْلِ بَيْتِ النبي(ص)، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.

    #8818

    abdozzahra1
    کاربر

    ترمذى در سنن خود نقل مى‌كند:
    حدثنا قُتَيْبَةُ حدثنا محمد بن سُلَيْمَانَ الْأَصْبَهَانِيِّ عن يحيى بن عُبَيْدٍ عن عَطَاءِ بن أبي رَبَاحٍ عن عُمَرَ بن أبي سَلَمَةَ رَبِيبِ النبي صلى الله عليه وسلم قال لَمَّا نَزَلَتْ هذه الْآيَةُ على النبي صلى الله عليه وسلم «إنما يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» في بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ فَدَعَا فَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَيْنًا فَجَلَّلَهُمْ بِكِسَاءٍ وَعَلِيٌّ خَلْفَ ظَهْرِهِ فجللهم بِكِسَاءٍ ثُمَّ قال اللهم هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمْ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهِيرًا قالت أُمُّ سَلَمَةَ وأنا مَعَهُمْ يا نَبِيَّ اللَّهِ قال أَنْتِ على مَكَانِكِ وَأَنْتِ على خَيْرٍ.
    از عمر بن أبى سلمه پسر همسر رسول خدا نقل شده است كه وقتى آيه «انما يريد الله…» بر پيامبر نازل شد، من در خانه ام سلمه بودم، رسول خدا فاطمه، حسن و حسين را خواست، على (ع) نيز پشت سر آن حضرت بود، كساء را بر سر همه آن‌ها پوشاند و سپس فرمود: خدايا اين‌ها اهل بيت من هستند، پس پليدى را از آن‌ها دور كن و آنان را پاك و پاكيزه بگردان. ام سلمه گفت: اى پيامبر خدا من هم جزء آن‌ها (اهل بيت) هستم؟ آن حضرت فرمود: سرجاى خودت بمان، تو بر خوبى هستى.
    الترمذي السلمي، ابوعيسي محمد بن عيسي (متوفاى 279هـ)، سنن الترمذي، ج5، ص351، ح3205، تحقيق: أحمد محمد شاكر وآخرون، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.
    احمد بن حنبل، ابويعلى و طبرانى از ام سلمه نقل كرده‌اند كه من مى‌خواستم وارد كساء شوم؛ ولى رسول خدا صلى الله عليه وآله مانع شد و گوشه كساء را از دست من كشيد:
    قالت أُمُّ سَلَمَةَ فَرَفَعْتُ الكِسَاءَ لأَدْخُلَ مَعَهُمْ فَجَذَبَهُ من يدي وقال انك على خَيْرٍ
    الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج6، ص323، ح26789، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛
    پس خداوند اهل البیت را از هرگونه پلیدی پاک کرده است و این ایه بر عصمت امامان دلالت دارد و لاغیر
    #8819

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    در اینکه این قسمت از آیه دلالت بر عصمت ندارد و قرائت مدعیان تشیع و تاویل به رای این گروه جدا و خارج شده از اسلام مبتنی بر توهمات و خیانت های صورت گرفته اسلاف شان به اندازه کافی بحث شده و اگر کسی به واقع طالب فهم حقیقت تفسیر آیه مذکور باشد منابع زیادی در این خصوص از جمله در همین تالار وجود دارد.

    اما چنانکه می دانیم و در آیه مصرح است این آیه خطابش امهات مومنین است و اهل کسا بر اساس حدیث شریف کسا به اهل بیت افزوده شدند.

    پس در این مقام شما نمی توانید به آن استناد کنید و معنا و تفسیر به رای مشتی منحرف را به موحدین راستین تحمیل نمایید.و تفاوت مقلدین کور مسحور مدعیان تشیع با موحدین را جز در جامعه بسته و خرافه زده مدعی اهل تحقیق می دانند و به آن آشنایند.

    هر حدیثی را در صورت تضاد با آیات باید که رد کرد. اما مدعی تشیع در جهت اثبات اباطیل و بدعت های خود آیه و نص را رد می کند و این روشن ترین دلیل ضلالت و خیانت سردمداران این مذهی معاند با دین الله سبحانه و تعالی و شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام است.

    برای شناخت این فرقه و امثال آن بهتر است آثار و اعمال ارتکابی آنها را در همین عصر حاضر مشاهده کرد و به روشنی ضلالت و شرک و کفر و تنافر از راه راست را در افضل عباداتشان دریافت کرد.

