Home › انجمن ها › فقه › چرا خداوند به این مهربانی حکم سنگسار را برای بندگانش که دچار گناه شده اند به عنوان مجازات تعیین کرده؟
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط دانش در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #1407به نقل از سايت جامع فتواى اهل سنت IslamPP.Com
الحمدلله،
براي پاسخ به اين سوال لازمست به جنبه هاي مجازاتي اسلام نظر انداخته شود:
سياست مجازات اسلام داراي دو نوع درمان براي دو مرحله ويژه از وضعيت جامعه است:
الف) پيش بيني مجازاتهاي خفيف با شرايط اجراي آسانتر:جرائمي که حاکي از وخامت شديد اوضاع اجتماعي نبوده و در شرايط عادي جامعه رخ ميدهد، در اين دسته قرار ميگيرد.
ب) پيش بيني مجازاتهاي شديد:اعمال اين مجازاتها منوط به شرايط و قيدهاي فراوان است، به نحوي که گاه به ندرت فراهم ميشود. اين نوع مجازات ها از نوع درمان هاي سخت است که تنها در شرايط خاص به کار گرفته مي شوند.
اين نوع درمان در جائي تجويز ميشود که بزهکاري در آن به وضع حادّ و بغرنجي رسيده، پردههاي عفت دريده شده و ارتکاب جرائم در ملأ عام قبحي ندارد.
عمل قبيح زنا موجب افشاي فحشا و بي بندباري در کل جامعه مي شود و موجب شيوع خيانت زوجين نسبت به هم گشته و همين امر مقدمات فروپاشي خانواده و به تبع آن جامعه را فراهم مي سازد، نواميس مسلمانان را تهديد مي کند و آسيب بزرگي به حيثيت و شخصيت اجتماع وارد مي سازد. بنابراين انجام گناه زنا خاص به دو طرف زنا کننده نيست و حقوق اجتماع نيز در اثر اين گناه پايمال شده است و لذا حضور مردم در مجازات اين گناه نيز لازم مي شود.
هرچند که حد زنا بر دو نفري که ازدواج ناکرده هستند، زدن يکصد تازيانه است و اين تخفيف مجازات نسبت به حدود افراد ازدواج کرده به اين سبب است که مفاسدي که در زناي دو شخص ازدواج نکرده وجود دارد به مراتب پايين تر از مفاسدي است که دو شخص متاهل يا ازدواج کرده به بار مي آورند، دو شخصي که با وجود ازدواج باز از طريق غير مشروع به فکر تامين غرايض خود هستند مستحق مجازات شديدتري هستند تا بدين وسيله باب مفاسد ديگر بسته شود، هرچند که اثبات حکم سنگسار بر کسي نياز به شهادت چهار نفر عاقل و عادل دارد، و معمولا اين اتفاق نظر بر زناي کسي خيلي به ندرت روي مي دهد، در چه جامعه اي زنا واقع ميشود، در حالي که چهار نفر مرد عادل شاهد وقوع آن باشند؟
اگر جامعه اي يافت شد که چهار نفر بر زناي کساني شهادت دادند، پس براستي که چنين جامعهاي دچار بيماري چنان شديدي شده که مداواي آن از راههاي عادي ممکن نيست و نياز به شوک دارد.
در جامعهاي که خون بي گناهي را به ناحق بر زمين ميريزند، کدام اهرم قوي ميتواند از وقوع مجدد اين بيماري خطرناک جلوگيري کند؟
گرفتن اموال مجرم، سلب آزادي او، اصلاح و در مان مجرم، يا سازگار کردن او با جامعه، همه اين امور در جاي خود لازم و مفيد هستند، اما براي حفظ امنيت و حيات جامعه کافي نيست.
اسلام، سلب زندگي مجرم را هدف قرار نداده است. از اين رو مثلا براي اجراي حد سرقت، شرايط فراواني گذاشته که جمع شدن همه آنها بسيار بعيد است. همين طور در زنا، لواط و جرايم عفافي، شرايطي را بيان ميکند که مشخص ميکند هدف اسلام بيشتر جلوگيري از اشاعه فحشا و علني شدن بزهکاري در جامعه است تا اجراي مجازات. حد سنگسارنيز از اين نوع مجازات مي باشد.
