این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط blackblock در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1444
این مقاله را بخوانید:
چرا سنی ها در وضو، پا را میشویند و شیعه ها مسح میکنند؟
مطلب زیر را به نقل از http://rohollah110.blogfa.com/cat-2.aspx در این جا قرار می دهم:ما «شيعيان دوازده امامي» در برخي از واجبات وضو با اهل تسنن اختلاف داريم:
1- در فقه ما، شستن صورت از بالا به پايين واجب است – البته برخي فرمودهاند: شستن صورت از بالا مبني بر احتياط است- [1] ولي اهل تسنن به اتفاق گفتهاند: شستن صورت از بالا به پايين مستحب است [2] .
2- در فقه ما، شستن دستها از بالا به پايين واجب است ولي اهل تسنن به اتفاق گفتهاند: شخص مخير است دستها را از پايين به بالا يا به عکس بشويد و اتفاق نمودهاند بر اينکه از پايين (از سر انگشتها) به بالا شستن مستحب است [3] .
3- در فقه ما «شيعيان» مسح کردن جلوي سر واجب است ولي اهل تسنن در مسح سر اختلاف دارند.
مالکيها گفتهاند: مسح تمام سر واجب است.
حنبليها گفتهاند: مسح تمام سر و گوشها واجب است.
– گوشها را از سر و جزء آن دانسته و روايتي نيز بر اين مطلب نقل کردهاند – [4] .
حنفيها گفتهاند: مسح يک چهارم سر واجب است.
شافعيها گفتهاند: مسح بعضي از سر – هر مقدار که باشد – واجب است [5] .
و برخي از آنها هم گفتهاند: اگر به جاي مسح، سر را بشويند يا به آن آب بپاشند کفايت ميکند [6] .
4- در فقه شيعه مسح نمودن روي پا واجب است ولي اهل تسنن به اتفاق گفتهاند: واجب است پاها را بشويند [7] .
بنابر آنچه نقل شد، محل خلاف بين ما و آنها چهار مورد است:
1- ما شستن صورت را از بالا به پايين واجب ميدانيم ولي آنها مستحب ميدانند. دليل ما بر اين امر رواياتي است مبني بر اينکه پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم در وضو صورت مبارکشان را از بالا به پايين ميشستهاند و روايتي نيز نقل شده که امامعليه السلام امر فرموده است:
اغسل من اعلي وجهک الي اسفله [8] .
صورت را از بالا به پايين بشوييد.
اما اهل تسنن گفتهاند: آيه شريفه: فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ [9] امر به شستن کرده و از جهت کيفيتِ شستن، مطلق است و در آن نفرموده است از بالا بشوييد. و روايات نيز استحباب از بالا شستن را ثابت ميکند نه وجوب آنرا.
2- ما شستن دستها را از بالا به پايين واجب ميدانيم ولي آنها مستحب ميدانند.
دليل ما بر اين امر روايات بيانيه است، که رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم دستها را از بالا به پايين ميشست و روايت صحيحهاي نيز از امامعليه السلام وارد شده که حضرت در مقام تفسير آيه مربوط به وضو [10] فرموده است:
بايد دستها را از بالا به پايين بشوييد [11] .
3- ما مسح سر را واجب و متعيّن ميدانيم ولي آنها با ما در اين مورد اختلاف دارند، بين خودشان نيز اختلاف وجود دارد، به شرحي که قبلاً بيان کردم.
دليل ما روايات فراواني است که دلالت و صراحت دارند بر وجوب مسح مقداري از جلوي سر، يکي از آن روايات صحيحه زراره است که به امام باقرعليه السلام عرض کرد:
عن ابي جعفرعليه السلام قلت له: الا تخبرني من أين علمت وقلت: ان المسح ببعض الرأس و بعض الرجلين؟ فضحکعليه السلام وقال: يا زرارة قاله رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم ونزل به الکتاب من اللَّه عزَّوجلَّ قال تعالي: (فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ) فعرفنا ان الوجه کله ينبغي أن يُغسل – الي ان قال – ثم فصل تعالي بين الکلام فقال: (وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ) فعرفنا حين قال «برؤسکم» ان المسح ببعض الرأس لمکان الباء [12] .