    نمونه عینی و حاضر آن نوشته اخیر است که وقیحانه نص صریح آیه شریفه را تحریف و تاویل به رای می نماید و مخاطب اصلی و روشن آیه را انکار می کند و بر اساس روایت در غیر مخاطب اصلی و افزوده شده بر آنها منحصر می کند.

    کمی تامل کنید و بی محابا با ارزش های مصرح در آیات الهی نجنگید. و از این میراث منحوس سبئیه و صفویه خود را وا رهانید و به حقیقت دین خدا و تامل و تدبر در آیات اهتمام نمایید.

    قرآن کریم امام مبین و تبیان کل شی نامیده شده و چراغ هدایت متقین و مومنین و ناس گفته شده و قابلیت فهم آن توسط عموم مردم حق طلب در آن توضیح شده.و سوء استفاده از آیات متشابه و قیاس های باطل بیمار دلان را یادآور شده.

    پس با اینگونه تاویلات و سوء استفاده از یک حدیث اصل آیه را انکار نکنید تا از جمله بیمار دلان مورد خطاب قرآن واقع نگردید.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    #8823

    abdozzahra1
    کاربر
    بسم الله الرحمن الرحیم

    اینکه منظور از اهل البیت چه کسانی هستند حدیث صحیح مسلم و ترمذی و دیگر احادیث نبی مکرم مشخص کرده اند خواهی قبول کن خواهی ن.

    حدثنا محمد بن بَكَّارِ بن الرَّيَّانِ حدثنا حَسَّانُ يعنى بن إبراهيم عن سَعِيدٍ وهو بن مَسْرُوقٍ عن يَزِيدَ بن حَيَّانَ عن زَيْدِ بن أَرْقَمَ قال دَخَلْنَا عليه فَقُلْنَا له لقد رَأَيْتَ خَيْرًا لقد صَاحَبْتَ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم وَصَلَّيْتَ خَلْفَهُ وَسَاقَ الحديث بِنَحْوِ حديث أبي حَيَّانَ غير أَنَّهُ قال ألا وَإِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَحَدُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ عز وجل هو حَبْلُ اللَّهِ من اتَّبَعَهُ كان على الْهُدَى وَمَنْ تَرَكَهُ كان على ضَلَالَةٍ وَفِيهِ فَقُلْنَا من أَهْلُ بَيْتِهِ نِسَاؤُهُ قال لَا وأيم اللَّهِ إِنَّ الْمَرْأَةَ تَكُونُ مع الرَّجُلِ الْعَصْرَ من الدَّهْرِ ثُمَّ يُطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إلى أَبِيهَا وَقَوْمِهَا أَهْلُ بَيْتِهِ أَصْلُهُ وَعَصَبَتُهُ الَّذِينَ حُرِمُوا الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ.

    از زيد بن ارقم سؤال كرديم، اهل بيت رسول خدا کيانند؟ همسران او؟ پاسخ داد: نه قسم به خدا که زن چند وقتى با شوهرش خواهد بود سپس وى را طلاق داده وبه نزد خانواده اش وبستگانش باز مى‌گردد.
    النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ) صحيح مسلم، ج4، ص1874، ح2408، كتاب فضائل الصحابة، باب من فضائل علي بن أبي طالب، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.

    من نمیدانم آیه به این پر واضحی را چطور معنی میکنی.اینکه قران میفرماید خداوند اراده نموده است که شما اهل البیت را از رجس و پلیدی پاک کند یعنی چه؟؟ معنی رجس را میدانی یا نه؟ از قواعد عربی چیزی بلد هستی یا خیر

    معنای رجس:
    قوله: إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت أي الأعمال القبيحة و المآثم.
    و الرجس و الرجز واحد، و هو العذاب. مجمع‏ البحرين ج : 4 ص : 73
    رجس: كل شي‏ء يستقذر فهو رجس .
    قال أَبو جعفر: إِنما يريد اللَّه ليذهب عنكم الرِّجْسَ أَهلَ البيت و يُطَهِّرَكم، قال: الرجس الشك
    و قال ابن الكلبي: رِجْسٌ من عمل الشيطان أَي مَأْثَمٌ؛
    لسان‏ العرب ج : 6 ص94
    و قد يعبر به عن الحرام و الفعل القبيح و العذاب و اللعنة و الكفر، و المراد في هذا الحديث الأَول.
    و الرِّجْس: العذاب كالرِّجز.
    التهذيب: و أَما الرِّجْزُ فالعذاب و العمل الذي يؤدي إِلى العذاب. كتاب‏ العين ج : 6 ص :52 ‏.رجس یعنی رجز و رجز یعنی عذاب و عملی که باعث عذاب شود.
    .آیا گناه باعث عذاب میشود یا ن؟

