معنی مولی در واقعه غدیر

Home انجمن ها جانشینی معنی مولی در واقعه غدیر

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  aa در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1482

    aa
    کاربر
    بارها در اين سايت از شيعه ايراد گرفته شده است که چرا مولي در واقعه غدير را سرپرستي و جانشيني معنا مي کنيد .پاسخ:

    با مطالعه خطبه‌ها ، سخنان و نامه‌هاي مردم عصر رسول خدا صلي الله عليه وآله و قرون نخستين اسلامي ، درمي‌يابيم كه آن‌ها همواره از واژه «ولي» استفاده و از آن امامت ، خلافت ، سرپرستي و أولويت را اراده و استنباط مي‌كرده‌اند . خليفه اول و دوم در خطبه‌هاي متعددي كه داشته‌اند ، خود را «ولي امر مسلمين» ، «ولي رسول خدا» و … مي‌دانسته‌اند . و نيز وقتي جانشين خود را انتخاب و يا شخصي را به حكومت يك منطقه‌اي نصب مي‌كردند‌ ، به او عنوان «والي» داده و در حكم او از كلمه «ولي» استفاده مي‌كردند .نمونه هاي زير را مشاهده کنيد.
    1- فَلَمَّا تُوُفِّىَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- قَالَ أَبُو بَكْرٍ أَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- فَجِئْتُمَا تَطْلُبُ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ وَيَطْلُبُ هَذَا مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا ….
    پس از وفات رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) ابوبكر گفت : من جانشين رسول خدا هستم ،‌ شما دو نفر (عباس و علي ) آمديد و تو اي عباس ميراث برادر زاده‌ات را درخواست كردي و تو اي علي ميراث فاطمه دختر پيامبر را ….
    صحيح مسلم ، ج 3 ، ص 1378 ، ح 1757
    در اين روايت خليفه دوم تصريح مي‌كند كه ابوبكر خود را ولي = خليفه رسول خدا مي‌دانست
    2- عبد الرزاق عن معمر عن الزهري عن مالك بن أوس بن الحدثان النصري … فلما قبض رسول الله (ص) قال أبو بكر أنا ولي رسول الله (ص) بعده أعمل فيه بما كان يعمل رسول الله (ص) فيها… .
    عمر گفت : و چون رسول خدا از دنيا رفت ابوبكر گفت : من ولي و جانشين پياميرم ، و همانگونه كه او رفتار كرد من نيز چنان خواهم رفت…
    الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار ، ج 5 ، ص 469 ، ح9772 ، تحقيق : كمال يوسف الحوت ، ناشر : مكتبة الرشد – الرياض ، الطبعة : الأولى ، 1409هـ .
    نكته مهم در اين روايت اين است كه ابوبكر مي‌گويد : «أنا ولي رسول الله (ص) بعده» كلمه «بعده» مطلب را روشن تر مي‌کند .
    3- أبو بكر بعد از به خلافت رسيدن در خطبه‌هايي كه براي صحابه ايراد كرده ، با استفاده از كلمه «ولي» خود را «ولي امر مسلمين» خوانده است .
    لما ولي أبو بكر رضي الله تعالى عنه، خطب الناس فحمد الله وأثنى عليه ثم قال: أما بعد أيها الناس فقد وليتُكم ولستُ بخيركم .
    و چون ابوبكر به خلافت رسيد براي مردم سخنراني كرد و پس از حمد و ثناي الهي گفت : اي مردم من رهبر شما شده‌ام ؛ ولي بهترين شما نيستم .
    البلاذري ، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ) أنساب الأشراف ، ج 1 ، ص 254 ؛
    4- محمد بن سعد در طبقات ، سيوطي در تاريخ الخلفاء و ابن حجر هيثمي در الصواعق و بسياري ديگر از بزرگان اهل سنت ، خطبه ديگري را از خليفه دوم نقل كرده‌اند كه پس از به خلافت رسيدن آن را ايراد كرده است:
    لما بويع أبو بكر قام خطيبا فلا والله ما خطب خطبته أحد بعد فحمد الله وأثنى عليه ثم قال أما بعد فإني وليت هذا الأمر وأنا له كاره ووالله لوددت أن بعضكم كفانيه … .
    وقتي كه با ابوبكر بيعت شد خطبه‌اي خواند كه به خدا سوگند بعد از او چنين خطبه‌اي خوانده نشد ، پس از حمد و ثناي الهي گفت : من به امر رهبري شما برگزيده شدم ؛ ولي از آن خوشنود نيستم ، دوست داشتم يكي از شما اين مسؤوليت را مي‌پذيرفت …
    الطبقات الكبرى ، ج 3 ، ص 212 ، ناشر : دار صادر – بيروت ؛
    5- ابن اثير جزري مي‌نويسد كه خليفه اول بعد از انتصاب عمر به جانشيني خود ، به فرماندهان سپاه اين چنين نوشت :
    وكتَبَ إِلى أُمرَاءِ الأجنَادِ : وَلَّيْتُ عليكم عمرَ ولم آلُ نَفْسِي وَلا المُسْلِمين خيرا ، ثم مَاتَ وَدُفِنَ لَيْلا .
    ابوبكر در نامه‌اي به فرماندهان ارتش نوشت : عمر را بر شما جانشين قرار دادم ، و در اين كار جز خير خواهي براي مسلمين نخواستم ، سپس ابو بكر از دنيا رفت و شب بدنش دفن شد .
    معجم جامع الأصول في أحاديث الرسول ، ج 4 ، ص 109 .
    6- نه تنها خليفه اول براي انتصاب عمر از واژه «ولي» استفاده مي‌كند ؛ بلكه صحابه نيز در اعتراضي كه به ابوبكر داشتند ، از دو كلمه «ولي» و «خليفه» در كنارهم استفاده كرده‌اند :
    ابن تيميه حراني ، نظريه پرداز وهابيت و مؤسس فکری اين فرقه مي‌نويسد :
    لما استخلفه أبو بكر كره خلافته طائفة حتى قال طلحة ماذا تقول لربك إذا وليت علينا فظا غليظا .
    زماني كه ابوبكر ، عمر را به جانشيني انتخاب كرد ، برخي از اين انتخاب ناراحت شدند ، طلحه گفت : جواب خدا را بر جانشين قرار دادن عمر چگونه خواهى داد ، آن هنگامي كه به ملاقات او بروي و از تو سؤال شود ‌كه چرا فردي خشن و بد اخلاق را بر مردم مسلط كردي ؟ .
    ، منهاج السنة النبوية ، ج7 ، ص 461 ، تحقيق د. محمد رشاد سالم ، ناشر : مؤسسة قرطبة ، الطبعة : الأولى ، 1406هـ .