از کجا دانستي که مسح به بعضي از سر و به بعضي از پا ميباشد؟ حضرت فرمود:
اي زراره اين حکم را رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم فرموده و در باره آن آيه از طرف خدا نازل شد، خداوند متعال فرمود: (فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ) پس از اين جمله فهميديم که بايد همه صورت را شست. – تا آنکه فرمود: – پس از آن خداوند متعال، بين کلام فاصله انداخت (يعني جمله دوم را از جمله اول جدا نمود) و فرمود: (وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ) پس – از اينکه در شستن صورت «با» نياورد و در مسح سر «با» آورد – و «برؤسکم» فرمود دانستيم که مسح به بعضي از سر است، بخاطر «باء».
خلاصه اينکه، آيه شريفه دلالت دارد بر اينکه مسح مقداري از سر واجب است، زيرا معلوم است که «باء» در جمله «برؤسکم» زايد نيست و اصل عدم زياده و بر خلاف فصاحت و بلاغت است، و روايات فوق در مقام سؤال و بيان و تفسير آيه مبارکه صريح است که «باء» در «برؤسکم» براي تبعيض ميباشد.
اما اهل تسنن بلحاظ اختلاف آنها در فهم آيه شريفه و نداشتن روايات قابل قبول نزد خودشان، گرفتار اختلاف شدهاند و برخي از آنان روايتي نقل کردهاند که رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم تمام سر مبارکش را مسح کرد و دستش را از جلوي سر آورد تا پشت سر و باز بر گرداند به جلوي سر [13] .
روايت ديگري هم نقل کردهاند که گوشها از سر (جزء سر) است [14] .
نيز روايتي نقل کردهاند که: دو انگشت سبابه را داخل گوشها ببرند و دو انگشت ابهام را روي گوشها بکشند [15] البته اين را از مستحبات مسح سر ميدانند.
خلاصه، از آيه شريفه استفاده ميشود که شستن صورت و مسح سر با هم تفاوت دارند و صورت بدون حرف «باء» آمده ولي سر با حرف «باء» آمده است و عدّه زيادي از علماي اهل تسنن اعتراف و قبول کردهاند که «باء» براي تبعيض است و برخي هم گفتهاند «باء» زائده است لذا گفتهاند: بايد تمام سر را مسح نمود [16] .
4- ما «شيعيان دوازده امامي» واجب ميدانيم که روي پاها مسح شود ولي اهل تسنن به اتفاق ميگويند، بايد پاها را مانند صورت و دستها بشويند [17] .
دليل ما علاوه بر روايات فراوان- [18] که صريح در اين هستند که بايد پاها را مسح نمود – آيه شريفه وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَي الْکَعْبَيْنِ [19] ميباشد.
زيرا بطوري که از روايات صحيحه و از سياق خود آيه شريفه استفاده ميشود جمله «وارجلکم الي الکعبين» عطف است بر محلّ «برؤسکم» و چون «رؤسکم» مفعول «وامسحوا» است و محلّاً منصوب است «وارجلکم» نيز منصوب ميباشد – به لحاظ عطف بر محل «برؤسکم» -.
بر اين اساس معناي آيه اين ميشود «سر را مسح کنيد، پاها را نيز مسح کنيد.»
ولي اهل تسنن مدّعي هستند که «وارجلکم الي الکعبين» عطف است به «وجوهکم» و معنا اين ميشود که: پاها را نيز مانند صورت و دستها بشوييد. و ظاهر آيه را گرفتهاند [20] که «ارجلکم» به فتح لام است و عطف به «وجوهکم» ميباشد.