    نکته:

    در ایه رجس به نهایی نیامده بلکه با الف و لام امده است.این الف و لام جنس است یعنی خداوند جنس زشتی رو چه کوچک و چه بزرگ و چه ظاهری و چه باطی را ارده کرده است تا پاک کند
    حال با تواجه به معنی رجس که از کتب لغت اوردم و الف و لام جنس الرجس. ایه رو معنا کن تا حقیقت برای همه مشخص شود

    #8828

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    اگر بر اساس توهم شما اراده خداوند تکوینی فرض شود اشکالاتی رخ می دهد و از جمله:

    -چه فضیلتی برای شخص معصوم تکوینی می توان قائل شد؟، و افترای معصومیت تکوینی به اهل بیت علیهم السلام ظلم بزرگی است که مجاهدات این بزرگان را انکار می کند و ایمان و تقوای آنها را فطری و غریزی می انگارد.و اعمال غریزی هم که نمی تواند اجری داشته باشد.

    -تناقض با تصریح نص بر بشر بودن چون دیگر بندگان شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امر به ابلاغ عدم اطلاع از علم غیب الهی به ایشان و خطاب های الله متعال و قصص قرآن همه دال بر امکان و اختیار ارتکاب گناه توسط حتی انبیا است.ضمن اینکه اجر ایشان و فضیلت شان بر اساس امانت داری و تقوایشان توثیق شده است.

    -رد اینکه انبیای الهی برای بشر از بین خودشان با فطرتی به مانند باقی ابنای بشر به رسالت مامور شده اند به روشنی آیات شریفه دلالت دارند. و اینکه اراده خداوند در این انتخاب با تصریح معنای فوق و عدم لزوم نبوت ملائک و در کل غیر بشر برای بشر را تاکید نموده و در پاسخ مدعیان لزوم این چنین اراده ای پاسخ قاطع داده شده.

    -این چه معصومیت و اراده ای است که آثار هدایت و برکات مترتبه آن همواره به زعم باور مندانش در ابهام و عدم توفیق همراه بوده و تا ظهور مهدی علیه السلام پیروان این باور محکومند در اضطرار و سردرگمی باقی بمانند.

    -کمی تعقل بد نیست تا فکر کنید اگر کسی بخواهد با اصل دین به اکمال رسیده به خاتمیت نبوت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و مجاهدت های صحابه عالیقدر و ائمه اهل بیت علیهم السلام مبارزه کند و مسیر هدایت ترسیم شده و مصرح و موکد در قرآن کریم،معجزه محفوظ و قابل فهم نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم و سیره پر برکت و انسان ساز آن حضرت و یاران و اهل بیت پاکش را مخدوش و مشوش کند و در مسیر توحید انحراف ایجاد کند، آیا موثر تر البته بهتر است گفته شود مخرب تر از قرائت و تلبیسات و ترفند های امثال مدعیان تشیع راهی وجود دارد.

    -مدعی تشیع با همه عربده های گوش خراش از روی خدعه و یا حماقت در اثبات اموری چون معصومیت تکوینی و پاکی فطری و ذاتی تا حد تبرک و تیمن و معطر بودن و مشفی بودن فضولات و خون و خاک مزار دست و پا می زند تا افترای بزرگ خود را به الله متعال وارد کنند.و بشر را، غیر معصومین مفروض شان غیر قابل هدایت و فهم جا بزنند. تا سردمداران طماعشان به چپاول مال و ناموس مردم دل ناپاکشان خوش باشد و مقلدین کور در کابوس حقارت و بی خبری بمانند.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    #8831

    abdozzahra1
    کاربر
    بسم الله الرحمن الرحیم

    اینکه اراده تکوینی است یا نه و چه فضیلتی میتواند باشد بحثی است که بعد از قبول کردن عصمت پیامبران و امامان علیهم السلام طرح میشود.ما فقط در ضمن اثبات فضیلت نیستیم بلکه میخواهیم شرایط حاکم و امام ا بیان کنیم که یک حاکم بنا به قاعده عقلی که جوابش را ندادید و با توجه به آیات و روایات زیاد,ناچار باید معصوم باشد که به دنبال این فضیلت هم خواهد آمد.(لا ینال عهدی للظالمین)

