آغاز انحراف در تاریخ بشریت

Home انجمن ها شرکیات. توسل، شفاعت و بدعت آغاز انحراف در تاریخ بشریت

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  مراد اسلامی در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 4 نوشته (از کل 4)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1568
    آغاز انحراف در تاريخ بشريت

    خداوند بندگانش را آفريد تا او را عبادت کنند و آنچه که جهت ادامه‌ي زندگي به آن نياز دارند همچون رزق و غيره را برايشان مهيا نمود، خداوند مي‌ فرمايد:
    ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ * مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ * إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ﴾. (ذاريات / 56-58)
    «جن و انس را خلق نکردم مگر براي اينکه مرا عبادت کنند، از آنان هيچ روزي نمي خواهم و نمي‌ خواهم که طعام بدهند، به تحقيق فقط خداوند روزي ‌دهنده و صاحب قدرت فراوان است».
    اقرار بوجود الله و اينکه فقط او شايسته‌ي عبادت است در فطرت و سرشت هر انساني نهفته است، چنان چه اين فطرت به همان صورت سالم بماند، انسان خود به خود به وحدانيت و محبت او اقرار مي‌ کند، او را عبادات کرده و کسي را شريک او قرار نمي ‌دهد. و در حقيقت شيطانهاي جن و انس هستند که او را منحرف کرده و با وسوسه ‌هاي پوچ و بيهوده گناهان را در نظر زيبا جلوه مي ‌دهند، لذا توحيد امري فطري، و شرک پديده ‌اي جديد و وارداتي است. خداوند مي ‌فرمايد:
    فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ  . (روم / 30)
    «خالصانه به دين اسلام رو کن؛ دين اسلامي که الله همة مردم را بر آن خلق کرد و هيچ دگرگوني در خلقت الله بوجود نمي آيد».
    و پيامبر -صلي الله عليه وسلم- مي ‌فرمايد: «کل مولود يولد على الفطرة، فأبواه يهودانه، أو ينصرانه، أو يمجسانه» . «هر مولودي بر فطرت اسلام متولد مي ‌شود، پس از آن پدر و مادرش او را يهودي، نصراني يا مجوسي مي ‌گردانند».
    بنابرين، اصل در بني آدم توحيد و دين از زمان آدم و فرزندان وي تا مدتي طولاني، اسلام بوده است.
    خداوند مي ‌فرمايد :
    ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ﴾ (بقره / 213)
    «مردم همگي امتي [بر دين] واحد بودند [سپس اختلاف کردند] خداوند پيامبران را بشارت ‌دهنده و ترساننده مبعوث کرد».
    براي اولين بار شرک و انحراف عقيدتي، در قوم نوح -علیه السلام- بوجود آمد، لذا نوح -علیه السلام- اولين رسول خداوند است.
    ﴿إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِن بَعْدِهِ﴾. (نساء / 163)
    «[اي رسول خدا] ما به تو وحي [نازل] کرديم همچنانکه به نوح و پيامبران بعد از او وحي [نازل] کرديم».
    ابن عباس -رضی الله عنهما- مي ‌گويد: فاصله زماني بين آدم و نوح -علیه السلام- ده قرن بوده، که همة آنان بر دين اسلام بوده ‌اند.
    ابن قيم مي ‌گويد : گفتة ابن عباس به طور قطع صحيح است. زيرا آية سورة بقره در قرائت ابي ابن کعب اين چنين است: «فاختلفوا فبعث الله النبيين» يعني : «سپس اختلاف کردند، خداوند پيامبران را فرستاد». و قرائت مذبور را اين فرمودة خداوند تأييد مي ‌کند :
    ﴿وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ﴾ (يونس / 19)
    «مردم نبودند مگر بر ديني واحد، سپس دچار اختلاف شدند. [ابتدا مردم همه يک امت بودند سپس اختلاف کردند]».
    ابن القيم (رحمه الله) از اين قرائت نتيجه مي ‌گيرد که سبب بعثت پيامبران اين بود که مردم در دين [عقيده] صحيح دچار اختلاف شده بودند همچنانکه عرب ابتدا بر دين ابراهيم -علیه السلام- بودند.
    تا اينکه شخصي به نام، «عمرو ابن لحي الخزاعي» آمد و دين ابراهيم -علیه السلام- را تغيير داد و با روش خاصي، بتها را به عربستان و حجاز آورد. اين بتها به جاي الله عبادت شدند و به اين ترتيب شرک در اين سرزمينهاي مقدس و اطراف آن رواج پيدا کرد، تا اينکه خداوند، پيامبرش محمد -صلي الله عليه وسلم- را که خاتم انبيا است، مبعوث کرد. او مردم را به توحيد و پيروي از دين ابراهيم فرا خواند. و در راه خدا به نحو احسن جهاد کرد بتها را درهم شکست تا آن که عقيدة صحيح و دين ابراهيم به اين سرزمينها بازگشت، و خداوند دينش را به وسيله‌ي او -صلي الله عليه وسلم- تکمیل و نعمتش را بر جهانیان کامل کرد، مردم قرون ارزشمند پس از قرن پیامبر، راه و روش او را پیمودند. پس از آن، کم‌کم جهل و نادانی در میان مردم رواج یافت، برخی از باورها و اعتقادات ادیان دیگر وارد اسلام شد، بوسیله‌ی دعوتگران گمراه و ساختن بارگاه بر قبرهای اولیاء و صالحن به هدف تعظیم و بزرگداشت و به ادعای محبت، شرکت در جوامع مسلمانان رواج یافت. تا اندازه‌ای که ضریح و بارگاه‌های روی قبرها، به مراکز دعاء، استغاثه [به کمک طلبیدن]، ذبح و نذر برای غیر الله تبدیل شد و بدینصورت انواع عبادات را برای آنان انجام دادند که در واقع به جای الله آنها را عبادت می‌کردند. و این شرک را به گمان خودشان توسل به صالحین و اظهار محبت به آنان تلقی می‌ کردند نه عبادت، غافل از این که این همان عقیده و سخن مشرکین قدیم بود که می ‌گفتند :
    ﴿مَا نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى﴾ (زمر / 3).
    «ما آنان را عبادت نمی ‌کنیم مگر برای اینکه ما را به خدا نزدیک کنند».
    و علیرغم شرکی که در میان مردم [در عصر حاضر و قدیم] گذشته بوده است، با وجود این، اکثرشان به توحید ربوبیت ایمان داشته‌ اند ولی در عبادات برای خدا شریک قائل شده‌ اند. خداوند می ‌فرماید :
    ﴿وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِكُونَ﴾. (يوسف / 106)
    «بیشترشان به خدا ایمان نمی ‌آورند مگر اینکه در حال ایمان آوردنشان مشرک هستند».
    کسی وجود ذات پروردگار را انکار نکرده مگر افراد معدودی همچون فرعون، دهریها، ملحدان و کمونیستهای عصر حاضر که انکارشان از باب غرور و تکبر است. در حالیکه آنان در باطن و درونشان به وجود خدا معترفند. خداوند می فرماید :
    ﴿وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْماً وَعُلُوّاً﴾ (نمل / 14)
    «از روی عناد و سرکشی آیات خدا را انکار می ‌کردند در حالی که در وجودشان به این آیات یقین داشتند».
    و با اقتضای عقل یقین دارند که هر مخلولقی خالقی دارد و هر موجودی منحصراً بوجود آورنده ‌ای. و این نظام هستی با این نظم دقیق حتماً باید مدبری حکیم، توانا و علیم داشته باشد. لذا کسی که منکر ذات الله است یا عقلش را از دست داده یا متکبری است که خود را به نادانی و جهالت زده است، مسلماً نظریات چنین افرادی بی ‌ارزش بوده و اعتباری ندارد.