پاسخ آنها اين است که علاوه بر روايات بيانيه که کيفيت وضو گرفتن رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم را نقل کردهاند و علاوه بر روايات معتبره کثيره که از اهل بيت پيامبر اکرمعليه السلام در تفسير آيه و در چگونگي وضو وارد شده است [21] سياق آيه شريفه گوياي اين است که «وارجلکم» عطف بر محلّ «برؤسکم» است، زيرا جمله «فاغسلوا وجوهکم» تمام شده و جمله «فامسحوا برؤسکم» فاصله شده است و اين جمله مربوط به مسح سر ميباشد و پس از آن جمله «وارجلکم الي الکعبين» آمده است و فاصله شدن جملهاي مستقل بين معطوف و معطوف عليه، بر خلاف فصاحت و بلاغت و بر خلاف سياق عبارت است و کلمات فصحا وبلغا از چنين اموري مبرّي است تا چه رسد به کلام خدواند متعال، مضافاً بر اينکه ماده «مَسَحَ» بنفسه متعدي است و «باء» حرف جرّ که سر مفعول آن آمده است براي افاده تبعيض است نه براي تعديه، پس در واقع «برؤسکم» منصوب است و «ارجلکم» عطف است به آنگونه که در واقع ميباشد.
[1] عروة الوثقي (محشي)، فصل في افعال الوضوء: الأول….
[2] الفقه علي المذاهب الخمسه، ص 35: الفقه علي المذاهب الاربعة، ج 1، ص54 صلاة المؤمن، القحطاني، ج 1، صص42،41.
[3] الفقه علي المذاهب الخمسه، ص35؛ الفقه علي المذاهب الاربعة، ج1، ص54، صلاة المؤمن، القحطاني، ج1، صص42،41.
[4] صلاة المؤمن: علي بن وهف القحطاني: ج 1، ص45.
[5] الفقه علي المذاهب الخمسة، صص37،36؛ الفقه علي المذاهب الاربعة، ج1، صص54 ،36؛ صلاة المؤمن القحطاني، ج1، صص46،42.
[6] همان.
[7] همان.
[8] وسائل الشيعة: ابواب الوضوء، باب 15 / ح 22.
[9] سوره مائده / 6.
[10] يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَي الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَيْدِيَکُمْ إِلَي الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَي الْکَعْبَيْنِ اي کساني که ايمان آوردهايد! هنگامي که به نماز ميايستيد، صورت و دستها را تا آرنج بشوييد؛ و سر و پاها را تا مفصل (بر آمدگي پشت پا) مسح کنيد.
چهار تذکر
1 – در آيه مبارکه حدّ و مقدار دست که بايد در وضو شسته شود تا آرنج تعيين شده است، زيرا «مرافق» جمع «مرفق» به معناي «آرنج» است و چون هنگامي که گفته شود دست را بشوييد، ممکن است به ذهن برسد که دستها را تا مچ بشوييد، چرا که عرفاً اين مقدار شسته ميشود، براي رفع اين توهم، فرموده است، تا آرنج بشوييد «الي المرافق».
از اين توضيح معلوم شد که کلمه «الي» در آيه فوق، فقط براي بيان حد شستن و مقدار آن ميباشد نه کيفيت شستن. به طوري که برخي از اهل تسنن توهم کرده و مدعي شدهاند که بايد ولو به نحو استحباب دستها را از سر انگشتان به طرف آرنج بشويند و به ظاهر آيه تمسک کردهاند.
توضيح اينکه اين مطلب در آيه، مانند آن است که – مثلاً – به خادم مسجد بگويند: «اکنس المسجد من الباب الي المحراب» مسجد را از درب آن تا محراب جارو بزن، در اينجا منظور گوينده بيان حد و مقداري است که بايد جارو بزند و نميخواهد بگويد: از کجا شروع و به کجا ختم کن.
با اين توضيح روشن شد که آيه، تنها مقداري از دست را که بايد بشويند ذکر کرده و متعرض کيفيت شستن نشده است، خصوصاً که در آيه، کلمه «مِنْ» نيامده است.