    شما اول آیه را ترجمه کنید تا اصلا ببینیم بر عصمت دلالت دارد یا ندارد.اگر بر عصمت دلالت داشت بنده جواب این شبهه شما را خواهم داد.آیه رو با توجه به معنی رجس که از کتب لغن دادم و با توجه به قواعد عربی ترجمه کن لطفا

    و اینکه بر عدم عصمت ایشان بشر بودنشان را دلیل قرار داده اید از سست ترین ادله هایی میتواند باشد که اصلا بشر بودن مانع از معصوم بودن نمیتواند باشد

    و هیچ گونه تناقضی این آیه با آیات دیگر ندارد چون اگر آیه متشابه در مقابل آیه محکم قرار بگیرد ناچار باید آیه متشابه را با توجه به روایات و سنت تاویل کرد.و آیاتی که شما برای رد عصمت آورده اید هیچ کدام بر گنه کار بودن پیامبران و امامان دلالت ندارد چون در مقابل آیه محکم قرار گرفته اند.

    بله کمی تعقل بد نیست.افلا تعقلون؟؟

    در ضمن اینکه سوالات طرح شده در متن های قبلی را جواب نداده اید باز تذکر میدهم آیه 33 سوره احزاب را ترجمه کنید. من تعارض آیات رو حل کردم

    منتظر ترجمه هستم

    #8843
    عقیده عصمت !ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺫﺍﺗﺎ ﻣﻮﺟﻮﺩﯼ ﻣﺨﺘﺎﺭ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﻭﺍﻓﻌﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺳﺮ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﮔﻨﺎﻩ ﻭﯾﺎ ﺛﻮﺍﺏ ﺑﺎﺷﺪ.ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺗﻮﺍﻧﺎﺋﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﻨﺎﻩ نداشته باشد؛ ﺟﺰﺍ ﻭﭘﺎﺩﺍﺷﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﻭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ
    ﻭﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺫﺍﺗﺎ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺍﺷﯿﺎﺋﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﯿﺰ ﺫﺍﺗﺎ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭﺗﻮﺍﻧﺎﺋﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ…!ﻣﺴﻠﻤﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﮐﺮﻡ)ﺹ( ﺭﺍ ﺑﺮﺗﺮﯾﻦ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﯼ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻋﺼﻤﺘﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺍﺩﻋﺎﯼ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻋﻄﺎ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﭘﺲ ﻣﻨﻄﻘﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺍﺋﻤﻪ ﻧﯿﺰ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ

    ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻼﻡ
    : ﻟﻘﺪ ﮐﺎﻥ ﻟﮑﻢ ﻓﯽ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﻮﻩ ﺣﺴﻨﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺪﺭﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺍﻟﮕﻮﺋﯽ ﻧﯿﮑﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎﺳﺖ.ﺑﺎﺭﺯﺗﺮﯾﻦ ﻭﯾﮋ ﮔﯽ ﯾﮏ ﺍﺳﻮﻩ ﭼﯿﺴﺖ؟!
    ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺷﺮﺍﯾﻂ
    ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﺷﺮﻁ ﺍﺳﺖ . ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎﺋﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﻧﺎ ﻣﺤﺮﻡ ﺍﻟﮕﻮﯼ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﯿﻢ ﻭﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻧﺎ ﺑﯿﻨﺎ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﭘﺲ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ !ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﺍﮔﺮ ﺑﯿﻨﺎ ﺑﻮﺩ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ! ﭘﺲ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻣﺎ
    ﻣﻨﻄﻘﺎ
    ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺑﺎﺷﺪ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻋﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻟﮕﻮﯼ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﺪ! ﺍﻣﺎ ﺁﯾﺎﺕ ﻗﺮﺁﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ؛
    ﺳﻮﺭﻩ ﻣﺒﺎﺭﮐﻪ ﻋﺒﺲ ﻋﺒﺲ ﻭﺗﻮﻟﯽ .ﺍﻥ ﺟﺎﺀﻩ ﺍﻻﻋﻤﯽ .ﻭﻣﺎ ﯾﺪﺭﯾﮏ ﻟﻌﻠﻪ ﯾﺰﮐﯽ .ﺍﻭ ﯾﺬﮐﺮ ﻓﺘﻨﻔﻌﻪ ﺍﻟﺬﮐﺮﯼ.
    #8844
    ﻋﺒﻮﺱ ﺷﺪ ﻭﺭﻭﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﮔﺮﺩﺍﻧﯿﺪ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎﺋﯽ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺷﺎﯾﺪ)ﺁﻥ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ( ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺰ ﮐﯿﻪ ﺷﻮﺩ… ﺍﯾﻦ ﺁﯾﺎﺕ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﯿﺴﺖ؟!ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﻭﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ؟ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺟﺰ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ! ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭﺑﺮﺍﯼ ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎﺋﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺴﺠﺪ ﺷﺪ ﻭﺑﺎ ﺳﺮ ﻭﺻﺪﺍ ﺳﺮﺍﻍ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻭﺻﺪﺍﯼ ﺑﯿﻤﻮﺭﺩ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭﭼﻬﺮﻩ ﺩﺭ ﻫﻢ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﻭﺭﻭﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺭﺳﻮﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﺬﮐﺮ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ.ﺳﻮﺭﻩ ﻧﺼﺮ ﺍﺫﺍ ﺟﺎﺀ ﻧﺼﺮ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺍﻟﻔﺘﺢ .ﻭﺭﺍﯾﺖ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﯾﺪﺧﻠﻮﻥ ﻓﯽ ﺩﯾﻦ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻓﻮﺍﺟﺎ .ﻓﺴﺒﺢ ﺑﺤﻤﺪ ﺭﺑﮏ ﻭﺍﺳﺘﻐﻔﺮﻩ ﺍﻧﻪ ﮐﺎﻥ ﺗﻮﺍﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﺎﺕ ﺭﺍ ﻣﺴﻠﻤﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺩﯾﺪﻩ ﻭﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﯾﺪ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﺎﺕ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ؟ ﺍﺯ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ؛
    ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﮐﻨﺪ ؟
    ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ؟!!! ﺍﮔﺮ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﭼﺮﺍ؟ ﺍﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﻦ
    ﻣﮕﺮ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ؟
    ! ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻓﺘﺢ ﻣﮑﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻫﺮ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺳﺘﻢ ﻭﺁﺯﺍﺭ ﻣﺸﺮﮐﯿﻦ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﯿﻦ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻭﺧﺪﺍ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻣﻨﻊ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭﺣﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺘﺢ ﻣﮑﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭﺍﺯ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﮐﻨﺪ.ﺳﻮﺭﻩ ﻓﺘﺢ ﺍﻧﺎ ﻓﺘﺤﻨﺎ ﻟﮏ ﻓﺘﺤﺎ ﻣﺒﯿﻨﺎ .