بنابر اين شايد برخي از اين مجازات ها مانند سنگسار، سنگين به نظر برسند ولي اسلام راه هاي اثبات آن را چنان محدود کرده است که عملا بسيار به ندرت اتفاق مي افتد. در عين اين که وحشت از آن به عنوان يک عامل بازدارنده قوي و موثر روي افراد منحرف اثر خود را خواهد گذاشت.
توجه به اين نکته لازم است که حد سنگسار در جائي است که به صورت علني و آشکار اتفاق افتد ، به گونه اي که چهار نفر با چشمان خود به شکل روشن و آشکار آن را ديده باشند.
در مورد اصل ثبوت زنا، بر اساس آيه 15 سوره نساء ، شهادت چهار شاهد عادل شرط شده است.
از سوي ديگر براي شهادت شهود، شرايطي تعيين شده است از قبيل ديدن با چشم و تعيين چگونگي آن و عدم قناعت به قرائن و هماهنگي شهادت شهود و مانند آن، که اثبات جرم را سخت تر مي کند.
روشن است که با اين شرايط تنها افراد بي باک و بي پروا که هيچ قيد و بندي را نمي پذيرند، مجرم شناخته مي شوند و بديهي است که بايد قانون با اين چنين اشخاصي برخورد سخت و نهائي داشته و به شديدترين مجازات گرفتار شوند تا عبرت ديگران گردند و جامعه سالم بماند.
از نکات پيش معلوم مي شود که پس از اثبات جرم، به هر طريقي که شده ، بايد مجازات اجراء شود و در هنگام اجراي مجازات که مربوط به اجتماع مي شود ، نبايد عاطفه، محبت و احساسات جايگزين عقل و سلامت جامعه شود، بلکه تا آن جا که پاي مجازات الهي در ميان است و به مصلحت عامه بشريت است بايد حکم اجراء شود، چنان که خداوند متعال در حکم زناي غيرمحصنه مي فرمايد:
« الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ» سوره نور آيه 2 .
«هر يک از زن و مرد زناکار را صد تازيانه بزنيد و نبايد رافت (و محبت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراي حکم الهي مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد، و بايد گروهي از مومنان مجازاتشان را مشاهده کنند.
بنابراين اجراي حکم سنگسار با عدالت الهي منافاتي ندارد زيرا هم چنان که گفتيم اين نوع مجازات ها بيشتر نقش عوامل باز دارنده را دارند تا اين نوع جرائم شيوع پيدا نکند ودر عمل هم شارع مقدس در حد امکان از اجراي چنين مجازاتي خودداري مي کند، چون معمولا شرايط تحقق آن به وجود نمي آيد مگر اين که جامعه به وضع حادي رسيده باشد که در اين صورت چاره اي جز انجام حدود و مجازات هاي اسلامي نيست. مانند بريدن دست يا پاي عفوني يا شيمي درماني سخت براي مريضي که راههاي سبک تر را طي کرده ، اما نتيجه اي نداده است . روشن است که بريدن يک عضو از بدن اگرچه بسيار سخت است، اما براي سلامت کل بدن و عدم سرايت عفونت به بخش هاي ديگر بدن لازم و ضروري است.
توصيه مي شود به مقاله “چرا مسلمانها، فرد زناکار را سنگسار ميکنند ” از سايت اسلام تکس مراجعه کنيد.والله اعلم
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين
سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت
IslamPP.Comشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2822 -
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
ممنون از زحمتی که کشیدید ولی احکام شرعی باید از سوی رب العالمین صادر شود .
درضمن کسانی که به زنا عادت دارند که ازدواج نمی کنند!
و مردی هم که با دوچشمانش زنای زنش را ببیند هم نمی رود بدنبال 4 شاهد بدود چون قرآن دستور می دهد که شهادت و گواهی هرکدامشان + نفرین برخودکردن اگر دروغگوست موجب ردحکم می شود.
پس اگر قرار بود محصنه ( زن شوهردار ) رجم شود این حکم خداوند را چگونه می بینید که زن شوهرداری را اینگونه بدون اینکه خراشی ببیند آزاد می کند؟
چرا؟ آیا خداوند متعال ضد ونقیض فرموده؟ خیر ابدا ! بلکه این قوانین ساخته و بافته است که به خدا نسبت داده شده و با کلام خدا نقیض و اختلاف پیدا کرده!