2 – کلمه «ب» که در «برؤسکم» ميباشد، طبق روايات معتبره به معناي «تبعيض» است، يعني «قسمتي» از سر را مسح کنيد. عدهاي از اهل لغت نيز گفتهاند: «ب» به معناي «تبعيض» ميآيد. ابن هشام نيز در مغني حرف الباء به اين مطلب اشاره کرده است. بر اين اساس اين که جمعي ازاهل تسنن، تمام سر و حتي برخي از آنها، گوشها را مسح ميکنند، از آيه استفاده نميشود وارتباطي به آيه ندارد.
3 – در قرآنها «وَاَرْجُلَکُم» به فتح لام نوشته شده است لذا بايد توجه نمود که آيا «ارجلکم» به «وجوهکم» عطف شده يا به محل «رؤسکم»؟! نظر شيعه چيست؟ و نظر اهل تسنن چه ميباشد؟
4 – قرار گرفتن «ارجلکم» (پاها) در کنار «رؤسکم» (سرها) گويا و گواه بر اين است که پاها نيز بايد مانند سر مسح شود نه اين که آنها را بشويند، و اگر «اَرْجُلَکم» بفتح لام قرائت ميشود به لحاظ آن است که عطف بر محلّ «برؤسکم» است نه عطف بر «وجوهکم».
زيرا در ميان «وجوهکم» و «ارجلکم» يک جمله مستقل فاصله است و در عطف به يکي از آنها «الأقرب يمنع الا بعد» حاکم است، به علاوه عدهاي از قراء «ارجلِکم» را به کسر لام خواندهاند، گذشته از اينها اِعراب کلمه، شرعاً حجيّت ندارد و حکمي را ثابت نميکند، چون اِعراب گذاريها از جانب رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم نبوده است.
با اين توضيحات معلوم شد که جهت روشن شدن کيفيت شستن و مسح نمودن بايد سراغ عمل و سنت رسول اللَّه صلي الله عليه وآله وسلم رفت که به وسيله اهل بيت آن حضرت بيان شده است.
[11] وسائل الشيعه: ابواب الوضوء، باب 19 / ح 1.
[12] وسائل الشيعه: باب 23، از ابواب وضوء، ح 4.
[13] صحيح بخاري ح185 و مسلم ح235.
[14] ابن ماجه در کتاب الطهاره، ح443 و صلاة المؤمن القحطاني ج1 ص45.
[15] ابو داود ح142 و ديگران نقل کردهاند، به صلاة المؤمن القحطاني ص42 مراجعه شود.
[16] تفصيل اقوال آنها در: الفقه علي المذاهب الاربعه ج1 ص36 آمده است. ابن هشام در مغني حرف الباء، از قول بعضي نقل کرده که «با» در آيه شريفه براي تبعيض است.
[17] مذاهب چهارگانه اهل تسنن در اصل شستن پاها اتفاق دارند ولي در کيفيت شستن اختلاف دارند، حنفيه، مالکيه و حنابله گفتهاند: الفرض غسل الرجلين مع الکعبين، شافعيه گفتهاند: الفرض غسل الرجلين من الکعبين. ضمناً حنابله گفتهاند: شستن مقداري از ساق پا سنت است. الفقه علي المذاهب الأربعة ج 1 فرائض الوضوء – سنة الوضوء).
[18] از مرحوم سيد در انتصار نقل است که فرموده است: عدد روايات مربوط به مسح پا از عدد ريگها زيادتر است.
[19] سوره مائده / 6، ترجمه: «سر و پاهاي خودتان را تا برآمدگي پيشين هر دو پا مسح کنيد.».
[20] به کتاب الفقه علي المذاهب الأربعة ج1 فرائض الوضوء ص 54 مراجعه شود.
[21] به وسائل الشيعه باب 24 ابواب وضو مراجعه شود.
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.