    #3486

    fandogh
    کاربر
    من به نوبه خودم از مقاله خوب مراد اسلامی ممنونم.
    یک سؤال هم دارم: به ما گفته اند آیه 35 سوره مائده که می فرماید: «وَبتغوا الیه الوسیله» دلالت بر این دارد که خود خدا به ما دستور داده برای تقرب به خودش از وسیله یا وسیله هایی کمک بگیریم. لطفا بفرمایید این وسیله چیست؟ و آیا با این وجود می توان عقیده شیعیان را با عقیده بت پرستان قیاس کرد؟ضمنا در صورت امکان به احادیث اهل سنت استناد نفرمایید.
    با تشکر
    فندق
    #4229

    abdollah.hanafi
    کاربر
    امام کاظم ع می فرماید بهترین وسیله برای تقرب خدا نوافل هستند.‏‎

    #4230

    abdollah.hanafi
    کاربر
    اسماء خداوند اعمال نیک و…بهترین بهترین وسیله هستند.. خداوند مي فرمايد:«وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَي فَادْعُوهُ بِهَا»( اعراف 180).«و براي خداوند نامهاي نيكوست پس به وسيله آنها او را بخوانيد».«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ» (بقره 153). يعني: اى افرادى که ايمان آورده ‏ايد! از صبر (و استقامت) و نماز، يارى جوئيد. «الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»(آل عمران 16). «كساني كه مي گويند پروردگارا ما ايمان آورديم پس گناهان ما را ببخش و مارا از عذاب آتش دور بگردان». «رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ» (آل عمران 53). «پروردگارا ما به آنچه نازل كردي ايمان آورديم و از فرستاده ات تبعيت نموديم پس ما را از شهادت دهندگان بنويس».
    اگر شخصي بر سر قبري حاضر گردد و صاحب قبر را واسطه ي بين خود و اللهتعالي نمايد، اين عمل شرک اکبر است. (مثلا بگويد: اي فلاني نزد الله برايم دعا و شفاعت کن تا فلان مشکلم برطرف شود و يا فلان مرضم بهبود يابد). زيرا آنها ديگر مرده اند و توانايي رفع حاجات مردم و رساندن پيام مردم را به خدا ندارند و هيچ دليلي براي جواز آن وارد نشده است.
    آيا اهل تشيع و گورپرستان ها اين كار را نمي كنند اگر نمي كنند چرا قبر امام رضا رو هر روز بزرگتر مي كنند چرا دست به سينه روبه قبر مي ايستند؟
    در سوره فاطر الله تعالي به اين نکته اشاره مي کند که آن کسانيکه بهغير از الله تعالي به فرياد و طلب حاجات خوانده مي شود، در روز قيامت از آنها – درخواست کنند گان-برائت مي کنند .اين اعلام برائت حتما خاص انسانها يا ملائک است و لازمه برائت اينست که آنها موجوداتي زنده بودند و بعدا مرده اند و سپس توسط محبانشان به فرياد خوانده شده اند:«إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَااسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ» ﴿فاطر 14﴾.يعني:« اگر آنها را بخوانيد دعاى شما را نمى‏ شنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان نمى ‏كنند و روز قيامت‏ شرك شما را انكار مى ‏كنند و [هيچ كس] چون [خداى] آگاه تو را خبردار نمى ‏كند.

    نوشته شده توسط: سیدنا عمر ‏‎

در حال نمایش 4 نوشته (از کل 4)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.