ﻟﯿﻐﻔﺮ ﻟﮏ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺎ ﺗﻘﺪﻡ ﻣﻦ ﺫﻧﺒﮏ ﻭﻣﺎ ﺗﺎﺧﺮ ﻭﯾﺘﻢ ﻧﻌﻤﺘﻪ ﻋﻠﯿﮏ ﻭﯾﻬﺪﯾﮏ ﺻﺮﺍﻃﺎ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎ .ﻭﯾﻨﺼﺮﮎ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﺼﺮﺍ ﻋﺰﯾﺰﺍ ﺣﻘﺎ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻓﺘﺢ ﻧﻤﺎﯾﺎﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﭘﯿﺶ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ.ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﺘﻘﺪﻡ ﻭﻣﺘﺎﺧﺮ ﺗﺮﺍ ﺑﯿﺎﻣﺮﺯﺩ ﻭﻧﻌﻤﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺗﻤﺎﻡ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻭﺗﻮﺭﺍ ﺑﺮﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﮐﻨﺪ . ﻭﺧﺪﺍ ﺗﻮﺭﺍ ﻧﺼﺮﺕ ﺩﻫﺪ ﻧﺼﺮﺗﯽ ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ.
    #8845
    ﺳﻮﺭﻩ ﻣﺤﻤﺪ ﺁﯾﻪ 19 ﻓﺎﻋﻠﻢ ﺍﻧﻪ ﻻ ﺍﻟﻪ ﺍﻻ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺍﺳﺘﻐﻔﺮ ﻟﺬﻧﺒﮏ ﻭﻟﻠﻤﻮﻣﻨﯿﻦ ﻭﺍﻟﻤﻮﻣﻨﺎﺕ ﻭﺍﻟﻠﻪ ﯾﻌﻠﻢ ﻣﺘﻘﻠﺒﮑﻢ ﻭﻣﺜﻮﺍﮐﻢ ﭘﺲ ﺑﺪﺍﻧﮑﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﻌﺒﻮﺩﺋﯽ ﺟﺰ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﺍﯼ
    ﮔﻨﺎﻩ
    ﺧﻮﺩ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﻭﺑﺮﺍﯼ ﻣﻮﻣﻨﯿﻦ ﻭﻣﻮﻣﻨﺎﺕ ﻃﻠﺐ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﮐﻦ ﻭﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﺟﺎﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﻭﺟﺎﯼ ﻣﺎﻧﺪﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ. ﺳﻮﺭﻩ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﯾﺎ ﺍﯾﻬﺎ ﺍﻟﻨﺒﯽ ﻟﻢ ﺗﺤﺮﻡ ﻣﺎ ﺍﺣﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﻟﮏ ﺗﺒﺘﻐﯽ ﻣﺮﺿﺎﺕ ﺍﺯﻭﺍﺟﮏ ﻭﺍﻟﻠﻪ ﻏﻔﻮﺭ ﺭﺣﯿﻢ ﺍﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭼﺮﺍ
    ﺣﺮﺍﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
    ﺁﻧﭽﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺣﻼﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺧﺸﻨﻮﺩﯼ ﺯﻧﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺟﻮﺋﯽ ﻭﺧﺪﺍ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﺭﺣﯿﻢ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺭﺳﻮﻝ ﮔﺮﺍﻣﯽ ﺍﺳﻼﻡ ﺧﻄﺎ ﻫﺎﺋﯽ ﺳﺮﺯﺩﻩ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ ﻭﺣﯽ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﮔﺎﻩ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺍﺋﻤﻪ ﺧﻄﺎﯼ ﺳﻬﻮﯼ ﺭﺥ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻣﻄﻠﻊ ﺷﺪﻩ ﻭﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﻨﺪ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﻭﺣﯽ ﻧﻤﯽ ﺷﺪﻩ!!! ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻣﺎﺩﺭﺯﺍﺩ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻭﻫﺪﺍﯾﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻩ !!! ﺩﺭﺻﻮﺭﺗﯿﮑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﺿﺤﯽ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﯾﻀﯿﻪ ﺭﺍ ﺭﺩ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ:
    ﺍﻟﻢ ﯾﺠﺪﮎ ﯾﺘﯿﻤﺎ ﻓﺂﻭ.ﻭﻭﺟﺪﮎ ﺿﺎﻻ ﻓﻬﺪﯼ
    ﺁﯾﺎ ﯾﺘﯿﻤﺖ ﻧﯿﺎﻓﺖ ﻭﻣﺎﻭﺍﯾﺖ ﺩﺍﺩ. ﻭﮔﻤﺮﺍﻫﺖ ﯾﺎﻓﺖ ﻭﻫﺪﺍﯾﺘﺖ ﮐﺮﺩ.. ﮔﺮﭼﻪ ﻣﺘﻌﺼﺒﯿﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﻣﯽ ﺭﺳﻨﺪ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺿﺎﻻ ﻓﻬﺪﯼ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺩﺭ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﮑﻪ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭﺧﺪﺍ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ!!!ﮔﺮﭼﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﻭﺧﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﭽﮕﯽ ﮔﻢ ﺷﻮﺩ ﻭﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻣﻬﻢ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﯿﺎﻥ ﮐﻨﺪ!!!!ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺿﺎﻻ ﺭﺍ ﮔﻢ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺁﯾﻪ ﺳﻮﺭﻩ ﺣﻤﺪ ﺑﮕﻮﯾﻢ :ﻭﻻ ﺍﻟﻀﺎﻟﯿﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺩﺭ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﻩ!!!! ﭼﻨﺪ ﻧﮑﺘﻪ ﻣﻬﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﺩ. ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﺬﮐﺮ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻋﻨﻮﺍﻥ
    ﻣﺨﺪﻭﺵ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﺍﺯ ﺳﻨﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ)ﺹ( ﻧﯿﺴﺖ
    بلکه ﺑﺮ ﻋﮑﺲ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﻨﺖ ﻧﺒﻮﯼ ﺗﻮﺳﻂ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺗﺎﯾﯿﺪ
در حال نمایش 15 نوشته (از کل 103)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.