    7- ابن خلدون در مقدمه معروفش مي‌نويسد كه عمردرآستانه مرگ گفت :
    لو كان سالم مولى حذيفة حيا لوليته .
    اگر سالم غلام (يا آزاد شده) حذيفه زنده بود او را جانشين قرار مي دادم.
    مقدمة ابن خلدون ، ج 1 ، ص 194 ، ناشر : دار القلم – بيروت – 1984 ، الطبعة : الخامسة .
    8- ابن كثير دمشقي متن حكم خليفه دوم را هنگام انتصاب أبو موسي اشعري به حكومت بصره اين گونه نقل مي‌كند :
    وكتب إلى اهل البصرة اني قد وليت عليكم أبا موسى لياخذ من قويكم لضعيفكم وليقاتل بكم عدوكم وليدفع عن دينكم … .
    عمر به مردم بصره نوشت : من ابو موسي را والي قرار دادم تا حق ضعيفان را از افراد قوي و نيرومند شما بگيرد و با دشمن شما به جنگد و از دين دفاع نمايد …
    البداية والنهاية ، ج 7 ، ص 82 ، ناشر : مكتبة المعارف – بيروت .
    9- طبري و ابن جوزي در تاريخشان مي‌نويسند كه معاوية بن أبو سفيان هنگام انتصاب عبيد الله بن زياد خطاب به مردم بصره گفت :
    ثم قال قد وليت عليكم ابن أخي عبيد الله بن زياد
    پسر برادرم عبيد الله بن زياد را والي قرار دادم .
    تاريخ الطبري ، ج 3 ، ص 245 ، ناشر : دار الكتب العلمية – بيروت ؛
    حال سؤال اين است كه چرا با وجود چنين موارد روشني بايد كلمه (ولي) و (مولي) در سخن رسول خدا تأويل غير معقول شود .چطور خلفاء در اواخر عمرشان وقتي از کلمه ولي و مولي استفاده ميکنند منظورشان جانشيني است ليکن پيامبر اکرم در اواخر عمر مبارکشان در حجه الوداع ، وقتي اين کلمه را در مورد حضرت علي بکار مي برند منظورشان فقط دوستي است.
    در کنار اينها آغاز سخن رسول خدا با جمله «ألست أولي بكم» و در واقع اشاره ايشان به آيه «النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِم‏ (احزاب/6) . نزول آيه ابلاغ قبل از واقعه غدبر.نزول آيه اکمال بعد ازآن.گرماي زياد وسختي راه.تبريک وتهنيت به حضرت علي. و بسياري موارد ديگر ثابت مي کند که مولي در سخن پيامبر نمي توانست صرفا دوستي باشد.
    لذا بي ترديد لفظ مولي در واقعه غدير معني حقيقي اولي بتصرف ميباشد چنانچه وليّ النکاح بمعني متولي امر نکاح است و ولي المراة زوجها و ولي الطفل ابوه به معني اولي به ميباشد وليعهد سلطان بمعني متصرف در امور سلطنت بعد از سلطان است و ولي دانش آموز را هم که خود ميدانيد.
    و مهم تر از همه اينکه اگر لفظ مولا نص بر امامت و خلافت ابتدائيه نبودحضرت اميرالمومنين(ع) مرتب به آن دليل و حجت نمي آورد.

    والسلام

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.